Forwarded from تاریخ آستارا
#معرفی_کتاب_تاریخ_ایران_آذربایجان
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
کتاب هایی درباره تاریخ ایران و تاریخ و زبان کُهن آذربایجان
این کتاب ها را می توانید از نشانی های زیر تهیه کنید :
نشانی : تهران ، خيابان ولیعصر ، سه راه زعفرانيه ، خيابان شهيد عارف نسب ، کوی لادن ، شماره ۶ ، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
تلفن : 22717114 – 021
سایت :
www.MahmoudAfshar.ir
تلگرام :
@AfsharFoundation
@tarikh_astara
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
کتاب هایی درباره تاریخ ایران و تاریخ و زبان کُهن آذربایجان
این کتاب ها را می توانید از نشانی های زیر تهیه کنید :
نشانی : تهران ، خيابان ولیعصر ، سه راه زعفرانيه ، خيابان شهيد عارف نسب ، کوی لادن ، شماره ۶ ، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
تلفن : 22717114 – 021
سایت :
www.MahmoudAfshar.ir
تلگرام :
@AfsharFoundation
@tarikh_astara
Forwarded from تاریخ آستارا
#معرفی_کتاب
#زبان_تالشی_تاتی
از آستارا تا فومن
( تطبیق واژه هایی از گویش های مختلف زبان های تالشی و تاتی )
نویسنده : ضیاء طرقدار
ناشر : نشر فرهنگ ایلیا
چاپ اول – ۱۳۹۶
قیمت: ۱۵۰۰۰ تومان
مراکز فروش :
1 - آستارا ، خیابان فارابی ، روبروی هلال احمر ، نوشت افزار رومینا ( آقای پور رستم )
2 - تالش ( هشتپر ) ، خیابان خرمشهر ، کتاب فروشی اندیشه ( عبادی )
3 - رشت ، خیابان آزادگان ، جنب دبیرستان شهید بهشتی ، خیابان صفایی ، خیابان حاتم ، شماره ۴۹ ، دفتر نشر ایلیا ؛ تلفن نشر ایلیا : ۳۳۳۴۴۷۳۲ - ۳۳۳۴۴۷۳۳ - ۰۱۳
4 - تهران ، خیابان انقلاب ، مقابل درب اصلی دانشگاه تهران ، پاساژ ( مجتمع ) فروزنده ، طبقه همکف ، واحد 317 ، انتشارات اندیشه احسان ، ( نمایندگی نشر نی ) ، تلفن : 66466001 – 021
#زبان_تالشی_تاتی
@tarikh_astara
#زبان_تالشی_تاتی
از آستارا تا فومن
( تطبیق واژه هایی از گویش های مختلف زبان های تالشی و تاتی )
نویسنده : ضیاء طرقدار
ناشر : نشر فرهنگ ایلیا
چاپ اول – ۱۳۹۶
قیمت: ۱۵۰۰۰ تومان
مراکز فروش :
1 - آستارا ، خیابان فارابی ، روبروی هلال احمر ، نوشت افزار رومینا ( آقای پور رستم )
2 - تالش ( هشتپر ) ، خیابان خرمشهر ، کتاب فروشی اندیشه ( عبادی )
3 - رشت ، خیابان آزادگان ، جنب دبیرستان شهید بهشتی ، خیابان صفایی ، خیابان حاتم ، شماره ۴۹ ، دفتر نشر ایلیا ؛ تلفن نشر ایلیا : ۳۳۳۴۴۷۳۲ - ۳۳۳۴۴۷۳۳ - ۰۱۳
4 - تهران ، خیابان انقلاب ، مقابل درب اصلی دانشگاه تهران ، پاساژ ( مجتمع ) فروزنده ، طبقه همکف ، واحد 317 ، انتشارات اندیشه احسان ، ( نمایندگی نشر نی ) ، تلفن : 66466001 – 021
#زبان_تالشی_تاتی
@tarikh_astara
Forwarded from سهند ایرانمهر
📚امروز سالمرگ استالین است. اگر قرار باشد در این باره کتابی معرفی کنم فکر میکنم کتاب:" "(Koba the Dread: Laughter and the Twenty Million) نوشته مارتین اِمیس (Martin Amis)(در ایران استالین مخوف ترجمه : حسن کامشاد) انتخاب خوبی باشد:
🔘به سخن ديگر سياسي ها همه بي گناه بودند. هيچ كاري نكرده بودند. وقتي خانم «ناژدا ماندلشتام» شنيد يكي از دوستانش بازداشت شده است، بي اختيار پرسيده بود چرا؟ آناآخماتوا؛ شكيبايي را از دست داده بود و در جواب گفته بود:« نمي فهمي، حالا مردم را براي هيچ بازداشت مي كنند».(ص۹۵)
🔘استالين يك گفته فراموش نشدني داشت:«مرگ حلال مشكلات است آدم كه رفت، مشكل هم مي رود»(ص۱۳۶).(در جایی دیگر هم گفته بود: مرگ یک نفر جنایت است مرگ میلیونها نفر فقط یک آمار است).
🔘…«استالين ناراحت است كه نمي تواند هيچ كس، از جمله خودش را قانع كند كه وي بزرگتر از همه است، و اين ناراحتي شايد تنها خصلت انساني او باشد ولي آنچه انساني نيست و بلكه بسيار شيطاني است آن است كه اوبه دليل اين عقده خود كم بيني مي خواهد از همه به خصوص از آنهايي كه از او بهترند انتقام بگيرد و از نظر او بهتر از او يعني ملت!».(ص۱۴۰)
🔘در ۲۲ اكتبر ۱۹۳۷ به ما گفتند كه همين حالا خيلي ها را دارند بازداشت مي كنند زيرا مي خواهند شرعناصر نامطلوب را پيش از انتخابات بكنند. ليبوف وايسلييونا شپورينا، روز ۱۲ دسامبر رفت راي بدهد:
«چه مسخره بازي! وارد اتاقك راي شدم تا به اصطلاح راي بدهم و نامزد خود را براي شوراي عالي شوروي انتخاب كنم اما روي ورقه راي يك نام از قبل نوشته شده و علامت گذاري شده بود و من فقط بايد زحمت انداختن داخل صندوق را مي كشيدم. همانجا دراتاقك زدم زير خنده اما به زور خودم را جمع و جور كردم. از اتاق كه بيرون آمدم، نگاه خشمگين يوري بر من دوخته شده بود، يقه ام را بالاكشيدم و درون پالتوي ضخيم ام پنهان شدم.خيلي خنده دار بود!»
روز بعد استالين در مورد انتخابات چنين گفت:
«انتخاباتي به راستي چنين دموكراتيك تاكنون در جهان وجود نداشته است.هرگز! تاريخ نمونه ي ديگري را نمي شناسد»(كف ممتد حضار).(ص ۲۳۱)استالين بعدها اعتراف كرده بود كه :«درانتخابات راي دهنده مهم نيست، راي شمارنده مهم است» اما آنگونه كه ليبوف مي گويد؛ ظاهرن حتي راي شمارنده نيز مهم نبوده است، مهم خود استالین بود!
⭕️به جز کتاب بالا، خواندن متن سخنرانی نیکیتا خروشچف در بیستمین کنگرۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی، مابین ۱۴ تا ۲۵ فوریۀ ۱۹۵۶ که حدود سه سال و نیم پس از مرگ جوزف استالین برگزار شد، توصیه میشود:
...استالین به جای همه عمل میکند و به هیچکس اعتماد ندارد. او از هیچکس مشورت نمیگیرد. همه چیز به مردم در پرتو این نور کاذب نشان داده میشود. چرا؟ برای اینکه استالین را هالۀ شکوه در برگیرد- برخلاف حقیقت تاریخی. نه استالین، بلکه کلیت حزب، دولت شوروی، ارتش قهرمانمان، رهبران با استعداد و سربازان شجاعش، همۀ ملت شوروی – اینها کسانی هستند که پیروزی را در جنگ میهن پرستانۀ بزرگ به ارمغان آوردند.
...رفقا! کیش شخصیت فردی به چنین اندازۀ غولآسایی رسید، بیشتر به این خاطر که استالین خودش از تجلیل شخصیتش حمایت میکرد. چاپ ۱۹۴۸ از بیوگرافی کوتاه او، که سراپا چاپلوسی مفتضحانه است، را خودش شخصاً ویرایش و تایید کرده است. او جاهایی را که فکر میکرد ستایش خدماتش به قدر کافی نبوده را خط میکشید...اینجا چند مثال نزد من است که این کار استالین را نمایان میکند و به دست خط خود استالین است: "قوۀ هدایت حزب و کشور رفیق استالین بود." این را خود استالین نوشته! سپس اضافه میکند: "اگرچه او وظایف خود را به عنوان رهبر مردم با مهارتی تمام و کمال انجام داد، اما استالین هرگز اجازه نداد که ذرهای غرور، فریب یا خودستایی وارد کارهایش شود." کجا و کی یک رهبر اینگونه خود را ستایش کرده است؟
..رفقا! کیش شخصیت مسبب تخلف آشکار از دموکراسی حزبی، مدیریت عقیم، انواع انحرفات، لاپوشانی کمبودها، و وارونه جلوه دادن واقعیات بود. ملت ما در آن دوران، چاپلوسان و متخصصان خوشبینی کاذب و فریبِ بسیاری را تحویل دنیا داده است.
#استالین #معرفی_کتاب #خروشچف #شوروی #کنگره #ایمیس #کمونیسم
Telegram.me/sahandiranmehr
🔘به سخن ديگر سياسي ها همه بي گناه بودند. هيچ كاري نكرده بودند. وقتي خانم «ناژدا ماندلشتام» شنيد يكي از دوستانش بازداشت شده است، بي اختيار پرسيده بود چرا؟ آناآخماتوا؛ شكيبايي را از دست داده بود و در جواب گفته بود:« نمي فهمي، حالا مردم را براي هيچ بازداشت مي كنند».(ص۹۵)
🔘استالين يك گفته فراموش نشدني داشت:«مرگ حلال مشكلات است آدم كه رفت، مشكل هم مي رود»(ص۱۳۶).(در جایی دیگر هم گفته بود: مرگ یک نفر جنایت است مرگ میلیونها نفر فقط یک آمار است).
🔘…«استالين ناراحت است كه نمي تواند هيچ كس، از جمله خودش را قانع كند كه وي بزرگتر از همه است، و اين ناراحتي شايد تنها خصلت انساني او باشد ولي آنچه انساني نيست و بلكه بسيار شيطاني است آن است كه اوبه دليل اين عقده خود كم بيني مي خواهد از همه به خصوص از آنهايي كه از او بهترند انتقام بگيرد و از نظر او بهتر از او يعني ملت!».(ص۱۴۰)
🔘در ۲۲ اكتبر ۱۹۳۷ به ما گفتند كه همين حالا خيلي ها را دارند بازداشت مي كنند زيرا مي خواهند شرعناصر نامطلوب را پيش از انتخابات بكنند. ليبوف وايسلييونا شپورينا، روز ۱۲ دسامبر رفت راي بدهد:
«چه مسخره بازي! وارد اتاقك راي شدم تا به اصطلاح راي بدهم و نامزد خود را براي شوراي عالي شوروي انتخاب كنم اما روي ورقه راي يك نام از قبل نوشته شده و علامت گذاري شده بود و من فقط بايد زحمت انداختن داخل صندوق را مي كشيدم. همانجا دراتاقك زدم زير خنده اما به زور خودم را جمع و جور كردم. از اتاق كه بيرون آمدم، نگاه خشمگين يوري بر من دوخته شده بود، يقه ام را بالاكشيدم و درون پالتوي ضخيم ام پنهان شدم.خيلي خنده دار بود!»
روز بعد استالين در مورد انتخابات چنين گفت:
«انتخاباتي به راستي چنين دموكراتيك تاكنون در جهان وجود نداشته است.هرگز! تاريخ نمونه ي ديگري را نمي شناسد»(كف ممتد حضار).(ص ۲۳۱)استالين بعدها اعتراف كرده بود كه :«درانتخابات راي دهنده مهم نيست، راي شمارنده مهم است» اما آنگونه كه ليبوف مي گويد؛ ظاهرن حتي راي شمارنده نيز مهم نبوده است، مهم خود استالین بود!
⭕️به جز کتاب بالا، خواندن متن سخنرانی نیکیتا خروشچف در بیستمین کنگرۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی، مابین ۱۴ تا ۲۵ فوریۀ ۱۹۵۶ که حدود سه سال و نیم پس از مرگ جوزف استالین برگزار شد، توصیه میشود:
...استالین به جای همه عمل میکند و به هیچکس اعتماد ندارد. او از هیچکس مشورت نمیگیرد. همه چیز به مردم در پرتو این نور کاذب نشان داده میشود. چرا؟ برای اینکه استالین را هالۀ شکوه در برگیرد- برخلاف حقیقت تاریخی. نه استالین، بلکه کلیت حزب، دولت شوروی، ارتش قهرمانمان، رهبران با استعداد و سربازان شجاعش، همۀ ملت شوروی – اینها کسانی هستند که پیروزی را در جنگ میهن پرستانۀ بزرگ به ارمغان آوردند.
...رفقا! کیش شخصیت فردی به چنین اندازۀ غولآسایی رسید، بیشتر به این خاطر که استالین خودش از تجلیل شخصیتش حمایت میکرد. چاپ ۱۹۴۸ از بیوگرافی کوتاه او، که سراپا چاپلوسی مفتضحانه است، را خودش شخصاً ویرایش و تایید کرده است. او جاهایی را که فکر میکرد ستایش خدماتش به قدر کافی نبوده را خط میکشید...اینجا چند مثال نزد من است که این کار استالین را نمایان میکند و به دست خط خود استالین است: "قوۀ هدایت حزب و کشور رفیق استالین بود." این را خود استالین نوشته! سپس اضافه میکند: "اگرچه او وظایف خود را به عنوان رهبر مردم با مهارتی تمام و کمال انجام داد، اما استالین هرگز اجازه نداد که ذرهای غرور، فریب یا خودستایی وارد کارهایش شود." کجا و کی یک رهبر اینگونه خود را ستایش کرده است؟
..رفقا! کیش شخصیت مسبب تخلف آشکار از دموکراسی حزبی، مدیریت عقیم، انواع انحرفات، لاپوشانی کمبودها، و وارونه جلوه دادن واقعیات بود. ملت ما در آن دوران، چاپلوسان و متخصصان خوشبینی کاذب و فریبِ بسیاری را تحویل دنیا داده است.
#استالین #معرفی_کتاب #خروشچف #شوروی #کنگره #ایمیس #کمونیسم
Telegram.me/sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
Forwarded from اخبار الطوال (لوکاس نوتاراس)
#معرفی_کتاب
کتاب تاریخچه سرودهای ملی ایران و نگاهی به سرودهای ملی ۹۹ کشور نوشته دوست عزیزم فرشید خدایاری
حتما بخونید 🌹🌹😉
@tarikhe_melal
کتاب تاریخچه سرودهای ملی ایران و نگاهی به سرودهای ملی ۹۹ کشور نوشته دوست عزیزم فرشید خدایاری
حتما بخونید 🌹🌹😉
@tarikhe_melal
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 از جای پای تهمتن تا چنگالِ افراسیاب
✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
«بادکوبهی روزگار نو» دومین کتاب از مجموعهی باکو و در واقع "جمهوری آذربایجانشناسی" ناصر همرنگ، نویسنده، داستاننویس و مفسرِ سیاسی - اجتماعی و فرهنگیِ ایراندوستِ آذری است.
مقالاتِ وزین و پرشور او در دفاع از فرهنگ و تمدن ایرانی و پیوند ناگسستنی آذربایجان با ایران نیازی به معرفی ندارد. اگر او در کتاب نخست خود یعنی «از بادکوبه و چیزهای دیگر» چهرهی باکوی پس از استقلال و پیوندهای ایرانی آن و خاطراتِ ایرانیان آن خطه را روایت می کند، در «بادکوبهی روزگار نو» روایتِ تلخ امروزی آن را به تصویر می کشد. بادکوبهای که زمانی جای جای آن «طنینانداز پای رستم» و مهدِ شاهنامهخوانی (صفحات ١٨٧-١۶٩) بود و اکنون در چنگالِ افراسیاب و تورانگرایی ضدِّ ایرانی (صفحاتِ ٧٣-۶۵) گرفتار است.
شاید هیچکس در ایران به اندازهی ناصر همرنگ با این شهر و پیشینهی تاریخی و فرهنگی و روشنفکران و نخبگان آن آشنا نباشد. نثر فارسی توانا و بیبدیل او در توصیف دگرگونیهای شهر و زدودنِ آثار تمدنی، فرهنگی و زبانی ایران از بویژه در دورانِ حکومتِ الهام علیاف هر خوانندهی میهندوستی را اندوهگین میکند.
کتاب، سراسر دغدغهی ایران دارد و گلهمند و نگران از بیتوجهی مقاماتِ دیپلماتیک و سیاسی تهران است که در سه دههی گذشته، انبوهِ دانشمندان و اُدبا و روشنفکرانِ ایراندوست آن دیار را نادیده گرفته و به یکی - دو شاعر چاپلوس اما ضدِّ ایرانی و ضدِّ زبان فارسی (صفحه ١٢۴) دلخوش کردند.
همانندِ کتاب نخست، این کتاب نیز روایتهای ناشناخته و بیشتر غمانگیز از ایرانیانِ ساکن باکو ( نظیرِ کاوه، پسر احساناللهخان، همکارِ بیوفای میرزا کوچکخان صفحاتِ ٢٠۴ تا ٢٠٧) را بدست میدهد.
هشدارهای [ناصر] همرنگ درباره پیامدهای بیتوجهی به سیاستهای ضدِّ ایرانی و تورانیگری حاکمانِ باکو برای جهانِ ایرانی و ایرانِ امروز بسیار دلسوزانه و مستند است. خواندن این کتاب به همهی ایراندوستان توصیه میشود.
@IranDel_Channel
💢
🔴 از جای پای تهمتن تا چنگالِ افراسیاب
✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
«بادکوبهی روزگار نو» دومین کتاب از مجموعهی باکو و در واقع "جمهوری آذربایجانشناسی" ناصر همرنگ، نویسنده، داستاننویس و مفسرِ سیاسی - اجتماعی و فرهنگیِ ایراندوستِ آذری است.
مقالاتِ وزین و پرشور او در دفاع از فرهنگ و تمدن ایرانی و پیوند ناگسستنی آذربایجان با ایران نیازی به معرفی ندارد. اگر او در کتاب نخست خود یعنی «از بادکوبه و چیزهای دیگر» چهرهی باکوی پس از استقلال و پیوندهای ایرانی آن و خاطراتِ ایرانیان آن خطه را روایت می کند، در «بادکوبهی روزگار نو» روایتِ تلخ امروزی آن را به تصویر می کشد. بادکوبهای که زمانی جای جای آن «طنینانداز پای رستم» و مهدِ شاهنامهخوانی (صفحات ١٨٧-١۶٩) بود و اکنون در چنگالِ افراسیاب و تورانگرایی ضدِّ ایرانی (صفحاتِ ٧٣-۶۵) گرفتار است.
شاید هیچکس در ایران به اندازهی ناصر همرنگ با این شهر و پیشینهی تاریخی و فرهنگی و روشنفکران و نخبگان آن آشنا نباشد. نثر فارسی توانا و بیبدیل او در توصیف دگرگونیهای شهر و زدودنِ آثار تمدنی، فرهنگی و زبانی ایران از بویژه در دورانِ حکومتِ الهام علیاف هر خوانندهی میهندوستی را اندوهگین میکند.
کتاب، سراسر دغدغهی ایران دارد و گلهمند و نگران از بیتوجهی مقاماتِ دیپلماتیک و سیاسی تهران است که در سه دههی گذشته، انبوهِ دانشمندان و اُدبا و روشنفکرانِ ایراندوست آن دیار را نادیده گرفته و به یکی - دو شاعر چاپلوس اما ضدِّ ایرانی و ضدِّ زبان فارسی (صفحه ١٢۴) دلخوش کردند.
همانندِ کتاب نخست، این کتاب نیز روایتهای ناشناخته و بیشتر غمانگیز از ایرانیانِ ساکن باکو ( نظیرِ کاوه، پسر احساناللهخان، همکارِ بیوفای میرزا کوچکخان صفحاتِ ٢٠۴ تا ٢٠٧) را بدست میدهد.
هشدارهای [ناصر] همرنگ درباره پیامدهای بیتوجهی به سیاستهای ضدِّ ایرانی و تورانیگری حاکمانِ باکو برای جهانِ ایرانی و ایرانِ امروز بسیار دلسوزانه و مستند است. خواندن این کتاب به همهی ایراندوستان توصیه میشود.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🔴 #معرفی_کتاب
نام کتاب:
بادکوبهی روزگارِ نو
گزارشهایی جسته گریخته از باکوی همروزگار
نویسنده: ناصر همرنگ
چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران
آورده شده از دیباچه کتاب:
این هم از دفتر دوم یادداشتهای سفر من به باکو. نامش: بادکوبهی روزگار نو.…
نام کتاب:
بادکوبهی روزگارِ نو
گزارشهایی جسته گریخته از باکوی همروزگار
نویسنده: ناصر همرنگ
چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران
آورده شده از دیباچه کتاب:
این هم از دفتر دوم یادداشتهای سفر من به باکو. نامش: بادکوبهی روزگار نو.…
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 کتاب چهار جلدی تاریخ مصوّر ایران باستان
این مجموعهی چهار جلدی، تلاشیست برای شناخت بهتر ایران و آشنایی با تجربههای ساکنان این سرزمین در درازنای تاریخ.
جلد نخست: تاریخ مصور ایران، در سپیدهدم تاریخ
فصل نخست: دورانِ پیشاتاریخ (شامل پیدایش ایران در دورانِ پارینهسنگی، نوسنگی، مسسنگی)
فصل دوم: دوران مفرغ و آهن در ایران
فصل سوم: تمدن عیلام
فصل چهارم: قبایل آریایی و اتحادیهی قبایل ماد
جلد دوم: تاریخِ مصورِ ایران هخامنشی
جلد سوم: تاریخ مصورِ تاریخ سلوکی و اشکانی
جلد چهارم: تاریخ مصورِ ایران ساسانی
مدیر تولید: حامد کفاش
دبیر مجموعه: احسان رضایی
مدیر هنری: سلمان رئیسعبداللهی
انتشارات سایان
🔴 شورای مشاوران علمی تاریخ مصور ایران باستان:
رضا اردو، فریدون بیگلری، یوسف حسنزاده، تورج دریایی، مصطفی دهپهلوان، شاهرخ رزمجو، خداداد رضاخانی، یزدان صفایی، کامیار عبدی، شروین فریدنژاد، اسماعیل مطلوبکاری، مهرداد ملکزاده، مجید میرزایی عطاآبادی، جبرئیل نوکنده
🔴 آیین رونمایی از کتاب:
یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت ۱۶ تا ۱۸
تهران، سالن همایش موزه ملی ایران
#معرفی_کتاب | #اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 کتاب چهار جلدی تاریخ مصوّر ایران باستان
این مجموعهی چهار جلدی، تلاشیست برای شناخت بهتر ایران و آشنایی با تجربههای ساکنان این سرزمین در درازنای تاریخ.
جلد نخست: تاریخ مصور ایران، در سپیدهدم تاریخ
فصل نخست: دورانِ پیشاتاریخ (شامل پیدایش ایران در دورانِ پارینهسنگی، نوسنگی، مسسنگی)
فصل دوم: دوران مفرغ و آهن در ایران
فصل سوم: تمدن عیلام
فصل چهارم: قبایل آریایی و اتحادیهی قبایل ماد
جلد دوم: تاریخِ مصورِ ایران هخامنشی
جلد سوم: تاریخ مصورِ تاریخ سلوکی و اشکانی
جلد چهارم: تاریخ مصورِ ایران ساسانی
مدیر تولید: حامد کفاش
دبیر مجموعه: احسان رضایی
مدیر هنری: سلمان رئیسعبداللهی
انتشارات سایان
🔴 شورای مشاوران علمی تاریخ مصور ایران باستان:
رضا اردو، فریدون بیگلری، یوسف حسنزاده، تورج دریایی، مصطفی دهپهلوان، شاهرخ رزمجو، خداداد رضاخانی، یزدان صفایی، کامیار عبدی، شروین فریدنژاد، اسماعیل مطلوبکاری، مهرداد ملکزاده، مجید میرزایی عطاآبادی، جبرئیل نوکنده
🔴 آیین رونمایی از کتاب:
یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت ۱۶ تا ۱۸
تهران، سالن همایش موزه ملی ایران
#معرفی_کتاب | #اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 آفتابی در میان سایهای*
✍️ سلمان ساکت، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
۲۹ خرداد ماه مقارن است با یازدهمین سالروز درگذشت استاد زندهیاد، دکتر بهمن سرکاراتی، عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و استاد دانشگاه تبریز (۱۳۱۶- ۱۳۹۲).
دکتر سرکاراتی استادی سرشناس و پژوهندهای توانا بود که در تبریز دیده به جهان گشود و در این شهر تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را به پایان برد. او در سال ۱۳۳۹ در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تبریز دانشآموخته شد و پس از مدتی برای ادامهٔ تحصیل به مدرسهٔ زبانهای شرقی لندن رفت و در سال ۱۳۴۵ در رشتهٔ فرهنگ و زبانهای باستان ایران موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد. او دورهٔ دکتری خود را در دانشگاه تهران گذراند و در سال ۱۳۴۹ از رسالهٔ خود با عنوان «بررسی سه سرود گاهانی (یسنای ۲۸، ۲۹ و ۳۰)» دفاع کرد.
اگرچه کارنامهٔ آثار او در مقایسه با ژرفای دانش و گسترهٔ معلوماتش، کم برگوبار است، امّا هرآنچه از او برجا مانده، آنچنان سخته و پخته و استوار است که اغلب نمیتوان برای آنها، نمونهای همسنگ و همتراز سراغ گرفت.
مقالههای او که گزیدهای از آنها در کتابی با نام «سایههای شکار شده» گرد آمده است، همگی نمونههایی گرانسنگ از مقالهنویسی در زبان فارسی بهشمار میروند، چرا که اغلب، چند ویژگی ممتاز و برجسته را یکجا در خود جای دادهاند:
۱. مقدّمهای که خواننده را با موضوع بحث و انگیزهٔ نویسنده آشنا میکند.
۲. پیشینهٔ پژوهشی که با حوصله و تفصیل تنظیم شده و نقاط قوّت و ضعف هریک از پژوهشها با دقت و انصاف ارائه گردیده است.
۳. بهرهگیری از منابع گوناگون به زبانهای مختلف، از جمله منابع زبانهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی.
۴. تازگی سخن و دریافتهای تازه و خودداری از تکرار و بازگویی آنچه قبلاً گفتهاند یا گفته است.
۵. نثری محکم، گیرا و جذاب که بیش از هر چیز نشاندهندهٔ تسلط او بر متنهای کهن زبان و ادب فارسی است.**
یادش گرامی و نامش جاودان باد.
سلمان ساکت
۲۹ خردادماه ۱۴۰۳
*برگرفته از نام جشننامهٔ ایشان که به کوشش استادان محترم، جناب دکتر علیرضا مظفری و دکتر سجاد آیدنلو در سال ۱۳۸۷ منتشر شده است.
**برگرفته از مقالهٔ ارزشمند استاد محمّدتقی راشدمحصّل با عنوان «دکتر سرکاراتی: استادِ نکتهیاب و سخنسنج» که در آغاز کتاب «آفتابی در میان سایهای» منتشر شده است.
#یادها | #مناسبتها | #معرفی_کتاب
@IranDel_Channel
💢
🔴 آفتابی در میان سایهای*
✍️ سلمان ساکت، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
۲۹ خرداد ماه مقارن است با یازدهمین سالروز درگذشت استاد زندهیاد، دکتر بهمن سرکاراتی، عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و استاد دانشگاه تبریز (۱۳۱۶- ۱۳۹۲).
دکتر سرکاراتی استادی سرشناس و پژوهندهای توانا بود که در تبریز دیده به جهان گشود و در این شهر تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را به پایان برد. او در سال ۱۳۳۹ در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تبریز دانشآموخته شد و پس از مدتی برای ادامهٔ تحصیل به مدرسهٔ زبانهای شرقی لندن رفت و در سال ۱۳۴۵ در رشتهٔ فرهنگ و زبانهای باستان ایران موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد. او دورهٔ دکتری خود را در دانشگاه تهران گذراند و در سال ۱۳۴۹ از رسالهٔ خود با عنوان «بررسی سه سرود گاهانی (یسنای ۲۸، ۲۹ و ۳۰)» دفاع کرد.
اگرچه کارنامهٔ آثار او در مقایسه با ژرفای دانش و گسترهٔ معلوماتش، کم برگوبار است، امّا هرآنچه از او برجا مانده، آنچنان سخته و پخته و استوار است که اغلب نمیتوان برای آنها، نمونهای همسنگ و همتراز سراغ گرفت.
مقالههای او که گزیدهای از آنها در کتابی با نام «سایههای شکار شده» گرد آمده است، همگی نمونههایی گرانسنگ از مقالهنویسی در زبان فارسی بهشمار میروند، چرا که اغلب، چند ویژگی ممتاز و برجسته را یکجا در خود جای دادهاند:
۱. مقدّمهای که خواننده را با موضوع بحث و انگیزهٔ نویسنده آشنا میکند.
۲. پیشینهٔ پژوهشی که با حوصله و تفصیل تنظیم شده و نقاط قوّت و ضعف هریک از پژوهشها با دقت و انصاف ارائه گردیده است.
۳. بهرهگیری از منابع گوناگون به زبانهای مختلف، از جمله منابع زبانهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی.
۴. تازگی سخن و دریافتهای تازه و خودداری از تکرار و بازگویی آنچه قبلاً گفتهاند یا گفته است.
۵. نثری محکم، گیرا و جذاب که بیش از هر چیز نشاندهندهٔ تسلط او بر متنهای کهن زبان و ادب فارسی است.**
یادش گرامی و نامش جاودان باد.
سلمان ساکت
۲۹ خردادماه ۱۴۰۳
*برگرفته از نام جشننامهٔ ایشان که به کوشش استادان محترم، جناب دکتر علیرضا مظفری و دکتر سجاد آیدنلو در سال ۱۳۸۷ منتشر شده است.
**برگرفته از مقالهٔ ارزشمند استاد محمّدتقی راشدمحصّل با عنوان «دکتر سرکاراتی: استادِ نکتهیاب و سخنسنج» که در آغاز کتاب «آفتابی در میان سایهای» منتشر شده است.
#یادها | #مناسبتها | #معرفی_کتاب
@IranDel_Channel
💢