کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.85K subscribers
23K photos
28.4K videos
95 files
42.5K links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سوهان توری

چون داخل فرپهن میشن وممکنه به هم بچسبند_بزنید
فرراازقبل برروی 200درجه سانتی گراد گرم کنید سینی راداخل فربگذاریدوکنارفربشینید ظرف مدت ده دقیقه حتی کمتر،،،سوهانها شروع به جوشیدن وپهن شدن میکنند همین جوشیدن به علت حرارت فر ،باعث حالت توری شدن اونها میشه،همین که طلایی شدن ازفرخارج کنید _نرم هستن_تانرمن برروی انها پودرپسته و...بپاشید اجازه دهیدتاکاملا سردشوند،پس ازسردوکااااملا خشک شدن براحتی جداکنید
نکته مهم: غلظت مایه برای داشتن سوهانهای یک اندازه ومرتب،، مهمه پس وقتی مایتون اماده شد درابتدا یک عدد ازسوهانها رامی زنید وداخل فرمیگذارید اگرسوهانها خیلی پهن وپخش شدن وشکلهای نامنظمی داشتن بدونید مایتون شله پس کمی اردبهش اضافه می کنید ولی اگردیدین سوهانها پهن و حالت توری نشدند مایتون سفته وکمی خامه بزنید،پس یکی دوتامی زنیدتاقلقش بیاددستتون
ظرفتون هم امتحان کنید(ظرف تفلون) که سوهان بهش نمیچسبه
واینکه سوهان ها نه زیاد داخل فر بمونه که تیره رنگ بشن وبسوزن
ونه کم (چون اگر کم هم بمونه نرم میشن نه ترد و موقع نگه داری بهم می چسبند) باید رنگ طلایی وخوشرنگ بگیرن وبعد از سرد شدن خشک وترد شوند


@kadbanoiranii
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
🍃 پارت ۲۸۶ #Part286 📕 رمان " مرداب فریب " به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒 🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼 تند میگم : جلو نیا ! ـ سیا امروز نمیاد ! می دونم ... اصلا چون اینو میدونم ترسیده م ... ترس برم داشته ! .... یه قدم ... فقط یه قدم مونده به من برسه که صدای…
🍃 پارت ۲۸۷
#Part287

📕 رمان " مرداب فریب "

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒


🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼

به وضوح جا خوردن شهروز رو می بینم ... چشمام رو اشک پر کرده ... بازوم رو از دست کیارش بیرون میکشم و میگم : به من دست نزن !
ناراحتم ازش ... خیلی ... اونقدر که دلم نخواد ببینمش ... سیاوش همینطوریشم به خونم تشنه س ... همینطوریشم باورش شده با بابکم ... با پویانم ! تند میگم : دوربینارو چک کن !
شهروز برافروخته میگه : لازم نکرده تو چیزی بگی ... حتما چک میکنیم ... حتما !
مشکوکه ... این اصرارش مشکوکه ... مخصوصا وقتی سمت کیارش برمیگرده و میگه : ببند در دفتر لامصبو تا فردا که سیا اومد تکلیف روشن بشه !
کیارش دستی بین موهاش میکشه ... حتما کیارشم پیش زمینه ی ذهنش از من بده ... وگرنه این اتاق به هم ریخته و این پای چشم بالا اومده گویای همه چیزه .... انگاری حرف توی دلم رو کیارش می فهمه که خود به خود با دست به گونه ی شهروز اشاره میکنه و میگه : مطمئنی باس دوربینا چک بشن ؟
شهروز تند میگه : نکنه فک کردی کار این پتیـ* خانومه ؟ ..
وا میرم ... بهت زده میشم ... داره می زنه زیرش ... داره دروغ میگه ... مثل آب خوردن ! ... کیارش ساعت مچیش رو نگاه میکنه و بعد سر بلند میکنه .. رو به من میگه : تو که باز ایستادی ... نگفتم به سلامت ؟ ...
رو به شهروز میگه : جلسه دارم ... فردا تکلیف تو یکی هم روشن میشه ...
شهروز رو بیرون هل میده ، لحظه ی آخر پوزخند شهروز رو می بینم ... میخ واد چیکار کنه ؟ اول و آخر دوربینا همه چیز رو میگن !
خودش دنبالش بیرون میره ... من می مونم تو دفتر به هم ریخته ای که منو به ترس می ندازه ... سیاوش منو می کشه ؟ .... نه ... من نه ، یکی دیگه ... منشی زیاده ... پا بده زیاده ... منو می خواد چیکار ؟ ... ولی ... ولی دوست ندارم باورش بشه ... دوست ندارم فکر کنه بَدَم .. قلبم تند میکوبه و تو ذهنم هزار بار عکس العمل سیاوش رو بررسی می کنم ... که چی میگه ؟ چی کار میکنه ؟ ...



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
🍃 پارت ۲۸۸
#Part288

📕 رمان " مرداب فریب "

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒


🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼

تهش جلو میرم تا تلفن روی زمین خورده و اونو از روی زمین برمی دارم ... وصلش میکنم ... شماره ی سیاوش رو حفظم ... شماره می گیرم ... بوق می خوره ... کی ... دو تا ... لبم رو از داخل می جوم تا وقتی که صداش رو بشنوم !
ـ بله !
ـ سـ ... سیاوش !
اولین باره صداش می کنم ... این مدلی .. اینقدر صمیمی ... خودش جا خورده که با مکث لب میزنه : جان !
جان ؟! ... اونم اولین باره اینو میگه ... تکون خوردن دلم رو حس میکنم ... خود به خود بغضم میگیره ... صدام خش برمی داره ...
دور و برش شلوغه ... صدای جوشکاری میاد ... صدای چند تا مرد ... صدای میله ها و فلز هایی که کوبیده میشن .. سر ساختمونه ؟!
آب دهنم رو قورت میدم و میگم : من کاری نکردم !
بازم مکث میکنه ... اصلا این زنگ زدن و این لحن و این بغض سرتا پاش یعنی خبریه ... پس حق داره با مکث و تردید بپرسه : چی شده !؟
دهن باز میکنم جواب بدم که قطع میشه ... نه بوق ... نه صدا ... هیچیه هیچی ! ... صدایی که از پشت سرم میگه :
ـ سیاوش!
کسی که با دهن کجی حرف میزنه ... کسی که داره اَدای منو در میاره ! عقب برمیگردم ... با دیدن شهروز وا میرم ... خندون میگه : چیه ؟ ... راپورت دادنت نیمه موند ؟ ...
ـ خیلی کثافتی !
ـ خیلی نه ... خیلی خیلی ! ... حالا حالا ها کجاشو دیدی ؟... دفتر به هم ریخته س ... دوربینارو دست کاری کنم حله ... شماره ت توی گوشیم هست که تو زنگ زدی امروز !
راست میگه ... گوشی دفترش رو برنداشته بود .. باید حساب کتاب پیمانکارو انجام میداد ... پیمانکاری که هزار بار به من زنگ زده بود ! ... منم به شهروز زنگ زده بودم تا زودتر به کارش رسیدگی کنه ... خودش به حرف میاد :
ـ کی می دونه برا عزتی زنگ زدی یا زنگ زدی من بیام پیشت ؟


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نام خدایی
که نزدیک است
خدایی که
وجودش عشق است
و با ذکر
نامش آرامش را در
خانه دل جا می دهیم

بسم الله الرحمن الرحیم


🤞👌🌹🍃


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
فردین سلیمی - حساس
@Ahang_nayab1
#فردین سلیمی

#حساس


شاد باش و شادی ات را باب ڪن

اخم را در چھــره ها ڪمیاب ڪن

آنقــدر با مردمان خوش باش ڪہ

غصہ را در ذهنِ مردم خواب ڪن


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت107 میدونم شادی، چه دخترش چه پسرش نیاز به محبت دارن ولی تو باباتو میشناسی جنس محبتش فرق میکنه امروز از روی محبت توی شرکت این طوری کرد تکه خنده ای کرد گفت نه ولی فکر میکردم.توی این همه سال باباتو باید بشناسی،جنی محبت بابات با بابای دیگه فرق…
#پارت108

نگاهی به صورتم کردم جای چک باباتوی صورتم دهن کجی میکرد

دستی به جای چک باباکردم،دیگه برام مهم نیس شاید بابا حق داره که این رفتارهارو باهام میکنه......


مانتو شلوارمو عوض کردم یه مانتو شلوار جدید پوشید

به طرف ایینه رفتم کمی از روی کمد کرم سفید کننده زدم

نگاهی به خودم کردم جاش کمتر شده بود

از اتاق اومدم بیرون

به سمت اتاق شاهین رفتم

تقه ای به در زدم باگفتن بیا در اتاقشو بازکردم

دیدم حاضر اماده روی تخت نشسته

من حاضر بریم

اره بریم،فقط برو زنگ.بزن اژانس که زودتربرسیم

باشه

به سمت تلفن خونه رفتم به اژانس زنگ زدم...


شاهین گفت تاشما بیان پایین اونم میرسه


باشه


از اتاقش اومد بیرون


دوتامون.به سمت در خروجی رفتیم....


همینکه رفتیم توی کوچه اژانس اومد سوار شدیم


شاهین اسم فروشگاه بزرگ... داد راننده هم شروع به رانندگی....


بعد از چهل دقیقه رسیدیم پیاده شدیم به سمت فروشگاه راه افتادیم


خب اول بریم برا من لباس بگیریم بعد برای شادی خانوم


چرا اول برای تو


من یه دقیقه ای انتخاب میکنم زود تموم میشه


ولی شما خانوم ها 5 ساعت طول میکشه فقط یه جوراب بخرید چه برسه به اینکه بخوایین لباس مجلسی بخرید


ازبس که خانوما خوش سلیقه ان

برمنکرش لعنت


...سوار اسانسور شدیم ....وارد طبقه چهارم شدیم

خب به نظرت کت چه رنگی بگیرم


یه رنگ تک بگیر،مشکی سرمه ای نباشه یه چیز جدید


موافقم صورتی چطوره

خندیدمو دیونه ای نثارش کردم......

نیم ساعتی میشد که شاهین داشت دنبال کت میگشت برگشتم سمتش گفتم


که خرید تو5دقیقه طول میکشه


بده دارم بحرف تو گوش میدم دارم دنبال یه چیز تک میگردم


همین که رومو برگردوندم چشمم به ویترین یه مغازه خورد یه کت اسپرت طوسی نظرمو خیلی جلب کرد


دست شاهین گرفتم.به سمت ویترین رفتیم


اشاره ای به کت کردم گفتم این عالیه



اخه این چیه


حالا برو بپوشش اگه خوشت نیومد هر چی میخوای بگو


هوفففی کشید وارد مغازه شدیم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#پارت109

بعد از اینکه کت رو سفارش دادیم بیارن وقتی شاهین کت رو پوشید عالی شده بود انگار برای اون دوخته بودن


تو ایینه داشت خودشو نگاه میکرد


چشمکی بهش زدم گفتم

چطوره

بد نیس


...عالیهههه که


سلیقه خانوما هیچ وقت بد نمیشه

اون که صد درصد


از هنون فروشگاه شلوار کفش پیراهنشو گرفتیم


حالا بریم برای شادی خانوم لباس بگیرم

...

وارد طبقه دوم شدیم

.....

لباساش یاخیلی کوتاه بودن یا خیلی باز


شاهینم هم که همش داشت مسخره بازی درمیاورد


شادی شادی

بیا اینو ببین


این عالیه


بروخودتو مسخره کن


ن.بخدا دارم راست میگم


به طرفش رفتم

لباس رو از پشت ویترین نشون داد


بااینکه خیلی ساده بود ولی قشنگ بود


یه لباس قرمز بلند که پشتش تانصف کمر باز بود



بیا بریم پرو کنیم


بریم وارد مغازه شدیم .....


توی اتاق پرو نگاهی به خودم کردم عالی بود خیلی بهم میومد


شادی شادی درو باز کن منم ببینم

در اتاق پرو رو باز کردم


تادید


گفت ای جوننممم عالی شدی دختر


نمیدونم چرا از حرفش خوشحال شدم لبخندی بهش زدم


که گفت تا تو لباستو عوض کنی منم برم حساب کنم

....
همینکه از اتاق پرو اومدم بیرون مغازه داره برگشت سمتمو گفت نامزدتون چقدر شوخن


نمیدونم چیشد که یهو از دهنم پرید منم عاشق همین شوخ تپیش شدم دیگه..


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#کوکو_تره_خاص

نمک فلفل سیاه ؛زردچوبه
کمی عصاره زعفران
دو یا سه قاشق غذاخوری آرد سفید بریزین
دو عدد تخم مرغ رو بزنین


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#کوکو_تره_خاص

#پارت_دوم

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#صبحانه_فانتزی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#دیزاین_هندوانه_شب_یلدا

سلام رفقا
اینم دو مدل دیزاین هندوانه لطفا ورق بزنید واسلاید دوم هم ببینید


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#دیزاین_هندوانه_شب_یلدا


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#خورشت قورمه سبزی

نوبتیم باشه نوبت این خورشت اصیل ایرانیه که همه عاشقشن 😋

︎موادلازم:(برای ۱۰ نفر)

گوشت:۷۰۰ گرم
پیاز:‌ ۲عدد
لوبیا چیتی یا قرمز: بستگی به سلیقه هر کسی داره حدودا ۴۰۰گرم
لیموعمانی :۶_۵عدد
سبزی قورمه: حدود ۱کیلو
تره:۳۰۰گرم
جعفری:۴۰۰گرم
گشنیز: ۲۵۰گرم
شنبلیله :۱۵۰گرم(مزه اصلیه قورمه سبزیه ولی زیاد بریزین تلخش میکنه)
اسفناج : ۷۵ گرم (لعاب خورشت رو بیشتر میکنه ولی اضافه کردنش دلبخواهیه)

برای هر نفر ۱۰۰گرم سبزی پاک شده کافیه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#قرمه سبزی با نکات کلیدی


قسمت دوم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#قرمه_سبزی با نکات کلیدی


قسمت سوم

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسم الله الرحمن الرحیم
خدای من...🙏
الهی ای خالق بی مدد 💖

و ای واحد بی عدد🕊
ای مهربان بر خلایق ...💖

با نامت روزمان راآغاز میکنیم 🕊
که بهترین نام هاست💖
الهی به امید تو 🕊💖

💙🌸 🌸💙


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Hakem Shahr Delam
Yousef Zamani
جدیدترین اهنگ به نام “ #حاکم شهر دلم “

#یوسف زمانی

شاد باش و شادی ات را باب ڪن

اخم را در چھــره ها ڪمیاب ڪن

آنقــدر با مردمان خوش باش ڪہ

غصہ را در ذهنِ مردم خواب ڪن


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت109 بعد از اینکه کت رو سفارش دادیم بیارن وقتی شاهین کت رو پوشید عالی شده بود انگار برای اون دوخته بودن تو ایینه داشت خودشو نگاه میکرد چشمکی بهش زدم گفتم چطوره بد نیس ...عالیهههه که سلیقه خانوما هیچ وقت بد نمیشه اون که صد درصد از هنون…
#پارت110

چشمای شاهین از حرفم یه ان گردشد


به زوری خودمو نگه داشتم تا نخندم


به طرف شاهین رفتم دستشو گرفتم

از مغازه دارتشکری کردمو از مغازه رفتیم بیرون


که جنابعالی عاشق شوخ طبی من شدی


کی من عمرا همینجوری یه چی گفتم،بدبخت اونی که عاشق توبشه


خیلی دلتم بخواد که عاشق من.بشی دخترا برام له له میزن،


فعلا که دلم نمیخواد هرموقع خواست بهت میگم


خب الان بریم کفش بخریم برات


نه دیگه همه چی دارم


باش پس بریم یه ماشین بگیرم بریم خونه

..........

همینکه رسیدم به اتاقم خودمو پرت کردم روتختم امروز واقعا خسته شدم


چشمام کم کم گرم شد...

.....

چشمامو کم کم باز کرد کش قوسی به بدنم دادم روی تختم نشستم

همینکه میخواستم ازجام بلندشم یهو شاهین وارد اتاقم شد

شادی بابات اومده به من گفت شادی کجاس گفتم از موقعی که اومدیم
رفته تواتاقش یه بند داره گریه میکنه
تازه گریه اش بند اومده توهم اصلا از اتاقتنیای بیرون ها


چرا

من یه چیز میدونم که دارم میگم دیگه نیای بیرون ها


باشه

بدون هیچ حرفی از اتاقم رفت بیرون

هوووفی کشیدم حالا من چیکار کنم

به سمت قفسه کتاب هام رفتم کتاب رمانم که این چند روزه نخونده بودم رو برداشتم...


مشغول خوندنش شدم ولی هربار که از عشق عاشقی صحبت میکرد

یاد شاهین می افتادم....


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#پارت111

توی همین فکر خیال ها بودم که باصدای پیامک گوشیم از فکر شاهین اومدم بیرون


به سمت گوشیم رفتم یه پیام از طرف شاهین بود


شادی بابات بدجوراعصابش خوردها هی میگه چرا این شادی نمیاد
باورکن خودش میاد دنبالت


براش نوشتم به همین خیال باش


میبینیم


گوشی رو بغل دستم گذاشتم رفتم تو فکر یعنی من عاشق شاهین شدم


نه شاید این یه وابستگیه یاشایدم

چون تابه حال کسی باهام اینجوری رفتار نکرده بخاطر همین همچین حسی رودارم



باید سعی کنم کم برم پیشش

دوست ندارم یه عشق یه طرفه به وجود بیاد که اخرش هم شکست باشه



واسه فردا شب روز شماری میکنم مطمعنم خوش میگذره وکلی هم میخندم


دخترای فامیل چه تیپی که نزنن برای شاهین علی


حالا فرهاد هم بهشون اضافه میشه فقط خدا به دادشون برسه



به باصدای تقه ای در به خودم اومدم همین که از جام بلند شدم در اتاق باز شد قامت بابا تو چارچوب در نمایان شد


سلام

بادیدن جای سیلیش روی صورتم اخمش باز شد

براچی همش تواتاقی بیا تو سالن


نمیخوام زیاد جلوچشمتون باشم که هی اشتباهتون رو یاد اوری کنم



نمیدونم چطوری تونستم این حرف روبهش بزنم


اومد جلو هرقدمی که برمیداشت به سمتم من یه قدم به عقب برمیداشتم


چه ضرری زدی دوبار بزن ببینم


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

دلمه کلم برگ


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چنگمال_کرمانی

🟤 مواد لازم
خرما هسته گرفته (بهتره از رطب استفاده نکنین)
نان محلی (کپو) (در کرمان به این نان ضخیم کپو (یا خورشیدی) میگن و اگه در دسترس نبود میتونین از تافتون یا سنگگ نرم استفاده کنین)
روغن حیوانی (از روغن مایع یا کنجد هم میشه استفاده کرد)
گردو و کنجد (دلخواه میشه از پسته و نارگیل هم استفاده کرد)
ادویه ها شامل دارچین، هل، زیره، بادیان (رازیانه) (ادویه چنگمال دلخواهه در کرمان از تخم گشنیز و سیاه دانه هم استفاده میکنن)


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG