پایگاه ایران دوستان مازندران
698 subscribers
10.3K photos
4.91K videos
140 files
2.41K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
🧨 #مدیریت_بد داخلی، دشمن نخست ایران


📍قبلا هم بارها در کانال نوشته شد که عوامل دولت #ترکیه با نهادهای مرتبط #صنعت و #تجارت ایران ارتباط و فعالیت جدی دارند، اما این حجم نفوذ و ‌ارتباط فقط برای صادرات-واردات و گردش عادی پول و تجارت دوذکشور نیست که این رابطه را برای ایران تماما سود بدانیم، بلکه باعث زیان جدی ایران در برخی زمینه‌ها هم شده است، چون تعادل در دوطرف مبادله برقرار نیست

چون آن‌طرف رقیب جدی برای ربودن سهم بازار جهانی ایران در برخی کالاها است. حکمرانی در آنسو، ملی و مترصد ربودن فرصت‌های ناب برای کشورش است، اما در اینسو ده‌ها هدف برای خود تعیین کرده که برخی از انها ربطی به منافع کشور و ملت ندارد و فرصت‌های جدی ملی در این اثنا از دست رفته است!

بحث صنعت و تجارت ما با ترکیه فقط در صادرات و واردات نیست (اگرچه در بخش واردات از ترکیه به ایران هم دست‌های همین عوامل چنان کرده.اند که محصولات خوب ساخت ایران در بیست سال گذشته، بازار داخلی‌شان را از دست بدهند و ورشکست یا نحیف و کم‌توان شوند چه رسد به رشد در بازارهای جهانی به‌ویژه که به‌دلیل تحریم‌ها علیه ایران، کارفرما و‌تولیدکننده ایرانی، ماشین‌آلات و‌ موادادلیه‌ای را ندارد یا به‌سختی بدست می‌آورد درحالی‌که ترکیه‌ای‌ها به آن دسترسی آسان دارند)، بلکه ازسوی دیگر این مهره‌های ترکیه در ایران که مرتبط با صنعت و تجارت ایران هستند، کانالهای انتقال #اطلاعات کسب‌وکارهای ایرانی به ترکیه هستند.

یک نمونه‌اش همین فهرست و راه تماس با هنرمندان رفوگر و تعمیرکار و بافنده و طراح فرش دستباف ایران است، که باید بررسی شود چرا و چگونه دولت ترکیه به این اطلاعات دست پیدا کرده است و با این افراد تماس گرفته و چه‌کسانی در تطمیع و انتقال هنرمندان صنایع دستی ایران به ترکیه کار کرده‌اند!
نکته دوم درباره بحث مهاجرت گسترده استادکاران فرش ایرانی است که چرا و به چه منطقی، مسوولان اجازه بازگشت فرش ایرانی را به داخل کشور و استفاده از خدمات تعمیراتی استادکاران رفوگر نمی‌دهند تا هم بازار مصرف‌کنندگان ایرانی خارج کشور، خدمات پس از فروش را دریافت کند و هم هنرمندان داخل کشور اشتغالزایی و کسب‌درآمد خوبی داشته باشند.

این تصمیم #مدیران و مسوولان صنعت فرش ایران، اگر به سود ترکیه و به ضرر ایران نیست، پس چیست؟! اگر این #سوء_مدیریت مطلق نیست پس چیست؟
وقتی چند میلیون ایرانی مهاجر در ترکیه و کشورهای مجاور ساکن شده‌اند، مسلما درخواست خدمات روی تعمیر و نگهداری فرش دستباف هم در خارج افزایش می‌یابد، تازه به‌جز مشتریان ترکیه‌ای و غیر ایرانی که خواهان دریافت این خدمت هستند. وقتی امکان دادن این خدمت در داخل ایران فراهم نباشد و اجازه ورود فرش برای تعمیرات داده نشود، معلوم است که ترکیه هم مترصد فرصت است برای غنیمت گرفتن هنرمندان ایرانی و بردن به کشور و با یک تیر چند نشان زدن! یعنی در بلندمدت این ایرانیان هنرمند مهاجر، متاسفانه باعث انتقال مفت و مجانی و آسان هنر منخصربفرد فرش‌بافی ایرانی به ترکیه (رقیب جدی ما) می‌شوند و همین است که اردوغان چشم‌انداز صادرات یک‌میلیارد دلاری حوزه‌ی فرش، برای ترکیه تعیین کرده است!!! قبضه کردن بازار فرش ایران در خارج

بحث دیگر، مساله تلخ #تورم شدید و ضعف شرایط اقتصادی داخل، افت ارزش #پول_ملی ایران و #ضعف_حکمرانی است. بدون شک هرچه این ضعف امتداد پیدا کند و بیشتر شود، سودی که عاید رقبای منطقه‌ای ما می‌شود بیش از پیش است. رقبایی که منافع جدی در ضعف و ناتوانی #دولت_مرکزی ایران دارند: ترکیه، روسیه، امارات، اسراییل، و...

📌هدف این کانال اگاهی‌رسانی از تهدبدها و خطرات پان‌ترکیسم داخلی و خارجی(محور ترکیه-باکو) است و نه قطع ارتباط ایران با این کشورها. اگرچه حقیقا #تحریم_کالاهای_ترکیه به‌شکل مردمی و خودجوش در ایران در بخشی که بازار داخلی را اشغال و تهدید کرده.اند و توان تولیدکننده ایرانی را در شرایط نابرابر رقابتی گرفته‌اند (به ویژه صنعت کیف و‌کفش و انواع پوشاک) مهم و نشانه #بلوغ_ملی ما است (حتی وقتی کیفیت برخی کالاهای ترکیه‌ای بیشتر از مشابه ایرانی‌اش باشد).

وگرنه که فعلا امکان #تحریم_ترکیه از طرف دولت ایران نه موجود است، نه ممکن و شدنی، و نه به‌صلاح کشور مگر انکه ترکیه روزی بخواهد شمشیر را واقعا از رو ببندد و پا را ازگلیمش واقعا و عملا بیرون کند که آن زمان درخواست و انجام #تحریم_کالاهای_ترکیه ازسوی #حکومت_ایران لازم و واجب است

اما #هدف_اصلی_کانال_کمپین_تحریم_پان‌ترکیسم در ایران، استفاده از عنوان #تحریم آن است که اگاهی بخشی و توجهی نسبت به عمق #بحران و خطرموجود علیه ماهیت و هستی ایران از سوی جبهه متحد پان‌ترکیسم (داخلی و خارجی) ایجاد کند


⛔️کمپین تحریم پان‌ترکیسم
@ban_Turkey
📍ایران در چنبره‌ تهدیدات و بحرانهای چندگانه

📍و در این وانفسا، حکومت به‌جای رفتار عاقلانه با مردم، چاقو برای‌شان تیز کرده!


در حالی‌که کشور با بحرانهای مختلف و در واقع انباشت بحرانهای ناشی از سالها ناکارامدی و تداوم روشهای غلط دست‌وپنجه نرم می‌کنه و ناراضایتی مردم به شرایط انفجار رسیده،
همزمان خطرات خارجی از چندجبهه داره اقتصاد و امنیت‌ و توسعه ایران رو تهدید میکنه

اما آقایان حاکمیتی به‌جای اینکه دستاشونو ببرند بالا و تسلیم اراده اکثریت بشند و با مردم همراه و همدل، و قدرت رو در فرایندی آرام و بالغ و متمدنانه به گروههایی که دلخواه مردم هستن واگذار کنن، دارن روز به روز شکافها و رنجها و نارضایتی رو بیشتر میکنن تا جامعه به حد انفجار بزرگ غیرقابل بازگشت برسه!

قوانین غلطی مثل بگیروببندهای تصویب شده برای حجاب زنان، اخراج معترضین از دانشگاهها، جذب میلیونها افغانی، و زمزمه‌ی دادن تابعیت ایرانی به تعداد زیادی برای کمک به حفظ حاکمیت و استفاده از حق رای آنان برای پرکردن صندوقهای انتخاباتی‌ای که امسال از همیشه خالی‌تر خواهدبود، تداوم ساختارهای فسادزا، عدم مقابله جدی و بی‌تعارف با ارکان فساد، و قوانین حاکمیتی‌ای که خودشان موجد و مولد فساد ساختاری-اداری هستند، و ....

این رویه غلط آقایون حاکمیتی باعث #خود_براندازی میشه اما این #براندازی چون منجر به فرایندی پرخسارت و‌ پرخشونت میشه، اگرچه درنهایت خواسته خیلی از مردم رو برای انجام تغییرات جدی حاکمیتی عملی میکنه، اما زیانهایی که فرایند انتقال سخت و پرتنش قدرت برجای میذاره، تا سالها بازهم باری جدید بر گُرده‌ی ایران و ایرانی تحمیل خواهدکرد

پس بهترین حالت برای همه اینه که، خواسته‌ی مردم با کمترین خسارت و تنش و درگیری تحقق پیداکنه و انتقال قدرت در فرایندی دموکراتیک انجام بشه تا دستاوردهای گذشته هم برباد نره با فرایندهای خشونت‌آمیز و جان و مال و موقعیت و فرصتهای ایرانیان حفظ بشه، درکنار امنیت‌کشور

#حجاب_اجباری
#بحران_مهاجر
#فرار_مغزها
#اخراج_اساتید
#فساد_سیستمی
#تحریم #فقر #تورم

#رفراندوم


⛔️کمپین تحریم پان‌ترکیسم
@banTurkey
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️غوغای دستفروشی در شهر نشانۀ چیست؟

✍️محمدباقر تاج الدین

این روزها در هر نقطه ای از کلان شهر تهران که می رویم با پدیدۀ دستقروشی روبرو می شویم از مترو گرفته تا اتوبوس های تندرو و تا میادین و چهار راه ها و بزرگراه ها و خیابان های مختلف. البته در سایر شهرهای کشور نیز این پدیده رواج بسیاری دارد و فقط مختص تهران نیست. این گونه به نظر می رسد که برخی دلایل بروز این پدیده را بتوان به شرح زیر مورد تأمّل و واکاوی قرار داد:

1.مهاجرت گسترده از روستااها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلان شهرها برای دست یابی به شغل و داشتن زندگی معمولی سبب شده است که بسیاری از این دسته از مهاجران به دلایل گوناگون نتوانند به شغلی مناسب دست یابند و در نتیجه در دسترس ترین شغلی که به نظر می رسد دستفروشی است!!!البته آن گونه که اقتصاد دانان بیان می کنند دستفروشی شغل محسوب نمی شود چرا که ویژگی های یک شغل به معنای اقتصادی و اجتماعی آن مانند پایدار بودن، بیمه بودن، برخورداری از مزایای شغلی و سایر ویژگی ها را ندارد!!! اما وقتی یک مهاجر وارد شهری بزرگ می شود و در نوعی بی پناهی و سرگردانی قرار می گیرد و به لحاظ درآمدی در تنگنا و مخمصه ای عجیب گرفتار می شود به جز دستفروشی چه راه دیگری برای امرار معاش و ادامۀ حیات خواهد داشت؟!!

2.بغرنج شدن وضعیت اقتصادی و به زیر خط فقر رفتن شهروندان و خانواده ها بسیاری از این افراد را بر آن داشته است که در کنار شغلی که دارند در زمان های دیگری به دستفروشی بپردازند تا از این طریق بخشی از هزینه های سنگین و گزاف زندگی خود را مدیریت کنند. کسر قابل توجهی از کارگران، کارمندان، معلمان و سایرین را می توان در این دسته قرار داد!!!

3.بسیاری از دانش آموختگان دانشگاه ها پس از آن که مدتی برای دست یابی به شغل مورد نظرشان کوشش های فراوانی به خرج می دهند و به نتیجه ای نمی رسند به ناچار به سمت و سوی دستفروشی می روند تا هم از بیکاری ولو به طور موقت رهایی یابند و هم درآمدی کسب کنند تا از پسِ هزینه های زندگی خود برآیند!!!

4.برخی از بازنشستگان که حقوق بازنشستگی شان به هیچ وجه کفاف هزینه های گزاف زندگی شان را نمی دهد به ناگزیر به دستفروشی روی می آورند تا هم از بیکاری دوران بازنشستگی بیرون بیایند و هم درآمدی کسب کنند. واقعیت این است که کسر قابل توجهی از بازنشستگان از حقوق و درآمد بسیار پایینی برخوردارند که هرگز توان پرداخت هزینه های زندگی شان را ندارند و شأن و جایگاه شان نزد اعضای خانواده نیز رعایت نمی شود!!!

5.زنان سرپرست خانوار که در شرایط بسیار بغرنج و دردناکی زندگی می کنند و به شغل و درآمد مناسبی هم دسترسی ندارند هیچ راهی به جز دستفروشی ندارند. این دسته از زنان از روی ناچاری و برای تأمین هزینه های زندگی شان که در شرایط ناگوار و تلخی قرار گرفته اند تو گویی که دستفروشی را تنها راه برای برون رفت از این وضع شان بر می گزینند!!!

6.نتیجه این که افزایش عجیب و غریب دستفروشی در شهرها از جمله نشانه های وضعیت بغرنج و ناگوار اقتصادی از افزایش میزان خط فقر گرفته تا تورم و گرانی و بیکاری دارد که هر روز نیز بر این وضع اسف بار افزوده می شود. اگر روزگاری افراد خاصی اقدام به دستفروشی می کردند اما امروزه تقریباً بسیاری از گروه های اجتماعی مختلف از دانشجویان گرفته تا دانش آموختگان دانشگاه ها، کارگران، کارمندان، پرستاران، معلمان، استادان و سایرین را نیز در این جرگه می توان یافت!!!! دستفروشی البته درد و رنج های خاص خودش را نیز دارد که به گفتاری جداگانه نیاز دارد!!

#دستفروشی
#بیکاری
#فقر
#مهاجرت
#تورم
#گرانی


@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️غوغای دستفروشی در شهر نشانۀ چیست؟

✍️محمدباقر تاج الدین

این روزها در هر نقطه ای از کلان شهر تهران که می رویم با پدیدۀ دستقروشی روبرو می شویم از مترو گرفته تا اتوبوس های تندرو و تا میادین و چهار راه ها و بزرگراه ها و خیابان های مختلف. البته در سایر شهرهای کشور نیز این پدیده رواج بسیاری دارد و فقط مختص تهران نیست. این گونه به نظر می رسد که برخی دلایل بروز این پدیده را بتوان به شرح زیر مورد تأمّل و واکاوی قرار داد:

1.مهاجرت گسترده از روستااها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلان شهرها برای دست یابی به شغل و داشتن زندگی معمولی سبب شده است که بسیاری از این دسته از مهاجران به دلایل گوناگون نتوانند به شغلی مناسب دست یابند و در نتیجه در دسترس ترین شغلی که به نظر می رسد دستفروشی است!!!البته آن گونه که اقتصاد دانان بیان می کنند دستفروشی شغل محسوب نمی شود چرا که ویژگی های یک شغل به معنای اقتصادی و اجتماعی آن مانند پایدار بودن، بیمه بودن، برخورداری از مزایای شغلی و سایر ویژگی ها را ندارد!!! اما وقتی یک مهاجر وارد شهری بزرگ می شود و در نوعی بی پناهی و سرگردانی قرار می گیرد و به لحاظ درآمدی در تنگنا و مخمصه ای عجیب گرفتار می شود به جز دستفروشی چه راه دیگری برای امرار معاش و ادامۀ حیات خواهد داشت؟!!

2.بغرنج شدن وضعیت اقتصادی و به زیر خط فقر رفتن شهروندان و خانواده ها بسیاری از این افراد را بر آن داشته است که در کنار شغلی که دارند در زمان های دیگری به دستفروشی بپردازند تا از این طریق بخشی از هزینه های سنگین و گزاف زندگی خود را مدیریت کنند. کسر قابل توجهی از کارگران، کارمندان، معلمان و سایرین را می توان در این دسته قرار داد!!!

3.بسیاری از دانش آموختگان دانشگاه ها پس از آن که مدتی برای دست یابی به شغل مورد نظرشان کوشش های فراوانی به خرج می دهند و به نتیجه ای نمی رسند به ناچار به سمت و سوی دستفروشی می روند تا هم از بیکاری ولو به طور موقت رهایی یابند و هم درآمدی کسب کنند تا از پسِ هزینه های زندگی خود برآیند!!!

4.برخی از بازنشستگان که حقوق بازنشستگی شان به هیچ وجه کفاف هزینه های گزاف زندگی شان را نمی دهد به ناگزیر به دستفروشی روی می آورند تا هم از بیکاری دوران بازنشستگی بیرون بیایند و هم درآمدی کسب کنند. واقعیت این است که کسر قابل توجهی از بازنشستگان از حقوق و درآمد بسیار پایینی برخوردارند که هرگز توان پرداخت هزینه های زندگی شان را ندارند و شأن و جایگاه شان نزد اعضای خانواده نیز رعایت نمی شود!!!

5.زنان سرپرست خانوار که در شرایط بسیار بغرنج و دردناکی زندگی می کنند و به شغل و درآمد مناسبی هم دسترسی ندارند هیچ راهی به جز دستفروشی ندارند. این دسته از زنان از روی ناچاری و برای تأمین هزینه های زندگی شان که در شرایط ناگوار و تلخی قرار گرفته اند تو گویی که دستفروشی را تنها راه برای برون رفت از این وضع شان بر می گزینند!!!

6.نتیجه این که افزایش عجیب و غریب دستفروشی در شهرها از جمله نشانه های وضعیت بغرنج و ناگوار اقتصادی از افزایش میزان خط فقر گرفته تا تورم و گرانی و بیکاری دارد که هر روز نیز بر این وضع اسف بار افزوده می شود. اگر روزگاری افراد خاصی اقدام به دستفروشی می کردند اما امروزه تقریباً بسیاری از گروه های اجتماعی مختلف از دانشجویان گرفته تا دانش آموختگان دانشگاه ها، کارگران، کارمندان، پرستاران، معلمان، استادان و سایرین را نیز در این جرگه می توان یافت!!!! دستفروشی البته درد و رنج های خاص خودش را نیز دارد که به گفتاری جداگانه نیاز دارد!!

#دستفروشی
#بیکاری
#فقر
#مهاجرت
#تورم
#گرانی


@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️نشانه های فقیرتر شدن شهروندان

✍️محمدباقر تاج الدین

تورّم و گرانی چنان تُرک تازی می کنند که کسر قابل توجهی از شهروندان جامعه را دچار فقر و فلاکت نموده اند. نشانه های فراوانی در سطوح مختلف می توان از چنین روند بغرنج و دردآوری سراغ گرفت. در همین روزهای آخر سال اگر سری به فروشگاه ها و مراکز خرید بزنید به خوبی و آشکارا متوجه خواهید شد که چقدر خلوت هستند و بسیاری از شهروندان به دلیل گرانی اجناس و کالاها در این مراکز حضور ندارند. برای نمونه در محله ای که زندگی می کنم فروشگاه گوشت و مرغ مطمئنی وجود دارد که معمولاً برای خرید به آن جا مراجعه می کنم. طی روزهای پنج شنبه گذشته و دیروز که به آن جا مراجعه داشتم در مقایسه با سال های پیشین آن چنان خلوت بود که فروشندگان از بیکاری حوصله شان سر رفته بود و البته ناراحت و نگران هم بودند!! مسئول فروشگاه می گفت وقتی گوشت گوسفندی کیلویی 800 هزار تومان شده چه کسی می تواند خرید کند؟!! از شما چه پنهان که بنده هم خریدی نکردم و دست خالی به خانه بازگشتم!!

✳️نمونۀ دیگر را در مرکز خرید پوشاک در ساختمان پلاسکو و کوچه برلن و جمهوری دیدم که حقیقتاً خلوت تر از آن بود که بتوان وصف اَش کرد!!بنده برای خرید نرفته بودم بلکه برای تعمیر وسیله ای برقی رفته بودم که در آن نزدیکی ها بود و سری هم به این مراکز خرید زدم تا به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی ببینم چه خبر است و اگر خواستم گزارشی بنویسم به نسبت دقیق و نزدیک به واقعیت باشد!!! راستش را بخواهید به آجیل فروشی های محل هم سری زدم که در این جاها هم چندان کسی را نیافتم که برای خرید آمده باشد چرا که قیمت های آجیل سر به فلک زده است. من هم برای این که دیگر این همه دست خالی به خانه نروم و بیش از این نزد اعضای خانواده خجالت نکشم مقداری نخود و کشمش خرید کردم!!!!!

❇️به راستی کارگری که مثلا 7 میلیون تومان حقوق می گیرد یا بازنشسته ای که به همین میزان حقوق می گیرد و حتی معلمان و کارمندان و استادان که همگی زیر خط فقر قرار دارند چگونه می توانند برای خرید شب عید به مراکز خرید مراجعه کنند؟ با این میزان عیدی ای که پرداخت کردند حتی برا ی یک نفر هم نمی توان لباس معمولی خرید چه رسد به سایر ملزومات دیگر!! پول شب عید کارمندان به عبارتی می شود سه کیلو گوشت، همین و بس!!! نشانه های فراوان دیگری می توان سراغ گرفت که همگی علامت های آشکاری برای فقیرتر شدن شهروندان محسوب می شوند!! حالا اگر در این وانفسا کسی دچار بیماری سختی شود که دیگر واویلایی عظیم است!! به خوبی می دانم که دیگر هیچ گوش شنوایی برای شنیدن این سخنان وجود ندارد اما فقط از باب درد دل آن دسته از شهروندانی که صداهای خاموش جامعه هستند به ویژه پدرانی که نزد همسر و فرزندان شان خجالت می کشند این متن نه چندان منظم و بل آشفته(چرا که با دیدن این صحنه های دردآور دچار آشفته حالی شده ام) را نوشتم و بسیار تأسف می خورم که کار دیگری به جز این از دستم بر نمی آید!!!امیدوارم شهروندان عزیز مرا به بزرگواری شان ببخشایند!!زیاده جسارت است!!

#فقر
#فقیر
#تورم
#گرانی


@tajeddin_mohammadbagher