Forwarded from عاشقان ایران
👈یکی از هزاران نشانه مرزهای کهن #ایران_زمین
✍ #ماریا_بهمن_پور
از #شاهنامه فردوسی:
سپه سر به سر، زان توانگر شدند
ابا یاره و تخت و افسر شدند
یکی توس را داد از ان تخت اچ
همان یاره و توغ و منشور #چاچ
استاد #فریدون_جنیدی در کلاس شاهنامه خوانی، به این بخش خونخواهی رستم پس از کشته شدن #سیاوخش/ #سیاوش که رسیدند درباره واژه #چاچ گفتند: " این چاچ، نامی کهن در #ازبکستان است که هنوز هم ناحیه ای به آن نام هست و در سفری که به آنجا داشتم دیدم مردم چاچ هنوز فارسی سخن می گویند"
اما #چاچ_باستان در گستره #چیرچیک و میان دو شاخه از رودخانه #سیر_دریا یا همان #سیحون، بود که چند فرسنگ از هم فاصله دارند و کم و بیش موازی هستند. جنوبیترین نقطه آن به رودخانه سیردریا میرسید. چاچ در کرانه راست سیردریا بود
در ۷۵۱میلادی "کاوسیان چی" فرمانروای چینی، پادشاه چاچ را کشت و پس از آن دختر پادشاه کشته شده، از مسلمانان کمک خواست. #ابومسلم سردار ایرانی، زیاد بن صالح را با لشکری به آن سرزمین روانه کرد. چینیها را در ۱۳۳ق شکست داد. "کاوسیان چی" در نبرد کشته شد و با همین نبرد، اسلام به آسیای میانه راه یافت. #چین دیگر نتوانست بر آن سامان حکمرانی کند. در منابع پس از اسلام و به ویژه عربی، چاچ را با نام #الشاش نوشته اند زیرا حرف #چ در زبان عربی نیست. در تاریخ #طبری، سلسله ۳، و #قانون_مسعودی از #ابوریحان_بیرونی، و #حدود_العالم درباره چاچ و مردمانش نوشته شده است، چنانکه چاچ را سرزمین جنگاوران دلیر اسلام در برابر #ترکان مهاجم می نامیدند.
چاچ در ادبیات فارسی بهویژه شاهنامه بسیار آمده. کمانی در قدیم در چاچ ساخته میشد که بنام بود و اصطلاح #کمان_چاچی در ادب فارسی یعنی "بهترین کمان". کمان های چاچ از خدنگ و بسیار استوار بود.
چاچ را نام کهن و باستانی #تاشکند نیز گویند در شمال خاوری ازبکستان. در ریشه شناسی واژه تاشکند، از دو بخش "تاش و کند"؛ برخی گویند که #تاش به معنی "سنگ/سنگی" در زبان #ترکی است و #کند در فارسی به معنی "شهر/آبادی/دژ" است.
پسوند فارسی #کند پرکاربرد بوده و بر بسیاری بخش های #خراسان_کهن گذاشته شده بود که برخی شان معرب شده اند به "قند/جند"؛ مانند #سمرقند #بیرجند #نوقند #شواکند
(یکی از هموندان کانال:
#تاش در کُردی، از بن تراشیدن و نام "سنگ و چوبی" است دست تراش یا دیواره کوه و صخره ای که دست تراش یا طبیعی_تراش باشد مانند "فرهاد تاش" در کوه #بیستون
تیشه هم می تواند از همین ریشه باشد
#کردی ذخیره گاه خوب فارسی #پهلوی است)
۱۸۶۵ روسها تاشکند (بخشی از خاننشین #خوقند) را تسخیرکردند و زمان سیاه دوری #فرارود/ #فرارودان (ماوراءالنهر) از ریشه #ایرانی اش آغازشد
۱۸۶۷ تاشکند مرکز جدید اداری،سیاسی،صنعتی شد.
۱۹۱۷ حکومت بولشویکی در این شهر برپا شد.
زمین لرزه ۱۹۶۶ شهر و جاذبههای تاریخی که روزگاری آبادی سر راه کاروانهای #جاده_ابریشم بود را ویران کرد اما تاشکند به کمک ۳۰٬۰۰۰ هزار نیروی داوطلب بازسازی شد
امروز تاشکند پایتخت ازبکستان گرچه هنوز #فارسی زبانان بسیاری دارد اما زبان #ازبکی، شاخه ای از زبان های آلتایی_مغولی_ترکی، زبان دولتی و رسمی است و #روسی یادگار چیرگی فرهنگی #کمونیسم، هنوز زبان علمی و ابزار نفوذ روسیه بر آسیای میانه!
در ۳۰ سال گذشته پس از فروپاشی #شوروی و برپایی کشور تازه بنیانی با نام جدید ازبکستان، #تاجیک ها(فارسی ها)ی این سرزمین آزار بسیار دیدند زیرا حکومت ازبکی جدید، درپی خاموش کردن ریشه های ایرانی این دیار و به گوشه راندن زبان فارسی بود. خط این کشور نیز که پس از چیرگی #روس ها از #خط_فارسی به #سیریلیک دگرگون شده بود؛ با استقلال از شوروی فروپاشیده شده همچنان سیرلیک ماند.
اکنون هزاران نسخه خطی فارسی در کتابخانه های ازبکستان، از سوی بسیاری از جوانان این کشور دستیافتنی نیست چون #خط_فارسی نمی دانند.
گرچه فارسی زبانان یا ازبک هایی که شیفته ریشه های ایرانی آن دیار هستند، خودشان خط فارسی را آموخته اند تا ادبیات فارسی را که در ازبکستان دوستدار فراوان دارد از روی نسک های فارسی بخوانند.
#سعدی #رودکی #فردوسی و... در آن سامان بسیار خواهان دارند و والا شمرده می شوند. شاهنامه و... از روی برگردان ها به خط سیرلیک خوانده میشود، حال آنکه تنها با چند روز آموزش می توانند به سادگی شعر فارسی را از کتاب های با خط فارسی بخوانند و لذت دو چندان برند، اما دولت ازبکستان چنین نمی خواهد، مبادا این مردم یاد #ایران کنند
برای دانش بیشتر:
حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد سوم، چاپ پنج/۱۳۷۰
غیاثآبادی، رضا، ایران سرزمین همیشگی آریاییان، ویرایش دوم، چاپ سوم/۱۳۸۴
تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز/ ۱۳۹۰
مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان. چاپ اول/ ۱۳۷۶
انوشه، حسن. دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست۲)/۱۳۷۶
https://t.me/LoversofIRAN/8203?single
✍ #ماریا_بهمن_پور
از #شاهنامه فردوسی:
سپه سر به سر، زان توانگر شدند
ابا یاره و تخت و افسر شدند
یکی توس را داد از ان تخت اچ
همان یاره و توغ و منشور #چاچ
استاد #فریدون_جنیدی در کلاس شاهنامه خوانی، به این بخش خونخواهی رستم پس از کشته شدن #سیاوخش/ #سیاوش که رسیدند درباره واژه #چاچ گفتند: " این چاچ، نامی کهن در #ازبکستان است که هنوز هم ناحیه ای به آن نام هست و در سفری که به آنجا داشتم دیدم مردم چاچ هنوز فارسی سخن می گویند"
اما #چاچ_باستان در گستره #چیرچیک و میان دو شاخه از رودخانه #سیر_دریا یا همان #سیحون، بود که چند فرسنگ از هم فاصله دارند و کم و بیش موازی هستند. جنوبیترین نقطه آن به رودخانه سیردریا میرسید. چاچ در کرانه راست سیردریا بود
در ۷۵۱میلادی "کاوسیان چی" فرمانروای چینی، پادشاه چاچ را کشت و پس از آن دختر پادشاه کشته شده، از مسلمانان کمک خواست. #ابومسلم سردار ایرانی، زیاد بن صالح را با لشکری به آن سرزمین روانه کرد. چینیها را در ۱۳۳ق شکست داد. "کاوسیان چی" در نبرد کشته شد و با همین نبرد، اسلام به آسیای میانه راه یافت. #چین دیگر نتوانست بر آن سامان حکمرانی کند. در منابع پس از اسلام و به ویژه عربی، چاچ را با نام #الشاش نوشته اند زیرا حرف #چ در زبان عربی نیست. در تاریخ #طبری، سلسله ۳، و #قانون_مسعودی از #ابوریحان_بیرونی، و #حدود_العالم درباره چاچ و مردمانش نوشته شده است، چنانکه چاچ را سرزمین جنگاوران دلیر اسلام در برابر #ترکان مهاجم می نامیدند.
چاچ در ادبیات فارسی بهویژه شاهنامه بسیار آمده. کمانی در قدیم در چاچ ساخته میشد که بنام بود و اصطلاح #کمان_چاچی در ادب فارسی یعنی "بهترین کمان". کمان های چاچ از خدنگ و بسیار استوار بود.
چاچ را نام کهن و باستانی #تاشکند نیز گویند در شمال خاوری ازبکستان. در ریشه شناسی واژه تاشکند، از دو بخش "تاش و کند"؛ برخی گویند که #تاش به معنی "سنگ/سنگی" در زبان #ترکی است و #کند در فارسی به معنی "شهر/آبادی/دژ" است.
پسوند فارسی #کند پرکاربرد بوده و بر بسیاری بخش های #خراسان_کهن گذاشته شده بود که برخی شان معرب شده اند به "قند/جند"؛ مانند #سمرقند #بیرجند #نوقند #شواکند
(یکی از هموندان کانال:
#تاش در کُردی، از بن تراشیدن و نام "سنگ و چوبی" است دست تراش یا دیواره کوه و صخره ای که دست تراش یا طبیعی_تراش باشد مانند "فرهاد تاش" در کوه #بیستون
تیشه هم می تواند از همین ریشه باشد
#کردی ذخیره گاه خوب فارسی #پهلوی است)
۱۸۶۵ روسها تاشکند (بخشی از خاننشین #خوقند) را تسخیرکردند و زمان سیاه دوری #فرارود/ #فرارودان (ماوراءالنهر) از ریشه #ایرانی اش آغازشد
۱۸۶۷ تاشکند مرکز جدید اداری،سیاسی،صنعتی شد.
۱۹۱۷ حکومت بولشویکی در این شهر برپا شد.
زمین لرزه ۱۹۶۶ شهر و جاذبههای تاریخی که روزگاری آبادی سر راه کاروانهای #جاده_ابریشم بود را ویران کرد اما تاشکند به کمک ۳۰٬۰۰۰ هزار نیروی داوطلب بازسازی شد
امروز تاشکند پایتخت ازبکستان گرچه هنوز #فارسی زبانان بسیاری دارد اما زبان #ازبکی، شاخه ای از زبان های آلتایی_مغولی_ترکی، زبان دولتی و رسمی است و #روسی یادگار چیرگی فرهنگی #کمونیسم، هنوز زبان علمی و ابزار نفوذ روسیه بر آسیای میانه!
در ۳۰ سال گذشته پس از فروپاشی #شوروی و برپایی کشور تازه بنیانی با نام جدید ازبکستان، #تاجیک ها(فارسی ها)ی این سرزمین آزار بسیار دیدند زیرا حکومت ازبکی جدید، درپی خاموش کردن ریشه های ایرانی این دیار و به گوشه راندن زبان فارسی بود. خط این کشور نیز که پس از چیرگی #روس ها از #خط_فارسی به #سیریلیک دگرگون شده بود؛ با استقلال از شوروی فروپاشیده شده همچنان سیرلیک ماند.
اکنون هزاران نسخه خطی فارسی در کتابخانه های ازبکستان، از سوی بسیاری از جوانان این کشور دستیافتنی نیست چون #خط_فارسی نمی دانند.
گرچه فارسی زبانان یا ازبک هایی که شیفته ریشه های ایرانی آن دیار هستند، خودشان خط فارسی را آموخته اند تا ادبیات فارسی را که در ازبکستان دوستدار فراوان دارد از روی نسک های فارسی بخوانند.
#سعدی #رودکی #فردوسی و... در آن سامان بسیار خواهان دارند و والا شمرده می شوند. شاهنامه و... از روی برگردان ها به خط سیرلیک خوانده میشود، حال آنکه تنها با چند روز آموزش می توانند به سادگی شعر فارسی را از کتاب های با خط فارسی بخوانند و لذت دو چندان برند، اما دولت ازبکستان چنین نمی خواهد، مبادا این مردم یاد #ایران کنند
برای دانش بیشتر:
حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد سوم، چاپ پنج/۱۳۷۰
غیاثآبادی، رضا، ایران سرزمین همیشگی آریاییان، ویرایش دوم، چاپ سوم/۱۳۸۴
تاریخ سرزمین ایران، عباس پرویز/ ۱۳۹۰
مهرالزمان نوبان. نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان. چاپ اول/ ۱۳۷۶
انوشه، حسن. دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست۲)/۱۳۷۶
https://t.me/LoversofIRAN/8203?single
Telegram
Lovers of IRAN
Forwarded from سهند ایرانمهر
📚امروز سالمرگ استالین است. اگر قرار باشد در این باره کتابی معرفی کنم فکر میکنم کتاب:" "(Koba the Dread: Laughter and the Twenty Million) نوشته مارتین اِمیس (Martin Amis)(در ایران استالین مخوف ترجمه : حسن کامشاد) انتخاب خوبی باشد:
🔘به سخن ديگر سياسي ها همه بي گناه بودند. هيچ كاري نكرده بودند. وقتي خانم «ناژدا ماندلشتام» شنيد يكي از دوستانش بازداشت شده است، بي اختيار پرسيده بود چرا؟ آناآخماتوا؛ شكيبايي را از دست داده بود و در جواب گفته بود:« نمي فهمي، حالا مردم را براي هيچ بازداشت مي كنند».(ص۹۵)
🔘استالين يك گفته فراموش نشدني داشت:«مرگ حلال مشكلات است آدم كه رفت، مشكل هم مي رود»(ص۱۳۶).(در جایی دیگر هم گفته بود: مرگ یک نفر جنایت است مرگ میلیونها نفر فقط یک آمار است).
🔘…«استالين ناراحت است كه نمي تواند هيچ كس، از جمله خودش را قانع كند كه وي بزرگتر از همه است، و اين ناراحتي شايد تنها خصلت انساني او باشد ولي آنچه انساني نيست و بلكه بسيار شيطاني است آن است كه اوبه دليل اين عقده خود كم بيني مي خواهد از همه به خصوص از آنهايي كه از او بهترند انتقام بگيرد و از نظر او بهتر از او يعني ملت!».(ص۱۴۰)
🔘در ۲۲ اكتبر ۱۹۳۷ به ما گفتند كه همين حالا خيلي ها را دارند بازداشت مي كنند زيرا مي خواهند شرعناصر نامطلوب را پيش از انتخابات بكنند. ليبوف وايسلييونا شپورينا، روز ۱۲ دسامبر رفت راي بدهد:
«چه مسخره بازي! وارد اتاقك راي شدم تا به اصطلاح راي بدهم و نامزد خود را براي شوراي عالي شوروي انتخاب كنم اما روي ورقه راي يك نام از قبل نوشته شده و علامت گذاري شده بود و من فقط بايد زحمت انداختن داخل صندوق را مي كشيدم. همانجا دراتاقك زدم زير خنده اما به زور خودم را جمع و جور كردم. از اتاق كه بيرون آمدم، نگاه خشمگين يوري بر من دوخته شده بود، يقه ام را بالاكشيدم و درون پالتوي ضخيم ام پنهان شدم.خيلي خنده دار بود!»
روز بعد استالين در مورد انتخابات چنين گفت:
«انتخاباتي به راستي چنين دموكراتيك تاكنون در جهان وجود نداشته است.هرگز! تاريخ نمونه ي ديگري را نمي شناسد»(كف ممتد حضار).(ص ۲۳۱)استالين بعدها اعتراف كرده بود كه :«درانتخابات راي دهنده مهم نيست، راي شمارنده مهم است» اما آنگونه كه ليبوف مي گويد؛ ظاهرن حتي راي شمارنده نيز مهم نبوده است، مهم خود استالین بود!
⭕️به جز کتاب بالا، خواندن متن سخنرانی نیکیتا خروشچف در بیستمین کنگرۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی، مابین ۱۴ تا ۲۵ فوریۀ ۱۹۵۶ که حدود سه سال و نیم پس از مرگ جوزف استالین برگزار شد، توصیه میشود:
...استالین به جای همه عمل میکند و به هیچکس اعتماد ندارد. او از هیچکس مشورت نمیگیرد. همه چیز به مردم در پرتو این نور کاذب نشان داده میشود. چرا؟ برای اینکه استالین را هالۀ شکوه در برگیرد- برخلاف حقیقت تاریخی. نه استالین، بلکه کلیت حزب، دولت شوروی، ارتش قهرمانمان، رهبران با استعداد و سربازان شجاعش، همۀ ملت شوروی – اینها کسانی هستند که پیروزی را در جنگ میهن پرستانۀ بزرگ به ارمغان آوردند.
...رفقا! کیش شخصیت فردی به چنین اندازۀ غولآسایی رسید، بیشتر به این خاطر که استالین خودش از تجلیل شخصیتش حمایت میکرد. چاپ ۱۹۴۸ از بیوگرافی کوتاه او، که سراپا چاپلوسی مفتضحانه است، را خودش شخصاً ویرایش و تایید کرده است. او جاهایی را که فکر میکرد ستایش خدماتش به قدر کافی نبوده را خط میکشید...اینجا چند مثال نزد من است که این کار استالین را نمایان میکند و به دست خط خود استالین است: "قوۀ هدایت حزب و کشور رفیق استالین بود." این را خود استالین نوشته! سپس اضافه میکند: "اگرچه او وظایف خود را به عنوان رهبر مردم با مهارتی تمام و کمال انجام داد، اما استالین هرگز اجازه نداد که ذرهای غرور، فریب یا خودستایی وارد کارهایش شود." کجا و کی یک رهبر اینگونه خود را ستایش کرده است؟
..رفقا! کیش شخصیت مسبب تخلف آشکار از دموکراسی حزبی، مدیریت عقیم، انواع انحرفات، لاپوشانی کمبودها، و وارونه جلوه دادن واقعیات بود. ملت ما در آن دوران، چاپلوسان و متخصصان خوشبینی کاذب و فریبِ بسیاری را تحویل دنیا داده است.
#استالین #معرفی_کتاب #خروشچف #شوروی #کنگره #ایمیس #کمونیسم
Telegram.me/sahandiranmehr
🔘به سخن ديگر سياسي ها همه بي گناه بودند. هيچ كاري نكرده بودند. وقتي خانم «ناژدا ماندلشتام» شنيد يكي از دوستانش بازداشت شده است، بي اختيار پرسيده بود چرا؟ آناآخماتوا؛ شكيبايي را از دست داده بود و در جواب گفته بود:« نمي فهمي، حالا مردم را براي هيچ بازداشت مي كنند».(ص۹۵)
🔘استالين يك گفته فراموش نشدني داشت:«مرگ حلال مشكلات است آدم كه رفت، مشكل هم مي رود»(ص۱۳۶).(در جایی دیگر هم گفته بود: مرگ یک نفر جنایت است مرگ میلیونها نفر فقط یک آمار است).
🔘…«استالين ناراحت است كه نمي تواند هيچ كس، از جمله خودش را قانع كند كه وي بزرگتر از همه است، و اين ناراحتي شايد تنها خصلت انساني او باشد ولي آنچه انساني نيست و بلكه بسيار شيطاني است آن است كه اوبه دليل اين عقده خود كم بيني مي خواهد از همه به خصوص از آنهايي كه از او بهترند انتقام بگيرد و از نظر او بهتر از او يعني ملت!».(ص۱۴۰)
🔘در ۲۲ اكتبر ۱۹۳۷ به ما گفتند كه همين حالا خيلي ها را دارند بازداشت مي كنند زيرا مي خواهند شرعناصر نامطلوب را پيش از انتخابات بكنند. ليبوف وايسلييونا شپورينا، روز ۱۲ دسامبر رفت راي بدهد:
«چه مسخره بازي! وارد اتاقك راي شدم تا به اصطلاح راي بدهم و نامزد خود را براي شوراي عالي شوروي انتخاب كنم اما روي ورقه راي يك نام از قبل نوشته شده و علامت گذاري شده بود و من فقط بايد زحمت انداختن داخل صندوق را مي كشيدم. همانجا دراتاقك زدم زير خنده اما به زور خودم را جمع و جور كردم. از اتاق كه بيرون آمدم، نگاه خشمگين يوري بر من دوخته شده بود، يقه ام را بالاكشيدم و درون پالتوي ضخيم ام پنهان شدم.خيلي خنده دار بود!»
روز بعد استالين در مورد انتخابات چنين گفت:
«انتخاباتي به راستي چنين دموكراتيك تاكنون در جهان وجود نداشته است.هرگز! تاريخ نمونه ي ديگري را نمي شناسد»(كف ممتد حضار).(ص ۲۳۱)استالين بعدها اعتراف كرده بود كه :«درانتخابات راي دهنده مهم نيست، راي شمارنده مهم است» اما آنگونه كه ليبوف مي گويد؛ ظاهرن حتي راي شمارنده نيز مهم نبوده است، مهم خود استالین بود!
⭕️به جز کتاب بالا، خواندن متن سخنرانی نیکیتا خروشچف در بیستمین کنگرۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی، مابین ۱۴ تا ۲۵ فوریۀ ۱۹۵۶ که حدود سه سال و نیم پس از مرگ جوزف استالین برگزار شد، توصیه میشود:
...استالین به جای همه عمل میکند و به هیچکس اعتماد ندارد. او از هیچکس مشورت نمیگیرد. همه چیز به مردم در پرتو این نور کاذب نشان داده میشود. چرا؟ برای اینکه استالین را هالۀ شکوه در برگیرد- برخلاف حقیقت تاریخی. نه استالین، بلکه کلیت حزب، دولت شوروی، ارتش قهرمانمان، رهبران با استعداد و سربازان شجاعش، همۀ ملت شوروی – اینها کسانی هستند که پیروزی را در جنگ میهن پرستانۀ بزرگ به ارمغان آوردند.
...رفقا! کیش شخصیت فردی به چنین اندازۀ غولآسایی رسید، بیشتر به این خاطر که استالین خودش از تجلیل شخصیتش حمایت میکرد. چاپ ۱۹۴۸ از بیوگرافی کوتاه او، که سراپا چاپلوسی مفتضحانه است، را خودش شخصاً ویرایش و تایید کرده است. او جاهایی را که فکر میکرد ستایش خدماتش به قدر کافی نبوده را خط میکشید...اینجا چند مثال نزد من است که این کار استالین را نمایان میکند و به دست خط خود استالین است: "قوۀ هدایت حزب و کشور رفیق استالین بود." این را خود استالین نوشته! سپس اضافه میکند: "اگرچه او وظایف خود را به عنوان رهبر مردم با مهارتی تمام و کمال انجام داد، اما استالین هرگز اجازه نداد که ذرهای غرور، فریب یا خودستایی وارد کارهایش شود." کجا و کی یک رهبر اینگونه خود را ستایش کرده است؟
..رفقا! کیش شخصیت مسبب تخلف آشکار از دموکراسی حزبی، مدیریت عقیم، انواع انحرفات، لاپوشانی کمبودها، و وارونه جلوه دادن واقعیات بود. ملت ما در آن دوران، چاپلوسان و متخصصان خوشبینی کاذب و فریبِ بسیاری را تحویل دنیا داده است.
#استالین #معرفی_کتاب #خروشچف #شوروی #کنگره #ایمیس #کمونیسم
Telegram.me/sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
Forwarded from پویش سیمرغ
اصولاً ایرانستیزان چپ و تجزیه طلب برای رسیدن به خواسته متلاشی کردن ایران و پیاده کردن آرمان های خود و ملت سازی، ایده فدرالیسم را پیشنهاد کرده و بدون هیچ انعطاف و منطقی میگویند ایران کشوری بزرگ است و برای بهتر اداره شدن باید فدرال شود و اگر فدرال نشود راهی جز تجزیه نیست.
ایشان عموما از فقدان دانش سیاسی مردم استفاده کرده و عبارت فدرالیسم را به گونه پوپولیستی ترویج میکنند و متاسفانه افرادی نیز بدون آگاهی از مفهوم فدرالیسم به دنبال ایشان میروند.
در این یادداشت بررسی میکنیم که فدرالیسم چیست!
#ایران #ایرانشهر #فدرالیسم #کنفدرالیسم #فدراسیون #مارکسیسم #کمونیسم #سوسیالیسم #تجزیه_طلبی #جداسری #تجزیه_طلب #پانترکیسم #پانکردیسم #عدم_تمرکز #تمرکزگرایی
@pooyeshesimorgh
ایشان عموما از فقدان دانش سیاسی مردم استفاده کرده و عبارت فدرالیسم را به گونه پوپولیستی ترویج میکنند و متاسفانه افرادی نیز بدون آگاهی از مفهوم فدرالیسم به دنبال ایشان میروند.
در این یادداشت بررسی میکنیم که فدرالیسم چیست!
#ایران #ایرانشهر #فدرالیسم #کنفدرالیسم #فدراسیون #مارکسیسم #کمونیسم #سوسیالیسم #تجزیه_طلبی #جداسری #تجزیه_طلب #پانترکیسم #پانکردیسم #عدم_تمرکز #تمرکزگرایی
@pooyeshesimorgh
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️مسألۀ ما لیبرالیسم و نولیبرالیسم است؟
(نقدی بر خشونت ورزی کمونیست های وطنی در نشست نقد یک کتاب)
✅کمونیست های وطنی که ریشۀ آن ها را باید در کنش گری های حزب توده جستجو نمود همان حزبی که بیش ترین و بدترین زیان ها و گرفتاری ها را برای ملت ایران در یکصد سال اخیر به دنبال داشتند، حالا با رنگ و لعاب جدیدی وارد میدان شدند و اگر تا دیروز یقۀ امریالیسم و استکبار و سرمایه داری جهانی را می گرفتند اکنون یقۀ لیبرالیسم و نولیبرالیسم را می گیرند تا از این نمد کلاهی برای خود ببافند و بلکه راه به آبادی ای ببرند!!. شوربختانه باید گفت که این قماش همان گونه که در گذشته راه به هیچ آبادی ای نبردند و بلکه تباهی و فلاکت را برای ملتی رقم زدند امروز نیز چونان دیروز درصدد برآمده اند که دوباره مسیر سراسر اشتباه و حماقت آمیزشان را به خورد ملتی بدهند. اما واقعیت این است که سخت در اشتباهند چرا که دست کم بخش قابل توجهی از باشندگان این سرزمین به خوبی دریافته اند که این جماعت نابخرد چیزی در انبان پوسیده شان ندارند. بسیار دور از انتظار است که شهروندان عزیز کشورمان با تجربیات تلخی که از گذشتۀ خود دارند فریب این دسته جات بی رگ و ریشه را بخورند چرا که می دانند زمان این حرف های آرمانی و شعاری گذشته است و با چشم سرِ خود می بینند که کشورهایی که عقلانیت و علم و منطق را سرلوحۀ سیاست ها و برنامه های خود قرار داده اند چه نتایج درخشانی گرفته اند!
✳️این ها که گفته شد هرگز به این معنا نیست که به لیبرالیسم و نولیبرالیسم هیچ نقدی وارد نیست که از قضا وارد است و در جای خودش ضرورت هم دارد، اما می ماند این پرسش کلیدی و مهم که مگر مسألۀ امروزین کشور و جامعۀ ما لیبرالیسم و نولیبرالیسم است؟ مگر ما مسائل بسیار مهم تر و فوری تری نداریم که برویم سراغ این گونه مسأله نماها؟ مگر ما خودمان درد و رنج های کمی داریم که بخواهیم از سرِ تفنن و فراغت برویم یقۀ لیبرالیسم و نولیبرالیسم را بگیریم؟!! این چپ های وطنی گویی که چشم شان لوچ شده است و این همه گرفتاری و مسأله و مشکل را در کشور نمی بینند که رفته اند سراغ لیبرالیسم و نولیبرالیسم!! بدتر این که این جماعت نابخرد و نا آگاه در نمی یابند که ریشۀ مسائل و مشکلات کشور در جای دیگری است و نه در لیبرالیسم و نولیبررالیسم!!
❇️ چپ های وطنی باید اول از همه به این پرسش اساسی پاسخ دهند که دنباله روی از کمونیست های جهان توسط برخی کشورها چه ثمرات ارزشمندی داشته است؟ هر آن چه که دیده ایم و شنیده ایم مشتی فلاکت و تباهی و سیه روزی ملت های کشورهای مورد نظر بوده است. همین حالا هم به خوبی می بینیم کشورهایی که هنوز با بی خردی و حماقت شان دنباله رو این آرمان و مرام هستند چگونه باشندگان سرزمین خود را به خاک سیاه و تباهی نشانده اند!! دیگر از این بهتر می توان نتایج این ایدئولوژی سراسر تمامیت خواه و حماقت آمیز را به تصویر کشید؟!! تباهی پشت تباهی!!
✅خشونت ورزی این قماش در نشست نقد کتاب گواه خوبی از بی خردی و زورگویی و تمامیت خواهی آنان است!! اتفاقاً خوب شد که این نشست برگزار شد تا هویت واقعی این عمله جات کمونیسم به خوبی هر چه تمام تر بر آفتاب افکنده شود و بر همگان روشن شود که اینان چه باورها و رفتارهای پلشت و وقیحی دارند!!
#نقد_کتاب
#کمونیسم
#چپ_های_وطنی
#لیبرالیسم
#نولیبرالیسم
@tajeddin_mohammadbagher
(نقدی بر خشونت ورزی کمونیست های وطنی در نشست نقد یک کتاب)
✅کمونیست های وطنی که ریشۀ آن ها را باید در کنش گری های حزب توده جستجو نمود همان حزبی که بیش ترین و بدترین زیان ها و گرفتاری ها را برای ملت ایران در یکصد سال اخیر به دنبال داشتند، حالا با رنگ و لعاب جدیدی وارد میدان شدند و اگر تا دیروز یقۀ امریالیسم و استکبار و سرمایه داری جهانی را می گرفتند اکنون یقۀ لیبرالیسم و نولیبرالیسم را می گیرند تا از این نمد کلاهی برای خود ببافند و بلکه راه به آبادی ای ببرند!!. شوربختانه باید گفت که این قماش همان گونه که در گذشته راه به هیچ آبادی ای نبردند و بلکه تباهی و فلاکت را برای ملتی رقم زدند امروز نیز چونان دیروز درصدد برآمده اند که دوباره مسیر سراسر اشتباه و حماقت آمیزشان را به خورد ملتی بدهند. اما واقعیت این است که سخت در اشتباهند چرا که دست کم بخش قابل توجهی از باشندگان این سرزمین به خوبی دریافته اند که این جماعت نابخرد چیزی در انبان پوسیده شان ندارند. بسیار دور از انتظار است که شهروندان عزیز کشورمان با تجربیات تلخی که از گذشتۀ خود دارند فریب این دسته جات بی رگ و ریشه را بخورند چرا که می دانند زمان این حرف های آرمانی و شعاری گذشته است و با چشم سرِ خود می بینند که کشورهایی که عقلانیت و علم و منطق را سرلوحۀ سیاست ها و برنامه های خود قرار داده اند چه نتایج درخشانی گرفته اند!
✳️این ها که گفته شد هرگز به این معنا نیست که به لیبرالیسم و نولیبرالیسم هیچ نقدی وارد نیست که از قضا وارد است و در جای خودش ضرورت هم دارد، اما می ماند این پرسش کلیدی و مهم که مگر مسألۀ امروزین کشور و جامعۀ ما لیبرالیسم و نولیبرالیسم است؟ مگر ما مسائل بسیار مهم تر و فوری تری نداریم که برویم سراغ این گونه مسأله نماها؟ مگر ما خودمان درد و رنج های کمی داریم که بخواهیم از سرِ تفنن و فراغت برویم یقۀ لیبرالیسم و نولیبرالیسم را بگیریم؟!! این چپ های وطنی گویی که چشم شان لوچ شده است و این همه گرفتاری و مسأله و مشکل را در کشور نمی بینند که رفته اند سراغ لیبرالیسم و نولیبرالیسم!! بدتر این که این جماعت نابخرد و نا آگاه در نمی یابند که ریشۀ مسائل و مشکلات کشور در جای دیگری است و نه در لیبرالیسم و نولیبررالیسم!!
❇️ چپ های وطنی باید اول از همه به این پرسش اساسی پاسخ دهند که دنباله روی از کمونیست های جهان توسط برخی کشورها چه ثمرات ارزشمندی داشته است؟ هر آن چه که دیده ایم و شنیده ایم مشتی فلاکت و تباهی و سیه روزی ملت های کشورهای مورد نظر بوده است. همین حالا هم به خوبی می بینیم کشورهایی که هنوز با بی خردی و حماقت شان دنباله رو این آرمان و مرام هستند چگونه باشندگان سرزمین خود را به خاک سیاه و تباهی نشانده اند!! دیگر از این بهتر می توان نتایج این ایدئولوژی سراسر تمامیت خواه و حماقت آمیز را به تصویر کشید؟!! تباهی پشت تباهی!!
✅خشونت ورزی این قماش در نشست نقد کتاب گواه خوبی از بی خردی و زورگویی و تمامیت خواهی آنان است!! اتفاقاً خوب شد که این نشست برگزار شد تا هویت واقعی این عمله جات کمونیسم به خوبی هر چه تمام تر بر آفتاب افکنده شود و بر همگان روشن شود که اینان چه باورها و رفتارهای پلشت و وقیحی دارند!!
#نقد_کتاب
#کمونیسم
#چپ_های_وطنی
#لیبرالیسم
#نولیبرالیسم
@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from پویش سیمرغ
اصولاً ایرانستیزان چپ و تجزیه طلب برای رسیدن به خواسته متلاشی کردن ایران و پیاده کردن آرمان های خود و ملت سازی، ایده فدرالیسم را پیشنهاد کرده و بدون هیچ انعطاف و منطقی میگویند ایران کشوری بزرگ است و برای بهتر اداره شدن باید فدرال شود و اگر فدرال نشود راهی جز تجزیه نیست.
ایشان عموما از فقدان دانش سیاسی مردم استفاده کرده و عبارت فدرالیسم را به گونه پوپولیستی ترویج میکنند و متاسفانه افرادی نیز بدون آگاهی از مفهوم فدرالیسم به دنبال ایشان میروند.
در این یادداشت بررسی میکنیم که فدرالیسم چیست!
#ایران #ایرانشهر #فدرالیسم #کنفدرالیسم #فدراسیون #مارکسیسم #کمونیسم #سوسیالیسم #تجزیه_طلبی #جداسری #تجزیه_طلب #پانترکیسم #پانکردیسم #عدم_تمرکز #تمرکزگرایی
@pooyeshesimorgh
ایشان عموما از فقدان دانش سیاسی مردم استفاده کرده و عبارت فدرالیسم را به گونه پوپولیستی ترویج میکنند و متاسفانه افرادی نیز بدون آگاهی از مفهوم فدرالیسم به دنبال ایشان میروند.
در این یادداشت بررسی میکنیم که فدرالیسم چیست!
#ایران #ایرانشهر #فدرالیسم #کنفدرالیسم #فدراسیون #مارکسیسم #کمونیسم #سوسیالیسم #تجزیه_طلبی #جداسری #تجزیه_طلب #پانترکیسم #پانکردیسم #عدم_تمرکز #تمرکزگرایی
@pooyeshesimorgh