This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴جشن باستانی سده، «چله کوچک»، کهن یادگار نیاکانمان گرامی و فرخنده باد
🔸جشن سده به روایتی روز کشف آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) است و همچنین به روایتی دیگر، روز دستگیری و به بند کشیده شدن ضحاک، بدست شاهنشاه فریدون با کمک کاوه آهنگر است.
ویدئو: گرامیداشت جشن سده در یزد
۱۰ بهمن
از کانال
#فرهنگ_ایرانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔸جشن سده به روایتی روز کشف آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) است و همچنین به روایتی دیگر، روز دستگیری و به بند کشیده شدن ضحاک، بدست شاهنشاه فریدون با کمک کاوه آهنگر است.
ویدئو: گرامیداشت جشن سده در یزد
۱۰ بهمن
از کانال
#فرهنگ_ایرانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔴چکیدهای از سخنان استاد #میرجلالالدین_کزازی درباره #ولنتاین و #سپندارمذگان🙏🙏❤️
🔸براستی مایهی دریغ و اندوه من است که ما ایرانیان که یکی از دیرینهترین و باشکوهترین فرهنگهای جهان را داریم و بدان مینازیم، به جشنها و دیگر هنجارهای فرهنگی بیگانگان روی بیاوریم .
گاهی کسانی و خانوادههایی را میبینم که یکسره بیگانه با فرهنگ نیاکانی، خاماندیشانه جشن سپندارمذگان را با ولنتاین میسنجند . بی هیچ گمانی آنها خرد باختگانی هستند که کیستی و چیستی خود را فراموش کردهاند.
اگر میخواهیم زنان ایرانی را در جشنی گرامی بداریم، سزاوار و برازنده است که از جشن سپندارمذگان بهره ببریم که آیینهای آن یکسره ایرانی است و با منش و فرهنگ ما سازگار است .
اگر جهانیان اندکی دربارهی جشن سپندارمذگان ما میدانستند، هرگز به ولنتاین دل خوش نمیکردند و سپندارمذگان، جشن جهانی بزرگداشت زن میشد .
در میان فرهنگهایی که من میشناسم، جشنی همپایهی سپندارمذگان پدید نیامده است و هیچ یک از آنها به اندازهی فرهنگ ایران، زنان را گرامی نمیدارد .
.
در فرهنگ بشکوه ایرانی، زن بانو نامیده میشود. بان ریختی دیگر از بام است که همچنان در بامداد داریم به چمار یا معنی روشنایی و فروغ . ایرانیان بدان روی زن را بانو نامیدهاند که او را چراغ و روشنایی سرای خود میدانستهاند و میدانند .
به دنیا بس همین یک افتخارم
که یک ایرانی والا تبارم .
#فرهنگ_ایرانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔸براستی مایهی دریغ و اندوه من است که ما ایرانیان که یکی از دیرینهترین و باشکوهترین فرهنگهای جهان را داریم و بدان مینازیم، به جشنها و دیگر هنجارهای فرهنگی بیگانگان روی بیاوریم .
گاهی کسانی و خانوادههایی را میبینم که یکسره بیگانه با فرهنگ نیاکانی، خاماندیشانه جشن سپندارمذگان را با ولنتاین میسنجند . بی هیچ گمانی آنها خرد باختگانی هستند که کیستی و چیستی خود را فراموش کردهاند.
اگر میخواهیم زنان ایرانی را در جشنی گرامی بداریم، سزاوار و برازنده است که از جشن سپندارمذگان بهره ببریم که آیینهای آن یکسره ایرانی است و با منش و فرهنگ ما سازگار است .
اگر جهانیان اندکی دربارهی جشن سپندارمذگان ما میدانستند، هرگز به ولنتاین دل خوش نمیکردند و سپندارمذگان، جشن جهانی بزرگداشت زن میشد .
در میان فرهنگهایی که من میشناسم، جشنی همپایهی سپندارمذگان پدید نیامده است و هیچ یک از آنها به اندازهی فرهنگ ایران، زنان را گرامی نمیدارد .
.
در فرهنگ بشکوه ایرانی، زن بانو نامیده میشود. بان ریختی دیگر از بام است که همچنان در بامداد داریم به چمار یا معنی روشنایی و فروغ . ایرانیان بدان روی زن را بانو نامیدهاند که او را چراغ و روشنایی سرای خود میدانستهاند و میدانند .
به دنیا بس همین یک افتخارم
که یک ایرانی والا تبارم .
#فرهنگ_ایرانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from تاریخ و فرهنگ بلوچستان
نوروز در بلوچستان بر اساس اسناد تاریخی
🔰بخش اول
🔴دامداران حاشیهٔ تفتان تا حدود ۶۰ سال پیش، جشنی بهنام «پنجم نوروز» داشتند. پنجم در گاهشماریهای بلوچستان به فروردین گفته میشود. در این مراسم خوراکی بهنام «مالیدَگ» میپختند. این خوراک، ترکیبی از نان و روغن است. پس از این جشن، دامداران بلوچ از محصول سال نو، به ذخیرهٔ روغن میپرداختند. (سلطانی، ۱۳۸۳: ص ۱۵۰).
🟠از انواع دیگر جشنها در بلوچستان، جشن بهارگاه یا جشن بهارچرانی است که در ایام نوروز و از روز اول بهار شروع میشود و تا ۱۳ فروردین ادامه مییابد (بزرگ زاده، ۱۳۹۲: ص ۷۰).
🟡بلوچان را رسمی است کهن و دیرین و آن افروختن آتش است توسط اقوام و بستگان افراد در گذشته، در شامگاه نوروز…، وی که خود از نزدیک شاهد مراسمها بوده است مینویسد:
در سال ۱۳۵۶ در آبادی درآهو در ناحیهٔ دگمان شهرستان ایرانشهر در میان طایفهٔ «شهلی بر»، شاهد چنین مراسمی بودهام (گروسی، ۱۳۷۹: ص ۸۹).
🟢این مراسم با شعر « پس از نوروز سلطانی / چهل کنده بسوزانی» در بلوچستان بیارتباط نیست. به گفته سیما سلطانی، او این شعر را از دهان پیران و گاهی جوانان بلوچ شنیده است. (سلطانی، ۱۳۸۳: ص ۱۴۹).
🔵محمدسعید جانبالهی در مقاله «ستارهشناسی و گاهشماری عشایر بلوچ و طوایف سیستان» درباره نوروز و سالنو در گاهشماری مردم بلوچ اطلاعاتی میدهد:
در گاهشماری بلوچها که بر اساس ستارهشناسی است، ستارهای بهنام ستاره آچشی در روز اول اسفندماه یا پس از روز هفتم اسفند به زیر زمین رفته و آنرا گرم میکنند و به تدریج حرارت این ستاره زمین را داغ میکند و هوا گرم میشود. ستاره آچشی که به معنی ستاره آتشین است، نشانهای از سالنو و نوروز و فرا رسیدن بهار برای مردم بلوچ است.
مردم مناطق تمین، لولوکدان، رسولآباد و مورپیش از سرحد بلوچستان و ایرانشهر از مکران در تقویم خورشیدی خود به ماه فروردین، نوروز میگویند. همچنین در گاهشماری ایرانشهر به مهرماه، مهرجان گفته میشود.
کشاورزان بلوچ از زمان خوشه کردن نخل تا پایان فصل برداشت محصول از یک تقویم مخصوص برای کشاورزی استفاده میکنند. این تقویم با نوروز همگانی آغاز میشود و با هیوار، مُکبَند، کَندیوار، نِشانه، مُکسُند، مُکبُر، نامَن، آیهرَهت ادامه دارد. دو روز پس از آیهرهت، مانتِن چله (چله مادر) و چوکین چله (چله پسر) فرا میرسند. ۲۵ روز پس از آن، نوروز سلطانی است که سال با آن به پایان میرسد و پس از ۲۵ روز، نوروز همگانی و سال نو فرامیرسد و در آن درخت نخل خوشه میکند.
#تاریخ
#پس_از_اسلام
#فرهنگ_و_رسوم
@balochs_history
🔰بخش اول
🔴دامداران حاشیهٔ تفتان تا حدود ۶۰ سال پیش، جشنی بهنام «پنجم نوروز» داشتند. پنجم در گاهشماریهای بلوچستان به فروردین گفته میشود. در این مراسم خوراکی بهنام «مالیدَگ» میپختند. این خوراک، ترکیبی از نان و روغن است. پس از این جشن، دامداران بلوچ از محصول سال نو، به ذخیرهٔ روغن میپرداختند. (سلطانی، ۱۳۸۳: ص ۱۵۰).
🟠از انواع دیگر جشنها در بلوچستان، جشن بهارگاه یا جشن بهارچرانی است که در ایام نوروز و از روز اول بهار شروع میشود و تا ۱۳ فروردین ادامه مییابد (بزرگ زاده، ۱۳۹۲: ص ۷۰).
🟡بلوچان را رسمی است کهن و دیرین و آن افروختن آتش است توسط اقوام و بستگان افراد در گذشته، در شامگاه نوروز…، وی که خود از نزدیک شاهد مراسمها بوده است مینویسد:
در سال ۱۳۵۶ در آبادی درآهو در ناحیهٔ دگمان شهرستان ایرانشهر در میان طایفهٔ «شهلی بر»، شاهد چنین مراسمی بودهام (گروسی، ۱۳۷۹: ص ۸۹).
🟢این مراسم با شعر « پس از نوروز سلطانی / چهل کنده بسوزانی» در بلوچستان بیارتباط نیست. به گفته سیما سلطانی، او این شعر را از دهان پیران و گاهی جوانان بلوچ شنیده است. (سلطانی، ۱۳۸۳: ص ۱۴۹).
🔵محمدسعید جانبالهی در مقاله «ستارهشناسی و گاهشماری عشایر بلوچ و طوایف سیستان» درباره نوروز و سالنو در گاهشماری مردم بلوچ اطلاعاتی میدهد:
در گاهشماری بلوچها که بر اساس ستارهشناسی است، ستارهای بهنام ستاره آچشی در روز اول اسفندماه یا پس از روز هفتم اسفند به زیر زمین رفته و آنرا گرم میکنند و به تدریج حرارت این ستاره زمین را داغ میکند و هوا گرم میشود. ستاره آچشی که به معنی ستاره آتشین است، نشانهای از سالنو و نوروز و فرا رسیدن بهار برای مردم بلوچ است.
مردم مناطق تمین، لولوکدان، رسولآباد و مورپیش از سرحد بلوچستان و ایرانشهر از مکران در تقویم خورشیدی خود به ماه فروردین، نوروز میگویند. همچنین در گاهشماری ایرانشهر به مهرماه، مهرجان گفته میشود.
کشاورزان بلوچ از زمان خوشه کردن نخل تا پایان فصل برداشت محصول از یک تقویم مخصوص برای کشاورزی استفاده میکنند. این تقویم با نوروز همگانی آغاز میشود و با هیوار، مُکبَند، کَندیوار، نِشانه، مُکسُند، مُکبُر، نامَن، آیهرَهت ادامه دارد. دو روز پس از آیهرهت، مانتِن چله (چله مادر) و چوکین چله (چله پسر) فرا میرسند. ۲۵ روز پس از آن، نوروز سلطانی است که سال با آن به پایان میرسد و پس از ۲۵ روز، نوروز همگانی و سال نو فرامیرسد و در آن درخت نخل خوشه میکند.
#تاریخ
#پس_از_اسلام
#فرهنگ_و_رسوم
@balochs_history
Forwarded from تاریخ و فرهنگ بلوچستان
نوروز در بلوچستان بر اساس اسناد تاریخی
🔰بخش دوم
🟣به گفته «عطامحمد شریف»، تاریخدان و محقق بلوچ: در زمانهای بسیار قدیم [در بلوچستان]، حکمرانان دو بار در سال ماليات را جمعآوری میكردند كه یکی از اين ايام نوروز بوده است.
🟤در دورهٔ غزنویان حاکم مکران، شاه بوالعسکر از دودمان معدانیان و حاکم قصدار (شرق بلوچستان) به همراه سایر حکام تابع غزنویان با هدایای فراوان و گرانبهایی به مناسبت جشن مهرگان در دربار غزنویان حضور یافتند. (تاریخ بیهقی، ۱۳۷۶: ص ۴۳۴)
عیسی شاه مکران در نامه خود که توسط بزرگان و ریشسفیدان بلوچ و قاضی مکران به درگاه محمود غزنوی فرستاده بود چنین گفته است: «...اکنون اگر خداوند بیند این ولایت بر بنده نگاه دارد و بنهد آنچه نهادنی باشد چنانکه عادل امیر بزرگ بر پدرش نهاده بود، و به فرصت بنده میفرستد با خدمتِ نوروز و مهرگان...» (تاریخ بیهقی، ۱۳۷۶: ص ۳۸۶).
⚪️در زبان بلوچی به فروردین ماه، نَبرۆز یا نَورۆز گفته میشود. معناهای دیگر این واژه، همان جشن نوروز و باد خنک و ملایم بهاری هستند (جهاندیده، ۱۳۹۶: ص ۲۳۷۰ و ۲۴۱۴).
به فصل پاییز و ماه مهر شمسی در گاهشماری مردم بلوچ «مِهرْجان» گفته میشود که شکلی از مهرگان است (جهاندیده، ۱۳۹۶: ص ۲۳۷۰).
سرچشمهها:
📘بزرگ زاده، عبدالاسلام (پاییز ۱۳۹۲). «جشنهای مذهبی و محلی در بلوچستان». فرهنگ مردم ایران، ش ۳۴.
📗سلطانی، سیما (بهار ۱۳۸۳). «اشتراکات فرهنگی-تاریخی بلوچ ها با سایر ایرانیان». مطالعات ملی. ش ۱۷.
📕گروسی، عباس (بهمن و اسفند ۱۳۷۹). «چشم اندازی به جشن ها و آیین های نوروزی در مناطق ایران». کتاب ماه هنر.
📙جانباللهی، سعید (۱۳۷۷). «ستارهشناسی و گاهشماری عشایر بلوچ و طوایف سیستان». تحقیقات جغرافیایی تابستان و پاییز ۱۳۷۷ شماره ۴۹ و ۵۰.
📒بیهقی، ابوالفضل محمدبن حسین (۱۳۷۶). تاریخ بیهقی. توضیحات و تعلیقات و فهارس از منوچهر دانشپژوه بر اساس نسخه «غنی-فیاض» و نسخه «ادیب پیشاوری و نسخه دکتر فیاض». تهران: هیرمند، ۱۳۷۶.
📔جهاندیده، عبدالغفور (۱۳۹۶). «فرهنگ لغت فارسی-بلوچی». تهران: انتشارات معین.
#تاریخ
#پس_از_اسلام
#فرهنگ_و_رسوم
@balochs_history
🔰بخش دوم
🟣به گفته «عطامحمد شریف»، تاریخدان و محقق بلوچ: در زمانهای بسیار قدیم [در بلوچستان]، حکمرانان دو بار در سال ماليات را جمعآوری میكردند كه یکی از اين ايام نوروز بوده است.
🟤در دورهٔ غزنویان حاکم مکران، شاه بوالعسکر از دودمان معدانیان و حاکم قصدار (شرق بلوچستان) به همراه سایر حکام تابع غزنویان با هدایای فراوان و گرانبهایی به مناسبت جشن مهرگان در دربار غزنویان حضور یافتند. (تاریخ بیهقی، ۱۳۷۶: ص ۴۳۴)
عیسی شاه مکران در نامه خود که توسط بزرگان و ریشسفیدان بلوچ و قاضی مکران به درگاه محمود غزنوی فرستاده بود چنین گفته است: «...اکنون اگر خداوند بیند این ولایت بر بنده نگاه دارد و بنهد آنچه نهادنی باشد چنانکه عادل امیر بزرگ بر پدرش نهاده بود، و به فرصت بنده میفرستد با خدمتِ نوروز و مهرگان...» (تاریخ بیهقی، ۱۳۷۶: ص ۳۸۶).
⚪️در زبان بلوچی به فروردین ماه، نَبرۆز یا نَورۆز گفته میشود. معناهای دیگر این واژه، همان جشن نوروز و باد خنک و ملایم بهاری هستند (جهاندیده، ۱۳۹۶: ص ۲۳۷۰ و ۲۴۱۴).
به فصل پاییز و ماه مهر شمسی در گاهشماری مردم بلوچ «مِهرْجان» گفته میشود که شکلی از مهرگان است (جهاندیده، ۱۳۹۶: ص ۲۳۷۰).
سرچشمهها:
📘بزرگ زاده، عبدالاسلام (پاییز ۱۳۹۲). «جشنهای مذهبی و محلی در بلوچستان». فرهنگ مردم ایران، ش ۳۴.
📗سلطانی، سیما (بهار ۱۳۸۳). «اشتراکات فرهنگی-تاریخی بلوچ ها با سایر ایرانیان». مطالعات ملی. ش ۱۷.
📕گروسی، عباس (بهمن و اسفند ۱۳۷۹). «چشم اندازی به جشن ها و آیین های نوروزی در مناطق ایران». کتاب ماه هنر.
📙جانباللهی، سعید (۱۳۷۷). «ستارهشناسی و گاهشماری عشایر بلوچ و طوایف سیستان». تحقیقات جغرافیایی تابستان و پاییز ۱۳۷۷ شماره ۴۹ و ۵۰.
📒بیهقی، ابوالفضل محمدبن حسین (۱۳۷۶). تاریخ بیهقی. توضیحات و تعلیقات و فهارس از منوچهر دانشپژوه بر اساس نسخه «غنی-فیاض» و نسخه «ادیب پیشاوری و نسخه دکتر فیاض». تهران: هیرمند، ۱۳۷۶.
📔جهاندیده، عبدالغفور (۱۳۹۶). «فرهنگ لغت فارسی-بلوچی». تهران: انتشارات معین.
#تاریخ
#پس_از_اسلام
#فرهنگ_و_رسوم
@balochs_history
Forwarded from تاریخ و فرهنگ بلوچستان
مراسم و آیینهای نوروزی و بهارگاهی در بلوچستان
🔰بخش اول
🟡مراسم هَـلـکلَـڈّی یا گِـداملـڈّی
این مراسم نیز در منطقه سرحد و بهمعنای خانهتکانی و جابهجایی محل سکونت و جابهجایی سیاهچادرها از منطقه زمستانی به منطقه بهاری و تابستانی برای استفاده از مراتع و چراگاهها است. در گداملڈّی عشایر بلوچ طی مراسمی ویژه در اوایل بهار سیاهچادرها را گردآوری میکنند و زنان لیکوهایی (آواز محلی) با مضامین وداع و خداحافظی میخوانند. سپس به رهبری ریشسفید یا سردار طایفه به منطقه بهاری میکوچند. پس از رسیدن به منطقهٔ بهاری نیز گرد هم آمده و جشن میگیرند و لیکو میخوانند.
🟢مراسم بهارچرانی
عشایر و دامداران بلوچ همزمان با فرارسیدن بهار که زمین طراوت ویژهای به خود میگیرد، درختان شکوفه میزنند و بهار به طبیعت جان تازهای میبخشد؛ گوسفندان خود را کنار آب روان میبرند و به شستن و تميز كردن احشام خود میپردازند. سپس پشم گوسفندان را چیده و شاخ آنها را میآرایند.
پس از شستن و پشمزنی گوسفندان، زنان بلوچ با رنگهایی که از حنا یا پوست انار تهیه کردهاند پشم گوسفندان را رنگ میکنند و نقشهایی متنوع و بهخصوص بر آنها میزنند.
دامهای هر طایفه نقش و نگار ویژهٔ خود را داشتند. سپس با آویختن زنگوله به پا و گردن دامها، به سوی چراگاههای جدید و سرسبز میرفتند. رهگذران با مشاهدهٔ این صحنه به فرارسیدن نوروز و بهارگاه پی میبردند.
🔴پخت حلوای مَدر
حلوای مَدر: با فرا رسیدن سال، عشایر سرحدی کره و خامههایی را که تهیه کردهاند با آتش و سهپایه و دیگ مخصوص، به روغن حیوانی تبدیل کرده و باقیمانده خامه و کره را بههمراه آرد گندم و ذرت خرد شده و خرمایی که از مکران تهیه کردهاند یا دوستان و آشنایان بهعنوان هدیهٔ بهاری برایشان فرستادهاند مخلوط میکنند و حلوای مخصوصی بهنام حلوای مَدَر تهیه میکنند. این حلوا را به دوستان و آشنایان خود تقدیم میکنند.
#فرهنگ_و_رسوم
#غذاها
@balochs_history
🔰بخش اول
🟡مراسم هَـلـکلَـڈّی یا گِـداملـڈّی
این مراسم نیز در منطقه سرحد و بهمعنای خانهتکانی و جابهجایی محل سکونت و جابهجایی سیاهچادرها از منطقه زمستانی به منطقه بهاری و تابستانی برای استفاده از مراتع و چراگاهها است. در گداملڈّی عشایر بلوچ طی مراسمی ویژه در اوایل بهار سیاهچادرها را گردآوری میکنند و زنان لیکوهایی (آواز محلی) با مضامین وداع و خداحافظی میخوانند. سپس به رهبری ریشسفید یا سردار طایفه به منطقه بهاری میکوچند. پس از رسیدن به منطقهٔ بهاری نیز گرد هم آمده و جشن میگیرند و لیکو میخوانند.
🟢مراسم بهارچرانی
عشایر و دامداران بلوچ همزمان با فرارسیدن بهار که زمین طراوت ویژهای به خود میگیرد، درختان شکوفه میزنند و بهار به طبیعت جان تازهای میبخشد؛ گوسفندان خود را کنار آب روان میبرند و به شستن و تميز كردن احشام خود میپردازند. سپس پشم گوسفندان را چیده و شاخ آنها را میآرایند.
پس از شستن و پشمزنی گوسفندان، زنان بلوچ با رنگهایی که از حنا یا پوست انار تهیه کردهاند پشم گوسفندان را رنگ میکنند و نقشهایی متنوع و بهخصوص بر آنها میزنند.
دامهای هر طایفه نقش و نگار ویژهٔ خود را داشتند. سپس با آویختن زنگوله به پا و گردن دامها، به سوی چراگاههای جدید و سرسبز میرفتند. رهگذران با مشاهدهٔ این صحنه به فرارسیدن نوروز و بهارگاه پی میبردند.
🔴پخت حلوای مَدر
حلوای مَدر: با فرا رسیدن سال، عشایر سرحدی کره و خامههایی را که تهیه کردهاند با آتش و سهپایه و دیگ مخصوص، به روغن حیوانی تبدیل کرده و باقیمانده خامه و کره را بههمراه آرد گندم و ذرت خرد شده و خرمایی که از مکران تهیه کردهاند یا دوستان و آشنایان بهعنوان هدیهٔ بهاری برایشان فرستادهاند مخلوط میکنند و حلوای مخصوصی بهنام حلوای مَدَر تهیه میکنند. این حلوا را به دوستان و آشنایان خود تقدیم میکنند.
#فرهنگ_و_رسوم
#غذاها
@balochs_history
@YadeAyyaam
آواز بانو هایده
🍃 موسیقی زیبای ایرانی
🍃 با صدای بانو : #هایده
🍃 تار : استاد #فرهنگ_شریف
بنوشید و سرمست شوید از قطعه آوازی بسیار زیبا با تار روح نواز شادروان #فرهنگ_شریف و نوای جاودانه #هایده
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🍃 با صدای بانو : #هایده
🍃 تار : استاد #فرهنگ_شریف
بنوشید و سرمست شوید از قطعه آوازی بسیار زیبا با تار روح نواز شادروان #فرهنگ_شریف و نوای جاودانه #هایده
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Audio
🍃 ترانه زیبای #ایرانی
🍃 نام ترانه : #فرهنگ_ایرانی
🍃 با صدای : #افضل_شاه_شادی خواننده اهل #تاجیکستان
🍃شعر از شاعر #ایرانشهری_افغانستان : #نجیب_باور
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🍃 نام ترانه : #فرهنگ_ایرانی
🍃 با صدای : #افضل_شاه_شادی خواننده اهل #تاجیکستان
🍃شعر از شاعر #ایرانشهری_افغانستان : #نجیب_باور
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from خط سبز (محمدرضا اخضریان کاشانی)
چله عنکبوتی
۱) دهم مرداد (جشن چله)، چهلمین روز از فصل تابستان است که به بلندترین روز سال نیز معروف است. ایرانیان باستان این روز را با عنوان جشن چله گرامی میداشتند.
۲) دهم مرداد (اول اوت) روز مرد عنکبوتی است؛ یک شخصیت خیالی ابرقهرمان که توسط استن لی نویسنده و خالق چندین ابرقهرمان معروف از جمله مرد آهنی و مردان ایکس خلق شد.
پی نوشت :
بی توجهی به سنت های تاریخی و مناسک هویتی نتیجه ای جز جایگزینی مناسک و سنت های وارداتی و عمدتا پوچ نداشته است.
در این هیاهوی تنش های اجتماعی آشکار و پنهان کشور، فهم این نکته که می توان با احیا و بروزسازی مناسک فرهنگی و تاریخی جذاب متناسب با ارزشهای امروز آرامش را به جامعه تزریق کرد نباید کار دشواری باشد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#جشن_چله
#هویت
#فرهنگ
#جامعه
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.me/sabzkhat
۱) دهم مرداد (جشن چله)، چهلمین روز از فصل تابستان است که به بلندترین روز سال نیز معروف است. ایرانیان باستان این روز را با عنوان جشن چله گرامی میداشتند.
۲) دهم مرداد (اول اوت) روز مرد عنکبوتی است؛ یک شخصیت خیالی ابرقهرمان که توسط استن لی نویسنده و خالق چندین ابرقهرمان معروف از جمله مرد آهنی و مردان ایکس خلق شد.
پی نوشت :
بی توجهی به سنت های تاریخی و مناسک هویتی نتیجه ای جز جایگزینی مناسک و سنت های وارداتی و عمدتا پوچ نداشته است.
در این هیاهوی تنش های اجتماعی آشکار و پنهان کشور، فهم این نکته که می توان با احیا و بروزسازی مناسک فرهنگی و تاریخی جذاب متناسب با ارزشهای امروز آرامش را به جامعه تزریق کرد نباید کار دشواری باشد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#جشن_چله
#هویت
#فرهنگ
#جامعه
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.me/sabzkhat
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️مشاغلِ گورستانی و اِمرارِ معاش در گورستان های کشور
✍️محمدباقر تاج الدین
✅نگاهی به وضعیت گورستان ها در ایران نشان می دهد که به مکانی برای ایجاد و راه اندازی مشاغل گوناگون متنوع از یک سو و امرار معاش و تأمین بخشی از نیازهای زندگی کسر قابل توجهی از شهروندان شده است. این موضوع بیش از همه در گورستان های بزرگ و مشهور مانند بهشت زهرای تهران مشهود است. مشاغل گوناگونی که در بهشت زهرا شکل گرفته اند بسیار جای تأمّل و بررسی دارد. از گل فروشی های فراوان که کیلومترها پیش از رسیدن به بهشت زهرا در حال فعالیتند تا گریه کن های اجاره ای، نماز میت خوان ها، مداحان و روضه خوان ها، صندلی و میکروفون کرایه ای ها، گدایان فراوان، بازار گسترده سنگ قبر فروشی، رستوران ها و تالارهای پذیرایی فراوان، وانت بارهای کرایه ای برای حمل بار، خودروهای مسافربر، آمبولانس های فراوان برای حمل جنازه، تهیه کنندگان آگهی های ترحیم و بنر، دکّه های فروش مواد غذایی، میوه و آب معدنی، دستفروشان، قرآن خوان ها، دعا خوان ها، رنگ زن ها و نقاش ها که سنگ قبرها و نرده های اطراف آن ها را رنگ می زنند، گلاب فروشان و گلاب ریزان بر سر گورها، قبرشویی، شمع فروشی و شمع روشن کن ها، پاشیدن گندم بر سر قبرها و چندین شغل دیگر.
✳️بسیاری از شهروندان ممکن است در بادی نظر بهشت زهرا و سایر گورستان ها را صرفاً فضایی برای دفن مرده ها و گریه و زاری بدانند اما غور و بررسی بیش تر در این فضا موضوع را بسیار متفاوت جلوه می دهد. حالا دیگر فقط این مردگان نیستند که در گورستان ها آرام خوابیده اند بلکه بیش از آن ها این زندگان اَند که در این گورستان ها کسب و کارهای گوناگونی راه انداخته اند و از این طریق به اِمرار معاش می پردازند. چه دنیای عجیبی و البته چه جامعه و کشور عجیبی داریم که گورستان های آن به مکانی برای ایجاد اشتغال کاذب بدل شده اند. شاید برخی بگویند هنگامی که کارخانه ها و کارگاه های کشور یکی یکی رو به تعطیلی می روند و انبوهی از کارگران از کار بیکار می شوند باز خدا این مردگان را بیامرزد که چنین فضایی به واسطۀ مرگ شان ایجاد شده است تا انواع مشاغل سر برآورند و عده ای به امرا معاش بپردازند!!!
❇️در تحلیل و تبیین بروز و ظهور چنین وضعیت دردآوری درخصوص گورستان های کشور و به ویژه بهشت زهرای تهران به نظر می رسد مهم ترین دلیل گسترش این وضعیت بغرنج و البته زشت و زننده برای کشور را باید در ناگوار شدن اوضاع اقتصادی و در پیِ آن رکود تولید، کمبود شغل، کمبود درآمد، افزایش فقر و محرومیت و بدتر شدن زندگی شهروندان محروم و طبقۀ پایین جامعه جستجو کرد. در همین راستا نگاهی به افزایش سایر مشاغل کاذب در کشور و به ویژه کلان شهرها و شهرهای بزرگ از وانت بارهای میوه فروش در بسیاری از محلات و خیابان ها گرفته تا دستفروشان متروها و اتوبوس ها، گدایان خیابانی، دادزن های مغازه های مختلف، خط نگهدارها، تابلودارها و ده ها شغل کاذب دیگر همگی را نشانه هایی از رکود اقتصادی و افزایش بیکاری و سیل مهاجرت بیکاران به شهرها و گسترش فقر و محرومیت دانست.
✅البته دلیل فرهنگی نیز در جهت تبیین این وضعیت در کنار دلیل اقتصادی قابل ارائه است به گونه ای که در فرهنگ ما ایرانیان توجه به گورستان ها و مردگان و به ویژه رفتن و حضور در این مکان ها خودبخود زمینه را برای گسترش مشاغل کاذب و این وضعیت نه چندان خوشایند فراهم نموده است. برای مثال هنگامی که بستگان و اطرافیان هر فرد درگذشته ای انواع نوشیدنی ها و خوراکی ها را با خودشان بر سر گورها می برند و یا خواهان برگزاری مراسم گسترده و آن چنانی برای کفن و دفن مردگان شان هستند، آشکار است که مشاغل مورد اشاره نیز امکان بروز و ظهور می یابند. همۀ ما بارها دیده ایم که در گورستان ها انواع خوراکی ها و نوشیدنی ها بر سر گورها توزیع می شود و در نتیجه عده ای فقیر و یا حتی افراد غیر فقیر از این موقعیت های به وجود آمده استفاده می کنند. یا خرید دسته گل های گران قیمت در برخی مراسم های تشییع که پس از آن هم دور ریخته می شوند. یا خرید و استفادۀ سنگ قبرهای گران قیمت، انواع بنرها، برگزاری مراسم های گوناگون و چندین اقدام مشابه دیگر واقعاً چه توجیه عقلانی و منطقی ای می توان برای چنین کردارهایی ارائه نمود؟ خلاصه این که این گورستان ها و مشاغلی که در آن جاها ایجاد شده اند دنیای قابل مطالعۀ جالبی به نظر می رسند!!!
#گورستان
#مشاغل_گورستانی
#فقر
#اقتصاد
#فرهنگ
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅نگاهی به وضعیت گورستان ها در ایران نشان می دهد که به مکانی برای ایجاد و راه اندازی مشاغل گوناگون متنوع از یک سو و امرار معاش و تأمین بخشی از نیازهای زندگی کسر قابل توجهی از شهروندان شده است. این موضوع بیش از همه در گورستان های بزرگ و مشهور مانند بهشت زهرای تهران مشهود است. مشاغل گوناگونی که در بهشت زهرا شکل گرفته اند بسیار جای تأمّل و بررسی دارد. از گل فروشی های فراوان که کیلومترها پیش از رسیدن به بهشت زهرا در حال فعالیتند تا گریه کن های اجاره ای، نماز میت خوان ها، مداحان و روضه خوان ها، صندلی و میکروفون کرایه ای ها، گدایان فراوان، بازار گسترده سنگ قبر فروشی، رستوران ها و تالارهای پذیرایی فراوان، وانت بارهای کرایه ای برای حمل بار، خودروهای مسافربر، آمبولانس های فراوان برای حمل جنازه، تهیه کنندگان آگهی های ترحیم و بنر، دکّه های فروش مواد غذایی، میوه و آب معدنی، دستفروشان، قرآن خوان ها، دعا خوان ها، رنگ زن ها و نقاش ها که سنگ قبرها و نرده های اطراف آن ها را رنگ می زنند، گلاب فروشان و گلاب ریزان بر سر گورها، قبرشویی، شمع فروشی و شمع روشن کن ها، پاشیدن گندم بر سر قبرها و چندین شغل دیگر.
✳️بسیاری از شهروندان ممکن است در بادی نظر بهشت زهرا و سایر گورستان ها را صرفاً فضایی برای دفن مرده ها و گریه و زاری بدانند اما غور و بررسی بیش تر در این فضا موضوع را بسیار متفاوت جلوه می دهد. حالا دیگر فقط این مردگان نیستند که در گورستان ها آرام خوابیده اند بلکه بیش از آن ها این زندگان اَند که در این گورستان ها کسب و کارهای گوناگونی راه انداخته اند و از این طریق به اِمرار معاش می پردازند. چه دنیای عجیبی و البته چه جامعه و کشور عجیبی داریم که گورستان های آن به مکانی برای ایجاد اشتغال کاذب بدل شده اند. شاید برخی بگویند هنگامی که کارخانه ها و کارگاه های کشور یکی یکی رو به تعطیلی می روند و انبوهی از کارگران از کار بیکار می شوند باز خدا این مردگان را بیامرزد که چنین فضایی به واسطۀ مرگ شان ایجاد شده است تا انواع مشاغل سر برآورند و عده ای به امرا معاش بپردازند!!!
❇️در تحلیل و تبیین بروز و ظهور چنین وضعیت دردآوری درخصوص گورستان های کشور و به ویژه بهشت زهرای تهران به نظر می رسد مهم ترین دلیل گسترش این وضعیت بغرنج و البته زشت و زننده برای کشور را باید در ناگوار شدن اوضاع اقتصادی و در پیِ آن رکود تولید، کمبود شغل، کمبود درآمد، افزایش فقر و محرومیت و بدتر شدن زندگی شهروندان محروم و طبقۀ پایین جامعه جستجو کرد. در همین راستا نگاهی به افزایش سایر مشاغل کاذب در کشور و به ویژه کلان شهرها و شهرهای بزرگ از وانت بارهای میوه فروش در بسیاری از محلات و خیابان ها گرفته تا دستفروشان متروها و اتوبوس ها، گدایان خیابانی، دادزن های مغازه های مختلف، خط نگهدارها، تابلودارها و ده ها شغل کاذب دیگر همگی را نشانه هایی از رکود اقتصادی و افزایش بیکاری و سیل مهاجرت بیکاران به شهرها و گسترش فقر و محرومیت دانست.
✅البته دلیل فرهنگی نیز در جهت تبیین این وضعیت در کنار دلیل اقتصادی قابل ارائه است به گونه ای که در فرهنگ ما ایرانیان توجه به گورستان ها و مردگان و به ویژه رفتن و حضور در این مکان ها خودبخود زمینه را برای گسترش مشاغل کاذب و این وضعیت نه چندان خوشایند فراهم نموده است. برای مثال هنگامی که بستگان و اطرافیان هر فرد درگذشته ای انواع نوشیدنی ها و خوراکی ها را با خودشان بر سر گورها می برند و یا خواهان برگزاری مراسم گسترده و آن چنانی برای کفن و دفن مردگان شان هستند، آشکار است که مشاغل مورد اشاره نیز امکان بروز و ظهور می یابند. همۀ ما بارها دیده ایم که در گورستان ها انواع خوراکی ها و نوشیدنی ها بر سر گورها توزیع می شود و در نتیجه عده ای فقیر و یا حتی افراد غیر فقیر از این موقعیت های به وجود آمده استفاده می کنند. یا خرید دسته گل های گران قیمت در برخی مراسم های تشییع که پس از آن هم دور ریخته می شوند. یا خرید و استفادۀ سنگ قبرهای گران قیمت، انواع بنرها، برگزاری مراسم های گوناگون و چندین اقدام مشابه دیگر واقعاً چه توجیه عقلانی و منطقی ای می توان برای چنین کردارهایی ارائه نمود؟ خلاصه این که این گورستان ها و مشاغلی که در آن جاها ایجاد شده اند دنیای قابل مطالعۀ جالبی به نظر می رسند!!!
#گورستان
#مشاغل_گورستانی
#فقر
#اقتصاد
#فرهنگ
@tajeddin_mohammadbagher
@DrNematallahFazeli-نوروز و توسعه.mp3
✨ نوروز به مثابهٔ توسعه
گفتوگوی دکتر #نعمتالله_فاضلی
با ماهنامه گفتگوی اجتماعی، ویژهٔ نوروز، اسفند ۱۴۰۲
• توسعه نمیتواند بیرون از #فرهنگ جامعه اتفاق بیفتد.
• #نوروز یک منبع مهم معنا برای مواجههٔ خلاق با مسالهٔ #توسعه است.
• در طول تاریخ و بویژه در دورهٔ معاصر، نوروز نقش مهمی در انسجام و بهبود زندگی اجتماعی ایرانیان داشته است.
• نوروز از سویی ما را به دورترین نقطههای تاریخ پیوند میزند و از سویی یک راهبرد کلان فرهنگی رو به آینده است.
• نوروز به معنای پیروزی خیر بر شر و #امید به این پیروزی در کالبد معنایی انسان ایرانی و ناخودآگاه ایرانیان باقیمانده است.
• نوروز فضای #گفت_و_گو، ملاقات، باهم بودن، #شادی، نو شدن، و به رسمیت شناختن تفاوتها است که میتواند بعنوان نظریهای برای فهم ایران و مسالهٔ توسعه در نظر گرفته شود.
🔗 منبع: @goftegooye_ejtemaei
#ایده_ایران #رواداری #همبستگی
@Jaryaann
گفتوگوی دکتر #نعمتالله_فاضلی
با ماهنامه گفتگوی اجتماعی، ویژهٔ نوروز، اسفند ۱۴۰۲
• توسعه نمیتواند بیرون از #فرهنگ جامعه اتفاق بیفتد.
• #نوروز یک منبع مهم معنا برای مواجههٔ خلاق با مسالهٔ #توسعه است.
• در طول تاریخ و بویژه در دورهٔ معاصر، نوروز نقش مهمی در انسجام و بهبود زندگی اجتماعی ایرانیان داشته است.
• نوروز از سویی ما را به دورترین نقطههای تاریخ پیوند میزند و از سویی یک راهبرد کلان فرهنگی رو به آینده است.
• نوروز به معنای پیروزی خیر بر شر و #امید به این پیروزی در کالبد معنایی انسان ایرانی و ناخودآگاه ایرانیان باقیمانده است.
• نوروز فضای #گفت_و_گو، ملاقات، باهم بودن، #شادی، نو شدن، و به رسمیت شناختن تفاوتها است که میتواند بعنوان نظریهای برای فهم ایران و مسالهٔ توسعه در نظر گرفته شود.
🔗 منبع: @goftegooye_ejtemaei
#ایده_ایران #رواداری #همبستگی
@Jaryaann
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
روحت شاد «پادشاه ایران» و «شاهِ شیعه»
اگر امروز بودی حداقل تنمان بابت هجوم لشگر اراذل و افغان نمیلرزید،
بابت لباس #المپیک زنان و مردان ایران شرمسار نمیشدیم، بابت از دسترفتن سهم #ورزشکاران_ایران در دعواهای سیاسی و آوارگی جوانانمان در تیم المپیک پناهندگان سرافکنده نبودیم، بابت میلیونها ایرانی گریخته از وطن برای کار و نان و #زندگی_معمولی، بابت از دست رفتن سهم #گاز و #نفت ایران در بازارهای جهانی، بابت دزدیده شدن حقآبه ایران توسط #افغانستان و #ترکیه، بابت خط و نشان کشیدن مکرر #باکو و اعراب خلیج فارس، بابت دعوای فرسایشی پرضرر با #اسراییل، بابت نفوذ #پانترکیسم در ارکان کشور، بابت از دست رفتن #فرهنگ و #هنر #میراث معماری و آثار باستانی ایران، نابودی جنگل و رود و خاک و دریاچه، و بابت رفتار و گفتار و ظاهر و باطن سیاستمداران امروز ایران چنین غصهدار نبودیم❗️
اصلا بابت دهها چیز ریز و درشتی که قاعدتا نباید بابتش نگران میشدیم چون وظیفه #حکومت است که وقتی همه قدرت و ثروت را دارد این مسایل را حل کند
نه اینکه مردم مدام حرص بخورند و وظایف حاکم را گوشزدکنند، آخرش هم هیچ مشکلی حل نشود❗️
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@banTurkey
اگر امروز بودی حداقل تنمان بابت هجوم لشگر اراذل و افغان نمیلرزید،
بابت لباس #المپیک زنان و مردان ایران شرمسار نمیشدیم، بابت از دسترفتن سهم #ورزشکاران_ایران در دعواهای سیاسی و آوارگی جوانانمان در تیم المپیک پناهندگان سرافکنده نبودیم، بابت میلیونها ایرانی گریخته از وطن برای کار و نان و #زندگی_معمولی، بابت از دست رفتن سهم #گاز و #نفت ایران در بازارهای جهانی، بابت دزدیده شدن حقآبه ایران توسط #افغانستان و #ترکیه، بابت خط و نشان کشیدن مکرر #باکو و اعراب خلیج فارس، بابت دعوای فرسایشی پرضرر با #اسراییل، بابت نفوذ #پانترکیسم در ارکان کشور، بابت از دست رفتن #فرهنگ و #هنر #میراث معماری و آثار باستانی ایران، نابودی جنگل و رود و خاک و دریاچه، و بابت رفتار و گفتار و ظاهر و باطن سیاستمداران امروز ایران چنین غصهدار نبودیم❗️
اصلا بابت دهها چیز ریز و درشتی که قاعدتا نباید بابتش نگران میشدیم چون وظیفه #حکومت است که وقتی همه قدرت و ثروت را دارد این مسایل را حل کند
نه اینکه مردم مدام حرص بخورند و وظایف حاکم را گوشزدکنند، آخرش هم هیچ مشکلی حل نشود❗️
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@banTurkey
Forwarded from کانال فرهنگ ایرانی
اصغر منصوری معلم کُرد با شرفی که در ایران مشغول شغل شریف معلمی هست ، برای ستایش از کوروش بزرگ توسط گروه های تروریستی کورد ضد ایرانی از جمله کوموله به سرکردگی مهتدی تهدید به مرگ شده.
#فرهنگ_ایرانی
@farhangirani7000
#فرهنگ_ایرانی
@farhangirani7000
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
✍️محمدباقر تاج الدین
✅چند سال پیش و در پی کشته شدن دختری به نام رومینا اشرفی در استان گیلان و در منطقۀ تالش به دست پدرش متنی با همین عنوان منتشر کردم و طی آن یادآور شدم که به دلیل وجود باورهای نادرست سنتی در جامعۀ ما از یک سو و وجود قوانین ناکارآمد و نهادهای ناکارآمدتر اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر همگی دست به هم داده و چنین فجایع هولناک و دردآوری را رقم می زنند. این چندمین مورد از این دست قتل های فجیع و تلخ است که دختران و زنانی به دست پدران و همسران و یا برادران شان کشته می شوند. نمونۀ بسیار دردناک و اسف بار آن بریده شدن سر زنی به دست شوهرش در استان خوزستان و گرداندن سرش در خیابان ها بود که آدمی را به یاد جنایت های فجیع هزاران سال پیش می انداخت!!! به راستی تا کی و کجا باید شاهد چنین فجایع هولناکی در جامعه باشیم؟ چرا اکنون و در قرن بیست و یکم هنوز باید چنین وضعیت تلخ و اسف باری را تجربه کنیم؟!!
✳️همچنین به نظر می رسد که این دختر مقتول و پدرش با دو نوع باور و ارزش متفاوت رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و چون دو نوع تفسیر و برداشت متفاوت را برساخت کرده اند لذا نتوانستند زبان همدیگر را به درستی درک و فهم کنند و در نهایت کار به نزاع کشید و البته پدر که از یک سو خود را بنا بر یک باور نادرست مالک و صاحب دختر تصور می کرد و از سوی دیگر زور و توان اَش در این ماجرا بیشتر بود و البته آبروی خود را نیز در خطر می دید لذا به خود اجازه داد که هر کاری که می تواند با دختر اَش بکند و این چنین حیات و زندگی اَش را به پایان برساند!!! تو گویی که هنوز برخی پدران و شوهران و برادران این سرزمین درنیافته اند که زن ناموس کسی نیست و چنین نگاه های از بنیاد اشتباه را باید به دور بیندازند و بیاموزند که زن نیز مانند مرد انسان است با تمام ویژگی ها و نیازها و خواسته های انسانی و این که زن جنس دوم نیست و هیچ کسی مالک و صاحب هیچ دختر و زنی محسوب نمی شود!!
❇️اما خوب می دانیم که این تمام ماجرا نیست و اضلاع دیگر آن عبارتند از: قوانین ضعیف و غیر کاربردی برای انسان های این جامعه در این دوره و زمانه از یک طرف که باز هم ساخته و پرداخته انسان های همین جامعه و فرهنگ هستند، نبود نهادهای حمایتی برای کودکان، نوجوانان و سایر گروه های اجتماعی و همچنین از طرف دیگر وجود هنجارها و ارزش های اجتماعی فشارآور و محدود کننده همگی مزید بر علت شده اند و چنین حادثه تلخی را رقم زده اند. به خوبی می بینیم که مجموعه ای از شرایط اجتماعی و فرهنگی ای که محصول بازنمایی های معنایی و تفسیری آدمیان همین جامعه و فرهنگ است دست به دست هم داده و این چنین سرنوشت دختری را تباه نموده است. این دختر مقتول و همچنین پدرش قربانی جامعه و فرهنگی هستند که "خودشان" و "دیگران" آن را ساخته و پرداخته کرده اند. اگر چه ممکن است میزان قصوری که متوجه آن دیگرانی است که در بروز این ماجرای تلخ و ماجراهایی از این دست سهیم بوده و هستند بسیار بیشتر از این دختر مقتول و پدر قاتلش باشد. همه می دانیم که واقعیت ها و پدیده های اجتماعی بسیار پیچیده تر از آن هستند که صرفاً از طریق برخی ساده سازی ها و تقلیل گرایی ها قابل تحلیل و تبیین باشند، لذا شاید بتوان گفت مجموعه ای از شرایط در کنار هم قرار گرفته اند که چنین حادثۀ هولناکی رقم خورده است و آن مجموعه از خود دختر مقتول گرفته تا پدرش تا خانواده اَش تا فرهنگ منطقه اَش تا قوانین جامعه اَش تا هنجارها، باورها، ارزش ها و قواعد ساخته شده در فرهنگ این جامعه همه و همه مقصران و عاملان این قتل و قتل هایی نظیر آن بوده و هستند.
#قتل_دختر
#پدر_قاتل
#قتل_ناموسی
#فرهنگ
#جامعه
#قوانین
#زن
#دختر
#ایلام
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅چند سال پیش و در پی کشته شدن دختری به نام رومینا اشرفی در استان گیلان و در منطقۀ تالش به دست پدرش متنی با همین عنوان منتشر کردم و طی آن یادآور شدم که به دلیل وجود باورهای نادرست سنتی در جامعۀ ما از یک سو و وجود قوانین ناکارآمد و نهادهای ناکارآمدتر اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر همگی دست به هم داده و چنین فجایع هولناک و دردآوری را رقم می زنند. این چندمین مورد از این دست قتل های فجیع و تلخ است که دختران و زنانی به دست پدران و همسران و یا برادران شان کشته می شوند. نمونۀ بسیار دردناک و اسف بار آن بریده شدن سر زنی به دست شوهرش در استان خوزستان و گرداندن سرش در خیابان ها بود که آدمی را به یاد جنایت های فجیع هزاران سال پیش می انداخت!!! به راستی تا کی و کجا باید شاهد چنین فجایع هولناکی در جامعه باشیم؟ چرا اکنون و در قرن بیست و یکم هنوز باید چنین وضعیت تلخ و اسف باری را تجربه کنیم؟!!
✳️همچنین به نظر می رسد که این دختر مقتول و پدرش با دو نوع باور و ارزش متفاوت رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و چون دو نوع تفسیر و برداشت متفاوت را برساخت کرده اند لذا نتوانستند زبان همدیگر را به درستی درک و فهم کنند و در نهایت کار به نزاع کشید و البته پدر که از یک سو خود را بنا بر یک باور نادرست مالک و صاحب دختر تصور می کرد و از سوی دیگر زور و توان اَش در این ماجرا بیشتر بود و البته آبروی خود را نیز در خطر می دید لذا به خود اجازه داد که هر کاری که می تواند با دختر اَش بکند و این چنین حیات و زندگی اَش را به پایان برساند!!! تو گویی که هنوز برخی پدران و شوهران و برادران این سرزمین درنیافته اند که زن ناموس کسی نیست و چنین نگاه های از بنیاد اشتباه را باید به دور بیندازند و بیاموزند که زن نیز مانند مرد انسان است با تمام ویژگی ها و نیازها و خواسته های انسانی و این که زن جنس دوم نیست و هیچ کسی مالک و صاحب هیچ دختر و زنی محسوب نمی شود!!
❇️اما خوب می دانیم که این تمام ماجرا نیست و اضلاع دیگر آن عبارتند از: قوانین ضعیف و غیر کاربردی برای انسان های این جامعه در این دوره و زمانه از یک طرف که باز هم ساخته و پرداخته انسان های همین جامعه و فرهنگ هستند، نبود نهادهای حمایتی برای کودکان، نوجوانان و سایر گروه های اجتماعی و همچنین از طرف دیگر وجود هنجارها و ارزش های اجتماعی فشارآور و محدود کننده همگی مزید بر علت شده اند و چنین حادثه تلخی را رقم زده اند. به خوبی می بینیم که مجموعه ای از شرایط اجتماعی و فرهنگی ای که محصول بازنمایی های معنایی و تفسیری آدمیان همین جامعه و فرهنگ است دست به دست هم داده و این چنین سرنوشت دختری را تباه نموده است. این دختر مقتول و همچنین پدرش قربانی جامعه و فرهنگی هستند که "خودشان" و "دیگران" آن را ساخته و پرداخته کرده اند. اگر چه ممکن است میزان قصوری که متوجه آن دیگرانی است که در بروز این ماجرای تلخ و ماجراهایی از این دست سهیم بوده و هستند بسیار بیشتر از این دختر مقتول و پدر قاتلش باشد. همه می دانیم که واقعیت ها و پدیده های اجتماعی بسیار پیچیده تر از آن هستند که صرفاً از طریق برخی ساده سازی ها و تقلیل گرایی ها قابل تحلیل و تبیین باشند، لذا شاید بتوان گفت مجموعه ای از شرایط در کنار هم قرار گرفته اند که چنین حادثۀ هولناکی رقم خورده است و آن مجموعه از خود دختر مقتول گرفته تا پدرش تا خانواده اَش تا فرهنگ منطقه اَش تا قوانین جامعه اَش تا هنجارها، باورها، ارزش ها و قواعد ساخته شده در فرهنگ این جامعه همه و همه مقصران و عاملان این قتل و قتل هایی نظیر آن بوده و هستند.
#قتل_دختر
#پدر_قاتل
#قتل_ناموسی
#فرهنگ
#جامعه
#قوانین
#زن
#دختر
#ایلام
@tajeddin_mohammadbagher