🔴 چرا [زیست بوممان،شهر،روستاوکوچه، خیابان را] پاکسازی می کنیم؟
✍️ مهدی نصرتی با اندکی ویرایش
🔸شاید اگر تازه با کنش #پاکسازی آشنا شدهاید و یا اگر تا کنون پاکسازی نکرده اید، به نظرتان کار بی اهمیت و سادهانگارانهای به نظر آید؛ آن هم در برابر بحران بزرگی مانند بحران جمعآوری و سازماندهی #زباله ! اما اگر عمیق تر در این باره فکر کنید و یا در چند برنامه ی پاکسازی شرکت کنید، به مرور متوجه قدرت پنهان و شگفتانگیز این کار خواهید شد. یک برنامهی پاکسازی دهها جنبهی مختلف دارد که میتوان مفصل و با دید کارشناسانه در موردش نوشت و صحبت کرد ولی در این مطلب، فهرستوار و طور خلاصه به فواید این کار میپردازیم تا هم برای مخاطب عام قابل فهم باشد و هم زمینه را برای تحقیق بیشتر در این حوزه مهیا کند.
🔸 پاکسازی پتانسیل بسیار بالایی برای جذب و سازماندهی نیروهای مردمی دارد. این کار مانند کلاس #مسئولیت_پذیری است و فرصتی برای تمرین و تقویت #کار_گروهی فراهم میآورد.
- پاکسازی میتواند مانند یک سلاح ویرانگر در یک آن، نظام فکری بیننده را فرو بریزد.
🔸پاکسازی مانند یک موج رادیویی است که در فضا پخش میشود اما هیچ وقت نمیتوان فهمید که این موج تا کجا میرود و چه کسانی آن را دریافت میکنند.
🔸 پاکسازی مانند هر اتفاق عجیب دیگری واکنش برانگیز است و هیچ کس نمیتواند از کنارش بیتفاوت عبور کند. حتی شاید این واکنش مسخره کردن یا عصبانیت باشد ولی در هر صورت عقل و منطق و احساسات بیننده را به چالش میکشد.
🔸 پاکسازی نوعی #اعتراض است. اعتراض به #بی_مسئولیتی و بیبرنامگی. اعتراض به فساد دولتی و به هر چیزی که سر جای خودش نیست.
🔸 پاکسازی پادزهر #بی_تفاوتی اجتماعی است و میتواند نیروی بالقوهی عظیمی را در جهت #اصلاح_فرهنگ جامعه فعال کند.
🔸پاکسازی ترویج #کار_داوطلبانه است و در نقطهی مقابل #کار_مزدی و فرهنگ رایج #پول_پرستی ایستاده است.
🔸 پاکسازی پستترین و در عین حال متعالیترین #کنش_اجتماعی است. آیینی سبز که #انسانیت را ترویج و مکانیزم بازدارندهی #شرم را در #جامعه تقویت میکند.
🔸 پاکسازی به انسان احساسی معنوی میدهد؛ احساس #مفید_بودن و ارزش داشتن.
🔸پاکسازی نوعی #مراقبه است؛ راهی ست به سوی #رهایی، عبور از خود، کنار گذاشتن غرور، غلبه بر ترس و فرصتی برای با هم بودن در جهت #خیر_عمومی
🔸 پاکسازی مانند #شعر_هایکو است. ساده اما بسیار عمیق.
#با_پاکسازی_زیست_بوممان_شهرمان_را_زیباتر_کنیم.
@pars_behshahr
@jolgeshomali
✍️ مهدی نصرتی با اندکی ویرایش
🔸شاید اگر تازه با کنش #پاکسازی آشنا شدهاید و یا اگر تا کنون پاکسازی نکرده اید، به نظرتان کار بی اهمیت و سادهانگارانهای به نظر آید؛ آن هم در برابر بحران بزرگی مانند بحران جمعآوری و سازماندهی #زباله ! اما اگر عمیق تر در این باره فکر کنید و یا در چند برنامه ی پاکسازی شرکت کنید، به مرور متوجه قدرت پنهان و شگفتانگیز این کار خواهید شد. یک برنامهی پاکسازی دهها جنبهی مختلف دارد که میتوان مفصل و با دید کارشناسانه در موردش نوشت و صحبت کرد ولی در این مطلب، فهرستوار و طور خلاصه به فواید این کار میپردازیم تا هم برای مخاطب عام قابل فهم باشد و هم زمینه را برای تحقیق بیشتر در این حوزه مهیا کند.
🔸 پاکسازی پتانسیل بسیار بالایی برای جذب و سازماندهی نیروهای مردمی دارد. این کار مانند کلاس #مسئولیت_پذیری است و فرصتی برای تمرین و تقویت #کار_گروهی فراهم میآورد.
- پاکسازی میتواند مانند یک سلاح ویرانگر در یک آن، نظام فکری بیننده را فرو بریزد.
🔸پاکسازی مانند یک موج رادیویی است که در فضا پخش میشود اما هیچ وقت نمیتوان فهمید که این موج تا کجا میرود و چه کسانی آن را دریافت میکنند.
🔸 پاکسازی مانند هر اتفاق عجیب دیگری واکنش برانگیز است و هیچ کس نمیتواند از کنارش بیتفاوت عبور کند. حتی شاید این واکنش مسخره کردن یا عصبانیت باشد ولی در هر صورت عقل و منطق و احساسات بیننده را به چالش میکشد.
🔸 پاکسازی نوعی #اعتراض است. اعتراض به #بی_مسئولیتی و بیبرنامگی. اعتراض به فساد دولتی و به هر چیزی که سر جای خودش نیست.
🔸 پاکسازی پادزهر #بی_تفاوتی اجتماعی است و میتواند نیروی بالقوهی عظیمی را در جهت #اصلاح_فرهنگ جامعه فعال کند.
🔸پاکسازی ترویج #کار_داوطلبانه است و در نقطهی مقابل #کار_مزدی و فرهنگ رایج #پول_پرستی ایستاده است.
🔸 پاکسازی پستترین و در عین حال متعالیترین #کنش_اجتماعی است. آیینی سبز که #انسانیت را ترویج و مکانیزم بازدارندهی #شرم را در #جامعه تقویت میکند.
🔸 پاکسازی به انسان احساسی معنوی میدهد؛ احساس #مفید_بودن و ارزش داشتن.
🔸پاکسازی نوعی #مراقبه است؛ راهی ست به سوی #رهایی، عبور از خود، کنار گذاشتن غرور، غلبه بر ترس و فرصتی برای با هم بودن در جهت #خیر_عمومی
🔸 پاکسازی مانند #شعر_هایکو است. ساده اما بسیار عمیق.
#با_پاکسازی_زیست_بوممان_شهرمان_را_زیباتر_کنیم.
@pars_behshahr
@jolgeshomali
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️پذیرش و اجرای قانون منوط به پذیرش اکثریت شهروندان است
✍️محمدباقر تاج الدین
✅این روزها که داستان حجاب در جامعۀ ما بالا گرفته است عدّه ای برای این که هرگونه اقدام خود را در این زمینه توجیه کنند آن را قانون خوانده و با نوعی تحکّم می گویند همگان باید این قانون را بپذیرند و به هر صورت هم این قانون باید اجرا شود!!! برای روشن شدن و حالی کردن به این اقلیتی که دچار کج فهمی در موضوع قانون هستند و درک درستی هم از شرایط جامعۀ مدرن و انسان های مدرن ندارند بیان چند نکتۀ مهم زیر ضرورت دارد:
1.درست است که در جامعۀ مدرن قانون کم و بیش جای سنت ها و عرف را گرفته و تنظیم کنندۀ روابط اجتماعی شده و هدف اصلی آن ایجاد بهزیستی و رفاه اجتماعی و در حقیقت گسترش خیر و مصلحت عمومی تمام شهروندان است. این هم درست است که اگر عده ای بخواهند چنین قوانینی را نقض کنند باز هم مطابق با قانون مجازات می شوند البته به شرط رعایت تناسب جرم با مجازات. پس قوانین برای انسان ها و جامعه ای که در آن زیست می کنند و البته توسط خود انسان ها تنظیم می شوند تا تماماً در خدمت خیر و صلاح عموم شهروندان باشند. تا این جای موضوع فکر نمی کنم احدی در آن تردید داشته باشد.
2.قوانین زمانی ارزشمند اَند که در خدمت انسان و جامعه قرار گیرند و کارکردهای مطلوب و مناسبی برای شان داشته باشند. کارکردهای اساسی و مهمی چون: تسهیل گری، بهزیستی، رفاه اجتماعی، برابری اجتماعی، همبستگی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی، برخورداری از آزادی های مدنی، نظم اجتماعی، توانمندسازی اجتماعی، جلوگیری از خودسری ها، کاهش خشونت اجتماعی، کاهش محرومیت اجتماعی، کاهش فاصله و شکاف طبقاتی، کاهش آسیب ها و مسائل اجتماعی و در مجموع داشتن جامعه ای بهنجار(نرمال) و مطلوب. نکتۀ کلیدی ای که در این جا وجود دارد این است که قوانین زمانی می توانند کارکردهای مثبت و مطلوبی داشته باشند که جنبه ها و ابعاد انسان شناختی، روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی و حتی تاریخی انسان و جامعه با دقت هر چه تمام تر مد نظر قرار گیرند. قانون را برای انسان و جامعه می نویسند پس ضرورت تام دارد که در خدمت انسان و جامعه باشد تا سبب ارتقاء سطح زندگی شان بشود و اگر غیر از این باشد عدمش به زِ وجود!!
3.قوانینی که منافع و مصالح همگانی در آن لحاظ شود حتما مورد پذیرش همگان نیز خواهد بود و اگر اقلیتی از شهروندان جامعه از این قوانین پیروی نکنند مجازات خواهند شد چرا که منافع و مصالح عمومی را رعایت نکرده اند. اما در مقابل، قوانینی که منافع و مصالح اکثریت در آن ها نباشد خودبخود مورد پذیرش قرار نخواهند گرفت و لذا اِعمال هرگونه مجازات برای افراد بی معنا و بی وجه خواهد بود و نوعی اِعمال زور و اجبار تلقی می شود. به کار بردن قوّۀ قهریه برای جاری و ساری ساختن قانون زمانی معنادار و قابل پذیرش است که آن قانون از یک سو از پشتوانۀ حداکثری شهروندان برخوردار باشد و از سوی دیگر منافع و مصالح همگانی را در پی داشته باشد.
4.قوانین را برای انسان ها می نویسند، آن هم انسان هایی که درون بافت و زمینه ای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی زیست می کنند لذا ضرورت دارد که با توجه و عنایت به چنین شرایط و زمینه ای دست به تنظیم قوانین زد و تمامی واقعیت های انسانی، اجتماعی و فرهنگی را را به خوبی لحاظ نمود. ضمن این که قوانین باید توسط نهادهای مدنی مستقل و نمایندگان واقعی شهروندان تنظیم و تصویب شود تا بتواند هر چه بیش تر در خدمت شهروندان و منافع و مصالح همگانی باشد. لذا هرگونه اِعمالِ سلیقه از سوی برخی نهادها و افراد قدرتمند در قالب قانون که به لحاظ عقلی و منطقی خلاف منافع و مصالح عمومی است به هیچ وجه مورد پذیرش نبوده و نمی تواند عنوان قانون به خود بگیرد تا چه رسد به اِعمال و اجرایِ آن!!!
#قانون
#انسان
#شهروندان
#جامعه
#خیر_عمومی
#مصلحت_عمومی
#رفاه_اجتماعی
#پذیرش_عمومی
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅این روزها که داستان حجاب در جامعۀ ما بالا گرفته است عدّه ای برای این که هرگونه اقدام خود را در این زمینه توجیه کنند آن را قانون خوانده و با نوعی تحکّم می گویند همگان باید این قانون را بپذیرند و به هر صورت هم این قانون باید اجرا شود!!! برای روشن شدن و حالی کردن به این اقلیتی که دچار کج فهمی در موضوع قانون هستند و درک درستی هم از شرایط جامعۀ مدرن و انسان های مدرن ندارند بیان چند نکتۀ مهم زیر ضرورت دارد:
1.درست است که در جامعۀ مدرن قانون کم و بیش جای سنت ها و عرف را گرفته و تنظیم کنندۀ روابط اجتماعی شده و هدف اصلی آن ایجاد بهزیستی و رفاه اجتماعی و در حقیقت گسترش خیر و مصلحت عمومی تمام شهروندان است. این هم درست است که اگر عده ای بخواهند چنین قوانینی را نقض کنند باز هم مطابق با قانون مجازات می شوند البته به شرط رعایت تناسب جرم با مجازات. پس قوانین برای انسان ها و جامعه ای که در آن زیست می کنند و البته توسط خود انسان ها تنظیم می شوند تا تماماً در خدمت خیر و صلاح عموم شهروندان باشند. تا این جای موضوع فکر نمی کنم احدی در آن تردید داشته باشد.
2.قوانین زمانی ارزشمند اَند که در خدمت انسان و جامعه قرار گیرند و کارکردهای مطلوب و مناسبی برای شان داشته باشند. کارکردهای اساسی و مهمی چون: تسهیل گری، بهزیستی، رفاه اجتماعی، برابری اجتماعی، همبستگی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی، برخورداری از آزادی های مدنی، نظم اجتماعی، توانمندسازی اجتماعی، جلوگیری از خودسری ها، کاهش خشونت اجتماعی، کاهش محرومیت اجتماعی، کاهش فاصله و شکاف طبقاتی، کاهش آسیب ها و مسائل اجتماعی و در مجموع داشتن جامعه ای بهنجار(نرمال) و مطلوب. نکتۀ کلیدی ای که در این جا وجود دارد این است که قوانین زمانی می توانند کارکردهای مثبت و مطلوبی داشته باشند که جنبه ها و ابعاد انسان شناختی، روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی و حتی تاریخی انسان و جامعه با دقت هر چه تمام تر مد نظر قرار گیرند. قانون را برای انسان و جامعه می نویسند پس ضرورت تام دارد که در خدمت انسان و جامعه باشد تا سبب ارتقاء سطح زندگی شان بشود و اگر غیر از این باشد عدمش به زِ وجود!!
3.قوانینی که منافع و مصالح همگانی در آن لحاظ شود حتما مورد پذیرش همگان نیز خواهد بود و اگر اقلیتی از شهروندان جامعه از این قوانین پیروی نکنند مجازات خواهند شد چرا که منافع و مصالح عمومی را رعایت نکرده اند. اما در مقابل، قوانینی که منافع و مصالح اکثریت در آن ها نباشد خودبخود مورد پذیرش قرار نخواهند گرفت و لذا اِعمال هرگونه مجازات برای افراد بی معنا و بی وجه خواهد بود و نوعی اِعمال زور و اجبار تلقی می شود. به کار بردن قوّۀ قهریه برای جاری و ساری ساختن قانون زمانی معنادار و قابل پذیرش است که آن قانون از یک سو از پشتوانۀ حداکثری شهروندان برخوردار باشد و از سوی دیگر منافع و مصالح همگانی را در پی داشته باشد.
4.قوانین را برای انسان ها می نویسند، آن هم انسان هایی که درون بافت و زمینه ای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی زیست می کنند لذا ضرورت دارد که با توجه و عنایت به چنین شرایط و زمینه ای دست به تنظیم قوانین زد و تمامی واقعیت های انسانی، اجتماعی و فرهنگی را را به خوبی لحاظ نمود. ضمن این که قوانین باید توسط نهادهای مدنی مستقل و نمایندگان واقعی شهروندان تنظیم و تصویب شود تا بتواند هر چه بیش تر در خدمت شهروندان و منافع و مصالح همگانی باشد. لذا هرگونه اِعمالِ سلیقه از سوی برخی نهادها و افراد قدرتمند در قالب قانون که به لحاظ عقلی و منطقی خلاف منافع و مصالح عمومی است به هیچ وجه مورد پذیرش نبوده و نمی تواند عنوان قانون به خود بگیرد تا چه رسد به اِعمال و اجرایِ آن!!!
#قانون
#انسان
#شهروندان
#جامعه
#خیر_عمومی
#مصلحت_عمومی
#رفاه_اجتماعی
#پذیرش_عمومی
@tajeddin_mohammadbagher