Forwarded from جهان پدیدار
داستانی واقعی و تامل برانگیز
#لیلا_مثل_رومینا_قربانی_نشد
چن روز گذشته شاهد اتفاقی غم انگیز برای دختری نوجوان بودیم
"رومینا ۱۳ ساله با عشقی پاک قربانی تعصبات شد."
این اتفاق ذهن مرا به سالهای دور برد لیلا دختری مشابه با رومینا
حدود ۳۰ سال پیش لیلا دختری ۱۴ ساله روزی در هنگام بازگشت از مدرسه ناگهان گم شد سه روز تمام شهر را گشتند اما اثری از او نیافتند
خانواده ی لیلا بسیار مذهبی و پدرش دبیر و فردی شناخته شده بود
در روز چهارم لیلا توسط نیروی انتطامی با مردی بسیار بزرگتر از خودش در ترمینال در حالیکه راهی یکی از شهرهای جنوبی بود پیدا شد ظاهرا مرد با اغفال لیلا و ابراز عشقی دروغین قصد انتقال او به جنوب و فرستادن به کشورهای خلیج را داشت که شناسایی و دستگیر و لیلا را تحویل پدرش دادند.
اما پدر لیلا چه کرد؟
با بازگشت لیلا حرفها شروع شد هرکسی حکمی صادر می کرد اقوام او را باعث سرافگندگی فامیل می دانستند و از تحریک پدر برای اجرای شدیدترین تنبیه کوتاهی نکردند
اما پدرش چند روزی سکوت کرد بعد در یک شب مهمانی ای برپا و اقوام نزدیک را به شکرانه ی بازگشت لیلا دعوت کرد و هدیه ای برای لیلا خرید و در جمع از دخترش عذرخواهی کرد و خود رابخاطر بی توجهی به او و عدم ابراز محبت مقصر دانست و از لیلا خواست او را ببخشد
اقوام از این کار پدر شوکه و عصبانی شدند اورا متهم به بی غیرتی و سرافگندگی فامیل دانستند و حتی بسیاری از نزدیکان ارتباطشان را با این خانوده قطع کردند .
حتی مدرسه از پذیرفتن لیلا خودداری کرد و هیچ مدرسه ای او را قبول نکرد و اداره اموزش و پرورش از پدرش خواست امسال را از ادامه تحصیل انصراف دهد تا جو حاکم بر جامعه ارام شود و پدرش قبول کرد اما در خانه آموزش او را ادامه داد و لیلا پایان سال متفرقه امتحان و با نمرات عالی قبول شد اما برای سال جدید با کلی تعهد از پدرو دختر بلاخره با ادامه ی تحصیل او موافقت شد
در تمام این یکسال پدر با سکوت و صبوری رفتارها و عکس العمل های ناشایست را نادیده گرفت و مدبرانه و عاشقانه از دختر خطاکارش حمایت کرد
لیلا بتدریج به جامعه بازگشت بزرگ شد و به دانشگاه راه پیدا کرد و ازدواج کرد اکنون دو دختر موفق دارد.عید امسال شنیدم داماد دار شده است
او اکنون به لطف و حمایت پدرش در کنار همسر و فرزندانش زندگی ارام و موفقی دارد.
و اما تمام کسانی که پدر را متهم به بی غیرتی کردن بعدها متوجه شدند که این پدر چه فشاری را درآن روزهای سخت تحمل کرد او بعد از این اتفاق دچار مشگل قلبی شد و چندین بار تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت و در سن ۶۰ سالگی بر اثر ایست قلبی فوت کرد.
او خود را قربانی کرد تا با تعصبات خشک و عکس العمل های نابخردانه مقابله کند او به ما اموخت همه ی ما اشتباه می کنیم و اشتباه رو با اشتباهی بزرگتر نمی شود درست کرد
روحش شاد
#لیلا_مثل_رومینا_قربانی_نشد
چن روز گذشته شاهد اتفاقی غم انگیز برای دختری نوجوان بودیم
"رومینا ۱۳ ساله با عشقی پاک قربانی تعصبات شد."
این اتفاق ذهن مرا به سالهای دور برد لیلا دختری مشابه با رومینا
حدود ۳۰ سال پیش لیلا دختری ۱۴ ساله روزی در هنگام بازگشت از مدرسه ناگهان گم شد سه روز تمام شهر را گشتند اما اثری از او نیافتند
خانواده ی لیلا بسیار مذهبی و پدرش دبیر و فردی شناخته شده بود
در روز چهارم لیلا توسط نیروی انتطامی با مردی بسیار بزرگتر از خودش در ترمینال در حالیکه راهی یکی از شهرهای جنوبی بود پیدا شد ظاهرا مرد با اغفال لیلا و ابراز عشقی دروغین قصد انتقال او به جنوب و فرستادن به کشورهای خلیج را داشت که شناسایی و دستگیر و لیلا را تحویل پدرش دادند.
اما پدر لیلا چه کرد؟
با بازگشت لیلا حرفها شروع شد هرکسی حکمی صادر می کرد اقوام او را باعث سرافگندگی فامیل می دانستند و از تحریک پدر برای اجرای شدیدترین تنبیه کوتاهی نکردند
اما پدرش چند روزی سکوت کرد بعد در یک شب مهمانی ای برپا و اقوام نزدیک را به شکرانه ی بازگشت لیلا دعوت کرد و هدیه ای برای لیلا خرید و در جمع از دخترش عذرخواهی کرد و خود رابخاطر بی توجهی به او و عدم ابراز محبت مقصر دانست و از لیلا خواست او را ببخشد
اقوام از این کار پدر شوکه و عصبانی شدند اورا متهم به بی غیرتی و سرافگندگی فامیل دانستند و حتی بسیاری از نزدیکان ارتباطشان را با این خانوده قطع کردند .
حتی مدرسه از پذیرفتن لیلا خودداری کرد و هیچ مدرسه ای او را قبول نکرد و اداره اموزش و پرورش از پدرش خواست امسال را از ادامه تحصیل انصراف دهد تا جو حاکم بر جامعه ارام شود و پدرش قبول کرد اما در خانه آموزش او را ادامه داد و لیلا پایان سال متفرقه امتحان و با نمرات عالی قبول شد اما برای سال جدید با کلی تعهد از پدرو دختر بلاخره با ادامه ی تحصیل او موافقت شد
در تمام این یکسال پدر با سکوت و صبوری رفتارها و عکس العمل های ناشایست را نادیده گرفت و مدبرانه و عاشقانه از دختر خطاکارش حمایت کرد
لیلا بتدریج به جامعه بازگشت بزرگ شد و به دانشگاه راه پیدا کرد و ازدواج کرد اکنون دو دختر موفق دارد.عید امسال شنیدم داماد دار شده است
او اکنون به لطف و حمایت پدرش در کنار همسر و فرزندانش زندگی ارام و موفقی دارد.
و اما تمام کسانی که پدر را متهم به بی غیرتی کردن بعدها متوجه شدند که این پدر چه فشاری را درآن روزهای سخت تحمل کرد او بعد از این اتفاق دچار مشگل قلبی شد و چندین بار تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت و در سن ۶۰ سالگی بر اثر ایست قلبی فوت کرد.
او خود را قربانی کرد تا با تعصبات خشک و عکس العمل های نابخردانه مقابله کند او به ما اموخت همه ی ما اشتباه می کنیم و اشتباه رو با اشتباهی بزرگتر نمی شود درست کرد
روحش شاد