پایگاه ایران دوستان مازندران
695 subscribers
10.2K photos
4.89K videos
140 files
2.4K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
👈ناصر چشم آذر (آهنگساز) امروز صبح۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ درگذشت. روانش شاد باد.

@LoversofIRAN
🔹پیوست پایان این نوشته،
اجرای #ناصر_چشم_آذر در برنامه خندوانه است که بخشی از موسیقی فیلم «خواهران غريب» از ساخته های خودش را به ياد زنده یاد #خسرو_شكيبايی بازخوانی كرده بود.
برای او و خسرو شکیبایی عزیز آرزوی شادی روان داریم.

🔹بسیاری از ما با ساخته های چشم آذر به ویژه در دهه ۷۰ خورشیدی خاطره داریم.
ناصر چشم‌آذر (زادهٔ ۱۰ دی ۱۳۲۹ - درگذشتهٔ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷)
موسیقی‌دان، آهنگ‌ساز و تنظیم‌کننده ٔایرانی و برادر کوچکتر #منوچهر_چشم_‌آذر بود.
او برای خوانندگان سرشناس ایرانی مانند هایده، گوگوش، لیلا_فروهر و ابی هم آهنگسازی کرده بود.

🔹او در #اردبیل زاده شد و در سایه آموزش‌های پدرش #اسماعیل_چشم_آذر مراحل اولیه موسیقی را فرا گرفت. در کودکی ساز آکاردئون را برگزید. در ۱۲ سالگی به‌همراه پدرش وارد ارکستر #آذربایجانی #رادیو_ایران شد. در ۱۳ سالگی جایزه ویژه موسیقی را در مقطع دبیرستانی به‌خاطر نواختن #آکاردئون دریافت کرد. در ۱۷ سالگی رهبری کنسرت ترتیب داده شده در سفارت ایران در #عراق را برعهده می‌گیرد. در ۱۸ سالگی به‌همراه گوگوش، سفرهای رسمی خود را آغاز نمود.

🔹در ۲۰ سالگی برای گذراندن دوره #جز (جاز) به #آمریکا رفت. پس از بازگشت سرپرستی ارکستر شوی تلویزیونی #پرویز_غریب_افشار را برعهده گرفت. در محضر استادانی چون #مرتضی_حنانه، #ملیک_اصلانیان دوره‌های تکمیلی را سپری نمود. در سال ۱۳۵۷ دوباره برای ۵ سال جهت تکمیل دوره موسیقی جاز و موسیقی فیلم به آمریکا مسافرت کرد. او از پیشگامان سازهای #الکترونیک در ایران است. «باران عشق» یکی از آلبوم های برجسته و بنام اوست. پس از بازگشت به ایران از سال ۱۳۶۳ و با ساخت موسیقی متن فیلم «تاراج» به کارگردانی #ایرج_قادری فعالیت خود را در زمینه موسیقی فیلم آغاز نمود.

🔹آهنگسازی های شناخته شده او:

■ملودی(آهنگ) و تنظیم: "گل کاغذی" و "عسل چشم"/خواننده #هایده
■تنظیم :"مداد رنگی" و "باغ بلور"/خواننده #ابی
■ملودی و تنظیم: هجرت/خواننده #گوگوش
■ملودی و تنظیم: هم زبونم باش/خواننده #حمیرا
■ملودی و تنظیم: دو پرنده/خواننده #لیلا_فروهر
■ملودی و تنظیم: زائر / خواننده #رامش

🔹جایزه های ناصر چشم آذر

■سیمرغ بلورین بهترین موسیقی فیلم های:
بلندی های صفر
چشم شیطان
قارچ سمی
هامون
خواهران غریب
■بهترین موسیقی فیلم جشن خانه سینما:
قارچ سمی
شمعی در باد
■بهترین موسیقی فیلم جشنواره فیلم مالزی:
خواهران غریب
■لوح زرین انتخاب ویژه سومین دوره منتخب سایت ایران آکتور:
قارچ سمی

/بنکده (منبع): ویکی پدیای ناصر چشم آذر، مجموعه گفتگوها و یادداشت ها درباره او/

@LoversofIRAN
پایگاه ایران دوستان مازندران
#درست_بگوییم نام درست بزرگترین #دریاچه_جهان دریای #کاسپین یا #مازندران است که به نادرست #خزر میگوییم #خزر نام اقوامی نیمه وحشی، بیگانه و مهاجم از زردپوستان #آلتاییک_تبار بوده است @jolgeshomali
نام راستین بزرگترین دریاچه گیتی #دریای_مازندران یا #دریای_کاسپین می باشد

⭕️چرا #نباید_بگوییم_دریای_خزر

#خزرها نام اقوامی بودند از #آلتاییک های زرد پوست که در سدهٔ پنجم ترسایی از بیابان‌های #خاوری_آسیا و شمال #چین برخاسته و به همراه #هون‌ها به شمال #قفقاز و بخشی از سرزمین #ایران آمده‌اند. خزرها به همراه دیگر اقوام بیابان‌گرد شمال قفقاز، در زمان #ساسانیان ، بارها و بارها به سرزمین ایران تاختند و سکونت بسیار کوتاهی در کناره های #دریای_مازندران داشتند ،که در بیشتر مواقع به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده می‌شدند. خِزِها هم‍واره با #بیزانس بر ضد ایران هم‌پیمان بودند . خزران در زمان #خسرو _انوشیروان پادشاه ایرانی، در سده ششم ترسایی در منطقه بخش میانی و جنوبی رود ولگا زندگی می‌کردند. آن‌ها در سده ششم در جریان لشکرکشی هراکلیوس امپراتور بیزانس علیه ایران شرکت داشته اند.
ایلخانی خزرها از تیره گوناگون بوده و در سده نهم شامل بخش باختری قزاقستان ، جنوب روسیه، بخشی از اوکراین و بخش هایی از قفقاز مانند داغستان ، گرجستان و شبه جزیره کریمه می‌شد. خزرها در بیشتر زمان همدست امپراتوری بیزانس علیه شاهنشاهی ساسانی و ایرانیان بوده‌اند.
با یورش تازیان و شکست خِزِرها در سال ۷۳۷ ترسایی و بازگشت به شهر آتیل در نزدیکی دلتای ولگا، کوه‌های قفقاز را به عنوان مرز جنوبی خود با اعراب پذیرفتند. حاکمان آنان پس از مدتی دین #یهود را برگزیدند تا مخالفت خود را با #اسلام و بیزانس #مسیحی نشان دهند و آن عاملی باشد برای مقاومت در برابر ایشان.
بدترین یورش خزرها به ایران در سال ۷۹۹ ترسایی ، در زمان خلافت هارون الرشید، روی داده است.
دکتر #پرویز_ورجاوند در گفتاری با نام «دریای #مازندران یا ِزر» در مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی (شماره ۱۸۸ خرداد ۱۳۸۲) ضمن مخالفت با نام دریای #خزر (خزران را یک قوم مهاجم دانسته) و یاد آوری نموده که #قباد_ساسانی توانست قوم #خزر را که به خاک ایران زمین وارد شده بودند، را تا آنسوی رودخانه #ولگا براند. وی فرمان داد تا شهر #دربند و #دژ_دربند بازسازی شود. این دژ شهر که هنوز نام پهلوی بر خود دارد و در جمهوری #داغستان_روسیه واقع است شمالی‌ترین مرزبانی #ایران در زمان #ساسانیان بوده‌است، بنابر #کتیبه_پهلوی که بر دیوارهای سنگی این شهر نصب است، #دژ_دربند به فرمان #خسرو _انوشیروان، ساخته می‌شود تا جلوی تازش اقوام شمالی گرفته شود و #قباد، پسر #خسرو_انوشیروان، پس از واپس راندن #خزرها، در پیروز نامه‌ای که بر سنگ‌های شهر #دربند نقش است داستان این پیروزی و فرمانش به بازسازی را نقل کرده‌است. #دژ شهر #دربند در #روسیه امروز یادگار #تات_نشینان است و به عنوان میراث معنوی و فرهنگی به ثبت جهانی رسیده‌است. هنوز هم هرچند شمارشان رو به کاهش گذاشته اما مردمان این شهر #پهلوی_زبان و #تات هستند.

برگرفته از کانال انجمن جوانان سپید پارس باکمی ویرایش


پایگاه ایران دوستان مازندران


@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توژکی از یک روز زیبای برفی و دیدنی

از بلندیهای #البرزکوه شهرستان

#دودانگه دهستان #بنافت

با صدای استاد #خسرو


پیشکش به دوستداران موسیقی #مازنی

پایگاه ایران دوستان مازندران


@jolgeshomali
سالروز درگذشت زنده یاد #خسرو_شکیبایی ...

بر من ببخشایید
اگرچه خیلی دیر
اگرچه خیلی دور ...


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
حکومت #آل_ باوند یا #ساسانیان در (مازندران):

بخش پنجم.
#کیوس_ساسانی:

#کیوس_ساسانی فرزندبزرگ #قباد ( شاهنشاه ساسانی ) و برادر بزرگتر #خسرو_انوشیروان بود. #کیوس پدربزرگ #باو بنیان‌گذار پادشاهی #باوند است.

#کیوس در سال ۵۲۸ میلادی از طرف پدرش #قباد_ساسانی به پادشاهی #تپورستان گماشته شد و عنوان #فرشواذگر شاه ( عنوان باستانی پادشاهان #تبرستان ) به او داده شد. #کیوس ولیعهد و وارث تاج و تخت #ساسانی بود. با این همه پس از همه‌گیر شدن #کیش_مزدکی متهم به پشتیانی از #مزدک و پیروی از کژدینی او شد. برادر جوان‌ترش #خسرو_انوشیروان به پشتیبانی از آیین #زرتشتی برخواست و مورد پشتیبانی اشراف و موبدان قرار گرفت. به دنبال آن، #کیوس توسط شورای سلطنت از جانشینی تاج و تخت #ساسانی کنار گذاشته شد و #خسرو_انوشیروان جای او را گرفت.

#کیوس در سال ۵۳۷ میلادی هنگامیکه پادشاه #تبرستان بود در برابر #انوشیروان سر به شورش برداشت و تخت #ساسانی را از آن خود دانست. ولی #انوشیروان او را شکست داد. #کیوس را به #تیسفون برده و دو گزینه پیش رویش نهادند : یا به گناه خود اعتراف کند یا مرگ را برگزیند. کیوس مرگ را برگزید.

از #کیوس فرزندی به جای ماند به نام #شاپور و از #شاپور فرزندی به نام #باو که بعدها نخستین پادشاه #دودمان_باوند در #تپورستان_شرقی شد. پس از سقوط #ایران به دست اعراب ، سلسله‌ی #باوند یا به عبارت دیگر همان #سلسله_ساسانی به حیات خود در سرزمین #تپورستان ( مازندران ) ادامه داد. دوره‌ی نخست دودمان باوند را به نام #کیوس ، #کیوسیه یا کاووسیه می‌نامند. دودمان #باوند از دوران #ساسانی تا به امروز نقشی پررنگ و ماندگار در سرزمین #تبرستان ایفا کرده‌اند. عنوان رسمی پادشاهان #باوند
#اسپهبد بود.




@taporestangilak_ariyaea
بخش #هزارجریب و حکومت #آل_باوند

بخش آخر:

#یانه‌سر بخشی از منطقه کوهستانی #هزارجریب_بهشهر است که #خسرو_انوشیروان پادشاه #ساسانی پس از پیروزی در جنگ «هیاطله» با کمک اولاد سوخرا ولایات متعددی از جمله #هزارجریب را به «قارن»‌ پسر «سوخرا» داد و برای نظم طبرستان نواحی یارکوه (هزارجریب) را به #باوندیان سپرد.

نزدیکی به پایتخت #اشکانیان، شهر #صددروازه یا #دامغان امروزی با منطقه کوهستانی #هزارجریب این بخش مورد توجه شاهان #اشکانی هم بوده است.

اسپهبد شهریار یکم از دودمان باوندیان با حکومت مازیار بن ‌قارن در هزارجریب مخالفت کرد و قسمت‌هایی از قلمرو پدر مازیار را به تصرف درآورد و بعد از مرگ #اسپهبد_مازیار از سوی مأمون به حکومت نواحی کوهستانی به عنوان نایب‌الخلیفه منصوب شد.

از حوادث مهم #هزارجریب بعد از مازیار، حمله حسن‌بن‌زید به کوهستان هزارجریب و جنگ با اسپهبد قارن ‌شهریار باوندی بود چرا که مهم‌ترین سلسله حکومتی هزارجریب خاندان باوندیان یا آل‌باوند بودند که به مدت ۷۰۰ سال در تبرستان حکومت کردند.

دوره تحت فرمانروایی آل باوند که ، کیوسیه خوانده شده ، از سال 45 تا397 هـ است. قلمرو آنان در این دوره بخشهای  کوهستانی  معروف به جبال #قارن به مرکزیت #پریم یا #فریم بوده که به همین خاطر به ملک الجبال و گرشاه شهرت یافته اند.

دومین دوره فرمانروایی آل باوند از سال 466 هجری آغاز شده وتا سال 606 هجری به درازا کشیده است ، مورخان #اسپهبدان این دوره را #باوندیان_اسپهبدیه نام نهاده اند . نخستین فرد این سلسله اسپهبد حسام الدوله شهریاربن قارن و آخرین آنان اسپهبد شمس الملوک رستم بن اردشیراست . باوندیان اسپهبدیه در سرزمینهائی بیشتری حکمرانی داشتند و بر #تبرستان ، #گیلان ، #ری و #قومس فرمانروایی داشتند و مرکز حکومتشان شهر #ساری بوده است .

سومین سلسله آل باوند ، کینخواریه نام داشته که حکومتشان از 635 هـ  با به تخت نشینی  اسپهبد ابوالملوک حسام الدوله اردشیر ملقب به کینخوار آغاز شده وتا سال 750 هـ یعنی زمان قتل اسپهبد فخرالدوله حسن به دست کیا افراسیاب چلابی به طول کشیده است . مرکز فرمانروایی شان #آمل بوده که از آنجا بر سراسر #مازندران حکم می رانده اند .

#برج_لاجيم در #سوادکوه در فاصله ي دوره اول باوندي و ظهور دومين سلسله ي اين خاندان ساخته شده است. يعني زماني كه تمامي دشت و نواحي مازندران قريب به هفتاد سال در دست آل زيار بود و سلاطين باوندي در كوههاي جنوب ساري ( پايتخت سابقشان) مأمن گزيده و منتظر فرصت بودن كه مجدداً حكومت مازندران را در دست گيرند.

 زبان تبري يا مازندراني، بازمانده ي زبان #ايرانيان قديم #پهلوی است كه ديرتر وكمتر از ساير زبانها تحت تاَثير زبانهاي بيگانه اي چون عربي، مغولي، تاتاري قرار گرفته است.

 تا قرن پنجم هجري، پادشاهان تبرستان به خط پهلوي مي نوشتند و سكه مي زدند. دو كتيبه که به خط #پهلوي در ِسِكت، واقع در #دودانگه_ساري، و #گنبد_لاجيم در #سوادكوه به دست آمده است نشان می دهد که دودمان ساسانی آل باوند به پهلوی می نوشتندو سکه می زدند






@taporestangilak_ariyaea
۱۰ سال پیش در ۹ دی ۱۳۸۸، دکتر #خسرو_فرشیدوَرد استاد #ادبیات_فارسی در #دانشگاه_تهران پس از سالها تلاش و خدمت به #زبان_پارسی و #ایران درگذشت.
یادش گرامی و روانش شاد باد.


پایگاه ایران دوستان مازندران


@jolgeshomali
این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست

زنده‌یاد «دکتر #خسرو_فرشیدوَرد» - استاد زبان و ادبیات دانشکده ادبیات #دانشگاه_تهران - این چامۀ زیبا را بر روزگار کوچیدگان از وطن سروده‌اند. در گوشه‌گوشۀ این چامۀ دلاویز، رسن‌های ناپیدا، اما استوار بازگشت به #هویت_ملی و #فرهنگی_ایرانیان به چشم می‌خورد. این سرودۀ زیبا را با هم می‌خوانیم:


این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن دختـــــــــرِ چشم‌آبیِ گیسوی‌طلایی
طناز و سیه‌چشــم، چو معشوقۀ من نیست
آن کشور نو، آن وطــــنِ دانش و صنعت
هرگز به دل‌انگیـــــزیِ ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کَلگری و نیس و پکن نیست
در دامنِ بحر خزر و ساحــــل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گل‌های دلاویــــز شمیران
عطری است که در نافۀ آهوی خُتن نیست
آواره‌ام و خسته و سرگشته و حیران
هر جا که رَوَم، هیچ کجا خانۀ من نیست
آوارگی و خانه‌به‌دوشی چه بلاییست
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست
هر کس که زَنَد طعنه به ایرانی و ایران
بی‌شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست
هر چند که سرسبز بُوَد دامنۀ آلپ
چون دامن البرز پر از چین و شکن نیست
این کوه بلند است، ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست، ولی رود تجن نیست
این شهر عظیم است، ولی شهرِ غریب است
این خانه قشنگ است، ولی خانۀ من نیست

 

لازم به توضیح است که استاد خسرو فرشید‌ورد متولد ۱۳۰۸ در #ملایر بود و پس از اخذ مدرک دکترا در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات #دانشگاه_تهران به تدریس مشغول شد.
عنوان برخی از کتاب‌های استاد #فرشیدورد عبارتند از:
1-«ج‍م‍ل‍ه‌ و ت‍ح‍ول‌ آن‌ در زب‍ان‌ ف‍ارس‍ی»(1375/ انتشارات امیر کبیر)
2-«پ‍ی‍رام‍ون‌ ت‍رج‍م‍ه»‌(م‍ج‍م‍وع‍ه‌ م‍ق‍الات‌/1381/ وزارت‌ ف‍رهنگ‌ و ارش‍اد اس‍لام‍ی)‌
3-«ام‍لا، ن‍ش‍ان‍ه‌گ‍ذاری‌، وی‍رای‍ش‌: ب‍رای‌ ن‍اش‍ران‌، وی‍راس‍ت‍اران‌، دب‍ی‍ران‌، م‍درس‍ان‌ ادب‍ی‍ات»(1375/ انتشارات صفی‌علیشاه)‌
4-«ح‍م‍اس‍ه‌ ان‍ق‍لاب»‌(م‍ج‍م‍وع‍ه‌ ش‍ع‍ر ه‍م‍راه‌ ب‍ا م‍ق‍دم‍ه‌ای‌ درب‍اره‌ ش‍ع‍ر ام‍روز از خ‍س‍رو ف‍رش‍ی‍دورد)
5-« درب‍اره‌ ادب‍ی‍ات‌ و ن‍ق‍د ادب‍ی»( 1363/ انتشارات ام‍ی‍رک‍ب‍ی‍ر)
6-«در گ‍ل‍س‍ت‍ان‌ خ‍ی‍ال‌ ح‍اف‍ظ: ت‍ح‍ل‍ی‍ل‌ ت‍ش‍ب‍ی‍ه‍ات‌ و اس‍ت‍ع‍ارات‌ اش‍ع‍ار خ‍واج‍ه‌»(1357/نشر تهران)
7-«دس‍ت‍ور م‍خ‍ت‍ص‍ر تاریخی زبان فارسی»(1387/ انتشارات زوار‏ )
8-«دس‍ت‍ور م‍ف‍ص‍ل‌ ام‍روز ب‍ر پ‍ای‍ه‌ زب‍ان‍ش‍ن‍اس‍ی‌ ج‍دی‍د: ش‍ام‍ل‌ پ‍ژوه‍ش‍‌ه‍ای‌ ت‍ازه‌ای‌ درب‍اره‌ آواش‍ن‍اس‍ی‌ و ص‍رف‌ و ن‍ح‍و ف‍ارس‍ی‌ م‍ع‍اص‍ر و م‍ق‍ای‍س‍ه‌ آن‌ ب‍ا ق‍واع‍د دس‍ت‍وری‌»(1382/ نشر سخن)
9-«دستوری برای واژه‌سازی : ترکیب و اشتقاق در زبان فارسی ، ترکیب و تحول آن در زبان فارسی»(1387/ نشر زوار)
10-«ص‍لای‌ ع‍ش‍ق»‌(دف‍ت‍ر ش‍ع‍ر/1380/انتشارات امید مجد)
11-«گ‍ف‍ت‍اره‍ای‍ی‌ درب‍اره‌ دس‍ت‍ور زب‍ان‌ ف‍ارس‍ی»‌(ت‍رج‍م‍ه‌ و ن‍گ‍ارش‌/1375/ انتشارات امیرکبیر)
12-«ل‍غ‍ت‌س‍ازی‌ و وض‍ع‌ و ت‍رج‍م‍ه‌ اص‍طلاح‍ات‌ ع‍ل‍م‍ی‌ و ف‍ن‍ی‌ و ی‍ادداش‍ت‍ه‍ای‌ درب‍اره‌ ف‍ره‍ن‍گ‍س‍ت‍ان‌ و ب‍رن‍ام‍ه‌ری‍زی‌ ب‍رای‌ زب‍ان‌ و ادب‍ی‍ات‌ و ت‍اری‍خ‌ زب‍ان‌ ف‍ارس‍ی»‌(ت‍رج‍م‍ه‌ و ن‍گ‍ارش‌/138/ انتشارات سوره مهر)
13-«م‍ق‍ای‍س‍ه‌ ق‍ی‍ود و ع‍ب‍ارات‌ ق‍ی‍دی‌ ف‍ارس‍ی‌ ب‍ا واژه‌ه‍ا و ع‍ب‍ارات‌ ه‍م‍ان‍ن‍د آن‌ در ع‍رب‍ی»(نشر اصفهان)‌
14-«ن‍ق‍ش‌ آف‍ری‍ن‍ی‌ه‍ای‌ ح‍اف‍ظ: ت‍ح‍ل‍ی‍ل‌ زی‍ب‍اش‍ن‍اس‍ی‌ و زب‍ان‌ش‍ن‍اخ‍ت‍ی‌ اش‍ع‍ار ح‍اف‍ظ»(1375/ نشر صفی‌علیشاه)
15-«تاریخ مختصر زبان فارسی از آغاز تا کنون»(1387/ نشر زوار)
16-«ف‍ارس‍ی‌[ک‍ت‍اب‌‍‌های درس‍ی‌] س‍ال‌ س‍وم‌ دب‍ی‍رس‍ت‍ان»‌ (م‍ول‍ف‍ان‌ خ‍س‍رو ف‍رش‍ی‍دورد، ح‍س‍ن‌ اح‍م‍دی‌ گ‍ی‍وی/ نشر تهران)‌
17-«ع‍رب‍ی‌ در ف‍ارس‍ی»(1373/ انتشارات دانشگاه تهران)‌
18-«دستور مختصر امروز بر پایه زبان‌شناسی جدید: شامل پژوهش‌های تازه‌ای درباره آواشناسی و صرف و نحو فارسی معاصر و مقایسه آن با قواعد دستوری انگلیسی و فرانسه و عربی، با اشاراتی به فارسی قدیم و زبان محاوره‏ »(1388/ نشر سخن)

در سال 1377 نیز كمال حاج سید جوادی کتابی با عنوان «یادگارنامه استاد دکتر خسرو فرشیدورد» توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درباره این استاد زبان و ادبیات فارسی منتشر کرد.
در این کتاب به مباحثی چون دکتر فرشیدورد و فرهنگ و ادب ایران، ترجمه احوال استاد، کتاب‌شناسی کتاب‌ها و مقالات دکتر خسرو فرشیدورد، و نگاهی به آثار و نظریات ادبی و زبان‌شناسی او پرداخته شده است.


از کانال ایران بوم با ویرایش


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
Forwarded from آریابوم
استان های ایران ساسانی

بنابر سنگ نوشته شاپور یکم در بن خانک (کعبه زرتشت) در کنار نقش رستم شاهنشاهی ساسانی به چندین استان بخش بندی میشد که نام آن ها در زیر آمده است:

1. پارس
2. پهلو (لرستان)
3. هوزستان (خوزستان)
4. میشان (بصره و کویت)
5. آسورستان (سوریه)
6. نود اردخشیرگان (کردستان)
7. اربایستان (اربستان)
8. آدوربادگان (آذرپادگان)
9. آرمین (ارمنستان)
10. ویروزان (گرجستان)

11. آران (بادکوبه)
12. سگان (کرانه دریای سیاه)
13. بالاسگان (داغستان)
14. کف کوف (کوه قاف، قفقاز)
15. پادیش خوارگر (گیلان و مازندران)
16. ماد (همدان)
17. گورگان (گرگان)
18. مرو
19. هری (هرات)
20. ابرشهر (خوراسان)

21. کرمان
22. سکستان (سیستان)
23. تورگیستان (توران)
24. مکوران (مکران)
25. پردان (بلوچستان)
26. هیند (پیرامون رود سند)
27. کوشان شهر (کاشغر چین)
28. سغدیانا (تاجیکستان)
29. چاچ (تاشکند)
30. مازون شهر (عمان)

#شاهنشاهی_ساسانی #ساسانی #ساسانیان #کعبه_زرتشت #نقش_رستم #شیراز #تخت_جمشید #هخامنشی #هخامنشیان #کوروش #کوروش_بزرگ #داریوش #خشایارشا #اردشیر #بابک #شاپور #انوشیروان #خسرو #پرویز #زرتشت #زررتشتی #اهورامزدا #شیروخورشید #خلیج_پارس #جاویدشاه #شاهزاده #رضاشاه_روحت_شاد #ایران #آریایی #آریابوم
Forwarded from محمد درویش
🍀چرا ایران همچنان سرای امید است؟🍀

🇮🇷:
@darvishnameh

از شگفتی‌های روزگار آنکه سراینده‌ی این شعر زیبا - #هوشنگ_ابتهاج عزیز - زمانی که از بلندگوهای زندان در همین نظام جمهوری اسلامی این ترانه را می‌شنود، می‌زند زیر گریه! و وقتی هم‌سلولی‌هایش می‌پرسند: سایه چرا گریه می‌کنی؟ با بغض می‌گوید: فکر نمی‌کردم روزی در سرای امیدم به زندان بیافتم!😭 و باز غم‌انگیزتر آنکه روزگار خواننده‌ی این سروده‌ی بی‌نظیر، یعنی #خسرو_آواز_ایران - محمدرضا شجریان - هم اگر بدتر از سایه نباشد، بهتر نیست و سالهاست که نه‌تنها اجازه‌ی اجرای موسیقی اصیل ایرانی در وطن ندارد؛ در وطنی که در کوی و برزن و مدارسش نوای جنتلمن پخش می‌شود! که حتی مسوولین شورای پایتختش جرات نکردند، نام مصوب خود بر #خیابان_فلامک را به استاد محمدرضا شجریان رسماً و با نصب یک تابلو تغییر دهند! و البته چه کسی است که با آلامِ جانکاهِ خالق این اثر شکوهمند در کوچ اجباری و دیار غربت - شادروان #محمدرضا_لطفی - آشنا نباشد ...

♦️بگذریم ... راستش در این نخستین روز از عجیب‌ترین نوروز همه‌ی سال‌های ایرانیان - که از تصدق سر ریزکی تاجدار و عدالت‌خواه - هیچکسی اطمینان ندارد که آیا فردایی را هم خواهد دید یا نه؟ می‌خواستم ضمن قدردانی از همه‌ی آن رهبرانی که در آستانه نوروز بیش از ده‌هزار زندانی سیاسی و امنیتی را آزاد و عفو کردند و بیش از هفتاد هزار نفر دیگر را - برای حفاظت از جان‌شان در برابر کووید۱۹- به مرخصی فرستادند؛ خواهش کنم تا بیشتر ببخشند، کمتر در فکر انتقام باشند و کینه‌هاشان را روی یخ بازنویسی کنند ... حالا که همه‌ی مردم ایران و یه‌جورایی مردم کره‌زمین درگیر شکل خفیفی از حصر خانگی شده‌اند، حصرهای تلخ‌تر را به پایان برده، فرمان عفو عمومی داده و اجازه دهند در جهان پساکرونا هر یک از هفت‌میلیون ایرانی که دوست دارد در وطنش زندگی کند، بتواند برگردد و با آرامش، امنیت و بدون نگرانی از تفتیش عقیدتی/سیاسی در کنار هموطنان جانش روزگار بگذراند و به تاب‌آوری و کارآفرینی سرزمینش بیافزاید ... شاید هیچگاه فاصله‌ی مرگ به ما تا این حد نزدیک نبوده، درس بگیریم از کرونا و کاری کنیم بازماندگانِ ما در ایرانِ پساکرونا، از فاصله‌ها، کدورت‌ها و کینه‌ها بیشتر بکاهند و پرچم عشق، امید و هماغوشی را دوباره به رفیع‌ترین شکلش بر بلندای دماوند به اهتزاز درآورند ... این آرزوی محمد درویش در نخستین لحظه‌ها از آغاز سال نود و نه برای ایران، این سرای امید است؛ اگر با این آرزو همراه هستید، نشرش دهید تا برسد به دست آنهایی که باید برسد ...

#نوروز_۱۳۹۹
#ایران_سرای_امید
#آرزوی_محمددرویش
#در_خانه_بمانیم
#امید_برای_طبیعت
#خیابان_فلامک
#خسرو_آواز_ایران

https://instagram.com/tv/B98VD1ZFf9h/?igshid=2ib4rs93xddr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏سلام!
حال همه‌ی ما خوب است
ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويند
با اين همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و
نه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان

خسرو شکیبایی

۷فروردین زادروز #خسرو_شکیبایی، خسرو خوبان سینمای #ایران


پایگاه ایران دوستان مازندران


@jolgeshomali
ما ایرانیان از این سخنِ ژرفِ افلاتون، بسیار درس ها می توانیم گرفت!

سکرات: به راستی می خواهم حقیقت را دریابم که به عقیدهٔ تو شهر را چگونه باید اداره کرد و آیا مقصودِ تو از مداخله در کارهای دولتی جز این است که مردمان را بهتر سازی؟ مگر بارها هر دو تصدیق نکردیم که وظیفهٔ مردِ سیاسی جز این نیست؟ چرا پاسخ نمی دهی؟ چون خاموش مانده ای من به جای تو پاسخ می دهم: آری این مطلب را تصدیق کردیم. اگر وظیفهٔ مرد عادل در برابر شهرش این است، پس بار دیگر بیندیش و عقیدهٔ خود را دربارهٔ مردانی که اندکی پیش نام بردیم بگوی تا ببینیم هنوز پریکلس و کیمون و میلتیادس و تمیستوکلس را دولتمردان خوبی می دانی؟
کالیکلس: آری، بر این عقیده ام.
سکرات: در آن صورت باید هر کدام از آنان در دوران فرمانروایی خود آتنیان را از بدی رهایی داده و بهتر ساخته باشند. درست است یا نه؟
کالیکلس: درست است.
سکرات: آیا هنگامی که پریکلس نخستین بار در برابر مردم آتن سخن راند، آتنیان بدتر از روزی بودند که او آخرین بار در برابر آنان ظاهر گردید؟
کالیکلس: شاید.
سکرات: کالیکلس، چرا می گویی شاید؟ اگر او مرد سیاسی راستین بوده باشد بالضروره آن نتیجه به دست می آید.
کالیکلس: منظورت از این سخن چیست؟
سکرات: می خواهم بدانم آیا مردم بر آنند که آتنیان در دوران فرمانروایی پریکلس بهتر شده اند یا بدتر؟ بارها شنیده ام که می گویند چون پریکلس برای کارهای اجتماعی مزد برقرار نمود مردمان آتن را تن پرور و ترسو و پُرسخن و حریص ساخت.
کالیکلس: سکرات، این ادعای مردمانِ بی سر و پاست که به اسپارت گرایش دارند.
سکرات: ولی این مطلب دوم را نشنیده ام بلکه من و تو نیک می دانیم که پریکلس در آغازِ فرمانروایی به نیکی شهره بود و احترام فراوان داشت و آتنیان چون هنوز بد بودند او را دشنام نمی دادند و ناسزا نمی گفتند. اما چندی بعد چون به یاری او بهتر گردیدند او را در پایانِ عمر به دزدی متهم کردند و می خواستند محکوم به اعدامش کنند چه او را مردی بد و فاسد می دانستند.
کالیکلس: این دلیلِ بدیِ پریکلس است؟
سکرات: اگر گروهی اسب و خر و گاو پیش از آنکه به چوپانی سپرده شوند لگدزن و وحشی نباشند و پس از آن در نتیجهٔ پرستاریِ او چنان گردند، او را چوپان خوبی می شماریم؟ همچنین اگر کسی تیمارداری چارپایانی را به عهده بگیرد و پس از چندی آنها را وحشی و چموش تحویل دهد باید او را تیماردار خوبی بنامیم؟
کالیکلس: برای آنکه تو را خشنود سازم، می گویم حق با توست.
سکرات: پس لطف خود را دربارهٔ من کامل کن و به این سؤال نیز پاسخ بده:
آدمی نوعی از حیوان نیست؟
کالیکلس: بی شک.
سکرات: و پریکلس بر آدمیان سرپرستی می کرد؟
کالیکلس: آری.
سکرات: اگر او دولتمرد قابلی بود، آیا نبایستی بنا به قاعده ای که تصدیق کردیم آدمیان در پرتو سرپرستی او عادل تر شده باشند؟
کالیکلس: البته.
سکرات: مگر به قولِ هومر آدمیانِ دادگر رام نیستند؟
کالیکلس: تصدیق می کنم.
سکرات: ولی می بینی که پریکلس مردمان را وحشی تر و عنان گسیخته تر از هنگامی ساخت که به دست او سپرده شدند و عنان گسیختگیِ آنان به خود او زیان رساند در حالی که او هرگز خواهانِ این نتیجه نبود.
کالیکلس: می خواهی این سخن را تصدیق کنم؟
سکرات: اگر درست است، آری.
کالیکلس: بسیار خوب.
سکرات: اگر او مردمان را عنان گسیخته تر کرده باشد پس باید گفت بدتر از پیش ساخته است؟
کالیکلس: شاید.
سکرات: پس، پریکلس دولتمرد خوبی نبوده است؟
کالیکلس: عقیدهٔ تو چنین است.
سکرات: کالیکلس، به خدا سوگند می خورم، بنا بر اصولی که پذیرفتی عقیدهٔ تو نیز جز این نمی تواند بود. در بارهٔ کیمون چه می گویی؟ همان مردمانی که او می خواست بهتر کند رأی به تبعیدِ او ندادند تا دست کم ده سال از شنیدن صدای او آسوده باشند؟ با تمیستوکلس نیز چنین نکردند و آواره از وطنش نساختند؟ میلتیادس فاتح ماراتون را نیز چنانکه می دانی می خواستند در چاه افکنند و اگر رئیس حکومت به یاری او نرسیده بود چنان کرده بودند. اگر آن مردان رهبرانِ بزرگی بودند دچار آن سرنوشت نمی شدند. به هر حال کسی ندیده است که ارابه رانی در آغازِ کار بر ارابه و اسب های خود مسلط باشد ولی پس از آن که زمانی اسب ها را پرورد و در ارابه رانی تمرینی بیشتر کرد از تسلط بر ارابه ناتوان گردد و از مرکب به زیر افتد.
کالیکلس: درست است.

[افلاتون، گرگیاس، 515b- 516d، ترجمهٔ محمدحسن لطفی]



کانالِ فلسفیِ « تکانه »

#خسرو_یزدانی
#تکانه

@khosrowchannel
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔆پیام ارزشمند هنرمند میهن دوست، #سهراب_پورناظری به آنها که نام #کرد را یدک می کشند، اما از تبار ایرانی خود دور شده اند
پیام او آشوب در اردوگاه مورچگان #تجزیه_طلب و #قومگرا انداخت و به اینستاگرامش حمله کردند!
تجزیه طلب را #کرد ننامیم و این نام ایرانی را آلوده نکنیم، بلکه #پان_کرد بنامیم

⬅️تا توانی پا منه اندر فراق
«هه ر بژی ایران»
من کرد کرمانشاه هستم نه «کورد»
و به ریشه ام افتخار میکنم
ریشه من در خاک شاه بزرگ #خسرو_پرویز #ساسانی است
و من میراث دار «ایران کهنم»
و هر کردی در هر نقطه از جهان «ایرانیست»
چه در #عراق #سوریه #ترکیه و چه در سایر نقاط کره خاک.
من و هم ریشه‌های آگاهم تا آخرین نفس از #ایران و فرهنگ پاسداری خواهیم کرد
به زبان پارسی عشق میورزیم و سپاس می‌گوییم خدای را که بزرگ‌ترین لطفش را به ما ارزانی داشت و ما را در این فرهنگ به دنیا آورد.
به زبان #کردی افتخار می‌کنم که میراث‌دار زبان #پارسی_میانه و #پارسی_باستان است.
هم ریشه های غیور "کرد بیاییم پیشبرندگان سیاست جدایی طلبانه #انگلیس #آمریکا #اسراییل نباشیم.
به اندازه کافی در این چند صدسال میانمان فاصله افکندند. ایرانمان را تنها نگذاریم

@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⚫️چه خبر تلخی برای #سینمای_ایران

کرونا، #خسرو_سینایی کارگردان ارزنده سینمای ایران را گرفت. روانش شاد و یادش گرامی

خسرو سینایی کارگردان سینمای ایران پس از چندروز بستری در بیمارستان، روز شنبه این جهان را بدرود گفت.

خسرو_سینایی زاده ی ۱۳۱۹ در #ساری بود. او در دانشگاه فنی شهر #وین در رشته معماری تحصیل کرد و هم‌زمان در آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی رشته آهنگسازی خواند. پس از آن در رشته فیلمسازی همان دانشگاه شروع به تحصیل کرد.

زنده‌یاد سینایی در سال ۱۳۴۶ در رشته‌های کارگردانی فیلم و تلویزیون و فیلمنامه‌نویسی فارغ‌التحصیل شد. پس از آن، به #ایران بازگشت و فعالیت‌هایش را به‌عنوان فیلمساز در وزارت فرهنگ و هنر و به‌عنوان فیلمنامه‌نویس، کارگردان، آهنگساز فیلم و تدوینگر در #تلویزیون_ملی_ایران آغاز کرد.

برای فیلمنامه "عروس آتش" جایزه سیمرغ بلورین و برای "هیولای درون" لوح زرین بهترین کارگردان را دریافت کرد؛ نیز نشان "شوالیه  جمهوری لهستان" ۱۳۸۷و نشان "افتخار هنرمند" ۱۳۸۹ برای فیلم مستند "مرثیه گمشده" درباره #پناهندگان_لهستانی که در #جنگ_جهانی_دوم وارد ایران شده بودند، از وزارت فرهنگ #لهستان به او اهداشد


@LoversofIRAN
ایران را نمی توان بی بزرگداشتِ استوره هایش
بزرگ داشت.
ایران را نمی توان بی بزرگداشتِ آیین هایش
بزرگ
داشت.
ایران را نمی توان بی بزرگداشتِ کهن تاریخش
بزرگ
داشت.
تنها با ایرانی بودن و ایرانی ماندن می توان ایران را
بزرگ داشت
.

#خسرو_یزدانی
#تکانه

@khosrowchannel

به کانالِ فلسفیِ « تکانه » در تلگرام بپیوندید.
🔴 بر تخت نشستن #خسرو_انوشیروان

جواد جیرودی

🔸دراین نگاره ، خسرو انوشیروان دادگر بر تخت پادشاهی دیده می شود.

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
فردوسی، در جای راستینِ خود ایستاده است: در افق.
او، در پسِ پُشت نیست که برای دیدنش به ناچار نگه از افق بر داریم و به پسِ خود دیده بدوزیم.
فردوسی، در افق ایستاده، آینده ی ما را می پاید. فردوسی، همان زالِ بالیده به زیرِ بالِ سیمرغ است.
سیمرغِ رازآلودِ رازگُشا، پرِ نیاز را میانِ دو انگشتِ فردوسی نهاده او را این چنین بیاموخت:
هرآنگاه که رازی در ژرفناها می جوشد، می خروشد و ره به برون نمی یابد، آن پرِ نیاز بباید در آن آتشِ جوشان و خروشانِ ژرفناها فرو بَرَد. سیمرغ بهنگام می آید و ستیغِ کوهِ اندرون می شکافد. نیاز برآورده می شود، راز گشوده می گردد و ره به برون می یابد. شاهنامه، همان رازِ سر به مُهرِ جوشان و خروشانِ ژرفناهاست که سیمرغ بگشود و بر خامه ی فردوسی روان کرد. سپند سرودِ شاهنامه، ره گُشا و ره نمای آینده ست.

کانالِ فلسفیِ « تکانه »

#خسرو_یزدانی
#تکانه

@khosrowchannel
#پاپک_خرمدین💚🤍❤️
آیا پاپک خرمدین ایرانی‌ست یا ترک (نژاد اغوز انیرانی)؟

پانترکیسم در روند استوره‌سازی برای هویت ساختگی خود #بابک_خرمدین سردار بزرگ ایرانی را یک قهرمان ترک می‌شناساند و کشنده پاپک را پارس؟!(افشین اسروشنه).

شگفتا که وقاحت این شریران و کرپنان را پایانی نیست، دریغ از یک سند مستند!!!
این در حالی‌ست که جریان گسترده ورود زبان ترکی به آذربایجان و ترکیزه کردن مردمان آذری از «نیمه دوم سده پنجم ه.ق» آغاز می‌شود و #بابک پیش از این جریان یعنی در «نیمه دوم سده دوم ه.ق» زاده شده است. یعنی زمانی که مردمان آذری پیوند چندانی با زبان و مردمان ترک نداشته‌اند، درست ۳۰۰سال پیش از روند ترکیزه شدن آذربایجان.

در زیر ریشه‌شناسی علمی واژه «بابک» را نشان خواهیم داد. اما اگر قرار است که بگوییم بابک نامی ترکی است، پس باید بگوییم ساسانیان و نیای بزرگ آنها یعنی «بابک ساسانی، موبد آتشکده آناهیتا و پدر اردشیر هم ترک بوده‌اند و یا بابک وزیر #خسرو_انوشیروان، یا بابک پدر مانی پیامبر مانوییت، و شخصیت‌های بزرگ دیگری در تاریخ پیش از تازش اسلام، ایران که نام‌شان بابک بوده است. گذشته از اینها در تاریخ پیش از میلاد مردمان آلتایی چه کسانی را می‌توان یافت که نام‌شان بابک بوده؟ ترکی دانستن واژه بابک همچون روز دانستن شب است.
.
ریشه‌یابی واژه #بابک:

واژه #بابک در زبان امروزی پارسی، معرب واژه #پاپک است،که برگرفته از زبان «پارسی میانه» است. این نام هم در پارسی میانه کتیبه‌ای (در کتیبه‌های ساسانیان) و هم در پارسی میانه زرتشتی (یعنی متون بجامانده از زرتشتیان) به صورت «pāpak» و «pābag» بکار رفته است.

نمونه‌های کاربرد واژه پاپک در متون پارسی میانه = کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت: نام بابک چندین بار در این کتیبه آمده است، مانند «من شاپور، پسر اردشیر، نوه بابک» که واژه بابک در این متن بصورت pābāg خوانده شده است.
در کتیبه پایکولی، نوشته نرسی هفتمین پادشاه ساسانی در اوایل ۳۰۰میلادی: واژه بابک بصورت pābag به کار رفته است.
یک ظرف زینتی با نوشته‌ی پهلوی از پایتخت باستانی گرجستان در پیوند با اواخر سده سوم میلادی که واژه بابک بگونه pābag در آن به کار رفته است.
در کارنامه اردشیر بابکان که بارها واژه بابک و بابکان در آن با خوانش pāpak بکار رفته است. برای نمونه در جمله: پاپَک مرزپان او شَتردآر ای پارس بوت.
و نمونه‌های بسیار دیگر از کاربرد واژه بابک یا همان پاپک. افزون‌بر این پاپک به عنوان یک نام مردانه و هم به چم و معنی پدر در نوشته‌های سایر زبان‌های ایرانی میانه هم به کار رفته است. برای نمونه در سکایی ختنی از زبان‌های ایرانی‌شرقی، بگونه pāba آمده است.

واژه پاپک pāpak در ایرانی میانه خود از ایرانی باستان آمده است. زبان پارسی باستان (هخامنشی) یکی از زبان‌های ایرانی باستان است که واژه پاپک با خوانش pāpaka در متون آن بکار رفته است. در حقیقت «اَک» در بابک پارسی‌نو و «اَک ، اَگ» در پاپَک، پابَگ پارسی‌میانه و «اَکَ» در پاپَکَ پارسی‌باستان، یک پسوند است و ریشه اصلی واژه بابک (( باب )) است که به چم بابا و پدر است و در پارسی نو و میانه تنها آن را در واژه بابک می‌بینیم، اما در پارسی باستان در چند واژه دیگر هم آمده است. در پارسی باستان «pāpa» بمعنای «پدر» است که افزون‌بر واژه pāpaka در واژگان pāpaya pāpēna و pāpainaka هم به کار رفته است.

واژه «بابا و باب» در زبان پارسی‌نو هم بازمانده همین pāpa در زبان پارسی‌باستان است (نیبرگ ص ۱۵۰). پس چکیده سخن آن که واژه «بابک» به عنوان یک نام مردان ‌ایرانی بازمانده pāpaka در پارسی باستان و واژه «باب و بابا» به عنوان لقبی خودمانی برای پدر، بازمانده pāpa در پارسی باستان هستند.
گذشته از اینکه واژه «بابک» در پارسی نو به عنوان یک «نام مردانه» کاربرد داشته، برای اشاره به «پدر» هم به کار رفته است که واژه همراه آن در اشعار پارسی #مامک است. به کاربردهای «بابک، باب، بابا» به چم پدر در اشعار پارسی توجه کنید. (حتا خود واژه پاپا هم امروزه در برخی گویش‌های ایرانی برای اشاره به پدربزرگ به کار می‌رود).

ﻫﺮ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻃﻠﺐ
ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺑﺎﺏ ﺩﺍﻥ ﻭ ﺗﺎﺯﯼ ﺍَﺏ
✍️ #ﻓﺮﻫﻨﮓ_ﺟﻬﺎﻧﮕﯿﺮﯼ

ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﺍﺯ اﻭ ﺭﺍﻩ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﺮﺩ
ﺳﻮﯼ ﺑﺎﺑﮏﺵ ﺭﺍﻩ ﺑﻨﻤﻮﺩ ﮔﺮﺩ
✍️ #فردوسی_توسی

ﺑﺎﺑﮑﺖ ﺑﺎﺩ ﻗﺪﺱ ﺷﺪ ﭼﻪ ﻋﺠﺐ
ﻋﯿﺴا ﻗﺪﺱ ﺑﺎﺩ ﺑﺎﺑﮏ ﺗوﺴﺖ
✍️ #ﺧﺎﻗﺎﻧﯽ

ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻃﺒﻊ ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﮔﯿﺮ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ
ﮔﺮ ﺁﺩﻣﺴﺖ ﺑﺎﺑﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺎﺑﮑﯽ
✍️ #ﻓﺮﻫﻨﮓ_ﺍﺳﺪﯼ‏ ‏

ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺘﺶ ﺍﯼ ﺑﺎﺑﮏ ﻧﺎﻡ ﺟﻮﯼ
ﯾﮑﯽ ﻣﺸﮑﻠﺖ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ ﺑﮕﻮﯼ ‏
✍️ #ﺳﻌﺪﯼ_شیرازی

ﻭﺯ ﺑﺎﺏ ﻭ ﺯ ﻣﺎﻡ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺮﺑﻮﺩﺵ
ﺗﺎ ﺯﻭ ﺑﺮﺑﻮﺩ ﺑﺎﺏ ﻭ ﻣﺎﻣﺶ
✍️ #ﻧﺎﺻﺮ_ﺧﺴﺮﻭ

ﭼﻮ ﮐﻬﺘﺮ ﭘﺴﺮ ﺳﻮﯼ ﺑﺎﺑﮏ ﺭﺳﯿﺪ
ﺑﻪ ﺩﺷﺖ ﺍﻧﺪﺭﻭﻥ ﺳﺮ ﺷﺒﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﯾﺪ
✍️ #فردوسی

ﺳﺮ ﻣﺎﻣﮏ ﻏﻔﻠﺖ ﻧﺒﺎﺯﯾﺪﻡ ﭼﻮ ﻃﻔﻞ
ﺯﺍﻧﮑﻪ ﻫﻢ ﻣﺎﻣﮏ ﺭﻗﯿﺒﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ
✍️ #ﺧﺎﻗﺎﻧﯽ

ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻔﻘﺖ ﭘﯿﺮﺑﺎﺑﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺤﺎﺑﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ
✍️ #ﻧﻈﺎﻣﯽ

👇ادامه👇