Forwarded from محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh
🔴 از جنگلهای حاره ای در پورتوریکو تا هیرکانی در ایران چقدر راه است؟! 🔴
1⃣ در طول چند سال گذشته گزارشها و مشاهدات متعددی به ثبت رسیده که آشکارا نشان از آغاز خشکی توده های جنگلی پهن برگ در هیرکانی است؛ مشاهداتی که از هر سه استان گیلان، مازندران و گلستان دریافت شده است. واقعیت نگران کننده ای که از پس این مشاهدات برجسته می نماید، آن است که آیا آستانه تحمل تاب آوری هیرکانی به دلیل تشدید تغییرات اقلیمی و خشکسالی به پایان رسیده و ما باید خود را برای آغاز دوران انقراض هیرکانی آماده کنیم؟ و آیا اگر چنین است، دست درازی های بیشترِ انسان ساخت؛ مانند تداوم فشار دام، سدسازی، احداث جاده های جنگلی و بزرگراه هایی چون تهران- شمال بر ابعاد شتابناکِ این فروپاشی برگشت ناپذیر نمی افزاید؟ آخرین آمار از مساحت جنگلهای شمال کشور با حدود ۱.۶ میلیون هکتار - که توسط همکارانم در بخش تحقیقات جنگل موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور فراهم شده - اشاره به کاهش ۱.۹ میلیون هکتاری وسعت این دیرینه ترین رویشگاه جنگلی جهان در طول حدود ۶ دهه گذشته - تقریباً پس از انقراض ببر هیرکانی در دهه ۳۰ شمسی - است. پرسش این است که آیا آن انقراضِ تلخ، آغازگرِ انقراض بزرگترِ زیستگاه ببر از آستارا تا گلیداغی بوده و اگر چنین است، پیام انقراض قریب الوقوع یوزپلنگ آسیایی چیست؟
2⃣ در این باره اخیراً گزارش تامل برانگیزی در #نیویورک_تایمز منتشر شده که می تواند برای خواننده پیگیر و علاقه مند ستون #قلم_سبز جالب باشد؛ زیرا عملاً درخواهد یافت که بین آن انقراض در شمال ایران تا جنگلهای حاره ای #پورتوریکو در آمریکای لاتین، خیلی هم راهی نیست! هست؟
3⃣ زماني كه طوفان ماريا در سپتامبر گذشته پورتوريكو را در هم كوبيد، بام خانه ها را از جا كند، مناطق مسكوني را زير آب برد، شبكه برق جزيره را ويران كرد و يك فاجعه انساني بجا گذاشت كه پورتوريكو هنوز پس از ماهها در حال ترميم اين عواقب است. اما ماريا به همان اندازه هم طبيعت را ناچار به پرداخت هزينه كرد. بادهايي با سرعت حدود ٢٥٠ كيلومتر در ساعت هزاران هكتار از درختان را منهدم كرد، از جمله بخش بزرگي از پارك ملي اِليونكي، ٢٨ هزار هكتار از جنگلهاي باراني سرسبز در شرق سن خوان، پايتخت پورتوريكو. براي گروهي از پژوهشگران كه مسير پرشيبي از كوههاي پارك ملي را به پايين مي آمدند، تخريب به خوبي آشكار بود. ماموریت اين گروه با سرپرستي ماريا اوريارته، يك بومشناس از دانشگاه كلمبيا، بررسي ابعاد تخريب و درك بهتر افزايش خطر تغییرات آب و هوايی است. پيش از توفان ماريا، كوهستان در پناه تاج پوشش گسترده و متراکمی از نخلهاي پربرگ سييِرا و سكروپيا بود كه از تابش بخش بزرگي از نور خورشيد به سطح زمین جلوگيري مي كردند. اما بادها بسياري از برگها را از درختان جدا كردند و شاخه ها را شكستند. دامنه شيب دار كوه اكنون بدون پوشش زير آسمان قرار گرفته و اینک حومه سن خوان كه معمولا از ديد پنهان بود، تا مسافت زيادي قابل رويت است. اين پژوهش شامل ارزيابي آسيب به تك تك درختان در يك منطقه معين است و بررسي مي كند كه چگونه توفانهاي سهمگين بر مقدار كربني كه جنگلها از نيوار جذب و ذخيره مي كنند، تأثيرگذار است.
7⃣ پرسشی که با خواندن این گزارش در ذهن هر پژوهشگرِ مستقل نگرانِ سرنوشت هیرکانی شکل می گیرد، آن است که آیا تعلل در اجرای دقیق طرح تنفس جنگل و در عوض تبدیل هیرکانی به کارگاه بزرگ سدسازی، جاده سازی، تولید گوشت قرمز و ویلاسازی؛ ایرانیان را آماده وداعی تلخ با ریه های بی رقیب و تولیدکننده اکسیژن سرزمین مادری شان - زودتر از آنچه تصور می کردند - نمی کند؟! این پرسشی است که کودکان دبستانی امروز در نوشهر، میاندشت و چوبر هم تا قبل از پایان دوره دبیرستان، پاسخش را با اشک و آه و حسرت خواهند یافت! نخواهند یافت؟
🔻 نسخه کامل این مقاله در نشانی زیر:
👇
https://t.me/darvishnameh/6881
🔴 از جنگلهای حاره ای در پورتوریکو تا هیرکانی در ایران چقدر راه است؟! 🔴
1⃣ در طول چند سال گذشته گزارشها و مشاهدات متعددی به ثبت رسیده که آشکارا نشان از آغاز خشکی توده های جنگلی پهن برگ در هیرکانی است؛ مشاهداتی که از هر سه استان گیلان، مازندران و گلستان دریافت شده است. واقعیت نگران کننده ای که از پس این مشاهدات برجسته می نماید، آن است که آیا آستانه تحمل تاب آوری هیرکانی به دلیل تشدید تغییرات اقلیمی و خشکسالی به پایان رسیده و ما باید خود را برای آغاز دوران انقراض هیرکانی آماده کنیم؟ و آیا اگر چنین است، دست درازی های بیشترِ انسان ساخت؛ مانند تداوم فشار دام، سدسازی، احداث جاده های جنگلی و بزرگراه هایی چون تهران- شمال بر ابعاد شتابناکِ این فروپاشی برگشت ناپذیر نمی افزاید؟ آخرین آمار از مساحت جنگلهای شمال کشور با حدود ۱.۶ میلیون هکتار - که توسط همکارانم در بخش تحقیقات جنگل موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور فراهم شده - اشاره به کاهش ۱.۹ میلیون هکتاری وسعت این دیرینه ترین رویشگاه جنگلی جهان در طول حدود ۶ دهه گذشته - تقریباً پس از انقراض ببر هیرکانی در دهه ۳۰ شمسی - است. پرسش این است که آیا آن انقراضِ تلخ، آغازگرِ انقراض بزرگترِ زیستگاه ببر از آستارا تا گلیداغی بوده و اگر چنین است، پیام انقراض قریب الوقوع یوزپلنگ آسیایی چیست؟
2⃣ در این باره اخیراً گزارش تامل برانگیزی در #نیویورک_تایمز منتشر شده که می تواند برای خواننده پیگیر و علاقه مند ستون #قلم_سبز جالب باشد؛ زیرا عملاً درخواهد یافت که بین آن انقراض در شمال ایران تا جنگلهای حاره ای #پورتوریکو در آمریکای لاتین، خیلی هم راهی نیست! هست؟
3⃣ زماني كه طوفان ماريا در سپتامبر گذشته پورتوريكو را در هم كوبيد، بام خانه ها را از جا كند، مناطق مسكوني را زير آب برد، شبكه برق جزيره را ويران كرد و يك فاجعه انساني بجا گذاشت كه پورتوريكو هنوز پس از ماهها در حال ترميم اين عواقب است. اما ماريا به همان اندازه هم طبيعت را ناچار به پرداخت هزينه كرد. بادهايي با سرعت حدود ٢٥٠ كيلومتر در ساعت هزاران هكتار از درختان را منهدم كرد، از جمله بخش بزرگي از پارك ملي اِليونكي، ٢٨ هزار هكتار از جنگلهاي باراني سرسبز در شرق سن خوان، پايتخت پورتوريكو. براي گروهي از پژوهشگران كه مسير پرشيبي از كوههاي پارك ملي را به پايين مي آمدند، تخريب به خوبي آشكار بود. ماموریت اين گروه با سرپرستي ماريا اوريارته، يك بومشناس از دانشگاه كلمبيا، بررسي ابعاد تخريب و درك بهتر افزايش خطر تغییرات آب و هوايی است. پيش از توفان ماريا، كوهستان در پناه تاج پوشش گسترده و متراکمی از نخلهاي پربرگ سييِرا و سكروپيا بود كه از تابش بخش بزرگي از نور خورشيد به سطح زمین جلوگيري مي كردند. اما بادها بسياري از برگها را از درختان جدا كردند و شاخه ها را شكستند. دامنه شيب دار كوه اكنون بدون پوشش زير آسمان قرار گرفته و اینک حومه سن خوان كه معمولا از ديد پنهان بود، تا مسافت زيادي قابل رويت است. اين پژوهش شامل ارزيابي آسيب به تك تك درختان در يك منطقه معين است و بررسي مي كند كه چگونه توفانهاي سهمگين بر مقدار كربني كه جنگلها از نيوار جذب و ذخيره مي كنند، تأثيرگذار است.
7⃣ پرسشی که با خواندن این گزارش در ذهن هر پژوهشگرِ مستقل نگرانِ سرنوشت هیرکانی شکل می گیرد، آن است که آیا تعلل در اجرای دقیق طرح تنفس جنگل و در عوض تبدیل هیرکانی به کارگاه بزرگ سدسازی، جاده سازی، تولید گوشت قرمز و ویلاسازی؛ ایرانیان را آماده وداعی تلخ با ریه های بی رقیب و تولیدکننده اکسیژن سرزمین مادری شان - زودتر از آنچه تصور می کردند - نمی کند؟! این پرسشی است که کودکان دبستانی امروز در نوشهر، میاندشت و چوبر هم تا قبل از پایان دوره دبیرستان، پاسخش را با اشک و آه و حسرت خواهند یافت! نخواهند یافت؟
🔻 نسخه کامل این مقاله در نشانی زیر:
👇
https://t.me/darvishnameh/6881
Telegram
محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh
🔴 بررسی ردپای انسان در تشدید رخدادهای نامعمول محیطی ویرانگر از جنگلهای پورتوریکو تا #رویشگاه_هیرکانی!
👇
https://goo.gl/fzGLFT
#ستون_قلم_سبز_همشهری
🔴 بررسی ردپای انسان در تشدید رخدادهای نامعمول محیطی ویرانگر از جنگلهای پورتوریکو تا #رویشگاه_هیرکانی!
👇
https://goo.gl/fzGLFT
#ستون_قلم_سبز_همشهری
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
#عبدالله_رئیسی رتبه #۲ کنکور، #آقازاده واقعی #ایرانی،ازیک روستای بی نام ونشان #سراوانِ_سيستان و #بلوچستان، که #آب و #غذا کمیاب است و #قلم و #دفتر نایاب
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from محمد درویش
🔻برای آبادی مقصد، خواهان ناآبادانی مبدا نباشیم!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ ادبیات مشکوکی در کشور آفریده شده که کاملاً ردپای جریانهای تجزیهطلب و ضد ایرانی در آن مشهود است. ماجرای تلخ و شرمآورِ یک بازی فوتبال در تبریز و سردادنِ شعارهایی ضدایرانی، آشکارا نشاندهندهی ژرفای خطر است. در حوزهی محیطزیست هم گروههایی که منافعشان در احداث یک سد یا اجرای طرح انتقال آب است با پروپاگاندایی حسابشده و اجیرکردنِ افرادی بیهویت و مشکوک در شبکههای اجتماعی، میکوشند تا مردمِ استانهای مجاور را به جانِ هم اندازند. دقت کنید! همهی آنهایی که از عبارتهایی چون اصفهانستیز، لُرستیز، ترکستیز، دشمنان سمنان یا خوزستان و ... برای تهییج افکار عمومی استفاده میکنند، دانسته یا ندانسته در زمین دشمنِ تمامیتِ ایران بازی میکنند و باید توسط تشکلهای محیطزیستی طرد شوند. هفتاد و چهارمین یادداشتم در صفحه آخر شرق به این موضوع اختصاص دارد:
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#نه_به_قومیتگرایی_در_حوزه_محیطزیست
http://sharghdaily.ir/fa/Main/Detail/242158/چرا-همچنان-آب-به-گاوخونی-نمیرسد؟!
🇮🇷: @darvishnameh
✍ ادبیات مشکوکی در کشور آفریده شده که کاملاً ردپای جریانهای تجزیهطلب و ضد ایرانی در آن مشهود است. ماجرای تلخ و شرمآورِ یک بازی فوتبال در تبریز و سردادنِ شعارهایی ضدایرانی، آشکارا نشاندهندهی ژرفای خطر است. در حوزهی محیطزیست هم گروههایی که منافعشان در احداث یک سد یا اجرای طرح انتقال آب است با پروپاگاندایی حسابشده و اجیرکردنِ افرادی بیهویت و مشکوک در شبکههای اجتماعی، میکوشند تا مردمِ استانهای مجاور را به جانِ هم اندازند. دقت کنید! همهی آنهایی که از عبارتهایی چون اصفهانستیز، لُرستیز، ترکستیز، دشمنان سمنان یا خوزستان و ... برای تهییج افکار عمومی استفاده میکنند، دانسته یا ندانسته در زمین دشمنِ تمامیتِ ایران بازی میکنند و باید توسط تشکلهای محیطزیستی طرد شوند. هفتاد و چهارمین یادداشتم در صفحه آخر شرق به این موضوع اختصاص دارد:
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#نه_به_قومیتگرایی_در_حوزه_محیطزیست
http://sharghdaily.ir/fa/Main/Detail/242158/چرا-همچنان-آب-به-گاوخونی-نمیرسد؟!
Forwarded from محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh
✍ از مرز باورنکردنی مصرف ۱۰۰میلیاردتن در سال عبور کردیم! این مسابقهی مصرف، شتابِ بیشتر و اشتیاقِ افزونترِ آدمی به سوی فروپاشی و مرگ را نشان میدهد! شگفتا که عبرتی در شیوهی مدیریت جهانی، منطقهای و ملی مشاهده نمیشود. آیا این پایان راه است ...
🔹️۱۴ بهمن ۱۳۹۸، صفحه آخر روزنامه شرق
#قلم_سبز
#محمد_درویش
✍ از مرز باورنکردنی مصرف ۱۰۰میلیاردتن در سال عبور کردیم! این مسابقهی مصرف، شتابِ بیشتر و اشتیاقِ افزونترِ آدمی به سوی فروپاشی و مرگ را نشان میدهد! شگفتا که عبرتی در شیوهی مدیریت جهانی، منطقهای و ملی مشاهده نمیشود. آیا این پایان راه است ...
🔹️۱۴ بهمن ۱۳۹۸، صفحه آخر روزنامه شرق
#قلم_سبز
#محمد_درویش
Forwarded from محمد درویش
🔻مرز مصرف جهانی اهالی زمین از آستانه باورنکردنی ۱۰۰میلیاردتن هم گذشت! آیا از خواب غفلت بیدار میشویم؟!🔻
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یک گزارش معتبر بینالمللی که هفته گذشته در مجمع جهانی اقتصاد داوس ارایه شد، میگوید: درحالیکه میزان مصرف کالا توسط بشر از مرز باورنکردنی سالانه ۱۰۰ میلیارد تُن هم عبور کرده است، اما مقدار بازیافت کالا به نسبت کاهش یافته است. این درحالی است که شتاب استخراج ناپایدار سوختهای فسیلی، فلزات، مصالح ساختمانی و درختان آشکارا سبب کاهش تابآوری و افزایش تخریب بومسازگانهای خشکی/دریایی را در سراسر کره زمین فراهم کرده و بر شدت جهانگرمایی افزوده است. نگارندگان گزارش هشدار میدهند: رفتار آدمی با منابع طبیعی دنیا به نحوی است که انگار آنها بیپایان هستند، رخدادی که جهان را بهسوی فاجعه سوق میدهد. درواقع میزان مصرف از سال ۱۹۷۰ چهار برابر شده، درحالیکه در این مدت جمعیت دنیا فقط دوبرابر افرایش یافته است. در طول دو سال گذشته، مقدار مصرف ۸٪ افزایش پیدا کرده، اما بازمصرف از ۹.۱ تنها به ۸.۶ درصد رسیده. گزارش نامبرده توسط اندیشکده Circle Economy تهیه شده است. این گزارش نشان میدهد در حد متوسط، هر نفر از جمعیت کره زمین سالانه بیش از ۱۳ تُن مواد گوناگون مصرف میکند، اما این گزارش همچنین به این نتیجه رسیده که برخی ملتها گامهایی در مسیر اقتصاد چرخشی بر مبنای بازچرخانی انرژی برمیدارند و میکوشند تا میزان پسماند و آلودگی را به صفر نزدیک کنند. هارالد فریدل، مدیر اجرایی اندیشکده نامبرده میگوید: «اگر ما با منابع جهانی همچنان طوری رفتار کنیم که انگار آنها پایانناپذیرند، خطر یک فاجعه را بوجود میآوریم. دولتها باید فورا اقداماتی برای یک اقتصاد چرخشی را اتخاذ کنند، اگر ما واقعاً میخواهیم برای نزدیک به ۱۰ میلیارد نفر در نیمه این قرن یک زندگی با کیفیت بالا و بدون بیثباتی در روندهای مهم سیاره ایجاد کنیم.» مارک دِویت، نگارنده اصلی گزارش میگوید: «ما هنوز افزایش جمعیت و رشد رفاه خود را با کسب مواد خام دامن میزنیم. ما اینکار را نمیتوانیم تا ابد ادامه دهیم- از اشتهای ما برای تاراج مواد خام باید جلوگیری شود.» در این گزارش آمده که ۱۰۰.۶ میلیارد تُن کالا در سال ۲۰۱۷ مصرف شده؛ آخرین سالی که از آن دادهها در دسترس هستند. نیمی از کل این مواد ماسه، خاک رس، سنگریزه و سیمان برای ساختمانسازی و بههمراه آنها دیگر مواد معدنی برای تولید کود بوده است. زغالسنگ، نفت و گاز ۱۵٪ و سنگهای معدنی ۱۰٪ را شامل میشوند. یکچهارم باقیمانده از مواد گیاهی و چوبی است که از آنها بهعنوان خوراک و سوخت استفاده میشود. سهم عمده این مواد- ۴۰٪- به خانهسازی تعلق گرفته. دیگر موارد اصلی شامل خوراک، حمل و نقل، بهداشت، ارتباطات و کالاهای مصرفی مانند پوشاک و مبلمان میشوند. تقریبا یکسوم از مواد مصرفی سالانه مانند ساختمانها و وسایل حمل و نقل پس از یکسال هنوز مورد مصرف باقی میمانند. اما ۱۵٪ از آنها به شکل گازهای گلخانهای به جو زمین انتشار پیدا میکنند و نزدیک به یکچهارم از آنها مانند پلاستیک در محیطزیست ( آبراهها و اقیانوسها) دور انداخته میشوند. یکسوم از مواد نیز بهعنوان پسماند بهطور عمده به محل دفن زباله و یا دفن مواد زاید از معدنکاوی انتقال پیدا میکنند و تنها ۸٬۶٪ بازیافت میشوند. به گفته کارولینا اشمیت، وزیر محیطزیست شیلی «این گزارش زنگ خطری برای همه دولتهاست، ما نیاز داریم تا برای تغییر سریع به یک اقتصاد چرخشی همه سیاستها و تمهیدات لازم را بکار بگیریم. در این گزارش آمده که ۱۳ کشور اروپایی از جمله فرانسه، آلمان و اسپانیا نقشه اقتصاد چرخشی را تصویب کردهاند و کلمبیا نخستین کشور آمریکای لاتین است که در سال ۲۰۱۹ اقدام به سیاست مشابهی کرده است. بنا به این گزارش ممنوعیت ورود زباله به چین موجب تشویق بازیافت محلی شده است. همچنین بکارگیری استراتژیهای #اقتصاد_چرخشی سبب شده در کشورهایی مانند استرالیا که پیشتر، زبالههای خود را به چین صادر میکردند، تحولات مثبتی رخ دهد. یانِژ پوتوچنیک، کمیسر محیطزیست سابق اروپا و رئیس هیئتمدیره بینالمللی برنامه محیطزیست سازمان ملل میگوید: همانطور که برنامه خودروهای اشتراکی نشان میدهند، دنیا باید بیاموزد که با مواد کمتر، بیشتر کار کند و تقسیم کردن را جایگزین مالکیت کند.
🔻خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
آیا میدانید وضعیت مدیریت مصرف در کشور ما - که از متوسط جهانی، تولیدی کمتر و بومسازگانی شکنندهتر دارد - بیشتر است؟ آیا زنگ خطر نباید در ایران رساتر و زنهاردهندهتر به گوش رسد؟ آنهایی که اجازهی کاهش انتشار گازهای گلخانهای را به بهانهی واهی مقابله با استکبار جهانی نمیدهند، بدانند که دانسته یا ندانسته خود در زمین آنهایی بازی میکنند که خواهان فروپاشی ایران هستند.
#قلم_سبز
https://t.me/darvishnameh/8975
🇮🇷: @darvishnameh
✍ یک گزارش معتبر بینالمللی که هفته گذشته در مجمع جهانی اقتصاد داوس ارایه شد، میگوید: درحالیکه میزان مصرف کالا توسط بشر از مرز باورنکردنی سالانه ۱۰۰ میلیارد تُن هم عبور کرده است، اما مقدار بازیافت کالا به نسبت کاهش یافته است. این درحالی است که شتاب استخراج ناپایدار سوختهای فسیلی، فلزات، مصالح ساختمانی و درختان آشکارا سبب کاهش تابآوری و افزایش تخریب بومسازگانهای خشکی/دریایی را در سراسر کره زمین فراهم کرده و بر شدت جهانگرمایی افزوده است. نگارندگان گزارش هشدار میدهند: رفتار آدمی با منابع طبیعی دنیا به نحوی است که انگار آنها بیپایان هستند، رخدادی که جهان را بهسوی فاجعه سوق میدهد. درواقع میزان مصرف از سال ۱۹۷۰ چهار برابر شده، درحالیکه در این مدت جمعیت دنیا فقط دوبرابر افرایش یافته است. در طول دو سال گذشته، مقدار مصرف ۸٪ افزایش پیدا کرده، اما بازمصرف از ۹.۱ تنها به ۸.۶ درصد رسیده. گزارش نامبرده توسط اندیشکده Circle Economy تهیه شده است. این گزارش نشان میدهد در حد متوسط، هر نفر از جمعیت کره زمین سالانه بیش از ۱۳ تُن مواد گوناگون مصرف میکند، اما این گزارش همچنین به این نتیجه رسیده که برخی ملتها گامهایی در مسیر اقتصاد چرخشی بر مبنای بازچرخانی انرژی برمیدارند و میکوشند تا میزان پسماند و آلودگی را به صفر نزدیک کنند. هارالد فریدل، مدیر اجرایی اندیشکده نامبرده میگوید: «اگر ما با منابع جهانی همچنان طوری رفتار کنیم که انگار آنها پایانناپذیرند، خطر یک فاجعه را بوجود میآوریم. دولتها باید فورا اقداماتی برای یک اقتصاد چرخشی را اتخاذ کنند، اگر ما واقعاً میخواهیم برای نزدیک به ۱۰ میلیارد نفر در نیمه این قرن یک زندگی با کیفیت بالا و بدون بیثباتی در روندهای مهم سیاره ایجاد کنیم.» مارک دِویت، نگارنده اصلی گزارش میگوید: «ما هنوز افزایش جمعیت و رشد رفاه خود را با کسب مواد خام دامن میزنیم. ما اینکار را نمیتوانیم تا ابد ادامه دهیم- از اشتهای ما برای تاراج مواد خام باید جلوگیری شود.» در این گزارش آمده که ۱۰۰.۶ میلیارد تُن کالا در سال ۲۰۱۷ مصرف شده؛ آخرین سالی که از آن دادهها در دسترس هستند. نیمی از کل این مواد ماسه، خاک رس، سنگریزه و سیمان برای ساختمانسازی و بههمراه آنها دیگر مواد معدنی برای تولید کود بوده است. زغالسنگ، نفت و گاز ۱۵٪ و سنگهای معدنی ۱۰٪ را شامل میشوند. یکچهارم باقیمانده از مواد گیاهی و چوبی است که از آنها بهعنوان خوراک و سوخت استفاده میشود. سهم عمده این مواد- ۴۰٪- به خانهسازی تعلق گرفته. دیگر موارد اصلی شامل خوراک، حمل و نقل، بهداشت، ارتباطات و کالاهای مصرفی مانند پوشاک و مبلمان میشوند. تقریبا یکسوم از مواد مصرفی سالانه مانند ساختمانها و وسایل حمل و نقل پس از یکسال هنوز مورد مصرف باقی میمانند. اما ۱۵٪ از آنها به شکل گازهای گلخانهای به جو زمین انتشار پیدا میکنند و نزدیک به یکچهارم از آنها مانند پلاستیک در محیطزیست ( آبراهها و اقیانوسها) دور انداخته میشوند. یکسوم از مواد نیز بهعنوان پسماند بهطور عمده به محل دفن زباله و یا دفن مواد زاید از معدنکاوی انتقال پیدا میکنند و تنها ۸٬۶٪ بازیافت میشوند. به گفته کارولینا اشمیت، وزیر محیطزیست شیلی «این گزارش زنگ خطری برای همه دولتهاست، ما نیاز داریم تا برای تغییر سریع به یک اقتصاد چرخشی همه سیاستها و تمهیدات لازم را بکار بگیریم. در این گزارش آمده که ۱۳ کشور اروپایی از جمله فرانسه، آلمان و اسپانیا نقشه اقتصاد چرخشی را تصویب کردهاند و کلمبیا نخستین کشور آمریکای لاتین است که در سال ۲۰۱۹ اقدام به سیاست مشابهی کرده است. بنا به این گزارش ممنوعیت ورود زباله به چین موجب تشویق بازیافت محلی شده است. همچنین بکارگیری استراتژیهای #اقتصاد_چرخشی سبب شده در کشورهایی مانند استرالیا که پیشتر، زبالههای خود را به چین صادر میکردند، تحولات مثبتی رخ دهد. یانِژ پوتوچنیک، کمیسر محیطزیست سابق اروپا و رئیس هیئتمدیره بینالمللی برنامه محیطزیست سازمان ملل میگوید: همانطور که برنامه خودروهای اشتراکی نشان میدهند، دنیا باید بیاموزد که با مواد کمتر، بیشتر کار کند و تقسیم کردن را جایگزین مالکیت کند.
🔻خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
آیا میدانید وضعیت مدیریت مصرف در کشور ما - که از متوسط جهانی، تولیدی کمتر و بومسازگانی شکنندهتر دارد - بیشتر است؟ آیا زنگ خطر نباید در ایران رساتر و زنهاردهندهتر به گوش رسد؟ آنهایی که اجازهی کاهش انتشار گازهای گلخانهای را به بهانهی واهی مقابله با استکبار جهانی نمیدهند، بدانند که دانسته یا ندانسته خود در زمین آنهایی بازی میکنند که خواهان فروپاشی ایران هستند.
#قلم_سبز
https://t.me/darvishnameh/8975
Telegram
محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh
✍ از مرز باورنکردنی مصرف ۱۰۰میلیاردتن در سال عبور کردیم! این مسابقهی مصرف، شتابِ بیشتر و اشتیاقِ افزونترِ آدمی به سوی فروپاشی و مرگ را نشان میدهد! شگفتا که عبرتی در شیوهی مدیریت جهانی، منطقهای و ملی مشاهده نمیشود. آیا این پایان راه…
✍ از مرز باورنکردنی مصرف ۱۰۰میلیاردتن در سال عبور کردیم! این مسابقهی مصرف، شتابِ بیشتر و اشتیاقِ افزونترِ آدمی به سوی فروپاشی و مرگ را نشان میدهد! شگفتا که عبرتی در شیوهی مدیریت جهانی، منطقهای و ملی مشاهده نمیشود. آیا این پایان راه…
♦️قلمها شرمسار اند
✍ مجید یونسیان
این روزها قلم از توصیف روزها و لحظههایی که بر مردم ما میگذرد عاجز است۔ شرمساریم که نمیتوانیم رنج این لحظهها و روزها را توصیف کنیم۔
شرمساریم که قلمهایمان هویت و قدرت آن را ندارد که نالهها و اشکها، حسرتها و دردهای کودکان کار، زنان بیسرپرست، بازنشستگان رها شده در برهوت بیپناهی، چشمهای نمناک مادرانی که منتظر گمشدههای خود هستند، کارگران شرمگین در برابر چشمهای پر از آرزوی کودکان، جوانان تحصیل کردهای که بیکار، بیعشق، بیامید و بیتاب، عمر و جوانی و رویاهایشان را به دست باد سپردهاند۔
شرمساریم که نمیتوانیم این همه بلا را که خود بر سر خود آوار کردهایم توصیف کنیم۔
این قلمها شرمسار اند که نمیتوانند کاری کنند۔ جوهر حیات بخش آنها خشکیده است، یخ زده است، گرمایش را از دست داده است، حیران و مبهوت مانده است از این همه سقوط؛ سقوط ارزشهایی که روزگاری نه چندان دور آنقدر زیبا بود که سر به آسمان میسائیدیم و بهشت را مزمزه میکردیم؛ آنوقتی که میدیدیم جوانی بازوی قطع شدهاش را با چفیه خود بسته است و با دست دیگرش با دشمن میجنگد و با لبخند، مرگ را مسخره میکند۔
شرمساریم که قلمها نمیتوانند خباثت آنهایی را توصیف کنند که این لبخندها و بازوهای بریده را در قاب پشت سرشان گذاشتند و از آن کاخها ساختند، دلارها انباشتند۔
یقههای بسته و مهرهای پیشانی و چفیهها را ابزاری ساختند برای قدرت و ثروت امروزشان و آقازادههایی که سالهاست از کودکی به دانشگاههای امریکا و انگلیس فرستادند تا فرداهایمان را بسازند۔
قلم شرمسار است که نمیتواند کسانی را توصیف کند که هشتصد سکه طلا میگیرند تا بیتالمال را به بهایی اندک بفروشند و امروز چه جزایی خواهند دید؟
آیا جزایشان بیشتر از ان جوان دانشجویی است که کاسهی صبرش سر آمد و معترض ظلم و بیکفایتی شد و با کمترین گذشت، بالاترین مجازات را نصیب خود کرد۔
قلم شرمسار است از توصیف آدمهای هفت رنگ و هفت هویتی که روز روشن و با وقاحت هرچه تمامتر یک روز مردم را خس و خاشاک مینامند و امروز مدعی منافع آنها هستند۔
یک روز با [...] و روز دیگر زیر صدای نادرهی دوران، استاد شجریان که خدایش سلامت بدارد، همخوان سرودی میشوند که فریاد میزند "تفنگت را زمین بگذار".
قلم شرمسار است از توصیف این همه پلیدیها و این همه ناپاکیها در سرزمینی که مردماناش چیزی جز نان، آزادی، آرامش و صلح نمیخواهند اما اکنون در اسارت خودخواهیها، جنگطلبیها، فقر و خشونت گرفتار شدهاند۔
قلم شرمسار است و شرمگین۔
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ماه ۱۳۹۹
#درد
#قلم
#روشنفکری
@NewHasanMohaddesiبا اندکی ویرایش از کانال دکتر
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ مجید یونسیان
این روزها قلم از توصیف روزها و لحظههایی که بر مردم ما میگذرد عاجز است۔ شرمساریم که نمیتوانیم رنج این لحظهها و روزها را توصیف کنیم۔
شرمساریم که قلمهایمان هویت و قدرت آن را ندارد که نالهها و اشکها، حسرتها و دردهای کودکان کار، زنان بیسرپرست، بازنشستگان رها شده در برهوت بیپناهی، چشمهای نمناک مادرانی که منتظر گمشدههای خود هستند، کارگران شرمگین در برابر چشمهای پر از آرزوی کودکان، جوانان تحصیل کردهای که بیکار، بیعشق، بیامید و بیتاب، عمر و جوانی و رویاهایشان را به دست باد سپردهاند۔
شرمساریم که نمیتوانیم این همه بلا را که خود بر سر خود آوار کردهایم توصیف کنیم۔
این قلمها شرمسار اند که نمیتوانند کاری کنند۔ جوهر حیات بخش آنها خشکیده است، یخ زده است، گرمایش را از دست داده است، حیران و مبهوت مانده است از این همه سقوط؛ سقوط ارزشهایی که روزگاری نه چندان دور آنقدر زیبا بود که سر به آسمان میسائیدیم و بهشت را مزمزه میکردیم؛ آنوقتی که میدیدیم جوانی بازوی قطع شدهاش را با چفیه خود بسته است و با دست دیگرش با دشمن میجنگد و با لبخند، مرگ را مسخره میکند۔
شرمساریم که قلمها نمیتوانند خباثت آنهایی را توصیف کنند که این لبخندها و بازوهای بریده را در قاب پشت سرشان گذاشتند و از آن کاخها ساختند، دلارها انباشتند۔
یقههای بسته و مهرهای پیشانی و چفیهها را ابزاری ساختند برای قدرت و ثروت امروزشان و آقازادههایی که سالهاست از کودکی به دانشگاههای امریکا و انگلیس فرستادند تا فرداهایمان را بسازند۔
قلم شرمسار است که نمیتواند کسانی را توصیف کند که هشتصد سکه طلا میگیرند تا بیتالمال را به بهایی اندک بفروشند و امروز چه جزایی خواهند دید؟
آیا جزایشان بیشتر از ان جوان دانشجویی است که کاسهی صبرش سر آمد و معترض ظلم و بیکفایتی شد و با کمترین گذشت، بالاترین مجازات را نصیب خود کرد۔
قلم شرمسار است از توصیف آدمهای هفت رنگ و هفت هویتی که روز روشن و با وقاحت هرچه تمامتر یک روز مردم را خس و خاشاک مینامند و امروز مدعی منافع آنها هستند۔
یک روز با [...] و روز دیگر زیر صدای نادرهی دوران، استاد شجریان که خدایش سلامت بدارد، همخوان سرودی میشوند که فریاد میزند "تفنگت را زمین بگذار".
قلم شرمسار است از توصیف این همه پلیدیها و این همه ناپاکیها در سرزمینی که مردماناش چیزی جز نان، آزادی، آرامش و صلح نمیخواهند اما اکنون در اسارت خودخواهیها، جنگطلبیها، فقر و خشونت گرفتار شدهاند۔
قلم شرمسار است و شرمگین۔
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ماه ۱۳۹۹
#درد
#قلم
#روشنفکری
@NewHasanMohaddesiبا اندکی ویرایش از کانال دکتر
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from محمد درویش
چرا کارزار ملی دست یار پیروز شد؟
🇮🇷 @darvishnameh
✍ در اواخر فروردین ۱۳۹۹، محیطبان سیدامین هادیپور در یورشی ناجوانمردانه به پاسگاه محل خدمتش در گتوند - شمال خوزستان - مورد اصابت گلوله قرار گرفته و متاسفانه به دلیل خونریزی شدید، پای راستش را از دست میدهد. او فقط ۳۸ سال دارد، تحت شکنجه قرار گرفت؛ اما حاضر نشد با تبهکاران همکاری کرده و کلید گاوصندوق، اسلحهخانه و حتی شماره تلفن همکارش را به متجاوزان بدهد. پاداش این ایثارگری، آن بود که سازمان محیطزیست اعلام کرد هزینه درمان و خرید یک پای مصنوعی تا سقف ۳۰۰میلیون تومان را میپردازد. اما واقعیت تلخ این بود که آن پای پروتزی هوشمند و درخور که بتواند سیدامین را دوباره به یک محیطبان موثر بدل سازد، دستکم ۵۷ هزار یورو قیمت داشت. سیدامین حدود ۱.۵ میلیاردتومان کم داشت و ایرانیان تصمیم گرفتند از فرزند وطن، از یاری که ایثارگرانه پای خود را داد تا شرافت کاریاش لکهدار نشود، حمایت کنند و جنبشی موسوم به #دست_یار آفریده شد. جنبشی در سختترین شرایط اقتصادی کشور. اما خوشبختانه ۶۹۷۱۱ نفر از دو هزار تومان تا ۱۴میلیون تومان کمک کردند و در ۲۵ دیماه توانستیم رقم مورد نیاز برای خرید پای هوشمند سیدامین را فراهم کنیم.
این پا، البته فقط پای سیدامین نیست؛ بلکه بالِ پرواز همه ماست تا ناامید نشده و قدردان یکدیگر بمانیم و بدانیم ثمره همدلی میتواند معجزههای بزرگی را رقم زند. ما باید دلیلِ حالِ خوبِ هم بمانیم و بکوشیم تا فرزندان آینده وطن به ایرانیبودن خویش همچنان مفتخر بمانند.
#پایان_شکوهمند_دست_یار
#روزنامه_شرق
#قلم_سبز
https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/276900/چرا-کارزار-ملی-دست_-یار-پیروز-شد؟
🇮🇷 @darvishnameh
✍ در اواخر فروردین ۱۳۹۹، محیطبان سیدامین هادیپور در یورشی ناجوانمردانه به پاسگاه محل خدمتش در گتوند - شمال خوزستان - مورد اصابت گلوله قرار گرفته و متاسفانه به دلیل خونریزی شدید، پای راستش را از دست میدهد. او فقط ۳۸ سال دارد، تحت شکنجه قرار گرفت؛ اما حاضر نشد با تبهکاران همکاری کرده و کلید گاوصندوق، اسلحهخانه و حتی شماره تلفن همکارش را به متجاوزان بدهد. پاداش این ایثارگری، آن بود که سازمان محیطزیست اعلام کرد هزینه درمان و خرید یک پای مصنوعی تا سقف ۳۰۰میلیون تومان را میپردازد. اما واقعیت تلخ این بود که آن پای پروتزی هوشمند و درخور که بتواند سیدامین را دوباره به یک محیطبان موثر بدل سازد، دستکم ۵۷ هزار یورو قیمت داشت. سیدامین حدود ۱.۵ میلیاردتومان کم داشت و ایرانیان تصمیم گرفتند از فرزند وطن، از یاری که ایثارگرانه پای خود را داد تا شرافت کاریاش لکهدار نشود، حمایت کنند و جنبشی موسوم به #دست_یار آفریده شد. جنبشی در سختترین شرایط اقتصادی کشور. اما خوشبختانه ۶۹۷۱۱ نفر از دو هزار تومان تا ۱۴میلیون تومان کمک کردند و در ۲۵ دیماه توانستیم رقم مورد نیاز برای خرید پای هوشمند سیدامین را فراهم کنیم.
این پا، البته فقط پای سیدامین نیست؛ بلکه بالِ پرواز همه ماست تا ناامید نشده و قدردان یکدیگر بمانیم و بدانیم ثمره همدلی میتواند معجزههای بزرگی را رقم زند. ما باید دلیلِ حالِ خوبِ هم بمانیم و بکوشیم تا فرزندان آینده وطن به ایرانیبودن خویش همچنان مفتخر بمانند.
#پایان_شکوهمند_دست_یار
#روزنامه_شرق
#قلم_سبز
https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/276900/چرا-کارزار-ملی-دست_-یار-پیروز-شد؟
روزنامه شرق
چرا کارزار ملی دست_ یار پیروز شد؟
محمد درویش. فعال محیط زیست