🔴 مرثیهایی برای رویاهای کارگری/ برای معلمان و کارگران زندانی
✍️دکتر مجید رعایایی
امروز، اول ماه می است. به #اسماعیل میگویم این روزها که درست هشت سال از زندانی بودنات میگذرد چه میکنی؟ اوضاعت چگونه است؟
_ کتاب می خوانم.
امروز اول ماه می است. #رضا و #حسن و #رسول شکر حق بد نیستند. #محمد چند روز پیش به آنها ملحق شده و #جعفر هم دارد آرایشگری یاد میگیرد. #شکاری و #کرمی اعدام شدهاند. #ژینا هم به بهترین شکل ممکن با بوی کافور و بلوط از میان رگهای آسمان به ما نگاه میکند. به ما که دستمزدهای عقب افتادهایم. به ما که توی خیابان دنبال اندکی آزادی میگردیم و برقراری دمکراسی و برابری بعد از دوازده ساعت کار مدام در خوابهایمان قی میشود.
دیروز عصر افشاری را دیدم که بعد از ساعات سخت کاری کنار میدان امام لیف و جوراب و صابون می فروخت. نگاهاش کردم. با دستهای سوختهاش گفت: آقا داروهای نسرین خیلی گران شده مجبورم تا دوازده شب زندگیام را بردارم بیاورم وسط میدان برای حراج. چند روز دیگر هم نوبه ی صاحبخانه است که این بار حکم تخلیهام را بکوبد درست وسطِ شانهام و کلاً بریزیم بیرون از زمان آغاز شروع بشریت. بعد همان سیب زمینی آبپزی که دور هم میخوردیم را باید بیاوریم توی پیاده رو. آن وقت است که نمی دانم به نرگس دختر کوچکام چگونه نظام هستی را توضیح بدهم...
میروم. امروز مبارک بادِ روز جهانی کارگر است. روز آموزگار. روز دستمزد بگیرانی که از تولیدِ سیستم ارزش، تنها دار و درفش و ناداری برایشان مانده است. روز با خستگی دویدن، شب سرشکستگی. ما میانِ مصوبهی شورای عالی کار در خصوص تعیین دستمزد کارگران از یک طرف و از جانب دیگر میان سفرههای خالی، گیر افتادهایم. حذف طبقهی متوسط در جامعه و نوعی از پریشیدهگی وسط بازی زندگی.
امروز، روز کارگر و معلم است. اشراقِ قبیلهایی بیسفره و بیصدا که ما را بعد از تبدیل شدن به نفت خاورمیانه خواهند شناخت. ما را ذبح کردند ما را به جای همهی کشتهشدن در راه آزادی به تاریخ سپردند و بعد از اندوهی طولانی خودمان را در زندان یافتیم. ما حتا نمیتوانیم برای دیدار خانوادههای هم صنفیمان تلاش کنیم. چون هر آینه امکان دارد به جرم بوسیدن تمام مانیفیستهای کارگری جهان دستگیر شویم. اجاقی نیمه خاموش ماندهایم. اندک شرری ایستاده در بودن و نبودن. انگار گلویمان در انگشتنگاری معیشت وجود نداشته است. ما هستیم و نوای مرغ سحر که حالا #عزیز هم در زندان است که با صداش قلبمان را به بهشت برساند. به چند لحظه مرغ خوشخوان که در سیاهی شب به سوی نور فریاد میکشد! اما میماند روزی به افتخار.
به تبارکالله که ما کارگران یا خیلی زود مُردیم یا خیلی خود از بین خواهیم رفت. منتها این قصه را شکل دیگری از کلمات در پی خواهند گرفت. جور دیگری از واژهها. درست است که ما خراب خیام و تاریخ بیهقی هستیم اما فردا، چشمهی خورشید از میان دستهای ما به آزادی سلام خواهد گفت.
سلام کارگر، آموزگار ، دستمزد بگیر. فردا با پرندگان جهان به پرواز خواهیم رسید…
#اسماعیل_عبدی
#رسول_بداقی
#عزیز_قاسم_زاده
#رضا_شهابی
#جعفر_ابراهیمی
#حسن_سعیدی
#محمد_حبیبی
#ژینا_امینی
#محسن_شکاری
#جای_معلم_زندان_نیست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#امرأة_حياة_حرية
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
✍️دکتر مجید رعایایی
امروز، اول ماه می است. به #اسماعیل میگویم این روزها که درست هشت سال از زندانی بودنات میگذرد چه میکنی؟ اوضاعت چگونه است؟
_ کتاب می خوانم.
امروز اول ماه می است. #رضا و #حسن و #رسول شکر حق بد نیستند. #محمد چند روز پیش به آنها ملحق شده و #جعفر هم دارد آرایشگری یاد میگیرد. #شکاری و #کرمی اعدام شدهاند. #ژینا هم به بهترین شکل ممکن با بوی کافور و بلوط از میان رگهای آسمان به ما نگاه میکند. به ما که دستمزدهای عقب افتادهایم. به ما که توی خیابان دنبال اندکی آزادی میگردیم و برقراری دمکراسی و برابری بعد از دوازده ساعت کار مدام در خوابهایمان قی میشود.
دیروز عصر افشاری را دیدم که بعد از ساعات سخت کاری کنار میدان امام لیف و جوراب و صابون می فروخت. نگاهاش کردم. با دستهای سوختهاش گفت: آقا داروهای نسرین خیلی گران شده مجبورم تا دوازده شب زندگیام را بردارم بیاورم وسط میدان برای حراج. چند روز دیگر هم نوبه ی صاحبخانه است که این بار حکم تخلیهام را بکوبد درست وسطِ شانهام و کلاً بریزیم بیرون از زمان آغاز شروع بشریت. بعد همان سیب زمینی آبپزی که دور هم میخوردیم را باید بیاوریم توی پیاده رو. آن وقت است که نمی دانم به نرگس دختر کوچکام چگونه نظام هستی را توضیح بدهم...
میروم. امروز مبارک بادِ روز جهانی کارگر است. روز آموزگار. روز دستمزد بگیرانی که از تولیدِ سیستم ارزش، تنها دار و درفش و ناداری برایشان مانده است. روز با خستگی دویدن، شب سرشکستگی. ما میانِ مصوبهی شورای عالی کار در خصوص تعیین دستمزد کارگران از یک طرف و از جانب دیگر میان سفرههای خالی، گیر افتادهایم. حذف طبقهی متوسط در جامعه و نوعی از پریشیدهگی وسط بازی زندگی.
امروز، روز کارگر و معلم است. اشراقِ قبیلهایی بیسفره و بیصدا که ما را بعد از تبدیل شدن به نفت خاورمیانه خواهند شناخت. ما را ذبح کردند ما را به جای همهی کشتهشدن در راه آزادی به تاریخ سپردند و بعد از اندوهی طولانی خودمان را در زندان یافتیم. ما حتا نمیتوانیم برای دیدار خانوادههای هم صنفیمان تلاش کنیم. چون هر آینه امکان دارد به جرم بوسیدن تمام مانیفیستهای کارگری جهان دستگیر شویم. اجاقی نیمه خاموش ماندهایم. اندک شرری ایستاده در بودن و نبودن. انگار گلویمان در انگشتنگاری معیشت وجود نداشته است. ما هستیم و نوای مرغ سحر که حالا #عزیز هم در زندان است که با صداش قلبمان را به بهشت برساند. به چند لحظه مرغ خوشخوان که در سیاهی شب به سوی نور فریاد میکشد! اما میماند روزی به افتخار.
به تبارکالله که ما کارگران یا خیلی زود مُردیم یا خیلی خود از بین خواهیم رفت. منتها این قصه را شکل دیگری از کلمات در پی خواهند گرفت. جور دیگری از واژهها. درست است که ما خراب خیام و تاریخ بیهقی هستیم اما فردا، چشمهی خورشید از میان دستهای ما به آزادی سلام خواهد گفت.
سلام کارگر، آموزگار ، دستمزد بگیر. فردا با پرندگان جهان به پرواز خواهیم رسید…
#اسماعیل_عبدی
#رسول_بداقی
#عزیز_قاسم_زاده
#رضا_شهابی
#جعفر_ابراهیمی
#حسن_سعیدی
#محمد_حبیبی
#ژینا_امینی
#محسن_شکاری
#جای_معلم_زندان_نیست
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#امرأة_حياة_حرية
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews