💖کافه شعر💖
2.21K subscribers
4.21K photos
2.74K videos
11 files
889 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
#در_همین_لحظۀ ناب
باز کن پنجره را
پشت این پنجره
آغوش شقایق باز است
شطّ گرمای عجیبی به
دل
#خاطره_ها میریزد
سُهرۀ سینه سپید
بی هوا میخواند
تو خودت می دانی
#زندگی شعر خداست
وزن آن
#آگاهی است
واژه هایش همه مِهر
مملو از سِرّ نهانی
که بشر مبهوت است
تو سفر کن
و بیا
به فضایی که در آن
باورِ تو
شفاف است،
پای بگذار
در این وادی
#عشق
معتقد باش به نیروی سپاس
پشت این پنجره باران محبت جاریست.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
و چہ آهستہ و
بے تاب
ڪمین ڪرده
نگاہ دل من
بر نگاهے ڪہ
نشستہ است
بہ راه
همنوا با باران
#عشق را مزمزہ
در ناے دلم
خواهد ڪرد
سختے اش
رد شدن از
تنهایے است.


#فریبا_قربان_ڪریمی


‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با تو این لحظه
همان عطرِ
بهاری دارد
که‌ پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه #عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های #نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
که‌تو را #دوست_بدارم_همه_عمر !

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#رقص آن برگ درخت
خبرم کرد
#رفیق
غافل از خود شده‌ای
رفتی و
هیچ ندیدی
كه چه آمد به سرم!
خنده‌ایی تلخ زدم فهمیدم
من کجا!
#عشق کجا!
به گمانم که #خودم
از خودمم بی‌خبرم!
رفتم آهسته به آغوش همین ثانیه ها،
گفتم اینجاست که باید بروم ،
بروم دور شوم
از دلِ شهر،
مثل #دریا بزنم
ساحلِ عشق،
عشق را
بر درِ هر خانه برم..
کاش
تا صبح نشده
#برگردم.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#رقص آن برگ درخت
خبرم کرد
#رفیق
غافل از خود شده‌ای
رفتی و
هیچ ندیدی
كه چه آمد به سرم!
خنده‌ایی تلخ زدم فهمیدم
من کجا!
#عشق کجا!
به گمانم که
#خودم
از خودمم بی‌خبرم!
رفتم آهسته به آغوش همین ثانیه ها،
گفتم اینجاست که باید بروم ،
بروم دور شوم
از دلِ شهر،
مثل
#دریا بزنم
ساحلِ
عشق،
عشق را
بر درِ هر خانه برم..
کاش
تا صبح نشده
#برگردم.

#فریبا_قربان_کریمی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با تو این لحظه
همان عطرِ
بهاری دارد
که‌ پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه
#عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های
#نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
که‌تو را
#دوست_بدارم_همه_عمر !

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل من گفت که آهسته برو
نمرۀ درد جهان
بیست ببین،
چه کسی هست
دهد ایست همین!
بین این فاصله ها
#عشق را می جستم
در زمین
ماه
پریشانی رود
آسمان
باد
درخت
ولی انگار نبود!
گرچه ترسیده ام
از رفتنِ
عشق،
در دل تنگِ خودم
مانده ام از سرِ شوق،
که بیاید از راه
مثل آن پیچک مست
که به دیوار
ترک خوردۀ غم پیچیده،
مثل روییدن یک قاصدک
از سینۀ سنگ
بودنش معجزه است.


#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل ثانیه های #برفی
تو بخوان #قلب مرا باز
به مهمانی چشم!
این‌ #زمستان حتی
زیر پرهای سفیدش با مهر
غنچهٔ سرخ نگه می دارد!
من #نفس
عشقِ تو در سینه
فراوان دارم
نقشِ مهرت شده حک
بر دلِ من!
کاش
ازکوچهٔ #دل ردبشوی
ساز احساس مرا
نغمهٔ زیبا بزنی،
گرمی #عشق که باشد
به خدا
#زندگی_را_عشق_است.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#عشق_است


تمام خلقت دنیا ز خلقت عشق است
شکوه وصل دو عاشق رسالت عشق است

اگر چه گاهی از آنسوی بام می‌افتد
رقابت دل و دلبر نبوت عشق است

به خاک اگر نشسته دل شکسته‌‌ای عاشق
همین فلاکت او هم ز شوکت عشق است

ز چشم عاشق بیچاره خون ببارد هم
بدان ز مهر و صفا و محبت عشق است

ترنمی به جهان دلنشین تر از این نیست
صدای یار سوره‌ی خوش تلاوت عشق است

ز بعد خلقت دنیا و آدم و حوا
قرار وصل و جدایی حلاوت عشق است 

دمی که خون جگر همنشین مژگان است
مگیر خرده که این هم حجامت عشق است

همیشه خاطر عاشق بیاد معشوقش
چنین خیال لطیفی سخاوت عشق است

چونان که شاعرانه غم و شمع و دل بیاویزند
هنرنمایی بارز، ذکاوت عشق است

هماره در ره معشوقه جان فدایی کن
فدا شدن ز اصول شهادت عشق است

#خسته_دل_گمنام

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#باورت هست دگر
دلِ ما #تنگ کسی #نیست که نیست!
مانده‌ایم بی‌کس و تنها
به بیابانِ جنون،
#عشق را
با طمعِ منطق خود تاخت زدیم!
در گلویِ من و تو،
غمِ یک کوه تلنبار شده!
چه بگویم که سخن
بر لب ما یخ زده است!
وقت تنگ است
بیا تا برویم،
برویم
فاصله را زود قدم باید زد!
من دلم می‌خواهد
از صدای #نفس_فاصله
فهمید تو را،
پشتِ بی‌خواب‌ترین #خاطره
پاشید تو را،
من چقدرمنتظرم
تا نگارم به نگاهت #غزلی
زود بیا.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای #رهگذر_دلربای_من
بیا
رها شویم از دنیایی که
خیالش پراز دلتنگی است!
حالِ
#عاشقانه_هایش خراب ‌و
نگاهش شور است
دنیایی که
#مجنونش بی وفاو
#لیلایش بی ثبات !
بیا
با هم برویم
جایی که صداقتِ احساس
لگدمال غرور و دروغ
#آدمهایش نشود
جایی که
#آدمهایش بِکر باشندو
تجسس برایشان علامت سوال..

بیا و
مرا
َگذار و َگذر
که من ‌سرشار از
تسلسل نام و یادت
و با دمِ مسیحاییِ طنینِ صدایت
می خواهم
از
#عشق بسُرایم.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#باورت هست دگر
دلِ ما
#تنگ کسی #نیست که نیست!
مانده‌ایم بی‌کس و تنها
به بیابانِ جنون،
#عشق را
با طمعِ منطق خود تاخت زدیم!
در گلویِ من و تو،
غمِ یک کوه تلنبار شده!
چه بگویم که سخن
بر لب ما یخ زده است!
وقت تنگ است
بیا تا برویم،
برویم
فاصله را زود قدم باید زد!
من دلم می‌خواهد
از صدای
#نفس_فاصله
فهمید تو را،
پشتِ بی‌خواب‌ترین
#خاطره
پاشید تو را،
من چقدرمنتظرم
تا نگارم به نگاهت
#غزلی
زود بیا.

#فریبا_قربان_کریمی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
این #روزها
میان واژگانِ آشنا
اما #غریب،
هوا در مِنهای تو
یخ‌بندان استُ
اشک در منفیِ نگاهت
به انجماد رسیده است!
من میان خواستنها
و داشتنهای تهی
از #هیچ
گم شده ام !
زمان پر شده از
هیاهویِ کر کنندهٔ
تنهاییِ‌ِ به جا مانده از
هجرتِ قلبهای مهربانی که‌
تمامِ
سرمایه شان چشم‌هایی‌ است
در انتظارِ تبلورِ واژگانی نو!
خدایا
مرا ببین دست خسته ام
روز و شب نوشته است
اشک
از نوک انگشتانم فواره میزند،
کاغذِ چروک شده
از گریه های من در حصار جمله
دست و پا میزند،
عشق
سطر به سطر آشفته تر میشود
و دلها پر آشوب تر !
کنار هر پنجره ای
در این شهر
کمی نگاه نشسته است!
من‌آن نگاه منتظرم!
کاش من و تو
#عشق_را_آنگونه_که_باید_می_آموختیم.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در این
شلوغیِ بودن ها و نبودن ها،
صدای نم‌نم باران
قرارِ دلها را ربوده!
اگر کنار پنجره ای
آخرین #جامهٔ #زمستانی_ات
را به تن کن
می خواهم
دلم را با خیالت 
به هم ببافم،
می خواهم‌
با بارش باران
برخاک این کاغذ
بذر #عشق بیفشانم،
تا در گلدانِ نگاهت
جوانه زنم و
خوشه‌های امید را
درو کنم،
من فردا
در تنورِ ‌دلم #شعر نان را
بر سفرهٔ‌ تو به #یادگار می گذارم .

#فریبا_قربان_کریمی
‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خدایا قسمت می دهم
به شبانه های ابری
#احساس
به قلبهای قندیل بسته از
#تنهایی
به مژگانِ خیسِ به انتظار نشسته
به نبودن ها ونیامدن ها،
دوست داشتن را
بر کتف زخمی احساس
بپیچان
تا غزل غزل
#عشق
بر صفحه
#قلبها
نگاشته شود.
✍️
#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وداع گرم من آغوش ماندگاری نيست
به آفتابِ لبِ بام، اعتباری نيست

مرا به چشم تو ايمان محكمی‌ست، ولی
تو اعتماد نكن! خوب رازداری نيست

اگر كه شانه من ميزبان گريه توست
بگو به غصه: دماوند باش! باری نيست

به شوق پنجره‌ای گشته‌ايم و آرى هست!
به آن رسيد كه كاری كنيم و كاری نيست!

تو خواستی قفست بازوان من باشد
نباش فكر #رهایی كه كم حصاری نيست

صدای #عشق شدم، ديگران صفا كردند
كه میگسار زياد است، غمگساری نيست

بساط مدعيان جور و عشق #منزوی است
غزل‌نويس چه بسيار و شهرياری نيست

#مهدی_فرجی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شب از نیمه گذشت
اندام زمین
در سکوتی محض
فرورفته و صدایی
از هیچ جنبنده ای
به گوش نمی رسد
گویی
تمامیت
#عشق را
به مهمانی شیطان
فراخوانده اند
شب ها دیگر 
بوی آرامش ندارد
سرد است و طولانی
سنگین است و بی رحم
عمیق است و تمام نشدنی
کاش فقط برای
یک شب هم که شده
به خیر شود
ثانیه های بی کسیِ مان
شاید طعم آرامش را
بشود چشید



#افسانه_احمدی_پونه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زندگی یعنی #من
زندگی یعنی #تو
لذت دیدن و بوییدن گل در دل روز،
آسمانی است
پر از بارش #عشق
در دلِ گرم زمین
تو‌خودت می دانی
کارم آموختن #احساس است
خط زدن برهمهٔ زشتی ها!
آرزویم آن است
مهربان تر،
#عاشق
بی ریا
قدرشناسانه نگاهش بکنیم !
رنگ امیدزنیم دنیا را
پس بیا
#لحظه را #قدر بدان
کسی از ثانیهٔ دیگرمان
آگه نیست
#عشق در #قلب همه جا دارد!

#فریبا_قربان_کریمی
‎ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیقرارِ تو شدن تا دمِ دیدار کم است 
با خیال تو شدن از همه بیزار کم است

منزل و منزلتِ #عشق بلند است بلند
همهٔ خواسته ام‌ غیر تو بسیار کم است

#فریبا_قربان_کریمی

#ابی🎙

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
و چه
احساس قشنگی ست

پرستیدن #تـღـو
یا که
خندیدن
#تـღـو
و صفایی که دلم می برد
از دیدن
#تـღـو..
واژه ها حرف به حرف،
جز پراکندگی قلب و نگاه،
نیست که نیست!
پشت این پنجرۀ تنهایی
تو بیا
جان بده اندیشۀ  من
شاید این لحظه به بعد
همه دنیای من و ما و شما
رنگ احساس هویدا بشود
این همان
#عشق
میان دل ماست.


#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀