Forwarded from افشای پانیسم
آذربایجان
از خرداد ۸۵ تبریز تا خرداد ۸۸ تهران
مهدی اکبری فر
در روزهای آغازین #خرداد ۸۵، عدهای از ساکنان مناطق حاشیهای برخی شهرهای #آذربایجان به تحریک و ساماندهی پانترکیستها و به بهانه واکنش به کاریکاتوری در ضمیمه نوجوان روزنامه ایران که ادعا داشتن توهین به ترکهاست به خیابان آمدند(درباره کاریکاتور مانا نیستانی http://yon.ir/lSiWu). تظاهرکنندگان شعارهای نژادپرستانهای همچون "قسم به ستارخان که فارسها/تهران باید به آتش کشیده شوند"، "هرجا که فارس دیدی بهش تجاوز کن"، "تبریز، باکو، آنکارا، ما کجا فارسها کجا"، "هرکس که بیطرف است، از #فارس هم بیشرفتر است" و "مرگ بر فارس" دادند، بانکها آتش زدند و در مواردی کامپیوترها و صندلیهای آنها را نیز بردند، مغازهها و از جمله فروشگاههای زنجیرهای را غارت کردند و در مواردی کسانی را که مشکوک به فارسی زبانی بودند یا خودرو پلاک غیر آذربایجانی داشتند در حد مرگ کتک میزدند. شعبه سرچشمه بانک پارسیان، شعبه عالیقاپوی بانک تجارت، شعبه باغمیشه بانک سپه و ... در اردبیل تا چند روز در آتش میسوختند و فروشگاه رفاه در دروازه آستارا غارت شده بود. شدت خرابکاری، وندالیسم و نژادپرستی در حدی بود که معدود شعارهای و خواستههای مدنی همچون محکومیت نژادپرستی، خواستاری تحصیل زبان مادری و عدالت اقتصادی کلا به محاق رفت و دیده نشد. شایعات تایید نشده در اردبیل و تبریز از تجاوز به دختران دانشجوی فارسی زبان هنوز هم در دهانهاست.
برخورد حاکمیت در برخی شهرها چهرهای خشن به خود گرفت، خبرها از کشته شدن عدهای خصوصا در نقده و مشگینشهر خبر میداد (yon.ir/LUu3p ، http://yon.ir/Lr4E1h). برخی در محل اعتراضات دستگیر شدند ( برخی از دستگیری ها در سالهای بعد: http://yon.ir/oLb7z)که البته بسیاری از آنها تنها تماشاگر ماجرا بودند یا بصورت اتفاقی و گذری در محل تظاهرات گیر افتاده بودند. فیلمهای تظاهرات به سرعت در پایگاههای بسیج برای اعضا پخش شد و هر گروهی هم محلیها و آشناهای خودش را شناسایی میکرد. خشک و تر با هم سوخت اما در مقابل بسیاری چهرههای اصلی سازماندهی کننده ماجرا از کشور گریختند و یا پس از گذراندن احکامی کوتاه مدت از زندان آزاد شدند. این وقایع بازتاب چندانی در رسانه های کشور نداشت و حتی گروههای حقوق بشری نیز عمدتا در قبال این وقایع سکوت اختیار کردند. سکوتی که زمینه ساز بی اعتمادی شدید جریانهای ترکگرا نسبت به سایر گروهها و باور بیشتر به شعار پانترکیستی "ترک، دوستی جز ترک ندارد" شد.
چند نکته در مورد تجربهی این اتفاقات در آذربایجان حائز اهمیت است:
۱. آذربایجان پیش از هر پارهی دیگر ایران، برخورد خشن، وحشتآفرین و دستگیریهای گسترده را تجربه کرد. مردم فهمیدند که حتی رهگذر بیاعتنا و یا شهروند کنجکاو تماشاچی به سادگی در چنین اتفاقاتی قربانی میشود. شهرها جو امنیتی میگیرند و امور عادی زندگی شهروندی برای مدتی دچار اخلال میشود. همین تجربه مانع از مشارکت فعال و گسترده آذربایجانیها در اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ شد. گرچه در تبریز اجتماعی از دانشگاه تا باغ گلستان شکل گرفته بود، اما تجربه ۸۵ این اعتراضات را در سکوت شرکت کنندگانش خفه کرد و تنها نقطهی فعال دانشگاه تبریز ماند.
۲. نیروهای حاکمیتی از بسیج و سپاه و نیروی انتظامی گرفته تا سازمانهای اطلاعاتی، تجربهای موثر و میدانی از نحوه کنترل و سرکوب اعتراضات در خرداد ۸۵ بدست آوردند. ایشان :
اولا صدای آذربایجان در ۸۸ را به راحتی خاموش کردند به طوریکه با کوچکترین اقدام به شعاردادن جمعیت در ۲۳ خرداد، به سرعت فرد یا افراد آغازگر توسط نیروهای لباسشخصی بیشمار دستگیر و به بدترین وجه در مقابل دیدگان متحیر جمعیت کتک زده میشد.
دوما از این تجربه یگانه در سرکوب و کنترل اعتراضات تهران و سایر شهرهای بزرگ بهره برده و بهترین استفاده را کردند. در واقع هیچ استراتژی تئوریک و یا هزارها ساعت شرکت در کارگاهها و کارگروههای ویژه کنترل اجتماعات نیز نمیتوانست با ارزشمندی تجربه خرداد ۸۵ تبریز برای حاکمیت برابری کند. با کمترین هزینه، بیشترین داده را بدست آوردند و آزمایش و خطاها انجام شد.
@panturkzionist
از خرداد ۸۵ تبریز تا خرداد ۸۸ تهران
مهدی اکبری فر
در روزهای آغازین #خرداد ۸۵، عدهای از ساکنان مناطق حاشیهای برخی شهرهای #آذربایجان به تحریک و ساماندهی پانترکیستها و به بهانه واکنش به کاریکاتوری در ضمیمه نوجوان روزنامه ایران که ادعا داشتن توهین به ترکهاست به خیابان آمدند(درباره کاریکاتور مانا نیستانی http://yon.ir/lSiWu). تظاهرکنندگان شعارهای نژادپرستانهای همچون "قسم به ستارخان که فارسها/تهران باید به آتش کشیده شوند"، "هرجا که فارس دیدی بهش تجاوز کن"، "تبریز، باکو، آنکارا، ما کجا فارسها کجا"، "هرکس که بیطرف است، از #فارس هم بیشرفتر است" و "مرگ بر فارس" دادند، بانکها آتش زدند و در مواردی کامپیوترها و صندلیهای آنها را نیز بردند، مغازهها و از جمله فروشگاههای زنجیرهای را غارت کردند و در مواردی کسانی را که مشکوک به فارسی زبانی بودند یا خودرو پلاک غیر آذربایجانی داشتند در حد مرگ کتک میزدند. شعبه سرچشمه بانک پارسیان، شعبه عالیقاپوی بانک تجارت، شعبه باغمیشه بانک سپه و ... در اردبیل تا چند روز در آتش میسوختند و فروشگاه رفاه در دروازه آستارا غارت شده بود. شدت خرابکاری، وندالیسم و نژادپرستی در حدی بود که معدود شعارهای و خواستههای مدنی همچون محکومیت نژادپرستی، خواستاری تحصیل زبان مادری و عدالت اقتصادی کلا به محاق رفت و دیده نشد. شایعات تایید نشده در اردبیل و تبریز از تجاوز به دختران دانشجوی فارسی زبان هنوز هم در دهانهاست.
برخورد حاکمیت در برخی شهرها چهرهای خشن به خود گرفت، خبرها از کشته شدن عدهای خصوصا در نقده و مشگینشهر خبر میداد (yon.ir/LUu3p ، http://yon.ir/Lr4E1h). برخی در محل اعتراضات دستگیر شدند ( برخی از دستگیری ها در سالهای بعد: http://yon.ir/oLb7z)که البته بسیاری از آنها تنها تماشاگر ماجرا بودند یا بصورت اتفاقی و گذری در محل تظاهرات گیر افتاده بودند. فیلمهای تظاهرات به سرعت در پایگاههای بسیج برای اعضا پخش شد و هر گروهی هم محلیها و آشناهای خودش را شناسایی میکرد. خشک و تر با هم سوخت اما در مقابل بسیاری چهرههای اصلی سازماندهی کننده ماجرا از کشور گریختند و یا پس از گذراندن احکامی کوتاه مدت از زندان آزاد شدند. این وقایع بازتاب چندانی در رسانه های کشور نداشت و حتی گروههای حقوق بشری نیز عمدتا در قبال این وقایع سکوت اختیار کردند. سکوتی که زمینه ساز بی اعتمادی شدید جریانهای ترکگرا نسبت به سایر گروهها و باور بیشتر به شعار پانترکیستی "ترک، دوستی جز ترک ندارد" شد.
چند نکته در مورد تجربهی این اتفاقات در آذربایجان حائز اهمیت است:
۱. آذربایجان پیش از هر پارهی دیگر ایران، برخورد خشن، وحشتآفرین و دستگیریهای گسترده را تجربه کرد. مردم فهمیدند که حتی رهگذر بیاعتنا و یا شهروند کنجکاو تماشاچی به سادگی در چنین اتفاقاتی قربانی میشود. شهرها جو امنیتی میگیرند و امور عادی زندگی شهروندی برای مدتی دچار اخلال میشود. همین تجربه مانع از مشارکت فعال و گسترده آذربایجانیها در اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ شد. گرچه در تبریز اجتماعی از دانشگاه تا باغ گلستان شکل گرفته بود، اما تجربه ۸۵ این اعتراضات را در سکوت شرکت کنندگانش خفه کرد و تنها نقطهی فعال دانشگاه تبریز ماند.
۲. نیروهای حاکمیتی از بسیج و سپاه و نیروی انتظامی گرفته تا سازمانهای اطلاعاتی، تجربهای موثر و میدانی از نحوه کنترل و سرکوب اعتراضات در خرداد ۸۵ بدست آوردند. ایشان :
اولا صدای آذربایجان در ۸۸ را به راحتی خاموش کردند به طوریکه با کوچکترین اقدام به شعاردادن جمعیت در ۲۳ خرداد، به سرعت فرد یا افراد آغازگر توسط نیروهای لباسشخصی بیشمار دستگیر و به بدترین وجه در مقابل دیدگان متحیر جمعیت کتک زده میشد.
دوما از این تجربه یگانه در سرکوب و کنترل اعتراضات تهران و سایر شهرهای بزرگ بهره برده و بهترین استفاده را کردند. در واقع هیچ استراتژی تئوریک و یا هزارها ساعت شرکت در کارگاهها و کارگروههای ویژه کنترل اجتماعات نیز نمیتوانست با ارزشمندی تجربه خرداد ۸۵ تبریز برای حاکمیت برابری کند. با کمترین هزینه، بیشترین داده را بدست آوردند و آزمایش و خطاها انجام شد.
@panturkzionist
Forwarded from عاشقان ایران
👈جشن خردادگان، پاسداشت آب و آبادانی
✍ شاهین سپنتا
زمان برگزاری #جشن #خردادگان:
روز خرداد (ششمین روز) از ماه خرداد
انگیزه برگزاری:
فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان
مفهوم امشاسپند خرداد:
«خرداد» در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو، نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورامزدا است. خرداد، امشاسپندبانویی است که نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری(وظیفه) اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود.
در #گاتها، از #خرداد و #امرداد (مرداد) پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند.
در یسنا، هات 47، آمده است که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانه #اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خرداد است که در آن یشت از زبان اهورامزدا یادآور میشود:
« ... یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم...» و سپس تاکید میشود هر کس که خرداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کرده است.
در #بندهش نیز درباره خرداد آمده است: «... ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت...» ، «... خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست [یعنی] که او سرور همه است. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...»
🌿 گل ویژه جشن خردادگان: در کتاب بندهش از گل #سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو «خُرداد» نام برده شده است (هرگلی، از آنِ امشاسپندی است؛ و سوسن خرداد را). معروف ترین نمونههای گل سوسن نزد ایرانیان سوسن سپید Lilium candidum یا سوسن آزاد است که به نام سوسن ده زبان یا سوسن گل دراز نیز شناخته میشود، همچنین یکی دیگر از گونههای نادر گل سوسن که بومی برخی مناطق شمالی ایران است ، سوسن چلچراغ (Lilium lederbourii) نام گرفته است. در متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» بوی گل سوسن سپید، چون « بوی دوستی » توصیف شده است.
آیینهای جشن خردادگان:
یکی از مهمترین آیینهای روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگتر میشود، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تنشویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بوده است.
نمونهای از سنتهای رایج در این روز را میتوان از سروده «دستور داراب پالن» موبد بزرگ پارسی در منظومه «فرضیات نامه» برداشت نمود که از آیین های ویژه خرداد روز به «تنشویی» و «کندن چاه» و «نوکردن کاریز» اشاره میکند و در همین مورد در متن پهلوی «اندرز انوشهروان آذرپاد مهر اسپندان» یادآوری شده که «در خردادروز جویکن».
بر اینپایه، در این روز توجهای ویژه میشده به نگهداری و نوسازی جایهایی که آب از آنها سرچشمه میگیرد و در آنجا جاری میشود چون چشمهها، چاهها، جویها، کاریزها و رودها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیستمندان امکان پذیر میکنند.
پیام #جشن خردادگان:
به راستی اگر ما ایرانیان دست کم مفهوم مادی جشنهایی همچون خردادگان را درست درک میکردیم شاید امروز رودها و تالابها و دریاچهها و کاریزها و دریاهای ما به خاطر بی آبی و آلودگی و تخریب روز افزون نفسهای آخر را نمی کشیدند.
/گزیده و ویرایش شده از@jashnha2/
@LoversofIRAN
✍ شاهین سپنتا
زمان برگزاری #جشن #خردادگان:
روز خرداد (ششمین روز) از ماه خرداد
انگیزه برگزاری:
فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امشاسپند خرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان
مفهوم امشاسپند خرداد:
«خرداد» در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورامزدا و در اوستای نو، نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورامزدا است. خرداد، امشاسپندبانویی است که نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری(وظیفه) اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در سنت، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود.
در #گاتها، از #خرداد و #امرداد (مرداد) پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند.
در یسنا، هات 47، آمده است که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانه #اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خرداد است که در آن یشت از زبان اهورامزدا یادآور میشود:
« ... یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم...» و سپس تاکید میشود هر کس که خرداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کرده است.
در #بندهش نیز درباره خرداد آمده است: «... ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت...» ، «... خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست [یعنی] که او سرور همه است. او را به گیتی، آب خویش است. چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست...»
🌿 گل ویژه جشن خردادگان: در کتاب بندهش از گل #سوسن به عنوان گل ویژه امشاسپند بانو «خُرداد» نام برده شده است (هرگلی، از آنِ امشاسپندی است؛ و سوسن خرداد را). معروف ترین نمونههای گل سوسن نزد ایرانیان سوسن سپید Lilium candidum یا سوسن آزاد است که به نام سوسن ده زبان یا سوسن گل دراز نیز شناخته میشود، همچنین یکی دیگر از گونههای نادر گل سوسن که بومی برخی مناطق شمالی ایران است ، سوسن چلچراغ (Lilium lederbourii) نام گرفته است. در متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدکی» بوی گل سوسن سپید، چون « بوی دوستی » توصیف شده است.
آیینهای جشن خردادگان:
یکی از مهمترین آیینهای روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگتر میشود، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تنشویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بوده است.
نمونهای از سنتهای رایج در این روز را میتوان از سروده «دستور داراب پالن» موبد بزرگ پارسی در منظومه «فرضیات نامه» برداشت نمود که از آیین های ویژه خرداد روز به «تنشویی» و «کندن چاه» و «نوکردن کاریز» اشاره میکند و در همین مورد در متن پهلوی «اندرز انوشهروان آذرپاد مهر اسپندان» یادآوری شده که «در خردادروز جویکن».
بر اینپایه، در این روز توجهای ویژه میشده به نگهداری و نوسازی جایهایی که آب از آنها سرچشمه میگیرد و در آنجا جاری میشود چون چشمهها، چاهها، جویها، کاریزها و رودها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیستمندان امکان پذیر میکنند.
پیام #جشن خردادگان:
به راستی اگر ما ایرانیان دست کم مفهوم مادی جشنهایی همچون خردادگان را درست درک میکردیم شاید امروز رودها و تالابها و دریاچهها و کاریزها و دریاهای ما به خاطر بی آبی و آلودگی و تخریب روز افزون نفسهای آخر را نمی کشیدند.
/گزیده و ویرایش شده از@jashnha2/
@LoversofIRAN