پایگاه ایران دوستان مازندران
680 subscribers
9.71K photos
4.63K videos
138 files
2.22K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
از زمانی که #رعنا در برابر #خان روستا ایستاد که همسر پسر شیرین عقل او نشود تا نزدیک به صد سال که سنگ قبرش بازسازی شد،ترانه ها و داستانهای بسیاری سینه به سینه خوانده شدند.
ترانه هایی که غالبا با آن به طرب و شادی می پردازند.
داستان #رعنا اما غمنامه ای است کمتر شنیده شده.


رعنا تی تومان گِله کِشه ،رعنا            تی غصه آخر مَره کوشه ،رعنا
آی رو سیا،رعنا،برگرد بیا رعنا           آی رو سیا،رعنا،برگرد بیا رعنا


در بخشهای گوناگون #گیلان ترانه های فولکلور این چنینی،بسیار درباره #رعنا سروده شده است.
ترانه هایی با مضامین عاشقانه در وصف دلدادگی اش به #هادی و سختیهایی که به فراخور آن به وجود آمده بود؛کمتر به داستان ایستادگی او در برابر استبداد و پیوستن او به جنبش دهقانی پرداخته شده است.

شورش دهقانی،جنبشی مهم اما ناشناخته
شورش دهقانی یکی از مهمترین جنبش‌های تاریخ معاصر است.اما شاید به دلیل اینکه یک سر ماجرا به سیدعلی محمد ملقب به "باب" مربوط می شود و اختلاف نظرهای اساسی پیرامون آن وجود دارد،ترجیح بر مسکوت ماندن آن است.
آنچه مسلم است شورش دهقانی،در جریان انقلاب مشروطه،جنبشی بر ضد استبداد وقت و پاسخی به خواسته های جامعه آن روز ایران بوده و از این رو توانست افرادی را از تمامی اقشار و اصناف جامعه و از مناطق مختلف کشور به خود جذب کند.
علت گستردگی جنبش،عواملی از قبیل نارضایتی‌های مردم، افسردگی و خسارت ناشی از جنگ ایران و روس، استبداد حکومتی و درنهایت فشار خوانین و اربابان بر زندگی خصوصی و عمومی مردم عنوان می شود.
"رعنا" تنها قربانی مقابله با این استبداد نبود اما از آنجایی که داستان زندگی اش ،درونمایه ای عاشقانه نیز به خود گرفته ،گویی "اکسیر عشق" او را جاودان کرده است.
#رعنا، #هادی و #کردآقاجان قهرمانان جنبش دهقانی:

فردی به نام #کردآقاجان،که در جریان مبارزات علیه استبداد اربابان،مجبور به ترک زادگاهش، #قزوین شده بود به کوههای منطقه #گیلان می گریزد.
در این میان با "هادی" که سرگالش بود(سر چوپان)،روبرو می شود.
"هادی" سالها دلباخته "رعنا" بود اما خان روستا،با وجود مخالفتهای آشکار،او را به عقد پسر روان پریش خود در می آورد.

"کردآقاجان" که از شنیدن این داستان غم انگیز،دلش به در می آید،تصمیم می گیرد به آنها ملحق شود و سه نفری بر علیه خان،قیام کنند.
بنابراین کردآقاجان، هادی
و رعنا،انبار برنجی که خان طبق روال هرساله از دسترنج مردم روستا برای خود ذخیره کرده بود را به آتش می کشند تا شروعی باشد بر شوریدن اهالی روستا برعلیه دوران خفقان ارباب رعیتی.