پایگاه ایران دوستان مازندران
#درست_بگوییم نام درست بزرگترین #دریاچه_جهان دریای #کاسپین یا #مازندران است که به نادرست #خزر میگوییم #خزر نام اقوامی نیمه وحشی، بیگانه و مهاجم از زردپوستان #آلتاییک_تبار بوده است @jolgeshomali
نام راستین بزرگترین دریاچه گیتی #دریای_مازندران یا #دریای_کاسپین می باشد
⭕️چرا #نباید_بگوییم_دریای_خزر
#خزرها نام اقوامی بودند از #آلتاییک های زرد پوست که در سدهٔ پنجم ترسایی از بیابانهای #خاوری_آسیا و شمال #چین برخاسته و به همراه #هونها به شمال #قفقاز و بخشی از سرزمین #ایران آمدهاند. خزرها به همراه دیگر اقوام بیابانگرد شمال قفقاز، در زمان #ساسانیان ، بارها و بارها به سرزمین ایران تاختند و سکونت بسیار کوتاهی در کناره های #دریای_مازندران داشتند ،که در بیشتر مواقع به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده میشدند. خِزِها همواره با #بیزانس بر ضد ایران همپیمان بودند . خزران در زمان #خسرو _انوشیروان پادشاه ایرانی، در سده ششم ترسایی در منطقه بخش میانی و جنوبی رود ولگا زندگی میکردند. آنها در سده ششم در جریان لشکرکشی هراکلیوس امپراتور بیزانس علیه ایران شرکت داشته اند.
ایلخانی خزرها از تیره گوناگون بوده و در سده نهم شامل بخش باختری قزاقستان ، جنوب روسیه، بخشی از اوکراین و بخش هایی از قفقاز مانند داغستان ، گرجستان و شبه جزیره کریمه میشد. خزرها در بیشتر زمان همدست امپراتوری بیزانس علیه شاهنشاهی ساسانی و ایرانیان بودهاند.
با یورش تازیان و شکست خِزِرها در سال ۷۳۷ ترسایی و بازگشت به شهر آتیل در نزدیکی دلتای ولگا، کوههای قفقاز را به عنوان مرز جنوبی خود با اعراب پذیرفتند. حاکمان آنان پس از مدتی دین #یهود را برگزیدند تا مخالفت خود را با #اسلام و بیزانس #مسیحی نشان دهند و آن عاملی باشد برای مقاومت در برابر ایشان.
بدترین یورش خزرها به ایران در سال ۷۹۹ ترسایی ، در زمان خلافت هارون الرشید، روی داده است.
دکتر #پرویز_ورجاوند در گفتاری با نام «دریای #مازندران یا #خِزر» در مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی (شماره ۱۸۸ خرداد ۱۳۸۲) ضمن مخالفت با نام دریای #خزر (خزران را یک قوم مهاجم دانسته) و یاد آوری نموده که #قباد_ساسانی توانست قوم #خزر را که به خاک ایران زمین وارد شده بودند، را تا آنسوی رودخانه #ولگا براند. وی فرمان داد تا شهر #دربند و #دژ_دربند بازسازی شود. این دژ شهر که هنوز نام پهلوی بر خود دارد و در جمهوری #داغستان_روسیه واقع است شمالیترین مرزبانی #ایران در زمان #ساسانیان بودهاست، بنابر #کتیبه_پهلوی که بر دیوارهای سنگی این شهر نصب است، #دژ_دربند به فرمان #خسرو _انوشیروان، ساخته میشود تا جلوی تازش اقوام شمالی گرفته شود و #قباد، پسر #خسرو_انوشیروان، پس از واپس راندن #خزرها، در پیروز نامهای که بر سنگهای شهر #دربند نقش است داستان این پیروزی و فرمانش به بازسازی را نقل کردهاست. #دژ شهر #دربند در #روسیه امروز یادگار #تات_نشینان است و به عنوان میراث معنوی و فرهنگی به ثبت جهانی رسیدهاست. هنوز هم هرچند شمارشان رو به کاهش گذاشته اما مردمان این شهر #پهلوی_زبان و #تات هستند.
برگرفته از کانال انجمن جوانان سپید پارس باکمی ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
⭕️چرا #نباید_بگوییم_دریای_خزر
#خزرها نام اقوامی بودند از #آلتاییک های زرد پوست که در سدهٔ پنجم ترسایی از بیابانهای #خاوری_آسیا و شمال #چین برخاسته و به همراه #هونها به شمال #قفقاز و بخشی از سرزمین #ایران آمدهاند. خزرها به همراه دیگر اقوام بیابانگرد شمال قفقاز، در زمان #ساسانیان ، بارها و بارها به سرزمین ایران تاختند و سکونت بسیار کوتاهی در کناره های #دریای_مازندران داشتند ،که در بیشتر مواقع به دست سپاه ساسانی از مرزهای ایران بیرون رانده میشدند. خِزِها همواره با #بیزانس بر ضد ایران همپیمان بودند . خزران در زمان #خسرو _انوشیروان پادشاه ایرانی، در سده ششم ترسایی در منطقه بخش میانی و جنوبی رود ولگا زندگی میکردند. آنها در سده ششم در جریان لشکرکشی هراکلیوس امپراتور بیزانس علیه ایران شرکت داشته اند.
ایلخانی خزرها از تیره گوناگون بوده و در سده نهم شامل بخش باختری قزاقستان ، جنوب روسیه، بخشی از اوکراین و بخش هایی از قفقاز مانند داغستان ، گرجستان و شبه جزیره کریمه میشد. خزرها در بیشتر زمان همدست امپراتوری بیزانس علیه شاهنشاهی ساسانی و ایرانیان بودهاند.
با یورش تازیان و شکست خِزِرها در سال ۷۳۷ ترسایی و بازگشت به شهر آتیل در نزدیکی دلتای ولگا، کوههای قفقاز را به عنوان مرز جنوبی خود با اعراب پذیرفتند. حاکمان آنان پس از مدتی دین #یهود را برگزیدند تا مخالفت خود را با #اسلام و بیزانس #مسیحی نشان دهند و آن عاملی باشد برای مقاومت در برابر ایشان.
بدترین یورش خزرها به ایران در سال ۷۹۹ ترسایی ، در زمان خلافت هارون الرشید، روی داده است.
دکتر #پرویز_ورجاوند در گفتاری با نام «دریای #مازندران یا #خِزر» در مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی (شماره ۱۸۸ خرداد ۱۳۸۲) ضمن مخالفت با نام دریای #خزر (خزران را یک قوم مهاجم دانسته) و یاد آوری نموده که #قباد_ساسانی توانست قوم #خزر را که به خاک ایران زمین وارد شده بودند، را تا آنسوی رودخانه #ولگا براند. وی فرمان داد تا شهر #دربند و #دژ_دربند بازسازی شود. این دژ شهر که هنوز نام پهلوی بر خود دارد و در جمهوری #داغستان_روسیه واقع است شمالیترین مرزبانی #ایران در زمان #ساسانیان بودهاست، بنابر #کتیبه_پهلوی که بر دیوارهای سنگی این شهر نصب است، #دژ_دربند به فرمان #خسرو _انوشیروان، ساخته میشود تا جلوی تازش اقوام شمالی گرفته شود و #قباد، پسر #خسرو_انوشیروان، پس از واپس راندن #خزرها، در پیروز نامهای که بر سنگهای شهر #دربند نقش است داستان این پیروزی و فرمانش به بازسازی را نقل کردهاست. #دژ شهر #دربند در #روسیه امروز یادگار #تات_نشینان است و به عنوان میراث معنوی و فرهنگی به ثبت جهانی رسیدهاست. هنوز هم هرچند شمارشان رو به کاهش گذاشته اما مردمان این شهر #پهلوی_زبان و #تات هستند.
برگرفته از کانال انجمن جوانان سپید پارس باکمی ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔴 در سالروز قتل میرزاتقیخان امیرکبیر
امیر کبیر و تکیه بر ملت
شادروان پرویز ورجاوند
باستانشناس، وزیر فرهنگ و هنر در دولت موقت و از هموندان شورای رهبری جبههی ملی ایران
🔸 امیر برای اینکه ملت و دولت را به هم پیوند دهد و پشتیبانی خودخواستۀ مردم را جانشین ترس و وحشت و نفرت از حکومت سازد دست به یک رشته اقدامات اساسی در زمینه استقرار عدالت اجتماعی زد و با تشویق مردم به کار وتولید، موجبات به گردش درآوردن چرخ های اقتصاد کشور و در نتیجه کاستن از فقری که اکثریت جامعه را زیر فشار قرار داده بود فراهم ساخت.
🔸 او در حالیکه آگاهانه لبۀ تیز تیغ حمله را متوجه قطع نفوذ همهجانبه استعمارگران روس و انگلیس ساخته بود، با سرسختی و جرأت فراوان به کوتاه ساختن دست ناپاکان و سودجویان قدرتمند و سرسپردگان خارجی و آنهایی که جامعه را از حرکت آگاهانه و سازنده بازمیداشتند پرداخت. او اجازه نمیداد تا شاهزادگان و درباریان و ملایان سودجو و حکمرانان و دستگاه ستمگر آنان ملت را چون گذشته مورد تجاوز و بهرهبرداری قرار دهند و دچار سرخوردگی و ناامیدی سازند. او میکوشید تا شادی و امید و قدرت مقاومت کردن در برابر تجاوزگران خارجی و داخلی را به مردم بازگرداند.
🔸امیر با وجود شناختی که از میزان پیشرفتهای مغرب زمین داشت هیچگاه دچار یأس و خودباختگی نگردید و رمز نجات کشور را از فقر و عقبماندگی در آن میدید که ملت را توانایی ببخشد و هرچه بیشتر آنها را به آینده امیدوار سازد و به تلاش وادارد. او معتقد بود که باید به نیروی مردم تکیه کرد و از اینرو باید که بر هویت و فرهنگ ملی ارج نهاد. امیر با وجود حرکتهای تند و بنیادیش، هیچ گاه میان خود و مردم فاصلهای ایجاد نکرد.
🔸حرکت او برای از میان بردن برخی سنتهای ناروا، که ادامهاش به ضرر مصالح و منافع ملت تمام میشد، چنان بود که با وجود بیسابقه بودن و غیر قابل تصور بودنش، به جای آنکه مردم را تکان دهد، دشمنان و بدخواهان را تکان میداد و حمایت مردم را از او برمیانگیخت. چنین بود اقدام او در زمینۀ از میان برداشتن «بست نشستن» که وسیلهای بود برای فرار مجرمان و متجاوزان از دست قانون. او دریافته بود که در آن اوضاع و احوال این مردم بی پشت و پناه نیستند که بتوانند از «بست نشستن» سودی ببرند. بنابراین مردم این حرکت را، با وجود ریشههای عمیقی که در جامعه دارد، پذیرا خواهند گشت.
🔸امیر تکیه کردن بر حکومت قانون و ضابطه را، به عنوان اصلی که میتواند حقوق مردم را حفظ کند و آنها را از گزند تجاوز قدرتمندان در امان نگاه دارد، مورد توجه قرار داد و چون اساس آن ریشه در فرهنگ جامعه داشت و ملت آن را ضامن سعادت خود میدانستند از آن پشتیبانی کردند.
🔸امیر با نهادهای جامعه برخوردی آگاهانه داشت و با درک درست از شرایط زندگی و اعتقادات جامعه در تقویت برخی و از توان انداختن برخی دیگر و ایجاد دگرگونی در تعدادی از آنها، حمایت وسیع مردم را بهدست آورد و آنهایی که با او به ستیز پرداختند، اقلیتی بیش نبودند که تاریخ به روشنی چهرۀ کریهشان را مینمایاند.
برگرفته از کتاب پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی، ص ۷۳-۷۰
متن کامل در تارنمای ایرانبوم
سخنی از فریدون آدمیت دربارهی امیرکبیر و اندیشهی مشروطه کردن؛ مشروطیت
منبع روایتِ گریه کردن امیر بر مرگ کودکی که به خاطر نزدن واکسن آبله مُرد؛ سهند ایرانمهر
#پرویز_ورجاوند
#فریدون_آدمیت
#تاریخی
#یاد
#امیرکبیر
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
امیر کبیر و تکیه بر ملت
شادروان پرویز ورجاوند
باستانشناس، وزیر فرهنگ و هنر در دولت موقت و از هموندان شورای رهبری جبههی ملی ایران
🔸 امیر برای اینکه ملت و دولت را به هم پیوند دهد و پشتیبانی خودخواستۀ مردم را جانشین ترس و وحشت و نفرت از حکومت سازد دست به یک رشته اقدامات اساسی در زمینه استقرار عدالت اجتماعی زد و با تشویق مردم به کار وتولید، موجبات به گردش درآوردن چرخ های اقتصاد کشور و در نتیجه کاستن از فقری که اکثریت جامعه را زیر فشار قرار داده بود فراهم ساخت.
🔸 او در حالیکه آگاهانه لبۀ تیز تیغ حمله را متوجه قطع نفوذ همهجانبه استعمارگران روس و انگلیس ساخته بود، با سرسختی و جرأت فراوان به کوتاه ساختن دست ناپاکان و سودجویان قدرتمند و سرسپردگان خارجی و آنهایی که جامعه را از حرکت آگاهانه و سازنده بازمیداشتند پرداخت. او اجازه نمیداد تا شاهزادگان و درباریان و ملایان سودجو و حکمرانان و دستگاه ستمگر آنان ملت را چون گذشته مورد تجاوز و بهرهبرداری قرار دهند و دچار سرخوردگی و ناامیدی سازند. او میکوشید تا شادی و امید و قدرت مقاومت کردن در برابر تجاوزگران خارجی و داخلی را به مردم بازگرداند.
🔸امیر با وجود شناختی که از میزان پیشرفتهای مغرب زمین داشت هیچگاه دچار یأس و خودباختگی نگردید و رمز نجات کشور را از فقر و عقبماندگی در آن میدید که ملت را توانایی ببخشد و هرچه بیشتر آنها را به آینده امیدوار سازد و به تلاش وادارد. او معتقد بود که باید به نیروی مردم تکیه کرد و از اینرو باید که بر هویت و فرهنگ ملی ارج نهاد. امیر با وجود حرکتهای تند و بنیادیش، هیچ گاه میان خود و مردم فاصلهای ایجاد نکرد.
🔸حرکت او برای از میان بردن برخی سنتهای ناروا، که ادامهاش به ضرر مصالح و منافع ملت تمام میشد، چنان بود که با وجود بیسابقه بودن و غیر قابل تصور بودنش، به جای آنکه مردم را تکان دهد، دشمنان و بدخواهان را تکان میداد و حمایت مردم را از او برمیانگیخت. چنین بود اقدام او در زمینۀ از میان برداشتن «بست نشستن» که وسیلهای بود برای فرار مجرمان و متجاوزان از دست قانون. او دریافته بود که در آن اوضاع و احوال این مردم بی پشت و پناه نیستند که بتوانند از «بست نشستن» سودی ببرند. بنابراین مردم این حرکت را، با وجود ریشههای عمیقی که در جامعه دارد، پذیرا خواهند گشت.
🔸امیر تکیه کردن بر حکومت قانون و ضابطه را، به عنوان اصلی که میتواند حقوق مردم را حفظ کند و آنها را از گزند تجاوز قدرتمندان در امان نگاه دارد، مورد توجه قرار داد و چون اساس آن ریشه در فرهنگ جامعه داشت و ملت آن را ضامن سعادت خود میدانستند از آن پشتیبانی کردند.
🔸امیر با نهادهای جامعه برخوردی آگاهانه داشت و با درک درست از شرایط زندگی و اعتقادات جامعه در تقویت برخی و از توان انداختن برخی دیگر و ایجاد دگرگونی در تعدادی از آنها، حمایت وسیع مردم را بهدست آورد و آنهایی که با او به ستیز پرداختند، اقلیتی بیش نبودند که تاریخ به روشنی چهرۀ کریهشان را مینمایاند.
برگرفته از کتاب پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی، ص ۷۳-۷۰
متن کامل در تارنمای ایرانبوم
سخنی از فریدون آدمیت دربارهی امیرکبیر و اندیشهی مشروطه کردن؛ مشروطیت
منبع روایتِ گریه کردن امیر بر مرگ کودکی که به خاطر نزدن واکسن آبله مُرد؛ سهند ایرانمهر
#پرویز_ورجاوند
#فریدون_آدمیت
#تاریخی
#یاد
#امیرکبیر
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from کانال رسمی بنیاد نیشابور
زمینه_های_خیزش_مردم_آران_یا_جمهوری_آذربایجان_شوروی.pdf
1.9 MB
مقاله ای عبرت آموز که روانشاد دکتر #پرویز_ورجاوند سی و دو سال پیش نوشتند و چنین روزهایی را می دیدند که #پان_ترکیسم با حمایت دستهای پنهان ابرقدرتها مشغول است به توطئه علیه فرهنگ ایران. منبع مقاله: اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ۱۳۶۸ شماره ۳۴. https://t.me/bonyad_neyshaboor