پایگاه ایران دوستان مازندران
698 subscribers
10.3K photos
4.93K videos
140 files
2.42K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
🔴 اردوغان، ارس و آذربایجان

علی دینی‌ترکمانی
اقتصاددان


سخنان اردوغان را برخلاف برخی که با خوش‌بینی از کنارش عبور می‌کنند باید جدی گرفت. در عرف دیپلماتیک، خواندن شعر "اراز آراز آی آراز" را با هرگونه مسامحه و نرمشی نمی‌توان به چیزی جز اقدامی تحریک‌امیز و مداخله‌جویانه در امر تمامیت ارضی ایران، ارزیابی نکرد. بخصوص، وقتی مشخص است که در این سو، هستند افرادی که سودای یکی شدن دو سوی ارس را در سر می‌پرورانند، ولو اینکه درصد قابل توجهی نباشند.

ضمن محکوم بودن چنین سخنان تحریک آمیزی، من بر این باورم که اردوغان به‌عمد این حرف را زده است تا از آن به عنوان تاکتیکی در جهت پیشبرد استراتژی تقویت نفوذ منطقهای خود و واداشتن ایران به رعایت منافع این کشور در جایی چون سوریه استفاده کند.

با فرض صحیح بودن این حدس، می‌توان نکته‌ی دیگری را بر آن اضافه کرد. اگر طی چند دهه‌ی گدشته، ایران به لحاظ اقتصادی، مانند ترکیه رشد می‌کرد و با قدرت‌های بزرگ و کشورهای منطقه تعاملات بی‌تنش یا کم‌تنش می‌داشت، هم جمهوری آذربایجان با توجه به قرابت فرهنگی بیش‌تر تحت هژمونی ایران قرار می‌گرفت و خوانش شعر آراز آراز تعبیر وارونه پیدا می‌کرد و هم ترکیه نمی‌توانست در موقعیتی قرار بگیرد که با احساس برتری در تعادل قوا دست به چنین تلنگر‌زدن‌های شیطنت‌آمیزی بزند.

دیوارکشی به طول ۸۰ کیلومتر در نوار مرزی ایران و ترکیه و ایجاد کریدور ریلی بین ترکیه و چین شاخص‌هایی از نوع نگاه ترکیه به ایران و تلاش این کشور برای دور زدن ایران است.

در سال ۱۳۸۹، در پژوهشی با عنوان "چشم‌انداز نظام اقتصاد بین‌الملل و جایگاه ایران در آن" که بعدا در سال ۱۳۹۰ کتاب شد، چنین اتفاقاتی را کم و بیش پیش‌بینی کرده بودم:

"تركيه و ايران دو قدرت اصلی منطقهای خاورميانه هستند. البته تركيه بر مبنای شاخص قدرت ملی رتبه‌ی بالاتری دارد و به نظر مي‌رسد كه با توجه به مناسبات بهتری كه در سطح اقتصاد جهانی با قدرت‌های مركزی دارد توانايی ادامه‌ی اين جايگاه را نيز دارد. برای مثال، شاخص جذب سرمايه‌گذاری خارجي نشان می‌دهد كه فاصله قابل توجهی ميان عملكرد تركيه و ايران وجود دارد.

استمرار اين وضع، به معنای امكان دسترسی بيشتر تركيه به دانش علمی و فني پيشرو جهاني، امكان افزايش ظرفيت‌های توليدي با مزیت رقابتی بالا و در تحليل نهايی اثرگذاری بر شكل‌گيری نظم منطقهای است. اين نظم، به عنوان فيلتري كه نظم جهانی از درون آن عبور مي‌كند و شكل می‌يابد، مستلزم مناسبات دست‌كم قابل تحمل در سطح كشورهای يك منطقه است (همگنی سياسی و فرهنگی).

روابط و مناسبات در حال گسترش تركيه با كشورهای خاورميانه و موقعيت بهتر آن بر مبنای شاخص قدرت ملی نشان مي‌دهد كه در صورت ادامه‌ تنش‌های موجود ميان ايران و كشورهای منطقه و همين‌طور ميان ايران و قدرت‌های مركزی، به‌ويژه آمريكا، ايران به‌رغم برخورداری از موقعيت ژئوپلتيك بسيار خوب، توانايی لازم براي شكل دادن به نظم منطقهای را از دست خواهد داد.

در چارچوب تنش‌های موجود، به نظر می‌رسد تركيه با جا پا باز كردن بيش‌تر و نزديك شدن به رويای احيای امپراتوری عثمانی، موقعيت ژئوپلتيك ايران را تهديد خواهد كرد. يعني، اين كشور با پيشبرد پروژه‌هايی چون خط لوله نفت باكو - جيحون در گذشته‌ نزديك و خط لوله تركمنستان - تركيه - اروپا در چند سال آينده، به عنوان تامين كننده‌ی انرژی اروپا ظاهر می‌شود و به نوعی بر موقعيت منابع طبيعی ايران سايه می‌اندازد. در اصل، تركيه بدون برخورداری از منابع طبيعی نفت و گاز، صرفا به خاطر مناسبات باثبات منطقهای و جهانی تبديل به مكانی برای انتقال اين منابع شده كه از يك سو حكم گلوگاه استراتژيك برای كشورهای صادر‌كننده را پيدا می‌كند و از سوی ديگر ايران را دور می‌زند.

اگر پروژه‌های ديگری چون خط لوله گاز تركمنستان - افغانستان - پاكستان - هند (تاپی) را به اين مجموعه اضافه كنيم، می‌توان تضعيف اين موقعيت ژئوپلتيك را بيش‌تر دريافت. بنابراين، جذب ضعيف سرمايه خارجی كه در چنين پروژه‌هايی و همينطور ظرفيت توليدی پايين‌تر نفت و گاز ايران تبلور مي‌يابد، در كوتاه مدت به از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی و در ميان‌مدت و بلند‌مدت به از دست رفتن موقعيت ژئوپلتيك منجر خواهد شد. بنابراين، در اين چارچوب انتظاری كه می‌رود حاشيه‌ای شدن اقتصاد ايران و کاهش نفوذ آن است".

گذشته چراغ راه آینده است. مناقشات مرزی و مداخله‌ها بخشی از چالش‌های پیش‌روی کشورهاست. این واقعیت مسلم پیش‌ روی ماست. عوامل مختلفی از جاه‌طلبی‌های رهبران سیاسی گرفته تا تقسیمات جغرافیایی مناقشه‌برانگیز و مسائل قومی، موجب بروز چنین مناقشه‌هایی می‌شود.

در چنین شرایطی، در صورت احساس برتری در تعادل قوا، امکان تغییر نوع بازی منطقهای توسط کشوری چون ترکیه وجود دارد.


#سیاست_منطقه‌ای
#ترکیه
#جمهوری_آذربایجان



پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🔴 من مخالفم!

مههدی تدینی
مترجم و پژوهشگر اندیشه‌ی سیاسی

🔸 من به عنوان یک ایرانی راضی نیستم دولت ایران در مراسم اعلام حکومت طالبان شرکت کند. گویا طالبان قصد دارد مراسمی برای اعلام حکومت خود برگزار کند و از چند کشور از جمله ایران دعوت کرده است. وقتی هنوز شکل آیندۀ این حکومت مشخص نیست، وقتی مشخص نیست قانون‌اساسی این حکومت چیست، وقتی هنوز مشخص نیست آیا همۀ جریان‌های سیاسی، قومی و همۀ اندیشه‌ها و اقشار جامعه در این حکومت نمایندگی دارند، حضور در مراسم اعلام حاکمیت طالبان اشتباه است.

این نیز به گمان من تلۀ طالبان برای همسایگان است تا از این طریق برای خود دست‌کم در میان همسایگان مشروعیت بین‌المللی پیدا کند. اما شرکت در مراسم اعلام حکومتی که محتوای آن مشخص نیست، خطای محض است. طالبان هیچ نیازی به برگزاری چنین مراسمی و دعوت از همسایگان و دیگر کشورها ندارد، مگر این‌که بخواهد از این طریق برای خود مشروعیت مفت‌ومجانی بخرد.

طالبان اول باید سلاحش را زمین بگذارد، با همۀ طرف‌های کشور وارد مذاکرات جدی و قابل باور بشود، همۀ سلایق و جریان‌ها را به رسمیت بشناسد و سپس با ایجاد مجلس مؤسسان و با رأی عمومی مردم شکل حکومت آتی مشخص شود. در غیر این صورت، چیزی که طالبان دنبال آن است، چیزی مگر بیعت‌گیری از سیاستمداران و رهبران اقوام نیست.

اما عملاً به نظر می‌رسد طالبان همین الگوی بیعت‌گیری را در مورد همسایگان نیز می‌خواهد پیاده کند. شرکت در مراسم اعلام حاکمیت طالبان، معنایی مگر بیعت ندارد. منافع ملی ایران و سرنوشت ایرانیان و سایر همسایگان افغانستان و همچنین سرنوشت مردم افغانستان به طور مستقیم در این میان دخیل است. دولتمردان ما باید توجه داشته باشند که با مشروعیت دادن نسنجیده به حکومتی که محتوا او برنامۀ آن مشخص نیست و کاری فراتر از چند ژست توخالی انجام نداده است، دچار خطای بزرگی خواهند شد. اکنون که مردم افغانستان خود به رغم خطر جانی به خیابان‌ها آمده‌اند، دیگر ما اجازه نداریم با مشروعیت بخشیدن به حکومتی نامعلوم به این مردم ظلم کنیم. تأیید این حاکمیت ظلم به مردمی است که نگران آیندۀ خود هستند و فردایی نامعلوم پیش روی آن‌هاست.

طالبان تغییر نکرده است. تغییر راستین این است که اسلحه را زمین بگذارد و بدون زور با دیگران مشورت کند، وگرنه هر هولاکوخان و هر سردار فاتحی «مذاکره به قصد تحمیل صلح مورد نظر خود و بیعت‌گیری» را بلد است. اگر در اروپا و آمریکا دولتمردان نادان و ریاکار برای توجیه فاجعه‌ای که به بار آورده‌اند، سعی دارند حقایق و واقعیات را نبینند، ما با افغانستان ۸۵۰ کیلومتر مرز مشترک داریم و سرنوشتمان به آن گره خورده است و از دیگر سو، به صد دلیل فرهنگی و همسایگی، دلبستۀ مردم افغانستانیم. سرنوشت مردم افغانستان برای ما مهم است.

این مطالبۀ روشن من از دولت ایران است. من به عنوان ایرانی، از هر گونه همدلی و همراهی با طالبان که برای آن مشروعیت شتابزده و نسنجیده ایجاد کند، مخالفم.

#سیاست_منطقه‌ای
#افغانستان
#ایران‌زمین_شرقی
#پنجشیر


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali