https://www.instagram.com/p/CcwOExit3ws/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
" آنچه را در #زمین با رنگ هاى گوناگون براى شما پدید آورد. البتّه در این آفریده ها براى پندگیران عبرت و نشانه اى روشن است."
( #قران_كريم/ #سوره_نحل،/ ۱۳)
⚫ چشمهایش از ما چه میپرسد؟
"مرد کوچک درختِ خشک پدر را آب میدهد و میپرسد- در آغاز کلمه بود- چرا پدر؟" #آندره_تارکوفسکی
به چشمهایش نگاه کنید!
اگر تصویر، مانند یک لحظه زندگی باشد!
و اگر این آخرین لحظه ی زندگی او باشد از ما چه میپرسد؟
انگار حضور غایبِ با شکوهِ او، که یادآور سکوتِ معنادارِ طبیعت است از چشمهایش آشکارا پیداست. .. نیست؟
و همیشه سکوتِ معنادار طبیعت، انگار با ما حرفها دارد.. ندارد؟
اگر یک موسیقی دان میخواست چشمهای او را ملودی کند ، چه میساخت؟
اگر یک رماننویس بخواهد برای او داستانی بنویسد، چه خواهد نوشت؟
و اگر یک فیلمساز سکانسِ آخر حیاتِ او را طور دیگری بسازد. آیا روحِ " #اینگمار_برگمان" و.. هم به تماشایش نمینشینند؟!
و نمیدانم اگر شاعری...
انگار از ما میپرسد چه بلائی بر سر زمین آوردهاید؟
‼راستی چه بر سرِ سرزمینمان آوردهایم؟⁉️
نه، نمیدانم اگر شاعری بخواهد پرسش او را شاعرانه بپرسد چگونه خواهد سرود...
اما میدانم هر بار که به چشمهایش نگاه میکنم بیتهای دیگری از #شعر_زمین #امیر_هوشنگ_ابتهاج به خاطرم میآید که:
"ای مادر ای زمین
امروز این منم که ستایشگر توام
از توست ریشه و رگ و خون و خروش من
فرزند حقگزار تو و شاکر توام
بس روزگار گشت و بهار و
خزان گذشت
تو ماندی وگشادگی بی کرانه ات
طوفان نوح هم نتوانست شعله کشت
از آتش گداخته جاودانه ات
هر پهلوان به خاک رسیده ست گرده اش
غیر از تو ای زمین که در این صحنه ستیز
ماندی به جای خویش
پیوسته زورمند و گرانسنگ و استوار
فرزند بدسگالی اگر چون
حرامیان
بی حرمت تو تاخت
هرگز تهی نشد دلت از مهر مادری
با جمله ناسپاسی فرزند شناخت
آری زمین ستایش و تکریم را سزاست
از اوست هر چه هست در این پهن بارگاه
پروردگان دامن و گهواره وی اند
سهراب پهلوان و سلیمان پادشاه
ای بس که تازیانه خونین برق و
باد
پیچیده دردناک
بر گرده زمین
ای بس که سیل کف به لب آورده عبوس
جوشیده سهمناک بر این خاک سهمگین
زان گونه مرگبار که پنداشتی دریغ
دیگر زمین همیشه تهی مانده از حیات
اما زمین همیشه همان گونه سخت پشت
بیرون کشیده تن
از زیر هر بلا
و آغوش بازکرده به لبخند آفتاب
زرین و پرسخاوت و سرسبز و دلگشا
بگذار چون زمین
من بگذرانم شب طوفان گرفته را
آنگه به نوش خند گهربار آفتاب
پیش تو گسترم همه گنج نهفته را"
- کاوه فرهادی.
#پلنگ_قائمشهر
#پلنگ_قائمشهری_تلف_شد
#پلنگ_ایرانی
@kaveh_farhadi
" آنچه را در #زمین با رنگ هاى گوناگون براى شما پدید آورد. البتّه در این آفریده ها براى پندگیران عبرت و نشانه اى روشن است."
( #قران_كريم/ #سوره_نحل،/ ۱۳)
⚫ چشمهایش از ما چه میپرسد؟
"مرد کوچک درختِ خشک پدر را آب میدهد و میپرسد- در آغاز کلمه بود- چرا پدر؟" #آندره_تارکوفسکی
به چشمهایش نگاه کنید!
اگر تصویر، مانند یک لحظه زندگی باشد!
و اگر این آخرین لحظه ی زندگی او باشد از ما چه میپرسد؟
انگار حضور غایبِ با شکوهِ او، که یادآور سکوتِ معنادارِ طبیعت است از چشمهایش آشکارا پیداست. .. نیست؟
و همیشه سکوتِ معنادار طبیعت، انگار با ما حرفها دارد.. ندارد؟
اگر یک موسیقی دان میخواست چشمهای او را ملودی کند ، چه میساخت؟
اگر یک رماننویس بخواهد برای او داستانی بنویسد، چه خواهد نوشت؟
و اگر یک فیلمساز سکانسِ آخر حیاتِ او را طور دیگری بسازد. آیا روحِ " #اینگمار_برگمان" و.. هم به تماشایش نمینشینند؟!
و نمیدانم اگر شاعری...
انگار از ما میپرسد چه بلائی بر سر زمین آوردهاید؟
‼راستی چه بر سرِ سرزمینمان آوردهایم؟⁉️
نه، نمیدانم اگر شاعری بخواهد پرسش او را شاعرانه بپرسد چگونه خواهد سرود...
اما میدانم هر بار که به چشمهایش نگاه میکنم بیتهای دیگری از #شعر_زمین #امیر_هوشنگ_ابتهاج به خاطرم میآید که:
"ای مادر ای زمین
امروز این منم که ستایشگر توام
از توست ریشه و رگ و خون و خروش من
فرزند حقگزار تو و شاکر توام
بس روزگار گشت و بهار و
خزان گذشت
تو ماندی وگشادگی بی کرانه ات
طوفان نوح هم نتوانست شعله کشت
از آتش گداخته جاودانه ات
هر پهلوان به خاک رسیده ست گرده اش
غیر از تو ای زمین که در این صحنه ستیز
ماندی به جای خویش
پیوسته زورمند و گرانسنگ و استوار
فرزند بدسگالی اگر چون
حرامیان
بی حرمت تو تاخت
هرگز تهی نشد دلت از مهر مادری
با جمله ناسپاسی فرزند شناخت
آری زمین ستایش و تکریم را سزاست
از اوست هر چه هست در این پهن بارگاه
پروردگان دامن و گهواره وی اند
سهراب پهلوان و سلیمان پادشاه
ای بس که تازیانه خونین برق و
باد
پیچیده دردناک
بر گرده زمین
ای بس که سیل کف به لب آورده عبوس
جوشیده سهمناک بر این خاک سهمگین
زان گونه مرگبار که پنداشتی دریغ
دیگر زمین همیشه تهی مانده از حیات
اما زمین همیشه همان گونه سخت پشت
بیرون کشیده تن
از زیر هر بلا
و آغوش بازکرده به لبخند آفتاب
زرین و پرسخاوت و سرسبز و دلگشا
بگذار چون زمین
من بگذرانم شب طوفان گرفته را
آنگه به نوش خند گهربار آفتاب
پیش تو گسترم همه گنج نهفته را"
- کاوه فرهادی.
#پلنگ_قائمشهر
#پلنگ_قائمشهری_تلف_شد
#پلنگ_ایرانی
@kaveh_farhadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📠 خبرنگار و مفهومِ " ایمان داشتن" !
📰 نام خبرنگار که میآید، یاد مفهوم "ایمان داشتن" میافتم و عمقِ "دشواریِ" کار!
و این دیالوگ از "اینگمار برگمان" در اثر "the seventh seal 1957" که:
:
📰 "ایمان داشتن، کار دشواری است.
مثل این است که کسی را در تاریکی دوست داشته باشی که هیچگاه خودش را به تو نشان نمیدهد."
📰 آری، خبرنگار گویی کسی را در تاریکی دوست میدارد که هیچگاه خودش را به او نشان نداده است، کسی شبیه درختی در آن دورها یا روشنایی حقیقتی شبیه "خانهی دوست" کجاست؟!
در فلق بود که پرسید سوار..
#روز_خبرنگار
#خبرنگار
#ایمان
#دشواری
#حقیقت
* توضیح کلیپ کوتاه:
لحظاتی از آثار قدیمی "کیارستمی" که با استفاده از هوش مصنوعی، عمودی شدهاند!
#اینگمار_برگمان
#عباس_کیارستمی
#سینما
#دیالوگ
#یادداشت_کوتاه
#کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/reel/Cvsk3UNMVui/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==
📰 نام خبرنگار که میآید، یاد مفهوم "ایمان داشتن" میافتم و عمقِ "دشواریِ" کار!
و این دیالوگ از "اینگمار برگمان" در اثر "the seventh seal 1957" که:
:
📰 "ایمان داشتن، کار دشواری است.
مثل این است که کسی را در تاریکی دوست داشته باشی که هیچگاه خودش را به تو نشان نمیدهد."
📰 آری، خبرنگار گویی کسی را در تاریکی دوست میدارد که هیچگاه خودش را به او نشان نداده است، کسی شبیه درختی در آن دورها یا روشنایی حقیقتی شبیه "خانهی دوست" کجاست؟!
در فلق بود که پرسید سوار..
#روز_خبرنگار
#خبرنگار
#ایمان
#دشواری
#حقیقت
* توضیح کلیپ کوتاه:
لحظاتی از آثار قدیمی "کیارستمی" که با استفاده از هوش مصنوعی، عمودی شدهاند!
#اینگمار_برگمان
#عباس_کیارستمی
#سینما
#دیالوگ
#یادداشت_کوتاه
#کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/reel/Cvsk3UNMVui/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==
Forwarded from kaveh farhadi کاوه فرهادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📠 خبرنگار و مفهومِ " ایمان داشتن" !
📰 نام خبرنگار که میآید، یاد مفهوم "ایمان داشتن" میافتم و عمقِ "دشواریِ" کار!
و این دیالوگ از "اینگمار برگمان" در اثر "the seventh seal 1957" که:
:
📰 "ایمان داشتن، کار دشواری است.
مثل این است که کسی را در تاریکی دوست داشته باشی که هیچگاه خودش را به تو نشان نمیدهد."
📰 آری، خبرنگار گویی کسی را در تاریکی دوست میدارد که هیچگاه خودش را به او نشان نداده است، کسی شبیه درختی در آن دورها یا روشنایی حقیقتی شبیه "خانهی دوست" کجاست؟!
در فلق بود که پرسید سوار..
#روز_خبرنگار
#خبرنگار
#ایمان
#دشواری
#حقیقت
* توضیح کلیپ کوتاه:
لحظاتی از آثار قدیمی "کیارستمی" که با استفاده از هوش مصنوعی، عمودی شدهاند!
#اینگمار_برگمان
#عباس_کیارستمی
#سینما
#دیالوگ
#یادداشت_کوتاه
#کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/reel/Cvsk3UNMVui/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==
📰 نام خبرنگار که میآید، یاد مفهوم "ایمان داشتن" میافتم و عمقِ "دشواریِ" کار!
و این دیالوگ از "اینگمار برگمان" در اثر "the seventh seal 1957" که:
:
📰 "ایمان داشتن، کار دشواری است.
مثل این است که کسی را در تاریکی دوست داشته باشی که هیچگاه خودش را به تو نشان نمیدهد."
📰 آری، خبرنگار گویی کسی را در تاریکی دوست میدارد که هیچگاه خودش را به او نشان نداده است، کسی شبیه درختی در آن دورها یا روشنایی حقیقتی شبیه "خانهی دوست" کجاست؟!
در فلق بود که پرسید سوار..
#روز_خبرنگار
#خبرنگار
#ایمان
#دشواری
#حقیقت
* توضیح کلیپ کوتاه:
لحظاتی از آثار قدیمی "کیارستمی" که با استفاده از هوش مصنوعی، عمودی شدهاند!
#اینگمار_برگمان
#عباس_کیارستمی
#سینما
#دیالوگ
#یادداشت_کوتاه
#کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/reel/Cvsk3UNMVui/?igshid=NjZiM2M3MzIxNA==