پایگاه ایران دوستان مازندران
680 subscribers
9.71K photos
4.63K videos
138 files
2.22K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
🔴 دکتر #ابوالقاسم_اسماعیل‌پور_مطلق، اسطوره شناس، استاد فرهنگ وزبانهای باستانی دانشگاه ایران ۱۶ شهریوررسال ۱۳۳۳در شهر #بابل چشم به جهان گشود.

آثار دکتر اسماعیل پور مطلق :

📚تألیف

_اسطورهٔ آفرینش درکیش مانی
_اسطوره؛بیان نمادین
_ادبیات مانوی(با همکاری مهردادبهار)
🥇برندهٔ نشان دهخدا به‌عنوان برترین اثر _پژوهشی اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران، ۱۳۹۵
_سرودهای روشنایی؛جستاری درشعر ایران باستان و میانه وسرودهای مانوی
_چشمه‌های بیدار:جستارهای ایران‌شناسی
_ترانه‌های مازندرانی
_اسطوره،ادبیات وهنر
_هردانه شن(مجموعهٔ اشعار)
_تاکناردرخت گیلاس (مجموعهٔ اشعار
_پشت رودخانهٔ روز (مجموعهٔ اشعار)
_بربال پروانه‌ها (برگزیدهٔ اشعار)
_ Manichaean Gnosis and Creation Myth
_A Handbook of Persian Literature

از کانال ایران گهواره ی تمدن


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
📍خجسته باد ۷ آبان روز فتح بابل(عراق) به دست توانای #کوروش_بزرگ بدون جنگ و خون بلکه با درایت و فرمانروایی بر دلها


1_ آخرین سخنان کوروش بزرگ که اگر امروز هم چراغ راه ملت ما باشد کلید حل همه #بحران هاست

2_ پیام شادباش هم میهن #تبریزی برای ۷ آبان کنار مقبره الشعرا؛ پاسخ به یاوه پانترکان

3_پیام شادباش هم میهن #اردبیلی برای ۷ آبان و آرزوی یکپارچگی ایران عزیز

4_ پیام پرمهر هم میهن #قزوینی برای ۷ آبان. چون آموزش درستی از تاریخ و فرهنگ ایران در صداوسیما و آموزش پرورش برای مردم انجام نشده، برخی به اشتباه فکر می کنند این روز، تولد کوروش است


📍آیا کوروش بزرگ می دانست که ۲۰۰۰ سال پس از گشایش دروازه های #بابل، مردم بخشی از قلمروی #ایران_زمین برای حفظ آب و خاک از دست خائنان داخلی، مزدوران خارجی، و دشمنان بیگانه اینطور در تکاپو و نگرانی باشند؟ فکر می کرد روزی بخشی از دریاچه ها و رودهای ایران خشک شوند و #بحران_آب و بلای #فرونشست کشور را تهدیدکند؟

اما بی شک اهورامزدای کوروش، امروز هم خدای نگاهبان ایران است و این بحران ها با پاکی، نیکی و همبستگی #ملت_ایران پایان می گیرد


⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
🔴 درود هم استانیهای ارژمندم،

استاد آرتاباز پژوهشگر ادبیات و تاریخ ایران،اهل #بابل

🔸همانگونه که چندسال می گویم شایسته نیست «روز مازندران» را روز « ملی» مازندران بنامیم.
کشورهایی روز ملی خود را گرامی می دارند که از زیر یوغ یک کشور بزرگتر رهایی یابند ( از مستعمرگیِ استعمار رهایی یابند)

آیا مازندران در استعمار ایران است؟؟؟؟!!!!!

زمزمه های «روز ملی» را جدایی خواهان پانترک و پان اَرَب و پانکرد و جهان وطنی های بی وطن به راه می اندازند تا چند سال دیگرخودشان بگویند:

روز ملی آذربایجان!!
روز ملی خوزستان!!
و....!
نباید با کارهای ناپخته ایران گرامی تر از جانمان را زخمی و تکه تکه کنیم . 🙏

🔸دوم آنکه گروهی خود شیرین یا نادان ، آیین باستانی « سیزه شو / لال شو» را که ۱۳ آبان است را رها نموده و روز ۱۴ آبان را که [........] بنام «حسن ابن زید» به آمل آمد را به بهانه ی علوی بودن این [..... ]و با چشم پوشی از کشتارهای هولناک این [.....]، روز مازندران می نامند.
به تاریخ بنگرید تا این [.....] را بشناسید.

( وقتی او به آمل آمد کارش بالا گرفت و یارانش انبوه شد و همه ی غارتیان و فتنه جویان و اوباش و چهارپاداران و دیگران به طرف وی سرازیر شدند)
«تاریخ طبری رویه ۶۱۳۸»


او همه ی مردم شهر چالوس را با مردمش در آتش سوزاند بگونه ای که تا یکماه بوی کباب از آن شهر سوخته می آمد.😢😢
«تاریخ طبری رویه ۶۴۴۴»

بماناد که با مردم گرگان چه کرد( کمینه دست و پای بیش از هزارتن را زنده زنده برید) 😢

آیا شایسته است چنین آدمی را به شادکامی مردم مازندران پیوند دهیم.؟

دوستان دیگری که می خواستند هم سیزه شو و هم [......] چون حسن بن زید را با هم داشته باشند هفته ی مازندران درست کردند.
پیشنهاد می دهم هرگز «سیزه شو» را به چیزدیگری گره نزنید،
و چنانچه همچنان به حسن ابن زید ( که آبروی امام علی را نیز بُرد) دلبستگی دارید روز ۱۴ آبان را روز ( علویان) بنامید.

این دو روز را از هم جداااا ساخته و از آبروی سیزه شوی مازندرانیها برای آن [......] مایه نگذارید .

از هفته ی مازندران دست برداریم و تنها سیزه شو ( تیرماه سیزه) را روز مازندران بدانیم. 🙏

نقطه چین های درون[ ] واژه هایی ست که از سوی ادمین کانال حذف شده است.

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
مازیار _ حرف بزن
🆔@tanehayeghadimi
🍃 موسیقی زیبای ایرانی
🍃 نام ترانه : حرف بزن
🍃 باصدای زنده یاد : #مازیار خواننده اهل #بابل


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 آغاز بارش سیل آسا از بامداد امروز در سراسر #مازندران

🔸 هم اکنون، بارش شدید باران در #بابل

پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Arezooye Farda
Maziar
🍃 موسیقی زیبای #ایرانی_پارسی
🍃 نام ترانه : آرزوی فردا

🍃باصدای روانشاد : #مازیار خواننده پیش از انقلاب اهل #بابل

این آهنگ چقدر زیباست.... روانش شاد شاد....

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🔴 به بهانه ی ۲۰ دی ماه زادروز شادروان #شاهرخ_مسکوب یادش گرامی باد.

🔶 "شاهرخ‌ مسکوب، شاهینِ‌ بلندپروازِ‌ اندیشه ‌و فرهنگ "

دکتر جلیل دوستخواه

🔸 شاهرخ مسکوب ( #بابل ۱۳۰۴- #پاریس ۱۳۸۴) ، پس از ده‌ها سال پویایی و کوشش و جُست و جو، سرانجام در غُربتی جانکاه و دل‌آزار و به دور از سرزمینی که عمری بدان و به مردمش مِهر می‌وَرزید، قلم از دست فرو نهاد و کارنامه‌ی ِ سرشار و گرانْ‌بارش را به  گَنجورِ هوشیار و نَقّادِ  ‌ِزمان‌ سپرد تا آن‌ را در گنجِ‌ شایگان‌ فرهنگ ‌ایرانی ‌و انسانی،‌ نگاه‌ دارد و به‌ اکنونیان‌ ‌و آیندگان‌ عرضه ‌کند.

   یکی ‌از ‌دوستانِ ‌قدیم  ِمسکوب ، ‌در سوگِ ‌او ‌قلم ‌را گریاند و دردمندانه ‌نوشت:

« شاهرخ آن خاک را بسیار دوست داشت. نمی‌دانم کجا دَفنَش خواهند کرد. امّا هر کجا  که باشد، از آن بویِ خاکِ ایران، بویِ شاهنامه، بویِ رستم، بویِ  تهمینه، بویِ اسفندیار و بویِ سهراب به مشام جان هر زایری‌ خواهد رسید. اکنون بزرگی دیگر از فرهنگِ ایران‌زمین، نقاب‌خاک ‌را بر دیدگان ‌کشیده ‌است.اوبختِ ‌بوییدن‌ دیگرباره‌ی ‌خاکش ‌را نداشت.» (اسماعیل نوری علاء).

   🔸 اکنون ماییم و مسکوب، فرزانه‌ای جاودانه با دست‌ْآوردهایی یادمانی : رنگین‌کمانی از آزادگی، اندیشه‌وَرزی و فرهنگ‌پژوهی که هر بخشی از آن آیینه‌ای است تابناک از دهه‌ها کوشش و پویشِ خستگی‌ناپذیر و پیچ‌ و تاب در هَزارتوهای  جان و روانِ ِ فرهنگ‌ ‌ْسازانِ ایرانی و جز ایرانی .

  🔸 اندیشیدن به ایران، به گذشته، به اکنون و به فردای ایران و پرسیدن  و کاویدن و پژوهیدن و نوشتن در زبان و ادب و فرهنگ و هویّتِ ایران و ایرانیان، از زمینه‌های پایدارِ تلاش‌هایِ پیوسته‌ و پُربار او بود .


🔸گرایش مسکوب به ادبِ کهنِ ایرانی، از نثر و نظم (در همه‌ی شاخه‌هایش) و بیش ‌از همه‌ به شاهنامه ، سرنوشتِ ‌این فرزانه‌ی‌ بزرگ‌ روزگار را رقم‌ زد‌ و شاهراهی‌ را در پیش ‌پای ‌او گشود‌ که ‌پیمودنِ ‌آن‌ در درازنای‌ نیم‌سده،  بی‌هیچ‌  درنگ‌ و فاصله‌ ای  ‌تا واپسین‌ دمِ‌ ِ زندگی‌ی ‌او،‌ ادامه ‌یافت.



🔸سخن ْ‌‌گفتن درباره‌ی ِ زندگی و کارنامه‌ی ِ سرشارِ فرهنگی و ادبیِ‌ی ِِ شاهرخ مسکوب و از آن برتر، نمودهای گوناگون ِ مَنِش و کُنِشِ فردی و سلوک ِ اجتماعیِ‌ی ِ او، کاری‌است آسان و ناشدنی (سهل و ممتنع). از یک‌سو، آسان است؛ زیرا درخششِ ِ چشم‌ ْ‌گیر ِ اندیشه و فرهنگ مداری‌ی ِ والایِ ِ او در یکایک برگ‌هایِ هزاران‌گانه‌ی ِ کارنامه‌ی ِ زرّینش، به ظاهر جایی برای ابهام و ناشناختگی باقی نمی‌گذارد. امّا از سویِ ِ دیگر، دشوار و ناشدنی‌است؛ چرا که شخصیّتِ انسانی و فرهنگیِ او – به رغم ساده‌نمایی‌اش – چند ْ‌بُعدی و بسیار ژرف و گران ْ‌‌مایه‌ بود و شخص خواستار شناختِ فراگیر و رسای او، نیازمند آن است که در گستره‌ی ِ اندیشه و فرهنگ و ادب و حماسه و عرفانِ ایرانی و انسانی تا اندازه‌ای راز ْ‌آشنا و اهل ْ‌ باشد و کلید ْ‌واژه‌های اصلیِ‌ی ِ چُنین جُستاری را بشناسد تا از لایه‌های‌ ِآشکار ِتحلیل‌های ‌او بگذرد و به‌  هزارتوهای ناپدیدارِ آنها راه ‌یابد و گوهر ِ شب‌چراغِ ‌آزاداندیشی ‌و آدمی‌خویی ‌را فراچنگ ‌آورد.

   🔸 بی‌گمان، تاریخ ِ فرهنگ ْ‌‌شناسی و ادب ْ‌‌پژوهی‌ی ِ ایرانیان، به ویژه در فراخنایِ ِ حماسه‌ی ِ ملّی، به دو دورۀ پیش و پس از شاهرخ مسکوب بخش می‌شود. بر ماست  که مُرده ریگِ گَران‌بار ِ این فرزانه‌ی ِ بزرگ ِ روزگارمان را قدر ْ‌بشناسیم و ارج ْ‌بگزاریم و پاس ْ‌بداریم و کارِ مسکوب ْ‌‌خوانی و مسکوب‌ ْ‌شناسی را پایان‌یافته  نینگاریم. ما تازه در آغازِ راهیم و جایِ دریغِ بسیار است که لایه‌هایِ ِ زیادی از جامعه‌ی ِ ایران و به ویژه، نسلِ جوان – که بیشترین شمارِ مردمِ ایرانِ ِ امروزند – هنوز از رویدادِ ِ پدیداریِ‌ی ِ مسکوب در تاریخِ فرهنگِ این سرزمین، آگاهیِ‌ی ِ چندانی ندارند و اهمیّتِ آن را چُنان که باید و شاید، بازنمی‌شناسند.

    🔸این دیگر، خویشکاریِ‌ی ِ همه‌ی ِ ما دست ْ‌‌اندر ْ‌کارانِ ِ فرهنگ و ادب و ایران ْ‌‌شناسی است که نگذاریم میراثِ اندیشه و پژوهش او، مَهجور و ناشناخته بماند. بایسته است که آن را به میانِ ِ همه‌ی ِ لایه‌های ِ جامعه، به ویژه فرهنگیان، دانش  آموزان ، دانشجویان و دانشگاهیان ببریم و بیش از پیش به همگان بشناسانیم تا از این پس، در عرصه‌ی ِ فرهنگ و ادب، همه مسکوب وار بیندیشیم. مسکوب وار سخن بگوییم و مسکوب وار رفتار کنیم. چُنین باد!

روانش جاودانه باد🌹

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🔴 شفیعی‌کدکنی در هجوم کژخوانان
میلاد عظیمی استاد ادبیات دانشگاه تهران و ایران شناس اهل #بابل

🔸تجزیه‌طلبان دانسته‌اند که برآورده‌شدن آرزوهای‌شان منوط است به همراه کردن "مردم" با خود. می‌کوشند"مردم" را اغوا ‌کنند و بر امواج عواطف برافروخته‌شده سوار شوند. انصاف باید داد که در ماجرای سخنان شفیعی‌کدکنی در موضوع زبان فارسی و زبان‌های محلی،رسانه‌های مجازی را خوب به کار گرفتند و در این نبرد روانی ‌توفیقاتی داشتند و توانستند عده‌ای از "مردم" را جذب کنند. و این خطرناک است. بی "مردم"، ایرانی نخواهد بود که زبان ملی‌اش فارسی باشد یا نباشد. زبان فارسی ملک مشاع تک تک"مردم" ایران است. به قول شفیعی: «قرن‌ها و قرن‌هاست كه همه اين اقوام در شكل‌گيري زبان بين‌الاقوامي فارسي مساهمت دارند. هيچ قومي بر قومي ديگر در ساختن امواج اين درياي بزرگ، تقدّم ندارد». نباید گذاشت تبلیغات، خاطر "مردم" را مشوش کند.
🔸 کانون تبلیغات آنان این بوده: «شفیعی گفته شاشیدم به زبان‌های محلی». این عبارت را هشتگ کردند و پراکندند و توانستند مخاطب را به هیجان بیاورند. گفتند شفیعی به قوم و زبان ما توهین کرده. سخنان شفیعی در دسترس است. در کلام او این عبارت کذایی هست اما او این سخن را از قول دیگری نقل کرده. بلاتشبیه مثل قرآن که در آن آیاتی هست که از قول مشرکان، پیامبر اسلام، مجنون خوانده شده. آیا می‌توان به استناد آن آیات گفت که خدا پیامبرش را مجنون می‌داند؟در همین فایل صوتی، شفیعی در مقام نقل قول گفته: «گور بابای ادبیات فارسی و سعدی و حافظ!» آیا او خواسته به زبان فارسی و بزرگانش اهانت‌کند؟ معلوم است که نه اما دوستان باید آتش خود را به قیمت ذبح اخلاق و حقیقت باد بزنند. باشد در این میانه چند نفر را صید کنند.
در پرتو این سخن تحریف شده، دروغ‌های بزرگ گفتند. گفتند شفیعی مثل هایدگر فاشیست است و قتل زبان‌های محلی را تئوریزه کرده. می‌گوید مردم نباید به زبان مادری خود سخن بگویند! «از لزوم ممانعت تدریس زبان‌های محلی در مدارس و دانشگاه‌ها سخن می‌گوید». نژادپرست است و دشمن اقوام غیر "فارس" با هزار دشنام دیگر.
🔸شفیعی پنجاه سال معلم بوده و از همه جای ایران شاگرد داشته. این‌همه کتاب و مقاله و شعر نوشته است. یک اشاره کم‌رنگ در خوارداشت زبان و فرهنگ اقوام ایرانی ننوشته است. شاگردانش بگویند آیا هرگز شنیده‌اند که او به اقوام و زبان‌های بومی توهین‌کند؟ اصلاً شفیعی دمیدن در کوره اختلاف مذهبی و قومی را خواست دولت‌های استعماری می‌داند. در همین فایل هم که گفته: «زبان‌هاي محلي، پشتوانه فرهنگ ما هستند. ما اگر زبان‌هاي محلي‌مان را حفظ نكنيم، عملاَ بخشي مهم از فرهنگ مشترك‌مان را نمي‌فهميم». دیگر این جنجال‌ها برای چیست؟

🔸شفیعی هواخواه زبان‌های محلی و فرهنگ‌های بومی و خواهان تحقیق علمی درباره آنهاست. این را نوشته و گفته است. البته اعتقاد دارد همه این تحقیق‌ها باید زیر خیمه ایران باشد و اجاق ایران را گرم کند؛ ایران رنگارنگ. ایران یکپارچه. ایرانی که برای «همه» ایرانیان است. به نظر او عده‌ای در پوشش دلسوزی برای زبان‌ها و فرهنگ اقوام، تیشه به ریشه زبان فارسی و فرهنگ ملی و مبانی ملیت ایرانی می‌زنند و آب به آسیاب بیگانگان می‌ریزند. زبان، بهانه ایشان برای تجزیه ایران است. درستی این سخن مثل آفتاب روشن است. به صفحات تجزیه‌طلبان نگاهی بیندازید، همین را به صراحت می‌نویسند. آزادوار و بی‌هیچ‌گونه آزرمی. توئیت زیر را بخوانید. عکس پروفایل نویسنده آن، پرچم ترکیه است🙂:

«شفیعی‌کدکنی حقیقت را گفته. "زبانی که قدرت دولتی پشتش نباشد" باید شاشید به آن زبان. خدا رحم کرد "دولت تورکیه" پشتیبان زبان تورکی است والّا چیزی از زبانمان باقی نمی‌ماند...زبانی که قدرت دولتی پشتش نباشد همان بهتر که اسمش محلی باشد و باید شاشید به آن زبان. شفیعی‌کدکنی تکلیف را برای خیلی‌ها (از جمله فعالین فرهنگی مدنی ما که صبح تا شب از "ایرانی‌ها" گدایی احترام می‌کنند) روشن کرده است. "زبان یک ملت توسط دولت ملی آن ملت اعتلا می‌یابد"».

دیگر با چه زبانی حرف دلشان را بگویند.

🔸از این ماجرا باید درس آموخت. اگر شفیعی آن عبارت کذایی را به کار نبرده بود، "مردم" کمتر به هیجان می‌آمدند. پس همه ما باید در ابراز نظر در این موضوع بسیار حساس، آهسته‌تر باشیم و بهانه به دست کسی ندهیم. هنگام نشر این سخنان باید دوراندیش‌تر باشیم. بی‌شک اگر شفیعی می‌دانست این سخنان منتشرمی‌شود، عبارات دیگری را برمی‌گزید.
دیگر اینکه از مقایسه میان زبان فارسی و زبان‌های محلی باید پرهیز کرد. اینجا دیگر عرصه علم نیست زمین منافسه و کری‌خواندن شده است. البته شفیعی برای اینکه به کسی برنخورد،زبان «کدکنی» را مثال زد اما هوا بد است و دیدیم به کسانی برخورد. عده‌ای از "مردم" نسبت به این مقایسه‌ها حساس‌اند.نباید عواطف را تحریک‌کرد.
🔴 آلاشت شهرامی جاجیم بافی و #درزی_کلا در #بابل روستای ملی حصیربافی

🔸شهر «آلاشت» با نام شهر ملی جاجیم‌بافی و «درزی کلا» در  شهرستان بابل با نام روستای ملی حصیربافی در میراث فرهنگی کشور ثبت ملی شد.
به امیدگسترش حصیربافی این هنرهزاران ساله مردم مازندران در جای جای روستاهای مازندران که روزگاری نه چندان دور یکی از راههای کسب درآمد در استان بوده و شوربختانه امروز رونق چندانی ندارد.

پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Audio
.
نام دکتر #جواد_طباطبایی، با نام ایران گره خورده است. او بیش از سی سال است که بر روی پروژه‌ای تحت عنوان #ایرانشهری کار کرده، مشغول تبیین شاخصه‌های آن است.
این فایل شنیداری نایاب، سخنرانی مهمی از ایشان است، که در جمع اهالی فرهنگ و دوستداران تاریخ در شهرستان #بابل انجام گرفته است.
در ابتدا، جمال طاهری از شاهنامه پژوهان، ضمن خوشامدگویی به ایشان و همسرشان (خانم دکتر گیتی خرسند)به طرح پرسشی پرداخت و محور سخنرانی طباطبایی بر اساس این پرسش شکل گرفت:

✔️آیا اندیشه ایرانشهری، #خردعربی را به انحطاط کشانده است؟
دکتر طباطبایی در همان ابتدای سخن، ماهیت خرد عربی را به چالش گرفت و نقدی به اندیشه‌های #عابدالجابری وارد کرد. وی آنگاه به اندیشه‌های #ابن_رشد پرداخت و اورا در حد شارح تفکرات #بوعلی_سینا تنزل داد و اذعان داشت، تقدم ِ عقل به شرع در اندیشه های فیض و فیاض(منسوبان ملاصدرا) نیز قابل رصد است.

در پایان جلسه، طباطبایی در پاسخ به نقد پرسشگری که او را به مدارا با منتقدان فرا می‌خواند، با قید شروطی و با وام‌گیری از سخنِ #ماکیاولی تاکید کرد:《چه به نام و چه به ننگ از ایران دفاع خواهم کرد.》
تحلیل و رصد

@tahlilvarasad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 شنبه  (کیوان روز)

🍂 ۲۲اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ خورشیدی
🍁 روز: " دی بدین " از ماه
فروردین
به سال ۳۷۶۲ مزديسنی(زرتشتی)
🍂 ۲۴ دِ ما  ۱۵۳۵  تبری
🍁 ۷ سیا ما  گیلانی ۱۵۹۷ (دیلمی)
🍂 ۳ ذی القعده  ۱۴۴۴ قمری
🍁 ۱۱ مه ۲۰۲۴ میلادی


(گاهشمار محلی بر پایه استخراج   #نصراله_هومند با مجوز اداره کل ارشاد  #مازندران)


نگاره (فرتور) از کانال نرگس ،هفت آبشار #بابل



پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali