پایگاه ایران دوستان مازندران
680 subscribers
9.71K photos
4.63K videos
138 files
2.22K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تغییر_اقلیم چیست؟

تغییر اقلیم= #فقر
تغییر اقلیم= #گرسنگی
تغییر اقلیم= #مشکلات_سلامتی
تغییر اقلیم= بازدارنده تحصیلی
تغییر اقلیم= مانع توانمندسازی
تغییر اقلیم= #کمبود_آب
تغییر اقلیم= تغییر نیاز به انرژی
تغییر اقلیم= معضلات اقتصادی
تغییر اقلیم= اختلال در نوآوری
تغییر اقلیم= #نابرابری
تغییر اقلیم= مسائل اجتماعی
تغییر اقلیم= نبرد بر سر منابع
تغییر, اقلیم= فقدان تعهد
تغییر اقلیم= تهدید اقیانوس ها
تغییر اقلیم= تخریب زیست بوم ها
تغییر اقلیم= ناعدالتی اجتماعی
تغییر اقلیم= گرفتاری جهانی

اما

تغییر اقلیم= مشکلی قابل حل که تعهد و یکپارچگی همه ی مارا می طلبد.

از کانال کاوه مدنی با اندکی ویرایش

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
Forwarded from دغدغه ایران
حاکمیت، دختر آبی و زنان سیاه‌سرنوشت

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

⭕️ این یادداشت با اندکی تغییر در روزنامه ایران، 21 شهریور 98 با عنوان «جامعه، حاکمیت و مسأله زن» منتشر شده است.

توجیهات درباره تلخی حادثه خودسوزی یک دختر جوان، ازضرورت تحلیل و ریشه‌یابی و الزام به گفت‌وگو درباره آن تا روشن شدن مسأله و تلاش برای راهکار نمی‌کاهند. «مسأله زن» در پس این حادثه نهفته است و آن‌چه اکنون مطرح است، نوک کوه یخ «مسأله زن» در ایران امروز است که من سعی می‌کنم به اختصار دو وجه آن ‌را تشریح کنم.

اول، زنان به‌مثابه نیروی اجتماعی قدرتمندی پا در راه تغییر اجتماعی گذاشته‌اند – از کلاس درس گرفته تا سبک زندگی، ارزش‌های اخلاقی، فرصت‌های شغلی، ظرفیت‌های سیاسی و کردار جنسی – و این‌را «تغییر اجتماعی زن‌محور» می‌خوانم. مجموعه سیاسی کشور اما نشانه‌ای از درک عظمت این تغییر بروز نداده و دستگاه نظری لازم برای تحلیل و راهکاریابی برای آن را ندارد و از ظرفیت پذیرش این تغییر نیز نشانه‌ جدی بروز نمی‌دهد.

شاهد اینکه تقریباً هر پویایی مهمی از سوی جامعه زنان به مسأله بدل می‌شود. مطالبه وزیر زن، قاضی زن، دوچرخه‌سواری زنان، رفتن زنان به ورزشگاه، حضور زنان در مسابقات خارجی، اشتغال زنان، به‌کارگیری مدیران زن، حضانت فرزند، پخش تصاویر تماشاچیان زن، حق طلاق، فعالیت‌های سیاسی طرفداری از حقوق زنان، حضور اجتماعی سلبریتی‌های زن و همین‌طور مسائلی از این دست هر یک به نوعی مسأله می‌شوند.

دوم، جامعه و حاکمیت در موضوع «تغییر اجتماعی زن‌محور» تحت فشار دو لبه یک قیچی قرار دارد. یک لبه این قیچی، زنانی از جنس دختری هستند که خودسوزی کرده است (#دختر_آبی). جنس این گونه مطالبات با خواسته‌های طبقه متوسط، تحصیلکرده و جوان بیشتر سازگاری دارد.

گروه دوم اما دختران و زنانی را دربر می‌گیرد که در حاشیه فقیر شهرها؛ در خانواده‌های بدسرپرست یا بی‌سرپرست کم‌بضاعت؛ بدون تحصیل و اشتغال کافی؛ دارای پدران، شوهران و برادران معتاد یا مستعد آسیب‌های اجتماعی؛ مطلّقه و کم‌بضاعتِ بدون حمایت اجتماعی، مشغول به کارهای پاره‌وقت، بدون بیمه و بازنشستگی با حقوق اندک؛ ناتوان از تأمین زندگی و در معرض آسیب اجتماعی زندگی می‌کنند و موتور محرکه «زنانه‌شدن جرائم و آسیب‌های اجتماعی» نیز هستند. این گروه را با تلخی تمام «#زنان_سیاه‌سرنوشت» می‌نامم.

اگر در گذشته مردان اکثریت قاطع سارقان، معتادان و سایر عاملان جرایم و آسیب‌های اجتماعی بودند، امروز «زنانه‌شدن جرایم و آسیب‌های اجتماعی» رخ داده است. بحران اقتصادی خانوارها، رشد اعتیاد و فروپاشی خانواده‌ها بر اثر طلاق و انواع خشونت، مخاطرات و آسیب‌های جنسی علیه زنان، بر شمار این دسته از زنان می‌افزاید.

رفتن به ورزشگاه یا دوچرخه‌سواری زنان و انتخاب وزیر زن، اولویت این دسته از زنان نیست و بدتر اینکه این گروه از گروه اول نیز بی‌ پشت ‌و پناه‌ترند و صدایی درخور در طبقه متوسط تحصیلکرده و فعال در فضای مجازی ندارند.

حاکمیت نه ظرفیت نظری و سیاسی درک و برآوردن مطالبه گروه اول را بروز داده و نه از پس فرآیندهای اقتصادی، فضایی و اجتماعی مولد سیاه‌سرنوشتی برای این گروه برمی‌آید.

دستگاه فهم اجتماعی سنتی در شناخت و تحلیل «مسأله زن» در ایران امروز، ناکارآمد و وامانده شده و با تأکید بر الگوی زن سنتی راه به جای مهمی نبرده است و بحران در فاصله میان مطالبه زنان امروز و آن الگوی سنتی و چالش‌برانگیز شدن متوالی مسائل زنان، همین ناکارآمدی و واماندگی را نشان می‌دهد. نکته مهم اینکه الگوی سنتی الزاماً دینی – یا سازگار با همه قرائت‌های دینی و فقهی - هم نیست.

اصلاح‌طلبان و اقشار متوسط و مدرن‌تر جامعه هم سخنگوی گروه اول و مطالبات‌شان شده‌اند اما نتوانسته‌اند همین مطالبات را نیز برآورده سازند. زنان گروه دوم هم صدای حاشیه‌ای شده‌اند و غالباً بی‌سخنگو مانده‌اند. این وضعیت، دو قشر مهم زنان را از جامعه و بالاخص حکومت سرخورده، بیگانه و ناامید می‌سازد.

اگرچه برخی می‌کوشند مسائل گروه اول را در مقابل مطالبات گروه دوم کوچک جلوه داده و به قولی آن‌ها را مطالبات لوکس تلقی کنند، اما هیچ یک از دو گروه را نمی‌توان نادیده گرفت.

سؤال بزرگ در برابر حاکمیت و جامعه ایران در «مسأله زن» این است که برای این دو قشر و برآوردن مطالبات‌شان چه راهکاری دارد؟ حاکمیت نمی‌تواند جمع کثیر نیمی از جمعیت ایران را نادیده بگیرد یا با همان روش‌های سنتی با آن‌ها مواجه شود.

(اگر می‌پسندید، به اشتراک بگذارید.) @fazeli_mohammad

⭕️ دغدغه ایران در اینستاگرام: 👇👇
https://www.instagram.com/p/B2Qpvt5hil6/?igshid=98cse4lkivd0
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پروفسور #علی_یخکشی دانشمند برجسته جهان در رشته #سیاست و #مدیریت_منابع_طبیعی و #محیط_زیست، بر این باور است که با داشتن ورزیده ترین کارشناسان، بهترین قوانین و اعتبارات و چارت سازمانی هم نمی توانیم در پاسداری از #منابع_طبیعی موفق شویم تا زمانی که با #فقر_مادی و #فقر_فرهنگ_زیست_محیطی مبارزه نکنیم و مردم را در امور، مشارکت ندهیم.

از کانال منابع طبیعی ایران با ویرایش


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
#فقر و #کرونا و بی لیاقتی مسئولین در یک قاب.😔

چهره پرچین و چروک وخسته پدر رنج کشیده هم میهنمان از غرب کشور و ........

از کانال_خبرگزاری_خبرنیوز



پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در #سیستان و #بلوچستان دیار #رستم_دستان وضعیت سفید نیست

مادرم در یک عروسی مبتلا شد.دست کم ۵۰ نفر دیگر هم که در آن مجلس بودند،علائم داشتند اما فقط مادر من مراجعه کرد چون در استان ما کرونا را #انگ_اجتماعی می‌دانند.

کاسبها مغازه‌ها را بسته‌اند اما در ماشینهایشان دستفروشی می‌کنند[این شرایط در همه جای ایران وجود دارد، مردمی که پس اندازی ندارند وهیچ کمکی از دولت دریافت نمیکنند ناچارند برای گذراندن زندگی کار کنندبسیاری کارگران وکاسبانی هستند که با درآمد روزانه خود زندگی را میگذرانند.]


می‌گویند دستتان را با آب و صابون بشویید در حالیکه دربسیاری از روستاهای #سیستان و #بلوچستان دسترسی به آب وجود ندارد.

بیمارستان #بوعلی_زاهدان تخت خالی ندارد و باوجود محلات حاشیه‌ای مثل شیرآباد و مشکلات آنها، بعید است بتوان به توصیه‌های بهداشتی عمل کرد./روزنامه ایران

نوشته های داخل پرانتز و قلاب از ادمین کانال است.

ازکانال آب با ویرایش
#ایران
#کرونا
#سیستان و #بلوچستان
#رستم_دستان
#آب_بهداشتی
#فقر
#انگ_اجتماعی
#فقر_فرهنگی
#محرومیت


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🎥قزه‌ای؛ روستایی در بلوچستان که روی نقشه نیست!

🎤گزارش از ساجده عرب‌سرخی

📌اینجا استان سیستان و بلوچستان است، منطقه‌ای از ایران که این روزها سوژه‌ای شده برای عکاسی و گزارش از محرومیت‌هایش، بی‌آنکه نتیجه‌ای محسوس در زندگی مردم داشته باشد.

📌گزارش‌ها، عکس‌ها و فیلم‌هایی که هرچند مردم را بی‌تاب می‌کند و برمی‌انگیزد، معلوم نیست مدیریت کارآمدی برای این استان به عنوان دستاورد خواهد داشت یا دستاوردش صرفا برانگیختن احساسات حضور خیرین و هم‌وطنان نوع‌دوست برای کمک به مردم هم پررنگ است؛ اما عدم تدبیر و مدیریتی بومی یک‌دست و بهره‌وری صحیح از پتانسیل‌های طبیعی سیستان و بلوچستان و کمک‌های دولتی و مردمی، امکان ارتقا سطح کیفی زندگی در آن را گرفته است.

📌این گزارش روایتی کوتاه است از تنها سه نمونه از زندگی در خانه‌های یک روستای کوچک و گمنام در جنوب استان.
#بازنشر
#فقر_محرومیت_تبعیض
@kokarbaloch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فقر ومحرومیت در استان "سیستان و بلوچستان" بیسوادی زنان و مادران این استان را بدنبال داشته است تا جایی که مادران سن فرزندان خود را نمیدانند.
این توژ‌ک از استان "سیستان و بلوچستان" شعار یونسکو را به یادم می آورد
"زمانیکه در جامعه و کشوری یک زن را باسواد کنیم یعنی یک خانواده را با سوادکرده ایم".

#زنان
#مادران
#دختران
#حقوق_شهروندی
#فقر_محرومیت
#سیستان و
#بلوچستان

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻دخترک فریاد زد خدا
شهراداری های که بازبانشان کفش نکبت زاده هارا واکس می زنند دچار نفرین دخترک بی سرپناه خواهند شد

🔻خبرها پرشده از برخورد های تند و خشن ماموران شهرداری در نقاط مختلف کشور شهردارانی که با رای همین مردم توسط شورا منصوب شده اند .
#نمی دانیم از کدام درد بنالیم
#فقر_گرانی
#مرگ_کرونا
#تخریب_ظلم
🔻سوال اینجاست که شهرداری خارج از بدنه اجرایی کشور است؟
دهها منزل کپری و بلوکی در شهرهای
بلوچستان تخریب شد ولی هیچ کس عزل نشد ویا دلجویی نشد
🔻نکته درناک ماجرا آنجاییست که همین شهرداری مجوز برج و ویلاهای فوق اشرافی را در کوه و دشت و مراتع صادر می کند و با زبانشان کفش ژن های نکبت زاده را واکس می زنند.
وجدان تنها محکمه ای که نیاز به قاضی ندارد
محسن بلوچ
#کرونا_فقر_تبعیض
#تخریب_ظلم
@kokarbaloch
‏عکس سال یونیسف
( صندوق کودکان سازمان ملل متحد ) 🙏🙏🙏

سه فاجعه در یک قاب:
#فقر
#کودکان_کار
#آلودگی_محیط_زیست
🔴 فینسک؛ قصه سدی که اگر ساخته شود، فقط پول ساختش را هدر نداده!

محمد درویش کنشگر زیست بوم ایران



1️⃣ واکنش برخی از نمایندگان مجلس در استان سمنان که همچنان و به رقم مخالفت صریح وزیر نیرو با ساخت سد افیونی فینسک، به لابی‌گری و فشار خود برای ساخت سد ادامه می‌دهند، بی‌شک یکی از عبرت‌های تاریخ است.

2️⃣ یکی از فرازهای سوگندنامه هر نماینده‌ای در مجلس شورای اسلامی تاکید بر این اصل است که آنها پیش از آنکه نماینده حوزه انتخابیه خود باشند، باید سوگند یاد کنند که "نماینده کل مردم ایران" هستند. یعنی هرگز در پای یک مصلحت #قومی_قبیله‌ای یا #استانی نباید مصلحت، "منافع و حقوق ملی"را ذبح کنند.

3️⃣ آقایان نماینده! از سرنوشت تلخ اصفهان، یزد، میبد و اردکان درس عبرت گرفته و به بهانه آب‌ربایی از حوضه خزر، استان خود را اسیر بارگذاری ویرانگر نکنید. همین و تمام!

#سد_فینسک
#سمنان
#مازندران
#نه_به_انتقال_آب
#مخالفت_وزیر_نیرو_با_فینسک
#فقر_خرد
#خشکسالی_مدیریتی
#محمد_درویش

پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
📍ایران در چنبره‌ تهدیدات و بحرانهای چندگانه

📍و در این وانفسا، حکومت به‌جای رفتار عاقلانه با مردم، چاقو برای‌شان تیز کرده!


در حالی‌که کشور با بحرانهای مختلف و در واقع انباشت بحرانهای ناشی از سالها ناکارامدی و تداوم روشهای غلط دست‌وپنجه نرم می‌کنه و ناراضایتی مردم به شرایط انفجار رسیده،
همزمان خطرات خارجی از چندجبهه داره اقتصاد و امنیت‌ و توسعه ایران رو تهدید میکنه

اما آقایان حاکمیتی به‌جای اینکه دستاشونو ببرند بالا و تسلیم اراده اکثریت بشند و با مردم همراه و همدل، و قدرت رو در فرایندی آرام و بالغ و متمدنانه به گروههایی که دلخواه مردم هستن واگذار کنن، دارن روز به روز شکافها و رنجها و نارضایتی رو بیشتر میکنن تا جامعه به حد انفجار بزرگ غیرقابل بازگشت برسه!

قوانین غلطی مثل بگیروببندهای تصویب شده برای حجاب زنان، اخراج معترضین از دانشگاهها، جذب میلیونها افغانی، و زمزمه‌ی دادن تابعیت ایرانی به تعداد زیادی برای کمک به حفظ حاکمیت و استفاده از حق رای آنان برای پرکردن صندوقهای انتخاباتی‌ای که امسال از همیشه خالی‌تر خواهدبود، تداوم ساختارهای فسادزا، عدم مقابله جدی و بی‌تعارف با ارکان فساد، و قوانین حاکمیتی‌ای که خودشان موجد و مولد فساد ساختاری-اداری هستند، و ....

این رویه غلط آقایون حاکمیتی باعث #خود_براندازی میشه اما این #براندازی چون منجر به فرایندی پرخسارت و‌ پرخشونت میشه، اگرچه درنهایت خواسته خیلی از مردم رو برای انجام تغییرات جدی حاکمیتی عملی میکنه، اما زیانهایی که فرایند انتقال سخت و پرتنش قدرت برجای میذاره، تا سالها بازهم باری جدید بر گُرده‌ی ایران و ایرانی تحمیل خواهدکرد

پس بهترین حالت برای همه اینه که، خواسته‌ی مردم با کمترین خسارت و تنش و درگیری تحقق پیداکنه و انتقال قدرت در فرایندی دموکراتیک انجام بشه تا دستاوردهای گذشته هم برباد نره با فرایندهای خشونت‌آمیز و جان و مال و موقعیت و فرصتهای ایرانیان حفظ بشه، درکنار امنیت‌کشور

#حجاب_اجباری
#بحران_مهاجر
#فرار_مغزها
#اخراج_اساتید
#فساد_سیستمی
#تحریم #فقر #تورم

#رفراندوم


⛔️کمپین تحریم پان‌ترکیسم
@banTurkey
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پروفسور #علی_یخکشی دانشمند برجسته جهان در رشته #سیاست و #مدیریت_منابع_طبیعی و #محیط_زیست، بر این باور است که با داشتن ورزیده ترین کارشناسان، بهترین قوانین و اعتبارات و چارت سازمانی هم نمی توانیم در پاسداری از #منابع_طبیعی موفق شویم تا زمانی که با #فقر_مادی و #فقر_فرهنگ_زیست_محیطی مبارزه نکنیم و مردم را در امور، مشارکت ندهیم.

از کانال منابع طبیعی ایران با ویرایش


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
مرگ در اثر فقر و محرومیت

محمدباقر تاج الدین

امروز برای خرید مرغ به فروشگاه گوشت و مرغ محلّه رفته بودم که سال هاست به آن جا می روم و با اعلامیه فوت یکی از کارکنان فروشگاه روبرو شدم و سبب تعجبم شد چرا که سن و سال زیادی نداشت و بارها با او گفتگو و در مواقعی شوخی داشتم. مردی بود خوش برخورد و مهربان که با تمام مشتریان خوش رفتاری داشت. با یکی از همکاران ایشان و رییس فروشگاه گفتگو کردم و تسلیت و تأثر خود را به ایشان گفتم!!

همکارش آهی از دل برکشید و گفت:«اقا این بندۀ خدا از فقر و نداری مرد. بسیار آدم زحمت کشی بود. صبح زود از ورامین به کشتارگاه می رفت و بعدش به فروشگاه می اومد و تا دیر وقت هم این جا کار می کرد. خیلی وضع مالی بدی داشت. توی یه خونۀ قدیمی با زن و دو فرزندش زندگی خیلی دشواری داشت. حدود دو ماه پیش هم مریض شد و چون پول درست و حسابی نداشت نتونست به پزشک و بیمارستان خوبی هم مراجعه کنه. مدتی توی بیمارستان ورامین بستری بود و بعدش هم رفت خونه و با کمال تأسف فوت کرد. خیلی آدم خوبی بود و همیشه هوای همه همکاران رو داشت. خدا رحمتش کنه. مرگ حقه ولی خیلی بده که آدم از فقر و نداری بمیره. این دردها رو به کی بگیم و کجا بگیم؟ صدای ما که به جایی نمی رسه»!!!!

بله درست است مرگ در اثر فقر و محرومیت مرگی بسیار دردناک و تلخ است که اکنون کسر قابل توجهی از افراد جامعۀ ایران گرفتارش می شوند و با درد و رنجی جانکاه و دردناک و صد البته به صورتی کاملا خاموشانه در گوشه ای از این سرزمین جان خود را به رایگان در می بازند!!! آری، فقر و محرومیت مرگ تلخی را رقم می زند که برای بازماندگان نیز بسی تلخ تر و جان گدازتر است. این چند جمله را برای این که صدای خاموش این گروه از افراد جامعه باشم بنا به مسئولیت و وظیفۀ اجتماعی اَم قلمی کردم!!!
#فقر
#محرومیت
#مرگ
#صدای_خاموش



@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
استاد دانشگاه هستم با پانصد هزار تومان حساب بانکی، پس من هستم!!!

محمدباقر تاج الدین

یکی از استادان دانشگاه که از دوستان مورد اعتماد اینجانب است دیروز برایم می گفت که از حقوق ماه گذشته ام فقط پانصد هزار تومان برایم مانده و این چند روز باقی مانده تا پرداخت حقوق این ماه را باید با همین پول بگذارنم. تصور کنید که حقوق یک استاد دانشگاه برای یک هفته هم دوام نمی آورد و این چنین باید در غم نان غمناک شود!! آری غم نان!! غم نان غم بودن و نبودن است!! چه کسی گفته به فکر مادیات نباشید و غم روزی را نخورید خودش می آید و درست می شود!! از کجا می آید؟!! این تفکرات برای روزگاران پیشین بود که زندگی ها آن قدر ساده و بی پیرایه بود که چنین افکاری را تولید می کرد و با یکدیگر جور در می آمدند. اما امروزِ روز چطور؟!! واقعاً میی شود تصور کرد که با پانصد هزار تومان بتوان یک روز که چه عرض کنم حتی چند ساعت را گذراند؟!!

آنان که روزگاری اقتصاد و تولید و ثروت وسرمایه را به هیچ می گرفتند و صد البته اکنون در رقابت ثروت اندوزی بر روی یکدیگر چنگ می اندازند و حتی به قیمت غارتگری حاضر شده اند ثروت های قارونی جمع کنند بیایند پاسخ دهند که یک معلم و استاد و کارمند و کارگر در این وانفسای اقتصادی چگونه باید زندگی خود را که نه بلکه مُردگی خود را مدیریت کند!!! در جامعه ای که عده ای برای نگه داری حیوانات خانگی شان ماهانه میلیون ها تومان هزینه می کنند در مقابل می بینیم که یک معلم و استاد و کارگر حتی از مدیریت هزینه های ناچیز زندگی خویش برنمی آید!!!!

حالا این استاد با کدام خاطر جمعی برود و بنشیند کتاب بنویسد؟ مقاله خوب بنویسد؟ توآوری کند؟ نظریه پرداز شود؟ یکی از مسئولین گفته بود که ما اگر به نخبگان خودمان ماهی یکصد میلیون تومان هم بدهیم دیگر نمی مانند چرا که کشورهای حاشه خلیج فارس بیش از هفتصد میلیون تومان به آنان می دهند. این بندۀ خدا گویا نمی داند که برخی استادان دانشگاه فقط پانزده میلیون تومان حقوق ماهانه می گیرند و نه یکصد میلیون تومان!!!
#فقر
فقر_استادان
#شکاف_طبقاتی
#نخبگان
@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️مشاغلِ گورستانی و اِمرارِ معاش در گورستان های کشور

✍️محمدباقر تاج الدین

نگاهی به وضعیت گورستان ها در ایران نشان می دهد که به مکانی برای ایجاد و راه اندازی مشاغل گوناگون متنوع از یک سو و امرار معاش و تأمین بخشی از نیازهای زندگی کسر قابل توجهی از شهروندان شده است. این موضوع بیش از همه در گورستان های بزرگ و مشهور مانند بهشت زهرای تهران مشهود است. مشاغل گوناگونی که در بهشت زهرا شکل گرفته اند بسیار جای تأمّل و بررسی دارد. از گل فروشی های فراوان که کیلومترها پیش از رسیدن به بهشت زهرا در حال فعالیتند تا گریه کن های اجاره ای، نماز میت خوان ها، مداحان و روضه خوان ها، صندلی و میکروفون کرایه ای ها، گدایان فراوان، بازار گسترده سنگ قبر فروشی، رستوران ها و تالارهای پذیرایی فراوان، وانت بارهای کرایه ای برای حمل بار، خودروهای مسافربر، آمبولانس های فراوان برای حمل جنازه، تهیه کنندگان آگهی های ترحیم و بنر، دکّه های فروش مواد غذایی، میوه و آب معدنی، دستفروشان، قرآن خوان ها، دعا خوان ها، رنگ زن ها و نقاش ها که سنگ قبرها و نرده های اطراف آن ها را رنگ می زنند، گلاب فروشان و گلاب ریزان بر سر گورها، قبرشویی، شمع فروشی و شمع روشن کن ها، پاشیدن گندم بر سر قبرها و چندین شغل دیگر.

✳️بسیاری از شهروندان ممکن است در بادی نظر بهشت زهرا و سایر گورستان ها را صرفاً فضایی برای دفن مرده ها و گریه و زاری بدانند اما غور و بررسی بیش تر در این فضا موضوع را بسیار متفاوت جلوه می دهد. حالا دیگر فقط این مردگان نیستند که در گورستان ها آرام خوابیده اند بلکه بیش از آن ها این زندگان اَند که در این گورستان ها کسب و کارهای گوناگونی راه انداخته اند و از این طریق به اِمرار معاش می پردازند. چه دنیای عجیبی و البته چه جامعه و کشور عجیبی داریم که گورستان های آن به مکانی برای ایجاد اشتغال کاذب بدل شده اند. شاید برخی بگویند هنگامی که کارخانه ها و کارگاه های کشور یکی یکی رو به تعطیلی می روند و انبوهی از کارگران از کار بیکار می شوند باز خدا این مردگان را بیامرزد که چنین فضایی به واسطۀ مرگ شان ایجاد شده است تا انواع مشاغل سر برآورند و عده ای به امرا معاش بپردازند!!!
❇️در تحلیل و تبیین بروز و ظهور چنین وضعیت دردآوری درخصوص گورستان های کشور و به ویژه بهشت زهرای تهران به نظر می رسد مهم ترین دلیل گسترش این وضعیت بغرنج و البته زشت و زننده برای کشور را باید در ناگوار شدن اوضاع اقتصادی و در پیِ آن رکود تولید، کمبود شغل، کمبود درآمد، افزایش فقر و محرومیت و بدتر شدن زندگی شهروندان محروم و طبقۀ پایین جامعه جستجو کرد. در همین راستا نگاهی به افزایش سایر مشاغل کاذب در کشور و به ویژه کلان شهرها و شهرهای بزرگ از وانت بارهای میوه فروش در بسیاری از محلات و خیابان ها گرفته تا دستفروشان متروها و اتوبوس ها، گدایان خیابانی، دادزن های مغازه های مختلف، خط نگهدارها، تابلودارها و ده ها شغل کاذب دیگر همگی را نشانه هایی از رکود اقتصادی و افزایش بیکاری و سیل مهاجرت بیکاران به شهرها و گسترش فقر و محرومیت دانست.

البته دلیل فرهنگی نیز در جهت تبیین این وضعیت در کنار دلیل اقتصادی قابل ارائه است به گونه ای که در فرهنگ ما ایرانیان توجه به گورستان ها و مردگان و به ویژه رفتن و حضور در این مکان ها خودبخود زمینه را برای گسترش مشاغل کاذب و این وضعیت نه چندان خوشایند فراهم نموده است. برای مثال هنگامی که بستگان و اطرافیان هر فرد درگذشته ای انواع نوشیدنی ها و خوراکی ها را با خودشان بر سر گورها می برند و یا خواهان برگزاری مراسم گسترده و آن چنانی برای کفن و دفن مردگان شان هستند، آشکار است که مشاغل مورد اشاره نیز امکان بروز و ظهور می یابند. همۀ ما بارها دیده ایم که در گورستان ها انواع خوراکی ها و نوشیدنی ها بر سر گورها توزیع می شود و در نتیجه عده ای فقیر و یا حتی افراد غیر فقیر از این موقعیت های به وجود آمده استفاده می کنند. یا خرید دسته گل های گران قیمت در برخی مراسم های تشییع که پس از آن هم دور ریخته می شوند. یا خرید و استفادۀ سنگ قبرهای گران قیمت، انواع بنرها، برگزاری مراسم های گوناگون و چندین اقدام مشابه دیگر واقعاً چه توجیه عقلانی و منطقی ای می توان برای چنین کردارهایی ارائه نمود؟ خلاصه این که این گورستان ها و مشاغلی که در آن جاها ایجاد شده اند دنیای قابل مطالعۀ جالبی به نظر می رسند!!!

#گورستان
#مشاغل_گورستانی
#فقر
#اقتصاد
#فرهنگ


@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️غوغای دستفروشی در شهر نشانۀ چیست؟

✍️محمدباقر تاج الدین

این روزها در هر نقطه ای از کلان شهر تهران که می رویم با پدیدۀ دستقروشی روبرو می شویم از مترو گرفته تا اتوبوس های تندرو و تا میادین و چهار راه ها و بزرگراه ها و خیابان های مختلف. البته در سایر شهرهای کشور نیز این پدیده رواج بسیاری دارد و فقط مختص تهران نیست. این گونه به نظر می رسد که برخی دلایل بروز این پدیده را بتوان به شرح زیر مورد تأمّل و واکاوی قرار داد:

1.مهاجرت گسترده از روستااها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلان شهرها برای دست یابی به شغل و داشتن زندگی معمولی سبب شده است که بسیاری از این دسته از مهاجران به دلایل گوناگون نتوانند به شغلی مناسب دست یابند و در نتیجه در دسترس ترین شغلی که به نظر می رسد دستفروشی است!!!البته آن گونه که اقتصاد دانان بیان می کنند دستفروشی شغل محسوب نمی شود چرا که ویژگی های یک شغل به معنای اقتصادی و اجتماعی آن مانند پایدار بودن، بیمه بودن، برخورداری از مزایای شغلی و سایر ویژگی ها را ندارد!!! اما وقتی یک مهاجر وارد شهری بزرگ می شود و در نوعی بی پناهی و سرگردانی قرار می گیرد و به لحاظ درآمدی در تنگنا و مخمصه ای عجیب گرفتار می شود به جز دستفروشی چه راه دیگری برای امرار معاش و ادامۀ حیات خواهد داشت؟!!

2.بغرنج شدن وضعیت اقتصادی و به زیر خط فقر رفتن شهروندان و خانواده ها بسیاری از این افراد را بر آن داشته است که در کنار شغلی که دارند در زمان های دیگری به دستفروشی بپردازند تا از این طریق بخشی از هزینه های سنگین و گزاف زندگی خود را مدیریت کنند. کسر قابل توجهی از کارگران، کارمندان، معلمان و سایرین را می توان در این دسته قرار داد!!!

3.بسیاری از دانش آموختگان دانشگاه ها پس از آن که مدتی برای دست یابی به شغل مورد نظرشان کوشش های فراوانی به خرج می دهند و به نتیجه ای نمی رسند به ناچار به سمت و سوی دستفروشی می روند تا هم از بیکاری ولو به طور موقت رهایی یابند و هم درآمدی کسب کنند تا از پسِ هزینه های زندگی خود برآیند!!!

4.برخی از بازنشستگان که حقوق بازنشستگی شان به هیچ وجه کفاف هزینه های گزاف زندگی شان را نمی دهد به ناگزیر به دستفروشی روی می آورند تا هم از بیکاری دوران بازنشستگی بیرون بیایند و هم درآمدی کسب کنند. واقعیت این است که کسر قابل توجهی از بازنشستگان از حقوق و درآمد بسیار پایینی برخوردارند که هرگز توان پرداخت هزینه های زندگی شان را ندارند و شأن و جایگاه شان نزد اعضای خانواده نیز رعایت نمی شود!!!

5.زنان سرپرست خانوار که در شرایط بسیار بغرنج و دردناکی زندگی می کنند و به شغل و درآمد مناسبی هم دسترسی ندارند هیچ راهی به جز دستفروشی ندارند. این دسته از زنان از روی ناچاری و برای تأمین هزینه های زندگی شان که در شرایط ناگوار و تلخی قرار گرفته اند تو گویی که دستفروشی را تنها راه برای برون رفت از این وضع شان بر می گزینند!!!

6.نتیجه این که افزایش عجیب و غریب دستفروشی در شهرها از جمله نشانه های وضعیت بغرنج و ناگوار اقتصادی از افزایش میزان خط فقر گرفته تا تورم و گرانی و بیکاری دارد که هر روز نیز بر این وضع اسف بار افزوده می شود. اگر روزگاری افراد خاصی اقدام به دستفروشی می کردند اما امروزه تقریباً بسیاری از گروه های اجتماعی مختلف از دانشجویان گرفته تا دانش آموختگان دانشگاه ها، کارگران، کارمندان، پرستاران، معلمان، استادان و سایرین را نیز در این جرگه می توان یافت!!!! دستفروشی البته درد و رنج های خاص خودش را نیز دارد که به گفتاری جداگانه نیاز دارد!!

#دستفروشی
#بیکاری
#فقر
#مهاجرت
#تورم
#گرانی


@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️غوغای دستفروشی در شهر نشانۀ چیست؟

✍️محمدباقر تاج الدین

این روزها در هر نقطه ای از کلان شهر تهران که می رویم با پدیدۀ دستقروشی روبرو می شویم از مترو گرفته تا اتوبوس های تندرو و تا میادین و چهار راه ها و بزرگراه ها و خیابان های مختلف. البته در سایر شهرهای کشور نیز این پدیده رواج بسیاری دارد و فقط مختص تهران نیست. این گونه به نظر می رسد که برخی دلایل بروز این پدیده را بتوان به شرح زیر مورد تأمّل و واکاوی قرار داد:

1.مهاجرت گسترده از روستااها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلان شهرها برای دست یابی به شغل و داشتن زندگی معمولی سبب شده است که بسیاری از این دسته از مهاجران به دلایل گوناگون نتوانند به شغلی مناسب دست یابند و در نتیجه در دسترس ترین شغلی که به نظر می رسد دستفروشی است!!!البته آن گونه که اقتصاد دانان بیان می کنند دستفروشی شغل محسوب نمی شود چرا که ویژگی های یک شغل به معنای اقتصادی و اجتماعی آن مانند پایدار بودن، بیمه بودن، برخورداری از مزایای شغلی و سایر ویژگی ها را ندارد!!! اما وقتی یک مهاجر وارد شهری بزرگ می شود و در نوعی بی پناهی و سرگردانی قرار می گیرد و به لحاظ درآمدی در تنگنا و مخمصه ای عجیب گرفتار می شود به جز دستفروشی چه راه دیگری برای امرار معاش و ادامۀ حیات خواهد داشت؟!!

2.بغرنج شدن وضعیت اقتصادی و به زیر خط فقر رفتن شهروندان و خانواده ها بسیاری از این افراد را بر آن داشته است که در کنار شغلی که دارند در زمان های دیگری به دستفروشی بپردازند تا از این طریق بخشی از هزینه های سنگین و گزاف زندگی خود را مدیریت کنند. کسر قابل توجهی از کارگران، کارمندان، معلمان و سایرین را می توان در این دسته قرار داد!!!

3.بسیاری از دانش آموختگان دانشگاه ها پس از آن که مدتی برای دست یابی به شغل مورد نظرشان کوشش های فراوانی به خرج می دهند و به نتیجه ای نمی رسند به ناچار به سمت و سوی دستفروشی می روند تا هم از بیکاری ولو به طور موقت رهایی یابند و هم درآمدی کسب کنند تا از پسِ هزینه های زندگی خود برآیند!!!

4.برخی از بازنشستگان که حقوق بازنشستگی شان به هیچ وجه کفاف هزینه های گزاف زندگی شان را نمی دهد به ناگزیر به دستفروشی روی می آورند تا هم از بیکاری دوران بازنشستگی بیرون بیایند و هم درآمدی کسب کنند. واقعیت این است که کسر قابل توجهی از بازنشستگان از حقوق و درآمد بسیار پایینی برخوردارند که هرگز توان پرداخت هزینه های زندگی شان را ندارند و شأن و جایگاه شان نزد اعضای خانواده نیز رعایت نمی شود!!!

5.زنان سرپرست خانوار که در شرایط بسیار بغرنج و دردناکی زندگی می کنند و به شغل و درآمد مناسبی هم دسترسی ندارند هیچ راهی به جز دستفروشی ندارند. این دسته از زنان از روی ناچاری و برای تأمین هزینه های زندگی شان که در شرایط ناگوار و تلخی قرار گرفته اند تو گویی که دستفروشی را تنها راه برای برون رفت از این وضع شان بر می گزینند!!!

6.نتیجه این که افزایش عجیب و غریب دستفروشی در شهرها از جمله نشانه های وضعیت بغرنج و ناگوار اقتصادی از افزایش میزان خط فقر گرفته تا تورم و گرانی و بیکاری دارد که هر روز نیز بر این وضع اسف بار افزوده می شود. اگر روزگاری افراد خاصی اقدام به دستفروشی می کردند اما امروزه تقریباً بسیاری از گروه های اجتماعی مختلف از دانشجویان گرفته تا دانش آموختگان دانشگاه ها، کارگران، کارمندان، پرستاران، معلمان، استادان و سایرین را نیز در این جرگه می توان یافت!!!! دستفروشی البته درد و رنج های خاص خودش را نیز دارد که به گفتاری جداگانه نیاز دارد!!

#دستفروشی
#بیکاری
#فقر
#مهاجرت
#تورم
#گرانی


@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️درد و رنج ناشی از سیل زدگی شهروندان محروم استان سیستان و بلوچستان

✍️محمدباقر تاج الدین

همان گونه که در خبرها آمده است سیلی ویرانگر استان سیستان و بلوچستان محروم و ستم دیده را در نوردیده و موجب بروز خسارت های فراوانی هم شده است. دربارۀ عوامل گوناگون بروز چنین حوادثی در کشور کارشناسان محترم بارها تحلیل های کارشناسی خود را ارائه کرده اند و آن چه البته به جایی نرسد فریاد است. به نظر می رسد که مهم ترین بُعد انسانی و اجتماعی حوادثی از این دست بازتولید درد و رنج مربوط به پیامدهای مخرب آن باشد که این پیامدها می تواند شامل قربانی شدن جان انسان های گرفتار در سیل و همچنین خسارت های مادی و معنوی فراوانِ دیگر باشد. خانواده هایی که تمام یا بخش مهمی از سرمایه های مادی آنان طعمۀ سیل می شود ضمن این که در غم و درد ناشی از دست دادن اعضای خانواده خود ناله ها سر می دهند و اشک ماتم می ریزند شوربختانه با نداری و بی خانمان و بی چیز شدن ناشی از سیل نیز باید دست و پنجه نرم کنند. تاب آوری و تحمل چنین درد و رنج هایی حقیقتا آسان نیست و آن چنان گران بار و خُرد کننده است که تمام زندگی سیل زدگان را تا مدت های طولانی و بلکه تا آخر عمرشان تحت تأثیر قرار می دهد.

✳️تصور کنید که مردمانی محروم و فقیر مشغول زندگی عادی و روز مرّه خود باشند و ناگهان سیلی ویرانگر اندک دار و ندار و هستی شان را ببرد و نابود کند و در لحظاتی کوتاه زحمات چندین و چند سالۀ آنان را به باد فنا و نیستی بسپرد. می ماند این پرسش کُشنده که حالا تا کی و چگونه باید تمام آن دارایی ها و سرمایه های مادی و معنوی خویش را دوباره باز یابی کنند و به زندگی عادی خویش برگردند؟ به ویژه این که استان سیستان و بلوچستان در حالت عادی نیز یکی از محروم ترین استان های ایران است که شهروندان عزیزش درد و رنج های فراوانی را تحمل می کنند از فقر و محرومیت گسترده گرفته تا بیکاری و عدم برخورداری از امکانات و خدمات اقتصادی و اجتماعی که در مقایسه با سایر استان های کشور در گرفتاری ها و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند. بنده دوبار به این استان محروم سفر کردم و هر آن چه دیدم فقر و محرومیت بود که از در و دیوار این استان می بارید. اکنون هم که گرفتار سیلی ویرانگر شده است و نیازمند کمک های انسان دوستانۀ شهروندان.

#سیستان_و_بلوچستان
#سیل
#سیل_زدگی
#محرومیت
#فقر
#همدردی


@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️نشانه های فقیرتر شدن شهروندان

✍️محمدباقر تاج الدین

تورّم و گرانی چنان تُرک تازی می کنند که کسر قابل توجهی از شهروندان جامعه را دچار فقر و فلاکت نموده اند. نشانه های فراوانی در سطوح مختلف می توان از چنین روند بغرنج و دردآوری سراغ گرفت. در همین روزهای آخر سال اگر سری به فروشگاه ها و مراکز خرید بزنید به خوبی و آشکارا متوجه خواهید شد که چقدر خلوت هستند و بسیاری از شهروندان به دلیل گرانی اجناس و کالاها در این مراکز حضور ندارند. برای نمونه در محله ای که زندگی می کنم فروشگاه گوشت و مرغ مطمئنی وجود دارد که معمولاً برای خرید به آن جا مراجعه می کنم. طی روزهای پنج شنبه گذشته و دیروز که به آن جا مراجعه داشتم در مقایسه با سال های پیشین آن چنان خلوت بود که فروشندگان از بیکاری حوصله شان سر رفته بود و البته ناراحت و نگران هم بودند!! مسئول فروشگاه می گفت وقتی گوشت گوسفندی کیلویی 800 هزار تومان شده چه کسی می تواند خرید کند؟!! از شما چه پنهان که بنده هم خریدی نکردم و دست خالی به خانه بازگشتم!!

✳️نمونۀ دیگر را در مرکز خرید پوشاک در ساختمان پلاسکو و کوچه برلن و جمهوری دیدم که حقیقتاً خلوت تر از آن بود که بتوان وصف اَش کرد!!بنده برای خرید نرفته بودم بلکه برای تعمیر وسیله ای برقی رفته بودم که در آن نزدیکی ها بود و سری هم به این مراکز خرید زدم تا به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی ببینم چه خبر است و اگر خواستم گزارشی بنویسم به نسبت دقیق و نزدیک به واقعیت باشد!!! راستش را بخواهید به آجیل فروشی های محل هم سری زدم که در این جاها هم چندان کسی را نیافتم که برای خرید آمده باشد چرا که قیمت های آجیل سر به فلک زده است. من هم برای این که دیگر این همه دست خالی به خانه نروم و بیش از این نزد اعضای خانواده خجالت نکشم مقداری نخود و کشمش خرید کردم!!!!!

❇️به راستی کارگری که مثلا 7 میلیون تومان حقوق می گیرد یا بازنشسته ای که به همین میزان حقوق می گیرد و حتی معلمان و کارمندان و استادان که همگی زیر خط فقر قرار دارند چگونه می توانند برای خرید شب عید به مراکز خرید مراجعه کنند؟ با این میزان عیدی ای که پرداخت کردند حتی برا ی یک نفر هم نمی توان لباس معمولی خرید چه رسد به سایر ملزومات دیگر!! پول شب عید کارمندان به عبارتی می شود سه کیلو گوشت، همین و بس!!! نشانه های فراوان دیگری می توان سراغ گرفت که همگی علامت های آشکاری برای فقیرتر شدن شهروندان محسوب می شوند!! حالا اگر در این وانفسا کسی دچار بیماری سختی شود که دیگر واویلایی عظیم است!! به خوبی می دانم که دیگر هیچ گوش شنوایی برای شنیدن این سخنان وجود ندارد اما فقط از باب درد دل آن دسته از شهروندانی که صداهای خاموش جامعه هستند به ویژه پدرانی که نزد همسر و فرزندان شان خجالت می کشند این متن نه چندان منظم و بل آشفته(چرا که با دیدن این صحنه های دردآور دچار آشفته حالی شده ام) را نوشتم و بسیار تأسف می خورم که کار دیگری به جز این از دستم بر نمی آید!!!امیدوارم شهروندان عزیز مرا به بزرگواری شان ببخشایند!!زیاده جسارت است!!

#فقر
#فقیر
#تورم
#گرانی


@tajeddin_mohammadbagher