سرتعظیم فرود می آورد
آسمان به قداست
شکوه چشمانت ...

#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

#مــحــبــوبــمــ!

"مــوهایــت"بــهارے هســتــنــد
ڪــه "شــڪــوفــه ها" را مــے بــارانــنــد
روے دشــت هایــیــ
بــه وســعــت صــورت مــن ....،،


#عاطفه_دادویی

#چشمانم بسان کتابی ست..
خاک خورده،
چشم براه دستانی،
که به وقتِ #تنهایی
نوازش دهد؛
احساس قندیل بسته اش را،
تا #بغض های فرو خورده،
چکه کند بر شیروانی گونه هایش...

#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

هر شب از 'سقف خیالم"
رویا می بافم
تا واژه های بلا تکلیف،
در دستان ستاره ها
بی بهانه برقصند
و من خوشه خوشه
بغض بچینم،
از چشمان_ماه...


#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

ثانیه های اندوهگین پاییز را
به امید مستیِ دوباره ی حضورت
جرعه جرعه می نوشم
تا ایمان بیاورم به کوچ پرستوها
در سرزمینی که بی مهری عابران
تنِ زرد و فرتوت برگها را
نوازش می دهد.

#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

از "سرزمین"
بیکرانِ چشمانت
رودهای عشق جاری ست
متلاطم و "مست"
و #لب های کویری ام
"جرعه جرعه" می نوشد
باده ی این عشق را

#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

آیه آیه ی نگاهت
دامن می زند
اتش سرکشِ نگاهم را
و من در میخانه ی آرزو می نوشم!
مخملی ترین حاجت را
از شراب سرخ بوسه...


#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

با اردیبهشت چشمانت ،
نگاهم کن ،،
می خواهم پاییز را ،
میان بغض های زردم
سطر به سطر ،،
زیباتر از شعر باران ،ببارم

#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

هر شــب
آسمانِ ذهنم بارانیِ شهاب هاست
وقتی یـادت
در من «نَفَـس» می کشـد...!

#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

دنیای من
رو به پنجره ای باز می شود
که هر سطرش را
نرگس های مستی پر کرده اند
که بوی بهشت میدهند.

#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

چشمانم را ،
به سرنوشت قلب آبی ات
پیوند خواهم داد ،،
می خواهم هیچ دیواری
عاشقانه مان را ،
نصف نکند ،،،

#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

دنیای من
رو به پنجره ای باز می شود
که هر سطرش را
نرگس های مستی پر کرده اند
که بوی بهشت میدهند.


#عاطفه_دادویی🍃🌸🍃

با اردیبهشت چشمانت نگاهم ڪن
می خواهم پاییز را میان
بغض های زردم سطر به سطر ،،
زیباتر از شعر باران ببارم.....

#عاطفه_دادویی

آیه آیه ی نگاهت دامن می زند
آتش سرڪشِ نگاهم را
و من در میخانه ے آرزو می نوشم!
مخملی ترین حاجت را
از شـراب سـرخ بوسه...

#عاطفه_دادویی

.

از سرزمین آغوشت...
شراب ناب می گذرد...
ڪه این چنین سیراب میڪند...
فصل های ڪویری لبانم را؟

#عاطفه_دادویی

.

عمری ست...
افق چشمانت فاتحِ...
بلندترین قله ے احساسم است...
این دو خورشیدِ همیشه مست...
این دو خورشیدِ همیشه عاشق...


#عاطفه_دادویی

.

از سرزمین آغـوشٺ
شراب ناب می گذرد
ڪه این چنین سیراب میڪند
فصل های ڪویری لبانم را؟


#عاطفه_دادویی

.

از سرزمین بیڪرانِ چشمـانـٺ
رودهای «؏شـق» جاریسٺ
مٺلاطم و مسٺ...!


#عاطفه_دادویی

.

از سرزمینِ بیڪرانِ #چشمانٺ..
رودهای ؏شـق جاری سٺ؛
متلاطم و مسٺ،
و #لبهای ڪویری ام،
"جرعه جرعه" می نوشد؛
باده ی این ؏شـق را...


#عاطفه_دادویی

.

دلتنڪَی فرداهایم را
رها ڪردم در ڪنار ساحل
ٺا ٺو ابر شوی در چشم شبنم ها
؏ـاشقانه برقصی.....


#عاطفه_دادویی