#بسم #الله #الرحمن #الرحیم
صبح #جمعه تون بخیر
روز غم بار اهل #بیت خدمت
امام #زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
و
خدمت #مؤمنان خدا تسلیت میگم😔
موضوع #کنفرانس
ملاقات #امام_حسین_علیه_السلام با ابن سعد، 61ه-ق
عمربن سعد در روز #هشتم
محرم الحرام با امام #حسین(ع) ملاقات کرد
👈زیرا امام به هیچ وجه راضی به وقوع نبرد و خونریزی میان #مسلمانان نبودند.
✍در بحار الانوار ذکر شده که امام #حسین(ع) در روز هشتم #محرم سال ۶۱
👈مردی از #یاران خود به نام عمرو بن قرظه را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو #سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
👈شب هنگام امام #حسین(ع) با ۲۰ نفر و عمر بن سعد با ۲۰ نفر در محل موعود حاضر شدند. امام #حسین(ع) به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود #عباس(ع) و فرزندش #علی اکبر(ع) را نزد خود نگاه داشت.
👈 عمر بن سعد نیز فرزندش حفص و #غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص کرد.
در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سئوال امام #حسین(ع) که فرمود:
👈 «آیا میخواهی با من مقاتله کنی؟» عذری آورد. یک بار گفت: میترسم خانهام را خراب کنند! امام #حسین(ع) فرمود: «من خانهات را میسازم».
👈 ابن سعد گفت: میترسم اموال و #املاکم را بگیرند! فرمود: «من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم». عمر بن سعد گفت:
👈من در #کوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناکم و میترسم آنها را از دم #شمشیر بگذراند
#حضرت هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمیگردد،
👈از جای برخاست در حالی که میفرمود: «تو را چه میشود؟
👈خداوند #جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد».
در کتاب ارشاد #شیخ مفید بیان شده است که پس از این ماجرا،
👈عمر بن سعد نامهای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که #حسین(ع) را رها کنند؛
👈 چرا که خودش گفته است که یا به #حجاز برمیگردم یا به مملکت دیگری میروم. عبیداللّه در حضور یاران خود #نامه ابن سعد را خواند،
👈 شمر بن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با #پیشنهاد عمر بن سعد موافقت کند.
#تشنگی_اصحاب_امام_حسین(ع) و کارشکنی عبیدالله بن زیاد در رفع
تشنگی آنان
#خوارزمی در مقتل الحسین و خیابانی در# وقایع الایام نوشتهاند که در روز
👈هشتم محرم امام #حسین(ع) و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام حسین(ع) کلنگی برداشتند و در پشت خیمهها به فاصله #نوزده گام به طرف #قبله،
👈 زمین را کندند، آبی #گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و #مشکها را پر کردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.😔😔😔
هنگامی که خبر این #ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که:
👈به من خبر رسیده است که #حسین چاه میکند و آب بدست میآورد. به محض اینکه این نامه به تو رسید،
👈بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر #حسین(ع) و #یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
گفتگو عمربن سعد با یکی از یاران #امام #حسین(ع)
در #کشف الغمه آمده است که در این روز «یزید بن حصین همدانی» از امام #حسین(ع) اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو کند.
👈حضرت اجازه داد و او بدون آنکه سلام کند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از #سلام کردن به من بازداشته است؟
👈مگر من #مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان میپنداری پس چرا بر عترت #پیامبر(ص) شوریده و تصمیم به کشتن آنها گرفتهای و آب #فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن مینوشند از آنان #مضایقه میکنی؟
عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای #همدانی! من میدانم که آزار دادن به این #خاندان حرام است،
👈من در لحظات حساسی قرار گرفتهام و نمیدانم باید چه کنم؛ آیا حکومت #ری را رها کنم، #حکومتی که در اشتیاقش میسوزم؟
👈یا دستانم به خون #حسین آلوده گردد، در حالی که میدانم کیفر این کار، آتش است؟ ای مرد #همدانی!
👈حکومت #ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمیبینم که بتوانم از آن #گذشت کنم.
#یزید بن حصین همدانی بازگشت
👈 و ماجرا را به عرض امام #حسین(ع) رساند و گفت:
👈 عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حکومت #ری به قتل برساند.👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✍چه مدت آب بر #کربلائیان بسته شد و در خیام آب قحط بود؟ آیا غذایی برای خوردن داشتند؟
👈آنچه مسلم است این است که در #کربلا از روز هفتم ماه #محرم تا بعد از ظهر #عاشورا، امام #حسین(ع) و یارانش با مشکل #آب مواجه شدند .
صبح #جمعه تون بخیر
روز غم بار اهل #بیت خدمت
امام #زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
و
خدمت #مؤمنان خدا تسلیت میگم😔
موضوع #کنفرانس
ملاقات #امام_حسین_علیه_السلام با ابن سعد، 61ه-ق
عمربن سعد در روز #هشتم
محرم الحرام با امام #حسین(ع) ملاقات کرد
👈زیرا امام به هیچ وجه راضی به وقوع نبرد و خونریزی میان #مسلمانان نبودند.
✍در بحار الانوار ذکر شده که امام #حسین(ع) در روز هشتم #محرم سال ۶۱
👈مردی از #یاران خود به نام عمرو بن قرظه را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو #سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
👈شب هنگام امام #حسین(ع) با ۲۰ نفر و عمر بن سعد با ۲۰ نفر در محل موعود حاضر شدند. امام #حسین(ع) به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود #عباس(ع) و فرزندش #علی اکبر(ع) را نزد خود نگاه داشت.
👈 عمر بن سعد نیز فرزندش حفص و #غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص کرد.
در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سئوال امام #حسین(ع) که فرمود:
👈 «آیا میخواهی با من مقاتله کنی؟» عذری آورد. یک بار گفت: میترسم خانهام را خراب کنند! امام #حسین(ع) فرمود: «من خانهات را میسازم».
👈 ابن سعد گفت: میترسم اموال و #املاکم را بگیرند! فرمود: «من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم». عمر بن سعد گفت:
👈من در #کوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناکم و میترسم آنها را از دم #شمشیر بگذراند
#حضرت هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمیگردد،
👈از جای برخاست در حالی که میفرمود: «تو را چه میشود؟
👈خداوند #جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد».
در کتاب ارشاد #شیخ مفید بیان شده است که پس از این ماجرا،
👈عمر بن سعد نامهای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که #حسین(ع) را رها کنند؛
👈 چرا که خودش گفته است که یا به #حجاز برمیگردم یا به مملکت دیگری میروم. عبیداللّه در حضور یاران خود #نامه ابن سعد را خواند،
👈 شمر بن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با #پیشنهاد عمر بن سعد موافقت کند.
#تشنگی_اصحاب_امام_حسین(ع) و کارشکنی عبیدالله بن زیاد در رفع
تشنگی آنان
#خوارزمی در مقتل الحسین و خیابانی در# وقایع الایام نوشتهاند که در روز
👈هشتم محرم امام #حسین(ع) و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام حسین(ع) کلنگی برداشتند و در پشت خیمهها به فاصله #نوزده گام به طرف #قبله،
👈 زمین را کندند، آبی #گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و #مشکها را پر کردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.😔😔😔
هنگامی که خبر این #ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که:
👈به من خبر رسیده است که #حسین چاه میکند و آب بدست میآورد. به محض اینکه این نامه به تو رسید،
👈بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر #حسین(ع) و #یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
گفتگو عمربن سعد با یکی از یاران #امام #حسین(ع)
در #کشف الغمه آمده است که در این روز «یزید بن حصین همدانی» از امام #حسین(ع) اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو کند.
👈حضرت اجازه داد و او بدون آنکه سلام کند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از #سلام کردن به من بازداشته است؟
👈مگر من #مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان میپنداری پس چرا بر عترت #پیامبر(ص) شوریده و تصمیم به کشتن آنها گرفتهای و آب #فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن مینوشند از آنان #مضایقه میکنی؟
عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای #همدانی! من میدانم که آزار دادن به این #خاندان حرام است،
👈من در لحظات حساسی قرار گرفتهام و نمیدانم باید چه کنم؛ آیا حکومت #ری را رها کنم، #حکومتی که در اشتیاقش میسوزم؟
👈یا دستانم به خون #حسین آلوده گردد، در حالی که میدانم کیفر این کار، آتش است؟ ای مرد #همدانی!
👈حکومت #ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمیبینم که بتوانم از آن #گذشت کنم.
#یزید بن حصین همدانی بازگشت
👈 و ماجرا را به عرض امام #حسین(ع) رساند و گفت:
👈 عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حکومت #ری به قتل برساند.👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✍چه مدت آب بر #کربلائیان بسته شد و در خیام آب قحط بود؟ آیا غذایی برای خوردن داشتند؟
👈آنچه مسلم است این است که در #کربلا از روز هفتم ماه #محرم تا بعد از ظهر #عاشورا، امام #حسین(ع) و یارانش با مشکل #آب مواجه شدند .
╭┈•══•◍⃟🌾•══•┈╮
#سبک_زندگی_امام_حسن علیهالسلام 5⃣
#گذشت_بردباری
❇️ گذشت و بردباری
🌷 امام حسن علیهالسلام نسبت به دوستان و دشمنان آنچنان با گذشت و بردباری رفتار میکردند که او را به یکی از محبان اهل بیت تبدیل مینمودند:
✅مردی از اهل شام با امام روبرو شد. آن شخص شروع به لعن امام نمود، ولی آن بزرگوار جواب به وی نمیدادند. هنگامی که آن مرد ساکت شد، امام حسن علیه السلام به وی سلام کرد و خندید و به او فرمود:
«گمان میکنم غریب باشی؛ شاید امر بر تو مشتبه شده باشد؟ اگر از ما رضایت بخواهی، رضایت میدهیم؛ اگر چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم نمود، اگر از ما راهنمایی بخواهی، تو را هدایت مینماییم؛ اگر حاجتی داشته باشی، روا می کنیم؛ اگر گرسنه باشی، تو را غذا میدهیم، اگر برهنه باشی، لباس به تو میپوشانیم؛ اگر محتاج باشی، تو را بی نیاز خواهیم کرد؛ اگر رانده شده باشی، تو را پناه میدهیم؛ چنان چه احتیاجی داشته باشی، به داد تو میرسیم؛ اگر اثاث مسافرت خود را بیاری و مهمان ما باشی تا موقعی که بخواهی بروی، برای تو بهتر است؛ زیرا ما مهمانخانه، جایگاه وسیع و ثروت فراوانی داریم.»
👈 مرد شامی که این سخنان را از ایشان شنید، گریان شد و گفت: «شهادت میدهم که تو در روی زمین خلیفه خدایی، "خدا بهتر می داند که مقام رسالت را کجا قرار دهد"! تو و پدرت نزد من دشمنترین خلق خدا بودید، ولی اکنون تو نزد من محبوبترین خلق خدایی.» آن گاه اثاث خود را برداشت و نزد امام حسن علیهالسلام برد و مهمان آن بزرگوار بود تا موقعی که حرکت کرد و رفت و دوستی این خاندان را از اعتقادات خویشتن قرار داد.
📚 ریاضالابرار، ج۱، ص ۱۱۱.
#سبک_زندگی_امام_حسن علیهالسلام 5⃣
#گذشت_بردباری
❇️ گذشت و بردباری
🌷 امام حسن علیهالسلام نسبت به دوستان و دشمنان آنچنان با گذشت و بردباری رفتار میکردند که او را به یکی از محبان اهل بیت تبدیل مینمودند:
✅مردی از اهل شام با امام روبرو شد. آن شخص شروع به لعن امام نمود، ولی آن بزرگوار جواب به وی نمیدادند. هنگامی که آن مرد ساکت شد، امام حسن علیه السلام به وی سلام کرد و خندید و به او فرمود:
«گمان میکنم غریب باشی؛ شاید امر بر تو مشتبه شده باشد؟ اگر از ما رضایت بخواهی، رضایت میدهیم؛ اگر چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم نمود، اگر از ما راهنمایی بخواهی، تو را هدایت مینماییم؛ اگر حاجتی داشته باشی، روا می کنیم؛ اگر گرسنه باشی، تو را غذا میدهیم، اگر برهنه باشی، لباس به تو میپوشانیم؛ اگر محتاج باشی، تو را بی نیاز خواهیم کرد؛ اگر رانده شده باشی، تو را پناه میدهیم؛ چنان چه احتیاجی داشته باشی، به داد تو میرسیم؛ اگر اثاث مسافرت خود را بیاری و مهمان ما باشی تا موقعی که بخواهی بروی، برای تو بهتر است؛ زیرا ما مهمانخانه، جایگاه وسیع و ثروت فراوانی داریم.»
👈 مرد شامی که این سخنان را از ایشان شنید، گریان شد و گفت: «شهادت میدهم که تو در روی زمین خلیفه خدایی، "خدا بهتر می داند که مقام رسالت را کجا قرار دهد"! تو و پدرت نزد من دشمنترین خلق خدا بودید، ولی اکنون تو نزد من محبوبترین خلق خدایی.» آن گاه اثاث خود را برداشت و نزد امام حسن علیهالسلام برد و مهمان آن بزرگوار بود تا موقعی که حرکت کرد و رفت و دوستی این خاندان را از اعتقادات خویشتن قرار داد.
📚 ریاضالابرار، ج۱، ص ۱۱۱.
🕌صبر و گذشت
وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
و هر كه (به جای نکوهش و انتقام) صبر كند و درگذرد، مسلماً اين [خويشتن دارى، حاكى] از اراده قوى [در] كارهاست.
📝تفسیر :
۱- گذشت از ظالم كار سادهاى نيست، #اراده و تصميم استوار لازم دارد.
۲- خويشتندارى و گذشت (به جاى انتقام) مورد سفارش #قرآن است. «وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»
۳- كسانى اهل گذشت هستند كه #صبور باشند. (كلمه «صبر» قبل از كلمه «مغفرت» آمده است) «لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ»
۴- صبر و گذشت، بستر صفات برجسته انسان است.
۵- اسلام دين جامعى است كه هم حقّ مظلوم را به رسميّت شناخته است و هم راه را براى #عفو و گذشت باز گذاشته است.
🔸سوره شوری ، آیه ۴۳. تفسیر نور
#گذشت #انتقام #صبر
🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
و هر كه (به جای نکوهش و انتقام) صبر كند و درگذرد، مسلماً اين [خويشتن دارى، حاكى] از اراده قوى [در] كارهاست.
📝تفسیر :
۱- گذشت از ظالم كار سادهاى نيست، #اراده و تصميم استوار لازم دارد.
۲- خويشتندارى و گذشت (به جاى انتقام) مورد سفارش #قرآن است. «وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»
۳- كسانى اهل گذشت هستند كه #صبور باشند. (كلمه «صبر» قبل از كلمه «مغفرت» آمده است) «لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ»
۴- صبر و گذشت، بستر صفات برجسته انسان است.
۵- اسلام دين جامعى است كه هم حقّ مظلوم را به رسميّت شناخته است و هم راه را براى #عفو و گذشت باز گذاشته است.
🔸سوره شوری ، آیه ۴۳. تفسیر نور
#گذشت #انتقام #صبر
🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
#گذشت_و_بردباری
📝 رسول خدا (صل الله علیه و آله) در سخرانی خود فرمود::
—- آیا به شما خبر ندهم از بهترین شیوه در دنیا و آخرت؟
🔹 گذشت از هر کس که به تو ستم کرده
🔸 پیوست کنی با هر که از تو بریده
🔹 و احسان به هر که به تو بدی کرده
🔸 و بخشش به هر که تو را دریغ داشته.
📚 اصول کافی ، ترجمه کمره ای ، ج4 ، ص: 327
📝 رسول خدا (صل الله علیه و آله) در سخرانی خود فرمود::
—- آیا به شما خبر ندهم از بهترین شیوه در دنیا و آخرت؟
🔹 گذشت از هر کس که به تو ستم کرده
🔸 پیوست کنی با هر که از تو بریده
🔹 و احسان به هر که به تو بدی کرده
🔸 و بخشش به هر که تو را دریغ داشته.
📚 اصول کافی ، ترجمه کمره ای ، ج4 ، ص: 327
✅اهمیت حسن خلق
ما باید اخلاقمان را درست کنیم. ما باید محبت کنیم، ولو اینکه طرف مقابل به ما بدی کند. به کلاس اخلاق میآید اما اخلاقش با همسرش خوب نیست! ما باید گذشت داشته باشیم؛ اخلاق داشته باشیم. «أفضَلُکُم ایماناً أحسَنُکُم خُلقاً»؛ ایمان آن کسی از همه بالاتر است که اخلاقش بالاتر باشد.
#حسن_خلق
#گذشت
آیت الله #تقوایی
ما باید اخلاقمان را درست کنیم. ما باید محبت کنیم، ولو اینکه طرف مقابل به ما بدی کند. به کلاس اخلاق میآید اما اخلاقش با همسرش خوب نیست! ما باید گذشت داشته باشیم؛ اخلاق داشته باشیم. «أفضَلُکُم ایماناً أحسَنُکُم خُلقاً»؛ ایمان آن کسی از همه بالاتر است که اخلاقش بالاتر باشد.
#حسن_خلق
#گذشت
آیت الله #تقوایی