Forwarded from خوزستان پاره تن ایران زمین است
چو ایران نباشد تن من مباد
یکی از پروژه های بانو #فاطمه_عبادی برنده #عصر_جدید در شهر چمران بندر ماهشهر
@iran_khouzestan
یکی از پروژه های بانو #فاطمه_عبادی برنده #عصر_جدید در شهر چمران بندر ماهشهر
@iran_khouzestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پایکوبی، رقص و شادی
هم میهنانمان در #ماهشهر استان #خوزستان
برای رتبه نخست بانو #عبادی در #عصر _جدید
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
هم میهنانمان در #ماهشهر استان #خوزستان
برای رتبه نخست بانو #عبادی در #عصر _جدید
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نوای زیبای #ایرانی از خواننده جوان و توانمند #بابلی #رضا_عظیمی_راد
با آوازهای مازندرانی لَیلی جان و بانو
در برنامه #عصر_جدید (شبکه ۳سیما) با ۴ رأی سفید
یکشنبه، ٢۵ خرداد ۹۹.
نوای زیبای ایرانیان هنرپرور را بشنوید و ببینید.
پایگاه ایران دوستان دوستان مازندران
@jolgeshomali
با آوازهای مازندرانی لَیلی جان و بانو
در برنامه #عصر_جدید (شبکه ۳سیما) با ۴ رأی سفید
یکشنبه، ٢۵ خرداد ۹۹.
نوای زیبای ایرانیان هنرپرور را بشنوید و ببینید.
پایگاه ایران دوستان دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔴 عصر جدید سهشنبه
در حاشیهٔ اجرای برنامهٔ علیرضا محمدی در «عصر جدید» سهشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۱
✍ محمد کاظم کاظمی نویسنده افغانستانی ساکن ایران
🔸 جناب کارن همایونفر
سلام بر شما. ما جامعهای بیصدا بودیم. رسانه نداشتیم، و نداریم. سی چهل سال، حرفهایی در دل ما بود و مجال بروز پیدا نکرد. وقتی «چهارخونه» پخش میشد و بر ما مردم، «سه شنبه» و «چهارشنبه» اسم گذاشتند، ما اعتراض کردیم ولی صدای ما به جایی نرسید. در نهایت گفتند «این طنز است، کمدی است.» و ما تحمل کردیم. در همان زمان من در مورد «چهارخونه» مطلب نوشتم و به روزنامهٔ وابسته به صدا و سیما فرستادم ولی چاپ نکردند.
سالها گذشته و نگرش مردم ایران نسبت به مهاجران افغانستان بسیار بهتر شده است. رسانهها به شکلی روزافزون به افغانستان و مردمش میپردازند. ولی در عین حال تنگناها و دشواریها همچنان هست و این حرفهایی که از زبان علیرضا محمدی درمیآید حرف دل گروه وسیعی از مردم است.
مجالی که ما در رسانهٔ ملی داریم، همین مقدار است و همین مجال اندک هم به بیان این همه درددلی که بر دلها تلنبار شده است، کفایت نمیکند.
از این روی به نظر من میشود شکیبایی پیشه کرد. یک انسان در حد ده دقیقه از صدها ساعت پخش چندین شبکهٔ رسانهٔ ملی را به حرفهایی اختصاص داده است که کمتر شنیده شده بود. سخت است انتظار داشته باشیم که او با خودش حساب و کتاب کند که بخشی را به درددل بپردازد و بخشی را به ستایش.
این را هم از نظر دور نداریم که این «طنز است، کمدی است.» و در شعر طنز، در داستان طنز، در فیلم و نمایش طنز، همیشه انتقاد پررنگتر است از ستایش. این تراکم انتقاد در یک برنامهٔ استندآب کمدی را به پای این بگذارید که شخص بعد از سالها و شاید یک بار در عمرش دریچهای و مجالی برای اظهار آن یافته است.
🔸جناب احسان علیخانی
این احساس انسانی شما را که بارها در برنامههایتان بروز کرده است تحسین میکنم. چه در «ماه عسل»، چه در «عصر جدید» و آن هم بارها، نشان دادید که میشود از شهرت و محبوبیت خود برای نزدیک کردن دلها مایه گذاشت. رفتارتان و گفتارتان همواره بزرگمنشانه و از سر همدلی و همدردی بود. قدردان این منش و رفتار هستیم و خوشحالیم که امروزه در جامعهٔ ایران، به خصوص در رسانهها و در میان اهالی هنر، ادبیات و دانش، این رفتار و گفتارها روز به روز بیشتر از پیش بوده است.
#عصر_جدید
#علی_رضا_محمدی
#کارن_همایون_فر
#احسان_علیخانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
در حاشیهٔ اجرای برنامهٔ علیرضا محمدی در «عصر جدید» سهشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۱
✍ محمد کاظم کاظمی نویسنده افغانستانی ساکن ایران
🔸 جناب کارن همایونفر
سلام بر شما. ما جامعهای بیصدا بودیم. رسانه نداشتیم، و نداریم. سی چهل سال، حرفهایی در دل ما بود و مجال بروز پیدا نکرد. وقتی «چهارخونه» پخش میشد و بر ما مردم، «سه شنبه» و «چهارشنبه» اسم گذاشتند، ما اعتراض کردیم ولی صدای ما به جایی نرسید. در نهایت گفتند «این طنز است، کمدی است.» و ما تحمل کردیم. در همان زمان من در مورد «چهارخونه» مطلب نوشتم و به روزنامهٔ وابسته به صدا و سیما فرستادم ولی چاپ نکردند.
سالها گذشته و نگرش مردم ایران نسبت به مهاجران افغانستان بسیار بهتر شده است. رسانهها به شکلی روزافزون به افغانستان و مردمش میپردازند. ولی در عین حال تنگناها و دشواریها همچنان هست و این حرفهایی که از زبان علیرضا محمدی درمیآید حرف دل گروه وسیعی از مردم است.
مجالی که ما در رسانهٔ ملی داریم، همین مقدار است و همین مجال اندک هم به بیان این همه درددلی که بر دلها تلنبار شده است، کفایت نمیکند.
از این روی به نظر من میشود شکیبایی پیشه کرد. یک انسان در حد ده دقیقه از صدها ساعت پخش چندین شبکهٔ رسانهٔ ملی را به حرفهایی اختصاص داده است که کمتر شنیده شده بود. سخت است انتظار داشته باشیم که او با خودش حساب و کتاب کند که بخشی را به درددل بپردازد و بخشی را به ستایش.
این را هم از نظر دور نداریم که این «طنز است، کمدی است.» و در شعر طنز، در داستان طنز، در فیلم و نمایش طنز، همیشه انتقاد پررنگتر است از ستایش. این تراکم انتقاد در یک برنامهٔ استندآب کمدی را به پای این بگذارید که شخص بعد از سالها و شاید یک بار در عمرش دریچهای و مجالی برای اظهار آن یافته است.
🔸جناب احسان علیخانی
این احساس انسانی شما را که بارها در برنامههایتان بروز کرده است تحسین میکنم. چه در «ماه عسل»، چه در «عصر جدید» و آن هم بارها، نشان دادید که میشود از شهرت و محبوبیت خود برای نزدیک کردن دلها مایه گذاشت. رفتارتان و گفتارتان همواره بزرگمنشانه و از سر همدلی و همدردی بود. قدردان این منش و رفتار هستیم و خوشحالیم که امروزه در جامعهٔ ایران، به خصوص در رسانهها و در میان اهالی هنر، ادبیات و دانش، این رفتار و گفتارها روز به روز بیشتر از پیش بوده است.
#عصر_جدید
#علی_رضا_محمدی
#کارن_همایون_فر
#احسان_علیخانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali