پایگاه ایران دوستان مازندران
680 subscribers
9.71K photos
4.63K videos
138 files
2.22K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
۱۰ مرداد ماه چهلمين روز از فصل تابستان است که #ايرانيان_باستان اين روز را جشن ميگرفتند و آن را جشن #چله_تابستان می‌ناميدند

چله تابستون شاد وخجسته باد.



پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
‍ سالروز درگذشت استاد #پورداود_ايرانشناس و #ايراندوست نامی #گیلان_زمین
#ابراهیم_پور_داوود (زادهٔ ۲۰ بهمن ۱۲۶۴، #رشت - مرگ ۲۶ آبان ۱۳۴۷، #تهران) #ایران‌شناس معاصر، #اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی اوستا و استاد #فرهنگ_ایران_باستان و زبان #اوستایی در #دانشگاه_تهران و همچنین اولین وارد کننده بذر #بادام_زمینی از #بیروت به #ایران بود.
وی همه عمر خود را در شناساندن #گذشته_باشكوه_ايران به #ايرانيان معاصر و #جهانيان صرف كرد و كتابهاي بسيار نوشت و مرارت فراوان بُرد كه از اين رهگذر برگردن #ايرانيان حقي بزرگ دارد.

📝 نوشيروان کيهانی زاده
iranianshistoryonthisday.com/FARSI.ASP?u=&I1.x=16&I1.y=9&HD=26&HM=8

برگرفته از کانال #اکوتا با کمی ویرایش

گیلان سرزمین #ایران_ دوستان و #ایران_منشان

روانش شاد وراهش پر رهرو باد.

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
#داريوش اولين كسى بود كه دستور ایجاد ارتش دائمی را داد و مورخان ازآن بنام #سپاه_جاويدان نام بردند

#ايرانيان نخستين ملت جهان بودندکه ارتش دائمی داشتند پيش از هنگام جنگ نیروجمع آوری ميشد.


پایگاه ایران دوستان مازندران


@jolgeshomali
‍ ‍ راز ماندگاری #ایران از نگاه #گوبينو

#ايرانيان قرن‌هاست كه به آمد و شد حكومت‌هاي گوناگون، بي‌اعتنا نظر كرده‌اند و به هيچ یک دل نبسته‌اند...

اگرچه اغلب جهانگردان و مستشاران خارجي كه در دوره قاجاريه به ايران سفر كرده بودند، به نكوهش اخلاق و صفات ايرانيان آن دوران مبادرت كرده اند، اما "آرتور دو گوبینو" سفرنامه نویس فرانسوی است كه بر يك ويژگي ايرانيان يعني حس وطن دوستي عميق و ترجيح وطن بر هر نوع سياست و حكومتي اشاره كرده است.

#گوبينو در دوره #ناصرالدين_شاه به ايران سفر كرده و شرح بررسي‌هاي خود را در كتابي با عنوان« سه سال در ايران» گرد آورده است. اين كتاب را سالها پيش مرحوم ذبيح الله منصوري ترجمه كرده است . او در باره هويت ملي ايرانيان مي نويسد:

«ایرانیان... قومی باستانی اند و چنان که خود می گویند، شاید، کهن ترین ملت جهان اند که حکومتی منظم داشته اند ( حکومت هخامنشیان) و بر روی زمین همچون ملتی بزرگ عمل کرده اند. این حقیقت در ذهن هر خانواده ی ایرانی حضور دارد و تنها گروه های درس خوانده نیستند که این مطلب را می دانند و آن را بیان می کنند. حتی مردمان طبقات پایین نیز همین سخنان را تکرار می کنند و آن را موضوع گفت وگوهای خود قرار می دهند. این مطالب شالوده ی استوار حس برتری آنان و یکی از اندیشه های عمومی و بخش مهمی از میراث معنوی ایرانیان است".

#شكاف_ملت و #دولت

در #ايران_گوبينو البته يكصد و پنجاه سال پيش توانسته است به يكي از بحران هاي سياسي ايران يعني شكاف ملت و حكومت پي ببرد و در اين باره مي نويسد:

اگرچه به سبب شکاف میان حکومت و مردم ، جز در دوره هایی کوتاه ، "دولت ملی" در ایران به وجود نیامده اما مفهوم وطن و "ایران" به عنوان واقعیتی ورای ملت و حکومت، از روزگاران کهن تا امروز، تداوم پیدا کرده است. گوبینو این "ایران" را که هسته ی مرکزی واقعیت تاریخی این سرزمین است، "سنگ خارایی" می داند که از باد و باران گزند نمی یابد.

#ایرانیان خود را در کشورشان و کشور را در خودشان دوست دارند. آنان با بی اعتنایی به آمد و شد حکومت های گوناگون نظر می کنند، بی آن که علاقه ای به یکی از آن حکومت هایی که از بالای سر آن‌ها می گذرد، نشان دهند.

#ایران_تجزيه_پذير_نيست

به عبث، می‌توان بخشی از ایران را جدا یا سرزمین آن را تقسیم کرد اما ایران، ایران خواهد ماند و نخواهد مرد. ایران در نظر من ، چونان سنگ خارایی است که موج های دریا آن را به اعماق رانده اند، انقلابات جوی آن را به خشکی انداخته، رودی آن را با خود برده و فرسوده کرده است، تیزی‌های آن را گرفته و خراش‌های بسیاری بر آن وارد آورده، اما سنگ خارا که پیوسته همان است که بود، اینک، در وسط دره ای بایر، آرمیده است. زمانی که اوضاع بر وفق مراد باشد، آن سنگ خارا گردش از سر خواهد گرفت".

به باور #گوبینو، "سنگ خارای ایران" پایدارتر از آن است که نیروی حکومت‌ها بتواند آن را از میان بردارد و تا زمانی که حکومت ها نتوانند یا نخواهند خود را با تاریخ و هویت ایران و ایرانی سازگار کنند، و تا زمانی که حکومت ها می کوشند خود را به ملت ایران تحمیل کنند شکاف میان حکومت و مردم باقی خواهد ماند. این نکته‌ای است که بسیاری از حکومت کنندگان، آن را درک نکرده‌اند.

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
حکومت آل باوند در مازندران:

بخش دوم:

باوندیان - اسپهبدان مازندران (آل باوند):

آل باوند يا اسپهبدان بين سالهای 655 تا 1349 ميلادی بر بخشهايی از #مازندران و #گيلان حکمفرمايی ميکردند. آل باوند از سه خانواده خويشاوند کاووسيان, اسپهبديه و کين خواريه تشکيل می شود که به مدت 610 سال بين 655 تا 1349 ميلادی بر بخشهايی از #شمال_ايران حکمروايی ميکردند. فردوسی و ابوريحان بيرونی برای گريز از دست سلطان محمود غزنوی به آل باوند پناهنده شده و مورد مهر و محبت قرار گرفتند. از آنجايی که #اسپهبدان_تنها_سلسله_بزرگ_ايرانی بودند که توانستند قلمرو خود را در مقابل يورش اعراب حفظ کنند, ميتوان آنها را پاسداران فرهنگ و آداب و سنن ايرانی و حتی #زبان_پهلوی دانست. در گويش های #مازندرانی و #گيلانی کلمات فراوانی از زبان #پهلوی به جای مانده و امروزه هم کماکان بکارگرفته می شود که در ديگر بخشهای #ايران کم رنگ شده اند ویا تا اندازه ای ازبین رفته اند. به گفته #صادق_هدايت : " در دوره ای که همه #ايرانيان برای تملق زبان عربی را آموختند, #ونداد_هرمزد(پدر بزرگ مازيار ) با هارون الرشيد بوسيله مترجم گفتگو کرد و درشتگوييهای او را با دستور حفظ ادب و پاس احترام خويش جواب داد و خلفا از #شهرياران_ايرانی_مازندران هميشه حساب می بردند.


منابع در بخش نخست آورده شده است

@taporestangilak_ariyaea
بخش #هزارجریب و حکومت #آل_باوند

بخش آخر:

#یانه‌سر بخشی از منطقه کوهستانی #هزارجریب_بهشهر است که #خسرو_انوشیروان پادشاه #ساسانی پس از پیروزی در جنگ «هیاطله» با کمک اولاد سوخرا ولایات متعددی از جمله #هزارجریب را به «قارن»‌ پسر «سوخرا» داد و برای نظم طبرستان نواحی یارکوه (هزارجریب) را به #باوندیان سپرد.

نزدیکی به پایتخت #اشکانیان، شهر #صددروازه یا #دامغان امروزی با منطقه کوهستانی #هزارجریب این بخش مورد توجه شاهان #اشکانی هم بوده است.

اسپهبد شهریار یکم از دودمان باوندیان با حکومت مازیار بن ‌قارن در هزارجریب مخالفت کرد و قسمت‌هایی از قلمرو پدر مازیار را به تصرف درآورد و بعد از مرگ #اسپهبد_مازیار از سوی مأمون به حکومت نواحی کوهستانی به عنوان نایب‌الخلیفه منصوب شد.

از حوادث مهم #هزارجریب بعد از مازیار، حمله حسن‌بن‌زید به کوهستان هزارجریب و جنگ با اسپهبد قارن ‌شهریار باوندی بود چرا که مهم‌ترین سلسله حکومتی هزارجریب خاندان باوندیان یا آل‌باوند بودند که به مدت ۷۰۰ سال در تبرستان حکومت کردند.

دوره تحت فرمانروایی آل باوند که ، کیوسیه خوانده شده ، از سال 45 تا397 هـ است. قلمرو آنان در این دوره بخشهای  کوهستانی  معروف به جبال #قارن به مرکزیت #پریم یا #فریم بوده که به همین خاطر به ملک الجبال و گرشاه شهرت یافته اند.

دومین دوره فرمانروایی آل باوند از سال 466 هجری آغاز شده وتا سال 606 هجری به درازا کشیده است ، مورخان #اسپهبدان این دوره را #باوندیان_اسپهبدیه نام نهاده اند . نخستین فرد این سلسله اسپهبد حسام الدوله شهریاربن قارن و آخرین آنان اسپهبد شمس الملوک رستم بن اردشیراست . باوندیان اسپهبدیه در سرزمینهائی بیشتری حکمرانی داشتند و بر #تبرستان ، #گیلان ، #ری و #قومس فرمانروایی داشتند و مرکز حکومتشان شهر #ساری بوده است .

سومین سلسله آل باوند ، کینخواریه نام داشته که حکومتشان از 635 هـ  با به تخت نشینی  اسپهبد ابوالملوک حسام الدوله اردشیر ملقب به کینخوار آغاز شده وتا سال 750 هـ یعنی زمان قتل اسپهبد فخرالدوله حسن به دست کیا افراسیاب چلابی به طول کشیده است . مرکز فرمانروایی شان #آمل بوده که از آنجا بر سراسر #مازندران حکم می رانده اند .

#برج_لاجيم در #سوادکوه در فاصله ي دوره اول باوندي و ظهور دومين سلسله ي اين خاندان ساخته شده است. يعني زماني كه تمامي دشت و نواحي مازندران قريب به هفتاد سال در دست آل زيار بود و سلاطين باوندي در كوههاي جنوب ساري ( پايتخت سابقشان) مأمن گزيده و منتظر فرصت بودن كه مجدداً حكومت مازندران را در دست گيرند.

 زبان تبري يا مازندراني، بازمانده ي زبان #ايرانيان قديم #پهلوی است كه ديرتر وكمتر از ساير زبانها تحت تاَثير زبانهاي بيگانه اي چون عربي، مغولي، تاتاري قرار گرفته است.

 تا قرن پنجم هجري، پادشاهان تبرستان به خط پهلوي مي نوشتند و سكه مي زدند. دو كتيبه که به خط #پهلوي در ِسِكت، واقع در #دودانگه_ساري، و #گنبد_لاجيم در #سوادكوه به دست آمده است نشان می دهد که دودمان ساسانی آل باوند به پهلوی می نوشتندو سکه می زدند






@taporestangilak_ariyaea