#هویت_سازیهای_ساختگی و بدون ریشه زبانشناسی ایرانی و عاریه ای اینبار برای #مازندران:
چندی ست در کشور ما گروه هایی با نام فعال فرهنگی با هدف حفط میراث فرهنگی در شهرها و استان های خود ظهور کرده اند.تنها نمیدانم چرا بیش از آنکه قصد حفظ داشته های واقعی فرهنگی و بومی ،محلی خود را داشته باشند، قصد تغییرو بیرون کردن خود از فرهنگ ایرانی را دارند؟!!!.
این جریان جاینام ها، اسامی اشخاص، واژگان، لباس ها و شخصیت های تاریخی و فرهنگی را هدف قرار داده و سعی در ایجاد واگرایی از ایران دارند.
برای نمونه، آذربایجان زبان خود را دارد. یعنی ترکی آذربایجانی، اما این جماعت سعی در تغییر آوا و تلفظ های واژگان ترکی آذربایجانی به ترکی استانبولی را دارد در حالیکه زبان ترکی آذربایجانی انباشته از واژههای زبان آذری کهن است که هم ریشه ی زبانهای ایرانی ست. برای نمونه واژه یرآلماسی(سیبزمینی) را در نشریات خود به صورت پاتاتی(تلفظ ترکی استانبولی پوتیتو انگلیسی به معنی سیبزمینی) را استفاده میکنند. یا سعی دارند همه جاینام های شهرها و روستاها را به ترکی برگردانند و ادعا میکنند که در دوران پهلوی جعل شده است.!!!! بدتر از آنان فعالان کرد هستند که با نام فعال فرهنگی ومدنی کرد تلاش در سورانی کردن همه زبان ها و گویش های کردی دارند(یکسان سازی) و در عین حال زبان فارسی را متهم به یکسان سازی می کننداگراتهام یکسان سازی زبان فارسی مورد ادعای آنان رابپدیریم پس چگونه هنوز این زبانهاو گویشهای محلی در جای جای کشور تکلم میشود و حتی برخی از زبانها مانند کردی و ترکی آذربایجانی در دانشگاههای استانی تدریس میشود.؟؟؟؟!!!!!!و جالب اینکه این فعالان فرهنگی جاینام های دیگر نقاط ایران را هم تغییر میدهند مانند اینکه به آذربایجان میگویند ئاگرپاریژان و یا به آزرمیدخت ساسانی میگویند (ئاگره دیوت)
اکنون به لطف قوم گرایان پانترک و پانکرد این رفتار به بخشها و استانهای دیگر ایران از جمله مازندران هم راه یافته است. آنان واژگان عجیب و غریب می سازند و به خورد مخاطب میدهند و میگویند بله قدیمی ها این عبارت یا نام را به کار میبردند. حال کدام قدیمی ها؟؟؟ در ذهن و یاد پیران و سالمندان این برو بوم نه تنها در یک قرن گذشته بلکه در سالهای دورتر هم اثری از این نامهای ساخته شده نیست!!!! الله اعلم.
همانطور که پانترک های آذربایجانی خود را آویخته ترک های ترکیه و مغول ها و قزاق ها میکنند و پانکرد ها خود را آویخته یهودی ها و انگلیسی ها و فرانسوی ها میکنند، این گروهی که در گیلان و مازندران ظهور یافته اند نیز خود را به روس ها و دیگر مردمان اسلاو می آویزند. یک روز لباس سنتی صرب ها را دستاویز میسازند و یک روز پسوند نام های مردمان اسلاو را و یک روز آواها و تلفظ های اسلاوی شان را...
برای نمونه میگویند ما نیز مانند اسلاوها برای نام خانوادگی خود از پسوند (ویچ)
استفاده میکردیم و گرگیج را مثال میزنند، حال آنکه این پسوند ِنسبت در نقاط مختلف ایران هم ،البته نه به شکل اسلاوی رایج است. مانند ساوجی (اهل ساوه)، میانجی(اهل میانه) و جالبتر آنکه نام گرگیج در میان ایرانیهای بلوچ هم رواج بسیار دارد.
نمونه دیگر ساختن نام دختران و پسران در گویش مازندرانی است. به تازگی نام های عجیب و غریب اسلاوطور که بیشتر به نظر میرسد از روسیه و لهستان یا اوکراین آمده باشد، را نیز به خورد مردم داده و میگویند اسامی اصیل و قدیمی تبری است. مانند نام پریشکا.
در کدام کتاب این نام آمده است؟!!!
کدام قدیمی ها در کدام منطقه چنین نامی به کار میبردند؟ و چرا در هیچ یک از کتابها و نوشته های مازندران و به زبان تبری این نامها وجود ندارند.
اصلا این نامها چه معنایی دارد؟!!!
البته معنای مأمن را معرفی کرده اند که در این صورت میتوان ریشه های ایرانی آن را نگریست مانند، پرستش و پرستیدن و پروراندن.
اما مگر مأمن نام است؟
مردم در صورتی نامی بدون ارتباط معنایی بر فرزند خود میگذارند که نامی بیگانه باشد. مانند علی و تقی و عباس که نام های عربی هستند و بواسطه مسلمان بودن ما رایج شده اند و بیشینه مردم معنای این اسامی را نمیدادند.
اما اگر قرار باشد یک نام تبری به مردم مازندران ارائه شود قاعدتا باید برای ایشان دارای معنی و وجه تسمیه باشد.
اینکه کسی نام فرزند خود را پریشکا (مأمن) بگذارد مانند این است که یک عرب نام فرزند خود را بیت(خانه) یا یک انگلیسی نام فرزند خود را کاسل(قلعه) یا یک روس نام فرزند خود را دوما(مجلس) بگذارد.
این جریانات یا به دنبال ترویج نرم افکار تجزیه طلبی خود و جدا کردن مردم مازندران و آذربایجان و کردستان از دیگر مردم ایران یا در حال تامین منافع کشورهای دیگر در ایران هستند.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
چندی ست در کشور ما گروه هایی با نام فعال فرهنگی با هدف حفط میراث فرهنگی در شهرها و استان های خود ظهور کرده اند.تنها نمیدانم چرا بیش از آنکه قصد حفظ داشته های واقعی فرهنگی و بومی ،محلی خود را داشته باشند، قصد تغییرو بیرون کردن خود از فرهنگ ایرانی را دارند؟!!!.
این جریان جاینام ها، اسامی اشخاص، واژگان، لباس ها و شخصیت های تاریخی و فرهنگی را هدف قرار داده و سعی در ایجاد واگرایی از ایران دارند.
برای نمونه، آذربایجان زبان خود را دارد. یعنی ترکی آذربایجانی، اما این جماعت سعی در تغییر آوا و تلفظ های واژگان ترکی آذربایجانی به ترکی استانبولی را دارد در حالیکه زبان ترکی آذربایجانی انباشته از واژههای زبان آذری کهن است که هم ریشه ی زبانهای ایرانی ست. برای نمونه واژه یرآلماسی(سیبزمینی) را در نشریات خود به صورت پاتاتی(تلفظ ترکی استانبولی پوتیتو انگلیسی به معنی سیبزمینی) را استفاده میکنند. یا سعی دارند همه جاینام های شهرها و روستاها را به ترکی برگردانند و ادعا میکنند که در دوران پهلوی جعل شده است.!!!! بدتر از آنان فعالان کرد هستند که با نام فعال فرهنگی ومدنی کرد تلاش در سورانی کردن همه زبان ها و گویش های کردی دارند(یکسان سازی) و در عین حال زبان فارسی را متهم به یکسان سازی می کننداگراتهام یکسان سازی زبان فارسی مورد ادعای آنان رابپدیریم پس چگونه هنوز این زبانهاو گویشهای محلی در جای جای کشور تکلم میشود و حتی برخی از زبانها مانند کردی و ترکی آذربایجانی در دانشگاههای استانی تدریس میشود.؟؟؟؟!!!!!!و جالب اینکه این فعالان فرهنگی جاینام های دیگر نقاط ایران را هم تغییر میدهند مانند اینکه به آذربایجان میگویند ئاگرپاریژان و یا به آزرمیدخت ساسانی میگویند (ئاگره دیوت)
اکنون به لطف قوم گرایان پانترک و پانکرد این رفتار به بخشها و استانهای دیگر ایران از جمله مازندران هم راه یافته است. آنان واژگان عجیب و غریب می سازند و به خورد مخاطب میدهند و میگویند بله قدیمی ها این عبارت یا نام را به کار میبردند. حال کدام قدیمی ها؟؟؟ در ذهن و یاد پیران و سالمندان این برو بوم نه تنها در یک قرن گذشته بلکه در سالهای دورتر هم اثری از این نامهای ساخته شده نیست!!!! الله اعلم.
همانطور که پانترک های آذربایجانی خود را آویخته ترک های ترکیه و مغول ها و قزاق ها میکنند و پانکرد ها خود را آویخته یهودی ها و انگلیسی ها و فرانسوی ها میکنند، این گروهی که در گیلان و مازندران ظهور یافته اند نیز خود را به روس ها و دیگر مردمان اسلاو می آویزند. یک روز لباس سنتی صرب ها را دستاویز میسازند و یک روز پسوند نام های مردمان اسلاو را و یک روز آواها و تلفظ های اسلاوی شان را...
برای نمونه میگویند ما نیز مانند اسلاوها برای نام خانوادگی خود از پسوند (ویچ)
استفاده میکردیم و گرگیج را مثال میزنند، حال آنکه این پسوند ِنسبت در نقاط مختلف ایران هم ،البته نه به شکل اسلاوی رایج است. مانند ساوجی (اهل ساوه)، میانجی(اهل میانه) و جالبتر آنکه نام گرگیج در میان ایرانیهای بلوچ هم رواج بسیار دارد.
نمونه دیگر ساختن نام دختران و پسران در گویش مازندرانی است. به تازگی نام های عجیب و غریب اسلاوطور که بیشتر به نظر میرسد از روسیه و لهستان یا اوکراین آمده باشد، را نیز به خورد مردم داده و میگویند اسامی اصیل و قدیمی تبری است. مانند نام پریشکا.
در کدام کتاب این نام آمده است؟!!!
کدام قدیمی ها در کدام منطقه چنین نامی به کار میبردند؟ و چرا در هیچ یک از کتابها و نوشته های مازندران و به زبان تبری این نامها وجود ندارند.
اصلا این نامها چه معنایی دارد؟!!!
البته معنای مأمن را معرفی کرده اند که در این صورت میتوان ریشه های ایرانی آن را نگریست مانند، پرستش و پرستیدن و پروراندن.
اما مگر مأمن نام است؟
مردم در صورتی نامی بدون ارتباط معنایی بر فرزند خود میگذارند که نامی بیگانه باشد. مانند علی و تقی و عباس که نام های عربی هستند و بواسطه مسلمان بودن ما رایج شده اند و بیشینه مردم معنای این اسامی را نمیدادند.
اما اگر قرار باشد یک نام تبری به مردم مازندران ارائه شود قاعدتا باید برای ایشان دارای معنی و وجه تسمیه باشد.
اینکه کسی نام فرزند خود را پریشکا (مأمن) بگذارد مانند این است که یک عرب نام فرزند خود را بیت(خانه) یا یک انگلیسی نام فرزند خود را کاسل(قلعه) یا یک روس نام فرزند خود را دوما(مجلس) بگذارد.
این جریانات یا به دنبال ترویج نرم افکار تجزیه طلبی خود و جدا کردن مردم مازندران و آذربایجان و کردستان از دیگر مردم ایران یا در حال تامین منافع کشورهای دیگر در ایران هستند.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali