بسم الله العشق ✨❤️
تا که مقابلم تویی سجده به عشق کردمو
به نور احاطه میشوم تا که مرا تو خواندیو
در طلب نگاه یار ، قنوت عشق بستمو
آیه به آیه خط به خط فراق یار دیدمو
در طلب نگاه تو ز هر چه بود گذشتمو
فدای آن دلبریت من از جنون گذشتمو
به هر کجا نظر کنم تورا همانجا دیدمو
کافر هرچه دین شدم تاکه به تو رسیدمو
لحظه به لحظه جان به جان تورا به دل خواندمو
غافل از اینکه تیر عشق را با کمان تو کشاندمو
#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا که مقابلم تویی سجده به عشق کردمو
به نور احاطه میشوم تا که مرا تو خواندیو
در طلب نگاه یار ، قنوت عشق بستمو
آیه به آیه خط به خط فراق یار دیدمو
در طلب نگاه تو ز هر چه بود گذشتمو
فدای آن دلبریت من از جنون گذشتمو
به هر کجا نظر کنم تورا همانجا دیدمو
کافر هرچه دین شدم تاکه به تو رسیدمو
لحظه به لحظه جان به جان تورا به دل خواندمو
غافل از اینکه تیر عشق را با کمان تو کشاندمو
#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سماع عاشقانه
ساقیا من چونکه مبهوت می جامت شدم
زین هیاهو آن رخت را دیدمو ساکت شدم
گوشه چشمی زرخسار طبیب آن حبیب مه لقا
بر دل بیمارو رنجورم چشاندی تو از آن آب بقا
تاکه جامت رابه دستم دادی ای محبوب من
هم دل و هم دین و هم جانی دگر بستاندیم
با نظربازان دیوانه من دیوانه را همباده کردی
تا که آن مهر نگاهت را به دل همخانه کردی
تا که این سر را به سوی آسمان جنباندیم
در سماعی عاشقانه سوی خود بکشاندیم
#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقیا من چونکه مبهوت می جامت شدم
زین هیاهو آن رخت را دیدمو ساکت شدم
گوشه چشمی زرخسار طبیب آن حبیب مه لقا
بر دل بیمارو رنجورم چشاندی تو از آن آب بقا
تاکه جامت رابه دستم دادی ای محبوب من
هم دل و هم دین و هم جانی دگر بستاندیم
با نظربازان دیوانه من دیوانه را همباده کردی
تا که آن مهر نگاهت را به دل همخانه کردی
تا که این سر را به سوی آسمان جنباندیم
در سماعی عاشقانه سوی خود بکشاندیم
#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خدایِ خوبم سلام !
شب قدر است ...
و من به عادت همیشگی ام ،
پر از حرفم برایت ...
حواست را کمی به من می دهی امشب ؟!
می خواهم بغضِ چندین ساله ام را میانِ آیه های کرامتت بشکنم ...
مرا ببخش که لبریز شده ام از شکایت ؛
برایِ روزگارِ مردمی ؛
که می بینم حالشان خوب نیست
و کاری از دستم بر نمی آید ...
بچه که بودم دنیایت قشنگ تر بود ،
با دنیایت چه کردند ؟!
مهربانا ؛ تویِ دلت چه می گذرد ؛
وقتی این روزهایمان را می بینی ؟!
من به جایت بغض می کنم ، من به جایت اشک می ریزم ، فدایِ نگاه کردنت ، تو فقط تماشا کن ،
خدا که گریه نمی کند !!
خدا قوی تر از این حرف هاست !
ما که خدا نیستیم ، ما زود بغضمان می گیرد ،
ما زود کم می آوریم ... خودت که می بینی !
این گره هایِ کور فقط با دستانِ تو باز می شود !
تمامِ دلخوشیِ این روزهایمان تویی ،
جز تو فریاد رسی نداریم !
جانِ تمامِ پاکی ها ؛
می شود کمی بیشتر هوایمان را داشته باشی ؟!
از تو چه پنهان ؛ اوضاعمان هیچ جوره خوب نیست ... !
#التماس_دعا
🖌#نرگس_صرافیان
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب قدر است ...
و من به عادت همیشگی ام ،
پر از حرفم برایت ...
حواست را کمی به من می دهی امشب ؟!
می خواهم بغضِ چندین ساله ام را میانِ آیه های کرامتت بشکنم ...
مرا ببخش که لبریز شده ام از شکایت ؛
برایِ روزگارِ مردمی ؛
که می بینم حالشان خوب نیست
و کاری از دستم بر نمی آید ...
بچه که بودم دنیایت قشنگ تر بود ،
با دنیایت چه کردند ؟!
مهربانا ؛ تویِ دلت چه می گذرد ؛
وقتی این روزهایمان را می بینی ؟!
من به جایت بغض می کنم ، من به جایت اشک می ریزم ، فدایِ نگاه کردنت ، تو فقط تماشا کن ،
خدا که گریه نمی کند !!
خدا قوی تر از این حرف هاست !
ما که خدا نیستیم ، ما زود بغضمان می گیرد ،
ما زود کم می آوریم ... خودت که می بینی !
این گره هایِ کور فقط با دستانِ تو باز می شود !
تمامِ دلخوشیِ این روزهایمان تویی ،
جز تو فریاد رسی نداریم !
جانِ تمامِ پاکی ها ؛
می شود کمی بیشتر هوایمان را داشته باشی ؟!
از تو چه پنهان ؛ اوضاعمان هیچ جوره خوب نیست ... !
#التماس_دعا
🖌#نرگس_صرافیان
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
اجرای خاص پیشنهاد میکنم حتما بشنوید ✨
یه غم خاصی داره،
شبهای بارونی رو میگم؛
چون بیشتر از همیشه دلم می گیره؛
مخصوصاً اگه قرار باشه،
همه دردامو به تنهایی به دوش بکشم....
واسه خاطر همین،
شبهایی که بارون میاد،
دلم میخواد ،
کوله مو وَردارمو بزنم به جنگل؛
همون جنگلی که،
همیشه ما رو با هم دیده...
همونجایی که،
صدایی بگوش نمی رسه...
جنگلی که تا ما رو می بینه
درختاشو ساکت می کنه...
به پرنده هاش میگه: هیس!!!
این دوتا اومدن...
یه غم خاصی داره،
راه رفتنم تو بارون...
و شادی خاصی داره، برسم به همون آلاچیق دنج عاشقانمون،
خودم و داد بکشم،
با فریاد بگم:
دلم تنگ شده برای اون خنده هات...
برای تو...
برای خودم...
برای..........
✍#سودابه_حسینی
🎙#رضا_ماد
♡❤️♡
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یه غم خاصی داره،
شبهای بارونی رو میگم؛
چون بیشتر از همیشه دلم می گیره؛
مخصوصاً اگه قرار باشه،
همه دردامو به تنهایی به دوش بکشم....
واسه خاطر همین،
شبهایی که بارون میاد،
دلم میخواد ،
کوله مو وَردارمو بزنم به جنگل؛
همون جنگلی که،
همیشه ما رو با هم دیده...
همونجایی که،
صدایی بگوش نمی رسه...
جنگلی که تا ما رو می بینه
درختاشو ساکت می کنه...
به پرنده هاش میگه: هیس!!!
این دوتا اومدن...
یه غم خاصی داره،
راه رفتنم تو بارون...
و شادی خاصی داره، برسم به همون آلاچیق دنج عاشقانمون،
خودم و داد بکشم،
با فریاد بگم:
دلم تنگ شده برای اون خنده هات...
برای تو...
برای خودم...
برای..........
✍#سودابه_حسینی
🎙#رضا_ماد
♡❤️♡
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
آواز عاشقانه ما، در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا، در گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن، نمی کند
تنها بهانه دل ما، در گلو شکست
سربسته ماند بغض گره خورده، در دلم
آن گریه های عقده گشا، در گلو شکست
ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد
ای وای، های های عزا، در گلو شکست
آن روزهای خوب، که دیدیم خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها، در گلو شکست
بادا، مباد گشت و مبادا، به باد رفت
آیا، ز یاد رفت و چرا، در گلو شکست
فرصت گذشت و حرف دلم، ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا، در گلو شکست
تا آمدم که با تو، خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست
🖌#قیصر_امین_پور
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حق با سکوت بود، صدا، در گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن، نمی کند
تنها بهانه دل ما، در گلو شکست
سربسته ماند بغض گره خورده، در دلم
آن گریه های عقده گشا، در گلو شکست
ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد
ای وای، های های عزا، در گلو شکست
آن روزهای خوب، که دیدیم خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها، در گلو شکست
بادا، مباد گشت و مبادا، به باد رفت
آیا، ز یاد رفت و چرا، در گلو شکست
فرصت گذشت و حرف دلم، ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا، در گلو شکست
تا آمدم که با تو، خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست
🖌#قیصر_امین_پور
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پریزاد ❤️
وقتی به تو رسیدم در کوچه باغ تبریز
باخنده گریه کردم هم رنگ اشک پاییز
با رقص گیسوانم مجنون تر از همیشه
شعری ز تو سرودم با اذن تو غم انگیز
همزاد آدمی زاد می خوانمت پری زاد
دیوانه ی تو گشتم تا سر کشان لبریز
سرخی گونه هایم شرمینِ از تو میشد
لب تشنه ی لباتم با بوسه های تب خیز
با عشق و جان نوشتم تا باورت بگردد
من عاشق تو هستم از عشق من نپرهیز
#ثریا_شجاعی_اصل
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی به تو رسیدم در کوچه باغ تبریز
باخنده گریه کردم هم رنگ اشک پاییز
با رقص گیسوانم مجنون تر از همیشه
شعری ز تو سرودم با اذن تو غم انگیز
همزاد آدمی زاد می خوانمت پری زاد
دیوانه ی تو گشتم تا سر کشان لبریز
سرخی گونه هایم شرمینِ از تو میشد
لب تشنه ی لباتم با بوسه های تب خیز
با عشق و جان نوشتم تا باورت بگردد
من عاشق تو هستم از عشق من نپرهیز
#ثریا_شجاعی_اصل
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Forwarded from نوای مستانه .... موزیک ،شعر ،خوانش ومطالب عرفانی (REZA MAAD)
@navayemastaneh
ســـن یاریمین قاصدی سـن؛ ایلن ســنه چــــای دئمیشم
خـــیالینی گــــوندریب دیــــر؛بسکی من آخ ، وای دئمیشم
آخ گئجه لَـــر یاتمـــــامیشام؛مــن سنه لای ، لای دئمیشم
ســـن یاتالــی ، مـن گوزومه؛اولـــدوزلاری ســـای دئمیشم
هــر کـــس سنه اولدوز دییه؛اوزوم ســــــــــنه آی دئمیشم
سننن ســـورا ، حــــیاته من؛شـیرین دئسه ، زای دئمیشم
هــر گوزلدن بیــر گـــول آلیب؛ســن گـــوزه له پای دئمیشم
سنین گـــون تــک باتماغیوی؛آی بـــاتـــانـــا تــــای دئمیشم
اینــدی یــایــا قــــیش دئییرم؛ســـابق قیشا ، یای دئمیشم
گــاه تــوییوی یاده ســــالیب؛من ده لی ، نای نای دئمیشم
ســونــــرا گئنه یاســه باتیب؛آغــــلاری های های دئمیشم
عمـــره ســورن من قره گون؛آخ دئــمــیشم ، وای دئمیشم
💠#قاصد_یار
✍💠#استاد_شهریار
🎙💠#رضا_ماد
ســـن یاریمین قاصدی سـن؛ ایلن ســنه چــــای دئمیشم
خـــیالینی گــــوندریب دیــــر؛بسکی من آخ ، وای دئمیشم
آخ گئجه لَـــر یاتمـــــامیشام؛مــن سنه لای ، لای دئمیشم
ســـن یاتالــی ، مـن گوزومه؛اولـــدوزلاری ســـای دئمیشم
هــر کـــس سنه اولدوز دییه؛اوزوم ســــــــــنه آی دئمیشم
سننن ســـورا ، حــــیاته من؛شـیرین دئسه ، زای دئمیشم
هــر گوزلدن بیــر گـــول آلیب؛ســن گـــوزه له پای دئمیشم
سنین گـــون تــک باتماغیوی؛آی بـــاتـــانـــا تــــای دئمیشم
اینــدی یــایــا قــــیش دئییرم؛ســـابق قیشا ، یای دئمیشم
گــاه تــوییوی یاده ســــالیب؛من ده لی ، نای نای دئمیشم
ســونــــرا گئنه یاســه باتیب؛آغــــلاری های های دئمیشم
عمـــره ســورن من قره گون؛آخ دئــمــیشم ، وای دئمیشم
💠#قاصد_یار
✍💠#استاد_شهریار
🎙💠#رضا_ماد
ما بی غمان مست دل از دست دادهایم
همراز عشق و همنفس جام بادهایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد
گو باده صاف کن که به عذر ایستادهایم
کار از تو میرود مددی ای دلیل راه
کانصاف میدهیم و ز راه اوفتادهایم
چون لاله می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهادهایم
گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست
نقش غلط مبین که همان لوح سادهایم
#حضرت_حافظ
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همراز عشق و همنفس جام بادهایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد
گو باده صاف کن که به عذر ایستادهایم
کار از تو میرود مددی ای دلیل راه
کانصاف میدهیم و ز راه اوفتادهایم
چون لاله می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهادهایم
گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست
نقش غلط مبین که همان لوح سادهایم
#حضرت_حافظ
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
چند خط شعر
یک فنجان قهوه تلخ
و آرشه ی از ویلون که می نوازد
غم بر جان نشسته را
و خاطرات دوران سبز
که تداعی می شود
در افکار مخدوشم
می نویسم
من فراموش شده ی جهان بزرگم
که شعر سروده شده از
اتاق تنهایی من است
قهوه ام را تلخ تلخ می نوشم
پناه می برم به آغوش کلمات
نحیفی انگشتانم را به نوازش
کلمات می کشم
یک من
یک دفتر
یک عالمه غم
و جرعه ای از عشق
برای من از دور درون فنجان
به حوصله می نشیند...
✍#ثریا_شجاعی_اصل
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چند خط شعر
یک فنجان قهوه تلخ
و آرشه ی از ویلون که می نوازد
غم بر جان نشسته را
و خاطرات دوران سبز
که تداعی می شود
در افکار مخدوشم
می نویسم
من فراموش شده ی جهان بزرگم
که شعر سروده شده از
اتاق تنهایی من است
قهوه ام را تلخ تلخ می نوشم
پناه می برم به آغوش کلمات
نحیفی انگشتانم را به نوازش
کلمات می کشم
یک من
یک دفتر
یک عالمه غم
و جرعه ای از عشق
برای من از دور درون فنجان
به حوصله می نشیند...
✍#ثریا_شجاعی_اصل
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
در این میخانه مستی میکنند از فرطِ هشیاری
نمیبینند غیر از دوست را در خواب و بیداری
چو عطر از شیشه روح از جسم شوق پر زدن دارد
نمیگنجند جانها در بدنها از سبکباری
کمندِ عشق را پیچیدگی این بس که در دامش
گرفتاریست آزادی و آزادی گرفتاری
به دندان هم نشد تا خیمه، مشکِ آب را بردن
چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری
بیابان داغ و مقصد دور، لبها خشک و دلها خون
مبار ای ابر دیگر! گر بر این صحرا نمیباری
#فاضل_نظری
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیبینند غیر از دوست را در خواب و بیداری
چو عطر از شیشه روح از جسم شوق پر زدن دارد
نمیگنجند جانها در بدنها از سبکباری
کمندِ عشق را پیچیدگی این بس که در دامش
گرفتاریست آزادی و آزادی گرفتاری
به دندان هم نشد تا خیمه، مشکِ آب را بردن
چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری
بیابان داغ و مقصد دور، لبها خشک و دلها خون
مبار ای ابر دیگر! گر بر این صحرا نمیباری
#فاضل_نظری
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
گرچه #ابریست هوا
از تماشای غم انگیز جهان
به خدا دلگیر است!
گاهی از درد به خود میپیچد
آری آری
دلِ دنیایِ زمین غمگین است!
کاش
آسمان میبارید
بر دلِ خشک زمین
#برف تعارف میکرد..
بی خیالِ همۀ آنچه گذشت
به تنِ خستۀ خاک
#برف_احساس ببار
زندگی
در پسِ بیمهریِ تو میمیرد!
دل سرگشتۀ من مانده به راه
به گل روی #سپید تو #قسم
این زمین #منتظرِ توست
ببار.
#فریبا_قربان_کریمی
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تماشای غم انگیز جهان
به خدا دلگیر است!
گاهی از درد به خود میپیچد
آری آری
دلِ دنیایِ زمین غمگین است!
کاش
آسمان میبارید
بر دلِ خشک زمین
#برف تعارف میکرد..
بی خیالِ همۀ آنچه گذشت
به تنِ خستۀ خاک
#برف_احساس ببار
زندگی
در پسِ بیمهریِ تو میمیرد!
دل سرگشتۀ من مانده به راه
به گل روی #سپید تو #قسم
این زمین #منتظرِ توست
ببار.
#فریبا_قربان_کریمی
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎
#اجرای_خاص ✨
سرد ِ سردم امشب
چونکه از شعلهی خورشید نگاهت دورم
بی تو مقیاس ندارد غم تنهایی و دلتنگی و بیحوصلگی
زیر مهتاب شبانگاهی این شهر غریب
به کدامین کوچه
بروم تا که نشان از تو و یادت باشد ؟
کوله بارم که پر از دلتنگیست
آنقَدَر پرشده ، سنگینی او
طاقتم را بردهست
هر دو پایم سست است
چشمهایم بیخاب
دستهایم خسته
سرد ِ سردم امشب . . .
دلم اما گرم است !
گرم ِ آن لحظهی موعود
که تو را خواهم دید
و در آن لحظهی موعود به آتشگه تاریخ
میسپارم همه غمهایم را
و در آغاز همان لحظهی موعود
مینویسم بر در
بر در ِ خانهی دل
که تو را یافتهام
قیمت یافتنات
عمر ِ کوتاه ِ پر از حادثه بود
تو کجا میدانی آرزوهایم چیست؟!
آرزوهایم نه !
آرزویم یک چیز
وانکه در گرمی ِ آغوش تو بسپارم جان
با نگاه تو و با عطر ِ تنات
بشوَم مست و به دنیا گویم :
با تو اکنون بدرود
با تو دنیا "بدرود"
✍#هخا_هاشمی
🎙#سحر
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#اجرای_خاص ✨
سرد ِ سردم امشب
چونکه از شعلهی خورشید نگاهت دورم
بی تو مقیاس ندارد غم تنهایی و دلتنگی و بیحوصلگی
زیر مهتاب شبانگاهی این شهر غریب
به کدامین کوچه
بروم تا که نشان از تو و یادت باشد ؟
کوله بارم که پر از دلتنگیست
آنقَدَر پرشده ، سنگینی او
طاقتم را بردهست
هر دو پایم سست است
چشمهایم بیخاب
دستهایم خسته
سرد ِ سردم امشب . . .
دلم اما گرم است !
گرم ِ آن لحظهی موعود
که تو را خواهم دید
و در آن لحظهی موعود به آتشگه تاریخ
میسپارم همه غمهایم را
و در آغاز همان لحظهی موعود
مینویسم بر در
بر در ِ خانهی دل
که تو را یافتهام
قیمت یافتنات
عمر ِ کوتاه ِ پر از حادثه بود
تو کجا میدانی آرزوهایم چیست؟!
آرزوهایم نه !
آرزویم یک چیز
وانکه در گرمی ِ آغوش تو بسپارم جان
با نگاه تو و با عطر ِ تنات
بشوَم مست و به دنیا گویم :
با تو اکنون بدرود
با تو دنیا "بدرود"
✍#هخا_هاشمی
🎙#سحر
🎙#رضا_ماد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Telegram
attach 📎