کوچه باغهای شعرِ(کندوله)
134 subscribers
1.15K photos
115 videos
13 files
190 links
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور
Download Telegram
🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃

🔥《ئمن.ئاواره》🔥

🔥ئمن عاشقی ..دیوانه و بئ عار
❤️ئمن دلسوچیایئ .وامنه ی دیار

🔥ئمن ئاواره......‌.......ئمن بی چاره
❤️ئمن عاشقی............یخه صدپاره

🔥ئم گم وناپیدا...ئم بی شونه نان
❤️دایم په ریشان.....ئم غمگینه نان

🔥ئمن چون خزان.......برگم ریزنان
❤️دیده ی ئسرینم وه مرگ دوزنان

🔥ئمن نه کرده ن..دوائ ده رد ئمن
❤️ئمن گوریزان........ بیه ن جه ئمن

🔥ئمن پریشان جرگه ی می نوشان
❤️ئمن جفاکیش......کوی جفاکیشان

🔥ئمن وامنه ئ.........مانگان وسالان
❤️ئمن طانه بار.....‌...جمع هه ومالان

🔥ئمن طومارئ......رنج وده رده نان
❤️ئمن گیر وارده ئ.نام ونه نگه نان

🔥ئمن نتیجه ی............بدئ اعمالم
❤️دایم بدحال و...ده روین ذوخالم

🔥وه باخ روزگار.‌خاروخس به ویم
❤️مله توشه گی..رای کمس به ویم

🔥ئمن شرمنده ی ئه قرباوخویشان
❤️مایه ئ هه رطانه وننگ ونامشان

🔥ئمن پریشان.....غریب و مه هجور
❤️دور جه یاران و. اسیرو ره نجور

🔥چون هَوری وه هار.چَمم گریانه ن
❤️دلم طانه بار.......خار وخه سانه ن

🔥طانه ئ هومالم........ئاور دان مالم
❤️قامتم وردکه رد.......چون پیر زالم

🔥ئمن بی چاره...........ئمن ئاخرشه ر
❤️وه باخ نیرومه ر.ئمن ده ر وه ده ر

🔥کرملا رانده ی.......... کنوله وپریان
❤️خسته و نائومید......غربتی شاران

کرم اله امیری(ک الف یاس)🔥❤️

🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃
🔥آهای مردم📣

🔥شعرهایم رابخوانید
❤️پشت این واژه های به ظاهرآرام
🔥دلی ویران شده

❤️قلبی شکسته
🔥روحی شعله وراست
❤️ویک زندگی بربادرفته

ک الف یاس🌺

لینک کانال👇👇👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
‍ ‍ 🍃🌺🍃پیامی ازسوی یک ناشناس👌

ضمن‌ادب واحترام‌به محضراهالی شریف وغیورکندوله وپریان وشریف آبادوروستاهای تابعه وعرض سلام ودرودبه خدمت شاعرفرهیخته وعزیزکندوله جناب آقای #استاد_کرم_اله_امیری

آقاکرملای عزیز
من حدود(۳۰سال) است که ازایران رفته ام وباخانواده ام دریکی ازکشورهای اروپازندگی میکنم وچندروزپیش اتفاقی لینک کانال تلگرامئ "کندوله شورشیدایی"بدستم رسیدووقتی واردکانال شدم ومروری برشعرهای زیبای هورامی که دروصف طبیعت دل انگیزکندوله سروده اید؛کردم
باورکن تمام خاطرات ایام کودکی ونوجوانی وجوانی ام زنده ئ زنده شدندوناخوداگاه اشک ازدیدگانم جاری شدوانگاردوباره این من بودم که درکوچه پسکوچه های بانیان وکوه زران گردش می کردم خودم رابازدرپیرافته دیدم دوباره همراپدرومادروپدربزرگ ومادربزرگ وعموها وعمه هایم به زیارت پیریافته رفتیم ودردره چناران گردآن درخت متبرک رازونیازکردیم ونمازخواندیم باورکن که من باشعرهای زیبای شمادوباره به کندوله بازگشتم وهمان مردم ساده وپاک و صمیمی رادیدم وبا این شعرهابه تمام سوراخ سمبه های کندوله سرک کشیدم وبازگردش دلچسبی دردشتان وبانیان وپشت پیرافته و ولجنان وباغات پریان و.......کردم
واقعاازشماتشکرمیکنم الحق که همانطورخودت دردلنوشته ای گفته ای شماشاعرواژه های خیس ودلباخته کندوله هستیدوزبان من قاصراست ازستایش شماکه اینگونه درکمال زیبایی کندوله راباتمام مردم وطبیعت زیباوسرسبزش دراشعارت جاودانه کرده ای
درودبرشما امیدوارم خودت وخانواده ات وهمه مردم همولایتی همیشه تندرست وسلامت باشیدودرپناه خداوندبزرگ شادباشید

ارادتمند:یک انسان کندوله ای دورازدیارودرحسرت دیدار
🙏🙏🙏🙏
#کندوله_جان

دست هایم را باز کن
باید که #پرواز کنم
وسعت سبز #کوهستانهایت را

مئ خواهم دلم را
به دست جاذبه #تاکستانهایت بسپارم.
باید که آلودگی هایم
را با زلال #چشمه_سارانت تطهیر کنم.

نمئ دانئ
درونم چه غوغائی ست؛
چه محشری بی مانند،
ناگهانی، وصف نشدنی،برپاست

کسی در من
تو را می خواند؛ اما نه
کسانی در من از تو سخن می گویند،
تمام ذرات وجودم
با برگ برگ #درختانت
باقطره قطره آب #چشمه_سارانت
گفتگودارند.

می خواهم خود را به غفلت بسپارم،
ولی توان از تو بریدن ندارم.
#پیریافته_ات، سجاده راز است
و #امزاده_ابراهیم_ات آیینه نیاز؛
#کوه_زران به تواقتداکرده و
#شریف_آباد قامت عشق بسته،
موج هائ خروشان #شاجوئ
به سجده می روند،
ذره ذره خاک #پریان
درخت به درخت #باغ_عثماندره
سر به رکوع تو دارند
تا من مبادا مبادا که غافل از تو شوم!

تمام کوچه ها
تمام خانه ها،تمام پنجره ها
از یاد تو پر شده اند؛
تامبادامن از شکوه نامت فاصله بگیرم.

خود را در حضور تو می بینم
دست های نیازم را
به سمت #دره_چناران می گیرم، چشمان التماسم رابه سوئ #دره_آسیاب
شاید به دامن بلند #کوه_زرانت برسم

نگاه کن چه ساده
از خویش خالی می شوم و از تو لبریز
آخرمن از تو چه بگویم؛
از تو که سرشار از #میوه_هائ_بهشتئ،
توکه طراوت هوائ پاک #بهارانئ
#کندوله_جان
تو را می خوانم،
پاسخم ده که بی تو هیچم هیچ!!!

#کرم_اله_امیری

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
به #کندوله_جان
به مَقَرِ دلتنگی های مَن خوش آمدید
اینجا هزاران خاطره
همیشه به صَف ایستاده‌اند

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
Mowlana Rumi, Shamloo مولانا، دکلمه شاملو: مطرب مهتاب رو آنچ شنیدی…
مطرب مهتاب رو آنچ شنیدی بگو
ما همگان محرمیم آنچ بدیدی بگو
ای شه و سلطان ما ای طربستان ما
در حرم جان ما بر چه رسیدی بگو
نرگس خمار او ای که خدا یار او
دوش ز گلزار او هر چه بچیدی بگو
ای شده از دست من چون دل سرمست من
ای همه را دیده تو آنچ گزیدی بگو
عید بیاید رود عید تو ماند ابد
کز فلک بی‌مدد چون برهیدی بگو
در شکرستان جان غرقه شدم ای شکر
زین شکرستان اگر هیچ چشیدی بگو
می‌کشدم می به چپ می‌کشدم دل به راست
رو که کشاکش خوش است تو چه کشیدی بگو
می به قدح ریختی فتنه برانگیختی
کوی خرابات را تو چه کلیدی بگو
شور خرابات ما نور مناجات ما
پرده حاجات ما هم تو دریدی بگو
ماه به ابر اندرون تیره شده‌ست و زبون
ای مه کز ابرها پاک و بعیدی بگو
ظل تو پاینده باد ماه تو تابنده باد
چرخ تو را بنده باد از چه رمیدی بگو
عشق مرا گفت دی عاشق من چون شدی
گفتم بر چون متن ز آنچ تنیدی بگو
مرد مجاهد بدم عاقل و زاهد بدم
عافیتا همچو مرغ از چه پریدی بگو

#حضرت_مولانا
با صدای #احمد_شاملو
Forwarded from کوچه باغهای شعرِ(کندوله) (امیری (ک،الف،یاس))
#نازپری

پنجشنبه ها
مرغ دلم پرمی کشد
ازکوچه باغهای #پریان
تادشت های مه آلودخاطراتِ
وهم‌انگیزِنگاههائِ مستانه تو

توکیستی؟
تومگرازتبار پاییزی
که هرگاه‌به ناگاه
نام مبارکت رازمزمه می کنم
باغ های #کندوله
رنگین میشود
#بانیان_زرد
#دشتان_قرمز
و #نیرومر_نارنجی_نارنجئ

#ک_الف_یاس
🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃

💚🌷《کنوله بی تو》🌷💚

🌷دورجه تونازار...مرگ خلاتمه ن
💚ویلئ کنوله و........رائ نهاتمه ن

🌷کنوله بئ تو......ماوائ مرگمه ن
💚هجرانت نازار.زوخاو جرگمه ن

🌷کنوله بی تو......بیت الاحزانه ن
💚چون سیاچالِ.......چاهِ کنعانه ن

🌷کنوله بی تو..........تمام زندانه ن
💚باخش خاپورویانه ش ویرانه ن

🌷هرروچون مجنون خاطرم ریشن
💚هرلیل لیلمه ن......خوراکم ئیشن

🌷سپای خم بی توهجوم ئاورده ن
💚یانه ئ ئومیدم ..به تاراج برده ن

🌷هجرانت نازار...کاری کرده ن پیم
💚برده ن جه ویرم..حتی نامی ویم

🌷بی توعزیزم.......جرگم صدپاره ن
💚دلم ئاشفته و........روحم ئاواره ن

🌷پیرافته جه داخ.......مَریزو ئسرین
💚گلان وه دشتان...پژمرده وغمگین

🌷پریان غمناک.و...........کنوله دلتنگ
💚خاک مَکان وَسر ..سرمَدان وسنگ

🌷بی توکرملا...........پیرانش کرده ن
💚ئاورهجرانت..........بریانش کرده ن

کرم اله امیری(ک الف یاس)👌🔥

🍃🌸🍃

معنی دقیق آلزایمر
منم!!

که اگر ماندم
بدون شک
در سالها بعد
روی نیمکتی
که شاید
صد ها بار تعویض شده است
سراغ کسی را میگيرم
که هیچ وقت
من را نشناخت!

🍃🌼🍃


┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
دستت را به من بده
نترس!
با هم خواهیم پرید.
من از روی رویاهایی که رو به باد و
تو از روی بوته‌هایی که باران‌پرست.
امید و علاقه‌ی من از تو،
اندوه و اضطراب تو از من.
واژه‌ها، کتاب‌ها و ترانه‌های من از تو،
سکوت، هراس و تنهایی تو از من.
حضور، حیات و حوصله‌ی من از تو،
تراخم، تشنگی و کسالت تو از من.
هلهله، حروف، هر چه هست من از تو،
درد، بلا و بی‌کسی‌های تو از من.

زندگی کن شازده کوچولو
دنیا همین طور نمی‌ماند
من فردا باز پیش تو می‌آیم
هر دو باز فال می‌فروشیم
هر دو با هم فال می‌گیریم:
چنان نماند چنین هم
برای گذشتن از خواب زهر.

جایی نرو،
سیاره‌ی کوچک ما همین جاست،
گل‌ِسرخ، ستاره، جهان.
همه
همین جا چشم به راه تواند:
فیل، کلاه، سلطان، ماه، اگزوپری...!

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌺🍃
🌸🍃
🍃

🌷🌴《زران سربرز نماد غرورم》🌴🌷

🌷کنوله وپریان.. کس و کارمه ن
💚شریف آبادم...........افتخارمه ن

🌷زران سربرز........مایه ی غرورم
💚باعیث نشاط و.جشن وسرورم

🌷سرزمین پاک..مه وائ ئه ژدادم
💚میزالماس و..چنی خان فرهادم

🌷تکیه ت دان وه تک کوزرانه وه
💚دره وزمان و......پشت پریانه وه

🌷پیرافته سند.............افتخارته ن
💚دره ئ بانیان.......بیداخ دارته ن

🌷دینور مخزن ...جنگ و رزمته ن
💚زران نماد ........بالائ به رزته ن

🌷تاچم کاره که و.....گِرش باخته ن
💚په ئ کفران نعمت.ئاخ وداخته ن

🌷دره ئ بانیان و...تِرووفه ئ ئاوش
💚تازه مه و روحت.وه پای سراوش

🌷هانه جانگیر و...خطه ئ ور کاریز
💚ماچئ بهشته ن..... باخانش عزیز

🌷منطقه ئ نیرومر وباخان ئه مرود
💚به ئ و سنجه ئ و داران لیمووود

🌷شکر خوداوند.په نه ش واجبه ن
💚بلا گردانش........صاحب حاجبه ن

🌷توشریفاباد وکنوله ؟! یاپریانه نئ؟
💚ئه پسه دورکوته ئ هه ورامانه نئ

🌷خاکت سرچشمه ی.عیلم وهنره ن
💚مایه ئ سربرزئ........گرد دینوره ن

🌷شاعیر بئ وینه .چون میرزاالماس
💚شعرش حماسه وعشقن و احساس

🌷کرملا اسرار......ویش ئاشکار که رد
💚ئه سرارئ سرشار...پرجه داخ ودرد

کرم اله امیری(#ک_الف_یاس)
مورخه ۱۳۹۸/۰۳/۳۱جمعه 👌✌️👌

🍃🌺🍃

"وآنگاه که کلام به بن بست می رسدشعرآغازمی شود"👌

《زبان کندوله ای (هورامی )زبان مادری ماست》👍

به کانال فرهیختگان وادب دوستان خوش آمدیدهمراه بادوستداران شعروادبیات فلکوریک
زیباترین اشعارهورامی وکردی وفارسی ودلنوشته های بکر دروصف طبیعت دل انگیزورویایی کندوله وپریان وشریف آبادرادرکانال ادبی《کوچه باغهای شعرکندوله 》جستجوکنید

کانال ادبی《کوچه باغهای شعرکندوله》درجهت حفظ فرهنگ واحیای زبان قوم بزرگ
کندوله ایها تشکیل شده لطفاجهت اتحادوهمدلی مخاطبین خودرابه این
تالارمجازی دعوت کنید
(هرقومی که زبانش را ازدست بدهداصالت خودراازدست می دهد)

کرم اله امیری(ک الف یاس)

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍂🌸🍁
🌼🍁
🍂
⚫️به مناسبت درگذشت دوست و برادر عزیزم جوانمرگ #نادر_امیری⚫️

🌷فریادجه ناله ئ شه وان بیداران
💚جه کوچ ناوخت......نازار نازاران

🌷جه داخ نادر.هه رمه دی بَ سردا
💚مه‌گیلیوئ وه زاروپائ چه مه ردا

🌷نادره دوران............والا طرزم رو
💚معقول ومقبول.........بالا برزم رو

🌷رفیقئ نازار.. دل پسندیده م رو
💚نادر نادره ئ .......برگزیده م رو

🌷رفیق عزیزو.......دوس خاسم رو
💚قومدوس وبرائ حق شناسم رو

🌷وه داخ نادر.....سینه ی چاکم رو
💚میهمان بَ سرای...سردخاکم رو

🌷داخِ داخداران...بئ هام دنگم رو
💚نادرم اسیر..........سرائ سنگم رو

🌷کنوله وپریان....وه داخ مه وانان
💚ناله وزاریشان.. وه گردون یاوان

🌷برائ عزیزم.........اسیری خاکه ن
💚وه داخش دایم دیده م نمناکه ن

🌷هئ هاواردلم... لبریزه ن جه خم
💚جوربحرتوفان.موج مده ووه هم

🌷پیرانم کرده ن.....زوخاوه وه ردم
💚منام مه کردئ......گرانه ن ده ردم

🌷فلک توچه نیم..شین وزارئ که ر
💚وه مرگ نادر.........بئ قرارئ که ر

🌷ئاخ ئاخ پئ نادر...حال زان حالان
💚کوچ بی واده ش وه سه رمحالان

🌷هه رجه ئه وساته توتشریفت برد
💚کنوله وپریان .......تمام خاپورکرد

🌷تاذوخال وَجوش.نجوشووه جوش
💚نامیت کرملا......نه که و فه راموش

کرم اله امیری(ک الف یاس)⚫️
مورخه۱۳۹۸/۰۱/۱۷شنبه

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌺🍃

🌺《کنوله مهدفرهنگ》🌺

🌷چندین هزارسال سربَرزه ن زران
💚جه عهدی ازل..تادوره ئ باستان

🌷خاک کنوله...........زر و گوهره ن
💚مهد فرهنگ و......عیلم وهنره ن

🌷غیره ت پریانی.وینه ئ جوهره ن
💚نیکومردمش.......دانش پروه ره ن

🌷باخانش تاک تاک.جه سر تادامان
💚برئامه ن جه خاک......لوان ئاسمان

🌷صدحیف وصدحیف.کنوله وپریان
💚دلسوزیش نیه ن...بیه و بَ میدان

🌷عهد که رو چه نی..پیرافته و زران
💚درمان که و رنج و....داخ و دردمان

🌷وه رائ وخرد.........وه عقل و دانش
💚چاره که و فقرو......که رو درمانش

🌷کئ دیه ن یاران.......وه کامین دیار
💚باخان رویایئ.............کنوله ئ نازار

🌷کنوله وشه ن...............قدرش بزانه
💚شریفاوا یکتاو...........پریان یه گانه

🌷راگه ی پیچاپیچ.پَشت ئوتمانده ره
💚گول وگولزاره ن..چون عالی ده ره

🌷عطر دلاویز..............باخان دشتان
💚حیات مبخشو........ وه زنده دلان

🌷نسیم ونیک...........ده ره ئ بانیان
💚صفادهنده ئ ..........روح عارفان

🌷هاره ئ شتاوان و...لپاو سروه ناو
💚خروشئ شاجو..دل گشه و مکه و

🌷وه بره دیائ.....خمان مه ئ وه باد
💚خم وپژاره.................نمارئ وه یاد

🌷کرملا.. ..کنوله وطنه ن قدرش بزانه
💚په ئ چئ جه وطه ن..بیه نئ بیگانه

کرم اله امیری(ک الف یاس)

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌸🍃
🌼🍃
🍃

🏔🌴《زران زرپوش》🌴🌋

🌷زران هه ی زران....سربرزبی باک
💚قامت کشیده......... تا اوج افلاک

🌷تومحرم راز....کامین ده رده نئ
💚داخ کام عزیز..وه دل به رده نئ

🌷پئ چئ خمینئ.پئ چی خمبارئ
💚راز کام عاشق......وه سینه دارئ

🌷سینه پاک تو.....مخزن ده رده ن
💚رخساره ت ئپسه زبون وزرده ن

🌷زران زرپوش...........بهانه ئ دلم
💚غارو مغارت............یانه ومنزلم

🌷وَداخت دلم..جوش مه دوبَ تاو
💚ئه سرین وه دیده م مه ریزولپاو

🌷قامتم وه داخ.....بیه ن وه کاهئ
💚سوچیا بَ درد......بَ ناله و ئاهئ

🌷پائ ئامایم وه لات... زران ماتله ن
💚ئاخ فتحئ قُله ت‌.خیلئ مشکله ن

🌷دل نه ئینتظار.پَئ ئامایم وه لات
💚دیده م حسرتمند..ئاو قد و بالات

🌷کرملا وه داخ......چون گوناکاران
💚ناله ش پیچیان......تا قله ئ زران

کرم اله امیری #ک_الف_یاس 👌
مورخه یکشنبه۱۳۹۸/۰۴/۰۲کرمانشاه👌

🍃🌺🍃

"وآنگاه که کلام به بن بست می رسدشعرآغازمی شود"👌

《زبان کندوله ای (هورامی )زبان مادری ماست》👍

به کانال فرهیختگان وادب دوستان خوش آمدیدهمراه بادوستداران شعروادبیات فلکوریک
زیباترین اشعارهورامی وکردی وفارسی ودلنوشته های بکر دروصف طبیعت دل انگیزورویایی کندوله وپریان وشریف آبادرادرکانال ادبی《کوچه باغهای شعرکندوله》جستجوکنید

کانال ادبی《کوچه باغهای شعرکندوله 》درجهت حفظ فرهنگ واحیای زبان قوم بزرگ
کندوله ایها تشکیل شده لطفاجهت اتحادوهمدلی مخاطبین خودرابه این
تالارمجازی دعوت کنید
(هرقومی که زبانش را ازدست بدهداصالت خودراازدست می دهد)

کرم اله امیری(ک الف یاس)

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
iran_deklameh
Ϙáãå ÔÇÚÑÇä ÇíÑÇä
🌷نوستالوژی(یادکندوله)
💚بخش(اول)
🌷اثری ماندگار👌

🎙شاعرودکلمه:
#استاد_کرم_اله_امیری👌
#ک_الف_یاس 👌🌸🌺

@KANDOLEIHA 🍂🌼
🍃🌺🍃
🌸🍃
🍃
🌷نوستالوژی(یادکندوله)
💚بخش(اول)👌🌸👌

یاد کندوله و،،،،،باغاتش بخیر
باغ شاجوب و،سوغاتش بخیر
پریان بود وآن همه سرسبزی اش
چشمه های نوشین میوهای رنگی اش
بانیان و آنهمه،،،،،،،، آلوچه هاش
گم شدن درپیچ پیچ کوچه هاش
کندوله بود و،،، یک دنیا سخن
زادگاه شیرمردی چون سرتیپ حسن
کندوله بود و،،، یک مشتی امین
آبروی دهکده،،،،،،،،،،،اهل زمین
پیرافته بود و،،،، آنهمه راز و نیاز
گریه های مادرم ،،،،،،،وقت نماز
پیرافته بود و ،،،،آنهمه شور ونوا
عاشقی های باباعسگر، مردخدا
نونهالی در پیرافته،،،،،، کاشته بود
ازغم بی آبی اش مدام آشفته بود
ظهرتابستان مشک بردوش میشدروان
تارساندآب بهرآن نونهال بی زبان
میزا الماس خان ومحمودخان راچه شد
آن یلان و،،،،،،، قهرمانان راچه شد
یاد خانه انصاف و مش حسن آقا بخیر
شوخ طبعی های کدخدا میرآقا بخیر
مشهدی باقروان دل بی کینه اش
آردتازه و تاپ تاپ مکینه اش
یاد مشهدی جهانشاه واتوبوس تازه اش
مشهدی نوروز و ماشین قراضه اش
مشهدی بختیار با شوفری ساخته بود
اهل عشق و عاشق پیرافته بود
چشمه دوشالی و آن سپیدارسپید
دختران قدبلند و جوانان رشید
هانه گوره بود و اجتماع دختران
بی ریا و باحیا و خوش زبان
میزآقا مامه(میرزاآقامحمد)نعره اش چون رعدبود
گاه نقش شمر و گاه ابن سعد بود
اومکتبدار مکتب قرآن بود
عاشق مولاحسین (ع) و شاه مردان بود

ای کرملا
یاد کندوله و،،،،،،شریف آبادتو
محوشددر،،،،رویای بی بنیادتو

🍃🌼🍃
فایل صوتی🎤 ومتن شعر:
🌷نوستالوژی(یادکندوله)👌
💚بخش(دوم🍃👌🍃 👌


یادباد کاامید وکا لطیف
میرزا زین العابدین وکاشریف
یاد اوسامامه(استاد محمد) و کاحبیب بخیر
حاج والی آن مردبی رقیب بخیر
یادشاهنامه خوانیهای مرشداسداله بخیر
حاضرجوابی های تاتام یعنی کااله(الله محمد) بخیر
یادتاتام آمد و گریان شدم
ناخلف بودم ،خاران مردان شدم
یادا حمدقصاب ومحمود قصاب بخیر
خاطرات خوب مشهدی رباب بخیر
یاد دلباختنهای من و آن نازپری
آن همه ناکامی و آن دلخوری
یاد کاقباد و آن حمام نمره اش
حمام شریف آبادوان خزینه اش
یاد مادربزرگ و عموحاجی بخیر
نان سینگکه ونانساجی بخیر
آن بژیهای شیرین و بامزه اش
آن کولیریها وعطرتازه اش
بوی ابگوشت درتمام دهکده پیچیده بود
چونکه مادرسفره هاراچیده بود
یاد ایام نوروز و یارانم بخیر
گردو بازیهاو قاپانم بخیر
عید مبارکها ورختهای نو نوار
نان برنجیها وکلوچه های مزه دار

یادان باغها ومانی نی هابخیر
یاد پیشارو وان گرد و تکانیها بخیر
یاد کندوله، یاد مردانش بخیر
آن شهدان وجوانمرگانش بخیر
یادچشمه جانگیرومیرابش بخیر
آنهمه سرسبزی وآبش بخیر
یادیاران آن شهیدان بی صلاح
نورچشمم همکلاسم بهرام فلاح
یادمادی ،،،،،،یادکیهان یاامیر
یادآن ناکام،،،،، دوران اردشیر
ای کرملا
یاد کندوله و،،،،،،شریف آبادتو
محوشددر،،،،رویای بی بنیادتو

شاعر:
#استاد_کرم_اله_امیری

@kandoleiha 🍂🌼
#شعر_صدای_دلتنگئ_شاعر_است

#نازپرئ

#بانوئ_من
مرا #ببخش
ک بی اجازه ی تو #شاعر شدم
ک بی اجازه ی تو #عاشقت شدم
و بی اجازه ی تو
#دلم_برای_تو_تنگ می شود.

#بانوئ_من
تومثل #هیچ_کس نبودئ
#نگاهت، #لبخندت،و #چشمان_دلفریبت!
تو #قشنگترین_بودئ در #نگاه_من.....
سالهای #دور_دور
در #کندوله
درسه شنبه یک عصر #پاییزی
درحوالئ #چشمه_درویشعلی
به تو #سلام کردم
از اهالی #قشنگ_بوسه بودئ
#گل_مینوشتئ
روی #دلهای_خسته
روی #نقش_هر_مشک_آب
من #هنوز_عاشق_ان #مشک_آبم
#عاشق_همان
#سه_شنبه_ی بیقرارم
که مرا #شاعر کرد
دلباخته و #مجنونت شدم

#بانوئ_من
توهنوزاتفاق نیفتاده بودی #عاشقت شدم
تواتفاق افتادی ومن باز #عاشقت شدم
در #لابلائ_بی_نبضی_های_قلبم
در #کمائ_شعر_هایم ودر #بیکسئ_متروکم
ودر #سطر_سطر_لحظه_هائ_تبدارم
سرودمت!
که #حنجره_ام_همرنگ_صدائ_توشد.
آنچنان #بئ_پروا_نوشتم_ات
که گویئ #هیچ_شعرئ_اندازه_تنت نبود
هیچ #وقت....هیچ #جا....درهیچ #زمانئ!!!

#بانوئ_من
در #لابلائ_خاطراتم آنقدرپیش بردمت
آنقدرنوشتمت که #دستهایم
#بوئ_چشمهایت راگرفت.......
و #قلمم_خیس_ازنگاه توشد.......
آنقدر #محکومت کردم به ماندن #در_خیالم
که گویی #هزار_سال است تودر #منئ.چونان
که بئ تو #مرده باشم....ومن هنوز #بی_خبرم
شبئ آنقدرتوشدم..آنقدر #ترا_پوشیدم که
#هموزن_آغوشت شدم.......!!!!
گیر کرده ام #درتو..جرات من شدن ندارم!
شبئ درقاب #شعرهایم آنقدرتوشدم که
گویی تورا #آبستن_ام.......
چونان که #خون_در_رگانم نیست وتو #تکرارمن...و..من #تکرارتوشدم.

#بانوئ_من
من سرودم وسرودم وازتوسرودم
آنقدرازتوسرودم که #پیربافته خسته شد
و #امامزاده_محمد_ابراهیم طردم کرد
درختان #بانیان به من گفتند؛یاترافراموش کنم.ویااز #کندوله بروم
اما من نفرین #پیریافته وتحقیر #کندوله_ایها رابه جان خریدم وماندم
تورافراموش نکردم وسرزمینم راترک نکردم
وعشق توراجزبه #افسون_شعرآرام نکردم

#بانوی_من
عشقت به من آموخت درمرقد #پیریافته
#بئ_اشک_گریه کنم وساعتها
در #کوچه_باغهاو #گندمزاران #پشت_پریان
پرسه بزنم...کنارصخره های کوه #زران
فریادبکشم‌...بالحجه #گلهای_واژگون آواز
بخوانم...وطنین گامهای #مهربانت رادر
آوازشورانگیز #پرندگان ...ازصدای محزون
نئ لبکهای #چوپانان..وازارتعاش
#پرچین_باغهاحس کنم

#بانوئ_من
#عشقت به من آموخت
#پیراهن شعرهایم راعوض کنم
#کندوله راچونان #زنئ بشناسم
#زیبا و #قدبلند و #بئ_وفا
که هرصبح خودرا #آرایش میکند
#طلاهایش رابه خودمئ اویزد
زیباترین #جامه_هایش را به تن مئ کند
وبرسینه اش #عطرمی پاشد
تابه دیدار #معشوقه_اش بشتابد

#بانوئ_من
#عشقت به من آموخت
#پرواز رایادبگیرم
ومثل #کبوترئ گریخته از
#خواب_درختان_دشتان
تمام وسعت #کندوله_پریان_وشریف_آباد
را #پرواز کنم و آنچنان #پنهانئ_ترین
#رویاهایم را ازحنجره ئ #پیربافته
فریادبکشم تا #سینه_ام فروبریزد

#بانوئ_من
#عشقت پناه بردن به #خانه_های
#بئ_نام ، به خرابه هائ #گمنام و
#برهوت_دره_های دورافتاده رابه من آموخت.......
#عشقت مرابه خلسه ئ شروع #آفرینش_جهان_هستی
وابتدائ #خلقت_آدم
و به آغاز #زمین بردو فهمیدم چقدر
#انسان_تنهاست.....

#بانوئ_من
به #عشق_تو #خانه ام راترک کردم
وبر #جاده_های_متروک و #ناشناخته
گام نهادم و #آواره_ئ #کوه و #بیابانها شدم
#تصویرترا درنگاه #دختران_غریبه
در #ابرهای_درهم آسمان ودرقطرات
#باران_جستجو کردم
و #رد_چهره_ئ تورادر تابلوهای نقاشی #ونگوگ
و #پژواک صدای تورا در #سوناتهای
شورانگیز #موتزارت شنیدم
و #عریانی_اندام_خوشتراش تورا درمجسمه های اساطیرئ #داوینچی
و در #الهه_هائ باستانئ #روم و #یونان
مشاهده کردم....

#بانوی_من
#عشقت به من آموخت
تا #اوج_قله_ها و عمق #دره_ها و زلالی #چشمه_سارهائ جوشیده از #کوه_زران راجستجوکنم
ونرمئ #سینه_های تورادر
#صخره_های سخت و
#پرتگاه_های #خطرناک لمس کنم

#بانوئ_من
#عشقت #جنون رابه من آموخت
شبئ در #رویا دیدم که
بادسته #گلی از #باران
و #حنجره_ائ_زخمی ازدروازه های
افسانه ای #قلعه_ئ_مروان عبورکردم
با #اعجاز دل انگیز #صدایت
#طلسم #پیرزنان_جادوگر راباطل کردم
وتو #دختر_شاه_پریان_را
#ازچنگ #دیوان_بداندیش نجات دادم

#بانوئ_من
#عشقت به من آموخت
#نشانی_های تورا
درغمسروده های #تبعید_نامه_ئ
#میرزاسبزعلی
ودرمنظومه بلند #خورشیدوخاور
باکلام شورانگیز #میرزالماسخان بجویم

#بانوئ_من
#عشقت به من آموخت
فراسوئ تمام #رنجهاو #سیل_اشکهایم
هرگز #دستهایت رالمس نخواهم کرد
هرگز شانه ام به #شانه ات نمی رسد
#عشقت به من آموخت
#عشق شاد وجود ندارد
#عشقی نیست که در گرو دردی نیست
#عشقی نیست که مایه ی رنجی نیست
#عشقی نیست که نپژمراند
ای #عشق_من ، تو نیز چنینی
#عشقی نیست که سیراب از #سرشک نباشد
#عشق شاد وجود ندارد
اما این عشق از آن #من است

#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫
آه ! یاوه زندگانی !
در بهار خنده‌هایش نوشکفته گل بمیرد
صبحگه، با آن صفای خود
یکدم افزون‌تر نپاید
آدمی تنهاست با دردی که دارد
مثل این‌که تندخیز ابری به خارستان ببارد
گریه‌ها بی‌سود مانند
بگذرد از آن زمانی و شود افسانه‌ای دلکش
کیست داند _ آن‌چنانی که بباید _ از چه رنجورند مردم
مردمان در دودِ آهِ خود شده گم


سال مرگ #نیما_یوشیج

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
پای‌آبله ز راه ِبیابان رسیده‌ام
بشمرده دانه دانه کلوخ ِ خراب ِاو
برده به‌سر به بیخ ِ گیاهان و آب ِ تلخ

در بر رخ‌ام مبند، که غم بسته بر درم
دل‌خسته‌ام به‎‌زحمت ِشب‌زنده‌داری‌ام
ویرانه‌ام ز هیبت آباد ِخواب ِتلخ

عیب‌ام مبین، که زشت و نکو دیده‌ام بسی
دیده گناه‌کردن ِشیرین ِدیگران
وز بی‌گناه دل‌شدگانی ثواب ِتلخ

در موسمی که خستگی‌ام می‌بَرَد ز جای
با من بدار حوصله، بگشای در ز حرف
امّا در آن نه ذرّه عتاب و خطاب ِتلخ

چون این شنید، بر سر ِبالین ِمن گریست
گفتا: کنون چه چاره؟ بگفتم: اگر رسد
با روزگار ِهجر و صبوری، شراب ِتلخ !

#نیما_یوشیج
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
‍ امروز مُهر مرگ بر شناسنامه‌ی آغاز کننده راهی نو در شعر فارسی نشست و #نیما_یوشیج که نقطه عطف شعر فارسی قرار گرفته بود، درحالی‌که به‌علت سرمای جانسوز یوش، مبتلا به ذات‌الریه شده بود و حتی برای معالجه به تهران رفت اما معالجات تاثیری نداد و شاعر افسانه، به جهان افسانه‌ها پیوست. نیما به‌نوعی جایگاه والای شعر فارسی را در خانواده‌ی شعر جهان، دوباره برگرداند.
نیما باورها و ریشه‌های شعری «مالارمه» که پایبند عروض و قافیه بود را در کنار نظر انقلابی «رمبو» که خواستار آزادی کامل شعر بود، قرار داد و با پیوند و هماهنگی بین آن‌ها «شعر سپید»ش را به ادبیات ایران هدیه و ذوق شعری ایرانیان را اصلاح کرد. کوشید تا ناب‌ترین معنا را به واژگان ابتدایی ببخشد و اوهام و خیال‌پردازی را در شعر فارسی به‌نهایت اوجش رساند.
[خواب در چشم ترم می‌شکند
نگران با من ایستاده سحر
صبح می‌خواهد از من
کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر‌]
نیما؛ تاثیر شگرفی بر جریان شعر ایران گذاشت و با ایجاد شعر نو راه‌های نویی را نیز برای شاعران معاصر باز کرد. در واقع با پیدایش شعر نو، بی‌شمار فضا‌ها و مضمون‌هایی که استفاده نداشتند، به ادبیات راه پیدا کردند. نوع نگاه و کاربرد نیما به شعر بر کل جریان شعر فارسی تاثیر فوق‌العاده‌ای گذاشت به شکلی که با این دید و استفاده‌ی درست، تمام اشیایی که در پیرامون یک شاعر قرار گرفته، اجازه ورود به شعر را پیدا کردند.
[شباهنگام، در آن دم که بر جا دره‌ها، چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گَرَم یادآوری یا نه، من از یادت نمی‌کاهم
تو را من چشم در راهم ...]
در سالروز مرگش نگاهی به وصیت‌نامه او داشته باشیم که در شب دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۳۵ نوشته شده: «امشب فکر می‌کردم با این گذران ِ زندگی که من داشته‌ام - بزرگی که فقیر و ذلیل می‌شود - حقیقتا جای ِ تحسّر است. فکر می‌کردم برای ِ دکتر حسین مفتاح چیزی بنویسم که وصیت‌نامه‌ی ِ من باشد؛ به این نحو که بعد از من هیچ‌کس حقّ ِ دست زدن به آثار ِ مرا ندارد. به‌جز دکتر محمّد معین، اگر چه او مخالف ِذوق ِمن باشد.
دکتر محمّد معین حق دارد در آثار ِ من کنجکاوی کند. ضمنا دکتر ابوالقاسم جنّتی عطایی و آل‌احمد با او باشند؛ به شرطی که هر دو با هم باشند. ولی هیچ‌یک از کسانی‌که به پیروی از من شعر صادر فرموده‌اند در کار نباشند. دکتر محمّد معین که مَثَل ِ صحیح ِ علم و دانش است، کاغذ پاره‌های ِ مرا بازدید کند. دکتر محمّد معین که هنوز او را ندیده‌ام مثل ِکسی است که او را دیده‌ام. اگر شرعا می‌توانم قیّم برای ِولد ِخود داشته باشم، دکتر محمّد معین قیّم است؛ ولو این‌که او شعر ِمرا دوست نداشته باشد. امّا ما در زمانی هستیم که ممکن است همه‌ی ِاین اشخاص نام‌برده از هم بدشان بیاید، و چقدر بیچاره است انسان..!»
نیما نوشت: [می‌میرم صد بار پس مرگ تنم
می‌گرید باز تنم هم تنم در کفنم
زان رو که دگر روی تو نتوانم دید
ای مهوش من، ای وطنم، ای وطنم] ارزش انسان‌ها به‌میزان احساس درد و تعهدشان در قبال دیگران است و نیما شاعری در حد والای این احساس انسانی‌ست. اشعارش به‌شدت رنگ انسانی، اجتماعی دارد. ظهور پُررنگ دغدغه‌های انسانی، اجتماعی در شعر اوست و دردها و رنج‌ها در تار و پود شعرش تنیده شده. و ما شوریدگان این شب تاریک به‌صبح او دل سپرده‌ایم!

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
‍ ‍ ‍ 💙《نادره ایام》❤️

په ری په یکه رم،ظه ریفِ مه هوش
گیان شیرینم،عه زیزم پیش که ش
شیرین دلبه ری،،،زیبا ومه حشه ری
نور زه مین و،،،،،،،،قورص وقه مری

نادره ئ ئه یام،،،،،شوخِ دل ئارام
تائامای وه لام،مِن که فتم وه دام
شیرین سه رمه س،سول طه لاطه رز
سه رفیدای پالات،،،پالا پاشنه به رز

روح بیچاره بی،،،دل ئاواره بی
وه تیخ نیگات،،،،جگه ر پاره بی
سه ره م سه رنگون،غه لطان بی وه خون
سه ره م بٙ فیدات،واچه چش که روون

شیوه ئ دلبه ریت،،ژه حه د به رشیه ن
خورشیدوه شه نی،وینه ت که س نیه ن
ئه ر وه دس باریو،،،خاک ژیرپات
مه مالوی وه چه م،،گیانم بو فیدات

تالیت بیم جیا،،،،،،طاقه تم بریا
جور کوره حه داد،،،،درونم گریا
زولفانت پُرچین،باخ بی په ر چین
گیانم ب فیدای،ئاو زولف مشکین

غه مان دای وه باد،دل که ردی ئاباد
گیانم ب فیدات،،،هه رچه باد اباد
زیبای زه رنَه دوش،عزیزترمه پوش
دودیده مه ستت،که ردنم مه دهوش

شیر و شه کری،،په ری په یکه ری
وه یک نگاهت،،،،دل یه غما به ری
وه یک نگاهت،،،دل که فته ن دامت
بیان دیوانه و،،،،ئه سیر و رامت

ماچان راگه ی عشق،راگه ی خه طه ره ن
ب چاوی ویم دیم،،،یوم البه ته ره ن
مه جنون سوختهٔ،خه م خیال بَ وم
بٙ داغ فه راق،،،ته ن ذوخال بَ وم

نور جه مالش،،،،په نجه شمشالش
ویران که رده ن دل،خه یر بایده مالش
رُخش گلباران،،،،،عه روس شاران
هاوار ئه لامان،،،،ئاما وه سه یران

شعرم دلپه سه ند،شیرین وینهٔ قه ند
یک نکته واتم،،،وه صه د خردمه ند
ئه رچیش کرملا،،،،خاره ن وه دونیا
خاریش وه یاره ن،،،،،یار بی وه فا

کرم اله امیری(ک،الف،یاس)💙

🌷🌺🌷
#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚‍♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚‍♀

#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)

#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫