💖کافه شعر💖
2.26K subscribers
4.26K photos
2.78K videos
11 files
920 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
باز هم نبودنت
بیخ گلویِ لحظه هایم گیر کرده است
و تنهاییم را به رخ تمام افکار پریشانم
میکشد
گاهی وقتها ...
آنچنان محتاج میشوم به تو
که غیر از تو
از هر چه هست و نیست فارغ خواهم شد
و در وهم خیال تو ،
تو را از تو تمنا میکنم
اما جز اشک سردی لغزان در چشمانم
چیزی نصیب دل ِ تنگم نمیشود ...!!


#پارس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی
در کف گلچین ز گلشن، خار می‌ماند به جا

جسم خاکی مانع عمر سبک‌رفتار نیست
پیش این سیلاب، کی دیوار می‌ماند به جا؟

هیچ کار از سعی ما چون کوهکن صورت نبست
وقت آن کس خوش کزو آثار می‌ماند به جا


#صائب_تبريزی
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
برای فتح منِ خسته، جنگ لازم نیست
فقط بخند تو -آری- تفنگ لازم نیست

نیاز نیست به تزریق، کشتن ما را
هوا هوای تو باشد، سُرنگ لازم نیست

به جز همین که تو در ساحلی، دگر چیزی
برای خود‌کشیِ یک نهنگ لازم نیست

خرابه کردنِ یک شهر را، غمت بس بود
مغول نخواهد و تیمورِ لنگ لازم نیست

دلِ گرفته‌ی ما را به قلب خود نسپار
که در شکستنِ این شیشه سنگ لازم نیست

سیاه‌مویی و لب سُرخ، یک‌کدام بس است
که میزبان تو که باشی، دو رنگ لازم نیست

من از نگاه بیفتم، تو می‌روی بالا
در این مقایسه الّاکلنگ لازم نیست

بهانه کرد که چون شاعرم، هوس‌بازم!
بگو نخواستمت دیگر، انگ لازم نیست...

#سجاد_شهیدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مهستی

تقدیم شما عزیزان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هرچند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرامِ تو شد ای عشق، حلالت!

طاووسی و حُسنت قفسِ پرزدن توست
ای مرغِ گرفتار، چه سود از پَروبالت؟!

زیباییِ امروزِ تو گنجی ابدی نیست
بیچاره تو و دل‌خوشیِ روبه‌زوالت!

مانندِ اناری که سرِ شاخه بخشکد
افسوس که هرگز نرسیدی به کمالت!

پرسیدی‌ام از عشق و جوابی نشنیدی
بشنو که سزاوارِ سکوت است سؤالت!

یک‌بار به اصرارِ تو عاشق شدم ای دل!
این‌بار اگر اصرار کنی، وای به حالت!

#فاضل_نظری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گیسوانت را
ڪمینْ‌گاهِ احساس وُ
شعور مےبینم.

در چشمْ‌هات
نَہیبِ اُمید است وُ
در مَرڪبِ شانہ‌هات، نَفَس.

فاصلہ‌ے میانِ اَنگشتانت
یادآورِ ڪوچہ‌هاے دلْگُشاےِ
مُنتہے بہ دریاست.

گامْ‌بہ‌گامِ تُو
نورڪوچ است وُ
قلبِ زَربَفت‌اَت
شعرخیز.

تا ڪُنون
هر چہ نوشتم،
بہ خواندنِ تُو مےاَرزید، وَرنَہ
شاعرِ مجرَّدِ تُو بودن
شوخے نیست!

راضےاَم بہ رِضات،
ڪہ لبخندت
از رانده شدن یَلْ‌تَر است
وَ نیڪْ‌بخت وُ مُفتخرم
بہ این گناه وُ نگاه،
ڪہ با دو چشمِ خویش دیدم
سیب، نصیبِ تُو مےشود وُ
صُمُّ بُڪْمِ عُصیانےاَت شدم!

اِےْ نگاهِ تُو
چراغِ آشیانِ من!
از تبلورِ جانْ‌مستےاَم
تا هِزاره‌ے حضورِ حضرتَت
درودے نابِدرود...!

بارے،
من:
آرشِ بےڪمان،
شاعرتَرینِ تُو
مُصِرّانہ
-با بُغضے دلْباز وُ
شَرمے ڪہ بَر
گوشہ‌ے اِیوانِ نگاهم
نِشستہ‌ است-
تا اَبَدُالاَّباد
سینہ‌خیزِ ڪِردارِ ڪوےِ تُو
خواهم مانْد
وَ خوشْ‌مےخرامَم اگر:
تصنیفِ فریماهِ صِدات
لالایےِ لَیل وُ
تَشمیمِ نامِ شریفہ‌اَت
گہواره‌ے گورم باشد...!


#آرش_شاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق یعنی چشمان زیبای تو!
آن لحظه که نگاهت با نگاهم تلاقی می کند
و انگار ...
زمین باز می ماند از چرخش!

عشق یعنی لبخند تو!
وقتی که بر لبانت نقش می بندد
و تمام غمهایم را فراموش می کنم...

عشق یعنی صدای تو!
وقتی که دوستت دارم را
در گوشم زمزمه می کنی...
و روزم بهشت می شود...

و عشق...
یعنی خود تو!
که مهربان ترین فرشته در دنیای منی...


#یاشار_عبدالملکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دو چشم‌ روشنت هر چند پیدا نیستیم
جز خیالت با کسی اهل مدارا نیستیم

هر چه خواهی؛ سرزنش کن؛ نقصِ کار خویش را
فاش می گوییم ما؛ در بند حاشا نیستیم

صد نشان آوردی از خود تا بدانیمت ولی
عیب کار اینجاست: ما اهل تماشا نیستیم

جز تهی دستی مخواه از ما که‌ شاهنشه تویی
می کنیم اقرار شاها!چون تو دارا نیستیم

گفته بودی از بدان اکراه  می داری؛ ولی
آنکه می داری کراهت از بدش؛ ما نیستیم

شرط می بندم که در پرهیز روزی از کَرَم
غرق در ما می شوی هر چند دریا نیستیم

از جدل با این دل بی خانمان بردار دست
در پی صلحیم ما؛ دنبال دعوا نیستیم

آمدیم از عصر یخبندان به سمت عشق تو
بعد از این دلواپس سرما و گرما نیستیم

#زهرا_وهاب_ساقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ ‌

قسم به آیه عشق
که از غزل دو چشمانت
شعر عاشقی را آغاز کرد
قسم به دفتر عاشقانه ی قلبم
که یک به یک واژه ها
برای ستایش از تو شعر را اعجاز کرد
قسم به سرخی داغ لبانت
که زبان شعر مجنون را به غزل ساز کرد
قسم به انار و سیب سرخ بهشتی
که تصویر عشق را
در بوم تن شروع به پرواز کرد
قسم به خدای آسمان
که تقدیرم را بر روی پلکهای تو
شروع به آواز کرد
[تو را به نهایت واڗه های عشق دوست دارم]


#ثریا_شجاعی_اصل

‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هم می‌ترسم دوستت داشته باشم ،
آن‌وقت بروی و درد بکشم.
هم می‌ترسم دوستت نداشته باشم ، که فرصت «عاشقِ تو بودن» از دستم میرود و پشیمان می‌شوم .

حالا تو بگو ؛

«کیف احبک بلا الم، و کیف لااحبک بلا ندم».
چطور عاشقت باشم و درد نکشم ،
و چطور عاشقت نباشم و پشیمان نشوم ؟

#نزار_قبانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای آفتاب خوبان وی آیت الهی
حسن تو را مسخر از ماه تا به ماهی

جز روی دوست دیدن می‌بینم از معاصی
با دیگری محبت می‌دانم از مناهی

هم ماه مهربانی هم جان زندگانی
هم نور دیده و دل هم پشت و هم پناهی


#همام_تبریزی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‌

چون آفتاب  آهسته
بر چشمان تار من بتاب
و رخ چون ماهت را
درون حوضچه ی قلبم
پدیدار ساز
تا ساز دلم کوک شود
در عمق قلب پرتپشم
تو را چون قوی سفید
در آغوش بگیرم
خوابم ارغوانی شود
دلم در تنگی نفست بلرزد
دهانم به حلوای نابی شیرین شود
حواسم پرت دنیای درونت گردد
ارام
عاشقانه
بوسه بر لبان
گلابتون رویت را گشایم
ابرو از نگاهت بگیرم
دنیا زیبا شود
دنیا روشن شود..

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


چه خوش باشد که ما در گوشه‌ای باشیم
و او با ما...


#هلالی_جغتایی

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دولت جاودان تویی، عاشق خسته جـان منم
از غم درد بیکسی ، دیده ی خون فشـان منم

روح تویی روان تویی جان من وجهان تویی
عاشق  بی اراده ای ، رفـتـه ز تـن روان منـم

شور تویی شرر تویی، افـسر روی ســر تویی
آنکه به رسـم عاشـقی، داده ز کف عنان منـم

بی تو شکوفه کی دهد شاخهء خشک زندگی
تـشــنه ی باغ بی بـرو ، گلشـن پر خزان مـنم

شـکوه ی نیمـه های شب از دل زار و پر غمی
آنکه صـدای هـق هقش ، رفته به آسمـان منم

نـالـه کجـا بـرد دلم ، نـاقـه ی مـانـده در  گلـم
مـرغـک پر شکـستـه ی ، خـرابه آشـیان  منـم

انکه نشسته در گذر، روز وشبش گشته سیـه
در طلـب وصــال تـو ، راهـی کهـکشـان مـنـم

نور دهـد به شـهـر دل ،جلـوه ی بی مـثال تـو
مست نــگاه نـمـکیـن ،تـا خـود لا مـکان مـنـم

نـاوک مـژه شـد رهــا ، بر تن نیـمـه جـان مـن 
قــامـت قـد خـمیده و تیـر تـو را نـشـان مـنم

ناصح دل شکستـه ای کز همه دل برید ه بود

محو و مرید تو شد و گفت که بی نشان منم

#علی_فعله_گری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دوزخی از رنجم؛ گر دوست نبخشاید
دل بر نکنم از عشق؛ تا دوست نفرماید

تا مقصد دل باید با پای جنون رفتن
چون پای دویدن نیست؛ پس کوچ به سر شاید

مدیون خیالم باد گر در دلِ ما قسمت
بر شرم تهی بودن، از عشق نیفزاید

در وادی حیرانی یک عمر به  سر بردم
کو سایه ی مهرش تا؛ این خسته بیاساید

از صلح نشاید گفت در مکتب صدرنگی
از کنده ی نااهلان تا دود نبرد آید

صد فصل خزان در خود، دارد دل ما؛ ساقی
جامی همه خون پیش آر؛ تا چهره بیاراید

ویرانه به ویرانه، آوار در آواریم
دنیا همه ویران شد؛ دنیای دگر باید

#زهرا_وهاب_ساقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
رهایم کن اگر هستم دلیلِ درد و تبهایت
پشیمانی و میدانم شدم کابوس شبهایت
برای دل بریدن از تو قلبم میخورد سوگند
به فریاد سکوتی که نشسته روی لبهایت

نخور غصّه همین امشب رهایت میکنم، برگرد
که دانم عشق ناچیزم چه بر روز دلت آورد
نشو غمگین که نگذارم بسوزد آتشم جانت
برای این منِ سرشارِ از غم‌ واژه های درد

مرا بگذار و بگذر دیگر از بندِ من آزادی
تو که مجنونترین بیدی، نمیلرزی به هر بادی
نمان دیگر که میدانم کنار این منِ تنها
هزاران بغض نوشیدی و حسرت را فرو دادی

نبوده قابلت آری دل غمگین و افسرده
شرابی نیست در این جام محزونِ ترک خورده
بپر تا اوج خوشبختی و نامم را ببر از یاد
نیاور نوشدارویی که سهرابت دگر مرده

به دست خویش پرپر شد نهال آرزوهایم
که عمری با غم دوری هم آغوش و هم آوایم
کفن پوشیده ام بی تو به دل قصد سفر دارم
به تشییعم نیا بگذار تا راحت بیاسایم



#حامد_بیدل

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀