Forwarded from محمد درویش
🍀شما دعوتید به تماشای یکی از زیباترین عشقبازیهای عالم ...🍀
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ میشود ساعتها رفتارهای عاشقانهی این مادر و فرزند خوابآلودش را تماشا کرد و خسته نشد؛ میشود در موردش روزها نوشت و جوهرها تمام کرد و میشود فکر کرد اگر مجالی بود تا آدمزمینیها زمانی که کوچک بودند در مهدهای کودک و دبستانها این عشق را درک میکردند، شاید نسل سمورهای آبی در اغلب زیستگاههاشان اینگونه در معرض شکار و کشتار ناشی از ورود سموم و آلایندههای زندگی آدمبزرگها قرار نمیگرفت و دیگر کسی از سر تفریح حیوانی را نمیکشت تا در کنار لاشهی خونآلودش به دوربین لبخند زده و خود را شکارچی بنامد. تصاویر هفتم تا نهم و کلیپ دهم هم که توسط دوست خوبم #هدایت_دیدبان، محیطبانِ منطقه حفاظتشده #خاییز شکارشده، یهجورایی همان شعر را تکرار میکند ...
2️⃣ بگذریم ... فکر کنم ما حق داریم دستکم روزی یک ترانهی خوب بشنویم، با یک خواننده همسرایی کرده؛ یک شعر خوب بخوانیم؛ چند تصویر شکوهمند دیده؛ به یک اثر هنری خیره شویم؛ عشقبازی مادر و فرزندش را یه جایی در وسط یک تالاب تماشا کنیم؛ یادداشتی بخوانیم که ما را به یاد چکهای برگشتیمان نیاندازد و اگر لازم شد، چند کلمه هم حرف حساب بزنیم!
3️⃣ کاش میشد دنیا را به دست کودکان و مادران سپرد؛ فکر نکنم حاصلش مصیبتبارتر از سلطهی سیاستمدارانِ همهچیزدان بر زمین میشد! نه؟ باور کنید مشکل دنیا کودکانی نیستند که از تاریکی و سیاهی میترسند، بل آدمبزرگهایی هستند که از نور و رنگ هراس دارند. #جمال_ثریا میگوید: "مرا دوست بدار، به سانِ گذر از یک سمت خیابان به سمت دیگر؛ اول به من نگاهکن، بعد به من نگاه کن؛ و بعد ... بازهم مرا نگاه کن!" کاش حاکمیت هم مردمش را مثل آن خیابان دوست داشت و گاهی مثل یک کودک که به مادرش مینگرد یا مادری که فرزندش را بدرقه میکند، نگاه از ملتش برنمیداشت و اجازه نمیداد تا دخترکانش در آرزوی تماشای یک بازی فوتبال، جنسیت خود را انکار کنند.
4️⃣ نمیگویم که نباید سختی کشید و از درد و خیسشدن گریخت. بل - به قول #احمدرضا_احمدی عزیز - فقط میگویم: کاش اگر زیر باران تمامِ راه را طی کردیم، کسی باشد که در انتها انتظارمان را بکشد.
#seaotter
#سمور_آبی
#دختر_آبی
#منطقه_حفاظت_شده_خاییز
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#جهان_را_به_کودکان_و_مادران_بسپاریم
https://instagram.com/p/B2Q3JCqFY_g/?igshid=r5w4tctv39gf
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ میشود ساعتها رفتارهای عاشقانهی این مادر و فرزند خوابآلودش را تماشا کرد و خسته نشد؛ میشود در موردش روزها نوشت و جوهرها تمام کرد و میشود فکر کرد اگر مجالی بود تا آدمزمینیها زمانی که کوچک بودند در مهدهای کودک و دبستانها این عشق را درک میکردند، شاید نسل سمورهای آبی در اغلب زیستگاههاشان اینگونه در معرض شکار و کشتار ناشی از ورود سموم و آلایندههای زندگی آدمبزرگها قرار نمیگرفت و دیگر کسی از سر تفریح حیوانی را نمیکشت تا در کنار لاشهی خونآلودش به دوربین لبخند زده و خود را شکارچی بنامد. تصاویر هفتم تا نهم و کلیپ دهم هم که توسط دوست خوبم #هدایت_دیدبان، محیطبانِ منطقه حفاظتشده #خاییز شکارشده، یهجورایی همان شعر را تکرار میکند ...
2️⃣ بگذریم ... فکر کنم ما حق داریم دستکم روزی یک ترانهی خوب بشنویم، با یک خواننده همسرایی کرده؛ یک شعر خوب بخوانیم؛ چند تصویر شکوهمند دیده؛ به یک اثر هنری خیره شویم؛ عشقبازی مادر و فرزندش را یه جایی در وسط یک تالاب تماشا کنیم؛ یادداشتی بخوانیم که ما را به یاد چکهای برگشتیمان نیاندازد و اگر لازم شد، چند کلمه هم حرف حساب بزنیم!
3️⃣ کاش میشد دنیا را به دست کودکان و مادران سپرد؛ فکر نکنم حاصلش مصیبتبارتر از سلطهی سیاستمدارانِ همهچیزدان بر زمین میشد! نه؟ باور کنید مشکل دنیا کودکانی نیستند که از تاریکی و سیاهی میترسند، بل آدمبزرگهایی هستند که از نور و رنگ هراس دارند. #جمال_ثریا میگوید: "مرا دوست بدار، به سانِ گذر از یک سمت خیابان به سمت دیگر؛ اول به من نگاهکن، بعد به من نگاه کن؛ و بعد ... بازهم مرا نگاه کن!" کاش حاکمیت هم مردمش را مثل آن خیابان دوست داشت و گاهی مثل یک کودک که به مادرش مینگرد یا مادری که فرزندش را بدرقه میکند، نگاه از ملتش برنمیداشت و اجازه نمیداد تا دخترکانش در آرزوی تماشای یک بازی فوتبال، جنسیت خود را انکار کنند.
4️⃣ نمیگویم که نباید سختی کشید و از درد و خیسشدن گریخت. بل - به قول #احمدرضا_احمدی عزیز - فقط میگویم: کاش اگر زیر باران تمامِ راه را طی کردیم، کسی باشد که در انتها انتظارمان را بکشد.
#seaotter
#سمور_آبی
#دختر_آبی
#منطقه_حفاظت_شده_خاییز
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#جهان_را_به_کودکان_و_مادران_بسپاریم
https://instagram.com/p/B2Q3JCqFY_g/?igshid=r5w4tctv39gf
Instagram
محمد درویش | Mohammad Darvish
. . 🍀شما دعوتید به تماشای یکی از زیباترین عشقبازیهای عالم ...🍀 . 1️⃣ میشود ساعتها رفتارهای عاشقانهی این مادر و فرزند خوابآلودش را تماشا کرد و خسته نشد؛ میشود در موردش روزها نوشت و جوهرها تمام کرد و میشود فکر کرد اگر مجالی بود تا آدمزمینیها زمانی…