This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #یاد_آر
🍃 آنچه مرا پیر کرد و کشت
جفا و ظلم بود در حق چنین معلمی
در کشوری که این ثمر دانش است و علم، چکاوک نغمه ساز زندانی است.
#لطیف_روزیخواه معلمی از جنس شادی، هر کجا که باشد شادی آفرین است، حتی الان که دربند است، زندانی ها را شاد میکند.
📌 در این ویدئو لطیف روزیخواه (معلم دربند )و علی حاجی به درخواست فعالان صنفی ترانه #آراز را به مناسبت سالروز تولد صمد بهرنگی همخوانی میکنند و #عمو_صفر هنرمند محبوب گیلکی کمانچه مینوازد.
این برنامه در حاشیه برنامه بزرگداشت یاد و خاطره زندهیاد #منوچهر_قاسمزاده پدر گرامی آقای عزیز قاسمزاده در دوم تیر ماه ۹۶ برگزار شد.
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
🍃 آنچه مرا پیر کرد و کشت
جفا و ظلم بود در حق چنین معلمی
در کشوری که این ثمر دانش است و علم، چکاوک نغمه ساز زندانی است.
#لطیف_روزیخواه معلمی از جنس شادی، هر کجا که باشد شادی آفرین است، حتی الان که دربند است، زندانی ها را شاد میکند.
📌 در این ویدئو لطیف روزیخواه (معلم دربند )و علی حاجی به درخواست فعالان صنفی ترانه #آراز را به مناسبت سالروز تولد صمد بهرنگی همخوانی میکنند و #عمو_صفر هنرمند محبوب گیلکی کمانچه مینوازد.
این برنامه در حاشیه برنامه بزرگداشت یاد و خاطره زندهیاد #منوچهر_قاسمزاده پدر گرامی آقای عزیز قاسمزاده در دوم تیر ماه ۹۶ برگزار شد.
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
🔴 #یاد_آر
🔹 یاد یاران
یاد معلمان زندانی را گرامی میداریم
اتاق حامیان تشکلها در کلابهاوس
https://www.clubhouse.com/join/%D8%AD%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%D9%84%D9%87%D8%A7/QHWFIGpm/mgN6qDBY?utm_medium=ch_invite&utm_campaign=XrLUNhZExPSotVHuh0k5wA-111338
امشب ساعت ۲۱
#معلمان_زندانی_را_فراموش_نکنیم
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
🔹 یاد یاران
یاد معلمان زندانی را گرامی میداریم
اتاق حامیان تشکلها در کلابهاوس
https://www.clubhouse.com/join/%D8%AD%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%D9%84%D9%87%D8%A7/QHWFIGpm/mgN6qDBY?utm_medium=ch_invite&utm_campaign=XrLUNhZExPSotVHuh0k5wA-111338
امشب ساعت ۲۱
#معلمان_زندانی_را_فراموش_نکنیم
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
💠 #یاد
🔺به یاد معلمی اندیشمند و منتقد
✍ محمدتقی فلاحی
🔹 نهم شهریورماه یادآور معلمی متفاوت است. #صمد_بهرنگی را بیش و پیش از هر چیز شاید با ماهی سیاه کوچولو، افسانه های آذربایجان و بهخصوص اولدوز و کلاغها یش بشناسیم؛ اما بدون کاستن از نقش تاثیرگذار او در ادبیات کودکان این سرزمین که وجههای جهانی هم به خود گرفت، لازم است وجوه دیگر اندیشه و زیست او نیز مورد توجه قرارگیرد.
🔹 شیوه زیست صمد گویای آن است که معلمی برای او نه یک شغل که دلمشغولی و موضوع عمدهی زندگی و مبارزه او بود؛ به ویژه تاثیر گرفته از عشق به محرومترین کودکانی که خود نیز از میان آنان برخاسته بود و با تمام توان تلاش میکرد با ترویج آگاهی و دانش، با جهل و محرومیت و هر آن چه به رکود و سکون منجر میشود، مقابله کند. قصهها، مقالات و معلمی کردن صمد در برخی از محرومترین روستاهای آذربایجان، گواهی بر این ادعاست.
روح آزادیخواه صمد، همانگونه که در «کچل کفتر باز» نظم حاکم بر زندگی را به چالش میکشد، در مقالاتی که در جایگاه یک معلم و کارشناس آموزش مینویسد نیز، نظام آموزشی مرکزمحور و تمرکزگرا را به طور جدی نقد میکند و مردود می شمارد.
بهرنگی در مقالات کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» به نمودهای مختلف تمرکز به عنوان یکی از ویژگیهای نظام آموزشی ایران میپردازد و آثار منفی آن را در اداره مدرسه، رفتار و واکنش معلم و دانش آموز و ناکارآمدی آموزش و کتابهای درسی، با بیان نمونههایی تجربی و عینی به نقد و گاهی تمسخر میگیرد و مهمتر آن که به عنوان یک اندیشمند در حوزه آموزش به ارائه راهکار برای حل این مسئله میپردازد.
در بخشی از کتاب «کندوکاو ...» مینویسد:
«برای بچه چابهار کتاب مینویسند و برای بچه گاوگان برنامه تنظیم میکنند که مدرسه باید از اول مهرماه باز شود و معلمها هم از اول شهریورماه حاضر شوند و در آخر خرداد ماه هم درس تمام شود. دیگر غافلند که گاوگانیها تا آخر مهرماه هنوز انگورشان را نچیدهاند که بتوانند سرکلاس حاضر شوند و خردادماه هم که بشود باز توی باغ و مزرعه لازمند و در شهریور ماه سرشان آنقدر شلوغ است که اغلب، روز امتحان و مواد تجدیدی خود را فراموش میکنند.»(صفحه ۶۴)
یا در مورد تدوین کتابهای درسی بدون در نظر گرفتن تنوع جغرافیایی و فرهنگی مناطق مختلف ایران، که از نمودهای سلطه فرهنگ تمرکزگراست، مینویسد؛
«مولفان کتاب، وقت نوشتن آن خیال می کردهاند که بچه درسخوان ایرانی یعنی چندصد نفر بچه تر و تمیز خود و آشنایان.... مولفان خواسته اند کتابی تألیف کنند دارای مطلب های شهری و روستایی که در تمام نقاط ایران استفاده شود؛ هم در تهرانِ پایتخت... و هم در «آخیرجان» که محل کار من است. دهی مانند هزاران ده ناشناخته ایران که کدخدایی دارد و منی و یک «بابِ اولیا»، برای نذر و نیاز وقتی که بارندگی نشود یا سردرختی ها را سرما بزند.(صفحه ۶۷ و ۶۶)
... تمام نوشته های کتاب مخصوص شهر و قابل فهم آن دسته از فارسی زبانان اعیان و اشراف، نه حتی بچههای بیچیز شهری است.
شاگرد که از زندگی خود چیزی در کتاب نیافت، تکلیف روشن است. به زور متهواره که نمیشود یاد داد.»( صفحه۶۹)
آنگاه است که به رنج معلمی در چنین نظامی میپردازد که معلم را بسان خدمتگزاری مطیع میخواهد که بدون توجه به موقعیت یگانهی هر کلاس و هر دانشآموز به عنوان فردی خاص، ماشین وار تابع بخشنامهها و آیین نامه هایی باشد که از مرکز صادر شده و مدرسه و معلم را در پایین ترین سطح هرم، به عنوان مجری صرف میخواهد؛
«... معلمی که خوب درک میکند و شاگردش را میان لغتهای ناآشنا و آداب و رسوم عجیب و غریب سرگردان مییابد و میبیند که مجبور است چیزهایی در مغز او فرو کند که هیچکدام برایش لازم نیست و زیانبخش هم هست، دائم در رنج است.»
و شاگردی که با احساس بیگانگی با محتوای آموزشی ارائه شده در کتاب درسیاش، ناخودآگاه در مقابل یادگیری آن مقاومت میکند یا اساسا حتی اگر بخواهد، چیزی درک نمیکند و گرهی از زندگیاش گشوده نمیشود.
«شاگرد هم اگر فشار بیاورندش، لج می کند و چیزی یاد نمیگیرد. ... یک عمارت خیلی قشنگ در کتاب کشیدهاند و نوشتهاند: دبستان. (نمیتواند باور کند) چون که مدرسه خودشان دو اتاق کاهگلی است و پا که به زمین میزنی یک وجب خاک بالا می آید. ... کودک چیزهای عینی را زود باور میکند و یاد میگیرد؛ وقتی مدرسه دواتاقه کاهگلی ده خودش جلو چشم است، چطوری باور کند که مدرسه غیر از این میشود.»
و نکته دیگر اینکه؛
«شاگردی که فارسی حرفزدن را بلد نباشد، طبعا دیگر درسها را هم که به زبان فارسی است، نخواهد توانست یاد بگیرد و پس بدهد. دبیر تاریخ هم مجبور است درسش را به سیاق قرائت فارسی بدهد و اگر پاداد شاگردان هم یک دفتر لغت مخصوص تاریخ داشته باشند.
👇 ادامه در پست بعد
🔺به یاد معلمی اندیشمند و منتقد
✍ محمدتقی فلاحی
🔹 نهم شهریورماه یادآور معلمی متفاوت است. #صمد_بهرنگی را بیش و پیش از هر چیز شاید با ماهی سیاه کوچولو، افسانه های آذربایجان و بهخصوص اولدوز و کلاغها یش بشناسیم؛ اما بدون کاستن از نقش تاثیرگذار او در ادبیات کودکان این سرزمین که وجههای جهانی هم به خود گرفت، لازم است وجوه دیگر اندیشه و زیست او نیز مورد توجه قرارگیرد.
🔹 شیوه زیست صمد گویای آن است که معلمی برای او نه یک شغل که دلمشغولی و موضوع عمدهی زندگی و مبارزه او بود؛ به ویژه تاثیر گرفته از عشق به محرومترین کودکانی که خود نیز از میان آنان برخاسته بود و با تمام توان تلاش میکرد با ترویج آگاهی و دانش، با جهل و محرومیت و هر آن چه به رکود و سکون منجر میشود، مقابله کند. قصهها، مقالات و معلمی کردن صمد در برخی از محرومترین روستاهای آذربایجان، گواهی بر این ادعاست.
روح آزادیخواه صمد، همانگونه که در «کچل کفتر باز» نظم حاکم بر زندگی را به چالش میکشد، در مقالاتی که در جایگاه یک معلم و کارشناس آموزش مینویسد نیز، نظام آموزشی مرکزمحور و تمرکزگرا را به طور جدی نقد میکند و مردود می شمارد.
بهرنگی در مقالات کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» به نمودهای مختلف تمرکز به عنوان یکی از ویژگیهای نظام آموزشی ایران میپردازد و آثار منفی آن را در اداره مدرسه، رفتار و واکنش معلم و دانش آموز و ناکارآمدی آموزش و کتابهای درسی، با بیان نمونههایی تجربی و عینی به نقد و گاهی تمسخر میگیرد و مهمتر آن که به عنوان یک اندیشمند در حوزه آموزش به ارائه راهکار برای حل این مسئله میپردازد.
در بخشی از کتاب «کندوکاو ...» مینویسد:
«برای بچه چابهار کتاب مینویسند و برای بچه گاوگان برنامه تنظیم میکنند که مدرسه باید از اول مهرماه باز شود و معلمها هم از اول شهریورماه حاضر شوند و در آخر خرداد ماه هم درس تمام شود. دیگر غافلند که گاوگانیها تا آخر مهرماه هنوز انگورشان را نچیدهاند که بتوانند سرکلاس حاضر شوند و خردادماه هم که بشود باز توی باغ و مزرعه لازمند و در شهریور ماه سرشان آنقدر شلوغ است که اغلب، روز امتحان و مواد تجدیدی خود را فراموش میکنند.»(صفحه ۶۴)
یا در مورد تدوین کتابهای درسی بدون در نظر گرفتن تنوع جغرافیایی و فرهنگی مناطق مختلف ایران، که از نمودهای سلطه فرهنگ تمرکزگراست، مینویسد؛
«مولفان کتاب، وقت نوشتن آن خیال می کردهاند که بچه درسخوان ایرانی یعنی چندصد نفر بچه تر و تمیز خود و آشنایان.... مولفان خواسته اند کتابی تألیف کنند دارای مطلب های شهری و روستایی که در تمام نقاط ایران استفاده شود؛ هم در تهرانِ پایتخت... و هم در «آخیرجان» که محل کار من است. دهی مانند هزاران ده ناشناخته ایران که کدخدایی دارد و منی و یک «بابِ اولیا»، برای نذر و نیاز وقتی که بارندگی نشود یا سردرختی ها را سرما بزند.(صفحه ۶۷ و ۶۶)
... تمام نوشته های کتاب مخصوص شهر و قابل فهم آن دسته از فارسی زبانان اعیان و اشراف، نه حتی بچههای بیچیز شهری است.
شاگرد که از زندگی خود چیزی در کتاب نیافت، تکلیف روشن است. به زور متهواره که نمیشود یاد داد.»( صفحه۶۹)
آنگاه است که به رنج معلمی در چنین نظامی میپردازد که معلم را بسان خدمتگزاری مطیع میخواهد که بدون توجه به موقعیت یگانهی هر کلاس و هر دانشآموز به عنوان فردی خاص، ماشین وار تابع بخشنامهها و آیین نامه هایی باشد که از مرکز صادر شده و مدرسه و معلم را در پایین ترین سطح هرم، به عنوان مجری صرف میخواهد؛
«... معلمی که خوب درک میکند و شاگردش را میان لغتهای ناآشنا و آداب و رسوم عجیب و غریب سرگردان مییابد و میبیند که مجبور است چیزهایی در مغز او فرو کند که هیچکدام برایش لازم نیست و زیانبخش هم هست، دائم در رنج است.»
و شاگردی که با احساس بیگانگی با محتوای آموزشی ارائه شده در کتاب درسیاش، ناخودآگاه در مقابل یادگیری آن مقاومت میکند یا اساسا حتی اگر بخواهد، چیزی درک نمیکند و گرهی از زندگیاش گشوده نمیشود.
«شاگرد هم اگر فشار بیاورندش، لج می کند و چیزی یاد نمیگیرد. ... یک عمارت خیلی قشنگ در کتاب کشیدهاند و نوشتهاند: دبستان. (نمیتواند باور کند) چون که مدرسه خودشان دو اتاق کاهگلی است و پا که به زمین میزنی یک وجب خاک بالا می آید. ... کودک چیزهای عینی را زود باور میکند و یاد میگیرد؛ وقتی مدرسه دواتاقه کاهگلی ده خودش جلو چشم است، چطوری باور کند که مدرسه غیر از این میشود.»
و نکته دیگر اینکه؛
«شاگردی که فارسی حرفزدن را بلد نباشد، طبعا دیگر درسها را هم که به زبان فارسی است، نخواهد توانست یاد بگیرد و پس بدهد. دبیر تاریخ هم مجبور است درسش را به سیاق قرائت فارسی بدهد و اگر پاداد شاگردان هم یک دفتر لغت مخصوص تاریخ داشته باشند.
👇 ادامه در پست بعد
💠 #یاد
🔺۱۸ آبان سالروز درگذشت توران میرهادی
(زاده ۲۶ خرداد ۱۳۰۶ شمیران -- درگذشته ۱۸ آبان ۱۳۹۵ تهران) استاد ادبیات کودکان، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش
او بیش از ۶۰ سال در گستره آموزش و پرورش و فرهنگ و ادبیات کودکان کوشید و در این راه یکی از چهرههای تأثیرگذار سده کنونی ایران است. وی به همراه همسرش محسن خمارلو، به مدت ۲۵ سال مجتمع آموزشی تجربی فرهاد یا مدرسه فرهاد را از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۹ اداره کرد. او به همراه لیلی ایمن ( آهی) از بنیانگذاران شورای کتاب کودک هستند و میرهادی را «مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران» خواندهاند.
وی در سال ۱۳۱۱ آموزش بیرون از خانه را آغاز کرد و به مدرسه آلیانس فرانسه رفت و زبان آلمانی و فرانسه آموخت. سپس در رشته علوم طبیعی (زیستشناسی) دانشگاه تهران پذیرفته شد. در همین دوره، با جبار باغچهبان آشنا شد و حضور در کنار جبار باغچهبان به او اهمیت آموزش سواد پایه را یادآوری کرد. در کنار این به کلاسهای درس محمدباقر هوشیار در دانشکده ادبیات میرفت که علوم تربیتی و اصول آموزش و پرورش درس میداد. تجربههایی که او از این دو استاد به دست آورد، سبب شد که تصمیم بگیرد در راهی دانش بیاموزد که علاقهاش را داشت و تصمیم گرفت برای آموزش در زمینه علوم تربیتی و روانشناسی به اروپا برود و در پاییز ۱۳۲۵ به پاریس رفت. در این هنگام یک سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته بود و اروپا ویرانهای بود که از داغ جنگ و گرسنگی میسوخت. اما اراده او برای آموختن سبب شد که این دشواریها مانعی در راه هدف او نشود و خود را با وضعیت ناگوار پس از جنگ در اروپا سازگار کند. او یک بار به هرزگوین و یک بار هم به کوههای تاترا چکسلواکی رفت و در بازسازی راهآهن آن مناطق شرکت کرد. این سفرها و دیدن چهره اروپا پس از این جنگ ویرانگر چنان تأثیر عمیقی بر او گذاشت که از همان هنگام به نقش آموزش و پرورش در پاسداری از ارزشهای انسانی یا ویران کردن آن پی برد.
وی در زمستان ۱۳۳۰ به ایران بازگشت و خود را درگیر جنبش ملی شدن نفت و پیامدهای آن کرد. در سال ۱۳۳۱ این فعالیتهایش را با جوانی به نام سرگرد جعفر وکیلی که از افسران روشنفکر زمانه خود بود آشنا کرد. این آشنایی به ازدواج کشید، اما پس از واقعه سال ۱۳۳۲ با اعدام این افسر جوان رشته زندگی مشترک کوتاهشان گسسته شد و میوه این زندگی پسری به نام پیروز بود. تسلط او به زبانهای آلمانی، فرانسه و انگلیسی او را فراتر از مرزهای ملی برده است و همواره از او چهرهای فرامرزی ساخته است. وی در سالهای دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در کنگرههای بینالمللی ادبیات کودکان و ژوری جایزه جهانی هانس کریستین آندرسن مشارکت داشت.
آرامگاه او در کنار پسرش در امامزاده عبداله شهرری است.
#توران_میر_هادی
منبع : کانال کانون صنفی معلمان تهران
@KSMtehran
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔺۱۸ آبان سالروز درگذشت توران میرهادی
(زاده ۲۶ خرداد ۱۳۰۶ شمیران -- درگذشته ۱۸ آبان ۱۳۹۵ تهران) استاد ادبیات کودکان، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش
او بیش از ۶۰ سال در گستره آموزش و پرورش و فرهنگ و ادبیات کودکان کوشید و در این راه یکی از چهرههای تأثیرگذار سده کنونی ایران است. وی به همراه همسرش محسن خمارلو، به مدت ۲۵ سال مجتمع آموزشی تجربی فرهاد یا مدرسه فرهاد را از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۹ اداره کرد. او به همراه لیلی ایمن ( آهی) از بنیانگذاران شورای کتاب کودک هستند و میرهادی را «مادر ادبیات کودک و نوجوان در ایران» خواندهاند.
وی در سال ۱۳۱۱ آموزش بیرون از خانه را آغاز کرد و به مدرسه آلیانس فرانسه رفت و زبان آلمانی و فرانسه آموخت. سپس در رشته علوم طبیعی (زیستشناسی) دانشگاه تهران پذیرفته شد. در همین دوره، با جبار باغچهبان آشنا شد و حضور در کنار جبار باغچهبان به او اهمیت آموزش سواد پایه را یادآوری کرد. در کنار این به کلاسهای درس محمدباقر هوشیار در دانشکده ادبیات میرفت که علوم تربیتی و اصول آموزش و پرورش درس میداد. تجربههایی که او از این دو استاد به دست آورد، سبب شد که تصمیم بگیرد در راهی دانش بیاموزد که علاقهاش را داشت و تصمیم گرفت برای آموزش در زمینه علوم تربیتی و روانشناسی به اروپا برود و در پاییز ۱۳۲۵ به پاریس رفت. در این هنگام یک سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته بود و اروپا ویرانهای بود که از داغ جنگ و گرسنگی میسوخت. اما اراده او برای آموختن سبب شد که این دشواریها مانعی در راه هدف او نشود و خود را با وضعیت ناگوار پس از جنگ در اروپا سازگار کند. او یک بار به هرزگوین و یک بار هم به کوههای تاترا چکسلواکی رفت و در بازسازی راهآهن آن مناطق شرکت کرد. این سفرها و دیدن چهره اروپا پس از این جنگ ویرانگر چنان تأثیر عمیقی بر او گذاشت که از همان هنگام به نقش آموزش و پرورش در پاسداری از ارزشهای انسانی یا ویران کردن آن پی برد.
وی در زمستان ۱۳۳۰ به ایران بازگشت و خود را درگیر جنبش ملی شدن نفت و پیامدهای آن کرد. در سال ۱۳۳۱ این فعالیتهایش را با جوانی به نام سرگرد جعفر وکیلی که از افسران روشنفکر زمانه خود بود آشنا کرد. این آشنایی به ازدواج کشید، اما پس از واقعه سال ۱۳۳۲ با اعدام این افسر جوان رشته زندگی مشترک کوتاهشان گسسته شد و میوه این زندگی پسری به نام پیروز بود. تسلط او به زبانهای آلمانی، فرانسه و انگلیسی او را فراتر از مرزهای ملی برده است و همواره از او چهرهای فرامرزی ساخته است. وی در سالهای دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در کنگرههای بینالمللی ادبیات کودکان و ژوری جایزه جهانی هانس کریستین آندرسن مشارکت داشت.
آرامگاه او در کنار پسرش در امامزاده عبداله شهرری است.
#توران_میر_هادی
منبع : کانال کانون صنفی معلمان تهران
@KSMtehran
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠#یاد
#محمد_بهمن_بیگی
(بنیانگذار آموزش عشایر ایران)
🍃#زاد_روز ۲۶ بهمن ۱۲۹۸
🔹بنیانگذار آموزش و پرورش عشایر در ایران
🔹 در نوع خود موفقترین فرد در آموزش جهان سوم
🔹برنده جایزه یونسکو در سال ۱۳۵۳ (به فعالین عرصه سوادآموزی)
🎍برخی آثار:
بخارای من ایل من، طلای شهامت، به اجاقت قسم، عرف و عادت در عشایر فارس، اگر قره قاج نبود ...
#تقویم_کانون
#نشر_آگاهی
#معلمان_تاثیرگذار
#آموزش_عشایر
#شیوههای_نوین_آموزش
#بزرگان_تاریخ_آموزش
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
🔹🔹🔹
منبع :
کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#محمد_بهمن_بیگی
(بنیانگذار آموزش عشایر ایران)
🍃#زاد_روز ۲۶ بهمن ۱۲۹۸
🔹بنیانگذار آموزش و پرورش عشایر در ایران
🔹 در نوع خود موفقترین فرد در آموزش جهان سوم
🔹برنده جایزه یونسکو در سال ۱۳۵۳ (به فعالین عرصه سوادآموزی)
🎍برخی آثار:
بخارای من ایل من، طلای شهامت، به اجاقت قسم، عرف و عادت در عشایر فارس، اگر قره قاج نبود ...
#تقویم_کانون
#نشر_آگاهی
#معلمان_تاثیرگذار
#آموزش_عشایر
#شیوههای_نوین_آموزش
#بزرگان_تاریخ_آموزش
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
🔹🔹🔹
منبع :
کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
#یاد_کیان
۲۱ خرداد تولد ۱۳۹۲
کیان پیرفلک تنها ۹ ساله بود و آرزو داشت «مهندس رباتیک و مخترع» شود، اما در تاریخ ۲۵ آبان سال ۱۴۰۱ در شهر ایذه با شلیک گلوله ماموران کشته شد.
به یاد کیان و تمام کودکانی که با گلوله ظالمان جان باختند.
#نه_به_کودککشی_از_ایران_تا_فلسطین
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
۲۱ خرداد تولد ۱۳۹۲
کیان پیرفلک تنها ۹ ساله بود و آرزو داشت «مهندس رباتیک و مخترع» شود، اما در تاریخ ۲۵ آبان سال ۱۴۰۱ در شهر ایذه با شلیک گلوله ماموران کشته شد.
به یاد کیان و تمام کودکانی که با گلوله ظالمان جان باختند.
#نه_به_کودککشی_از_ایران_تا_فلسطین
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز #جواد_پوشا، کوچکترین شهروند بلوچ کشته شده در جمعهی خونین زاهدان
امروز پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳ زادروز جواد پوشا، یکی از قربانیان کودک در جمعه خونین زاهدان است که روز جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱، در جنایتی هولناک با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی زاهدان همراه با تعدادی دیگری از شهروندان بلوچ به قتل رسید.
چهرهی آغشته به خون کودکانمان را از #یاد_نخواهیم_برد
#جمعه_خونین_زاهدان
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
امروز پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳ زادروز جواد پوشا، یکی از قربانیان کودک در جمعه خونین زاهدان است که روز جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱، در جنایتی هولناک با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی زاهدان همراه با تعدادی دیگری از شهروندان بلوچ به قتل رسید.
چهرهی آغشته به خون کودکانمان را از #یاد_نخواهیم_برد
#جمعه_خونین_زاهدان
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews