🌸مسجد خاتم عجب شیر🌸
188 subscribers
1.6K photos
328 videos
7 files
1.93K links
پل ارتباطی https://t.me/javanmard_mj
Download Telegram
#گریه_ازبهر_خویشتن

ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺯﺍﻫﺪﻯ ﺩﺭ ﺑﺼﺮﻩ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﺭﺳﻴﺪ، ﺧﻮﻳﺸﺎﻧﺶ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﮔﺮﺩ ﻭﻯ ﺩﺭ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﺴﺘﻨﺪ.
ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺎﻧﻴﺪ. ﻭﻯ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺎﻧﻴﺪﻧﺪ. ﺭﻭﻯ ﺳﻮﻯ ﭘﺪﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﭘﺪﺭ! ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟ ﮔﻔﺖ: (ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﮕﺮﻳﻢ ﻛﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﻯ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺑﺸﻜﻨﺪ.
ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟ ﮔﻔﺖ: ) ﺍﻣﻴﺪ ﻣﻰ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﻯ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻦ ﻛﻨﻰ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﺎﻟﻴﻦ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻰ.
ﺭﻭﻯ ﺳﻮﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻳﺘﻴﻢ ﺷﺪﻳﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺫﻟﻴﻞ ﮔﺸﺘﻴﻢ.
ﺭﻭ ﺳﻮﻯ ﻋﻴﺎﻝ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻰ؟ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﻳﻦ ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﺭﺍ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻩ! ﺁﻩ! ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪ، ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ، ﻫﻴﭽﻜﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﻧﻤﻰ ﮔﺮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﺗﻠﺨﻰ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﻭ ﭼﻪ ﮔﻮﻳﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭ ﻛﺮﺩﺍﺭ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ؟ ﺍﻳﻦ ﺑﮕﻔﺖ ﻭ ﺑﺨﺮﻭﺷﻴﺪ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻛﺮﺩ.

https://t.me/khatamajabshir
#عزاداری_بانوان

#گریه_بلند
🤔در مجالس عزا بعضي از خواهران با صداي بلند گریه مي‌كنند، و صداي آنها به نامحرم مي‌رسد آيا اين كار جايز است؟

💠✍️ همه مراجع: در صورتی که مفسده‌ای نداشته باشد، اشکال ندارد.

#مداح_زن
🤔 در برخى موارد مرثيه‏خوانى و مداحى زنان در مجلس خودشان، به گونه‏اى است كه صداى او به گوش مردان رهگذر مى‏رسد، حکم این قبیل روضه خوانیها چیست؟

🍃✍️ اگر باعث تهييج نامحرم و يا مفسده ديگرى گردد، جايز نيست، در این موارد، صداى خود را آهسته تر کند و یا بدون تکیه به صوت بخواند.
👌👌تبصره: صرف احتمال شنیدن نامحرم کافی نیست مگر اینکه احتمال مذکور قابل توجه باشد.

#دنباله_روی_دسته_عزاداری
🤔 آیا حرکت دسته جمعی زنان پشت سر هیأت های عزاداری ، جایز است؟
🍃✍️ همه مراجع (به جز خامنه ای): اگر توأم با گناه نباشد اشكالي ندارد ولي اگر مستلزم ارتكاب معصيت مثل نگاه به نامحرم يا رعايت نكردن حجاب و عفاف يا خودنمايى باشد، جايز نيست.

🍃✍️ آیت الله خامنه‌ای: اگر مفسدهای نداشته باشد فی نفسه اشکال ندارد ولی شایسته و بهتر است که خانم‌ها دنبال دسته‌های عزاداری راه نیافتند.

📚 امام، استفتائات ج 3(احكام نظر) س57 و 65؛ خامنه‌ای سايت احكام عزاداري و اجوبه ، س 1455؛ صافي،‌ فقه عاشورائي احكام عزاداری و جامع الاحكام ج2، س1681و 300 پرسش، ج 2، س 224؛ فاضل، استفتائات ج1 س2183؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 545 ، 593 و 667؛ تبريزى، استفتائات، س 1059؛ مكارم، استفتائات، ج 1، س 774 و 785 و ج 2، س 764؛ مكارم، استفتائات، ج 3، س 504 و احكام عزاداري، س 100 و 101؛ بهجت، استفتائات، ج 4، س 6392.

🏴https://t.me/khatamajabshir
#ستارخان در خاطراتش می گوید:
من هیچوقت #گریه نکردم،
چون اگر گریه می کردم #آذربایجان شکست می خورد
و اگر آذربایجان شکست می خورد #ایران شکست می خورد.
اما در زمان #مشروطه یک بار گریستم.
و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون #آب و بدون #غذا.
از قرارگاه آمدم بیرون، #مادری را دیدم با کودکی در بغل، #کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا #فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان.
اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت:
"اشکالی ندارد فرزندم، #خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم."
آنجا بود که #اشک از چشمانم سرازیر شد ...

زنده و جاویدان باد نام کسانی که بخاطر #عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند ...

#ایران_قوی


🌹🌹🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹
🇮🇷https://t.me/khatamajabshir
اولین سال #جنگ بود که چند تایی از بچه های گروه #اندرزگو به سمت یکی از ارتفاعات شمال منطقه گیلان غرب رفته بودند. آن زمان پاسگاه مرزی دست نیروهای #بعثی بود و با خیال راحت در جاده ها رفت و آمد می کردند. بچه ها به بالای تپه ای که مشرف به مرز بود، رسیدند. #ابراهیم مثل همیشه کتاب دعایش را باز کرد و با نوای #زیارت عاشورای او همه بچه ها دم گرفتند و صدای زمزمه شان در فضا پیچید.
بچه ها با نگاهی حسرت آلود به مناطق اشغالی نگاه می کردند، یکی از آنها رو به ابراهیم کرد و گفت: چطور این بعثی ها باید به راحتی آنجا تردد کنند و ما...
یعنی می شود یک روزی برسد که مردم ما هم از روی این جاده ها به خانه ها و شهرهای خودشان بروند. ابراهیم که این حرف ها را شنید، گفت: «این حرفا چیه که میزنی، یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن #کربلا
آن مرز جایی نبود جز مرز خسروی و حالا سال ها از آن روزها گذشته بود که بعضی از باقی مانده بچه های آن روز به اتفاق هم به سمت کربلا حرکت می کردند که در پیاده روی اربعین شرکت کنند. یاد همان حرف های ابراهیم افتادند که می گفت: یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا. 

#سلام_بر_ابراهیم

🍃🍀🌸🌸🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌸🍀🍃

#ستارخان در خاطراتش می گوید:
من هیچوقت #گریه نکردم،
چون اگر گریه می کردم #آذربایجان شکست می خورد
و اگر آذربایجان شکست می خورد #ایران شکست می خورد.
اما در زمان #مشروطه یک بار گریستم.
و آن زمانی بود که 9 ماه در #محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا.
از قرارگاه آمدم بیرون، #مادری را دیدم با #کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان.
اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت:
"اشکالی ندارد فرزندم، #خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم."
آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد .

🌹جاویدان باد نام کسانی که بخاطر #عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند


🪄🪄🪄👇👇👇👇👇🪄🪄🪄
https://t.me/khatamajabshir