کوچه باغهای شعرِ(کندوله)
134 subscribers
1.15K photos
115 videos
13 files
190 links
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور
Download Telegram
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
مرادعوت کن
به #کندوله_ئ_خیال
به #پریان_رویا
آنجاکه فقط من باشم وتوباَشئ و
خلوت دنج کوچه باغهائ #بانیان
آنجاکه هرچه دورتومی چرخم روزتمام نمی شود
ماییم ویک کوچه باغ بی پایان و
دستانی رسیده دامان #ستاره_ها...
رسیده به سرمنزل #ماه.....
چشم بگشا
که اوج شکفتن گلهای واژگون #دشت_دشتان دیدن چشمان توست
مرادعوت کن
به نوشیدن شراب ازتاکستان لبهایت
بگذارمست شوم چرخ بزنم و دورت بگردم
بگذار لحظه ای آرام بگیرم
من اسیرشب سیاه چشمان توام
#نفسم رامی‌گیرد
#قلبم تاب نمی آورداین همه #زیبایی_را
ائ ماه تابانِ #کندوله
ای لبخندنورانئ #پیریافته
ای آرام جانِ #امزاده_ابراهیم
بگذاردرخلوت دنج #خیال_تو
برای همیشه بخوابم
مرابه #پریان_رویا ببر........
مرابه #کندوله_ئ_خیال ببر..‌‌‌......

🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا
احساسئ ترین متن هائ کوتاه وبلند به فارسی وکردی وهورامئ ودلنوشته هائ زیباوبکر
#شیک_ترین_عاشقانه_هائ_ادبی

#کردی👌
وه یادم درنیه چو آو شَوه که هاتید
وه چرخ چه و خراوم کردید وچید

تیه یده خه و مرگم تا سَر نِمه وه
خَرگ نایده سَرم دیی ول که رم نید

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)

این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.
لینک کانال👇👇👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
مرادعوت کن
به #کندوله_ئ_خیال
به #پریان_رویا
آنجاکه فقط من باشم وتوباَشئ و
خلوت دنج کوچه باغهائ #بانیان
آنجاکه هرچه دورتومی چرخم روزتمام نمی شود
ماییم ویک کوچه باغ بی پایان و
دستانی رسیده دامان #ستاره_ها...
رسیده به سرمنزل #ماه.....
چشم بگشا
که اوج شکفتن گلهای واژگون #دشت_دشتان دیدن چشمان توست
مرادعوت کن
به نوشیدن شراب ازتاکستان لبهایت
بگذارمست شوم چرخ بزنم و دورت بگردم
بگذار لحظه ای آرام بگیرم
من اسیرشب سیاه چشمان توام
#نفسم رامی‌گیرد
#قلبم تاب نمی آورداین همه #زیبایی_را
ائ ماه تابانِ #کندوله
ای لبخندنورانئ #پیریافته
ای آرام جانِ #امزاده_ابراهیم
بگذاردرخلوت دنج #خیال_تو
برای همیشه بخوابم
مرابه #پریان_رویا ببر........
مرابه #کندوله_ئ_خیال ببر..‌‌‌......

🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا
احساسئ ترین متن هائ کوتاه وبلند به فارسی وکردی وهورامئ ودلنوشته هائ زیباوبکر
#شیک_ترین_عاشقانه_هائ_ادبی

#کردی👌
وه یادم درنیه چو آو شَوه که هاتید
وه چرخ چه و خراوم کردید وچید

تیه یده خه و مرگم تا سَر نِمه وه
خَرگ نایده سَرم دیی ول که رم نید

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)

این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.
لینک کانال👇👇👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
Forwarded from کوچه باغهای شعرِ(کندوله) (@ک الف یاس امیری)
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
#برگی_از_دفتر_خاطرات_ک_الف_یاس
مورخه :۱۳۸۰/۰۹/۲۹

آذر ماه است. تنها یک روز به آخرِ پاییز مانده است.تنهادر خانه گِلی مادرم در #کندوله نشسته‌ام واوغات فراغتم تابهارتداوم داردو من دارم دوجلدکتاب ازشعرهای میرزاراکه دوستئ برایم ازشهرآورده می خوانم واز پنجرهٔ اتاقم بیرون را می‌نگرم. بارانِ دو شب پیش خاک‌ها را رُفته و گردها را زدوده است. درختها و گلهای های سرخ و زردگلدان لب پنجره در میان برگ‌های سبز و خرّم، شعله می‌کشند. هوا آن‌چنان زلال و شفاف است که می‌توانم سنگ‌ریزه‌های کوهِ #پیریافته را بشمارم.
مدهوش هوای حیات‌بخشِ این آبادیم. آبادئ نیست: یکپارچه بهشت است. بدون‌شک ازبهشت هم زیباتراست
#کندوله زنان و دختران زیبا دارد؛ ولی خودش از زنان و دخترانش زیباتر است. نه فقط اردیبهشت #کندوله آبروی بهشت را می‌برد، بلکه همهٔ ماه‌هایش چنین سودایی در سر دارند. این آبادی فصل‌بندی‌های متداول سال‌ها را بر هم زده است. تقویمش با تقویم‌های دیگر فرق دارد. زمستان و تابستان نمی‌شناسد. عمر بهارش پایدار است. پاییزش نیز جز بهاری نجیب و رنگ‌پریده نیست.
آسمان #روستابه رنگ‌های گوناگون درمی‌آید: از نیلیِ سیر تا لاجوردی روشن، کبودِ شفاف و آبی کم‌رنگ. ستاره‌های این آسمان همان ستاره‌های آسمانِ دیگرند؛ ولی در این دیار، فروغ و دلبریِ دیگری دارند.
آب‌وهوای #کندوله گل می‌پرورد، سرو آزاد می‌رویاند، گردو را در کنار گیلاس می‌نشاند، یاس و نسترن را بر اندام نار و ناروَن می‌پیچد، بادامِ بن را در بهمن‌ماه به شکوفه می‌کشد و از همهٔ این‌ها بالاتر آتشِ زبانه‌کشِ ذوق را دامن می‌زند و در خاطرها شعرِ تر می‌انگیزد.
بیهوده نیست که بهترین شاعرئ نغمه‌پردازبه نام #میرزا_الماسخان از خاک دلاویز این خطه برمی‌خیزد و در میان آثارش،تا اوج قله‌های افسانه‌ای عشق با #خورشید_خاور صعود می‌کند؛ شاعری که فقط باخودش رقابت دارد و رقیبِ دیگری را به جهان شعر و ادب #کردی راه نمی‌دهند. پهلوان نامدارئ که زمین را با همهٔ پهناوری درمنظومه ئ #نادر_نامه و آسمان را با همهٔ بلندی اش دردیوان #شاهنامه_کردی فتح می‌کند.
یکی از این دیوانهارابا غزل‌های شورانگیز #هورامی خود بر سَریرِ سلطنتِ مُلک #سخن_کردئ جاگیرمیکند. #عاشقانه_هایش زبانی به‌ نرمیِ حریر و نازکی خیال دارد. با چشمی پُراشک به سراغ برگ‌های پژمرده تاریخ می‌رود. با لبی مشتاق، چهرهٔ درماندگان را می‌بوسد.وجنگهای وفتح هاودلاوری های همرزمان وسرداررشیدایران زمین #نادر_شاه_فرزند_افسانه_ائ_شمشیررابه تصویرمیکشدوگاه با لحنی به‌ مهربانی بوسهٔ مادر، احوال یتیمان ودرماندگان را می‌پرسد، برای آزادیِ دربندان می‌کوشد. به زمین و دردمندانِ روی زمین وفادار می‌ماند و در طریق تسکینِ آلام ستمدیدگان آن‌چنان سرگرم می‌شود که کمتر می‌تواند گریزی بزند و از مردم زمانه خودواین دنیا تاهست جدا شود... .
و، بی‌پرواباواژه های شیرین وبدیع #هورامئ بال‌وپر می‌گیرد، با شَهپَر نیرومنداشعارش قله‌های مه‌گرفته و ستاره‌های دوردست سرزمینها را پشت سر می‌گذارد، به اوج فلک می‌رسد و تازیانهٔ طعن و طنز را بر سرِ هرچه که پست و کوچک و تنگ و حقیر است، فرود می‌آورد. با مدعیان ظاهرپرست می‌ستیزد، پرده‌های ریب‌وریا را می‌درد، پشمینه‌های آلوده را به آتش می‌کشد و آنگاه با آهنگی دلنشین و فاخر نوای فرح‌بخشِ عشق رادردیوان #خسرو_شیرین سر می‌دهد و درهای تاریخ را می‌گشاید......

#کرم_اله_امیری_ک_الف_یاس
تحریرمجددمورخه۱۳۹۸/۰۹/۲۹

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛