Khabgard | خوابگرد
18.9K subscribers
1.19K photos
643 videos
52 files
2.03K links
برای بازنشرِ مطالبِ سایتِ خوابگرد
و مطالبِ دندان‌گیرِ دیگر جاها | رضا شکراللهی

https://twitter.com/khabgard

سایت: http://khabgard.com

ایمیل: info@khabgard.com
‌‌‌
Download Telegram
نمایش‌نامه‌ی «حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟» نوشته‌ی #ماتئی_ویسنی‌یک
با ترجمه‌ی #ملیحه_بهارلو
در نشر #کتاب_فانوس منتشر شد.

@ketabfanoospub
Forwarded from عقرب در آتش
▫️روزی روزگاری، در یک کشور بدون اسم، شاهی بود که قدش خیلی کوتاه بود. او هم اسمی نداشت. چون قد شاه کوتاه بود، نمی‌توانست تحمل کند که افراد تحت فرمانش بلندتر از او باشند. وقتی که شاه در شهر راه می‌رفت، مردم مجبور بودند هنگام عبور از کنار او، توی جوی‌های آب راه بروند تا شاه بلندتر به نظر برسد.
فقط مشکل این‌جا بود که شاه هر روز کوچک‌تر می‌شد. هر روز قدش یک میلی‌متر آب می‌رفت. هرچند خیلی زیاد نبود، ولی باز هم آزاردهنده بود. مردم مجبور بودند جوی‌های عمیق‌تری نسبت به قبل حفر کنند تا با راه‌رفتن در آن‌ها مانع از آن شوند که گردن‌شان زده شود.
به‌زودی شاه خیلی خیلی کوتاه شد و راه‌رفتن در جوی‌ها واقعاً سخت شده بود. وقتی که شاه در شهر گردش می‌کرد، به سختی می‌توانست اطرافیانش را ببیند، چون آن‌ها تقریباً در جوی‌ها ناپدید می‌شدند. او خوشحال بود. از آن‌جایی که نمی‌توانست قد خود را با اطرافیانش مقایسه کند، نمی‌توانست بفهمد که چقدر کوچک شده است. یک روز، قطره‌ی آبی روی سرش افتاد و چون خیلی کوچک بود، زیر فشار قطره‌ی آب له شد و مُرد. دیگر شاهی وجود نداشت، ولی ساکنان شهر به زندگی در جوی‌ها ادامه دادند. فرزندم، نمی‌توانم بگویم چرا آن‌ها همچنان به زندگی در جوی‌ها ادامه می‌دادند.
📚 حالا کی قراره ظرفا رو بشوره؟ (نمایشنامه) ماتئی ویسنی‌یک، برگردان: #ملیحه_بهارلو، نشر فانوس
@ElMazdakAli