به مناسبت یکم شهریور
درگذشت دکتر #ناتل_خانلری
#پرویز_ناتل_خانلری که از نام آوران عرصه ی #ادبیات معاصر و از پژوهشگران زبده در حوزه ی #فرهنگ و #ادبیات است،در اسفند ۱۲۹۲ خورشیدی،از پدر و مادری #مازندرانی _اهل #ناتل_نور در #تهران چشم به جهان گشود.خانواده ی وی از زمان #قاجار شغل دیوانی داشتند و به همین دلیل پرویز با سیاست هم نا آشنا نبود.پدرش کارمند وزارت خارجه بود و به همین دلیل وی عمده ی سال های کودکی و نوجوانی خویش را در تهران سپری کرد.
دکتر خانلری از علاقمندان و پیشگامان نوآوری اعتدالی در شعر بوده است و از دوران جوانی به امر سرایش اشتغال داشت که از معروف ترین سروده های سال های جوانی وی می توان به چهارپاره ی "ماه در مرداب" اشاره کرد که در سال ۱۳۱۶ منتشر گردید.
وی دانش آموخته ی ادبیات فارسی از دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران است و تحصیلات خود را تا مقطع دکترا ادامه داد و پس از فراغت از تحصیل،به امر تدریس در دانشگاه روی آورد و صاحب کرسی استادی ادبیات فارسی دانشگاه #تهران می بوده است.
اوج کار پرویز ناتل خانلری سال ۱۳۲۱ بود که دو اثر بسیار معروف خویش را منتشر کرد.چهارپاره ی "یغمای شب و ظهر" که اثری توصیفی از طبیعت می باشد و مثنوی ماندگار "عقاب"،در قالبی افسانه وار و بافت تمثیلی که برداشتی زیبا و جالب از شعر را ارائه می نماید.
دکتر ناتل خانلری در سال ۱۳۲۰ با یکی از همدرسان دانشگاهی خویش به نام "زهرا کیا" ازدواج کرد و خانواده ای ادبیاتی را تشکیل داد که حاصل آن یک دختر و یک پسر بوده است.البته پسر دکتر خانلری با نام "آرمان" در سال های جوانی فوت نمود و این خانواده را برای همیشه داغدار کرد.
پرویز ناتل خانلری از زمان جوانی با دیگر شاعر بزرگ و افسانه ای مازندران یعنی نیما یوشیج آشنایی داشت.با توجه به نوع نگاه سمبلیک نیما و نقادانه ی ناتل و نزدیکی زبان این دو ادیب توانمند،می توان این گونه برداشت کرد که نیما و ناتل در مقاطعی از هم تاثیر گرفته اند که در مقایسه ی آثار این دو نفر نیز بر این مساله مهر صحت می زند.
نیما و ناتل به قدرت و تبحر نفر مقابل در حوزه ی ادبیات واقف بوده اند و به دور از منیّت و حسادت _که متاسفانه امروزه در عرصه ی ادبیات به شکل افسار گسیخته ای جولان می دهد_ سعی بر این داشته اند که از نقاط مثبت شعر دیگری درس گرفته و آن را در آثار خویش به کار گیرند.
متاسفانه این نزدیکی زبان و اندیشه گاها باعث شبهاتی برای برخی اشخاص گردید تا اقدام به گمانه زنی های پریشان گونه کرده و نیما و ناتل را متهم به سرقت ادبی از یکدیگر نمایند.از این دسته از افراد می توان به "محمدرضا شفیعی کدکنی" اشاره کرد.هرچند دلایل ادعای این افراد به قدری سست و بی بنیاد است که نمی تواند صحت مدعای آنان را اثبات نموده و دامن این دو ادیب بزرگ مازندرانی را لکه دار نماید.
برخلاف برخی از صاحب نظران که ناتل را مخالف موج افراطی شعر نو و منتقد آن می دانند،بایستی گفت که وی موافق هرگونه نوگرایی که محتوای تازه ای را به شعر بدهد بود.دکتر خانلری در جایی عقیده ی خویش درباره ی شعر خوب را این گونه بیان می کند:"شعر خوب شعری ست که حاوی معانی تازه و زیبا باشد و این معنی در مناسب ترین و زیباترین قالب ریخته شود.اگر یک نفر شعری بدون وزن عروضی بگوید ولی معنی و مقصود را زیبا و دلکش جلوه دهد،نمی توان بر کار وی ایراد گرفت."
با این تفاسیر بایستی گفت که بر خلاف شاعرانی مانند بهار که ملاک زیبایی شعر را صرفا چارچوب وزن می دانند،دکتر ناتل خانلری بیشتر توجه خویش را بر محتوای شعر استوار نموده بود و نه قالب آن.
دکتر ناتل در سال ۱۳۲۷ برای مطالعه در تاریخ ادبیات فرانسه،به پاریس رفت و به تحقیق و مطالعه درباره ی ادبیات آن کشور پرداخت.بایستی اذعان داشت که هیچ شخصیت ایرانی در زمان معاصر و حتی پیش از آن،به اندازه ی دکتر خانلری به ادبیات گذشته ی فرانسه آشنایی نداشت و به مطالعه ی پیوندهای ساختاری آن با ادبیات گذشته ی ایران نپرداخته است.
از دیگر کارهای ماندگار وی در کنار نقد و نظریه پردازی،می توان انتشار مجله ی "سخن" را نام برد که تا پایان حیات ایشان به مدت ۳۵ سال به طور منظم منتشر می شده است.
دکتر پرویز ناتل خانلری پس از ۷۷ سال عمر همراه با تلاش و افتخار آفرینی در عرصه ی ادبیات،در یکم شهریور ۱۳۶۹ به علت بیماری جان به جان آفرین تسلیم کرد.از وی بیش از ۲۰ عنوان تالیف و ترجمه باقی مانده است که از جمله ی می توان به "وزن شعر فارسی" ، "شعر و هنر" ، "دستور زبان فارسی" ، "ترجمه ی مخارج الحروف ابن سینا" و "ترجمه ی دختر سروان نوشته ی پوشکین" اشاره کرد.
#اردشیر_هادوی
از کانال هاوست باکمی ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
درگذشت دکتر #ناتل_خانلری
#پرویز_ناتل_خانلری که از نام آوران عرصه ی #ادبیات معاصر و از پژوهشگران زبده در حوزه ی #فرهنگ و #ادبیات است،در اسفند ۱۲۹۲ خورشیدی،از پدر و مادری #مازندرانی _اهل #ناتل_نور در #تهران چشم به جهان گشود.خانواده ی وی از زمان #قاجار شغل دیوانی داشتند و به همین دلیل پرویز با سیاست هم نا آشنا نبود.پدرش کارمند وزارت خارجه بود و به همین دلیل وی عمده ی سال های کودکی و نوجوانی خویش را در تهران سپری کرد.
دکتر خانلری از علاقمندان و پیشگامان نوآوری اعتدالی در شعر بوده است و از دوران جوانی به امر سرایش اشتغال داشت که از معروف ترین سروده های سال های جوانی وی می توان به چهارپاره ی "ماه در مرداب" اشاره کرد که در سال ۱۳۱۶ منتشر گردید.
وی دانش آموخته ی ادبیات فارسی از دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران است و تحصیلات خود را تا مقطع دکترا ادامه داد و پس از فراغت از تحصیل،به امر تدریس در دانشگاه روی آورد و صاحب کرسی استادی ادبیات فارسی دانشگاه #تهران می بوده است.
اوج کار پرویز ناتل خانلری سال ۱۳۲۱ بود که دو اثر بسیار معروف خویش را منتشر کرد.چهارپاره ی "یغمای شب و ظهر" که اثری توصیفی از طبیعت می باشد و مثنوی ماندگار "عقاب"،در قالبی افسانه وار و بافت تمثیلی که برداشتی زیبا و جالب از شعر را ارائه می نماید.
دکتر ناتل خانلری در سال ۱۳۲۰ با یکی از همدرسان دانشگاهی خویش به نام "زهرا کیا" ازدواج کرد و خانواده ای ادبیاتی را تشکیل داد که حاصل آن یک دختر و یک پسر بوده است.البته پسر دکتر خانلری با نام "آرمان" در سال های جوانی فوت نمود و این خانواده را برای همیشه داغدار کرد.
پرویز ناتل خانلری از زمان جوانی با دیگر شاعر بزرگ و افسانه ای مازندران یعنی نیما یوشیج آشنایی داشت.با توجه به نوع نگاه سمبلیک نیما و نقادانه ی ناتل و نزدیکی زبان این دو ادیب توانمند،می توان این گونه برداشت کرد که نیما و ناتل در مقاطعی از هم تاثیر گرفته اند که در مقایسه ی آثار این دو نفر نیز بر این مساله مهر صحت می زند.
نیما و ناتل به قدرت و تبحر نفر مقابل در حوزه ی ادبیات واقف بوده اند و به دور از منیّت و حسادت _که متاسفانه امروزه در عرصه ی ادبیات به شکل افسار گسیخته ای جولان می دهد_ سعی بر این داشته اند که از نقاط مثبت شعر دیگری درس گرفته و آن را در آثار خویش به کار گیرند.
متاسفانه این نزدیکی زبان و اندیشه گاها باعث شبهاتی برای برخی اشخاص گردید تا اقدام به گمانه زنی های پریشان گونه کرده و نیما و ناتل را متهم به سرقت ادبی از یکدیگر نمایند.از این دسته از افراد می توان به "محمدرضا شفیعی کدکنی" اشاره کرد.هرچند دلایل ادعای این افراد به قدری سست و بی بنیاد است که نمی تواند صحت مدعای آنان را اثبات نموده و دامن این دو ادیب بزرگ مازندرانی را لکه دار نماید.
برخلاف برخی از صاحب نظران که ناتل را مخالف موج افراطی شعر نو و منتقد آن می دانند،بایستی گفت که وی موافق هرگونه نوگرایی که محتوای تازه ای را به شعر بدهد بود.دکتر خانلری در جایی عقیده ی خویش درباره ی شعر خوب را این گونه بیان می کند:"شعر خوب شعری ست که حاوی معانی تازه و زیبا باشد و این معنی در مناسب ترین و زیباترین قالب ریخته شود.اگر یک نفر شعری بدون وزن عروضی بگوید ولی معنی و مقصود را زیبا و دلکش جلوه دهد،نمی توان بر کار وی ایراد گرفت."
با این تفاسیر بایستی گفت که بر خلاف شاعرانی مانند بهار که ملاک زیبایی شعر را صرفا چارچوب وزن می دانند،دکتر ناتل خانلری بیشتر توجه خویش را بر محتوای شعر استوار نموده بود و نه قالب آن.
دکتر ناتل در سال ۱۳۲۷ برای مطالعه در تاریخ ادبیات فرانسه،به پاریس رفت و به تحقیق و مطالعه درباره ی ادبیات آن کشور پرداخت.بایستی اذعان داشت که هیچ شخصیت ایرانی در زمان معاصر و حتی پیش از آن،به اندازه ی دکتر خانلری به ادبیات گذشته ی فرانسه آشنایی نداشت و به مطالعه ی پیوندهای ساختاری آن با ادبیات گذشته ی ایران نپرداخته است.
از دیگر کارهای ماندگار وی در کنار نقد و نظریه پردازی،می توان انتشار مجله ی "سخن" را نام برد که تا پایان حیات ایشان به مدت ۳۵ سال به طور منظم منتشر می شده است.
دکتر پرویز ناتل خانلری پس از ۷۷ سال عمر همراه با تلاش و افتخار آفرینی در عرصه ی ادبیات،در یکم شهریور ۱۳۶۹ به علت بیماری جان به جان آفرین تسلیم کرد.از وی بیش از ۲۰ عنوان تالیف و ترجمه باقی مانده است که از جمله ی می توان به "وزن شعر فارسی" ، "شعر و هنر" ، "دستور زبان فارسی" ، "ترجمه ی مخارج الحروف ابن سینا" و "ترجمه ی دختر سروان نوشته ی پوشکین" اشاره کرد.
#اردشیر_هادوی
از کانال هاوست باکمی ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali