🔴 کهنترین موسیقی #مازندرانی

🔸این آواز(کتولی) در سال ۱۳۰۲ از سوی #آلمانی هاضبط وهم اکنون در آرشیو موسیقی #برلین نگهداری میشود نزدیک به ۹۸ سال پیش.

🔸این اثر در #چهاردانگه_ساری و روستای #ایول ضبط شده است.

به نقل از
#استاد_عالمی

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali

.
🔴تولد و زایش یک ترانه #مازندرانی بانام
#ربابه جان

🔸ربابه جان برخلاف برخی شخصیت‌های ذهنی و خیالی در شعرها و داستان‌ها که بیشتر صورت اسطوره‌ای دارند، #ربابه شخصی حقیقی است در زندگی #سید_هادی، شاعر گمنام اهل بابل.
ربابه ساکن روستای شیاده در بندپی غربی بابل بود. ربابه و سید هادی دلداده یکدیگر‌ بودند.حکایت عشق ربابه و هادی همان ماجرای همیشگی عشق فقیر و غنی است، با این تفاوت که هادی این بخت را داشت که سرنوشت دیگری برایش رقم بخورد و به وصال محبوبش برسد، هرچند که مرگ زودهنگام این مجنون شیادهی ، مانع از این شد که او سال‌های درازی کنار لیلی اش باشد.
روستای شیاده در دهستان خوشرودپی بندپی غربی شهرستان بابل قرار دارد. روسـتـایی کـه جمعـیت آن مـجموعا 900 نفر و حدود 210 خانوار است.
سید هادی موسوی، کارگرزاده‌ای با هشت برادر و یک خواهر بود. او با احسان، غفار، محمد، جواد، رزاق، حبیب، شاه رضا و آسیه روزگار می‌گذراند که عاشق دردانه ی حسن فغانی، یعنی ربابه شد. حسن خان که از مال و مکنت برخوردار بود، مانع از ازدواج ربابه با سید هادی شد.
#ربابه_فغانی و #هادی_موسوی 12 سال در سودای عشق یکدیگر بودند و هادی در این مدت شاعر شد و برای ربابه شعرها سرود،


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali

🍃 موسیقی زیبای #ایرانی
🍃 ترانه زیبای #مازندرانی
🍃نام ترانه : #ربابه_جان
🍃 با صدای جاودانه : #گلوریا_روحانی


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali

.🍃 موسیقی زیبای #ایرانی(فولک)
🍃 ترانه #مازندرانی
🍃 باصدای زوج هنرمند مازندرانی : #مقتدا و #اسرین

پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

🍃موسیقی زیبای #ایرانی
🍃ترانه #مازندرانی
🍃 نام ترانه : افتخار کمه ایرونیمه(افتخار میکنم ایرانی ام)
🍃 با صدای : #بهزاد_صفایی
🍃 کاری از : #حسن_رهگویی
🍃 ترانه سرا : #نیما_مهدوی

پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

🍃 موسیقی زیبای ایرانی
🍃 ترانه فولک #مازندرانی
🍃 نام ترانه : بانو بانوجان
🍃 با صدای : #حسین_زمانی


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

🍃 موسیقی زیبای ایرانی
🍃 ترانه محلی #مازندرانی_فارسی
🍃 نام ترانه " نارِ شیرین "
 🍃 باصدای مهربانو : #دلکش

🍃 تنظیم: #مهدی_خالدی
🍃 دستگاه : #بیات_ترک

مسلمانان من از کَشتی بیامه
برای کیجای رشتی بیامه

#پیشکش_به_هم_میهنان #رشتی


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali

🔴 پارسیان #هندوستان ، چشم اندازی تابان از "ایران باستان" می باشند.

✍ جواد جیرودی از هموندان کانال

🔸چگونگی کوچ تاریخی آنان ،نمایشگر ساختار "سیاسی و فرهنگی ایران"پس از اسلام می باشد. زمینه آشنایی و آمدوشد #ایرانیان به #هندوستان با آغاز تاریخی مردمان "هندو ایرانی" پیوستگی دارد. چگونگی این شناخت تاریخی در دفترهای کهن تاریخی و دینی و زبان شناسی این دو سرزمین بروشنی پدیدار و پایدار می باشد. درپی سرنگونی" شاهنشاهی ساسانی" ، گروهی پرشمار از "ایرانیان دیوانسالار ایرانی" از #ایران رهسپار "سرزمین هندوستان" گردیدند. درپی این کوچ تاریخی ، آنان از کرانه های "دریای پارسی"با کشتی های بزرگ آن روزگار ،این سفربی بازگشت را پی جو شدند. دراین چشم انداز همسو با "جزیره هرمز"، "بندرجاسک" ، از کانون های کوچ تاریخی آنان می باشد. نام های کهن پیرامون #بندرجاسک ،می تواند چشم اندازی ازاین رخداد تاریخی باشد. داستان کوچ تاریخی آنان در داستان #سنجان بروشنی نمایش گرفته است "داستان سنجان" سروده #بهمن_کی_غباد از "پارسیان هندوستان" می باشد. از کانون های بزرگ کوچ تاریخی "پارسیان هندوستان"، شهر #ساری_مازندران می باشد. این چشم انداز بیان جایگاه بلند آنان در "شهر ساری" می باشد. #پارسیان پس از کوچ تاریخی خویش در #هندوستان بیاد شهر #ساری_مازندران شهر #نو_ساری را بنا نهادند. جایگاه برجسته "پارسیان هندوستان" در برجستگی فرهنگی هندوستان ،از آغاز کوچ تاریخی آنان پدیدار می باشد. لباس بانوان هندوستان کنونی ( نوساری ) یادمانی از آن کوچ تاریخی می باشد. جایگاه بلند پارسیان هندوستان در پژوهش های ایران شناسی و بویژه "ایران ساسانی" بسیار درخور نگرش می باشد. زمینه کوچ تاریخی پارسیان ( ایرانیان زردشتی ) درهزاره گذشته با دامنه ای پیوسته نمایان می باشد. در روزگار "شاهنشاهی صفوی" ، درپی سیاست های تند آن روزگار شماری دیگر از "ایرانیان زردشتی" به #هندوستان کوچ نمودند. دراین زمینه شایسته است از #آذر_کیوان_استخری یاد کنیم. از موبدی بزرگ و دانا و نیکوسرشت (آموزگار شیخ بهایی وابوالقاسم میرفندرسکی) یاد کنیم. "پارسیان هندوستان" با زمینه بلند فرهنگی و تاریخی خویش در جایگاه بلندی بسر می برند. "فیلد مارشال"، "سام هرمز"، "هومی جهانگیر پاپا"،"فریدون مرزبان" و... از شمار ناموران پارسی می باشند. چشم انداز تاریخی کوچ "پارسیان هندوستان" از زاویه های گوناگون فرهنگی و زبان شناسی و جامعه شناسی درخور نگرش می باشد. نگرشی که باید گرامی شمرده شود.

🔸 در این چشم انداز ، #ایرانیان کوچنده به #هندوستان در آن سرزمین بیاد زادگاه کهن خویش درایران ، "شهرنوساری"را بنا نمودند. "شهرنوساری"بیاد #ساری_مازندران بنا گردید. دراین چشم انداز "لباس بانوان هندوستان کنونی"، #نوساری نامیده می شود. این همسویی ها می تواند همان لباس ایرانیان کوچنده ای باشد که از #ساری_مازندران به #هندوستان رهسپار گردیدند. "شهرنوساری و لباس نو ساری"دریک راستا باید ارزیابی شود. این زاویه های تاریخی باید با ساختاری همسو بررسی شود. پژوهش های تاریخی باید برای دست یابی به چینش تاریخی آن چشم اندازتاریخی باشد. چشم انداز جایگاه #مازندرانی ها در "دولت شاهنشاهی ساسانی" نیز یکی دیگر ازاین زاویه ها می باشد. این نکته ها مانند پازلی است که با شناخت تاریخی چیدمان می یابد.


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali

🔴 ایراک نام باستانی سرزمینی است که با نیرنگ دولت های اموی و عباسی دگرگونه گردید.

✍ جواد جیرودی از هموندان کانال

✍شیوه آنان پس از چیرگی بر "شاهنشاهی ساسانی" دگرگون گردانیدن "نام های ایرانی" به نام های عربی بود. چشم انداز این دغلکاری تاریخی آز آغاز چیرگی آنان بر سرزمین #ایراک پدیدار گردید. دراین چشم انداز یکی از دفترهای ارزنده تاریخی ، کتاب "دبستان مذاهب" می باشد . دراین کتاب ارزنده چشم انداز نام های کهن شهرهای این سرزمین باستانی نمایی از فرهنگ کهن و باستانی ایرانی دراین سرزمین ایرانی می باشد. ایراک در جهان باستان درفرهنگ ایرانی جایگاه مینوی بزرگان آیین باستانی #هوشنگ_پیشدادی بود. جایگاهی که با نام
#آذرکده در شهرهای #سامرا ، #نجف ، #کربلا و #بغداد نمایش گرفته بود. آذرکده ها جایگاهی گرامی و ارزشمند می بود. این ویژگی تاریخی با همان ویژگی کهن درفرهنگ تاریخی این سرزمین پایدار گردید. چشم انداز تاریخی و فرهنگی سرزمین ایراک با نام کنونی آن بیانگر این چشم اندازکهن می باشد. چگونگی مردم شناسی تمدن "باستانی سومر" با کانون های شهرنشینی باستانی #آراتا بروشنی در گزارش های سومری بیان گردیده است . دراین دادوستد فرهنگی پیوستی تنگاتنگ و همسو دراین گستره فرهنگی جهان باستان دیده می شود. کهن ترین زیگورات های جهان باستان دریک بسترفرهنگی همسان و همسو در #ایران و #ایراک پدیدار گردید. زاویه های همسویی این فرهنگ ایرانی در برجسته ترین الگو فرهنگی جهان باستان (معماری ) نمایش گرفت. گستره هزار و دویست ساله دولتهای ایرانی ماد و هخامنشی و اشکانی و ساسانی چگونگی ساختار کهن ایرانی سرزمین باستانی ایراک را نشانگر می باشد. در ایران پس از اسلام این آموزه فرهنگی باستانی درفرهنگ ایرانی با دامنه ای بلند دیده می شود. جایگاه بلند و تاریخی "دیلمی های" باشنده "سرزمین ایراک"در چگونگی رخدادهای آغازین اسلام تا روزگار کنونی دراین سرزمین بروشنی پابرجا می باشد. فرزندان دیلمی های آن روزگارکهن در شهر#انبار کنونی دراین راستا باید ارزیابی شود. نگاه و نگرش #سعدی_شیرازی به چگونگی چیرگی تاتارهای چنگیزی بر شهربغداد نشانی از این زاویه تاریخی می تواند ارزیابی شود. این نشانه های تاریخی و فرهنگی چشم اندازی از ایرانی بودن فرهنگ و تاریخ باستانی این سرزمین در جهان باستان می باشد. درهمین راستا باید بدانیم #مازندرانی_ها تا سده پیش ، باشندگان "جنوب البرز" را (عراقی ) می نامیدند. این داشته های تاریخی از نشانهای تاریخی فرهنگی و تاریخی سرزمین ایرانی ( ایراک کنونی) می باشد. به این داشته های تاریخی ارج نهیم و این چگونگی را گرامی بدانیم.

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali

🔴 گفتاری بسیارکوتاه از "جشن سَده "

🔶 دهم بهمن ماه راجشن سده گویند.
چرا؟
✍ استاد آرتاباز پژوهشگر #مازندرانی تاریخ و فرهنگ #ایرانزمین

🔸زیرا در این روز، #هوشنگ پادشاه پیشدادی (آغاز هزاره پنجم _٨٧٨۵سال پیش)آتش را "رام " نمود!!

[ گروهی زمانگذاری کیومرس را در شاهنامه به سال ۶٧۶۵ پیش از زایش( میلاد)،نادرست دانسته وآنرا هزاران سال دیرین ترمی دانند)

شوربختانه درآموزشها ونوشتارهای رِتانی ( تاریخی) سخن از پَدوارِ _پیدایش( کشف) آتش از سوی هوشنگ شاه است،که این سخن و آموزش بسیارنادرست وبی بنیاد است!

زیرا پیش ازهوشنگ،ملیونها سال آدمیان"آتَر _آذر _آتش " را می شناختند و آتشفشان کوهها و آتش سوزیهای جنگلهای بسیاری رادیده وآزموده بودند.

پس #هوشنگ چه کرد؟
هوشنگ توانست" آتش را "رام "کندوبه فرمان ( اختیار) درآورد !!

او با هوشمندی توانست چگونگیِ آفرینش " آتش " را بیابد!!

پس ایرانیان، نخستین مردمی بودند که آتش را " رام " نموده و "بفرمان " آورند !
ارزش آتش بر هیچکس پوشیده نیست!
نیاکان ما دریافتند که می بایست از این پدیده و نیروی ارزشمندِ اهورایی نگهداری نمایند تا " خاموش " نشود!!

زیرا در آن زمان، ابزارهای
"آتش زَنه" ( کبریت _ فندک _ و....) نبود و به سختی می توانستند با "سنگ آتش زنه (چخماغ) در پیته ی درخت" ، آتش بیافرینند!!

از همین روی خاموش نشدن آتش از نیازها و بایسته های آدمِ خردمند شد!

ایرانیان، برای نگهداری آتش در نیژامها_بازه های ویدیک ( فاصله های معین ) جایگاهی برای نگهداری آتش ساختند تا مردم و خانواده ها بتوانند از آن بهره ببرند!
براستی می توان ایستگاههای پمپ بنزین امروزین را بهترین همانند سازی(مثال) ، از نیاز مردم به بنزین، در سنجه ی با نیاز آتشِ نیاکان ما در هزاران سال پیش دانست!!
( در آن زمان هر خانواده برای خود ابزار "آتش بَر " داشت!)
باری،
برای نگهداری و پیشگیری از خاموش شدنِ آتش، آدم یا آدمهایی را نگهدار آتش می گذاردند که نام آنان
" پرستاران یا پرستندگان "
آتش بود!
این پرستاران، تنها از آتش پرستاری( نگهبانی ونگهداری) میکردند که خاموش نشود تا بتوانند نیاز هازمان(جامعه) را برآورده نمایند!!!

نکته ی دوم که ایرانیان به آن باور داشتند گرامیداشت روشنایی _روش _ روز _ روژ _ روچ( نور) بود که آنرا دشمنِ تاریکی ونادانی وگرفتاری و اهریمنی می دانستند و نیایشهای( نماز پنجگاه خودشان)خود را به سوی روشنایی ( نور) انجام می دادند! '
در روز به سوی پرتو خورشید!!! نیایش و آزبا/ ذوآ (دعا) ونماز می گذاردند و در شب به سوی " پرتوِ آتش "!!
( اینجا می توان دریافت که نگرش به گرمای آتش نیست و تنها روشنیِ آتش ارزش نیایش دارد!!!!)

باری،
چون آتش، افزون بر گرما، روشنی هم داشت پس برای نیایش و نمازهای شبانه نیز بسیار ارزشمند بود!!

آرام آرام، پرستاران ویژه ی آتش، جاي خود را به مُگها مغان ( روهانیون) دادند که همزمان هم آتش را پرستاری(نگهداری) می کردند وهم روشناییِ نیایش را فراهم می آوردند!!

زان پس، آتشکده های بزرگ ساخته شد که هم آتش را به خانه ها می داد ( پمپ بنزین) و هم نیایشگاه بود ( مزداکده _ مزگِت _ مسگت_ مسجد)!!!!!

باری،
دشمنان سوگندخورده ایران،اَربهای بیابانگردو ترکانِ سلجوغی وبَربَربه دروغ گفتند که ایرانیان بجای "یزدان _آفریننده_دادار _ اهورامزدا_خدا،«آتش رامی پرستند!»
ویا "خورشید "را می پرستند!!

پردیسی بزرگ می فرماید :

مپندار که "آتش پرستان" بُدند!!
پرستنده ی«پاک یزدان»بودند!!

تازیان وترکان بیابانگرددراین سده ها،آنچه را که از پیشینه ودیرینه و رِتانِ وشاروندی (تاریخ وتمدن) ایران بودرا"وارون"نمودندوبنام خود گستراندند!!!
آنهابرایرانیان دروغها بستند و دروغها نوشتند!
مانندداستان بابك خرمدین و...!!!
آن دروغگویان مزدکیان وخرم‌دینان که از پاکترین وروشن روش ترین دلاورانِ ایرانی بودند را به پلیدیِ زنانِ انبازی(اشتراکی)گره زدند!!



ماتیکانهاونسکهایی رتانی( کتابهای تاریخی)که این ایران ستیزان دراین سده ها،در هازمان وهمبودگاه(جامعه)انباشتند و پاسهون (منتشر) نمودندوزیر تیغ فروتاریِ(سانسور)آنان وبدست نویسندگانِ جهان وطنی نگاشته شد بی ارزش تر از آن است که نام تاریخ برآنهابنهیم.
وکوچکترین اَوِسپار واَستَوانی(اعتماد_اطمینانی)به این کتاب‌ها نیست!!
این که چراجشن سده دردهم بهمن ماه انجام می شود داستان دیگری است که اکنون جای گفتار آن نیست.!

مابپاس هوشمندی نیاکانمان دربفرمان آوردن آتش وانجام جشن سده (آتش)،هرسال بهتر ازسال پیش،جشن سده رابرگزارمی نماییم!

«ما روشنای زیبای سپیده دَم تاریخیم» کاستی‌ها را ببخشایید.

"خاک پای فرهنگ سُتوار ایران"
«آرتاباز»

۱۳۹۸/۱۱/۱۰ تهران بهمن ۱۳۹۸

پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali