Forwarded from محمد درویش
🔻در ستایش مردی که به زمین زنندگانش درود میفرستد!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ چند شب پیش با محمد تاجران در محضر استاد مرتضی فرهادی بودیم؛ مردی که در حوزه یاریگری، تعاون و دگریاری بیشتر از هر ایرانی دیگری پژوهش کرده و قلم زده است ...
2️⃣ محمد تاجران هم از تازهترین پویشی که آفریده سخن گفت؛ پویشی موسوم به پوراندخت!
3️⃣ نکته تاملبرانگیز آنکه وقتی محمد در جریان شرح پویش به مهمترین فلسفه زندگیش پرداخت، به شدت مرتضی فرهادی را متاثر و حیران کرد! او گفت: وقتی کسی مرا به زمین میزند، به جای آنکه به سرعت برخواسته و انتقامم را از آن فرد بگیرم، به زمین مینگرم و از منظری که آن زمینخوردن برای من آفریده، میکوشم تا زوایای جدیدی از زندگی را کشف کنم ...
4️⃣ آموختهام راز آرامش در آن نیست که فقط کارهایی را که دوست داری، انجام دهی؛ بلکه آرامش از آن زنان و مردانی است که از هنرِ دوستداشتنِ کارهایی که انجام میدهند بهرهمند باشند. باورم این است که اتفاق بدی برای آدمهایی که آدمند نمیافتد؛ اگر آن اتفاق به نظر بد مینماید، برای این است که قصه به اتمام نرسیده!
5️⃣ و محمد تاجران به راستی مصداق چنین آدمهای آدمی است؛ آنقدر که مرتضی فرهادی هم با اشاره به شعر زیبای صائب تبریزی - نیکی هنری نیست به امید تلافی ... - به تحسین منش و مرامش پرداخت.
6️⃣ عکس سوم را دیشب گرفتم، زمانی که مرتضی فرهادی مشتاقانه در ارتفاعات چینکلاغ چشمانتظار طلوع مهتاب بود ... آرامش و کیفش از این صحنه، وصفناشدنی است و شاید رمزِ آدمهای خردمندِ امیدوار چون او و محمد تاجران در همین درنگشان در کشف راز و رمز طلوع مهتاب باشد! نه؟
#محمد_تاجران
#آدم_حسابی_مملکت
#مرتضی_فرهادی
#دگریاری
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/CiVeGe2uxIb/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ چند شب پیش با محمد تاجران در محضر استاد مرتضی فرهادی بودیم؛ مردی که در حوزه یاریگری، تعاون و دگریاری بیشتر از هر ایرانی دیگری پژوهش کرده و قلم زده است ...
2️⃣ محمد تاجران هم از تازهترین پویشی که آفریده سخن گفت؛ پویشی موسوم به پوراندخت!
3️⃣ نکته تاملبرانگیز آنکه وقتی محمد در جریان شرح پویش به مهمترین فلسفه زندگیش پرداخت، به شدت مرتضی فرهادی را متاثر و حیران کرد! او گفت: وقتی کسی مرا به زمین میزند، به جای آنکه به سرعت برخواسته و انتقامم را از آن فرد بگیرم، به زمین مینگرم و از منظری که آن زمینخوردن برای من آفریده، میکوشم تا زوایای جدیدی از زندگی را کشف کنم ...
4️⃣ آموختهام راز آرامش در آن نیست که فقط کارهایی را که دوست داری، انجام دهی؛ بلکه آرامش از آن زنان و مردانی است که از هنرِ دوستداشتنِ کارهایی که انجام میدهند بهرهمند باشند. باورم این است که اتفاق بدی برای آدمهایی که آدمند نمیافتد؛ اگر آن اتفاق به نظر بد مینماید، برای این است که قصه به اتمام نرسیده!
5️⃣ و محمد تاجران به راستی مصداق چنین آدمهای آدمی است؛ آنقدر که مرتضی فرهادی هم با اشاره به شعر زیبای صائب تبریزی - نیکی هنری نیست به امید تلافی ... - به تحسین منش و مرامش پرداخت.
6️⃣ عکس سوم را دیشب گرفتم، زمانی که مرتضی فرهادی مشتاقانه در ارتفاعات چینکلاغ چشمانتظار طلوع مهتاب بود ... آرامش و کیفش از این صحنه، وصفناشدنی است و شاید رمزِ آدمهای خردمندِ امیدوار چون او و محمد تاجران در همین درنگشان در کشف راز و رمز طلوع مهتاب باشد! نه؟
#محمد_تاجران
#آدم_حسابی_مملکت
#مرتضی_فرهادی
#دگریاری
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/p/CiVeGe2uxIb/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔴مهسا امینی رفت تا یادشان بماند، تحمل این زخمها و مردمندیدنها، ما را قویتر خواهد کرد!
✍ محمد درویش استاد پیشین دانشگاه تهران و کنشگر زیست بوم ایران
🔸 هیچ قلبی صرفاً به دلیل هماهنگی با قلب دیگر وصل نیست؛ زخم است که قلبها را عمیقاً به هم پیوند میزند ... پیوند درد با درد؛ شکنندگی با شکنندگی و بغض با بغض ... گاه قدرتی بیش از انفجار چند بمب اتمی میآفریند!*
ایمان دارم روزی که چندان دور نیست، از تندیس مهسا امینی در معابر عمومی وطن رونمایی خواهد شد تا همه تمامیتخواهان متحجر و واپسگرا بدانند که زن، زندگی و آزادی را هرگز نمیتوان تا ابد و به ضرب منطق سرنیزه دفن کرد.
سیمای مظلوم و زیبای این دختر آسمانی که فقط بیست و دو بهار را تجربه کرده بود؛ سیمای دختری که به بازداشتکنندگانش یادآوری میکرد که من مهمان شما تهرانیها هستم و اینجا غریبهام؛ سبب شد تا وجدان همهی ما از شدت این مظلومیت و معصومیت بترکد و مهسا به خودیترین و عزیزترین شهروند ایران تا ابد بدل شود ...
آنهایی که با جنس یادبرگهایم در این صفحه آشنایی دارند، خوب میدانند که عهدِ محمد درویش به پراکندن غم، درد و زخم نیست؛ همیشه دنبال نوری در قلب تاریکی میگردد تا پرچم کنشگری را در زمانهای که "امید" کیمیاست، در اهتزاز نگه دارد. به قول فریدون مشیری عزیز: مگر نه اینکه غمی سهمگین به دل داریم؛ مگر نه اینکه به رنجی گران گرفتاریم؛ نشاطمان را باید همیشه چون خورشید، بلند و گرم در اعماق جان نگه داریم.
* با الهام از یادبرگ هاراکی موراکامی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#نه_به_گشت_ارشاد
#دلنوشته_های_محمد_درویش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ محمد درویش استاد پیشین دانشگاه تهران و کنشگر زیست بوم ایران
🔸 هیچ قلبی صرفاً به دلیل هماهنگی با قلب دیگر وصل نیست؛ زخم است که قلبها را عمیقاً به هم پیوند میزند ... پیوند درد با درد؛ شکنندگی با شکنندگی و بغض با بغض ... گاه قدرتی بیش از انفجار چند بمب اتمی میآفریند!*
ایمان دارم روزی که چندان دور نیست، از تندیس مهسا امینی در معابر عمومی وطن رونمایی خواهد شد تا همه تمامیتخواهان متحجر و واپسگرا بدانند که زن، زندگی و آزادی را هرگز نمیتوان تا ابد و به ضرب منطق سرنیزه دفن کرد.
سیمای مظلوم و زیبای این دختر آسمانی که فقط بیست و دو بهار را تجربه کرده بود؛ سیمای دختری که به بازداشتکنندگانش یادآوری میکرد که من مهمان شما تهرانیها هستم و اینجا غریبهام؛ سبب شد تا وجدان همهی ما از شدت این مظلومیت و معصومیت بترکد و مهسا به خودیترین و عزیزترین شهروند ایران تا ابد بدل شود ...
آنهایی که با جنس یادبرگهایم در این صفحه آشنایی دارند، خوب میدانند که عهدِ محمد درویش به پراکندن غم، درد و زخم نیست؛ همیشه دنبال نوری در قلب تاریکی میگردد تا پرچم کنشگری را در زمانهای که "امید" کیمیاست، در اهتزاز نگه دارد. به قول فریدون مشیری عزیز: مگر نه اینکه غمی سهمگین به دل داریم؛ مگر نه اینکه به رنجی گران گرفتاریم؛ نشاطمان را باید همیشه چون خورشید، بلند و گرم در اعماق جان نگه داریم.
* با الهام از یادبرگ هاراکی موراکامی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#نه_به_گشت_ارشاد
#دلنوشته_های_محمد_درویش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from محمد درویش
🟢 زندگی چگونه معنا مییابد؟ 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ با رئوف آذری، مهدی مجتهدی و حسین ورجاوند رفته بودیم به سلین؛ آبادبومی در دیار هورامان، سکونتگاهی زیبا در کنار سیروان - مهمترین رودخانه کردستان عزیز، تا از کارهای ارزشمند یک جوان متخصص گیاهشناس، محفوظ ادوای بازدید کرده و بتوانیم یک بهانه سرکردنِ زمستان جدید در زاگرس معرفی و حمایت کنیم.
2️⃣ کاک عارف ادوایی راننده یک نیسان آبی بود که ما را از سلین به ارتفاعات کوهسالان برد، حدود ۶ ساعت با او همسفر بودیم و پیوسته درنگ میکرد تا سیگاری دود کند! میگفت: روزی دو پاکت سیگار میکشد و ششصدهزارتومان در ماه برای این عادت هزینه میپردازد!
3️⃣ اتفاق عجیب اما آن بود که درگیر بحثهای محیطزیستی ما در پناهگاه کوهسالان شد و حدود دو ساعت لب به سیگار نزد و فقط با دقت گوش میکرد ... بقیه ماجرا را در کلیپ میتوانید تماشا کنید.
4️⃣ اراده کاک عارف برای ترک سیگار و رفتار تشویقی رئوف آذری عزیز، یک برگ جدید و فراموشنشدنی از زندگی ما را در این سفر رقم زد. همسر و دو دختر کاک عارف هم بسیار از رئوف قدردانی کردند و اینکه بتوانی یک خانواده را به صورت ناغافلکی چنین خوشحال کنی، خودش عین زندگی است! نیست؟
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://youtu.be/Rl9skXpvUzk
📚 @darvishnameh
1️⃣ با رئوف آذری، مهدی مجتهدی و حسین ورجاوند رفته بودیم به سلین؛ آبادبومی در دیار هورامان، سکونتگاهی زیبا در کنار سیروان - مهمترین رودخانه کردستان عزیز، تا از کارهای ارزشمند یک جوان متخصص گیاهشناس، محفوظ ادوای بازدید کرده و بتوانیم یک بهانه سرکردنِ زمستان جدید در زاگرس معرفی و حمایت کنیم.
2️⃣ کاک عارف ادوایی راننده یک نیسان آبی بود که ما را از سلین به ارتفاعات کوهسالان برد، حدود ۶ ساعت با او همسفر بودیم و پیوسته درنگ میکرد تا سیگاری دود کند! میگفت: روزی دو پاکت سیگار میکشد و ششصدهزارتومان در ماه برای این عادت هزینه میپردازد!
3️⃣ اتفاق عجیب اما آن بود که درگیر بحثهای محیطزیستی ما در پناهگاه کوهسالان شد و حدود دو ساعت لب به سیگار نزد و فقط با دقت گوش میکرد ... بقیه ماجرا را در کلیپ میتوانید تماشا کنید.
4️⃣ اراده کاک عارف برای ترک سیگار و رفتار تشویقی رئوف آذری عزیز، یک برگ جدید و فراموشنشدنی از زندگی ما را در این سفر رقم زد. همسر و دو دختر کاک عارف هم بسیار از رئوف قدردانی کردند و اینکه بتوانی یک خانواده را به صورت ناغافلکی چنین خوشحال کنی، خودش عین زندگی است! نیست؟
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://youtu.be/Rl9skXpvUzk
YouTube
قصه مردی که دیگر سیگار نمیکشد!
کاک عارف ادوایی، هموطنی از دیار سلین در اورامان.
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
#سیگار
#محمد_درویش
#mohammad_darvish
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
#سیگار
#محمد_درویش
#mohammad_darvish
Forwarded from محمد درویش
🟢 راز موفقیت یک فروشنده دورهگرد در بندرعباس! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ نخستین بار که احمد اعتباری را دیدم، برمیگردد به آذرماه ۱۴۰۰. آمده بودم ببینم آیا شهروز شجاعی واقعاً میخواهد و میتواند به کابوس ورود فاضلاب بندرعباس به خلیجفارس پایان دهد یا خیر؟
2️⃣ در واقع یک رخداد نامیمون و متعفن که نفس بندرعباسیها را گرفته بود، سبب خیر شد تا با چند انسان شریف، زحمتکش و عاشق وطن آشنا شوم تا بیشتر نقشِ آدم بدِ قصه را جدی بگیریم!
3️⃣ همان روز یک توییت درباره احمد زدم که چگونه با رعایت هنجارهای محیطزیستی میکوشد تا هم ساحل را پاکیزه نگه دارد و هم ایرانیان بیشتری را با این فرآورده خاص دیارش در بستک آشنا کند.
4️⃣ از آن روز بیش از دو سال میگذرد و خوشبختانه هم طرح تصفیه فاضلاب بندرعباس به خوبی در حال پیشرفت است و هم حال و روز کسب و کار احمد پیشبرنده میتازد و بر برکت زندگیش هم افزوده میشود.
5️⃣ احمد یک جوان توسعهیافته و اهلی ایران است. مهربان، باهوش، دلسوز، اهل مطالعه، خودساخته، شجاع و باورمند به هدفی که برگزیده است. او آینده را دقیق ترسیم کرده و گام به گام با ایمانی وصفناپذیر به سمتش حرکت میکند. شما چند دستفروش را میشناسید که توانسته باشد محصول خود را چنین حرفهای و شیک بستهبندی کرده و با برند خویش در معتبرترین فروشگاهها عرضه کند؟ دمت گرررم احمد جان ...💚
♦️ تلفن تماس با او و سفارش:
09367931342
#احمد_اعتباری
#کرک_چای
#بندرعباس
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://youtu.be/ZNCxI-klUIY?si=RBx4uNSm6VSxJJyH
📚 @darvishnameh
1️⃣ نخستین بار که احمد اعتباری را دیدم، برمیگردد به آذرماه ۱۴۰۰. آمده بودم ببینم آیا شهروز شجاعی واقعاً میخواهد و میتواند به کابوس ورود فاضلاب بندرعباس به خلیجفارس پایان دهد یا خیر؟
2️⃣ در واقع یک رخداد نامیمون و متعفن که نفس بندرعباسیها را گرفته بود، سبب خیر شد تا با چند انسان شریف، زحمتکش و عاشق وطن آشنا شوم تا بیشتر نقشِ آدم بدِ قصه را جدی بگیریم!
3️⃣ همان روز یک توییت درباره احمد زدم که چگونه با رعایت هنجارهای محیطزیستی میکوشد تا هم ساحل را پاکیزه نگه دارد و هم ایرانیان بیشتری را با این فرآورده خاص دیارش در بستک آشنا کند.
4️⃣ از آن روز بیش از دو سال میگذرد و خوشبختانه هم طرح تصفیه فاضلاب بندرعباس به خوبی در حال پیشرفت است و هم حال و روز کسب و کار احمد پیشبرنده میتازد و بر برکت زندگیش هم افزوده میشود.
5️⃣ احمد یک جوان توسعهیافته و اهلی ایران است. مهربان، باهوش، دلسوز، اهل مطالعه، خودساخته، شجاع و باورمند به هدفی که برگزیده است. او آینده را دقیق ترسیم کرده و گام به گام با ایمانی وصفناپذیر به سمتش حرکت میکند. شما چند دستفروش را میشناسید که توانسته باشد محصول خود را چنین حرفهای و شیک بستهبندی کرده و با برند خویش در معتبرترین فروشگاهها عرضه کند؟ دمت گرررم احمد جان ...💚
♦️ تلفن تماس با او و سفارش:
09367931342
#احمد_اعتباری
#کرک_چای
#بندرعباس
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://youtu.be/ZNCxI-klUIY?si=RBx4uNSm6VSxJJyH
Forwarded from محمد درویش
🟢 فرامرز اصلانی، گوشهای پررنگ از خاطره چند نسل!🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ موهبت کمی نیست که یک خواننده پاپ بتواند با چند نسل از هموطنانش پیوند برقرار کند، به نحوی که امروز ایرانیان فراوانی از ده ساله تا ۹۰ ساله با شنیدن خبر سفر ابدی خالق یکی از خاطرهانگیزترین ترانههای دهه پنجاه، غمگین شده، افسوس خورده و نشان دادند که آماده بدرود با این هنرمند ۷۹ ساله نبودند!
2️⃣ فرامرز اصلانی اما برای من و اروند یک خاطره خاص و ماندگار دارد که پیشتر در وبلاگش نوشته بودم ...
3️⃣ کلاس اول دبستان بود و سراسیمه و خشمگین تا رسید به خونه برایم با حرصی شیرین تعریف کرد: پدر! هیچ میدونی یه نفر پیدا شده که ترانه تو را خوانده و کاست هم پر کرده؟!
4️⃣ حقیقت این بود که لالایی اروند از نوزادی و کودکی، وقتی بغلش میکردم، همین ترانه بود که همواره در گوشش زمزمه میکردم تا خوابش ببرد و چقدر این ترانه را دوست داشت ...
5️⃣ صبح امروز از اهواز به من زنگ زد و با غم و بهت گفت: شنیدی پدر که فرامز اصلانی هم رفت ...
6️⃣ چقدر آدم باید خوشبخت باشد که اینگونه در دل میلیونها هموطنش خاطره بیافریند ... روحش شاد و خوشا به حالش که صدایش هرگز تا صدها سال دیگر هم نمیمیرد ...
#فرامرز_اصلانی
#اروند
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/reel/C4xfyrItUen/?igsh=MXBiaDRna2lxcTh3bw==
📚 @darvishnameh
1️⃣ موهبت کمی نیست که یک خواننده پاپ بتواند با چند نسل از هموطنانش پیوند برقرار کند، به نحوی که امروز ایرانیان فراوانی از ده ساله تا ۹۰ ساله با شنیدن خبر سفر ابدی خالق یکی از خاطرهانگیزترین ترانههای دهه پنجاه، غمگین شده، افسوس خورده و نشان دادند که آماده بدرود با این هنرمند ۷۹ ساله نبودند!
2️⃣ فرامرز اصلانی اما برای من و اروند یک خاطره خاص و ماندگار دارد که پیشتر در وبلاگش نوشته بودم ...
3️⃣ کلاس اول دبستان بود و سراسیمه و خشمگین تا رسید به خونه برایم با حرصی شیرین تعریف کرد: پدر! هیچ میدونی یه نفر پیدا شده که ترانه تو را خوانده و کاست هم پر کرده؟!
4️⃣ حقیقت این بود که لالایی اروند از نوزادی و کودکی، وقتی بغلش میکردم، همین ترانه بود که همواره در گوشش زمزمه میکردم تا خوابش ببرد و چقدر این ترانه را دوست داشت ...
5️⃣ صبح امروز از اهواز به من زنگ زد و با غم و بهت گفت: شنیدی پدر که فرامز اصلانی هم رفت ...
6️⃣ چقدر آدم باید خوشبخت باشد که اینگونه در دل میلیونها هموطنش خاطره بیافریند ... روحش شاد و خوشا به حالش که صدایش هرگز تا صدها سال دیگر هم نمیمیرد ...
#فرامرز_اصلانی
#اروند
#دلنوشته_های_محمد_درویش
https://www.instagram.com/reel/C4xfyrItUen/?igsh=MXBiaDRna2lxcTh3bw==