کوچه باغهای شعرِ(کندوله)
134 subscribers
1.15K photos
115 videos
13 files
190 links
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور
Download Telegram
#محبوبم

این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله

این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ

#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.

سبحان الله از این همه زیبایی!

این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من

این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.

این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.

نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند

تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.

فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.

#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.

#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!

در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
دلتنگی ؛
واژه‌ ای بی معنایست ...
وقتي تو ...
در تمام لحظه‌هايم نفس می‌كشی...
و از #دور_دور_دور به من نزديكی ...
هيچ كس مثل من...
تو را با خود ندارد ...!!!

تمامت را
به ديواني در #افسانه
پيوند زده ام
تو را در #سينه_ام گرم خواهم زيست
ای همیشه جارئ
در چشمهاي باراني ام...
توشور بارور #شعرهایم شده ای

این روزها
پرم از؛ لحظه‌هایی که
عاشقشان بودم
صدایم پراز #دوستت_دارم
#دوستت_دارم
شعرهایم پراز #کندوله
پراز #شریف_آباد
پراز #پریان

ازچشمهایم #کوه_زران اوج می گیرد
هزار #پیریافته #عشق ازقلبم می ترواد

ازلبانم #هزار_بانیان_گل می روید
بردستانم #خورشیدتکیه می کند
وازشعرهایم #امامزاده_ابراهیم
به #معراج می رود

واینگونه است که به #عشق_تو.
ازچشمهای من
صبحها، #هزار_خورشیدطلوع میکنند،،
درشعرهای من
شاخه های خشک،
جوانه میزنند،،
ابرهای پیر، بارور میشوند ،،
ونهال عشق
از دل #تاکستانهای_سرخ_انگور،
#دوستتدارم را
به بار می نشیند !....

و من
به شکرانه ی بارانِ نگاهت
#سجده_ی_عشق
بجا می آورم ........!

#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا
احساسئ ترین متن هائ کوتاه وبلند به فارسی وکردی وهورامئ ودلنوشته هائ زیباوبکر
#شیک_ترین_عاشقانه_هائ_ادبی

#کندوله_جان

گل می کندبه جانم
اندوه .......بانیانت
ازکوچه ..باغ پریان
تااین دل........ویرانه

ترسم که این دیوانه
درحسرتت..... بمیرد
وقتی...... نباشدازتو
پیریافته ای... نشانه

#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)

این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.
لینک کانال👇👇👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
آه،
#کودکی
وآن فاصله‌های کوتاه.

وقتی‌که من بچه بودم،
عشق زنی بود
که بوی #کندوله می‌داد،
عشق #پدر_بزرگ بودکه
نفسهایش آغشته به بوئ سیگاربود
#عشق اشک‌های درشت
#مادر_بزرگ بودکه
از شیارگونه هایش
به رودخانه ئ #بانیان می‌ریخت.

وقتی‌که من بچه بودم،
باغهای #دشت_دشتان
بیشتر #سبز بودند،
و #پیریافته شب‌ها
درسکوتی عارفانه آواز می‌خواند
وچنان مارا #دعامیکرد
که قلبهامان پراز #نور میشد

وقتی‌که من بچه بودم،
آبتنی #لذت فرحبخشی
دربرکه های کوچک
#رودخانه_بانیان بود
و #شورکودکانه ازستیغ سرافراز
#کوه_زران شروع میشد
تاتخته سنگهای ضمخت
حاشیه ی باغات #عالی_دره
امتدادمیافت......

وقتی‌که من بچه بودم،
می‌شد ببینی
#امامزاده_ابراهیم‌ با #پیرپیریافته
زین سوی کندوله تاآن سوی پریان
عارفانه قدم میزنندومی خندند..

وقتی‌که من بچه بودم،
#کندوله زیباتر بود.
#عثماندره سرسبزتربود
گلهائ واژگون #پریان
سرخ تربودندهمه #جانداران
وهمه #مردم #عاشق_تربودند

وقتی‌که من بچه بودم،
ازلب هر #پنجره‌‌
هزار لبخندعاشقانه #شکوفامیشد
وقتی‌که من بچه بودم،
این همه #مردم نبودند.

وقتی‌‎که من بچه بودم،
غم بود،شادی بود
همه بودند.....

آه ای #کودکی
ای فاصله های #کوتاه زندگی
#کجایید......!!!! #کجا........؟؟؟؟

🍃🌺🍃

#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚

#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫
وقتی که صاعقه می‌زد
در #دشت_دشتان
و داغ در بغل سنگهای #کوه_زران می‌شکفت
ما سنگ #انگور و #آلوو #گردو را
بر سينه مي‌زديم.

وقتی که خواب #پیریافته آشفت
و باغ #بانیان
از وحشت هجوم خزان پژمرد
ما #اهالئ رنگ پریده ی #کندوله
با "مرگ ها و زنده باد هاي"ِ گره كرده
درمشت‌هايمان
در باغ‌های زرد توهم
بيدار خواب، پرسه می‌زدیم.

وقتی ستاره درآسمان #پریان می‌سوخت
بر بام ها به هياهو برآمديم
تا درسكوت ِ چهرۀ اندوهناك #امامزاده_ابراهیم_ع
دنبال حس گم شده امان باشيم.

اما دريغ
ما مرده‌ايم و ديگر
ديري است #سردار_پیرولی_سلطان
در يك جزيرۀ متروك و دور دست
درقعرگور ، هي بي‌بهانه اشك مي ريزد
#کندوله را ببين كه غريبانه
در غتلگاه #امیر_کل ذبح شد

دير است
بسيار دير
پنجاه و چند سال
هي نق زديم و سروديم:

" اي مرگ پادشاه تمامي خواب ها
#پیرولی_سلطان
تا كي در انتظار تو در #دشت_دشتان
درباغ #احتضار
دل خوش كنیم به تلخ فريب سراب ها"

#کرم_اله_امیری

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃
🌸🍃

🌴🌻《کنوله کهن سال》🌻🌴

🌷باخان کنوله .......گردکهن ساله ن
💚میوه ش مرغوب و ئاوش زلاله ن

🌷هرجه ئاو روژه.....دونیابئ ایجاد
💚وش بئ پریان و..باخ شریف ئاباد

🌷دره ئ بانیان..........زیباو رنگارنگ
❤️شکوه زران...نقش کردن وه سنگ

🌷ئاتشگائ نوربخش....جواهیردانه
💚وه عهدشاهان............دارونیشانه

🌷پیرافته نازار......چون کعبه یاران
💚جاگه ئ اعتکاف.شه وزنده داران

🌷پریان بی پروا....ئاشوب انگیزه ن
💚شائ شمشادقامت.قیامت خیزه ن

🌷جه دره وزمان.......تاتونه سویران
💚دشت شقایق...دل کرده ن حیران

🌷هانافرئاوش..........صاف و گواران
💚سینه سنگ سخت...قنات شکاوان

🌷ویم وسته ن نَسای.باخان نیرومر
💚بلکه م ساکن بو....دله ئ داخ پرور

🌷بره دیاتم...........لوء لوء مرجانه ن
💚باخش قدمگائ.....پای محبوبانه ن

🌷کنوله.کرملابسته ئ مهر و وفاته ن
💚ئرچیش که دایم..کشته ی جفاته ن

کرم اله امیری(ک الف یاس)👌🌴👌
مورخه۱۳۹۷/۱۱/۲۴چهارشنبه👏💙👏

کندوله جان

اگر هرگز در آغوش #بانیانت نبودم
هرگز درچمنزاران #پشت_پریافته
نرقصیده بودم
هرگز عطرگلهای واژگون #دشت_دشتانت
را نفس نکشیده بودم
شاید می‌شد که فراموشت کنم

اگر هرگز دست #پیریافته
را نگرفته بودم
این همه نزدیک #امامزاده_ابراهیم
نبودم
هرگز این همه نخواسته بودم
شاید می‌شد که فرموشت کنم

اگر این همه مشتاق نبودم
که بدانم شب‌ها #پریانت چقدرزیبامی شود
یاوقتی تاکستانهایت ازخواب زمستانی
بیدار که می‌شوندبه آنها چه می‌گویی
که چنین مستانه بارورمی شوند
وآیاشکوفه های درختان گیلاست
به عشق تو
از ته دل می‌خندند یا نه.......

اگر این جادو
این پریشانی
این آرزو
می‌شد که متوقف شود

اگر می‌شد بپرسم این سوال را
که دارم برای پرسیدنش جان می‌دهم
اگر می‌شد
که خوابت را نبینم
شاید شایدمی‌شد که فراموشت کنم

ک الف یاس
🍃🌸🍃
🌼🍃
🍃
❤️کنوله❤️
🥀🌻《ئه ئ سرزمینم》🌻🥀

🌷کنوله ئ نازار.ئه ئ سرزه مینم
💚مایه ئ نیشات و...پاکئ ئایینم

🌷پیرافته ت عزیز.نوردودیده م
💚مایهءسربرزئ قامت خمیده م

🌷ژه ن وپیاوت...گران سنگه نئ
💚کوروکناچیت شوخ وشنگه نئ

🌷باخت پربه ر.وخاکت زرباره ن
💚نظر کرده ئ..... پروه ردگاره ن

🌷وینه ئ پریانت.وه جیهان نیه ن
💚ساراوکش وکوش..گل ئارا بیه ن

🌷بانیان سرسوز.وش رنگ‌ و بوه ن
💚دشتان حسرتمند..دیدارئ توه ن

🌷لولا پیچ ورده ن.چون زلف یاران
💚پیچیان وه داران........دره چناران

🌷هانافر ئاوش.......شفا و مرحمه ن
💚زولالترجه ئاو.چشمه ئ زمزمه ن

🌷دل شتابشه ن چون هرده جاران
💚پئ عزم گردش...سیران کوه زران

🌷بوئ عطروعبیر..........گولان به ریز
💚معطرکرده ن........باخان سرکاریز

🌷بائ شمال وه جخت.وه بانیانه و
💚شوروسته ن وه سرپیر وجوانه و

🌷کنوله وپریان...روتبه ش برتره ن
💚وه جمع خاسان.ساحیب هنره ن

🌷شعرکرملا.......ئه رچئ گوهره ن
💚کنوله وش و......پریان وشتره ن

کرم اله امیری(ک الف یاس)

‍ به تو نگاه کردم...
به جزئیات کوهستانهایت...
به قدکشیدن تاکهادرباغ #بانیان
به صدای مرموز بادهای پیچیده
در #کوه_زران...
به نفس های #پیریافته...
که #کندوله را مه آلود کرده بود...
به قطره‌های باران ...
که برسطح لغزان
#برگها می‌لغزیدند...
و در #رود_شاجو گم می‌شدند...
آرزو کردم...
کاش #گلئ در #دشت_دشتان
زاده شده بودم...
اما نه...
من " #مسحور_زیباییهای_تو " زاده شدم...
نوزده...
هجده...
هفده...
نه دیگر نمی‌توانستم...
دلم را جمع کردم...
نزدیک شدم...
و در گوش #امامزاده_ابراهیم فریاد زدم ...
می‌توانم #دلباخته باشم؟
مئ توانم #عاشق باشم؟
و ناگهان #نازپرئ به مهرنگاهم کرد...
همین برایم کافی بود...

🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا
احساسئ ترین متن هائ کوتاه وبلند به فارسی وکردی وهورامئ ودلنوشته هائ زیباوبکر

#اینها.....
#شعر_نیست_که_مئ_گویم...
#پاره_هائ_قلبم_است_که_بروی
#صفحات_سفید_کاغذ_مئ_پاشم....
#به_عشق_تو....
#به_عشق_کندوله....
#و_به_عشق_نازپرئ........‌
#شعرئ_سرودم........
#کاغذم_آتش_گرفت..‌‌.....

#ک_الف_یاس

#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
درکانال ادبئ
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
لینک کانال👇👇👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
🍃🌸🍃
🌼🍃
🍃
❤️کنوله❤️
🥀🌻《ئه ئ سرزمینم》🌻🥀

🌷کنوله ئ نازار.ئه ئ سرزه مینم
💚مایه ئ نیشات و...پاکئ ئایینم

🌷پیرافته ت عزیز.نوردودیده م
💚مایهءسربرزئ قامت خمیده م

🌷ژه ن وپیاوت...گران سنگه نئ
💚کوروکناچیت شوخ وشنگه نئ

🌷باخت پربه ر.وخاکت زرباره ن
💚نظر کرده ئ..... پروه ردگاره ن

🌷وینه ئ پریانت.وه جیهان نیه ن
💚ساراوکش وکوش..گل ئارا بیه ن

🌷بانیان سرسوز.وش رنگ‌ و بوه ن
💚دشتان حسرتمند..دیدارئ توه ن

🌷لولا پیچ ورده ن.چون زلف یاران
💚پیچیان وه داران........دره چناران

🌷هانافر ئاوش.......شفا و مرحمه ن
💚زولالترجه ئاو.چشمه ئ زمزمه ن

🌷دل شتابشه ن چون هرده جاران
💚پئ عزم گردش...سیران کوه زران

🌷بوئ عطروعبیر..........گولان به ریز
💚معطرکرده ن........باخان سرکاریز

🌷بائ شمال وه جخت.وه بانیانه و
💚شوروسته ن وه سرپیر وجوانه و

🌷کنوله وپریان...روتبه ش برتره ن
💚وه جمع خاسان.ساحیب هنره ن

🌷شعرکرملا.......ئه رچئ گوهره ن
💚کنوله وش و......پریان وشتره ن

کرم اله امیری(ک الف یاس)

‍ به تو نگاه کردم...
به جزئیات کوهستانهایت...
به قدکشیدن تاکهادرباغ #بانیان
به صدای مرموز بادهای پیچیده
در #کوه_زران...
به نفس های #پیریافته...
که #کندوله را مه آلود کرده بود...
به قطره‌های باران ...
که برسطح لغزان
#برگها می‌لغزیدند...
و در #رود_شاجو گم می‌شدند...
آرزو کردم...
کاش #گلئ در #دشت_دشتان
زاده شده بودم...
اما نه...
من " #مسحور_زیباییهای_تو " زاده شدم...
نوزده...
هجده...
هفده...
نه دیگر نمی‌توانستم...
دلم را جمع کردم...
نزدیک شدم...
و در گوش #امامزاده_ابراهیم فریاد زدم ...
می‌توانم #دلباخته باشم؟
مئ توانم #عاشق باشم؟
و ناگهان #نازپرئ به مهرنگاهم کرد...
همین برایم کافی بود...

🍃🌺🍃
#باور_کن_مرا
احساسئ ترین متن هائ کوتاه وبلند به فارسی وکردی وهورامئ ودلنوشته هائ زیباوبکر

#اینها.....
#شعر_نیست_که_مئ_گویم...
#پاره_هائ_قلبم_است_که_بروی
#صفحات_سفید_کاغذ_مئ_پاشم....
#به_عشق_تو....
#به_عشق_کندوله....
#و_به_عشق_نازپرئ........‌
#شعرئ_سرودم........
#کاغذم_آتش_گرفت..‌‌.....

#ک_الف_یاس

#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
درکانال ادبئ
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
لینک کانال👇👇👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
#محبوبم

و هزار بار
در امتداداین راه منتهئ به
#چشمه_درویشعلی
بوی تورا حس کرده ام!!!!
و هزار بار
چشمهایم گریسته است،این #عشق را
واین #انتظار را!!!!

و هزار بار گوشهایم پرشده
از پچ پچ #دخترکان_مشک_بر_دوش!!

من با عاشقانت
هزار بار شکسته ام!!!
و هزار بار عاشقانت مرا!!!

کوچه به کوچه ئ #کندوله!!!
اسم تورا را از #پیریافته پرسیده ام!!!
نشانئ تورااز #امامزاده_ابراهیم جویاشده ام
ومن تورا شنیده ام!!
هربامداد از زبان تاکستانهائ #پریان!!!
هرشامگاه از زبان درختان #بانیان
وهرلحظه از آواز پرستوهای عاشق برفراز #کوه_زران

چه جاذبه ای دارد این نام تو!!!
و هزار بار شکست خوردنم از شب!!
و هزار بار پیر شدن
و هزار بار رنجور شدن!!!
و هزار بار در #خانه_باغ شبزده ئ #باغ_نیرومر
به خود امدن!!!

من....ساده باتو نزیسته ام!!!
که ساده بگویم دردم را!!!!
شاید تو ساده باورت نشود
اما''.........
من هنوز هم ساکن #کوچه_باغهای_شبزده_ئ #کندوله_ام!!!!

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
#محبوبم

پس ازمن شاعرئ آید
ازمن دلسوخته تر
ازمن شاعرتر
وآتشی راکه من در #کندوله افروخته ام
راشعله ورتر خواهدکرد...‌

پس ازمن شاعرئ آید
که خاک ریزدبرقاعده ئ شب
و #کوه_زران را باشکوه تر
خواهد #سرود....
#یالهائ_بلند_بانیان را
#سرسبزتر نقش زند


پس ازمن شاعرئ آید
که آسمان آبئ #کندوله رابرای نگاه
خواهدخواست...
وسکوت روحانئ #پیریافته را
برائ گفتن وازتو #سرودن.....

پس ازمن شاعری آید
که زندگی رابرای هرنفس تازه شدن
خواهدسرود...
پرنده ای خواهدخواست تاتکرارملال آور
#آسمان کندوله راشیاربزند

پیریافته رابرای
حرمان دادخواهی #امامزاده_ابراهیم
خواهدخواست
و
#مرا برای از #نازپری_سرودن........
🍃
🌸🍃

🌴🌻《کنوله کهن سال》🌻🌴

🌷باخان کنوله .......گردکهن ساله ن
💚میوه ش مرغوب و ئاوش زلاله ن

🌷هرجه ئاو روژه.....دونیابئ ایجاد
💚وش بئ پریان و..باخ شریف ئاباد

🌷دره ئ بانیان..........زیباو رنگارنگ
❤️شکوه زران...نقش کردن وه سنگ

🌷ئاتشگائ نوربخش....جواهیردانه
💚وه عهدشاهان............دارونیشانه

🌷پیرافته نازار......چون کعبه یاران
💚جاگه ئ اعتکاف.شه وزنده داران

🌷پریان بی پروا....ئاشوب انگیزه ن
💚شائ شمشادقامت.قیامت خیزه ن

🌷جه دره وزمان.......تاتونه سویران
💚دشت شقایق...دل کرده ن حیران

🌷هانافرئاوش..........صاف و گواران
💚سینه سنگ سخت...قنات شکاوان

🌷ویم وسته ن نَسای.باخان نیرومر
💚بلکه م ساکن بو....دله ئ داخ پرور

🌷بره دیاتم...........لوء لوء مرجانه ن
💚باخش قدمگائ.....پای محبوبانه ن

🌷کنوله.کرملابسته ئ مهر و وفاته ن
💚ئرچیش که دایم..کشته ی جفاته ن

کرم اله امیری(ک الف یاس)👌🌴👌

🌺کندوله جان🌺

اگر هرگز در آغوش #بانیانت نبودم
هرگز درچمنزاران #پشت_پریافته
نرقصیده بودم
هرگز عطرگلهای واژگون #دشت_دشتانت
را نفس نکشیده بودم
شاید می‌شد که فراموشت کنم

اگر هرگز دست #پیریافته
را نگرفته بودم
این همه نزدیک #امامزاده_ابراهیم
نبودم
هرگز این همه نخواسته بودم
شاید می‌شد که فرموشت کنم

اگر این همه مشتاق نبودم
که بدانم شب‌ها #پریانت چقدرزیبامی شود
یاوقتی تاکستانهایت ازخواب زمستانی
بیدار که می‌شوندبه آنها چه می‌گویی
که چنین مستانه بارورمی شوند
وآیاشکوفه های درختان گیلاست
به عشق تو
از ته دل می‌خندند یا نه.......

اگر این جادو
این پریشانی
این آرزو
می‌شد که متوقف شود

اگر می‌شد بپرسم این سوال را
که دارم برای پرسیدنش جان می‌دهم
اگر می‌شد
که خوابت را نبینم
شاید شایدمی‌شد که فراموشت کنم

کرم اله امیری ک الف یاس