Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
استوري #پادواني وسپاسگزاری به #زبان_پارسی ازبنر #هواداران_نساجي که روزگذشته به ورزشگاه وطنی آوردندوبرای پادووخیابانی آرزوی تندرستی کردند.
درود بر #پادو
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
درود بر #پادو
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from انجمن ایرانبان
#جهان_ایرانی
#زبان_پارسی
در ۴۲ کشور جهان به دوست چه می گویند؟
واژه پارسی دوست در پنج کشور این لیست موجود می باشد (کشورهای دیگری هم هستند که در لیست قرار ندارند)
@anjoman_iranban
#زبان_پارسی
در ۴۲ کشور جهان به دوست چه می گویند؟
واژه پارسی دوست در پنج کشور این لیست موجود می باشد (کشورهای دیگری هم هستند که در لیست قرار ندارند)
@anjoman_iranban
Forwarded from مان شاهنامه
احمد تفضلی (زادهٔ ۱۶ آذر ۱۳۱۶ در اصفهان – درگذشتهٔ ۲۴ دی ۱۳۷۵ در تهران) زبان شناس، ایران شناس، پژوهشگر، مترجم و متخصص زبان پارسیگ , پارتی و استاد زبان های باستانی در دانشگاه تهران بود. تفضلی در زمینهٔ زبان های ایرانی میانه به ویژه پارسیگ و پارتی، در پهنهٔ بین المللی یکی از معدود صاحب نظران به شمار می رود.
احمد تفضلی در ۱۶ آذر سال ۱۳۱۶ در اصفهان زاده شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند و در سال ۱۳۳۵ با دریافت مدال درجهٔ اول فرهنگ از دارالفنون دیپلم ادبی گرفت. در سال ۱۳۳۸ دانشکدهٔ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران را با احراز رتبهٔ اول به پایان برد. در سال ۱۳۴۰ به انگلستان رفت و وارد رشتهٔ فرهنگ و زبان های باستانی ایران در مدرسهٔ زبان های شرقی دانشگاه لندن شد و در سال ۱۳۴۴ فوق لیسانس گرفت. پیش از بازگشت به ایران دورهٔ تحقیقی کوتاهی را هم در پاریس گذراند. در ۱۳۴۵ در رشتهٔ زبان های باستانی از دانشگاه تهران درجهٔ دکتری گرفت. موضوع پایان نامهٔ او تصحیح و ترجمهٔ سوتکرنسک و ورشت مانسرنسک از دینکرد و سنجش این دو نسک با متن های اوستایی، به راهنمایی صادق کیا بوده است. از ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۵ ضمن تحصیل، به عنوان پژوهشگر در استخدام ادارهٔ فرهنگ عامه بود. از ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ در بنیاد فرهنگ ایران، به تحقیق پرداخت. در ۱۳۴۷ به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. در ۱۳۷۰ عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و از سال ۱۳۷۳ معاون علمی و پژوهشی این فرهنگستان بود. تفضلی علاوه بر اینکه یکی از صاحب نظران در زمینهٔ زبان های باستانی ایران بود، به زبان عربی کاملاً آشنا بود و به زبان های انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و ادبیات فارسی تسلط کامل داشت و همچنین با روسی نیز آشنا بود.
دکتر ژاله آموزگار درباره احمد تفضلی می گوید:
پاسخگو بود. با هوش و سرشار، پرکاری، تفکر علمی، بهره مندی از محضر استادان برجستهی داخل و خارج، درک مکتب های گوناگون علمی، ارتباط گسترده ای که با مجامع علمی بین المللی داشت و در جریان انتشار آخرین کتاب ها و مقاله ها بود، باعث می شد که پاسخگوی پرسش های همه باشد. یاد گفتهی دانشجویی از دورهی دکتریمان میافتم که میگفت: «وقتی پیکر او را در خاک میگذاشتند گفتم پاسخ پرسش های ما زیر خاک رفت».
شاید باز کاملاً تصادفی بود: دو هفته پیش از حادثه، وقتی دانشجویان سال آخر فوق لیسانس زبان های باستانی دانشگاه تهران عکس های یادگاری را که از همهی استادان گرفته بودند نشان میدادند، در مدتی به عکس تنهای خود خیره شد. بسیار از این عکس خوشش آمده بود. وقتی به شوخی او را به «نارسیسم» متهم کردم، گفت: «برای این خوشم می آید که عکس مناسبی برای مراسم یادبود پس از مرگ است.»
ايرج افشار در مورد مرگ او میگويد: «مرگ احمد تفضلی در جهان ايرانشناسی طنينی بلند داشته است، زيرا كه همه ايرانشناسان میدانند كه دانشمند توانايی از دست رفته است، آن هم در سال های بهره دهی. او می بايست و می توانست دست كم بيست سال ديگر دانشجويان و دانشورزان فرهنگ ايران باستان را از گنجينه پهناور آگاهی های ژرف خود بهره ور سازد.»
تفضلی در ساعت ۱۲ و نیم روز ۲۴ دی ماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانشگاه تهران ترک کرد و راهی منزلش در شمیران شد، اما هرگز به منزل نرسید. او در همان روز به طرز مشکوکی در خیابان به قتل رسید.
برخی آثار:
- ترجمهٔ مینوی خرد چاپ اول بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۵۴، چاپ دوم، انتشارات توس، ۱۳۶۴
- شناخت اساطیر ایران (کتاب) از جان هینلز (ترجمه) با همکاری ژاله آموزگار، تهران، نشر چشمه و فرهنگسرای بابل، چاپ اول ۱۳۶۸
- تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام
#زبان_پارسی #زبان_های_باستانی #ایران_باستان #دکتر_احمد_تفضلی
@maan_n
احمد تفضلی در ۱۶ آذر سال ۱۳۱۶ در اصفهان زاده شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند و در سال ۱۳۳۵ با دریافت مدال درجهٔ اول فرهنگ از دارالفنون دیپلم ادبی گرفت. در سال ۱۳۳۸ دانشکدهٔ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران را با احراز رتبهٔ اول به پایان برد. در سال ۱۳۴۰ به انگلستان رفت و وارد رشتهٔ فرهنگ و زبان های باستانی ایران در مدرسهٔ زبان های شرقی دانشگاه لندن شد و در سال ۱۳۴۴ فوق لیسانس گرفت. پیش از بازگشت به ایران دورهٔ تحقیقی کوتاهی را هم در پاریس گذراند. در ۱۳۴۵ در رشتهٔ زبان های باستانی از دانشگاه تهران درجهٔ دکتری گرفت. موضوع پایان نامهٔ او تصحیح و ترجمهٔ سوتکرنسک و ورشت مانسرنسک از دینکرد و سنجش این دو نسک با متن های اوستایی، به راهنمایی صادق کیا بوده است. از ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۵ ضمن تحصیل، به عنوان پژوهشگر در استخدام ادارهٔ فرهنگ عامه بود. از ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ در بنیاد فرهنگ ایران، به تحقیق پرداخت. در ۱۳۴۷ به تدریس در دانشگاه تهران مشغول شد. در ۱۳۷۰ عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و از سال ۱۳۷۳ معاون علمی و پژوهشی این فرهنگستان بود. تفضلی علاوه بر اینکه یکی از صاحب نظران در زمینهٔ زبان های باستانی ایران بود، به زبان عربی کاملاً آشنا بود و به زبان های انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و ادبیات فارسی تسلط کامل داشت و همچنین با روسی نیز آشنا بود.
دکتر ژاله آموزگار درباره احمد تفضلی می گوید:
پاسخگو بود. با هوش و سرشار، پرکاری، تفکر علمی، بهره مندی از محضر استادان برجستهی داخل و خارج، درک مکتب های گوناگون علمی، ارتباط گسترده ای که با مجامع علمی بین المللی داشت و در جریان انتشار آخرین کتاب ها و مقاله ها بود، باعث می شد که پاسخگوی پرسش های همه باشد. یاد گفتهی دانشجویی از دورهی دکتریمان میافتم که میگفت: «وقتی پیکر او را در خاک میگذاشتند گفتم پاسخ پرسش های ما زیر خاک رفت».
شاید باز کاملاً تصادفی بود: دو هفته پیش از حادثه، وقتی دانشجویان سال آخر فوق لیسانس زبان های باستانی دانشگاه تهران عکس های یادگاری را که از همهی استادان گرفته بودند نشان میدادند، در مدتی به عکس تنهای خود خیره شد. بسیار از این عکس خوشش آمده بود. وقتی به شوخی او را به «نارسیسم» متهم کردم، گفت: «برای این خوشم می آید که عکس مناسبی برای مراسم یادبود پس از مرگ است.»
ايرج افشار در مورد مرگ او میگويد: «مرگ احمد تفضلی در جهان ايرانشناسی طنينی بلند داشته است، زيرا كه همه ايرانشناسان میدانند كه دانشمند توانايی از دست رفته است، آن هم در سال های بهره دهی. او می بايست و می توانست دست كم بيست سال ديگر دانشجويان و دانشورزان فرهنگ ايران باستان را از گنجينه پهناور آگاهی های ژرف خود بهره ور سازد.»
تفضلی در ساعت ۱۲ و نیم روز ۲۴ دی ماه ۱۳۷۵ دفتر کارش را در دانشگاه تهران ترک کرد و راهی منزلش در شمیران شد، اما هرگز به منزل نرسید. او در همان روز به طرز مشکوکی در خیابان به قتل رسید.
برخی آثار:
- ترجمهٔ مینوی خرد چاپ اول بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۵۴، چاپ دوم، انتشارات توس، ۱۳۶۴
- شناخت اساطیر ایران (کتاب) از جان هینلز (ترجمه) با همکاری ژاله آموزگار، تهران، نشر چشمه و فرهنگسرای بابل، چاپ اول ۱۳۶۸
- تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام
#زبان_پارسی #زبان_های_باستانی #ایران_باستان #دکتر_احمد_تفضلی
@maan_n
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مقبره حضرت مولانا در قونیه
معمار بنای آرامگاه #مولانای_بلخ در #قونیه_ترکیه معمار #بدرالدین_تبریزی بود که با حمله مغولان به #ایران به سرزمین های #آناتولی پناهنده شده بود.
بیشتر آثار داخل مقبره و دیوارهای آن با اشعاری به #زبان_پارسی مزیّن شده است.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
معمار بنای آرامگاه #مولانای_بلخ در #قونیه_ترکیه معمار #بدرالدین_تبریزی بود که با حمله مغولان به #ایران به سرزمین های #آناتولی پناهنده شده بود.
بیشتر آثار داخل مقبره و دیوارهای آن با اشعاری به #زبان_پارسی مزیّن شده است.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
۱۰ سال پیش در ۹ دی ۱۳۸۸، دکتر #خسرو_فرشیدوَرد استاد #ادبیات_فارسی در #دانشگاه_تهران پس از سالها تلاش و خدمت به #زبان_پارسی و #ایران درگذشت.
یادش گرامی و روانش شاد باد.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
یادش گرامی و روانش شاد باد.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
NAZ DEJ♦️DAHA BESDIR (ناز دج/داها بسدیر/کاور آرون افشار جانم باش)
@ey_elahe_naz
#ناز خواننده #باکو ترانه #جانم_باش از خواننده #ایرانی #آرون_افشار به زبان ترکی بسیار زیبا خوانده
بشنوید.
#زبان_پارسی
#هنر_موسیقی_راه_بازیابی_هویت_ایرانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
بشنوید.
#زبان_پارسی
#هنر_موسیقی_راه_بازیابی_هویت_ایرانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تحقیر و تخریب #زبان_ملی_ایرانیان ، #زبان_پارسی ،
از طرف یک پانترکیست
در صدا و سیمای #ملی_ایرانیان!!!!
چگونه به فردی با اندیشه های ضد منافع ملی ایرانیان در مهمترین دستگاه فرهنگی ایران مسئولیت واگذار میشود؟؟!!!
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
از طرف یک پانترکیست
در صدا و سیمای #ملی_ایرانیان!!!!
چگونه به فردی با اندیشه های ضد منافع ملی ایرانیان در مهمترین دستگاه فرهنگی ایران مسئولیت واگذار میشود؟؟!!!
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#یگانگی_زبانها_و_گویشهای_محلی_ایران با #زبان_پارسی
✍ ضیاء طرقدار
درباره زبان پارسی و زبانهای محلی ایرانی واقوام ایرانی دوسخن نادرست و بیهوده از سوی بی دانشان و ایران ستیزان گفته می شود ؛ یکی اینکه گفته می شود ایران از اقوام گوناگون و متفاوتی تشکیل شده و این اقوام هیچ اشتراکی با یکدیگر ندارند ؛ این سخن تماماً نادرست است چرا که یگانگی و پیوند اقوام ایرانی را در تاریخ ، نژاد ، فرهنگ ، آداب و روسوم و زبان آنها آشکارا می توان دید . برای نمونه در تمام ایران و در بین تمام اقوام ایران زمین و در تمام سرزمین های اطراف ایران که جزو ایران فرهنگی هستند جشن های نوروز ، چهارشنبه سوری ، شب چله ، و دیگر جشن های ملی و آیینی برگزار می شود .
دیگر اینکه گفته می شود زبان پارسیِ کنونی هیچ یگانگی با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی کنونی ندارد ، که این سخن نیز نادرست است . تطبیق واژه های زبان ها و گویش های محلی ایرانی با یکدیگر و همچنین با زبان پارسی ، یگانگی اقوام ایرانی و زبان های آنها را با یکدیگر و با زبان پارسی آشکارا نشان می دهد .
تنها نکته ای که می توان گفت این است که بخشی از واژه های زبان ها و گویش های محلی ایرانی ، ساختار و تلفظ کُهن تری را نگاه داشته اند که شبیه واژه های زبان اوستایی و پارسی باستان می باشد ؛ ولی بخش دیگری از واژه ها در زبان ها و گویش های محلی ایرانی همچون واژه های پارسی کنونی است با کمی تفاوت در تلفظ و حرکات واژه ها .
برای نمونه « گوسفند » در زبان اوستایی « پَسو pasu ؛ فشو fšu » گفته می شود ؛ و در زبان تالشی « پاس pâs ؛ پَس pas » ، و در زبان کُردی سنندج « پاز pāz » گفته می شود .
« خانه » در زبان اوستایی « کَتَه kata » گفته می شود ؛ در زبان تالشی « کَه kâ » ، در زبان تاتی تاکستان در قزوین « کی یِه kiye » ، در زبان تاتی وَفس در استان مرکزی « کِه ke » ، و در زبان نائینی در اصفهان « کی یَه kiya ؛ کی ki » گفته می شود .
« گُرگ » در زبان اوستایی « وِهرکَه vehrka » گفته می شود ؛ در زبان تالشی « وَرگ varg ؛ واگ vâg » ، در زبان گیلکی « وَرگ varg ؛ وِرگ verg » ، در زبان تبری « وِرگ verg » و در زبان تاتی تاکستان و تاتی وَفس « وَرگ varg » گفته می شود .
« مرغ » در زبان اوستایی « کهرکَه kahrka » گفته می شود ؛ در زبان تالشی « کَرگ karg ؛ کاگ kâg » ، در زبان گیلکی « کَرک kark ؛ کاتیک kātik » ، در زبان تبری « کِرگ kerg » ، در زبان تاتی تاکستان « کَرکِه karke » ، در زبان تاتی وَفس « کرگِه karge » و در زبان نائینی « کَرک kark » گفته می شود .
واژه های یگانه در زبان ها و گویش های محلی کنونی ایران با واژه های زبان اوستایی بسیار زیاد است ، ولی در ادامه برای نمونه تعدادی واژه از زبان تالشی آورده می شود که مانند واژه های زبان پارسی می باشد و تفاوت چندانی در ساختار و تلفظ با واژه های برابر خود در زبان پارسی ندارد .
به دلیل اینکه نگارنده گویشور زبان تالشی می باشم در این بررسی واژه های تالشی آورده شده است . واژه های تالشی از دو گویش شمالی و جنوبی زبان تالشی می باشد . ( منطقه تالش در غرب استان گیلان می باشد ) .
دیگر گویشوران زبان های محلی ایرانی نیز می توانند تعدادی از واژه های یگانه زبان های محلی خود با زبان پارسی را نوشته و منتشر کنند تا یگانگی و پیوند زبان ها و گویش های محلی ایران با زبان پارسی برای همگان آشکار شود . برای آگاهی بیشتر درباره پیوند زبان های محلی ایرانی با یکدیگر و با زبان پارسی به کتاب های گوناگون فرهنگ واژه ها و گویش های ایرانی نگاه شود .
واژه های پارسی – تالشی
پارسی : آب
تالشی : آو āv ، اُو ov
پارسی : زَن
تالشی : ژِن žen ، یِن yen
پارسی : مَرد
تالشی : مِرد merd ، مِردَک merdak
پارسی : پشیمان
تالشی : پِشمون pešmun
پارسی : چشم
تالشی : چاش čâš ، چَش čaš ، چِم čem
پارسی : شلوار
تالشی : شالو šâlo ، شوار šǝvār
پارسی : ناخُن
تالشی : نانگر nângǝr ، مَنگِه mange
پارسی : جنگل ، بیشه
تالشی : ویشَه viša
پارسی : تلخ
تالشی : تِل tel ، تِلل tell
پارسی : دُشمَن
تالشی : دشمِن dǝšmen ، دشمِند dǝšmend
پارسی : مُزد ، پاداش
تالشی : مژد mǝžd ، مز mǝz
پارسی : هیزم
تالشی : ایزیم izim ، ایزم izǝm ، اِزم ezǝm
پارسی : سپید ، سفید
تالشی : ایسپی ispi
پارسی : آهن
تالشی : اُسن osǝn ، آسون āsun
پارسی : خُشک
تالشی : هشک hǝšk ، خشک xǝšk
پارسی : سوختن
تالشی : سوتِه sute ، سیستِه siste ، سی یِه siye
پارسی : دوختن
تالشی : دوتِه dute ، دِشتِه dešte
پارسی : دوشیدن
تالشی : دوشی یِه dušiye ، دوشِه duše
پارسی : دیدن
تالشی : ویندِه vinde
پارسی : نشستن
تالشی : نشتِه nǝšte ، نِشتِه nešte
پارسی : باریدن
تالشی : وُیِه voye ، وارِه vāre ، وارِن vāren
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ ضیاء طرقدار
درباره زبان پارسی و زبانهای محلی ایرانی واقوام ایرانی دوسخن نادرست و بیهوده از سوی بی دانشان و ایران ستیزان گفته می شود ؛ یکی اینکه گفته می شود ایران از اقوام گوناگون و متفاوتی تشکیل شده و این اقوام هیچ اشتراکی با یکدیگر ندارند ؛ این سخن تماماً نادرست است چرا که یگانگی و پیوند اقوام ایرانی را در تاریخ ، نژاد ، فرهنگ ، آداب و روسوم و زبان آنها آشکارا می توان دید . برای نمونه در تمام ایران و در بین تمام اقوام ایران زمین و در تمام سرزمین های اطراف ایران که جزو ایران فرهنگی هستند جشن های نوروز ، چهارشنبه سوری ، شب چله ، و دیگر جشن های ملی و آیینی برگزار می شود .
دیگر اینکه گفته می شود زبان پارسیِ کنونی هیچ یگانگی با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی کنونی ندارد ، که این سخن نیز نادرست است . تطبیق واژه های زبان ها و گویش های محلی ایرانی با یکدیگر و همچنین با زبان پارسی ، یگانگی اقوام ایرانی و زبان های آنها را با یکدیگر و با زبان پارسی آشکارا نشان می دهد .
تنها نکته ای که می توان گفت این است که بخشی از واژه های زبان ها و گویش های محلی ایرانی ، ساختار و تلفظ کُهن تری را نگاه داشته اند که شبیه واژه های زبان اوستایی و پارسی باستان می باشد ؛ ولی بخش دیگری از واژه ها در زبان ها و گویش های محلی ایرانی همچون واژه های پارسی کنونی است با کمی تفاوت در تلفظ و حرکات واژه ها .
برای نمونه « گوسفند » در زبان اوستایی « پَسو pasu ؛ فشو fšu » گفته می شود ؛ و در زبان تالشی « پاس pâs ؛ پَس pas » ، و در زبان کُردی سنندج « پاز pāz » گفته می شود .
« خانه » در زبان اوستایی « کَتَه kata » گفته می شود ؛ در زبان تالشی « کَه kâ » ، در زبان تاتی تاکستان در قزوین « کی یِه kiye » ، در زبان تاتی وَفس در استان مرکزی « کِه ke » ، و در زبان نائینی در اصفهان « کی یَه kiya ؛ کی ki » گفته می شود .
« گُرگ » در زبان اوستایی « وِهرکَه vehrka » گفته می شود ؛ در زبان تالشی « وَرگ varg ؛ واگ vâg » ، در زبان گیلکی « وَرگ varg ؛ وِرگ verg » ، در زبان تبری « وِرگ verg » و در زبان تاتی تاکستان و تاتی وَفس « وَرگ varg » گفته می شود .
« مرغ » در زبان اوستایی « کهرکَه kahrka » گفته می شود ؛ در زبان تالشی « کَرگ karg ؛ کاگ kâg » ، در زبان گیلکی « کَرک kark ؛ کاتیک kātik » ، در زبان تبری « کِرگ kerg » ، در زبان تاتی تاکستان « کَرکِه karke » ، در زبان تاتی وَفس « کرگِه karge » و در زبان نائینی « کَرک kark » گفته می شود .
واژه های یگانه در زبان ها و گویش های محلی کنونی ایران با واژه های زبان اوستایی بسیار زیاد است ، ولی در ادامه برای نمونه تعدادی واژه از زبان تالشی آورده می شود که مانند واژه های زبان پارسی می باشد و تفاوت چندانی در ساختار و تلفظ با واژه های برابر خود در زبان پارسی ندارد .
به دلیل اینکه نگارنده گویشور زبان تالشی می باشم در این بررسی واژه های تالشی آورده شده است . واژه های تالشی از دو گویش شمالی و جنوبی زبان تالشی می باشد . ( منطقه تالش در غرب استان گیلان می باشد ) .
دیگر گویشوران زبان های محلی ایرانی نیز می توانند تعدادی از واژه های یگانه زبان های محلی خود با زبان پارسی را نوشته و منتشر کنند تا یگانگی و پیوند زبان ها و گویش های محلی ایران با زبان پارسی برای همگان آشکار شود . برای آگاهی بیشتر درباره پیوند زبان های محلی ایرانی با یکدیگر و با زبان پارسی به کتاب های گوناگون فرهنگ واژه ها و گویش های ایرانی نگاه شود .
واژه های پارسی – تالشی
پارسی : آب
تالشی : آو āv ، اُو ov
پارسی : زَن
تالشی : ژِن žen ، یِن yen
پارسی : مَرد
تالشی : مِرد merd ، مِردَک merdak
پارسی : پشیمان
تالشی : پِشمون pešmun
پارسی : چشم
تالشی : چاش čâš ، چَش čaš ، چِم čem
پارسی : شلوار
تالشی : شالو šâlo ، شوار šǝvār
پارسی : ناخُن
تالشی : نانگر nângǝr ، مَنگِه mange
پارسی : جنگل ، بیشه
تالشی : ویشَه viša
پارسی : تلخ
تالشی : تِل tel ، تِلل tell
پارسی : دُشمَن
تالشی : دشمِن dǝšmen ، دشمِند dǝšmend
پارسی : مُزد ، پاداش
تالشی : مژد mǝžd ، مز mǝz
پارسی : هیزم
تالشی : ایزیم izim ، ایزم izǝm ، اِزم ezǝm
پارسی : سپید ، سفید
تالشی : ایسپی ispi
پارسی : آهن
تالشی : اُسن osǝn ، آسون āsun
پارسی : خُشک
تالشی : هشک hǝšk ، خشک xǝšk
پارسی : سوختن
تالشی : سوتِه sute ، سیستِه siste ، سی یِه siye
پارسی : دوختن
تالشی : دوتِه dute ، دِشتِه dešte
پارسی : دوشیدن
تالشی : دوشی یِه dušiye ، دوشِه duše
پارسی : دیدن
تالشی : ویندِه vinde
پارسی : نشستن
تالشی : نشتِه nǝšte ، نِشتِه nešte
پارسی : باریدن
تالشی : وُیِه voye ، وارِه vāre ، وارِن vāren
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دکتر #کیوان_مجرد مخترع #واکسن_فایزر و داروی کرونا!
✍ کانال پویش ملی حامیان خلیج تا ابد فارس(حامدی نیک از ایران دوستان آذربآیجان)
#پرچم_ایرانیها_هنوز_هم_در_جهان_بالاست!؟
#درود_بر_فرزندان_راستین_ایران!؟
🔸خدمات ایرانیان به جهانیان وبشریت ادامه دار وبیکران است!؟
🔸ایران جغرافیایی کوچک ومحدود نیست
ایران فرهنگی وتمدنی به وسعت همه جهان است.
#ایران_پیروز_جنگ_جهانی_با_کرونا!
🔸براستی که باید فتح نامه کرونا به #زبان_پارسی نوشته شود!
#رازی_پارسی_پدر_بهداشت_و_درمان_جهان!
سال۲۰۲۲ سال ایران، سال پیروزی وصلح ودوستی جهانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ کانال پویش ملی حامیان خلیج تا ابد فارس(حامدی نیک از ایران دوستان آذربآیجان)
#پرچم_ایرانیها_هنوز_هم_در_جهان_بالاست!؟
#درود_بر_فرزندان_راستین_ایران!؟
🔸خدمات ایرانیان به جهانیان وبشریت ادامه دار وبیکران است!؟
🔸ایران جغرافیایی کوچک ومحدود نیست
ایران فرهنگی وتمدنی به وسعت همه جهان است.
#ایران_پیروز_جنگ_جهانی_با_کرونا!
🔸براستی که باید فتح نامه کرونا به #زبان_پارسی نوشته شود!
#رازی_پارسی_پدر_بهداشت_و_درمان_جهان!
سال۲۰۲۲ سال ایران، سال پیروزی وصلح ودوستی جهانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴❣صدای زبان #پارسی_باستان
🔸شما هم پارسی میانه رو می فهمید؟ چقدر نزدیک به الانه😍
#ایران_باستان
#زبان_پارسی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔸شما هم پارسی میانه رو می فهمید؟ چقدر نزدیک به الانه😍
#ایران_باستان
#زبان_پارسی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 بزرگداشت فردوسی
🔸۲۵ اردیبهشت پاسداشت #زبان_پارسی
و بزرگداشت #حکیم_ابوالقاسم_فردوسی
کلیپی از : یوسف توانا
با صدای : #علیرصا قربانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔸۲۵ اردیبهشت پاسداشت #زبان_پارسی
و بزرگداشت #حکیم_ابوالقاسم_فردوسی
کلیپی از : یوسف توانا
با صدای : #علیرصا قربانی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from کاروند پارسی || محمودفتوحیرودمعجنی (Mahmood Fotoohi)
Fotoohi_IranNamag_Winter_2019.pdf
414.4 KB
مقاله
نبرد دو زبان:
نقش دهقانان ایرانی در جدال پارسی با عربی
محمود فتوحی رودمعجنی
IranNamag, WInter. 2019, Toronto, Canada
جدال میان زبان فارسی و عربی، یک قرن پس از سروده شدن شاهنامه در خراسان سخت بالا گرفت. بیگانه برای ایرانشهریان بیشتر در زبانشان نمود یافته است تا در عقیده، دین، نژاد و ...؛ بر این مبنا ناسیونالیسم ایرانی از قرن سه و چهار هجری در شکل یک ناسیونالیسم زبانی و ادبی نمودار شده و تا دوران معاصر همچنان تداوم یافته است.
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
#زبان_پارسی
@karvandparsi
نبرد دو زبان:
نقش دهقانان ایرانی در جدال پارسی با عربی
محمود فتوحی رودمعجنی
IranNamag, WInter. 2019, Toronto, Canada
جدال میان زبان فارسی و عربی، یک قرن پس از سروده شدن شاهنامه در خراسان سخت بالا گرفت. بیگانه برای ایرانشهریان بیشتر در زبانشان نمود یافته است تا در عقیده، دین، نژاد و ...؛ بر این مبنا ناسیونالیسم ایرانی از قرن سه و چهار هجری در شکل یک ناسیونالیسم زبانی و ادبی نمودار شده و تا دوران معاصر همچنان تداوم یافته است.
#کاروندپارسی
#محمودفتوحی
#زبان_پارسی
@karvandparsi