Forwarded from کانال خبری همازور زرتشتیان
۵ دی سالگرد درگذشت اشو زرتشت پیامبر ایرانی
امروز تنها روزی كه جشن نیست، ولی روز سوگواری هم نیست!
#منوچهر #ارغوانی - پنجم دی روز خير يا خورا، روز درگذشت اشو زرتشت پیامبر بزرگ آریایی است.
کسی که پيام آور آزادی انديشه، آگاهی، آشتی و همزيستی با انديشههای گوناگون بود و از ايران زمين به پاخواست
#اشوزرتشت در هفتاد و هفت سالگی ، هنگامی كه گشتاسب كيانی و پسرش اسفنديار، فرمانروای #بلخ (#مزارشريف) از پايتخت بيرون رفته بودند، فرمانروای تورانی "ارجاسب" كه دشمن ديرينهی زرتشت بود، درنگی يافته و تورابراتور را با لشگر بزرگی به بلخ فرستاد.
#تورانيان دروازهی شهر بلخ (مزارشريف) را درهم شكستند و هنگامی كه #اشو زرتشت با لهراسب و گروهی از پيروانش، در مجموع هفتاد و دوتن در #آتشكدهی نوبهار شهر بلخ به #نيايش سرگرم بودند به زخم شمشير كشتند.
زرتشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت و به لاتین Zoroaster و در اوستا زرثوشتر به معنی "دارندهی روشنایی زرین رنگ" و یا "ستارهی زرین" است.
اشوزرتشت پیام آور خرد و آزادی اندیشه و بنیادگذار كیش زرتشتی یا مزدیسنا و سرایندهی گاتها است
@hamazoor
اشو زرتشت گرچه از جهان رفت و از دیدگان پنهان گشت، ولی روان پاكش همراه با اندیشه و آموزشهای جاودانهاش پیوسته زنده ماند. بزرگ مردی که پس از هزارها سال همچنان نام، راه و اندیشهاش بر تارک هوشمندی راست اندیشان و فیلسوفان بزرگ جهان میدرخشد.
زرتشت هرگز نجنگید و همواره آدمیان را از جنگ و ستیز میپرهیزانید و هرگز اندیشهی خود را برتر یا تك ندانست و به جای آن همزیستی با اندیشههای گوناگون را یاد داد.
گاتها از هر گونه كژباوری دينی، دين نموداری (تعصب دينی)، پیورزی (تعصب)، افسانهها، سخنان پوچ، پندارهای بيهوده و به ويژه ياوهها (خرافات) تهی است و يگانه نوشتار دينی در جهان است كه از زمانهای كهن با كژباوری ستيز میكرده است و اين يكی از ويژگیهای گاتها است
اشو زرتشت آموزگار و پایه گذار اندیشهی خوب و منش نیك و راستی در گیتی بود كه به سه وَچَك (جمله) كوتاه او "پندار نیك، گفتار نیك، كردار نیك" شناخته شده است، و از دیدگاه پژوهشگران، تنها همین سه وَچَك (جمله) پایهی بنیادین مردم سالاری (دمكراسی) و شیوهی سازماندهی اندیشهها و سُهشها (احساسات) و در پی آن پیشرفت در جهان امروز شناخته شده است.
این روز در گاهنامه ایرانی تنها روزی است كه جشن نیست، ولی روز سوگواری هم نیست!
در این روز زرتشتیان گردهم میآیند و به نیایش، خواندن گاتها و پختن آش میپردازند، ولی به هیچ روی سوگواری یا جامهی سیاه بر تن نمیكنند. از دیدگاه آنان، درگذشت، زایش دوباره و پیوستن به اهورامزدا است، پس روان مردگان نیازی به سوگواری ندارند و اندوه برای درگذشتگان مایهی رنج روان آنان خواهد شد.
شاید این یگانه آیینی در جهان باشد كه سوگواری، اندوه، گریه كردن، دستههای سوگواری، سیاه پوشیدن، آسیب رساندن به خود {زنجیر و غمه زدن...} در آن نمیتوان یافت. كوتاه سخن، كرپانی (قربانی)، پتیست (نذر)، نیاز بستن (دخیل بستن)، پیراگردی (طواف)، بوسه زدن بر نیایشگاهها و... از آن آیین بت پرستی بود و زرتشت يگانه پيامبری بود كه همهی اين آيينها را از ميان برداشت و تنها خرد را جايگزين اين ابزارها برای گفتگو و پيوند با خدا كرد.
در پايان، زرتشت پیش از اینكه یك دین باشد، یك فلسفه ژرف است كه به جای دستورها و پیروی كوركورانه، راه آزاد اندیشیدن را به آدمیان نشان میدهد. پس براستی میتوان نام آن را فرادین یا فراكیش یا هر نام دیگری نهاد، چیزی كه جای گفتمان بسیار دارد.
@hamazoor
شادروان #فردوسی توسی در این باره چنین گفت
وز آن پس بــه بلخ اندر آمد سپاه
جهــان شـد ز تاراج و کشتــن تبــاه
نهـــادن ســــر سوی آتشــــکده
بــــدان کــــاخ و ایــــــوان زر آزده
هــمه زنـــد و وِستا برافـــروختند
بســـی کاخ و ایوان همی ســـوختند
در آن هیربد بـــود و هشتاد مــرد
زبانـــشان ز یـــزدان پر از یــــاد کرد
ز خونشان به مرد آتش زرد هشت
ندانم که چــــرا هیـــــربد را بکشت
#همازور #زرتشتیان
ما را در شبکه های مجازی دنبال کنید
👈 اینستاگرام 👇👇
https://www.instagram.com/manouchehr.arghavani
کلاب هاوس👇
clubhouse.com/@m.arghavan
کانال و گروه همازور زرتشتیان در تلگرام
t.me/hamazoor
امروز تنها روزی كه جشن نیست، ولی روز سوگواری هم نیست!
#منوچهر #ارغوانی - پنجم دی روز خير يا خورا، روز درگذشت اشو زرتشت پیامبر بزرگ آریایی است.
کسی که پيام آور آزادی انديشه، آگاهی، آشتی و همزيستی با انديشههای گوناگون بود و از ايران زمين به پاخواست
#اشوزرتشت در هفتاد و هفت سالگی ، هنگامی كه گشتاسب كيانی و پسرش اسفنديار، فرمانروای #بلخ (#مزارشريف) از پايتخت بيرون رفته بودند، فرمانروای تورانی "ارجاسب" كه دشمن ديرينهی زرتشت بود، درنگی يافته و تورابراتور را با لشگر بزرگی به بلخ فرستاد.
#تورانيان دروازهی شهر بلخ (مزارشريف) را درهم شكستند و هنگامی كه #اشو زرتشت با لهراسب و گروهی از پيروانش، در مجموع هفتاد و دوتن در #آتشكدهی نوبهار شهر بلخ به #نيايش سرگرم بودند به زخم شمشير كشتند.
زرتشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت و به لاتین Zoroaster و در اوستا زرثوشتر به معنی "دارندهی روشنایی زرین رنگ" و یا "ستارهی زرین" است.
اشوزرتشت پیام آور خرد و آزادی اندیشه و بنیادگذار كیش زرتشتی یا مزدیسنا و سرایندهی گاتها است
@hamazoor
اشو زرتشت گرچه از جهان رفت و از دیدگان پنهان گشت، ولی روان پاكش همراه با اندیشه و آموزشهای جاودانهاش پیوسته زنده ماند. بزرگ مردی که پس از هزارها سال همچنان نام، راه و اندیشهاش بر تارک هوشمندی راست اندیشان و فیلسوفان بزرگ جهان میدرخشد.
زرتشت هرگز نجنگید و همواره آدمیان را از جنگ و ستیز میپرهیزانید و هرگز اندیشهی خود را برتر یا تك ندانست و به جای آن همزیستی با اندیشههای گوناگون را یاد داد.
گاتها از هر گونه كژباوری دينی، دين نموداری (تعصب دينی)، پیورزی (تعصب)، افسانهها، سخنان پوچ، پندارهای بيهوده و به ويژه ياوهها (خرافات) تهی است و يگانه نوشتار دينی در جهان است كه از زمانهای كهن با كژباوری ستيز میكرده است و اين يكی از ويژگیهای گاتها است
اشو زرتشت آموزگار و پایه گذار اندیشهی خوب و منش نیك و راستی در گیتی بود كه به سه وَچَك (جمله) كوتاه او "پندار نیك، گفتار نیك، كردار نیك" شناخته شده است، و از دیدگاه پژوهشگران، تنها همین سه وَچَك (جمله) پایهی بنیادین مردم سالاری (دمكراسی) و شیوهی سازماندهی اندیشهها و سُهشها (احساسات) و در پی آن پیشرفت در جهان امروز شناخته شده است.
این روز در گاهنامه ایرانی تنها روزی است كه جشن نیست، ولی روز سوگواری هم نیست!
در این روز زرتشتیان گردهم میآیند و به نیایش، خواندن گاتها و پختن آش میپردازند، ولی به هیچ روی سوگواری یا جامهی سیاه بر تن نمیكنند. از دیدگاه آنان، درگذشت، زایش دوباره و پیوستن به اهورامزدا است، پس روان مردگان نیازی به سوگواری ندارند و اندوه برای درگذشتگان مایهی رنج روان آنان خواهد شد.
شاید این یگانه آیینی در جهان باشد كه سوگواری، اندوه، گریه كردن، دستههای سوگواری، سیاه پوشیدن، آسیب رساندن به خود {زنجیر و غمه زدن...} در آن نمیتوان یافت. كوتاه سخن، كرپانی (قربانی)، پتیست (نذر)، نیاز بستن (دخیل بستن)، پیراگردی (طواف)، بوسه زدن بر نیایشگاهها و... از آن آیین بت پرستی بود و زرتشت يگانه پيامبری بود كه همهی اين آيينها را از ميان برداشت و تنها خرد را جايگزين اين ابزارها برای گفتگو و پيوند با خدا كرد.
در پايان، زرتشت پیش از اینكه یك دین باشد، یك فلسفه ژرف است كه به جای دستورها و پیروی كوركورانه، راه آزاد اندیشیدن را به آدمیان نشان میدهد. پس براستی میتوان نام آن را فرادین یا فراكیش یا هر نام دیگری نهاد، چیزی كه جای گفتمان بسیار دارد.
@hamazoor
شادروان #فردوسی توسی در این باره چنین گفت
وز آن پس بــه بلخ اندر آمد سپاه
جهــان شـد ز تاراج و کشتــن تبــاه
نهـــادن ســــر سوی آتشــــکده
بــــدان کــــاخ و ایــــــوان زر آزده
هــمه زنـــد و وِستا برافـــروختند
بســـی کاخ و ایوان همی ســـوختند
در آن هیربد بـــود و هشتاد مــرد
زبانـــشان ز یـــزدان پر از یــــاد کرد
ز خونشان به مرد آتش زرد هشت
ندانم که چــــرا هیـــــربد را بکشت
#همازور #زرتشتیان
ما را در شبکه های مجازی دنبال کنید
👈 اینستاگرام 👇👇
https://www.instagram.com/manouchehr.arghavani
کلاب هاوس👇
clubhouse.com/@m.arghavan
کانال و گروه همازور زرتشتیان در تلگرام
t.me/hamazoor
Clubhouse
Manochehr Arghavani - Clubhouse
فعال فرهنگی و اجتماعی و گردشگری
مدیر انجمن فرهنگی ،گردشگری ، تاریخی همازور
یک تیرماهی زرتشتی از شهر جهانی یزد- ایران 🇮🇷
راهنمای گردشگری
مجری تورهای داخلی وخارجی
مجری تور ادیان
راهنما و برگزارکننده تورهای یزدگردی بخصوص اماکن زرتشتیان
کامپیوتر و الکترونیک…
مدیر انجمن فرهنگی ،گردشگری ، تاریخی همازور
یک تیرماهی زرتشتی از شهر جهانی یزد- ایران 🇮🇷
راهنمای گردشگری
مجری تورهای داخلی وخارجی
مجری تور ادیان
راهنما و برگزارکننده تورهای یزدگردی بخصوص اماکن زرتشتیان
کامپیوتر و الکترونیک…
Forwarded from ایرانیان زرتشتی
#پاپک_خرمدین💚🤍❤️
آیا پاپک خرمدین ایرانیست یا ترک (نژاد اغوز انیرانی)؟
پانترکیسم در روند استورهسازی برای هویت ساختگی خود #بابک_خرمدین سردار بزرگ ایرانی را یک قهرمان ترک میشناساند و کشنده پاپک را پارس؟!(افشین اسروشنه).
شگفتا که وقاحت این شریران و کرپنان را پایانی نیست، دریغ از یک سند مستند!!!
این در حالیست که جریان گسترده ورود زبان ترکی به آذربایجان و ترکیزه کردن مردمان آذری از «نیمه دوم سده پنجم ه.ق» آغاز میشود و #بابک پیش از این جریان یعنی در «نیمه دوم سده دوم ه.ق» زاده شده است. یعنی زمانی که مردمان آذری پیوند چندانی با زبان و مردمان ترک نداشتهاند، درست ۳۰۰سال پیش از روند ترکیزه شدن آذربایجان.
در زیر ریشهشناسی علمی واژه «بابک» را نشان خواهیم داد. اما اگر قرار است که بگوییم بابک نامی ترکی است، پس باید بگوییم ساسانیان و نیای بزرگ آنها یعنی «بابک ساسانی، موبد آتشکده آناهیتا و پدر اردشیر هم ترک بودهاند و یا بابک وزیر #خسرو_انوشیروان، یا بابک پدر مانی پیامبر مانوییت، و شخصیتهای بزرگ دیگری در تاریخ پیش از تازش اسلام، ایران که نامشان بابک بوده است. گذشته از اینها در تاریخ پیش از میلاد مردمان آلتایی چه کسانی را میتوان یافت که نامشان بابک بوده؟ ترکی دانستن واژه بابک همچون روز دانستن شب است.
.
ریشهیابی واژه #بابک:
واژه #بابک در زبان امروزی پارسی، معرب واژه #پاپک است،که برگرفته از زبان «پارسی میانه» است. این نام هم در پارسی میانه کتیبهای (در کتیبههای ساسانیان) و هم در پارسی میانه زرتشتی (یعنی متون بجامانده از زرتشتیان) به صورت «pāpak» و «pābag» بکار رفته است.
نمونههای کاربرد واژه پاپک در متون پارسی میانه = کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت: نام بابک چندین بار در این کتیبه آمده است، مانند «من شاپور، پسر اردشیر، نوه بابک» که واژه بابک در این متن بصورت pābāg خوانده شده است.
در کتیبه پایکولی، نوشته نرسی هفتمین پادشاه ساسانی در اوایل ۳۰۰میلادی: واژه بابک بصورت pābag به کار رفته است.
یک ظرف زینتی با نوشتهی پهلوی از پایتخت باستانی گرجستان در پیوند با اواخر سده سوم میلادی که واژه بابک بگونه pābag در آن به کار رفته است.
در کارنامه اردشیر بابکان که بارها واژه بابک و بابکان در آن با خوانش pāpak بکار رفته است. برای نمونه در جمله: پاپَک مرزپان او شَتردآر ای پارس بوت.
و نمونههای بسیار دیگر از کاربرد واژه بابک یا همان پاپک. افزونبر این پاپک به عنوان یک نام مردانه و هم به چم و معنی پدر در نوشتههای سایر زبانهای ایرانی میانه هم به کار رفته است. برای نمونه در سکایی ختنی از زبانهای ایرانیشرقی، بگونه pāba آمده است.
واژه پاپک pāpak در ایرانی میانه خود از ایرانی باستان آمده است. زبان پارسی باستان (هخامنشی) یکی از زبانهای ایرانی باستان است که واژه پاپک با خوانش pāpaka در متون آن بکار رفته است. در حقیقت «اَک» در بابک پارسینو و «اَک ، اَگ» در پاپَک، پابَگ پارسیمیانه و «اَکَ» در پاپَکَ پارسیباستان، یک پسوند است و ریشه اصلی واژه بابک (( باب )) است که به چم بابا و پدر است و در پارسی نو و میانه تنها آن را در واژه بابک میبینیم، اما در پارسی باستان در چند واژه دیگر هم آمده است. در پارسی باستان «pāpa» بمعنای «پدر» است که افزونبر واژه pāpaka در واژگان pāpaya pāpēna و pāpainaka هم به کار رفته است.
واژه «بابا و باب» در زبان پارسینو هم بازمانده همین pāpa در زبان پارسیباستان است (نیبرگ ص ۱۵۰). پس چکیده سخن آن که واژه «بابک» به عنوان یک نام مردان ایرانی بازمانده pāpaka در پارسی باستان و واژه «باب و بابا» به عنوان لقبی خودمانی برای پدر، بازمانده pāpa در پارسی باستان هستند.
گذشته از اینکه واژه «بابک» در پارسی نو به عنوان یک «نام مردانه» کاربرد داشته، برای اشاره به «پدر» هم به کار رفته است که واژه همراه آن در اشعار پارسی #مامک است. به کاربردهای «بابک، باب، بابا» به چم پدر در اشعار پارسی توجه کنید. (حتا خود واژه پاپا هم امروزه در برخی گویشهای ایرانی برای اشاره به پدربزرگ به کار میرود).
ﻫﺮ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻃﻠﺐ
ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺑﺎﺏ ﺩﺍﻥ ﻭ ﺗﺎﺯﯼ ﺍَﺏ
✍️ #ﻓﺮﻫﻨﮓ_ﺟﻬﺎﻧﮕﯿﺮﯼ
ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﺍﺯ اﻭ ﺭﺍﻩ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﺮﺩ
ﺳﻮﯼ ﺑﺎﺑﮏﺵ ﺭﺍﻩ ﺑﻨﻤﻮﺩ ﮔﺮﺩ
✍️ #فردوسی_توسی
ﺑﺎﺑﮑﺖ ﺑﺎﺩ ﻗﺪﺱ ﺷﺪ ﭼﻪ ﻋﺠﺐ
ﻋﯿﺴا ﻗﺪﺱ ﺑﺎﺩ ﺑﺎﺑﮏ ﺗوﺴﺖ
✍️ #ﺧﺎﻗﺎﻧﯽ
ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻃﺒﻊ ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﮔﯿﺮ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ
ﮔﺮ ﺁﺩﻣﺴﺖ ﺑﺎﺑﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺎﺑﮑﯽ
✍️ #ﻓﺮﻫﻨﮓ_ﺍﺳﺪﯼ
ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺘﺶ ﺍﯼ ﺑﺎﺑﮏ ﻧﺎﻡ ﺟﻮﯼ
ﯾﮑﯽ ﻣﺸﮑﻠﺖ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ ﺑﮕﻮﯼ
✍️ #ﺳﻌﺪﯼ_شیرازی
ﻭﺯ ﺑﺎﺏ ﻭ ﺯ ﻣﺎﻡ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺮﺑﻮﺩﺵ
ﺗﺎ ﺯﻭ ﺑﺮﺑﻮﺩ ﺑﺎﺏ ﻭ ﻣﺎﻣﺶ
✍️ #ﻧﺎﺻﺮ_ﺧﺴﺮﻭ
ﭼﻮ ﮐﻬﺘﺮ ﭘﺴﺮ ﺳﻮﯼ ﺑﺎﺑﮏ ﺭﺳﯿﺪ
ﺑﻪ ﺩﺷﺖ ﺍﻧﺪﺭﻭﻥ ﺳﺮ ﺷﺒﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﯾﺪ
✍️ #فردوسی
ﺳﺮ ﻣﺎﻣﮏ ﻏﻔﻠﺖ ﻧﺒﺎﺯﯾﺪﻡ ﭼﻮ ﻃﻔﻞ
ﺯﺍﻧﮑﻪ ﻫﻢ ﻣﺎﻣﮏ ﺭﻗﯿﺒﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ
✍️ #ﺧﺎﻗﺎﻧﯽ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻔﻘﺖ ﭘﯿﺮﺑﺎﺑﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺤﺎﺑﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ
✍️ #ﻧﻈﺎﻣﯽ
👇ادامه👇
آیا پاپک خرمدین ایرانیست یا ترک (نژاد اغوز انیرانی)؟
پانترکیسم در روند استورهسازی برای هویت ساختگی خود #بابک_خرمدین سردار بزرگ ایرانی را یک قهرمان ترک میشناساند و کشنده پاپک را پارس؟!(افشین اسروشنه).
شگفتا که وقاحت این شریران و کرپنان را پایانی نیست، دریغ از یک سند مستند!!!
این در حالیست که جریان گسترده ورود زبان ترکی به آذربایجان و ترکیزه کردن مردمان آذری از «نیمه دوم سده پنجم ه.ق» آغاز میشود و #بابک پیش از این جریان یعنی در «نیمه دوم سده دوم ه.ق» زاده شده است. یعنی زمانی که مردمان آذری پیوند چندانی با زبان و مردمان ترک نداشتهاند، درست ۳۰۰سال پیش از روند ترکیزه شدن آذربایجان.
در زیر ریشهشناسی علمی واژه «بابک» را نشان خواهیم داد. اما اگر قرار است که بگوییم بابک نامی ترکی است، پس باید بگوییم ساسانیان و نیای بزرگ آنها یعنی «بابک ساسانی، موبد آتشکده آناهیتا و پدر اردشیر هم ترک بودهاند و یا بابک وزیر #خسرو_انوشیروان، یا بابک پدر مانی پیامبر مانوییت، و شخصیتهای بزرگ دیگری در تاریخ پیش از تازش اسلام، ایران که نامشان بابک بوده است. گذشته از اینها در تاریخ پیش از میلاد مردمان آلتایی چه کسانی را میتوان یافت که نامشان بابک بوده؟ ترکی دانستن واژه بابک همچون روز دانستن شب است.
.
ریشهیابی واژه #بابک:
واژه #بابک در زبان امروزی پارسی، معرب واژه #پاپک است،که برگرفته از زبان «پارسی میانه» است. این نام هم در پارسی میانه کتیبهای (در کتیبههای ساسانیان) و هم در پارسی میانه زرتشتی (یعنی متون بجامانده از زرتشتیان) به صورت «pāpak» و «pābag» بکار رفته است.
نمونههای کاربرد واژه پاپک در متون پارسی میانه = کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت: نام بابک چندین بار در این کتیبه آمده است، مانند «من شاپور، پسر اردشیر، نوه بابک» که واژه بابک در این متن بصورت pābāg خوانده شده است.
در کتیبه پایکولی، نوشته نرسی هفتمین پادشاه ساسانی در اوایل ۳۰۰میلادی: واژه بابک بصورت pābag به کار رفته است.
یک ظرف زینتی با نوشتهی پهلوی از پایتخت باستانی گرجستان در پیوند با اواخر سده سوم میلادی که واژه بابک بگونه pābag در آن به کار رفته است.
در کارنامه اردشیر بابکان که بارها واژه بابک و بابکان در آن با خوانش pāpak بکار رفته است. برای نمونه در جمله: پاپَک مرزپان او شَتردآر ای پارس بوت.
و نمونههای بسیار دیگر از کاربرد واژه بابک یا همان پاپک. افزونبر این پاپک به عنوان یک نام مردانه و هم به چم و معنی پدر در نوشتههای سایر زبانهای ایرانی میانه هم به کار رفته است. برای نمونه در سکایی ختنی از زبانهای ایرانیشرقی، بگونه pāba آمده است.
واژه پاپک pāpak در ایرانی میانه خود از ایرانی باستان آمده است. زبان پارسی باستان (هخامنشی) یکی از زبانهای ایرانی باستان است که واژه پاپک با خوانش pāpaka در متون آن بکار رفته است. در حقیقت «اَک» در بابک پارسینو و «اَک ، اَگ» در پاپَک، پابَگ پارسیمیانه و «اَکَ» در پاپَکَ پارسیباستان، یک پسوند است و ریشه اصلی واژه بابک (( باب )) است که به چم بابا و پدر است و در پارسی نو و میانه تنها آن را در واژه بابک میبینیم، اما در پارسی باستان در چند واژه دیگر هم آمده است. در پارسی باستان «pāpa» بمعنای «پدر» است که افزونبر واژه pāpaka در واژگان pāpaya pāpēna و pāpainaka هم به کار رفته است.
واژه «بابا و باب» در زبان پارسینو هم بازمانده همین pāpa در زبان پارسیباستان است (نیبرگ ص ۱۵۰). پس چکیده سخن آن که واژه «بابک» به عنوان یک نام مردان ایرانی بازمانده pāpaka در پارسی باستان و واژه «باب و بابا» به عنوان لقبی خودمانی برای پدر، بازمانده pāpa در پارسی باستان هستند.
گذشته از اینکه واژه «بابک» در پارسی نو به عنوان یک «نام مردانه» کاربرد داشته، برای اشاره به «پدر» هم به کار رفته است که واژه همراه آن در اشعار پارسی #مامک است. به کاربردهای «بابک، باب، بابا» به چم پدر در اشعار پارسی توجه کنید. (حتا خود واژه پاپا هم امروزه در برخی گویشهای ایرانی برای اشاره به پدربزرگ به کار میرود).
ﻫﺮ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻃﻠﺐ
ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺑﺎﺏ ﺩﺍﻥ ﻭ ﺗﺎﺯﯼ ﺍَﺏ
✍️ #ﻓﺮﻫﻨﮓ_ﺟﻬﺎﻧﮕﯿﺮﯼ
ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﺍﺯ اﻭ ﺭﺍﻩ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﺮﺩ
ﺳﻮﯼ ﺑﺎﺑﮏﺵ ﺭﺍﻩ ﺑﻨﻤﻮﺩ ﮔﺮﺩ
✍️ #فردوسی_توسی
ﺑﺎﺑﮑﺖ ﺑﺎﺩ ﻗﺪﺱ ﺷﺪ ﭼﻪ ﻋﺠﺐ
ﻋﯿﺴا ﻗﺪﺱ ﺑﺎﺩ ﺑﺎﺑﮏ ﺗوﺴﺖ
✍️ #ﺧﺎﻗﺎﻧﯽ
ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻃﺒﻊ ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﮔﯿﺮ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ
ﮔﺮ ﺁﺩﻣﺴﺖ ﺑﺎﺑﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺎﺑﮑﯽ
✍️ #ﻓﺮﻫﻨﮓ_ﺍﺳﺪﯼ
ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺘﺶ ﺍﯼ ﺑﺎﺑﮏ ﻧﺎﻡ ﺟﻮﯼ
ﯾﮑﯽ ﻣﺸﮑﻠﺖ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ ﺑﮕﻮﯼ
✍️ #ﺳﻌﺪﯼ_شیرازی
ﻭﺯ ﺑﺎﺏ ﻭ ﺯ ﻣﺎﻡ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺮﺑﻮﺩﺵ
ﺗﺎ ﺯﻭ ﺑﺮﺑﻮﺩ ﺑﺎﺏ ﻭ ﻣﺎﻣﺶ
✍️ #ﻧﺎﺻﺮ_ﺧﺴﺮﻭ
ﭼﻮ ﮐﻬﺘﺮ ﭘﺴﺮ ﺳﻮﯼ ﺑﺎﺑﮏ ﺭﺳﯿﺪ
ﺑﻪ ﺩﺷﺖ ﺍﻧﺪﺭﻭﻥ ﺳﺮ ﺷﺒﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﯾﺪ
✍️ #فردوسی
ﺳﺮ ﻣﺎﻣﮏ ﻏﻔﻠﺖ ﻧﺒﺎﺯﯾﺪﻡ ﭼﻮ ﻃﻔﻞ
ﺯﺍﻧﮑﻪ ﻫﻢ ﻣﺎﻣﮏ ﺭﻗﯿﺒﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ
✍️ #ﺧﺎﻗﺎﻧﯽ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻔﻘﺖ ﭘﯿﺮﺑﺎﺑﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺤﺎﺑﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ
✍️ #ﻧﻈﺎﻣﯽ
👇ادامه👇