🔥چرا امام زمان علیه السلام فرزندان قاتلان حضرت سیدالشهدا علیه السلام را به قتل میرسانند؟
💎 عبدالسّلام هروی گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: در مورد این حدیث که «هنگامیکه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج کند، نسل و ذرّیّهی قاتلان امام حسین علیه السلام را بهواسطهی آنچه پدرانشان انجام دادند به قتل میرساند»، که از امام صادق علیه السلام روایت شده چه میگویید؟
فرمود: بله، همینطور است
عرض کردم: «پس معنای این کلام خداوند عزّوجلّ «وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی» چیست؟
آن حضرت فرمود: خدای بلند مرتبه در تمامی سخنان خویش راست میگوید ولکن طوایفی که پدرانشان امام حسین علیه السلام را به قتل رساندند، از اعمال پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار میکنند و کسی که به کاری راضی باشد، مثل کسی است که آن کار را انجام داده باشد
اگر شخصی در مشرق کشته شده باشد و شخصی دیگر در مغرب زمین از آن قتل راضی باشد، نزد خدای عزّوجلّ شریک قتل محسوب میشود
و اگر هنگامیکه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج کند، آنان را به قتل برساند، به این دلیل است که آنان به عمل پدرانشان راضی بودند
به آن حضرت عرض کردم: «امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف که از خاندان شماست، خروج خویش را با چه کسانی آغاز میکند؟
فرمود: با بنیشیبه آغاز میکند و دستان ایشان را قطع میکند، زیرا آنان سارقان خانه خدای عزّوجلّ هستند
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۸۰
📚 بحارالأنوار، ج۴۵، ص۲۹۵
📚علل الشرایع، ج۱، ص۲۲۹
📚عیون أخبارالرضا (ع)، ج۱، ص۲۷۳
📚 وسایل الشیعهًْ، ج۱۶، ص۱۳۸
#ظهور
#انتقام
💎 عبدالسّلام هروی گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: در مورد این حدیث که «هنگامیکه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج کند، نسل و ذرّیّهی قاتلان امام حسین علیه السلام را بهواسطهی آنچه پدرانشان انجام دادند به قتل میرساند»، که از امام صادق علیه السلام روایت شده چه میگویید؟
فرمود: بله، همینطور است
عرض کردم: «پس معنای این کلام خداوند عزّوجلّ «وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی» چیست؟
آن حضرت فرمود: خدای بلند مرتبه در تمامی سخنان خویش راست میگوید ولکن طوایفی که پدرانشان امام حسین علیه السلام را به قتل رساندند، از اعمال پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار میکنند و کسی که به کاری راضی باشد، مثل کسی است که آن کار را انجام داده باشد
اگر شخصی در مشرق کشته شده باشد و شخصی دیگر در مغرب زمین از آن قتل راضی باشد، نزد خدای عزّوجلّ شریک قتل محسوب میشود
و اگر هنگامیکه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج کند، آنان را به قتل برساند، به این دلیل است که آنان به عمل پدرانشان راضی بودند
به آن حضرت عرض کردم: «امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف که از خاندان شماست، خروج خویش را با چه کسانی آغاز میکند؟
فرمود: با بنیشیبه آغاز میکند و دستان ایشان را قطع میکند، زیرا آنان سارقان خانه خدای عزّوجلّ هستند
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۸۰
📚 بحارالأنوار، ج۴۵، ص۲۹۵
📚علل الشرایع، ج۱، ص۲۲۹
📚عیون أخبارالرضا (ع)، ج۱، ص۲۷۳
📚 وسایل الشیعهًْ، ج۱۶، ص۱۳۸
#ظهور
#انتقام
💎عن ابی عبدالله علیه السلام قال: ما من عبد قرأ سورة بنی اسرائیل فی کل لیلة جمعة لم یمت حتی یدرک القائم علیه السلام و یکون من اصحابه
امام صادق علیه السلام فرمود:
هر کس سوره بنی اسرائیل(الاسراء) را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا انکه قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود
📚البرهان فی تفسیر القرآن مترجم ج۸ص۲۱۵
#شب_جمعه
#سوره_اسراء
امام صادق علیه السلام فرمود:
هر کس سوره بنی اسرائیل(الاسراء) را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا انکه قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود
📚البرهان فی تفسیر القرآن مترجم ج۸ص۲۱۵
#شب_جمعه
#سوره_اسراء
🪰مگس خوار بودن مادر ابوبکر در کلام امیرالمومنین علیه السلام
💎 فمَرَّ (امیرالمومنین علیه السلام) بِصِيرَةٍ فِيهَا نَحْوٌ مِنْ ثَلَاثِينَ شَاةً فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ لِي رِجَالًا يَنْصَحُونَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ بِعَدَدِ هَذِهِ الشِّيَاهِ لَأَزَلْتُ ابْنَ آكِلَةِ الذِّبَّانِ عَنْ مُلْكِهِ
امیرالمومنین (علیه السلام) حرکت می کرد که به يك چهار ديوارى رسيد كه در آن حدود سى رأس گوسفند بود؛ پس فرمود: به خدا سوگند اگر براى من مردانى به عدد اين گوسفندان بودند كه براى خداوند عز و جل و رسولش (صلی الله علیه و آله) خيرخواهى كنند؛ همانا پسر زن مگس خوار (ابوبکر) را از فرمانروایی و رياستش بر ميداشتم.
📚الكافي (ط - الإسلامية)ج8،ص33
#ابوبکر
#مادر_ابوبکر
#مگس_خوار
💎 فمَرَّ (امیرالمومنین علیه السلام) بِصِيرَةٍ فِيهَا نَحْوٌ مِنْ ثَلَاثِينَ شَاةً فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ لِي رِجَالًا يَنْصَحُونَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ بِعَدَدِ هَذِهِ الشِّيَاهِ لَأَزَلْتُ ابْنَ آكِلَةِ الذِّبَّانِ عَنْ مُلْكِهِ
امیرالمومنین (علیه السلام) حرکت می کرد که به يك چهار ديوارى رسيد كه در آن حدود سى رأس گوسفند بود؛ پس فرمود: به خدا سوگند اگر براى من مردانى به عدد اين گوسفندان بودند كه براى خداوند عز و جل و رسولش (صلی الله علیه و آله) خيرخواهى كنند؛ همانا پسر زن مگس خوار (ابوبکر) را از فرمانروایی و رياستش بر ميداشتم.
📚الكافي (ط - الإسلامية)ج8،ص33
#ابوبکر
#مادر_ابوبکر
#مگس_خوار
⭕️ اتمام حجت ابو قحافه، پدر ابوبکر با وی
وَ رُوِيَ: أَنَّ أَبَا قُحَافَةَ كَانَ بِالطَّائِفِ لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ بُويِعَ لِأَبِي بَكْرٍ فَكَتَبَ ابْنُهُ إِلَيْهِ كِتَاباً عُنْوَانُهُ مِنْ خَلِيفَةِ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى أَبِي قُحَافَةَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ النَّاسَ قَدْ تَرَاضَوْا بِي فَإِنِّي الْيَوْمَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فَلَوْ قَدِمْتَ عَلَيْنَا كَانَ أَقَرَّ لِعَيْنِكَ قَالَ فَلَمَّا قَرَأَ أَبُو قُحَافَةَ الْكِتَابَ قَالَ لِلرَّسُولِ مَا مَنَعَكُمْ مِنْ عَلِيٍّ؟ قَالَ هُوَ حَدَثُ السِّنِّ وَ قَدْ أَكْثَرَ الْقَتْلَ فِي قُرَيْشٍ وَ غَيْرِهَا وَ أَبُو بَكْرٍ أَسَنُّ مِنْهُ قَالَ أَبُو قُحَافَةَ إِنْ كَانَ الْأَمْرُ فِي ذَلِكَ بِالسِّنِّ فَأَنَا أَحَقُّ مِنْ أَبِي بَكْرٍ لَقَدْ ظَلَمُوا عَلِيّاً حَقَّهُ وَ قَدْ بَايَعَ لَهُ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) وَ أَمَرَنَا بِبَيْعَتِهِ ثُمَّ كَتَبَ إِلَيْهِ مِنْ أَبِي قُحَافَةَ إِلَى ابْنِهِ أَبِي بَكْرٍ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ أَتَانِي كِتَابُكَ فَوَجَدْتُهُ كِتَابَ أَحْمَقَ يَنْقُضُ بَعْضُهُ بَعْضاً مَرَّةً تَقُولُ خَلِيفَةُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَرَّةً تَقُولُ خَلِيفَةُ اللَّهِ وَ مَرَّةً تَقُولُ تَرَاضَى بِيَ النَّاسُ وَ هُوَ أَمْرٌ مُلْتَبِسٌ فَلَا تَدْخُلَنَّ فِي أَمْرٍ يَصْعُبُ عَلَيْكَ الْخُرُوجُ مِنْهُ غَداً وَ يَكُونُ عُقْبَاكَ مِنْهُ إِلَى النَّارِ وَ النَّدَامَةِ وَ مَلَامَةِ النَّفْسِ اللَّوَّامَةِ لَدَى الْحِسَابِ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَإِنَّ لِلْأُمُورِ مَدَاخِلَ وَ مَخَارِجَ وَ أَنْتَ تَعْرِفُ مَنْ هُوَ أَوْلَى بِهَا مِنْكَ فَرَاقِبِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ لَا تَدَعَنَّ صَاحِبَهَا فَإِنَّ تَرْكَهَا الْيَوْمَ أَخَفُّ عَلَيْكَ وَ أَسْلَمُ لَكَ.
♦️روایت شده است: هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفت و با ابوبکر بیعت شد، ابوقحافه در طائف بود.
پس پسرش (ابوبکر) نامه ای برای او نوشت با این عنوان و مضمون: از خلیفه رسول خدا به ابو قحافه.
اما بعد؛ مردم مرا پذیرفتند و من امروز خلیفه خداوند هستم؛ پس اگر پیش بیایی و بیعت کنی، برای تو بهتر است.
راوی گوید: پس هنگامی که ابو قحافه نامه را خواند، به فرستاده گفت: چه چیز شما را از علی بازداشت؟
فرستاده گفت: او جوان است و در کشتار قریش و دیگر قبایل زیاده روی کرده است، و ابوبکر از او مسن ّتر است. ابو قحافه گفت: اگر این امر به سن بر می گردد، من از ابوبکر سزاوارترم.
در حق علی ظلم کردند، در حالی که پیامبر برای او بیعت گرفت و به ما دستور داد که با او بیعت کنیم.
سپس نامه ای برای او نوشت: از ابوقحافه به فرزندش ابوبکر. اما بعد؛ نامه به دستم رسید و آن را نامه احمقی یافتم که بخشهایی از آن همدیگر را نقض می کنند، یک بار می گویی: خلیفه رسول خدا، و بار دیگر می گویی: خلیفه خدا و بار دیگر می گویی: مردم مرا پذیرفتند، و این امر محل تردید است.
وارد امری نشو که فردا خارج شدن از آنها برای تو دشوار باشد و سرنوشت تو به خاطر آن، ندامت و سرزنش نفس سرزنش کننده در هنگام حساب روز قیامت باشد. برای امور، محل ورودها و محل خروج هایی هست، و تو می دانی که چه کسی از تو نسبت به آن شایسته تر است، پس به گونه ای خداوند را در نظر بگیر که انگار او را می بینی، و صاحب آن (خلافت) را رها مکن، زیرا امروز ترک کردن آن (خلافت) بر تو آسانتر و امن تر از فردا است.
📚الإحتجاج (طبرسی)/ج1/ص87
#ابوبکر
#غصب
#خلافت
وَ رُوِيَ: أَنَّ أَبَا قُحَافَةَ كَانَ بِالطَّائِفِ لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ بُويِعَ لِأَبِي بَكْرٍ فَكَتَبَ ابْنُهُ إِلَيْهِ كِتَاباً عُنْوَانُهُ مِنْ خَلِيفَةِ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى أَبِي قُحَافَةَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ النَّاسَ قَدْ تَرَاضَوْا بِي فَإِنِّي الْيَوْمَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فَلَوْ قَدِمْتَ عَلَيْنَا كَانَ أَقَرَّ لِعَيْنِكَ قَالَ فَلَمَّا قَرَأَ أَبُو قُحَافَةَ الْكِتَابَ قَالَ لِلرَّسُولِ مَا مَنَعَكُمْ مِنْ عَلِيٍّ؟ قَالَ هُوَ حَدَثُ السِّنِّ وَ قَدْ أَكْثَرَ الْقَتْلَ فِي قُرَيْشٍ وَ غَيْرِهَا وَ أَبُو بَكْرٍ أَسَنُّ مِنْهُ قَالَ أَبُو قُحَافَةَ إِنْ كَانَ الْأَمْرُ فِي ذَلِكَ بِالسِّنِّ فَأَنَا أَحَقُّ مِنْ أَبِي بَكْرٍ لَقَدْ ظَلَمُوا عَلِيّاً حَقَّهُ وَ قَدْ بَايَعَ لَهُ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) وَ أَمَرَنَا بِبَيْعَتِهِ ثُمَّ كَتَبَ إِلَيْهِ مِنْ أَبِي قُحَافَةَ إِلَى ابْنِهِ أَبِي بَكْرٍ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ أَتَانِي كِتَابُكَ فَوَجَدْتُهُ كِتَابَ أَحْمَقَ يَنْقُضُ بَعْضُهُ بَعْضاً مَرَّةً تَقُولُ خَلِيفَةُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَرَّةً تَقُولُ خَلِيفَةُ اللَّهِ وَ مَرَّةً تَقُولُ تَرَاضَى بِيَ النَّاسُ وَ هُوَ أَمْرٌ مُلْتَبِسٌ فَلَا تَدْخُلَنَّ فِي أَمْرٍ يَصْعُبُ عَلَيْكَ الْخُرُوجُ مِنْهُ غَداً وَ يَكُونُ عُقْبَاكَ مِنْهُ إِلَى النَّارِ وَ النَّدَامَةِ وَ مَلَامَةِ النَّفْسِ اللَّوَّامَةِ لَدَى الْحِسَابِ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَإِنَّ لِلْأُمُورِ مَدَاخِلَ وَ مَخَارِجَ وَ أَنْتَ تَعْرِفُ مَنْ هُوَ أَوْلَى بِهَا مِنْكَ فَرَاقِبِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ لَا تَدَعَنَّ صَاحِبَهَا فَإِنَّ تَرْكَهَا الْيَوْمَ أَخَفُّ عَلَيْكَ وَ أَسْلَمُ لَكَ.
♦️روایت شده است: هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفت و با ابوبکر بیعت شد، ابوقحافه در طائف بود.
پس پسرش (ابوبکر) نامه ای برای او نوشت با این عنوان و مضمون: از خلیفه رسول خدا به ابو قحافه.
اما بعد؛ مردم مرا پذیرفتند و من امروز خلیفه خداوند هستم؛ پس اگر پیش بیایی و بیعت کنی، برای تو بهتر است.
راوی گوید: پس هنگامی که ابو قحافه نامه را خواند، به فرستاده گفت: چه چیز شما را از علی بازداشت؟
فرستاده گفت: او جوان است و در کشتار قریش و دیگر قبایل زیاده روی کرده است، و ابوبکر از او مسن ّتر است. ابو قحافه گفت: اگر این امر به سن بر می گردد، من از ابوبکر سزاوارترم.
در حق علی ظلم کردند، در حالی که پیامبر برای او بیعت گرفت و به ما دستور داد که با او بیعت کنیم.
سپس نامه ای برای او نوشت: از ابوقحافه به فرزندش ابوبکر. اما بعد؛ نامه به دستم رسید و آن را نامه احمقی یافتم که بخشهایی از آن همدیگر را نقض می کنند، یک بار می گویی: خلیفه رسول خدا، و بار دیگر می گویی: خلیفه خدا و بار دیگر می گویی: مردم مرا پذیرفتند، و این امر محل تردید است.
وارد امری نشو که فردا خارج شدن از آنها برای تو دشوار باشد و سرنوشت تو به خاطر آن، ندامت و سرزنش نفس سرزنش کننده در هنگام حساب روز قیامت باشد. برای امور، محل ورودها و محل خروج هایی هست، و تو می دانی که چه کسی از تو نسبت به آن شایسته تر است، پس به گونه ای خداوند را در نظر بگیر که انگار او را می بینی، و صاحب آن (خلافت) را رها مکن، زیرا امروز ترک کردن آن (خلافت) بر تو آسانتر و امن تر از فردا است.
📚الإحتجاج (طبرسی)/ج1/ص87
#ابوبکر
#غصب
#خلافت
ملعون دیگری به جهنم شتافت...🏃♂🔥🧌
🔥 بیست و دوم جمادى الثانى سال ۱۳هجری قمری مصادف با دوم شهریور سال ۱۳هجری شمسی عتیق بن عثمان معروف به ابوبكر بن ابی قحافه در سن ۶۷ سالگى ، از اين جهان بدرک اسفل السافلین رفت.
🔥 ابوبکر زندیق مدت دو سال و بيست و دو روز خلافت را غصب کرد و اولين كسى بود كه بعد از شهادت حضرت پيامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله به انتخاب اعضاى سقيفه بنى ساعده خليفه غاصب شد.
انتخاب ابوبكر زندیق چنان احمقانه بود كه حتی عمر بن خطاب زنازاده با آنكه خود گرداننده سقيفه بود ، بعد از مرگ ابوبکر زندیق گفت : «بيعت با ابوبكر امرى بدون تدبير و مشورت و دقت بود ، مثل زمان جاهليت ، كه خداوند مسلمانان را از شر آن محفوظ داشت ، هركس چنين كارى را تكرار كند او را بكشيد».
📚بحارالانوار ج۳۰ص۴۴۳
📚الغدیر ج۳ص۲۴۱
🔥 در علت مرگ او نوشته اند : عمر بن خطاب زنازاده برای غصب خلافت ابوبکر زندیق را جلو انداخت و به اسم او خلافت را غصب نمود و او را بعنوان خلیفه مسلمین قرار داد. ولی دائما درصدد این بود که ابوبکر زندیق بمیرد تا خلافت به خودش برسد. وقتی دید دو سال گذشته و ابوبکر زندیق نیز هنوز زنده است تصمیم گرفت او را بکشد.
🔥 بالاخره در روز هفتم جمادى الثانی ابوبکر زندیق را مسموم کرد و به اين دليل او تب كرده و تا پانزده روز اين تب ادامه داشت. سرانجام در شب بیست و دوم جمادى الثانی عمر لعین دید که ابوبکر زندیق نمیمیرد فلذا بالشی که زیر سرش بود را روی صورت او گذاشت و بر روی آن نشست..
ابوبکر زندیق کبود و سیاه شد و نفسش بند آمد و با خفگی به درک واصل شد.
🔥 اما قبل از مرگش در این چند روز مریضی عثمان لنگ را براى نوشتن وصيت نامه اى درباره خلافت طلب كرد كه امر خلافت بعد از ابوبكر زندیق با عمر بن خطاب زنازاده باشد. او كلمه اى گفت و بيهوش شد ، و بقيه را عثمان لنگ از پيش خود نوشت كه امر خلافت با عمر زنازاده است. وقتی ابوبكر زندیق به هوش آمد عثمان لنگ تمام وصیت را برایش خواند و گفت من اسم عمر زنازاده را اضافه کردم. ابوبکر ملعون نیز او را دعا كرد كه آنچه خودش میخواسته را نوشته است.
اینجاست که بايد پرسيد : چرا هنگامى كه حضرت پيامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله در روزهاى آخر كاغذ و قلم خواستند تا وصى بعد از خود را به امر خداوند معين كنند نسبت هذيان نعوذبالله به آن مقام ما ینطق عن الهوی داده اند؟
خدا لعنتشان کند
📚بحارالانوار ج۲۹ص۵۲۱ ج۳۰ص۵۱۹
📚تتمةالمنتهى ص۱۰
📚تاريخ الخلفاء ص۸۱
📚وقایع الایام ص۲۷۹
📚الغدير ج۵ص۳۷۰
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
🔥 بیست و دوم جمادى الثانى سال ۱۳هجری قمری مصادف با دوم شهریور سال ۱۳هجری شمسی عتیق بن عثمان معروف به ابوبكر بن ابی قحافه در سن ۶۷ سالگى ، از اين جهان بدرک اسفل السافلین رفت.
🔥 ابوبکر زندیق مدت دو سال و بيست و دو روز خلافت را غصب کرد و اولين كسى بود كه بعد از شهادت حضرت پيامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله به انتخاب اعضاى سقيفه بنى ساعده خليفه غاصب شد.
انتخاب ابوبكر زندیق چنان احمقانه بود كه حتی عمر بن خطاب زنازاده با آنكه خود گرداننده سقيفه بود ، بعد از مرگ ابوبکر زندیق گفت : «بيعت با ابوبكر امرى بدون تدبير و مشورت و دقت بود ، مثل زمان جاهليت ، كه خداوند مسلمانان را از شر آن محفوظ داشت ، هركس چنين كارى را تكرار كند او را بكشيد».
📚بحارالانوار ج۳۰ص۴۴۳
📚الغدیر ج۳ص۲۴۱
🔥 در علت مرگ او نوشته اند : عمر بن خطاب زنازاده برای غصب خلافت ابوبکر زندیق را جلو انداخت و به اسم او خلافت را غصب نمود و او را بعنوان خلیفه مسلمین قرار داد. ولی دائما درصدد این بود که ابوبکر زندیق بمیرد تا خلافت به خودش برسد. وقتی دید دو سال گذشته و ابوبکر زندیق نیز هنوز زنده است تصمیم گرفت او را بکشد.
🔥 بالاخره در روز هفتم جمادى الثانی ابوبکر زندیق را مسموم کرد و به اين دليل او تب كرده و تا پانزده روز اين تب ادامه داشت. سرانجام در شب بیست و دوم جمادى الثانی عمر لعین دید که ابوبکر زندیق نمیمیرد فلذا بالشی که زیر سرش بود را روی صورت او گذاشت و بر روی آن نشست..
ابوبکر زندیق کبود و سیاه شد و نفسش بند آمد و با خفگی به درک واصل شد.
🔥 اما قبل از مرگش در این چند روز مریضی عثمان لنگ را براى نوشتن وصيت نامه اى درباره خلافت طلب كرد كه امر خلافت بعد از ابوبكر زندیق با عمر بن خطاب زنازاده باشد. او كلمه اى گفت و بيهوش شد ، و بقيه را عثمان لنگ از پيش خود نوشت كه امر خلافت با عمر زنازاده است. وقتی ابوبكر زندیق به هوش آمد عثمان لنگ تمام وصیت را برایش خواند و گفت من اسم عمر زنازاده را اضافه کردم. ابوبکر ملعون نیز او را دعا كرد كه آنچه خودش میخواسته را نوشته است.
اینجاست که بايد پرسيد : چرا هنگامى كه حضرت پيامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله در روزهاى آخر كاغذ و قلم خواستند تا وصى بعد از خود را به امر خداوند معين كنند نسبت هذيان نعوذبالله به آن مقام ما ینطق عن الهوی داده اند؟
خدا لعنتشان کند
📚بحارالانوار ج۲۹ص۵۲۱ ج۳۰ص۵۱۹
📚تتمةالمنتهى ص۱۰
📚تاريخ الخلفاء ص۸۱
📚وقایع الایام ص۲۷۹
📚الغدير ج۵ص۳۷۰
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
⚠️به دنبال هر مقصودی که داری برو اما...
💎امام هادی علیه السلام میفرمایند:
ولایت ما برای شیعیانمان حافظ و نگهدارنده است، که اگر در قعر دریاهای عمیق فرو روند،
و یا در دشت بی آب و علف و بیابان های خطرناک بین جانوران درنده و گرگ های وحشی و دشمنان آدمی قرار بگیرند، هر آینه از خوف و خطر آنها ایمن میباشند،
پس به خدا اعتماد کن
و ولایت و دوستی خود را به ائمه خالص گردان..
و به هرکجا که خواهی رو کن و دنبال هر مقصودی که داری برو
📚القطره، جلد۱ صفحه۶۸۲
#ولایت
#خلوص
#شیعه
#محب
#دوستی
#محبت
#شیعیان
💎امام هادی علیه السلام میفرمایند:
ولایت ما برای شیعیانمان حافظ و نگهدارنده است، که اگر در قعر دریاهای عمیق فرو روند،
و یا در دشت بی آب و علف و بیابان های خطرناک بین جانوران درنده و گرگ های وحشی و دشمنان آدمی قرار بگیرند، هر آینه از خوف و خطر آنها ایمن میباشند،
پس به خدا اعتماد کن
و ولایت و دوستی خود را به ائمه خالص گردان..
و به هرکجا که خواهی رو کن و دنبال هر مقصودی که داری برو
📚القطره، جلد۱ صفحه۶۸۲
#ولایت
#خلوص
#شیعه
#محب
#دوستی
#محبت
#شیعیان
✅بخاطر نعمت ولایت و محبت اهلبیت علیهمالسلام سر و دست و پای مادرتان را ببوسید..
💎 امام صادق علیه السلام فرمودند: امتحان مردم نسبت به ما [امتحاني] بزرگ است اگر آنها را فراخوانيم اجابت نمیكنند و اگر رهايشان كنيم به واسطه غير ما هدايت نمیشوند
مفضل مي گويد از از امام صادق عليه السلام شنيدم كه خطاب به اصحابشان میفرمودند:
هر كسي خُنكي محبت ما را در قلبش حس كند بايد برای مادرش بسيار دعا كند زيرا به پدرش خيانت نكرده است [اگر مادرش خيانت كرده بود او محبت ما را در دل خود حس نمیكرد]
📚امالی صدوق ، ص ۴۳۵ ، مجلس التاسع والثمانون، ش ۴
https://bit.ly/2xiqxQl
شیخ صدوق در شرح روایت میفرماید:
در حيات رسول خدا صلى اللّه عليه و آله هر كودكی كه در صحت نسبش ترديد میشد، دوستى حضرت على عليه السلام را به او عرضه مى كردند. اگر مىپذيرفت او را ملحق به پدرش میدانستند و اگر انكار مىکرد، او را از پدرش نفى مىكردند
📚 من لا يحضره الفقيه ج ٣ ص ٢٣۵
#طیب_ولادت
#حلال_زاده
#شیعه
💎 امام صادق علیه السلام فرمودند: امتحان مردم نسبت به ما [امتحاني] بزرگ است اگر آنها را فراخوانيم اجابت نمیكنند و اگر رهايشان كنيم به واسطه غير ما هدايت نمیشوند
مفضل مي گويد از از امام صادق عليه السلام شنيدم كه خطاب به اصحابشان میفرمودند:
هر كسي خُنكي محبت ما را در قلبش حس كند بايد برای مادرش بسيار دعا كند زيرا به پدرش خيانت نكرده است [اگر مادرش خيانت كرده بود او محبت ما را در دل خود حس نمیكرد]
📚امالی صدوق ، ص ۴۳۵ ، مجلس التاسع والثمانون، ش ۴
https://bit.ly/2xiqxQl
شیخ صدوق در شرح روایت میفرماید:
در حيات رسول خدا صلى اللّه عليه و آله هر كودكی كه در صحت نسبش ترديد میشد، دوستى حضرت على عليه السلام را به او عرضه مى كردند. اگر مىپذيرفت او را ملحق به پدرش میدانستند و اگر انكار مىکرد، او را از پدرش نفى مىكردند
📚 من لا يحضره الفقيه ج ٣ ص ٢٣۵
#طیب_ولادت
#حلال_زاده
#شیعه
💡چرا خداوند مانع از قاتلان امامان علیهم السّلام و ظلم آنها در کشتن ائمه نشد و دلیل ابتلای ائمه به مصائب چیست ؟!
✅محمّد بن ابراهيم بن اسحاق طالقانى
مىگويد: با جماعتى كه در بين آنها على بن عيسى قصرى بود در خدمت شيخ ابو القاسم حسين بن روح قدّس اللَّه روحه بوديم، مردى از جا برخاست و به ايشان عرض كرد: سؤالى دارم
حسين بن روح به او فرمود: از آنچه مىخواهى سؤال كن
آن مرد عرض كرد: بفرماييد: آيا حسين بن على ولىّ خدا هست يا نه ؟!
حسين بن روح فرمود: بلى، ولىّ اللَّه مىباشد
آن مرد عرض كرد: بفرماييد: آيا قاتل آن حضرت دشمن خدا بوده يا نه ؟!
حسين بن روح فرمودند: بلى دشمن خدا بوده
آن مرد عرض كرد: آيا ممكن است خدا دشمن خود را بر دوست و ولىّ خويش مسلّط كند ؟!
حسين بن روح به او فرمود: آنچه كه مىگويم توجّه نما، بدان كه حقّ تعالى بدون واسطه مردم را مورد خطاب قرار نداده و كلام مشافهى با ايشان ايراد نمىكند بلكه رسولى از جنس خودشان و بشرى از صنف آنها كه مثل خودشان هست را به سوى آنها مىفرستد و به وسيله او خواسته خود را به آنها ابلاغ مىكند
قابل توجّه است اگر رسول از غير صنف آنها بوده و به صورت آنها نباشد مردم از او دورى گزيده و پيغامش را نمىپذيرند
بارى وقتى رسول نزد مردم آمد و از جنس و صنف آنها بود، همچون آنها طعام خورده و در بازارها حركت نمايد مردم به او مىگويند: تو مانند ما هستى پس از تو نمىپذيريم مگر آن كه معجزهاى ارائه دهى آن وقت علم پيدا مىكنيم كه تو رسول خدا بوده و مخصوص به چيزى هستى كه در قدرت ما نيست، لذا حقّ تعالى براى رسولان معجزهاى قرار داده كه خلق از آوردن مثل آنها ناتوان مىباشند ...
وقتى أنبياء و رسولان اين معجزات را آورده و خلق از اتيان به مثل آنها عاجز و ناتوان ماندند تقدير حقّ تعالى و لطفش به بندگان و حكمتش اقتضاء نمود كه أنبياء و رسولانش را با اين معجزات در حالى غالب و قاهر و در حالى ديگر مغلوب و مقهور قرار دهد
و اگر در تمام أحوال پروردگار ايشان را غالب و قاهر مىنمود و مبتلايشان به ابتلائات و گرفتارىها نمىكرد مردم آنها را خدا و معبود قرار مىدادند و از اين گذشته ميزان صبرشان بر بلاءها و محنتها معلوم نمىشد
پس خداوند متعال احوال ايشان را همچون احوال ديگران قرار داد تا در حال محنت و هنگام بلوى صابر و در هنگام عافيت و غلبه بر دشمنان شاكر بوده و در تمام احوال متواضع و خاكسار باشند نه متكبّر و شامخ، و نيز تا بندگان بدانند أنبياء و رسولان كرام معبودى دارند كه او خالق و مدبّر تمام مخلوقات است
در نتيجه او را عبادت كرده و رسل و فرستادههايش را اطاعت كنند...
محمّد بن ابراهيم بن اسحاق مىگوید : فرداى آن روز نزد شيخ أبى القاسم حسين بن روح قدّس اللَّه روحه برگشتم در حالى كه پيش خود مىگفتم آيا آنچه را كه شيخ ديروز ذكر نمود از پيش خود بود يا نه ؟!
شيخ ابتداء به سخن نمود و به من فرمود: اى محمّد بن ابراهيم اگر از آسمان افتاده پس پرندهاى من را ربوده يا باد مرا در مكانى دور بياندازد اين امر به مراتب نزد من محبوبتر است از اين كه در دين خدا چيزى را به رأى و فكر خود بگويم بنا بر اين آنچه را ديروز براى تو گفتم مأخوذ از اصل بوده و از حجّت آن را شنيدم
📚 بحارالأنوار جلد ۴۴ صفحه ۲۷۴
#جبر
#تفویض
#اختیار
#گناه
#نواصب
#امتحان
#ظلم
✅محمّد بن ابراهيم بن اسحاق طالقانى
مىگويد: با جماعتى كه در بين آنها على بن عيسى قصرى بود در خدمت شيخ ابو القاسم حسين بن روح قدّس اللَّه روحه بوديم، مردى از جا برخاست و به ايشان عرض كرد: سؤالى دارم
حسين بن روح به او فرمود: از آنچه مىخواهى سؤال كن
آن مرد عرض كرد: بفرماييد: آيا حسين بن على ولىّ خدا هست يا نه ؟!
حسين بن روح فرمود: بلى، ولىّ اللَّه مىباشد
آن مرد عرض كرد: بفرماييد: آيا قاتل آن حضرت دشمن خدا بوده يا نه ؟!
حسين بن روح فرمودند: بلى دشمن خدا بوده
آن مرد عرض كرد: آيا ممكن است خدا دشمن خود را بر دوست و ولىّ خويش مسلّط كند ؟!
حسين بن روح به او فرمود: آنچه كه مىگويم توجّه نما، بدان كه حقّ تعالى بدون واسطه مردم را مورد خطاب قرار نداده و كلام مشافهى با ايشان ايراد نمىكند بلكه رسولى از جنس خودشان و بشرى از صنف آنها كه مثل خودشان هست را به سوى آنها مىفرستد و به وسيله او خواسته خود را به آنها ابلاغ مىكند
قابل توجّه است اگر رسول از غير صنف آنها بوده و به صورت آنها نباشد مردم از او دورى گزيده و پيغامش را نمىپذيرند
بارى وقتى رسول نزد مردم آمد و از جنس و صنف آنها بود، همچون آنها طعام خورده و در بازارها حركت نمايد مردم به او مىگويند: تو مانند ما هستى پس از تو نمىپذيريم مگر آن كه معجزهاى ارائه دهى آن وقت علم پيدا مىكنيم كه تو رسول خدا بوده و مخصوص به چيزى هستى كه در قدرت ما نيست، لذا حقّ تعالى براى رسولان معجزهاى قرار داده كه خلق از آوردن مثل آنها ناتوان مىباشند ...
وقتى أنبياء و رسولان اين معجزات را آورده و خلق از اتيان به مثل آنها عاجز و ناتوان ماندند تقدير حقّ تعالى و لطفش به بندگان و حكمتش اقتضاء نمود كه أنبياء و رسولانش را با اين معجزات در حالى غالب و قاهر و در حالى ديگر مغلوب و مقهور قرار دهد
و اگر در تمام أحوال پروردگار ايشان را غالب و قاهر مىنمود و مبتلايشان به ابتلائات و گرفتارىها نمىكرد مردم آنها را خدا و معبود قرار مىدادند و از اين گذشته ميزان صبرشان بر بلاءها و محنتها معلوم نمىشد
پس خداوند متعال احوال ايشان را همچون احوال ديگران قرار داد تا در حال محنت و هنگام بلوى صابر و در هنگام عافيت و غلبه بر دشمنان شاكر بوده و در تمام احوال متواضع و خاكسار باشند نه متكبّر و شامخ، و نيز تا بندگان بدانند أنبياء و رسولان كرام معبودى دارند كه او خالق و مدبّر تمام مخلوقات است
در نتيجه او را عبادت كرده و رسل و فرستادههايش را اطاعت كنند...
محمّد بن ابراهيم بن اسحاق مىگوید : فرداى آن روز نزد شيخ أبى القاسم حسين بن روح قدّس اللَّه روحه برگشتم در حالى كه پيش خود مىگفتم آيا آنچه را كه شيخ ديروز ذكر نمود از پيش خود بود يا نه ؟!
شيخ ابتداء به سخن نمود و به من فرمود: اى محمّد بن ابراهيم اگر از آسمان افتاده پس پرندهاى من را ربوده يا باد مرا در مكانى دور بياندازد اين امر به مراتب نزد من محبوبتر است از اين كه در دين خدا چيزى را به رأى و فكر خود بگويم بنا بر اين آنچه را ديروز براى تو گفتم مأخوذ از اصل بوده و از حجّت آن را شنيدم
📚 بحارالأنوار جلد ۴۴ صفحه ۲۷۴
#جبر
#تفویض
#اختیار
#گناه
#نواصب
#امتحان
#ظلم
⛔️ناآگاهانه افراد را تایید نکنیم
💎حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمودند:
هنگامی که امام و پیشوای جائری(ستمگر)بر مسندی مسلط گشت کسی که راضی به افعال او بوده و عملکرد وی را تایید نماید و گفتار خود ایشان را اعانت نماید پس همانا او رهبرش است و در ظلم و جور با او شریک خواهد بود
📚بحارالانوار:ج ۷۲ص ۳۷۷
📚میزان الحکمه :ج ۷ص ۳۳۹
📚مستدرک الوسائل:ج ۱۲ص ۱۰۹
#رضایت
#تایید_ظالم
💎حضرت امیر المومنین علیه السلام فرمودند:
هنگامی که امام و پیشوای جائری(ستمگر)بر مسندی مسلط گشت کسی که راضی به افعال او بوده و عملکرد وی را تایید نماید و گفتار خود ایشان را اعانت نماید پس همانا او رهبرش است و در ظلم و جور با او شریک خواهد بود
📚بحارالانوار:ج ۷۲ص ۳۷۷
📚میزان الحکمه :ج ۷ص ۳۳۹
📚مستدرک الوسائل:ج ۱۲ص ۱۰۹
#رضایت
#تایید_ظالم
✅زیرک باشیم و تقیه کردن را اینگونه از امام بیاموزیم👌🏻
💎ما روی سأل رجل من المخالفين عن الإمام الصادق عليه السلام و قال : يا ابن رسول الله ! ما تقول في حق أبي بكر و عمر ؟ فقال علیه السلام : إمامان عادلان قاسطان ، كانا علي الحق ، وماتا عليه ، فعليهما رحمة الله يوم القيامة ، فلمّا انصرف الناس قال له رجل من خاصّته: يا ابن رسول اللّه صلی الله علیه و آله لقد تعجّبت ممّا قلت في حقّ أبي بكر وعمر، فقال: نعم، هما إماما أهل النار، كما قال اللّه سبحانه: و جعلناهم أئمّة يدعون إلي النار (قصص: ۴۱) و أما القاسطان فقد قال الله تعالى : وأما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا (جن: ۱۵) وأما العادلان فلعدولهم عن الحق كقوله تعالى ثم الذين كفروا بربهم يعدلون (انعام: ۱) والمراد من الحق الذي كانا مستوليين عليه هو أمير المؤمنين عليه السلام حيث أذياه وغصبا حقه عنه ، والمراد من موتهما على الحق أنهما ماتا على عداوته من غير ندامة عن ذلك ، والمراد من رحمة الله ، رسول الله صلى الله عليه وآله ، فإنه كان رحمة للعالمين وسيكون خصما لهما ساخطا عليهما منتقما منهما يوم الدين.
شخصی از اهل سنت عمری از امام صادق علیه السلام پرسید: نظرتان در مورد عمر و ابوبکر چیست؟
ایشان در جواب فرمودند: والله کانا إمامین عادلین قاسطین کانا على الحق، وماتا علیه، فعلیهما رحمة الله یوم القیامة
هنگامی که آن شخص از مجلس خارج شد، شخصی از خواص حضرت سوال نمود: یا ابن رسول الله! از آنچه که درباره ابی بکر و عمر فرمودید خیلی تعجب نمودم!
حضرت فرمودند: آری، آن دو امام اهل دوزخند همان گونه که خداوند سبحان میفرماید: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّار» [و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به آتش دوزخ فرا میخوانند] [ سوره القصص ۲۸،آیه ۴۱]
اما اینکه آن دو قاسط بودند خداوند متعال میفرماید: «وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً» [و امّا ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند!] [ سوره الجن ۷۲، آیه ۱۵]
اما اینکه آندو نفر عادل هستند یعنی از حق عدول کردهاند، همانگونه که خداوند در قرآن میفرماید: «ثُمَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُون» [اما کافران براى پروردگار خود، شریک و شبیه قرار مى دهند] [سوره الانعام ۶، آیه ۱]
مراد از حق که بر آن ماندند امیر المومنین علیه السلام است که او را اذیت نموده و حق او را غصب نمودند
و مراد از این که آن دو تا آخر بر این راه باقی ماندند و از دنیا رفتند، این است که: آندو تا آخر بر عداوت و دشمنی خود باقی ماندند بدون اینکه نادم و پشیمان از کار خود باشند
و مراد از رحمت خداوند: رسول الله صلى الله علیه و آله است که «رحمة للعالمین» بود و آن حضرت در آن دنیا خصم و دشمن آن دو و انتقام گیرنده از آنها خواهد بود
📚 احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج ۱، ص ۶۹-۷۰
#تقیه
💎ما روی سأل رجل من المخالفين عن الإمام الصادق عليه السلام و قال : يا ابن رسول الله ! ما تقول في حق أبي بكر و عمر ؟ فقال علیه السلام : إمامان عادلان قاسطان ، كانا علي الحق ، وماتا عليه ، فعليهما رحمة الله يوم القيامة ، فلمّا انصرف الناس قال له رجل من خاصّته: يا ابن رسول اللّه صلی الله علیه و آله لقد تعجّبت ممّا قلت في حقّ أبي بكر وعمر، فقال: نعم، هما إماما أهل النار، كما قال اللّه سبحانه: و جعلناهم أئمّة يدعون إلي النار (قصص: ۴۱) و أما القاسطان فقد قال الله تعالى : وأما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا (جن: ۱۵) وأما العادلان فلعدولهم عن الحق كقوله تعالى ثم الذين كفروا بربهم يعدلون (انعام: ۱) والمراد من الحق الذي كانا مستوليين عليه هو أمير المؤمنين عليه السلام حيث أذياه وغصبا حقه عنه ، والمراد من موتهما على الحق أنهما ماتا على عداوته من غير ندامة عن ذلك ، والمراد من رحمة الله ، رسول الله صلى الله عليه وآله ، فإنه كان رحمة للعالمين وسيكون خصما لهما ساخطا عليهما منتقما منهما يوم الدين.
شخصی از اهل سنت عمری از امام صادق علیه السلام پرسید: نظرتان در مورد عمر و ابوبکر چیست؟
ایشان در جواب فرمودند: والله کانا إمامین عادلین قاسطین کانا على الحق، وماتا علیه، فعلیهما رحمة الله یوم القیامة
هنگامی که آن شخص از مجلس خارج شد، شخصی از خواص حضرت سوال نمود: یا ابن رسول الله! از آنچه که درباره ابی بکر و عمر فرمودید خیلی تعجب نمودم!
حضرت فرمودند: آری، آن دو امام اهل دوزخند همان گونه که خداوند سبحان میفرماید: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّار» [و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به آتش دوزخ فرا میخوانند] [ سوره القصص ۲۸،آیه ۴۱]
اما اینکه آن دو قاسط بودند خداوند متعال میفرماید: «وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً» [و امّا ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند!] [ سوره الجن ۷۲، آیه ۱۵]
اما اینکه آندو نفر عادل هستند یعنی از حق عدول کردهاند، همانگونه که خداوند در قرآن میفرماید: «ثُمَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُون» [اما کافران براى پروردگار خود، شریک و شبیه قرار مى دهند] [سوره الانعام ۶، آیه ۱]
مراد از حق که بر آن ماندند امیر المومنین علیه السلام است که او را اذیت نموده و حق او را غصب نمودند
و مراد از این که آن دو تا آخر بر این راه باقی ماندند و از دنیا رفتند، این است که: آندو تا آخر بر عداوت و دشمنی خود باقی ماندند بدون اینکه نادم و پشیمان از کار خود باشند
و مراد از رحمت خداوند: رسول الله صلى الله علیه و آله است که «رحمة للعالمین» بود و آن حضرت در آن دنیا خصم و دشمن آن دو و انتقام گیرنده از آنها خواهد بود
📚 احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج ۱، ص ۶۹-۷۰
#تقیه
⛔️بعد از دیدن این صحنه دیگر به دنیا باز نمیگردید‼️
عدهای از اصحاب ما از سهل بن زیاد از ابن فضال از علی بن عقبه و او از پدرش نقل کرده است که گفت:
💎اباعبدالله (امام صادق) علیهالسلام به من فرمود: ای عقبه!
خداوند روز قیامت جز همین مذهبی که شما دارید قبول نخواهند کرد
بین شما و بین صحنههایی که دیدن آن سبب روشنایی چشمتان خواهد شد فاصلهای نیست جز اینکه جانتان به اینجا برسد و با دست اشاره به حلق خود کرد
(این جمله را فرمود) و سپس سکوت کرد
و معلی (بن خنیس) که با من بود دست مرا فشار داد که از آقا بپرس چه میبیند؟!
من گفتم: ای پسر رسول خدا بفرمایید وقتی جان به گلو برسد چه میبینید؟
پس تا ده بار سؤال کردم چه میبیند؟
پس امام در همه آنها فرمود «میبیند» و چیزی اضافه نفرمود
سپس در آخر جلسه امام فرمود ای عقبه!
گفتم گوش به فرمان شما هستم و خداوند پی در پی به شما سعادت دهد
فرمود میخواهی به تو بگویم چه میبیند؟
گفتم: آری ای پسر رسول خدا، من شیعه و در دین شما هستم. اگر بر اثر جهالت، دینم را از دست بدهم چه کنم؟ هر لحظه که دستم به دامن شما نمیرسد
و با این حال گریه کردم پس دل امام به حال من سوخت
پس فرمود: به خدا (در هنگام مرگ) آن دو نفر را میبیند
پس گفتم پدر و مادرم به فدایت آن دو نفر کیستند؟
فرمود آن دو نفر رسول خدا صلیاللهوعلیهوآله و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام هستند
ای عقبه به خدا هیچ مؤمنی از دنیا نمیرود الّا اینکه رسول خدا و علی مرتضی علیهمالسلام را میبیند
گفتم وقتی مؤمن آن دو را دید دلش میخواهد به دنیا باز گردد؟
فرمود: مؤمن تا آن دو نفر را ندیده نمیخواهد از دنیا دل بردارد ولی وقتی که آنان را دید، دل از دنیا میکند
عرض کردم: آیا آن دو نفر با او سخن میگویند؟
فرمود: آری هر دوی آنها کنار مؤمن (محتضر) حاضر میشوند
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بالای سر او و امیرالمؤمنان علیهالسلام کنار پای او مینشینند
آنگاه رسول خدا صلیاللهوعلیهوآله (با مهربانی) به او مینگرد
سپس میفرماید: ای دوست خدا! بشارت که من رسول خدا هستم. من برای تو بهترم از آن چه که در دنیا گذاشته و آمدهای!
سپس رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر میخیزد و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بالای سر محتضر مینشیند و میفرماید: ای دوست خدا! بشارت که من علیبنابیطالب هستم. من همان هستم که در دنیا دوستم داشتی!❤️
اینک وقت آن رسیده که من نافع به حالت باشم
گفتم: آیا بعد از دیدن این صحنه ، فرد میتواند دوباره به دنیا برگردد!؟
فرمود: نه ابداً ، هنگامی که آن صحنه را دید میمیرد ...
بعد امام صادق علیهالسلام فرمود: این جریان در کتاب خدا (قرآن) آمده است
گفتم: جانم به قربانت در کجای کتاب خدا آمده است؟!
قَالَ فِی یُونُسَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَاهُنَا
فرمود: در (سورهی) یونس (آیات ۶۳و۶۴) آنجا که خدای عزّ و جلّ میفرماید:
الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
کسانی که ایمان آورده و تقوا داشتهاند مژده در زندگی دنیا و آخرت از آن آنهاست. تبدیلی در کلمات خدا نیست. این، آن پیروزی بزرگ است
📚مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول جلد۱۳ ص۲۸۶
همچنین در کتب زیر نیز آمده (البته در برخی نقلها تفاوت اندکی دارد ولی انتهای حدیث یکسان است)
📚المحاسن ج۱ ص۱۷۵
📚تفسیر العیاشی ج۲ ص۱۲۵
📚الکافی (ط - الإسلامیة) ج۳ ص۱۲۸
📚تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة ص۲۲۴
📚الوافی ج۲۴ ص۲۴۷
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج۳ ص۳۷
📚مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر ج۳ ص۱۰۶
📚بحار الأنوار (ط - بیروت) ج۶ ص۱۸۴
📚تفسیر نور الثقلین ج۲ ص۳۱۰
#احتضار
#محتضر
#مرگ
#اذن_خروج
عدهای از اصحاب ما از سهل بن زیاد از ابن فضال از علی بن عقبه و او از پدرش نقل کرده است که گفت:
💎اباعبدالله (امام صادق) علیهالسلام به من فرمود: ای عقبه!
خداوند روز قیامت جز همین مذهبی که شما دارید قبول نخواهند کرد
بین شما و بین صحنههایی که دیدن آن سبب روشنایی چشمتان خواهد شد فاصلهای نیست جز اینکه جانتان به اینجا برسد و با دست اشاره به حلق خود کرد
(این جمله را فرمود) و سپس سکوت کرد
و معلی (بن خنیس) که با من بود دست مرا فشار داد که از آقا بپرس چه میبیند؟!
من گفتم: ای پسر رسول خدا بفرمایید وقتی جان به گلو برسد چه میبینید؟
پس تا ده بار سؤال کردم چه میبیند؟
پس امام در همه آنها فرمود «میبیند» و چیزی اضافه نفرمود
سپس در آخر جلسه امام فرمود ای عقبه!
گفتم گوش به فرمان شما هستم و خداوند پی در پی به شما سعادت دهد
فرمود میخواهی به تو بگویم چه میبیند؟
گفتم: آری ای پسر رسول خدا، من شیعه و در دین شما هستم. اگر بر اثر جهالت، دینم را از دست بدهم چه کنم؟ هر لحظه که دستم به دامن شما نمیرسد
و با این حال گریه کردم پس دل امام به حال من سوخت
پس فرمود: به خدا (در هنگام مرگ) آن دو نفر را میبیند
پس گفتم پدر و مادرم به فدایت آن دو نفر کیستند؟
فرمود آن دو نفر رسول خدا صلیاللهوعلیهوآله و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام هستند
ای عقبه به خدا هیچ مؤمنی از دنیا نمیرود الّا اینکه رسول خدا و علی مرتضی علیهمالسلام را میبیند
گفتم وقتی مؤمن آن دو را دید دلش میخواهد به دنیا باز گردد؟
فرمود: مؤمن تا آن دو نفر را ندیده نمیخواهد از دنیا دل بردارد ولی وقتی که آنان را دید، دل از دنیا میکند
عرض کردم: آیا آن دو نفر با او سخن میگویند؟
فرمود: آری هر دوی آنها کنار مؤمن (محتضر) حاضر میشوند
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بالای سر او و امیرالمؤمنان علیهالسلام کنار پای او مینشینند
آنگاه رسول خدا صلیاللهوعلیهوآله (با مهربانی) به او مینگرد
سپس میفرماید: ای دوست خدا! بشارت که من رسول خدا هستم. من برای تو بهترم از آن چه که در دنیا گذاشته و آمدهای!
سپس رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر میخیزد و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بالای سر محتضر مینشیند و میفرماید: ای دوست خدا! بشارت که من علیبنابیطالب هستم. من همان هستم که در دنیا دوستم داشتی!❤️
اینک وقت آن رسیده که من نافع به حالت باشم
گفتم: آیا بعد از دیدن این صحنه ، فرد میتواند دوباره به دنیا برگردد!؟
فرمود: نه ابداً ، هنگامی که آن صحنه را دید میمیرد ...
بعد امام صادق علیهالسلام فرمود: این جریان در کتاب خدا (قرآن) آمده است
گفتم: جانم به قربانت در کجای کتاب خدا آمده است؟!
قَالَ فِی یُونُسَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَاهُنَا
فرمود: در (سورهی) یونس (آیات ۶۳و۶۴) آنجا که خدای عزّ و جلّ میفرماید:
الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
کسانی که ایمان آورده و تقوا داشتهاند مژده در زندگی دنیا و آخرت از آن آنهاست. تبدیلی در کلمات خدا نیست. این، آن پیروزی بزرگ است
📚مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول جلد۱۳ ص۲۸۶
همچنین در کتب زیر نیز آمده (البته در برخی نقلها تفاوت اندکی دارد ولی انتهای حدیث یکسان است)
📚المحاسن ج۱ ص۱۷۵
📚تفسیر العیاشی ج۲ ص۱۲۵
📚الکافی (ط - الإسلامیة) ج۳ ص۱۲۸
📚تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة ص۲۲۴
📚الوافی ج۲۴ ص۲۴۷
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج۳ ص۳۷
📚مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر ج۳ ص۱۰۶
📚بحار الأنوار (ط - بیروت) ج۶ ص۱۸۴
📚تفسیر نور الثقلین ج۲ ص۳۱۰
#احتضار
#محتضر
#مرگ
#اذن_خروج
💚درروزمحشرحضرتزهراسلاماللهعلیها
تکتکشیعیانومحبینخودرانجاتمیدهد..
💎امام باقر علیه السلام: اى جابر!
به خدا قسم كه فاطمه سلاماللهعلیها در آن روز شيعيان و محبین خود را طوری از ميان اهل محشر جدا مى كند و نجات مى دهد ...
كه پرنده دانه هاى نيكو را از ميان دانه هاى بى ارزش جدا مى كند
📚بحار الأنوار،ج۸ ص۵۲
📚عوالم العلوم،ج۱۱ ص۱۱۶۱
#شفاعت
تکتکشیعیانومحبینخودرانجاتمیدهد..
💎امام باقر علیه السلام: اى جابر!
به خدا قسم كه فاطمه سلاماللهعلیها در آن روز شيعيان و محبین خود را طوری از ميان اهل محشر جدا مى كند و نجات مى دهد ...
كه پرنده دانه هاى نيكو را از ميان دانه هاى بى ارزش جدا مى كند
📚بحار الأنوار،ج۸ ص۵۲
📚عوالم العلوم،ج۱۱ ص۱۱۶۱
#شفاعت
💎امام محمد باقر سلام الله علیه :
هوَ وَ اللهِ المُضطَرُّ فیكتابِ اللهِ وَ هُوَ قَولُ اللهِ : «أَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اذا دعاهُ وَ یَكَشِفُ السُّوءَ وَ یَحعَلُكُمْ خُلفاءَ الأَرض»
به خدا سوگند که او (مهدی) مضطر است که در کتاب خدا آمده میفرماید :
«اَمَّن یجیبالمضطر اذا دعاه و یکشف السوء...»
📚بحارالانوار ، ج ٥٢ ، ص ٣٤١
#مضطر
هوَ وَ اللهِ المُضطَرُّ فیكتابِ اللهِ وَ هُوَ قَولُ اللهِ : «أَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اذا دعاهُ وَ یَكَشِفُ السُّوءَ وَ یَحعَلُكُمْ خُلفاءَ الأَرض»
به خدا سوگند که او (مهدی) مضطر است که در کتاب خدا آمده میفرماید :
«اَمَّن یجیبالمضطر اذا دعاه و یکشف السوء...»
📚بحارالانوار ، ج ٥٢ ، ص ٣٤١
#مضطر
🔥با دست آنان را میکوبند...‼️
💎امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
.
هر گاه زمام امور به دست ما بيفتد و مهدى ما بيايد، هر يك از شيعيان ما، كارىتر از شير و برندهتر از شمشير خواهند شد. دشمنان ما را به زير پا مىگذارند و با دست آنان را مىكوبند. و اين، هنگامى است رحمت خداوند فرود آيد و بر بندگانش گشايش خدا نازل شود.
📚 بصائر الدرجات : ص ٤٤
💚اللهم عجل لولیک الفرج
#غروب_جمعه
💎امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
.
هر گاه زمام امور به دست ما بيفتد و مهدى ما بيايد، هر يك از شيعيان ما، كارىتر از شير و برندهتر از شمشير خواهند شد. دشمنان ما را به زير پا مىگذارند و با دست آنان را مىكوبند. و اين، هنگامى است رحمت خداوند فرود آيد و بر بندگانش گشايش خدا نازل شود.
📚 بصائر الدرجات : ص ٤٤
💚اللهم عجل لولیک الفرج
#غروب_جمعه