خانه #شهریاری:
خانه #شهریاری در روستای #یانهسر از بخش یانهسر، شهرستان #بهشهر ، واقع است.
این ساختمان #قاجاری، مقر حکومت #سردار_رفیع_یانهسری بود. سردار رفیع یانسری صاحبمنصب نظامی و سیاسی منطقه #هزار_جریب و #گرگان در دوره #قاجاریه و #جنبش_مشروطه بود. او بارها به حکومت #استرآباد، #شاهرود، #بسطام و #هزار_جریب منصوب شد و دو بار نایبالحکومه #استرآباد شد.
این بنا در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۸۴۴ بهعنوان یکی از آثار ملی #ایران به ثبت رسیده است. مرمت این اثر در تابستان سال ۱۳۹۱ با مشارکت سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان #مازندران صورت گرفت.
فرستنده: مهدی خلیلی
ازکانال دوستداران طبیعت #بهشهر باکمی ویرایش
کانال جلگه_شمالی(تیکاوتیرنگ)
@jolgeshomali
خانه #شهریاری در روستای #یانهسر از بخش یانهسر، شهرستان #بهشهر ، واقع است.
این ساختمان #قاجاری، مقر حکومت #سردار_رفیع_یانهسری بود. سردار رفیع یانسری صاحبمنصب نظامی و سیاسی منطقه #هزار_جریب و #گرگان در دوره #قاجاریه و #جنبش_مشروطه بود. او بارها به حکومت #استرآباد، #شاهرود، #بسطام و #هزار_جریب منصوب شد و دو بار نایبالحکومه #استرآباد شد.
این بنا در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۸۴۴ بهعنوان یکی از آثار ملی #ایران به ثبت رسیده است. مرمت این اثر در تابستان سال ۱۳۹۱ با مشارکت سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان #مازندران صورت گرفت.
فرستنده: مهدی خلیلی
ازکانال دوستداران طبیعت #بهشهر باکمی ویرایش
کانال جلگه_شمالی(تیکاوتیرنگ)
@jolgeshomali
Forwarded from اعتدال برای عدالت
قهرمانانی چون آریوبرزن، بابک، مازیار، امیرکبیر، سورنا، لیث صفاری، رئیس علی دلواری، ستارخان، عباس دوران و.......نیامدند، تا ما در مقابل یونان و اعراب و انگلیس و روس ها سرِخَم فرود آوریم.ولی امروز فرهنگ عقب افتاده عرب و فرهنگ مبتذل مدرن غرب بر ما چیره شد. و یادمان رفت چه بودیم و چه شدیم؟
زنده باد ایران و کسانی که جانشان را برای ملت و خاک و ناموس این مرز و بوم فدا کردند. ولی ما خود را در مشتی از پوچی گم کردیم.
مردان بی ادعایی که با عمل ثابت کردند که ادعای آن ها یک کوه را به لرزش در می آورد.
#بهیاد_شاهانفرماندهان_دلاورایرانی
#جنبش_اجتماعیملی_نوینایرانشهری
卐 @Iran_Nazism 卐
زنده باد ایران و کسانی که جانشان را برای ملت و خاک و ناموس این مرز و بوم فدا کردند. ولی ما خود را در مشتی از پوچی گم کردیم.
مردان بی ادعایی که با عمل ثابت کردند که ادعای آن ها یک کوه را به لرزش در می آورد.
#بهیاد_شاهانفرماندهان_دلاورایرانی
#جنبش_اجتماعیملی_نوینایرانشهری
卐 @Iran_Nazism 卐
Forwarded from اعتدال برای عدالت
🔺️ایرانشهر را تجزیه کردند و ایران به وجود آمد.
🔻حال میخواهند ایران را تجزیه کنند و ایرانستان را به وجود بیاورند.
همیشه از قدرت امپراطوری ایران ترس داشتند. اما این بار نباید مانند گذشته باشد و نخواهد بود! باید با آگاهی ملت ایران، دستان تجزیه طلبان و حامیان این طرح مانند برنارد لوییس انگلیسی با اصالت یهودی را رو کرد. که دیگر موفق دست درازی، به مام میهن نشوند. اگر یک ملت واحد باشیم دست هایشان را قطع خواهیم کرد.!!
همیشه یادآور خواهیم شد که چگونه اولین ابداع کننده افکار پانترکی یک یهودی انگلیسی به نام آرمینوس وامبری بود.
پ.ن: یهودیان همیشه با سیاست خاص پشت بیشتر اتفاقات دنیا بوده اند، و هستند خود را مظلوم نشان دادند و در هر لباسی با دورویی وارد شدند. و در احزاب یا گروهایی که ضدیهود بهپا خواسته اند، یهودیان یا وارد آن شدند و انحراف ایجاد کردند یا برچسب یهودی بودن به این گروه ها زدند. بنی اسرائیل همشکل برادران خود چون عرب از نسل سامیان بوده و از نیرنگ بازترین مردمان دنیا هستند.
#جاوید_ایرانشهر
#جنبش_اجتماعیملی_نوینایرانشهری
#ملیگرایان_راستین
卐🔥 @IRAN_NAZISM 🔥卐
🔻حال میخواهند ایران را تجزیه کنند و ایرانستان را به وجود بیاورند.
همیشه از قدرت امپراطوری ایران ترس داشتند. اما این بار نباید مانند گذشته باشد و نخواهد بود! باید با آگاهی ملت ایران، دستان تجزیه طلبان و حامیان این طرح مانند برنارد لوییس انگلیسی با اصالت یهودی را رو کرد. که دیگر موفق دست درازی، به مام میهن نشوند. اگر یک ملت واحد باشیم دست هایشان را قطع خواهیم کرد.!!
همیشه یادآور خواهیم شد که چگونه اولین ابداع کننده افکار پانترکی یک یهودی انگلیسی به نام آرمینوس وامبری بود.
پ.ن: یهودیان همیشه با سیاست خاص پشت بیشتر اتفاقات دنیا بوده اند، و هستند خود را مظلوم نشان دادند و در هر لباسی با دورویی وارد شدند. و در احزاب یا گروهایی که ضدیهود بهپا خواسته اند، یهودیان یا وارد آن شدند و انحراف ایجاد کردند یا برچسب یهودی بودن به این گروه ها زدند. بنی اسرائیل همشکل برادران خود چون عرب از نسل سامیان بوده و از نیرنگ بازترین مردمان دنیا هستند.
#جاوید_ایرانشهر
#جنبش_اجتماعیملی_نوینایرانشهری
#ملیگرایان_راستین
卐🔥 @IRAN_NAZISM 🔥卐
🔴🌳ما دوباره ریشهها را در خاک مستحکم میکنیم!🌳
✍
محمد درویش کنشگر زیست بوم و استاد دانشگاه تهران
🔸 در آخرین روز سفرم به الگِن - ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ - با مشاهده حال و روز این بلوطِ دویستساله در دامنههای مشرف به روستا که متاسفانه به دلیل جادهسازی غیراصولی و ریزش خاک، حجم بزرگی از ریشههایش بیرون افتاده و کج شده بود، از مهدی طباطبایی عزیز خواهش کردم تا مسوولیت عملیات نجات این درخت ارزشمند را به عنوان نماد الگن برعهده گیرد که خوشبختانه او و آسیه - همسرش - با کمال میل پذیرفتند و اینک همانطور که در تصاویر میبینید، حالا با خیال راحت این بلوط تناور میتواند تا دستکم هزار سال آینده به آفتاب سلام داده و نوادگانِ نوادگانِ ... الگنیهای امروز هم از موهبت سایه، اکسیژن، جبروت و میوههایش بهرهمند شوند.
🔸 همانطور که میدانید در جای جای زاگرس، هیرکانی، ارسباران و توران - نواحی مرکزی و حاشیه بیابان ایران - ما با چنین درختان کهنسالی روبرو هستیم که اگر به موقع به دادشان برسیم، به راحتی میتوانند تا چندصد سال بیشتر به طبیعت وطن خدمت کنند.
🔸 سالها پیش جوانی در اطراف پارسیان در مورد یکی از درختان انجیر معابد چنین کرده بود که گزارشش را در وبلاگم منتشر کردم. همچنین علی طهماسبی و یارانش در قلعهتُل هم دو سال پیش چنین کردند و اینک رئوف آذری و بلوطبانانِ پابهرکاب و عزیزش در سردشت هم به نشانه سی دوچرخه برقی که سال گذشته به نمایندگی از شما مردم شریف در کارزار #رویای_سردشت تقدیمشان کردم تا پایشگر طبیعت ارزشمندشان باشند، تصمیم گرفتند سی پایه بلوط را که به چنین دردی مبتلا شدهاند، شناسایی، تیمار و مرمت کنند.
🔸 بیاییم سال هزار و چهارصد را به سال شناسایی درختانی اختصاص دهیم که ریشههاشان از خاک بیرون افتاده و نیاز به کمک من و تو دارند تا صدها سال بیشتر به وطن خدمت کنند. اینگونه چراغ خود را همچنان بیافروزیم و کارِ درست را انجام داده و گوش خود را بر نفیرهای ناامیدکنندهای که طوطیوار میگویند: "خانه از پایبست ویران است" بربندیم و اگر شده برای یک درخت، یک حیوان یا یک انسان روزگاری بهتر آفریده و دلیل حال خوب هم بمانیم.
🔸 درود بر سعید انصاریان و همه الگنیهای عزیز که اگر همت، عشق، باور، امید و ایمان آنها نبود، شاید اینک در سیاهترین سال فلاکتبار اقتصادی ایران، چنین به تماشای سپیدیها دلخوش نبوده و نبودیم ...
.
#مهدی_طباطبایی
#آسیه_رنجبر
#آهسته_چون_بلوط
#درنگ_در_جزییات_امور
#علی_طهماسبی
#قلعه_تل
#رئوف_آذری
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#سردشت
#جنبش_شناسایی_درختان_ریشه_در_باد
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍
محمد درویش کنشگر زیست بوم و استاد دانشگاه تهران
🔸 در آخرین روز سفرم به الگِن - ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ - با مشاهده حال و روز این بلوطِ دویستساله در دامنههای مشرف به روستا که متاسفانه به دلیل جادهسازی غیراصولی و ریزش خاک، حجم بزرگی از ریشههایش بیرون افتاده و کج شده بود، از مهدی طباطبایی عزیز خواهش کردم تا مسوولیت عملیات نجات این درخت ارزشمند را به عنوان نماد الگن برعهده گیرد که خوشبختانه او و آسیه - همسرش - با کمال میل پذیرفتند و اینک همانطور که در تصاویر میبینید، حالا با خیال راحت این بلوط تناور میتواند تا دستکم هزار سال آینده به آفتاب سلام داده و نوادگانِ نوادگانِ ... الگنیهای امروز هم از موهبت سایه، اکسیژن، جبروت و میوههایش بهرهمند شوند.
🔸 همانطور که میدانید در جای جای زاگرس، هیرکانی، ارسباران و توران - نواحی مرکزی و حاشیه بیابان ایران - ما با چنین درختان کهنسالی روبرو هستیم که اگر به موقع به دادشان برسیم، به راحتی میتوانند تا چندصد سال بیشتر به طبیعت وطن خدمت کنند.
🔸 سالها پیش جوانی در اطراف پارسیان در مورد یکی از درختان انجیر معابد چنین کرده بود که گزارشش را در وبلاگم منتشر کردم. همچنین علی طهماسبی و یارانش در قلعهتُل هم دو سال پیش چنین کردند و اینک رئوف آذری و بلوطبانانِ پابهرکاب و عزیزش در سردشت هم به نشانه سی دوچرخه برقی که سال گذشته به نمایندگی از شما مردم شریف در کارزار #رویای_سردشت تقدیمشان کردم تا پایشگر طبیعت ارزشمندشان باشند، تصمیم گرفتند سی پایه بلوط را که به چنین دردی مبتلا شدهاند، شناسایی، تیمار و مرمت کنند.
🔸 بیاییم سال هزار و چهارصد را به سال شناسایی درختانی اختصاص دهیم که ریشههاشان از خاک بیرون افتاده و نیاز به کمک من و تو دارند تا صدها سال بیشتر به وطن خدمت کنند. اینگونه چراغ خود را همچنان بیافروزیم و کارِ درست را انجام داده و گوش خود را بر نفیرهای ناامیدکنندهای که طوطیوار میگویند: "خانه از پایبست ویران است" بربندیم و اگر شده برای یک درخت، یک حیوان یا یک انسان روزگاری بهتر آفریده و دلیل حال خوب هم بمانیم.
🔸 درود بر سعید انصاریان و همه الگنیهای عزیز که اگر همت، عشق، باور، امید و ایمان آنها نبود، شاید اینک در سیاهترین سال فلاکتبار اقتصادی ایران، چنین به تماشای سپیدیها دلخوش نبوده و نبودیم ...
.
#مهدی_طباطبایی
#آسیه_رنجبر
#آهسته_چون_بلوط
#درنگ_در_جزییات_امور
#علی_طهماسبی
#قلعه_تل
#رئوف_آذری
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#سردشت
#جنبش_شناسایی_درختان_ریشه_در_باد
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔴«زنان ایرانی، برندگان قرن»
✍ مهدی تدینی ( کانال تاریخ اندیشی)@tarikhandishi
🔸در آخرین شب قرن، مدال قهرمانی قرن چهاردهم را به گردن زنان ایرانی میآویزم، و فقط خودم میدانم از نوشتن این متن و بیان این ادعا چقدر به خودم میبالم و میدانم ــ اگر عمری بود ــ روزی روزگاری که آفتاب لب بوم شدم، از این نوشتهام یاد میکنم و میگویم من در واپسین شب قرن نوشتم: «زنان ایرانی برندگان قرن چهاردهم» بودند. کمی صبوری پیشه کنید تا دلایل این ادعایم را بگویم...
من از همۀ دردها و نارضایتیها، اجحافها و تبعیضها و از همۀ درددلهای زنان باخبرم. مطمئن باشید اگر بخواهم حرف زنها را بنویسم، به پشتوانۀ کنجکاوی نظریام چنتهام پُرتر از خود زنان است و حتی میتوانم به خاطرات دوری اشاره کنم که شاید خود زنان و دختران فراموش کرده باشند... مثلاً میتوانم از مدیری دبیرستانشان یاد کنم که چهرۀ دختران را زیر نور با دقت میکروسکوپی نگاه میکرد، مبادا مویی از صورت دختران کم نشده باشد (و وای اگر مویی از گونهای کم شده بود!) یا میتوانم از ناظم جلادمنشی نام ببرم که به خاطر جوراب رنگروشن بدترین تحقیرها را نثار دختری نوجوان ــ و پرغرور ــ میکرد. داستان آن هیولا که با سر بُریده زنش در خیابان فخر میفروشد و آن پدر ملعونی که داس بر گلوی دخترش مینهد، کابوسی اجتماعی است که همه از آن باخبرند. این را هم میدانم که هنوز راه زیادی مانده تا زنان به آن برابری حقوقی که خواستار و شایستهاش هستند، برسند.
اما من تاریخاندیشم. مقیاس فهمم از جهان روز و ماه و سال نیست. کوچکترین واحد اندازهگیری من «دهه» است و معشوقهام ایزدبانوی تاریخ است. از این منظر اگر بخواهم نخستین روزهای قرن چهاردهم شمسی را با واپسین روزهایش مقایسه کنم، به بانگ رسا میگویم، بزرگترین برندۀ قرن زنان بودند. درست است که امروز زنان مطالبات معوق جدی و مهمی دارند، اما اگر یکی از آنان بانوانِ سختکوشِ جنبش زنان ایران که در سال ۱۳۰۰ زندگی میکرد، امروز سر از گور برآورد و احوال زنان را ببیند، شک نکنید از غلیان شوق و فوران شور دوباره جان به جان آفرین تسلیم میکند! زیرا به چشم میبیند تاریخ چه بیپروا و بیکموکاست حق را به آنها داده است.
جایگاهی که زن امروز با زحمت و مبارزۀ خودش و به رغم مقاومتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به دست آورده، رؤیای زنان اول قرن بود. اگر از من بپرسند، از دید تاریخی، چرخش روزگار بیشترین حق را به چه کسانی داد و چه کسانی میتوانند از عمق جان فریاد بزنند: «دیدید ما راست میگفتیم»؟ شک ندارم در رتبۀ اول زنانیاند که حوالی سال ۱۳۰۰ برای ارتقای وضعیت اجتماعی زنان تلاش میکردند!
بگذارید بیشتر توضیح دهم: همیشه در هر جامعهای میان دو طرز فکر مخالف جدل و جدالی وجود دارد و همیشه با گذشت زمان ممکن است مشخص شود حق با این جناح یا آن جناح بوده است ــ شاید هم در نهایت ایزدبانوی تاریخ حق را بین آن دو جناح تقسیم کند. اما تاریخ، «حق مطلق» ــ دقت کنید! حق مطلق! ــ را به زنانی داد که اول قرن برای آزادی زنان تلاش میکردند. هیچ گروه و جناح دیگری در منازعات اجتماعی و سیاسی نمیتوانید پیدا کنید که تاریخ چنین «مطلق» به آنها حق داده باشد. زنانِ اول قرن چهاردم، «مطلقاً» بر حق بودند و میدانیم که در علوم انسانی اطلاق امر «مطلق» به هر چیزی چقدر دشوار یا حتی محال است. اما اینجا من از تعبیر «حق مطلق» دفاع میکنم.
تعجب نکنید! همۀ چیزهایی که امروز برای ما ــ حتی برای سنتیترین و محافظهکارترین اقشار جامعه ــ «مطلقاً» بدیهی است (مانند اینکه استاد دانشگاه زن باشد، مدیر بخش فروش یا تولید زن باشد، پزشکی که چشمتان را جراحی میکند زن باشد و همۀ چیزهای بدیهی دیگر...)، اول قرن فقط در رؤیاهای کوشاترین فعالان جنبش زنان مانند خواب و خیالی دستنیافتنی مطرح میشد و عموم جامعه به آنها میخندیدند! حتی دولتمردان آزادیخواه پرمدعا! آری! قرن چهاردم، قرن پیروزی زنان بود! قرنی بود که زنان هویت، جایگاه، شخصیت حقیقی و حقوقی و ــ این اواخر رفتهرفته ــ جسمشان را از جامعه پس گرفتند و تحقق بخشیدند.
این پیروزی را زنان مدیون شور، تلاش، جانکندن و مبارزات خودشانند ــ و البته درصد بسیار ناچیزی از مردانی که در این مسیر کمکی کردند یا حداقل سنگاندازی و کارشکنی نکردند. این مسیر متوقف نخواهد شد. هر گاه خواستید در برابر زنان مطالبهگر بایستید، یاد همان کسانی بیفتید که صد سال پیش زنان کنشگر را به سخره میگرفتند و تاریخ امروز سرتاپای خود آنها را به سخره میگیرد...
برندگان قرن پیروزیتان شادباش و راهتان پایدار
#جنبش_زنان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ مهدی تدینی ( کانال تاریخ اندیشی)@tarikhandishi
🔸در آخرین شب قرن، مدال قهرمانی قرن چهاردهم را به گردن زنان ایرانی میآویزم، و فقط خودم میدانم از نوشتن این متن و بیان این ادعا چقدر به خودم میبالم و میدانم ــ اگر عمری بود ــ روزی روزگاری که آفتاب لب بوم شدم، از این نوشتهام یاد میکنم و میگویم من در واپسین شب قرن نوشتم: «زنان ایرانی برندگان قرن چهاردهم» بودند. کمی صبوری پیشه کنید تا دلایل این ادعایم را بگویم...
من از همۀ دردها و نارضایتیها، اجحافها و تبعیضها و از همۀ درددلهای زنان باخبرم. مطمئن باشید اگر بخواهم حرف زنها را بنویسم، به پشتوانۀ کنجکاوی نظریام چنتهام پُرتر از خود زنان است و حتی میتوانم به خاطرات دوری اشاره کنم که شاید خود زنان و دختران فراموش کرده باشند... مثلاً میتوانم از مدیری دبیرستانشان یاد کنم که چهرۀ دختران را زیر نور با دقت میکروسکوپی نگاه میکرد، مبادا مویی از صورت دختران کم نشده باشد (و وای اگر مویی از گونهای کم شده بود!) یا میتوانم از ناظم جلادمنشی نام ببرم که به خاطر جوراب رنگروشن بدترین تحقیرها را نثار دختری نوجوان ــ و پرغرور ــ میکرد. داستان آن هیولا که با سر بُریده زنش در خیابان فخر میفروشد و آن پدر ملعونی که داس بر گلوی دخترش مینهد، کابوسی اجتماعی است که همه از آن باخبرند. این را هم میدانم که هنوز راه زیادی مانده تا زنان به آن برابری حقوقی که خواستار و شایستهاش هستند، برسند.
اما من تاریخاندیشم. مقیاس فهمم از جهان روز و ماه و سال نیست. کوچکترین واحد اندازهگیری من «دهه» است و معشوقهام ایزدبانوی تاریخ است. از این منظر اگر بخواهم نخستین روزهای قرن چهاردهم شمسی را با واپسین روزهایش مقایسه کنم، به بانگ رسا میگویم، بزرگترین برندۀ قرن زنان بودند. درست است که امروز زنان مطالبات معوق جدی و مهمی دارند، اما اگر یکی از آنان بانوانِ سختکوشِ جنبش زنان ایران که در سال ۱۳۰۰ زندگی میکرد، امروز سر از گور برآورد و احوال زنان را ببیند، شک نکنید از غلیان شوق و فوران شور دوباره جان به جان آفرین تسلیم میکند! زیرا به چشم میبیند تاریخ چه بیپروا و بیکموکاست حق را به آنها داده است.
جایگاهی که زن امروز با زحمت و مبارزۀ خودش و به رغم مقاومتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به دست آورده، رؤیای زنان اول قرن بود. اگر از من بپرسند، از دید تاریخی، چرخش روزگار بیشترین حق را به چه کسانی داد و چه کسانی میتوانند از عمق جان فریاد بزنند: «دیدید ما راست میگفتیم»؟ شک ندارم در رتبۀ اول زنانیاند که حوالی سال ۱۳۰۰ برای ارتقای وضعیت اجتماعی زنان تلاش میکردند!
بگذارید بیشتر توضیح دهم: همیشه در هر جامعهای میان دو طرز فکر مخالف جدل و جدالی وجود دارد و همیشه با گذشت زمان ممکن است مشخص شود حق با این جناح یا آن جناح بوده است ــ شاید هم در نهایت ایزدبانوی تاریخ حق را بین آن دو جناح تقسیم کند. اما تاریخ، «حق مطلق» ــ دقت کنید! حق مطلق! ــ را به زنانی داد که اول قرن برای آزادی زنان تلاش میکردند. هیچ گروه و جناح دیگری در منازعات اجتماعی و سیاسی نمیتوانید پیدا کنید که تاریخ چنین «مطلق» به آنها حق داده باشد. زنانِ اول قرن چهاردم، «مطلقاً» بر حق بودند و میدانیم که در علوم انسانی اطلاق امر «مطلق» به هر چیزی چقدر دشوار یا حتی محال است. اما اینجا من از تعبیر «حق مطلق» دفاع میکنم.
تعجب نکنید! همۀ چیزهایی که امروز برای ما ــ حتی برای سنتیترین و محافظهکارترین اقشار جامعه ــ «مطلقاً» بدیهی است (مانند اینکه استاد دانشگاه زن باشد، مدیر بخش فروش یا تولید زن باشد، پزشکی که چشمتان را جراحی میکند زن باشد و همۀ چیزهای بدیهی دیگر...)، اول قرن فقط در رؤیاهای کوشاترین فعالان جنبش زنان مانند خواب و خیالی دستنیافتنی مطرح میشد و عموم جامعه به آنها میخندیدند! حتی دولتمردان آزادیخواه پرمدعا! آری! قرن چهاردم، قرن پیروزی زنان بود! قرنی بود که زنان هویت، جایگاه، شخصیت حقیقی و حقوقی و ــ این اواخر رفتهرفته ــ جسمشان را از جامعه پس گرفتند و تحقق بخشیدند.
این پیروزی را زنان مدیون شور، تلاش، جانکندن و مبارزات خودشانند ــ و البته درصد بسیار ناچیزی از مردانی که در این مسیر کمکی کردند یا حداقل سنگاندازی و کارشکنی نکردند. این مسیر متوقف نخواهد شد. هر گاه خواستید در برابر زنان مطالبهگر بایستید، یاد همان کسانی بیفتید که صد سال پیش زنان کنشگر را به سخره میگرفتند و تاریخ امروز سرتاپای خود آنها را به سخره میگیرد...
برندگان قرن پیروزیتان شادباش و راهتان پایدار
#جنبش_زنان
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
جنبش صنفی معلمان ایران
✍ تیرداد بنکدار
🔸از بلایای جنبشهای صنفی ایران، ورود چپ مبتذل به میان صفوف آن است. ٪چپی که همچنان به رهنمود کمینترن و علیرغم انهدام شوروی، در پی فروپاشاندن ایران" است و اندرز #داریوش_همایون را که این کار وظیفه تاریخی چپ نیست، نشنیده است. این چپ میتواند #جنبش_معلمان را به شکل و اندازه محمد حبیبی و قومگرایی درآورد و همچنان که با بلاهت، لمپنپرولتاریا مارکس را نه در مقام توصیف که به مثابه دشنام به قیام آبان ۹۸ بهکار میبرد، برای التیام درد گسست و واماندگی خود در مواجهه با جامعه، دست به دامان قومگرایی شود تا همچنان چپ مبتذل را در ورطه بیسرانجام ایرانستیزی باقی بگذارد. بر جنبشهای صنفی است که برای حفظ اعتبار خود، وابستگان چپ مبتذل ایرانستیز را طرد کنند. همانطور که پیشتر در مورد اصلاحطلبان ایرانسوز چنین کردند.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ تیرداد بنکدار
🔸از بلایای جنبشهای صنفی ایران، ورود چپ مبتذل به میان صفوف آن است. ٪چپی که همچنان به رهنمود کمینترن و علیرغم انهدام شوروی، در پی فروپاشاندن ایران" است و اندرز #داریوش_همایون را که این کار وظیفه تاریخی چپ نیست، نشنیده است. این چپ میتواند #جنبش_معلمان را به شکل و اندازه محمد حبیبی و قومگرایی درآورد و همچنان که با بلاهت، لمپنپرولتاریا مارکس را نه در مقام توصیف که به مثابه دشنام به قیام آبان ۹۸ بهکار میبرد، برای التیام درد گسست و واماندگی خود در مواجهه با جامعه، دست به دامان قومگرایی شود تا همچنان چپ مبتذل را در ورطه بیسرانجام ایرانستیزی باقی بگذارد. بر جنبشهای صنفی است که برای حفظ اعتبار خود، وابستگان چپ مبتذل ایرانستیز را طرد کنند. همانطور که پیشتر در مورد اصلاحطلبان ایرانسوز چنین کردند.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
| ترانه "برای …": فریاد یک زندگی معمولی!
| دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۴۰۲
"ترانههای اعتراضی"، عنوان سلسله نوشتاری بود که خانم دکتر #فریبا_نظری (#جامعهشناس) در کانال تلگرامیشان منتشر کردند.
#ترانه_اعتراضی، عبارتی که از آغاز #اعتراضات اخیر موسوم به جنبش #زنزندگیآزادی، بسیار نام آن را شنیدهایم.
شاید بتوان در تعریفی ساده و کوتاه گفت، ترانهی اعتراضی بیانگر احساسات مشترک گروهی از انسانها دربارهی یک رخداد یا یک مفهوم یا یک پدیدهای است که ازسوی آنها مورد #اعتراض، شامل رد یا مطالبه؛ قرار میگیرد.
کارکردهای ترانههای اعتراضی:
۱-هدفمندی
۲- کنشگرانه و مطالبهگرانه
۳-همراهی کنندهی جنبشهای اجتماعی یا سیاسی یا اقتصادی
۴- پیشبرندگی جنبش
۵- معرفی به خارج از جغرافیای محدود جنبش
۶- ایجاد همدلی با موضوع اعتراضی #جنبش
۷- آگاهی و اطلاعرسانی دربارهی موضوع مورد اعتراض (#نقد و رد یا #مطالبه)
✅ ترانهی اعتراضی در ایران در چند دوره قابل توجه و تأمل است:
۱- دوران #مشروطیت
۲- #انقلاب سال ۱۳۵۷(پیش از پیروزی و پس از آن)
۳- #جنبش_سبز
۴- جنبش: #زن_زندگی_آزادی
نوشتار پژوهشی خانم دکتر فریبا نظری در هشت بخش، مرور و نگاهی بر ترانههای اعتراضی ایران در این چهار دوره و سالهای میانی این دورهها داشت که در کانال تلگرامی ایشان منتشر و در مرور هر دوران به سه محور اشاره شدهاست:
۱- بازهی زمانی دوره
۲- ویژگیهای محتوایی و شکل و فرم ترانههای اعتراضی هر دوره
۳- معرفی تولیدکنندگان برخیاز پرتکرارترین و مشهورترین نمونههای ترانههای اعتراضی هر دوره.
تکمله تحلیل ایشان به عنوان آخرین بخش سخنشان را در اینجا میخوانید:
سلام و شب بخیر
ضمن سپاس از بازنشر نوشتار پژوهشی ترانههای اعتراضی در کانال فاخرتان، لینک در متن اشتباه گذاشته شده
لطفا بفرمایید این لینک درج شود 👇👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1069
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۴۰۲
"ترانههای اعتراضی"، عنوان سلسله نوشتاری بود که خانم دکتر #فریبا_نظری (#جامعهشناس) در کانال تلگرامیشان منتشر کردند.
#ترانه_اعتراضی، عبارتی که از آغاز #اعتراضات اخیر موسوم به جنبش #زنزندگیآزادی، بسیار نام آن را شنیدهایم.
شاید بتوان در تعریفی ساده و کوتاه گفت، ترانهی اعتراضی بیانگر احساسات مشترک گروهی از انسانها دربارهی یک رخداد یا یک مفهوم یا یک پدیدهای است که ازسوی آنها مورد #اعتراض، شامل رد یا مطالبه؛ قرار میگیرد.
کارکردهای ترانههای اعتراضی:
۱-هدفمندی
۲- کنشگرانه و مطالبهگرانه
۳-همراهی کنندهی جنبشهای اجتماعی یا سیاسی یا اقتصادی
۴- پیشبرندگی جنبش
۵- معرفی به خارج از جغرافیای محدود جنبش
۶- ایجاد همدلی با موضوع اعتراضی #جنبش
۷- آگاهی و اطلاعرسانی دربارهی موضوع مورد اعتراض (#نقد و رد یا #مطالبه)
✅ ترانهی اعتراضی در ایران در چند دوره قابل توجه و تأمل است:
۱- دوران #مشروطیت
۲- #انقلاب سال ۱۳۵۷(پیش از پیروزی و پس از آن)
۳- #جنبش_سبز
۴- جنبش: #زن_زندگی_آزادی
نوشتار پژوهشی خانم دکتر فریبا نظری در هشت بخش، مرور و نگاهی بر ترانههای اعتراضی ایران در این چهار دوره و سالهای میانی این دورهها داشت که در کانال تلگرامی ایشان منتشر و در مرور هر دوران به سه محور اشاره شدهاست:
۱- بازهی زمانی دوره
۲- ویژگیهای محتوایی و شکل و فرم ترانههای اعتراضی هر دوره
۳- معرفی تولیدکنندگان برخیاز پرتکرارترین و مشهورترین نمونههای ترانههای اعتراضی هر دوره.
تکمله تحلیل ایشان به عنوان آخرین بخش سخنشان را در اینجا میخوانید:
سلام و شب بخیر
ضمن سپاس از بازنشر نوشتار پژوهشی ترانههای اعتراضی در کانال فاخرتان، لینک در متن اشتباه گذاشته شده
لطفا بفرمایید این لینک درج شود 👇👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1069
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
🟢🟢« ترانهی #برای، پرفورمنس اعتراضی خشونتپرهیز در ستایش زندگی معمولی و حسرت نبود آن »
👈 درحاشیهی نوشتار پژوهشی ترانههای اعتراضی
🔵 ماهها مطالعه، بررسی و شنیدن ترانههای اعتراضی از دوران مشروطیت تاکنون در دوران جنبش #زنزندگیآزادی، نگارنده را بدین نکتهی…
👈 درحاشیهی نوشتار پژوهشی ترانههای اعتراضی
🔵 ماهها مطالعه، بررسی و شنیدن ترانههای اعتراضی از دوران مشروطیت تاکنون در دوران جنبش #زنزندگیآزادی، نگارنده را بدین نکتهی…
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
👈 جنبش قیطریه
✍ محسن رنانی
من رای ندادم. من برای اولین بار، در انتخابات اسفند شرکت نکردم. قبلاً بارها نوشتهام (اینجا) که هیچ دموکراسی کاملی وجود ندارد. دموکراسی مثل فوتبال است که هر بازی، تمرینی است برای حرفهایتر شدن بازیهای بعدی. هر انتخابات نیز یک بازی تمرینی برای دموکراسی است که آن را گامی به سوی بلوغ بهپیش میبرد. همیشه گمان میکردهام اصلاح کشور از طریق انتخابات، سالمتر و کمهزینهتر است. اما اینبار به احترام اکثریت ملت ایران، رأی ندادم.
توافق نانوشته جامعه برای شرکت نکردن اعتراضی در انتخابات، یک «کنش جمعی منفعلانه» است که البته پیامدهای مثبت کوتاه مدتی دارد؛ اما اگر منجر به تغییر ساختاری در داخل یا تغییر رفتاری در خارج نشود، هیچ اثر بلندمدتی نخواهد داشت.
کنشهای جمعی دو دستهاند: منفعل و فعال. «کنشهای جمعی منفعل» (مثل تحریم انتخابات یا تحریم گردهماییهای حکومتی)، هزینه و ریسک ندارند اما دستاوردهای کمی دارند و به سرعت دستاوردهایشان محو میشود. آنچه ماندگار است و تأثیر گذار، «کنشهای جمعی فعال» است که معمولا حدی از هزینه و ریسک را با خود دارند.
کنشهای جمعی فعال نیز دو گونهاند: «کنشهای خشمگرا» و «کنشهای عقلگرا»؛ که اولی خشونتآمیز و دومی خشونتپرهیز است. اعتراضات خیابانی خودجوش و توفنده، معمولا از جنس «کنشهای جمعی فعالِ خشمگرا» هستند که اگر با محوریت نهادهای مدنی (مثل احزاب یا اتحادیهها) شکل نگرفته باشند و فاقد رهبری متمرکز باشند، در بیشتر موارد به خشونت کشیده میشوند. هرگاه کنشهای جمعی به خشونت کشیده شود، آنکه بهره میبرد حکومت است؛ چون هم در خشونتورزی، دستِ بالا را دارد و هم خشونت، برایش مشروعیتِ سرکوب میآورد.
اما «کنشهای جمعی فعالِ عقلگرا»، حرکتهایی هستند که از طریق همکاری عاقلانه و مقاومت آگاهانه و به دور از هیجان اعضای جامعه مدنی پدیدار میشوند. چنین حرکتهایی حتی اگر منجر به تحول امور نشوند، کمترین دستاوردشان تمرین همکاری و ایجاد انسجام و امید در جامعه مدنی و یک گام بهسوی بلوغ اجتماعی است.
اعتراضهایی که اینروزها درباره پارک قیطریه تهران چهره بسته است، یک «کنش جمعی فعال عقلگرا» است. بخشهایی از جامعه، آرام و آگاهانه، دارند اعتراض میکنند. میگویند ساخت مسجد بس است، به جای ساخت مسجد، رفتارتان و ساختارتان را اصلاح کنید تا تتمه مومنان نیز بیدین نشوند. اگر زور دارید قوانین رانندگی را اعمال کنید، رانتخواری را کنترل کنید اما مردم را بهزور به بهشت نبرید!
اما مدیر شهری ظاهرگرا، همچون عصر قبیله، گمان میکند اگر عقب بنشیند اقتدارش از دست میرود. و اینجا دقیقا همان نقطهای است که جامعه مدنی از جامعه قبیلهای متمایز میشود. اینجا نفسِ حضور و مقاومت مدنی مسالمتآمیز، حرکتی از جنس کنش جمعی فعالِ عقلگراست؛ حرکتی از جنس توسعه است.
شهروندان تهرانی کارزاری راهانداختهاند بهمنظور درخواست از حکومت برای دستور توقف عملیات ساخت یک مسجد تبلیغاتی هشتصد متری (نه یک نمازخانه ساده) در پارک قیطریه. شهرداری تهران در سه سال گذشته فقط ۴۷۵۰ متر پارک ساخته است. با ساخت این مسجد نه تنها ۸۰۰ متر از فضای سبز تهران کاسته میشود بلکه با هزینه ساخت این مسجد میتوان چندین هزار متر فضای سبز جدید ساخت. در کنار ابعاد اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی مسأله، نیز نگرانیهای جدیای نسبت به تخریب و تاراج گورها و اشیای باستانی احتمالی آن منطقه وجود دارد. (اینجا را ببنید).
و اکنون ما شهروندان ایران نیز تمایل به مشارکت در کارزار تهرانیها را داریم. به گمان من اگر امضاها به صد هزار برسد، یعنی امید در جامعه مدنی هنوز نمرده است. اما اگر امضاها به یک میلیون برسد، یعنی جامعه مدنی نه تنها زنده و امیدوار است بلکه به خودباوری و خودآگاهی و اعتماد به نفس نیز رسیده است. اگر هنوز یک میلیون نفر از جامعه ایران (یعنی حدود یک درصد جمعیت ایران) جرأت آن را ندارند که با نام و نشان رسمی خود یک کارزار مدنی درباره یک موضوع شهری را امضا کنند، به این معنی است که جامعه ما هنوز ظرفیت و شایستگیِ تحولات عقلانی بدون خشونت را ندارد و در مسیر توسعه هنوز راه دراز و پرهزینهای را در پیش دارد.
من این کارزار را امضا کردم. شما نیز، اگر تحولات ایران را عقلانی و بدون خشونت میخواهید، امضا کنید. اگر هر یک از ما تعهد انجام ده امضا توسط دوستان و نزدیکانمان را بردوش گیریم، یک میلیون امضا در دسترس خواهد بود. اگر امضاها به یک میلیون برسد، ولی تاثیری بر تصمیمات مقامات نگذارد، آنگاه شاهد قوی دیگری خواهد بود بر انجماد و اصلاحناپذیری این ساختار حکمرانی. با یک میلیون امضا، با هر نتیجهای، جنبش قیطریه برنده خواهد بود.
م.ر. / شب قدر ۱۴۰۳
لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/106414
#جنبش_قیطریه
.
👈 جنبش قیطریه
✍ محسن رنانی
من رای ندادم. من برای اولین بار، در انتخابات اسفند شرکت نکردم. قبلاً بارها نوشتهام (اینجا) که هیچ دموکراسی کاملی وجود ندارد. دموکراسی مثل فوتبال است که هر بازی، تمرینی است برای حرفهایتر شدن بازیهای بعدی. هر انتخابات نیز یک بازی تمرینی برای دموکراسی است که آن را گامی به سوی بلوغ بهپیش میبرد. همیشه گمان میکردهام اصلاح کشور از طریق انتخابات، سالمتر و کمهزینهتر است. اما اینبار به احترام اکثریت ملت ایران، رأی ندادم.
توافق نانوشته جامعه برای شرکت نکردن اعتراضی در انتخابات، یک «کنش جمعی منفعلانه» است که البته پیامدهای مثبت کوتاه مدتی دارد؛ اما اگر منجر به تغییر ساختاری در داخل یا تغییر رفتاری در خارج نشود، هیچ اثر بلندمدتی نخواهد داشت.
کنشهای جمعی دو دستهاند: منفعل و فعال. «کنشهای جمعی منفعل» (مثل تحریم انتخابات یا تحریم گردهماییهای حکومتی)، هزینه و ریسک ندارند اما دستاوردهای کمی دارند و به سرعت دستاوردهایشان محو میشود. آنچه ماندگار است و تأثیر گذار، «کنشهای جمعی فعال» است که معمولا حدی از هزینه و ریسک را با خود دارند.
کنشهای جمعی فعال نیز دو گونهاند: «کنشهای خشمگرا» و «کنشهای عقلگرا»؛ که اولی خشونتآمیز و دومی خشونتپرهیز است. اعتراضات خیابانی خودجوش و توفنده، معمولا از جنس «کنشهای جمعی فعالِ خشمگرا» هستند که اگر با محوریت نهادهای مدنی (مثل احزاب یا اتحادیهها) شکل نگرفته باشند و فاقد رهبری متمرکز باشند، در بیشتر موارد به خشونت کشیده میشوند. هرگاه کنشهای جمعی به خشونت کشیده شود، آنکه بهره میبرد حکومت است؛ چون هم در خشونتورزی، دستِ بالا را دارد و هم خشونت، برایش مشروعیتِ سرکوب میآورد.
اما «کنشهای جمعی فعالِ عقلگرا»، حرکتهایی هستند که از طریق همکاری عاقلانه و مقاومت آگاهانه و به دور از هیجان اعضای جامعه مدنی پدیدار میشوند. چنین حرکتهایی حتی اگر منجر به تحول امور نشوند، کمترین دستاوردشان تمرین همکاری و ایجاد انسجام و امید در جامعه مدنی و یک گام بهسوی بلوغ اجتماعی است.
اعتراضهایی که اینروزها درباره پارک قیطریه تهران چهره بسته است، یک «کنش جمعی فعال عقلگرا» است. بخشهایی از جامعه، آرام و آگاهانه، دارند اعتراض میکنند. میگویند ساخت مسجد بس است، به جای ساخت مسجد، رفتارتان و ساختارتان را اصلاح کنید تا تتمه مومنان نیز بیدین نشوند. اگر زور دارید قوانین رانندگی را اعمال کنید، رانتخواری را کنترل کنید اما مردم را بهزور به بهشت نبرید!
اما مدیر شهری ظاهرگرا، همچون عصر قبیله، گمان میکند اگر عقب بنشیند اقتدارش از دست میرود. و اینجا دقیقا همان نقطهای است که جامعه مدنی از جامعه قبیلهای متمایز میشود. اینجا نفسِ حضور و مقاومت مدنی مسالمتآمیز، حرکتی از جنس کنش جمعی فعالِ عقلگراست؛ حرکتی از جنس توسعه است.
شهروندان تهرانی کارزاری راهانداختهاند بهمنظور درخواست از حکومت برای دستور توقف عملیات ساخت یک مسجد تبلیغاتی هشتصد متری (نه یک نمازخانه ساده) در پارک قیطریه. شهرداری تهران در سه سال گذشته فقط ۴۷۵۰ متر پارک ساخته است. با ساخت این مسجد نه تنها ۸۰۰ متر از فضای سبز تهران کاسته میشود بلکه با هزینه ساخت این مسجد میتوان چندین هزار متر فضای سبز جدید ساخت. در کنار ابعاد اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی مسأله، نیز نگرانیهای جدیای نسبت به تخریب و تاراج گورها و اشیای باستانی احتمالی آن منطقه وجود دارد. (اینجا را ببنید).
و اکنون ما شهروندان ایران نیز تمایل به مشارکت در کارزار تهرانیها را داریم. به گمان من اگر امضاها به صد هزار برسد، یعنی امید در جامعه مدنی هنوز نمرده است. اما اگر امضاها به یک میلیون برسد، یعنی جامعه مدنی نه تنها زنده و امیدوار است بلکه به خودباوری و خودآگاهی و اعتماد به نفس نیز رسیده است. اگر هنوز یک میلیون نفر از جامعه ایران (یعنی حدود یک درصد جمعیت ایران) جرأت آن را ندارند که با نام و نشان رسمی خود یک کارزار مدنی درباره یک موضوع شهری را امضا کنند، به این معنی است که جامعه ما هنوز ظرفیت و شایستگیِ تحولات عقلانی بدون خشونت را ندارد و در مسیر توسعه هنوز راه دراز و پرهزینهای را در پیش دارد.
من این کارزار را امضا کردم. شما نیز، اگر تحولات ایران را عقلانی و بدون خشونت میخواهید، امضا کنید. اگر هر یک از ما تعهد انجام ده امضا توسط دوستان و نزدیکانمان را بردوش گیریم، یک میلیون امضا در دسترس خواهد بود. اگر امضاها به یک میلیون برسد، ولی تاثیری بر تصمیمات مقامات نگذارد، آنگاه شاهد قوی دیگری خواهد بود بر انجماد و اصلاحناپذیری این ساختار حکمرانی. با یک میلیون امضا، با هر نتیجهای، جنبش قیطریه برنده خواهد بود.
م.ر. / شب قدر ۱۴۰۳
لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/106414
#جنبش_قیطریه
.
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار درخواست جلوگیری از تخریب پارک قیطریه
ما شهروندان تهران خواستار جلوگیری از تخریب پارک قیطریه میباشیم.
Forwarded from محمد درویش
🟢 چگونه انتخاب یک محل اشتباه برای ساخت یک مکان قابل احترام، تبدیل به یک جنبش بزرگ اجتماعی میشود؟ 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ حتی خوشبینترین ناظران بیطرف هم تا یک هفته پیش گمان نمیکردند ممکن است مخالفت با ساخت یک مسجد در پارک قیطریه تهران به چنین کارزار کمنظیری بدل شود؛ کارزاری که در لحظه نگارش این سطور، شمار امضاهایش از ۹۱ هزار هم عبور کرده؛ عددی که برای بسیاری از داوطلبان ورود به صحن بهارستان، دستیابی به آن در حد رویاست.
2️⃣ اینک سه نفر از اعضای شورای شهر تهران چنان احساس خطر کردهاند که علناً به حمایت از تصمیم زاکانی در شهرداری پرداخته و در برابر امانی، همکار خود صف کشیدهاند. البته نگرانی این دوستان کاملاً قابل درک است، چرا که رای منتخب شماره یک آنها، مهدی چمران به ۴۹۰ هزار هم نرسیده و بنابراین، حالا نگران جنبش قیطریه هستند که نکند تعداد امضاهایش از مجموع افرادی که به آنها در انتخابات شورای ششم تهران رای دادند هم فزونی گیرد.
3️⃣ محمد درویش البته شک ندارد که اگر صفحه کارزار مورد اصابت تیر غیبی قرار نگیرد، به زودی کابوس تمامیتخواهانِ مردمهراس به حقیقت پیوسته و ما از مرز یک میلیون امضا هم عبور خواهیم کرد.
4️⃣ چند روز اخیر تحرکاتی نخنما را شاهد بودم که گروهی میکوشند در هیبت دفاع از کارزار نشان دهند که با چند شماره تلفن یا چند ایمیل توانستهاند، چند بار رای دهند! شک ندارم که این افراد رفقای زاکانی هستند که میخواهند چنین وانمود کنند امضاهای جمعآوری شده در کارزار جنبش قیطریه، فیک است و در درستی آنها تردید ایجاد کنند؛ ترفندی نخنما شده که پیشتر هم از آن استفاده کرده بودند. بستهشدن امکان استفاده از ایمیل برای امضا دقیقاً به همین دلیل از سوی مدیران سایت کارزار اتخاذ شده تا امکان چنین سوءاستفاده، فیلمبرداری و انتشارش در سایتهای دوستداران زاکانی گرفته شود.
5️⃣ حالا که به آستانه لحظه تاریخی عبور از مرز ۱۰۰هزار امضا نزدیک میشویم؛ لحظهای که جز در کارزار نجات میانرودان و دریاچه ارومیه، در هیچ کارزار محیطزیستی دیگری سابقه نداشته است، لطفاً بیایید ما ۱۰۰ هزار نفر بکوشیم تا هر کدام، ده دوست و هموطن خود را مجاب به امضای جنبش نه به ساخت مسجد در پارک قیطریه کنیم. اگر به یک میلیون امضا برسیم، شک نکنید که خواب خفتگانِ قدرتسالاری که همواره رای مردم را به سخره میگیرند، به شدت آشفته خواهد شد و البته باز شک نکنید، هرچه این جنبش بزرگتر شود، باید خود را برای فشارهای بیشتر و موانع جدیتر آماده کنیم.
♦️ لینک امضا در جنبش قیطریه:
https://www.karzar.net/106414
#جنبش_قیطریه
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ حتی خوشبینترین ناظران بیطرف هم تا یک هفته پیش گمان نمیکردند ممکن است مخالفت با ساخت یک مسجد در پارک قیطریه تهران به چنین کارزار کمنظیری بدل شود؛ کارزاری که در لحظه نگارش این سطور، شمار امضاهایش از ۹۱ هزار هم عبور کرده؛ عددی که برای بسیاری از داوطلبان ورود به صحن بهارستان، دستیابی به آن در حد رویاست.
2️⃣ اینک سه نفر از اعضای شورای شهر تهران چنان احساس خطر کردهاند که علناً به حمایت از تصمیم زاکانی در شهرداری پرداخته و در برابر امانی، همکار خود صف کشیدهاند. البته نگرانی این دوستان کاملاً قابل درک است، چرا که رای منتخب شماره یک آنها، مهدی چمران به ۴۹۰ هزار هم نرسیده و بنابراین، حالا نگران جنبش قیطریه هستند که نکند تعداد امضاهایش از مجموع افرادی که به آنها در انتخابات شورای ششم تهران رای دادند هم فزونی گیرد.
3️⃣ محمد درویش البته شک ندارد که اگر صفحه کارزار مورد اصابت تیر غیبی قرار نگیرد، به زودی کابوس تمامیتخواهانِ مردمهراس به حقیقت پیوسته و ما از مرز یک میلیون امضا هم عبور خواهیم کرد.
4️⃣ چند روز اخیر تحرکاتی نخنما را شاهد بودم که گروهی میکوشند در هیبت دفاع از کارزار نشان دهند که با چند شماره تلفن یا چند ایمیل توانستهاند، چند بار رای دهند! شک ندارم که این افراد رفقای زاکانی هستند که میخواهند چنین وانمود کنند امضاهای جمعآوری شده در کارزار جنبش قیطریه، فیک است و در درستی آنها تردید ایجاد کنند؛ ترفندی نخنما شده که پیشتر هم از آن استفاده کرده بودند. بستهشدن امکان استفاده از ایمیل برای امضا دقیقاً به همین دلیل از سوی مدیران سایت کارزار اتخاذ شده تا امکان چنین سوءاستفاده، فیلمبرداری و انتشارش در سایتهای دوستداران زاکانی گرفته شود.
5️⃣ حالا که به آستانه لحظه تاریخی عبور از مرز ۱۰۰هزار امضا نزدیک میشویم؛ لحظهای که جز در کارزار نجات میانرودان و دریاچه ارومیه، در هیچ کارزار محیطزیستی دیگری سابقه نداشته است، لطفاً بیایید ما ۱۰۰ هزار نفر بکوشیم تا هر کدام، ده دوست و هموطن خود را مجاب به امضای جنبش نه به ساخت مسجد در پارک قیطریه کنیم. اگر به یک میلیون امضا برسیم، شک نکنید که خواب خفتگانِ قدرتسالاری که همواره رای مردم را به سخره میگیرند، به شدت آشفته خواهد شد و البته باز شک نکنید، هرچه این جنبش بزرگتر شود، باید خود را برای فشارهای بیشتر و موانع جدیتر آماده کنیم.
♦️ لینک امضا در جنبش قیطریه:
https://www.karzar.net/106414
#جنبش_قیطریه
#محمد_درویش
🔴 « سه رخداد مهم نخستین هفتهی اردیبهشت ۱۴۰۳ »
✍ فریبا نظری جامعه شناس
🔸 رخداد نخست:
پس از یک دورهی طولانی بازداشت، یک حکم اعدام دیگر برای #توماج_صالحی، از معترضان سال ۱۴۰۱، صادر و اعلام عمومی شد.
به گزارش خبرآنلاین، دادگاه توماج صالحی را به اتهام افساد فی الارض به اعدام و مجازاتهای تکمیلی محکوم کرده است. در همینباره مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد: این حکم بدوی و قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
این حکم در شرایطی اعلام شده که همانند موارد مشابهی از پروندههای معترضان رخدادهای اعتراضی سال ۱۴۰۱، ازسوی وکیل و خانوادهی این کنشگر زندانی؛ ابهامات زیادی در فرآیند دادرسی پروندهی وی مطرح است و این پرسش اساسی را به ذهن متبادر میکند که چرا سیستم قضایی تلاشی برای اقناع افکار عمومی جامعه ندارد؟
و چرا همچنان در پی مجازات و سرکوب شدید و حذف معترضان و منتقدان گروههای مختلف جامعه است؟
🔸رخداد دوم:
در هفتهای که گذشت، شاهد اعتراض برخی دانشجویان دانشگاههای آمریکا در حمایت از حقوق فلسطینیها بودیم. ایشان خواستار برقراری آتشبس در جنگ اسرائیل با حماس و همچنین قطع روابط دانشگاهها با اسرائیل و همینطور شرکتهایی هستند که به گفته آنها از این درگیری سود میبرند( یورونیوز فارسی).
در همین ارتباط آنچه عجیب و #پرسش_برانگیز است، نوع اخبار و تحلیلهای برخی رسانههای داخلی است که با حرارت و شور فراوان از این رخداد با عنوان #اعتراضات_دانشجویی یاد کردهاند. این درحالیست که هیچگاه آن را برای #جنبش_دانشجویی منتقد و معترض ایران در داخل کشور به رسمیت نشناخته و نمیشناسند؛
و همواره نام اغتشاش و شورش بر آن نهادهاند و با همین برچسبها، جواز تشدید برخوردهای شدید رسانهای از نوع امنیتی و سیاسی با معترضان و اعتراضات دانشجویی را برای خویش صادر نمودهاند.
نظیر این دوگانگی و تناقض رسانهای در اعتراضات سال گذشتهی فرانسه نیز دیده شد و این پرسش مهم همچنان مطرح است که چگونه اعتراضات دانشجویی در کشورهای دیگر، اعتراض است و در ایران؛ اغتشاش و شورش شایستهی #سرکوب و نادیده انگاری؟
🔸رخداد سوم:
امروز جمعه هفتم اردیبهشت دو بازی مهم فوتبالی در ورزشگاههای اراک و تبریز برگزار شد و همانطور که برخی رسانههای داخلی پساز جریان جیمی جامپ زن در ورزشگاه اراک در فروردین گذشته هشدار داده بودند، #زنان_تماشاگر در آنها حضور نداشتند.
آیا با بازگشت دوبارهی #ممنوعیت حضور زنان ورزش دوست در ورزشگاهها روبرو هستیم؟
چرا متولیان مربوطه، شیوهی مناسب مواجهه با رخدادهای رایج و عادی میادین ورزشی را نمیدانند و سعی و ارادهای بر یادگیری آن نیز ندارند؟
هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳
#جنبش_دانشجویی
#اعتراضات_سال_۱۴۰۱
#ممنوعیت_حضور_زنان_در_ورزشگاه
#دوگانگی_رسانهای
#توماج_صالحی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ فریبا نظری جامعه شناس
🔸 رخداد نخست:
پس از یک دورهی طولانی بازداشت، یک حکم اعدام دیگر برای #توماج_صالحی، از معترضان سال ۱۴۰۱، صادر و اعلام عمومی شد.
به گزارش خبرآنلاین، دادگاه توماج صالحی را به اتهام افساد فی الارض به اعدام و مجازاتهای تکمیلی محکوم کرده است. در همینباره مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد: این حکم بدوی و قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
این حکم در شرایطی اعلام شده که همانند موارد مشابهی از پروندههای معترضان رخدادهای اعتراضی سال ۱۴۰۱، ازسوی وکیل و خانوادهی این کنشگر زندانی؛ ابهامات زیادی در فرآیند دادرسی پروندهی وی مطرح است و این پرسش اساسی را به ذهن متبادر میکند که چرا سیستم قضایی تلاشی برای اقناع افکار عمومی جامعه ندارد؟
و چرا همچنان در پی مجازات و سرکوب شدید و حذف معترضان و منتقدان گروههای مختلف جامعه است؟
🔸رخداد دوم:
در هفتهای که گذشت، شاهد اعتراض برخی دانشجویان دانشگاههای آمریکا در حمایت از حقوق فلسطینیها بودیم. ایشان خواستار برقراری آتشبس در جنگ اسرائیل با حماس و همچنین قطع روابط دانشگاهها با اسرائیل و همینطور شرکتهایی هستند که به گفته آنها از این درگیری سود میبرند( یورونیوز فارسی).
در همین ارتباط آنچه عجیب و #پرسش_برانگیز است، نوع اخبار و تحلیلهای برخی رسانههای داخلی است که با حرارت و شور فراوان از این رخداد با عنوان #اعتراضات_دانشجویی یاد کردهاند. این درحالیست که هیچگاه آن را برای #جنبش_دانشجویی منتقد و معترض ایران در داخل کشور به رسمیت نشناخته و نمیشناسند؛
و همواره نام اغتشاش و شورش بر آن نهادهاند و با همین برچسبها، جواز تشدید برخوردهای شدید رسانهای از نوع امنیتی و سیاسی با معترضان و اعتراضات دانشجویی را برای خویش صادر نمودهاند.
نظیر این دوگانگی و تناقض رسانهای در اعتراضات سال گذشتهی فرانسه نیز دیده شد و این پرسش مهم همچنان مطرح است که چگونه اعتراضات دانشجویی در کشورهای دیگر، اعتراض است و در ایران؛ اغتشاش و شورش شایستهی #سرکوب و نادیده انگاری؟
🔸رخداد سوم:
امروز جمعه هفتم اردیبهشت دو بازی مهم فوتبالی در ورزشگاههای اراک و تبریز برگزار شد و همانطور که برخی رسانههای داخلی پساز جریان جیمی جامپ زن در ورزشگاه اراک در فروردین گذشته هشدار داده بودند، #زنان_تماشاگر در آنها حضور نداشتند.
آیا با بازگشت دوبارهی #ممنوعیت حضور زنان ورزش دوست در ورزشگاهها روبرو هستیم؟
چرا متولیان مربوطه، شیوهی مناسب مواجهه با رخدادهای رایج و عادی میادین ورزشی را نمیدانند و سعی و ارادهای بر یادگیری آن نیز ندارند؟
هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳
#جنبش_دانشجویی
#اعتراضات_سال_۱۴۰۱
#ممنوعیت_حضور_زنان_در_ورزشگاه
#دوگانگی_رسانهای
#توماج_صالحی
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali