بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
صبح جمعه تون بخیر و نیکی
موضوع کنفرانس
شهادت #میثم تمار رحمة الله علیه، 60ه-ق
کیست #میثم؟ او که در عصر سکوت
یا علی گفت و سرش بردار رفت
✍مكتب انسان ساز و تربیتكننده امام #علی (علیهالسّلام)
👈 شخصیتهای بسیار ارزنده و بزرگواری وجود دارند كه هر یك از آنها در طول تاریخ الگوی ارزنده برای جامعه بشری بودهاند.
👈یكی از این شخصیتهای بزرگوار كه علاقه خاصی به #علی (علیهالسّلام) داشت و حضرت #علی (علیهالسّلام)نیز متقابلاً وی را بسیار دوست میداشت، « #میثم تمار» است.
👈حیات پربار و #شهادت افتخارآمیز او برای همه انسانهای آزاده و مسلمان درس و سرمشق و الهام است
✍از سالهای آغازین زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست محققان نوشتهاند:
👈وی فرزند #یحیی و از سرزمین « #نهروان» كه منطقهای میان #عراق و #ایران است. بعضی او را ایرانی و از مردمان #فارس دانستهاند».
👈لقب #تمار را از این جهت به میثم دادهاند كه وی در كوفه #خرما فروش بود
✍ابن حجر عسقلانی مینویسد:
👈«میثم برده زنی از بنی اسد بود . #علی (علیهالسّلام) او را خریداری كرد و آزاد نمود ولی او به گونه ای دیگر اسیر شد ، اسیر ولای #علی و محبت و عشق او
✍وى شیفته آن بود که از محضر امیر مؤمنان #على (ع) علم و حکمت بیاموزد
👈. از این رو دل و جان خود را دربست در اختیار معارف علوم علوى گذاشت. #حضرت (ع) نیز که او را لایق و با استعداد یافت, دانش و حکمت هاى فراوانى به وى آموخت,
👈 حتى برخى اسرار را که به هر کس نمى توان گفت و آگاهى از #حوادث آینده و #بلاها و فتنه هاى زمانه را در اختیار او گذاشت. از این رو #میثم تمّار را (صاحب سرّ) امیر المؤمنین مى دانند.
✍ابن حجر عقلانی و شیخ مفید و عدهای دیگر از #مورخان نوشتهاند:
✍«حضرت علی (علیهالسّلام) روزی به #میثم گفت: تو بعد از من دستگیر میشوی و به دار آویخته خواهی شد. روز سوم از بینی تو خون خواهد آمد و محاسنت از آن خون خضاب خواهد شد
👈. تو بر در خانه #عمرو بن حریث، جزء آن ده نفری خواهی بود كه به دار آویخته میشوند
👈 . چوبه دار تو از همه آنها كوتاهتر است. سپس حضرت آن نخله را به وی نشان داد و فرمود: تو را بر آن به دار آویخته خواهی شد. میثم همواره كنار آن #نخل میآمد و نماز میخواند و با آن #نخل سخن میگفت. و به #عمرو بن حریث میگفت:
👈من همسایه تو میشوم ، برای من همسایه خوبی باش . عمرو به او میگفت: آیا میخواهی خانه ابن مسعود یا خانه ابن حكیم را بخری و نمی دانست که منظور #میثم چیست
✍این روایات نشاندهنده مقام معنوی #میثم تمار در نزد حضرت علی میباشد
👈 به گونهای كه #حضرت اخبار زندگی و آینده وی را برایش بیان میكند.
در روایتی آمده است:
👈«پس از آنكه میثم را نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد به او گفت: تو باید از #علی(علیهالسّلام) برائت بجویی و از او بدگویی كنی ... و الا دست و پایت را قطع میكنم و تو را به دار میآویزم #میثم میگوید:
👈 من گریه كردم. ابن زیاد از علت گریه من سؤال كرد. گفتم: از قول و عمل تو گریه نمیكنم. از شكی كه آن روز از خبر #مولایم بر من عارض شد گریه میكنم. ابن زیاد پرسید: مگر #مولای تو چه گفته؟
سپس #میثم جریان را نقل كرد، ابن زیاد گفت دست و پایت را قطع میكنم.
👈 اما #زبانت را باقی میگذارم تا دروغ تو و #مولایت را آشكار سازم. سپس دست و پای او را قطع كرد و او را بالاتر دار برد.
👈او در بالای دار صدا میزد؛ ای مردم هر كسی میخواهد احادیث #علی (علیهالسّلام) را بشنود جلو بیاید. مردم جمع شدند.
👈عمرو بن حریث به #عبیدالله بن زیاد گفت: میترسم او دلهای مردم #كوفه را دگرگون كند و آنها بر علیه تو خروج كنند. #عبیدالله دستور داد: برو زبانش را قطع كن سپس زبان او را قطع كردند و #میثم به شهادت رسید»
✍ابن حجر عسقلانى درباره میثم تمّار مى نویسد:
#میثم در سال آخر عمرش به مكّه مشرف شد و در مدینه خدمت اُمّ #سلمه همسر #رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله رسید و گفت و گویى میان ایشان صورت گرفت.
👈 وقتى او به #كوفه برگشت و دست گیر و زندانى شد، به #مختار ثقفى كه او نیز در زندان بود، این گونه مى گوید:
إنّك ستفلت وتخرج ثائراً بدم الحسین فتقتل هذا الّذی یرید أن یقتلك;6
تو به زودى آزاد خواهى شد و از مرگ نجات مى یابى و #انتقام خون #حسین علیه السلام را از كسانى كه قصد جان تو را كرده اند خواهى گرفت.
جایگاه والای #میثم را در چشم ائمه از سخنان آنان نسبتبه وی و نیز از برخوردشان با او در صحنه عمل ،
👈میتوان دریافت . صفا و صمیمیتی که میان #علی(ع) و میثم بود و میزان رابطه مودت آمیزشان را از انس و الفت این دو نسبت بههم میتوان شناخت .
👈 حضرت ، حتی به مغازه #خرمافروشی میثم میرفت و در آن جا با او صحبت میکرد و #قرآن و معارف دین را به او میآموخت
سلام علیکم
صبح جمعه تون بخیر و نیکی
موضوع کنفرانس
شهادت #میثم تمار رحمة الله علیه، 60ه-ق
کیست #میثم؟ او که در عصر سکوت
یا علی گفت و سرش بردار رفت
✍مكتب انسان ساز و تربیتكننده امام #علی (علیهالسّلام)
👈 شخصیتهای بسیار ارزنده و بزرگواری وجود دارند كه هر یك از آنها در طول تاریخ الگوی ارزنده برای جامعه بشری بودهاند.
👈یكی از این شخصیتهای بزرگوار كه علاقه خاصی به #علی (علیهالسّلام) داشت و حضرت #علی (علیهالسّلام)نیز متقابلاً وی را بسیار دوست میداشت، « #میثم تمار» است.
👈حیات پربار و #شهادت افتخارآمیز او برای همه انسانهای آزاده و مسلمان درس و سرمشق و الهام است
✍از سالهای آغازین زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست محققان نوشتهاند:
👈وی فرزند #یحیی و از سرزمین « #نهروان» كه منطقهای میان #عراق و #ایران است. بعضی او را ایرانی و از مردمان #فارس دانستهاند».
👈لقب #تمار را از این جهت به میثم دادهاند كه وی در كوفه #خرما فروش بود
✍ابن حجر عسقلانی مینویسد:
👈«میثم برده زنی از بنی اسد بود . #علی (علیهالسّلام) او را خریداری كرد و آزاد نمود ولی او به گونه ای دیگر اسیر شد ، اسیر ولای #علی و محبت و عشق او
✍وى شیفته آن بود که از محضر امیر مؤمنان #على (ع) علم و حکمت بیاموزد
👈. از این رو دل و جان خود را دربست در اختیار معارف علوم علوى گذاشت. #حضرت (ع) نیز که او را لایق و با استعداد یافت, دانش و حکمت هاى فراوانى به وى آموخت,
👈 حتى برخى اسرار را که به هر کس نمى توان گفت و آگاهى از #حوادث آینده و #بلاها و فتنه هاى زمانه را در اختیار او گذاشت. از این رو #میثم تمّار را (صاحب سرّ) امیر المؤمنین مى دانند.
✍ابن حجر عقلانی و شیخ مفید و عدهای دیگر از #مورخان نوشتهاند:
✍«حضرت علی (علیهالسّلام) روزی به #میثم گفت: تو بعد از من دستگیر میشوی و به دار آویخته خواهی شد. روز سوم از بینی تو خون خواهد آمد و محاسنت از آن خون خضاب خواهد شد
👈. تو بر در خانه #عمرو بن حریث، جزء آن ده نفری خواهی بود كه به دار آویخته میشوند
👈 . چوبه دار تو از همه آنها كوتاهتر است. سپس حضرت آن نخله را به وی نشان داد و فرمود: تو را بر آن به دار آویخته خواهی شد. میثم همواره كنار آن #نخل میآمد و نماز میخواند و با آن #نخل سخن میگفت. و به #عمرو بن حریث میگفت:
👈من همسایه تو میشوم ، برای من همسایه خوبی باش . عمرو به او میگفت: آیا میخواهی خانه ابن مسعود یا خانه ابن حكیم را بخری و نمی دانست که منظور #میثم چیست
✍این روایات نشاندهنده مقام معنوی #میثم تمار در نزد حضرت علی میباشد
👈 به گونهای كه #حضرت اخبار زندگی و آینده وی را برایش بیان میكند.
در روایتی آمده است:
👈«پس از آنكه میثم را نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد به او گفت: تو باید از #علی(علیهالسّلام) برائت بجویی و از او بدگویی كنی ... و الا دست و پایت را قطع میكنم و تو را به دار میآویزم #میثم میگوید:
👈 من گریه كردم. ابن زیاد از علت گریه من سؤال كرد. گفتم: از قول و عمل تو گریه نمیكنم. از شكی كه آن روز از خبر #مولایم بر من عارض شد گریه میكنم. ابن زیاد پرسید: مگر #مولای تو چه گفته؟
سپس #میثم جریان را نقل كرد، ابن زیاد گفت دست و پایت را قطع میكنم.
👈 اما #زبانت را باقی میگذارم تا دروغ تو و #مولایت را آشكار سازم. سپس دست و پای او را قطع كرد و او را بالاتر دار برد.
👈او در بالای دار صدا میزد؛ ای مردم هر كسی میخواهد احادیث #علی (علیهالسّلام) را بشنود جلو بیاید. مردم جمع شدند.
👈عمرو بن حریث به #عبیدالله بن زیاد گفت: میترسم او دلهای مردم #كوفه را دگرگون كند و آنها بر علیه تو خروج كنند. #عبیدالله دستور داد: برو زبانش را قطع كن سپس زبان او را قطع كردند و #میثم به شهادت رسید»
✍ابن حجر عسقلانى درباره میثم تمّار مى نویسد:
#میثم در سال آخر عمرش به مكّه مشرف شد و در مدینه خدمت اُمّ #سلمه همسر #رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله رسید و گفت و گویى میان ایشان صورت گرفت.
👈 وقتى او به #كوفه برگشت و دست گیر و زندانى شد، به #مختار ثقفى كه او نیز در زندان بود، این گونه مى گوید:
إنّك ستفلت وتخرج ثائراً بدم الحسین فتقتل هذا الّذی یرید أن یقتلك;6
تو به زودى آزاد خواهى شد و از مرگ نجات مى یابى و #انتقام خون #حسین علیه السلام را از كسانى كه قصد جان تو را كرده اند خواهى گرفت.
جایگاه والای #میثم را در چشم ائمه از سخنان آنان نسبتبه وی و نیز از برخوردشان با او در صحنه عمل ،
👈میتوان دریافت . صفا و صمیمیتی که میان #علی(ع) و میثم بود و میزان رابطه مودت آمیزشان را از انس و الفت این دو نسبت بههم میتوان شناخت .
👈 حضرت ، حتی به مغازه #خرمافروشی میثم میرفت و در آن جا با او صحبت میکرد و #قرآن و معارف دین را به او میآموخت
#مولایم_مهدی_جان♥️
قصد آن دارم که جان خویش قربانت کنم
همچو مجنونی که قربانی به قرآنت کنم
منجی عالم بیا دنیا سراسر غم گرفت
واله و حیران به کوی و دشت می گردی چرا
با دعای عهد خود هم قصد پیمانت کنم
همچو یوسف کرده ای ما را به غم ها مبتلا
یوسفا کی با دعایم سوی کنعانت کنم
بر سر عهدی نماندم،چون برای دلبری
گو چرا باید که اشک چشم به مژگانت کنم
همچو حرّی گشته نادم سر به زیر در نزدتان
زاده ی زهرا بگو تا کی،که عنوانت کنم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
قصد آن دارم که جان خویش قربانت کنم
همچو مجنونی که قربانی به قرآنت کنم
منجی عالم بیا دنیا سراسر غم گرفت
واله و حیران به کوی و دشت می گردی چرا
با دعای عهد خود هم قصد پیمانت کنم
همچو یوسف کرده ای ما را به غم ها مبتلا
یوسفا کی با دعایم سوی کنعانت کنم
بر سر عهدی نماندم،چون برای دلبری
گو چرا باید که اشک چشم به مژگانت کنم
همچو حرّی گشته نادم سر به زیر در نزدتان
زاده ی زهرا بگو تا کی،که عنوانت کنم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#سلام_امام_زمانم 🌹
آزرده گشتـ خاطرتـ از ڪرده های من
آقا ببخش نوڪرتان دَردِسَر شده ...،
#آقا_ببخش..
#مولایم_ببخش_شرمنده_ایم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
آزرده گشتـ خاطرتـ از ڪرده های من
آقا ببخش نوڪرتان دَردِسَر شده ...،
#آقا_ببخش..
#مولایم_ببخش_شرمنده_ایم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
#مولایم
چهتڪلیفسنگینۍاست،
بلاتکلیفی
وقتۍڪهنمیدانممنتظرتماندم
یافقطخودم
رابهانتظارزدهامآقا...
#اللهمعجللوليڪالفرج
چهتڪلیفسنگینۍاست،
بلاتکلیفی
وقتۍڪهنمیدانممنتظرتماندم
یافقطخودم
رابهانتظارزدهامآقا...
#اللهمعجللوليڪالفرج