Forwarded from عاشقان ایران
⬅️ دشمنی بنیادگرایی با شادمانی #نوروز
سروده #نجیب_بارور، شاعر خوب #افغانستان
گفتا به همه شیخ که "نوروز حرام است"
زیرا که در این روز به دست همه جام است
گفتیم درست است ولی در کف تو نیز
تیغیست پُر از کینه که از زهد نیام است
تا گفت که دین مانع شادیست، مشورید!
گفتیم در این بحث تو هم جای کلام است؟
گفتا که سخن پخته، شریعت نپذیرد
گفتیم خیال تو در این غایله خام است
***
پیمانهی ما صافتر از سینهی دریاست
هر دانهی تسبیح تو یک حلقهی دام است
ما منطق نوریم، به رگهای سیاهی
در منطق جهل تو سحر جلوهی شام است
در مکتب ما عشق اساسیست خجسته
در مذهب تو ریشه و بنیاد زنام است
گیریم که شادی همه زشت است و گنه نیز
عاری ز گنه در همهی شهر کدام است؟
مستی کن و خوش باش که در باور رندان
"هر لب که" به پیمانه نچسبد "لب بام است"
نجیب بارور
@LoversofIRAN
سروده #نجیب_بارور، شاعر خوب #افغانستان
گفتا به همه شیخ که "نوروز حرام است"
زیرا که در این روز به دست همه جام است
گفتیم درست است ولی در کف تو نیز
تیغیست پُر از کینه که از زهد نیام است
تا گفت که دین مانع شادیست، مشورید!
گفتیم در این بحث تو هم جای کلام است؟
گفتا که سخن پخته، شریعت نپذیرد
گفتیم خیال تو در این غایله خام است
***
پیمانهی ما صافتر از سینهی دریاست
هر دانهی تسبیح تو یک حلقهی دام است
ما منطق نوریم، به رگهای سیاهی
در منطق جهل تو سحر جلوهی شام است
در مکتب ما عشق اساسیست خجسته
در مذهب تو ریشه و بنیاد زنام است
گیریم که شادی همه زشت است و گنه نیز
عاری ز گنه در همهی شهر کدام است؟
مستی کن و خوش باش که در باور رندان
"هر لب که" به پیمانه نچسبد "لب بام است"
نجیب بارور
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نجیب_بارور
شاعر پارسی گوی #افغانستان
آرزوی یکپارچگی #فارسی زبانان دارد
هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و #سرپل* بزنید
مشتی از خاک #بخارا و گل از #نیشابور
باهم آرید و به مخروبه #کابل بزنید
دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گلی از باغ #خراسان به دو کاکل بزنید
جام از #بلخ بیارید و شراب از #شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
________
*سرپل و بلخ : شهرهای #افغانستان
بخارا و سمرقند: شهرهای #ازبکستان
پامیر: در #تاجیکستان و #افغانستان
@LoversofIRAN
شاعر پارسی گوی #افغانستان
آرزوی یکپارچگی #فارسی زبانان دارد
هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و #سرپل* بزنید
مشتی از خاک #بخارا و گل از #نیشابور
باهم آرید و به مخروبه #کابل بزنید
دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گلی از باغ #خراسان به دو کاکل بزنید
جام از #بلخ بیارید و شراب از #شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
________
*سرپل و بلخ : شهرهای #افغانستان
بخارا و سمرقند: شهرهای #ازبکستان
پامیر: در #تاجیکستان و #افغانستان
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نجیب_بارور
شاعر پارسی گوی #افغانستان
آرزوی یکپارچگی #فارسی زبانان دارد
هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و #سرپل* بزنید
مشتی از خاک #بخارا و گل از #نیشابور
باهم آرید و به مخروبه #کابل بزنید
دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گلی از باغ #خراسان به دو کاکل بزنید
جام از #بلخ بیارید و شراب از #شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
________
*سرپل و بلخ : شهرهای #افغانستان
بخارا و سمرقند: شهرهای #ازبکستان
پامیر: در #تاجیکستان و #افغانستان
@LoversofIRAN
شاعر پارسی گوی #افغانستان
آرزوی یکپارچگی #فارسی زبانان دارد
هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و #سرپل* بزنید
مشتی از خاک #بخارا و گل از #نیشابور
باهم آرید و به مخروبه #کابل بزنید
دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گلی از باغ #خراسان به دو کاکل بزنید
جام از #بلخ بیارید و شراب از #شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
________
*سرپل و بلخ : شهرهای #افغانستان
بخارا و سمرقند: شهرهای #ازبکستان
پامیر: در #تاجیکستان و #افغانستان
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواز #شفق_سیاهپوش هنرمند افغانستانی
سروده #نجیب_بارور
🔴هر کُجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
امروز از ورای مرزهای #تجزیه، ندای همبستگی بلند شده است. به امید رهایی همه سرزمین های #ایران_زمین از تاریکی و ستم و رسیدن به نور
هر کُجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و سرپُل بزنید
مشتی از خاک #بخارا و گِلی از #شیراز
با هم آرید و به مخروبه ی #کابل بزنید
هرکه از جنگ سخن گفت، بخندید بر او
حرف از پنجـــره ی رو به تحمل بزنید
نه بگویید، به بتهای سیاسی نه، نه!
روی گور همهی تفرقهها گُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از #نیشابور
با هم آرید و به مخروبه ی کابل بزنید
دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گُلی از باغ #خراسان به دوکاکل بزنید
جام از #بلخ بیارید و شراب از شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
قاصدک حرف مرا ، پیش ز من میآرد
زعفران را به روی سوسن و سنبل بزنید
تو و او و من و ما هیچ به جایی نرسد
حرف تهران و دوشنبه و سرپُل بزنید
هرکجا مرز...-ببخشید که تکرار آمد
فرض بر این که کشیدند، دوتا پُل بزنید
__پامیر، شمال #افغانستان،جنوب #تاجیکستان
سمرقند،بخارا در #ازبکستان
#سرپل، بلخ در #افغانستان
@LoversofIRAN
سروده #نجیب_بارور
🔴هر کُجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
امروز از ورای مرزهای #تجزیه، ندای همبستگی بلند شده است. به امید رهایی همه سرزمین های #ایران_زمین از تاریکی و ستم و رسیدن به نور
هر کُجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف #تهران و #سمرقند و سرپُل بزنید
مشتی از خاک #بخارا و گِلی از #شیراز
با هم آرید و به مخروبه ی #کابل بزنید
هرکه از جنگ سخن گفت، بخندید بر او
حرف از پنجـــره ی رو به تحمل بزنید
نه بگویید، به بتهای سیاسی نه، نه!
روی گور همهی تفرقهها گُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از #نیشابور
با هم آرید و به مخروبه ی کابل بزنید
دختران قفس افتاده ی #پامیر عزیز
گُلی از باغ #خراسان به دوکاکل بزنید
جام از #بلخ بیارید و شراب از شیراز
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
قاصدک حرف مرا ، پیش ز من میآرد
زعفران را به روی سوسن و سنبل بزنید
تو و او و من و ما هیچ به جایی نرسد
حرف تهران و دوشنبه و سرپُل بزنید
هرکجا مرز...-ببخشید که تکرار آمد
فرض بر این که کشیدند، دوتا پُل بزنید
__پامیر، شمال #افغانستان،جنوب #تاجیکستان
سمرقند،بخارا در #ازبکستان
#سرپل، بلخ در #افغانستان
@LoversofIRAN
Forwarded from @Sarveiranshahr2mrahmati_سرو ایرانشهر (م. رحمتی)
پاسخ. داوود اشرفی مهابادی به اشعار نجیب بارور از افغانستان؛
__________________________
یکی از شاعران بزرگوار ایران با استقبال از شعرهایم، شعری را برایم تقدیم کرده است که پیشکش حضور شما میکنم، به امید همدلی و یکپارچگی تمام فارسیزبانان جهان #نجیب_بارور👇
🔴"تقدیم به شاعر سرزمین های پارسی زبان -نجیب بارور-
اگرچه تخمۀ ما در جهان پراکندهست
درخت عزت مان ریشهاش تنومند است
که گفته نام من از نام تو جدا باشد؟
میان کابل و تهران، هزار پیوند است
درود ما به تو ای همتبار تاجیکم
تویی که بر رخ ماهت همیشه لبخند است
اسیر غربت مان کرده دست استعمار
همان که از غم ما در زمانه خرسند است
به نام بلخ و بخارا، «به ارگ بَم» سوگند
نگاه حسرت مان خیره بر سمرقند است
اگرچه فاصله افتاده بین ما، اما
«شکوه وحدت مان»، قلۀ دماوند است
#داوود_اشرفی_مهابادی
#ایرانشهر_یک_پهنه_فرهنگی_و_یک_هویت_فرهنگی_است.
Iranshahr_sarve_sabze_tarikhایرانشهر
__________________________
یکی از شاعران بزرگوار ایران با استقبال از شعرهایم، شعری را برایم تقدیم کرده است که پیشکش حضور شما میکنم، به امید همدلی و یکپارچگی تمام فارسیزبانان جهان #نجیب_بارور👇
🔴"تقدیم به شاعر سرزمین های پارسی زبان -نجیب بارور-
اگرچه تخمۀ ما در جهان پراکندهست
درخت عزت مان ریشهاش تنومند است
که گفته نام من از نام تو جدا باشد؟
میان کابل و تهران، هزار پیوند است
درود ما به تو ای همتبار تاجیکم
تویی که بر رخ ماهت همیشه لبخند است
اسیر غربت مان کرده دست استعمار
همان که از غم ما در زمانه خرسند است
به نام بلخ و بخارا، «به ارگ بَم» سوگند
نگاه حسرت مان خیره بر سمرقند است
اگرچه فاصله افتاده بین ما، اما
«شکوه وحدت مان»، قلۀ دماوند است
#داوود_اشرفی_مهابادی
#ایرانشهر_یک_پهنه_فرهنگی_و_یک_هویت_فرهنگی_است.
Iranshahr_sarve_sabze_tarikhایرانشهر
Forwarded from اتچ بات
فرزند نجیب ایرانشهری افغانستان؛
#نجیب_بارور
زبان شمس
لهجهام -درّ دری- اما زبانم پارسیست
روح من شهنامه است و جسم و جانم پارسیست
از تبار رستم و از زادگاهِ آرشام
تیرهایم واژگان است و کمانم پارسیست
این زبان واحد، این پهنای فرهنگ سترگ
این جنون عشق در خون رگانم، پارسیست
این زبان رودکی و مولوی و حافظ است
گنگ اگر من خواب دیدم، ترجمانم پارسیست
دوست دارم مولویوار این زبان شمس را
این زبان شعر و منطق در دهانم پارسیست
هر کجا در من نهال دوستی بنشاندهاند
باغ صلح و آشتیام، باغبانم پارسیست
میروم از فرش تا عرش خدا بیواسطه
راهپیمای سلوکم، نردبانم پارسیست
از «اهورا» مانده این آواز در گوش زمان:
من خدای مهرم و پیغمبرانم پارسیست!
شوق پرواز است در من بیکران در بیکران
کفتر آزادگیام، آسمانم پارسیست
شعر از کتاب«هندوکشِ بی اقتدار»
#ایرانشهر_یک_پهنه_فرهنگی_و_یک_هویت_فرهنگی_است.
Iranshahr_sarve_sabze_tarikhایرانشهر
#نجیب_بارور
زبان شمس
لهجهام -درّ دری- اما زبانم پارسیست
روح من شهنامه است و جسم و جانم پارسیست
از تبار رستم و از زادگاهِ آرشام
تیرهایم واژگان است و کمانم پارسیست
این زبان واحد، این پهنای فرهنگ سترگ
این جنون عشق در خون رگانم، پارسیست
این زبان رودکی و مولوی و حافظ است
گنگ اگر من خواب دیدم، ترجمانم پارسیست
دوست دارم مولویوار این زبان شمس را
این زبان شعر و منطق در دهانم پارسیست
هر کجا در من نهال دوستی بنشاندهاند
باغ صلح و آشتیام، باغبانم پارسیست
میروم از فرش تا عرش خدا بیواسطه
راهپیمای سلوکم، نردبانم پارسیست
از «اهورا» مانده این آواز در گوش زمان:
من خدای مهرم و پیغمبرانم پارسیست!
شوق پرواز است در من بیکران در بیکران
کفتر آزادگیام، آسمانم پارسیست
شعر از کتاب«هندوکشِ بی اقتدار»
#ایرانشهر_یک_پهنه_فرهنگی_و_یک_هویت_فرهنگی_است.
Iranshahr_sarve_sabze_tarikhایرانشهر
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمآهنگ زیبائی با نام
#از_بخارایم_اصیلا
شاعر: #نجیب_بارور شاعر #ایرانگرای _افغانستان
خواننده: #میر_مفتون اهل #افغانستان_زیبا
از بخارایم، اصیلاً تاجیکستانیستم
شهروند مشهد و شیراز، ایرانیستم
رستم و سهراب و فردوسی، منم کاخ بلند
رودکیام، جامیام، اشعار خاقانیستم
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#از_بخارایم_اصیلا
شاعر: #نجیب_بارور شاعر #ایرانگرای _افغانستان
خواننده: #میر_مفتون اهل #افغانستان_زیبا
از بخارایم، اصیلاً تاجیکستانیستم
شهروند مشهد و شیراز، ایرانیستم
رستم و سهراب و فردوسی، منم کاخ بلند
رودکیام، جامیام، اشعار خاقانیستم
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from عاشقان ایران
➡️پست پریروز دختری از هرات افغانستان که بخاطر ایراندوستی اش، پیامهای تندی زیراین پست دریافت کرد
⬅️پست دیروز #نجیب_بارور شاعر خوب افغانستانی برای همبستگی دو کشور
واقعیت این است که اگر شرایط #افغانستان از نظر حضور و قدرت نیروهای #طالبان (نزدیک مرزهای #ایران هم هستند) و از نظر دولت مستقرش که بسیار متمایل به #آمریکا است، اینقدر آشفته نبود، بازگشایی #مرزهای_شرقی_ایران و حتی آزادکردن عبور و مرور، برای مردم هردو کشور منافع فراوان اقتصادی اجتماعی فرهنگی داشت؛ دو کشوری که زبان هم را میفهمند، پیشینه مشترک و نمودهای فرهنگی همسان دارند
از آنسو در افغانستان، ادیبان و هنرمندان بسیاری هستند که ایران را دوست دارند و آرزوی نزدیک شدن دو کشور را دارند. نباید فکرکرد اخبار ناخوشایندی که گاهی از افغان ها به گوشمان می رسد مربوط به همه آن جامعه است
متاسفانه سیاست های نادرست #حکومت_ایران دربرخورد با #مهاجران باعث شده است بیشتر افغانستانی ها که به ایران می آیند از طبقه فرودست باشند. در ایران قوانین جذابی برای افغانهای طبقه متوسط و فرادست وجودندارد حتی امکان خرید ملک و افتتاح حساب❗️
پس آنها به هند یا اروپا می روند
@LoversofIRAN
⬅️پست دیروز #نجیب_بارور شاعر خوب افغانستانی برای همبستگی دو کشور
واقعیت این است که اگر شرایط #افغانستان از نظر حضور و قدرت نیروهای #طالبان (نزدیک مرزهای #ایران هم هستند) و از نظر دولت مستقرش که بسیار متمایل به #آمریکا است، اینقدر آشفته نبود، بازگشایی #مرزهای_شرقی_ایران و حتی آزادکردن عبور و مرور، برای مردم هردو کشور منافع فراوان اقتصادی اجتماعی فرهنگی داشت؛ دو کشوری که زبان هم را میفهمند، پیشینه مشترک و نمودهای فرهنگی همسان دارند
از آنسو در افغانستان، ادیبان و هنرمندان بسیاری هستند که ایران را دوست دارند و آرزوی نزدیک شدن دو کشور را دارند. نباید فکرکرد اخبار ناخوشایندی که گاهی از افغان ها به گوشمان می رسد مربوط به همه آن جامعه است
متاسفانه سیاست های نادرست #حکومت_ایران دربرخورد با #مهاجران باعث شده است بیشتر افغانستانی ها که به ایران می آیند از طبقه فرودست باشند. در ایران قوانین جذابی برای افغانهای طبقه متوسط و فرادست وجودندارد حتی امکان خرید ملک و افتتاح حساب❗️
پس آنها به هند یا اروپا می روند
@LoversofIRAN
🔴 شعر زیبای #نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان
"من از ایرانم ولی در شهر تهران نیستم
از دوشنبه هستم و در تاجیکستان نیستم
زخم های کابلم در پیکر زخمی تان
لعل خونین دارم اما در بدخشان نیستم
آبشاران خجندم در سرود رودکی
راه می پیمایم و مرداب لرزان نیستم
از شجاعت، رستم و از سربلندی، هندوکُش
وارث کاخ بلندم خانه ویران نیستم
دستهایم را بده یار سمرقندی من
سخت می مانم کنارت سست پیمان نیستم
نازپرورد بخارائی کنار من بمان
از چه می پنداریم بیگانه؟ مهمان نیستم
جان خود را در ازای خال هندویت دهم
ترک شیرازی ! من از ارزان فروشان نیستم
آشکارا از خراسان باز می گویم سخت
همچوخفاشان گَهی پیدا و پنهان نیستم
خانه ام گسترده و هویتم شهنامه است
من دلیل اینچنین دارم که افغان نیستم".
#نجیب_بارور
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
"من از ایرانم ولی در شهر تهران نیستم
از دوشنبه هستم و در تاجیکستان نیستم
زخم های کابلم در پیکر زخمی تان
لعل خونین دارم اما در بدخشان نیستم
آبشاران خجندم در سرود رودکی
راه می پیمایم و مرداب لرزان نیستم
از شجاعت، رستم و از سربلندی، هندوکُش
وارث کاخ بلندم خانه ویران نیستم
دستهایم را بده یار سمرقندی من
سخت می مانم کنارت سست پیمان نیستم
نازپرورد بخارائی کنار من بمان
از چه می پنداریم بیگانه؟ مهمان نیستم
جان خود را در ازای خال هندویت دهم
ترک شیرازی ! من از ارزان فروشان نیستم
آشکارا از خراسان باز می گویم سخت
همچوخفاشان گَهی پیدا و پنهان نیستم
خانه ام گسترده و هویتم شهنامه است
من دلیل اینچنین دارم که افغان نیستم".
#نجیب_بارور
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔴 شعری از #نجیب_بارور
"لعل ما مشترک است و دو #بدخشان داریم
چند جسمایم جدا مانده که یک جان داریم
دور کردند مرا از تو که دشمن باشیم
بعد دیدند بههم عشق دوچندان داریم
نه به خطهای سیاسی و سیاستبازیست
در دل #کابل اگر مهر به #تهران داریم
دخت #شیراز گلِ تازه به گیسو زده است
با وجودی که خزان است، بهاران داریم
چشمهایش دو #بخارا دو #سمرقند من اند
از لبانش چقدر قند فراوان داریم
رستم از #زابل اگر بار دگر میآید
هر کجا پا نهد از شوق #سمنگان داریم
در ادبگاه سخن با دل ویرانه بیا
تا ببینی که در این سینه چه پنهان داریم
هان مگو خواب و خیال است که من میگویم
تا که یادی ز قدیم است، #خراسان داریم
عاقبت از "من" و "او" ما به میان میآید
روی این امر نه تاکید، که ایمان داریم".
#نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان_زیبا و دربند
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
"لعل ما مشترک است و دو #بدخشان داریم
چند جسمایم جدا مانده که یک جان داریم
دور کردند مرا از تو که دشمن باشیم
بعد دیدند بههم عشق دوچندان داریم
نه به خطهای سیاسی و سیاستبازیست
در دل #کابل اگر مهر به #تهران داریم
دخت #شیراز گلِ تازه به گیسو زده است
با وجودی که خزان است، بهاران داریم
چشمهایش دو #بخارا دو #سمرقند من اند
از لبانش چقدر قند فراوان داریم
رستم از #زابل اگر بار دگر میآید
هر کجا پا نهد از شوق #سمنگان داریم
در ادبگاه سخن با دل ویرانه بیا
تا ببینی که در این سینه چه پنهان داریم
هان مگو خواب و خیال است که من میگویم
تا که یادی ز قدیم است، #خراسان داریم
عاقبت از "من" و "او" ما به میان میآید
روی این امر نه تاکید، که ایمان داریم".
#نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان_زیبا و دربند
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔴 چکامه ای از شاعر ایرانشهری #افغانستان زیبا
#نجیب_بارور
"همچو زردشتِ پیمبر، پیروان داری وطن
مثل بودایی و جا در بامیان داری وطن
سربلندی، و درفش کاوهها داری به دست
آرشی و یادگارِ قهرمان داری وطن
در سطور شاهنامه مرزهایت روشن است
تا چو فردوسی در اینجا مرزبان داری وطن
مشت ما هستی اگر ضحاک یا اسکندر است
اهتزازی از درفش کاویان داری وطن
از تمدن بستری همچون خراسان باشکوه
خالقِ نصفِ جهانی، اصفهان داری وطن
سرزمین کرد و ترک و تاجیک و لر و بلوچ
کاشغر تا سند، آذربایجان داری وطن
یاد شیرین تو دارد بیستونِ تیشهام
تا درون سینهی فرهاد، جان داری وطن
با تو در حماسهها رستم فراوان میشود
خاک عاصی، زادگاهِ پهلوان داری وطن
با قفس بیگانه خواهم بود، چون شهبازها
بالِ آزادم، فضای آسمان داری وطن
کابل و کولاب و تبریز و سمرقندِ منی
دامن جغرافیای بیکران داری وطن"
#نجیب_بارور
اصفهان ۲۲-۸-۱۴۰۰
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#نجیب_بارور
"همچو زردشتِ پیمبر، پیروان داری وطن
مثل بودایی و جا در بامیان داری وطن
سربلندی، و درفش کاوهها داری به دست
آرشی و یادگارِ قهرمان داری وطن
در سطور شاهنامه مرزهایت روشن است
تا چو فردوسی در اینجا مرزبان داری وطن
مشت ما هستی اگر ضحاک یا اسکندر است
اهتزازی از درفش کاویان داری وطن
از تمدن بستری همچون خراسان باشکوه
خالقِ نصفِ جهانی، اصفهان داری وطن
سرزمین کرد و ترک و تاجیک و لر و بلوچ
کاشغر تا سند، آذربایجان داری وطن
یاد شیرین تو دارد بیستونِ تیشهام
تا درون سینهی فرهاد، جان داری وطن
با تو در حماسهها رستم فراوان میشود
خاک عاصی، زادگاهِ پهلوان داری وطن
با قفس بیگانه خواهم بود، چون شهبازها
بالِ آزادم، فضای آسمان داری وطن
کابل و کولاب و تبریز و سمرقندِ منی
دامن جغرافیای بیکران داری وطن"
#نجیب_بارور
اصفهان ۲۲-۸-۱۴۰۰
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ نجیب بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان
#فردوسی_زمان
"از اعماق سیاه روزهامان ماه میفهمد
هجوم تیرگی را در شب، آذرماه میفهمد
چنان بیگانگی افتاده در روی زبانهامان
که نطق درد من را سینهی آگاه میفهمد
چنان برگیم و در دامان توفانها، خیابانها
مسیر روح سرگردان ما را راه میفهمد
دگر آیینه هم از دیدنِ ما شرم میدارد
کجا شد چهرهی ما در لبانم آه میفهمد
الا مادروطن، جز نابرادرها نمیبینم
دلیل حفرهی پنهان ما را، چاه میفهمد
صدایم در گلو ماندهست منصوری نمیبینم
در این ماتمسرای تیرگی شوری نمیبینم
اگر ضحاک را خواندی تو در شهنامه، من دیدم
اگر اهریمنی را میشناسی، من پرستیدم
به جز جهل مقدس، شاهد نوری نبودم من
خدای تیرگی را با دلِ شیطان ستودم من
اگرچه از تبار بوعلی و مولوی بودم
اگرچه رستم شهنامهی بازوقوی بودم
چنان در تیرگیام که اهورا را نمیدانم
چنان خوکرده خاموشم که هورا را نمیدانم
نه از بنیاد چیزی مانده در یادم نه از اکنون
سراسر زندگی را زیستم در بستری از خون
فضای خانهی کوروش را بیماد کردم من
غزل را با لبان زخمیام فریاد کردم من
من از شاهنشهی پارس در بابل نمیدانم
بهجز شغادها از مردم کابل نمیدانم
من آن سنگم که بالاهای کوهم را نمیبینم
من آن پستم که پهنای شکوهم را نمیبینم
ندارد خاطرم از دورهی ساسانیان چیزی
نمانده در دلم از شوکت سامانیان چیزی
کنون لعلم ولی تقسیم در کوه بدخشانها
کنون آوارهام در کابل و کولاب و تهرانها
مرا بشناس، گرچه مدرکی با خود نیاوردم
مرا بشناس من شهنامهام، شهنامهی دردم
کنون هویتم را پاره کرده جهل میدانم
کنون بیگانه میخوانی مرا هرچند، میمانم
منم، جغرافیای غزنه و درواز شهنامه
منم، جانوخرد در صفحهی آغاز شهنامه
هرات و کابل و بلخ و سمنگان داشتم روزی
مبین تاریکیام را، من خراسان داشتم روزی
اساس فطرت پیدایشم نور است، میدانی؟
شعورم رشتههای تاک انگور است، میدانی؟
من از بنیاد جدِّ مشترک، از پشت میآیم
منم آن جان آرش، کز سرِ انگشت میآیم
مرا بشناس، گرچه در غبارِ جهل پنهانم
مرا دریاب، گرچه در خبر با کُشت میآیم
هنوز از کورهی آهنگران امید میآرم
که بر دهان این ضحاکها با مشت میآیم
منم آن آذر روشن میان اوج تاریکی
من از ایران شرقی، -خانهی زردشت میآیم".
#نجیب_بارور_فردوسی_زمان
لقب #فردوسی_زمان برای نجیب بارور پیشنهاد یکی از هموندان کانال می باشد.🌹
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#فردوسی_زمان
"از اعماق سیاه روزهامان ماه میفهمد
هجوم تیرگی را در شب، آذرماه میفهمد
چنان بیگانگی افتاده در روی زبانهامان
که نطق درد من را سینهی آگاه میفهمد
چنان برگیم و در دامان توفانها، خیابانها
مسیر روح سرگردان ما را راه میفهمد
دگر آیینه هم از دیدنِ ما شرم میدارد
کجا شد چهرهی ما در لبانم آه میفهمد
الا مادروطن، جز نابرادرها نمیبینم
دلیل حفرهی پنهان ما را، چاه میفهمد
صدایم در گلو ماندهست منصوری نمیبینم
در این ماتمسرای تیرگی شوری نمیبینم
اگر ضحاک را خواندی تو در شهنامه، من دیدم
اگر اهریمنی را میشناسی، من پرستیدم
به جز جهل مقدس، شاهد نوری نبودم من
خدای تیرگی را با دلِ شیطان ستودم من
اگرچه از تبار بوعلی و مولوی بودم
اگرچه رستم شهنامهی بازوقوی بودم
چنان در تیرگیام که اهورا را نمیدانم
چنان خوکرده خاموشم که هورا را نمیدانم
نه از بنیاد چیزی مانده در یادم نه از اکنون
سراسر زندگی را زیستم در بستری از خون
فضای خانهی کوروش را بیماد کردم من
غزل را با لبان زخمیام فریاد کردم من
من از شاهنشهی پارس در بابل نمیدانم
بهجز شغادها از مردم کابل نمیدانم
من آن سنگم که بالاهای کوهم را نمیبینم
من آن پستم که پهنای شکوهم را نمیبینم
ندارد خاطرم از دورهی ساسانیان چیزی
نمانده در دلم از شوکت سامانیان چیزی
کنون لعلم ولی تقسیم در کوه بدخشانها
کنون آوارهام در کابل و کولاب و تهرانها
مرا بشناس، گرچه مدرکی با خود نیاوردم
مرا بشناس من شهنامهام، شهنامهی دردم
کنون هویتم را پاره کرده جهل میدانم
کنون بیگانه میخوانی مرا هرچند، میمانم
منم، جغرافیای غزنه و درواز شهنامه
منم، جانوخرد در صفحهی آغاز شهنامه
هرات و کابل و بلخ و سمنگان داشتم روزی
مبین تاریکیام را، من خراسان داشتم روزی
اساس فطرت پیدایشم نور است، میدانی؟
شعورم رشتههای تاک انگور است، میدانی؟
من از بنیاد جدِّ مشترک، از پشت میآیم
منم آن جان آرش، کز سرِ انگشت میآیم
مرا بشناس، گرچه در غبارِ جهل پنهانم
مرا دریاب، گرچه در خبر با کُشت میآیم
هنوز از کورهی آهنگران امید میآرم
که بر دهان این ضحاکها با مشت میآیم
منم آن آذر روشن میان اوج تاریکی
من از ایران شرقی، -خانهی زردشت میآیم".
#نجیب_بارور_فردوسی_زمان
لقب #فردوسی_زمان برای نجیب بارور پیشنهاد یکی از هموندان کانال می باشد.🌹
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali