Forwarded from تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
«ژاپن و حسرت ۱۲۰ سالۀ ما...»
چرا ژاپن توانست و ما نتوانستیم... این پرسش بیش ۱۲۰ سال است که رهایمان نمیکند. ۱۱۴ سال پیش (در ۱۹۰۵) وقتی ژاپنیها شکستی خفتبار به روسها تحمیل کردند زخم شکستهای پیاپیِ ایران از روسیه آنقدر تازه بود که دل ایرانیها از پیروزی ژاپن حسابی خنک شد، و مگر میشد منکر نگاه حسرتبار ما به ژاپن شد؟ وقتی ما درگیر عزل محمدعلی شاه بودیم، منتظر بودیم احمدشاه کمی قد بکشد تا بتوانیم او را شاه بنامیم، وقتی روسها و انگلیسیها به هر گوشۀ ایران قشون میکشیدند و جنگلیها تازه با «گَلَنگَدَن» آشنا میشدند، آری، در همان زمان، ژاپنیها در اقیانوس آرام و شرق آسیا سروری میکردند، وارد مرحۀ امپریالیسم شده بودند، هر قدر دلشان میخواست از خاک شرق آسیا برای خود برمیداشتند. ۷۴ سال پیش هم آمریکاییها فقط به زور بمب اتم توانستند ژاپنیها را به زانو درآورند... و همچنان سالبهسال ما ایرانیها پرسیدیم «چرا ژاپن توانست و ما نتوانستیم؟» البته چون ما در ایران گاه بدیهیات را هم برای «خودبینظیرپنداران» باید اثبات کنیم، اگر کسی شک دارد که ژاپن توانسته است و ما نتوانستهایم، خوب است نگاهی به تولید ناخالص ملی بیندازد و ایران را با ژاپن مقایسه کند: تولید ناخالص ملی ژاپن در سال ۲۰۱۸ در رتبۀ سوم جهان ۵.۰۷۰.۶۲۶ میلیون دلار بوده و تولید ناخالص ملی ایران در رتبۀ سیام ۴۳۰.۰۸۳ میلیون دلار! یعنی تولید ژاپن دوازده برابر ماست!
چند ماه پیش در نوشتاری شرح دادم که ژاپن چگونه ناگهان در دوران امپراتور مِیجی با اجرای برنامههایی مشخص جهشی خیرهکننده کرد (لینک آن نوشتار در پایان این پُست میآید). در اینجا یکی از عوام پیشرفت ژاپن را بیشتر شرح میدهم: «اُیاتوئی گایکوکوجین» (oyatoi gaikokujin)؛ یعنی «خارجیهای قراردادی» یا «خارجیهای استخدامی» که معادل «مستشاران» است.
ژاپن در نیمۀ دوم قرن نوزدهم (همزمان با دورۀ ناصرالدین و مظفرالدین شاه) انبوهی از دانشمندان، مهندسان، پزشکان، حقوقدانان و هنرمندان اروپایی را استخدام کرد تا بتواند «انتقال فناوری» از اروپا به ژاپن انجام دهد. آمار و ارقام و کارایی این سیاست بُهتآور است! آدمی به شگفت میآید وقتی این فروتنی و پذیرندگی ژاپنیها را در آن سالها مطالعه میکند! این اروپاییها و آمریکاییها هم انتقال دانش و فناوری انجام میدادند و هم شاگردانی ژاپنی تربیت میکردند.
▪️چند آمار از این مستشاران
ــ در سال ۱۸۷۲: ۲۱۴ نفر (۱۱۹ نفر انگلیسی، ۵۰ نفر فرانسوی، ۱۶ آمریکایی، ۹ چینی و ۸ پروسی)
ــ از ۱۸۶۸ تا ۱۸۸۹: ۲۶۹۰ نفر (۱.۱۲۶ انگلیسی، ۴۱۴ آمریکایی، ۳۳۳ فرانسوی، ۲۵۰ چینی، ۲۱۵ آلمانی، ۹۹ هلندی)
ــ دستمزد این خارجیها بالا بود. سال ۱۸۷۴ دستمزد ۵۲۰ خارجی حدود ۲.۲ میلیون یِن میشد که برابر با یکسوم بودجۀ دولت ژاپن بود!
اما شگفتانگیزتر از این ارقام و مبالغ، گستردگی حوزههای این مستشاران و میزان نفوذ آنها بود. این مستشاران در حوزههای پزشکی و دامپزشکی، حقوق، مدیریت و اقتصاد، علوم نظامی، ریاضیات و علوم طبیعی، مهندسی، هنر و موسیقی، علوم انسانی و تربیتی به خدمت گرفته شده بودند. در اینجا فقط به چند مورد اشاره میکنم:
ــ فریدریش دونیتس (Friedrich Dönitz)، پزشک آلمانی، از ۱۸۷۳ (برابر با بیستوپنجمین سال سلطنت ناصرالدینشاه) در توکیو آناتومی تدریس میکرد و کتاب آناتومی او در ژاپن چاپ شد. او پزشکی قانونی ژاپن را پایهگذاری کرد.
ــ یاکوب مِکِل (Jacob Meckel)، افسر پروسی (آلمانی) در سال ۱۸۸۵ به توکیو رفت، ابتدا تاکتیکهای نظامی تدریس کرد و بعد کمک کرد تا ارتش ژاپن بر اساس الگوی آلمان بازسازی شود. وقتی مِکِل به آلمان بازمیگشت ژنرال کاتسورا، فرمانده ژاپنی، شمشیر خود را که در جنگهای زیادی با آن جنگیده بود به او هدیه داد.
ــ ادموند مورل (Edmund Morel)، مهندس بریتانیایی در ۱۸۷۰ به ژاپن رفت و بر ساخت نخستین خطآهن ژاپن نظارت کرد و همۀ فوت و فن ساخت راهآهن را به ژاپنیها یاد داد (قبر او در یوکوهاماست).
ــ اما این مستشاران بیشمارند و هر یک داستانی شگفتانگیز دارد. حتا در موسیقی! فرانتس اِکِرت (Franz Eckert)، آهنگساز آلمانی، در سال 1880 به ژاپن رفت، برای نخستین بار سازهای غربی به ژاپن برد و ژاپنیها را با موسیقی غربی آشنا کرد و حتا از او خواسته شد در ساخت سرود ملی ژاپن کمک کند! (دقت کنید: سرود ملی!)
این هزاران مستشار فناوری غربی را به ژاپن انتقال دادند، نهادهای علمی، آموزشی، صنعتی و زیربنایی ژاپن را ساختند و شاگرد تربیت کردند، ژاپنیها فروتنانه آموختند و کسی هم از «خیانت» و «استعمار» و «غربزدگی» سخن نگفت. نتیجه این شد که ژاپن در سال ۱۹۰۵ روسیه را درهمکوبید!
این بحث را ادامه میدهیم. برای خواندن نوشتار اصلی در این باره بنگرید به این پست:
https://t.me/tarikhandishi/595
مهدی تدینی
#ژاپن، #توسعه، #میجی
@tarikhandishi
چرا ژاپن توانست و ما نتوانستیم... این پرسش بیش ۱۲۰ سال است که رهایمان نمیکند. ۱۱۴ سال پیش (در ۱۹۰۵) وقتی ژاپنیها شکستی خفتبار به روسها تحمیل کردند زخم شکستهای پیاپیِ ایران از روسیه آنقدر تازه بود که دل ایرانیها از پیروزی ژاپن حسابی خنک شد، و مگر میشد منکر نگاه حسرتبار ما به ژاپن شد؟ وقتی ما درگیر عزل محمدعلی شاه بودیم، منتظر بودیم احمدشاه کمی قد بکشد تا بتوانیم او را شاه بنامیم، وقتی روسها و انگلیسیها به هر گوشۀ ایران قشون میکشیدند و جنگلیها تازه با «گَلَنگَدَن» آشنا میشدند، آری، در همان زمان، ژاپنیها در اقیانوس آرام و شرق آسیا سروری میکردند، وارد مرحۀ امپریالیسم شده بودند، هر قدر دلشان میخواست از خاک شرق آسیا برای خود برمیداشتند. ۷۴ سال پیش هم آمریکاییها فقط به زور بمب اتم توانستند ژاپنیها را به زانو درآورند... و همچنان سالبهسال ما ایرانیها پرسیدیم «چرا ژاپن توانست و ما نتوانستیم؟» البته چون ما در ایران گاه بدیهیات را هم برای «خودبینظیرپنداران» باید اثبات کنیم، اگر کسی شک دارد که ژاپن توانسته است و ما نتوانستهایم، خوب است نگاهی به تولید ناخالص ملی بیندازد و ایران را با ژاپن مقایسه کند: تولید ناخالص ملی ژاپن در سال ۲۰۱۸ در رتبۀ سوم جهان ۵.۰۷۰.۶۲۶ میلیون دلار بوده و تولید ناخالص ملی ایران در رتبۀ سیام ۴۳۰.۰۸۳ میلیون دلار! یعنی تولید ژاپن دوازده برابر ماست!
چند ماه پیش در نوشتاری شرح دادم که ژاپن چگونه ناگهان در دوران امپراتور مِیجی با اجرای برنامههایی مشخص جهشی خیرهکننده کرد (لینک آن نوشتار در پایان این پُست میآید). در اینجا یکی از عوام پیشرفت ژاپن را بیشتر شرح میدهم: «اُیاتوئی گایکوکوجین» (oyatoi gaikokujin)؛ یعنی «خارجیهای قراردادی» یا «خارجیهای استخدامی» که معادل «مستشاران» است.
ژاپن در نیمۀ دوم قرن نوزدهم (همزمان با دورۀ ناصرالدین و مظفرالدین شاه) انبوهی از دانشمندان، مهندسان، پزشکان، حقوقدانان و هنرمندان اروپایی را استخدام کرد تا بتواند «انتقال فناوری» از اروپا به ژاپن انجام دهد. آمار و ارقام و کارایی این سیاست بُهتآور است! آدمی به شگفت میآید وقتی این فروتنی و پذیرندگی ژاپنیها را در آن سالها مطالعه میکند! این اروپاییها و آمریکاییها هم انتقال دانش و فناوری انجام میدادند و هم شاگردانی ژاپنی تربیت میکردند.
▪️چند آمار از این مستشاران
ــ در سال ۱۸۷۲: ۲۱۴ نفر (۱۱۹ نفر انگلیسی، ۵۰ نفر فرانسوی، ۱۶ آمریکایی، ۹ چینی و ۸ پروسی)
ــ از ۱۸۶۸ تا ۱۸۸۹: ۲۶۹۰ نفر (۱.۱۲۶ انگلیسی، ۴۱۴ آمریکایی، ۳۳۳ فرانسوی، ۲۵۰ چینی، ۲۱۵ آلمانی، ۹۹ هلندی)
ــ دستمزد این خارجیها بالا بود. سال ۱۸۷۴ دستمزد ۵۲۰ خارجی حدود ۲.۲ میلیون یِن میشد که برابر با یکسوم بودجۀ دولت ژاپن بود!
اما شگفتانگیزتر از این ارقام و مبالغ، گستردگی حوزههای این مستشاران و میزان نفوذ آنها بود. این مستشاران در حوزههای پزشکی و دامپزشکی، حقوق، مدیریت و اقتصاد، علوم نظامی، ریاضیات و علوم طبیعی، مهندسی، هنر و موسیقی، علوم انسانی و تربیتی به خدمت گرفته شده بودند. در اینجا فقط به چند مورد اشاره میکنم:
ــ فریدریش دونیتس (Friedrich Dönitz)، پزشک آلمانی، از ۱۸۷۳ (برابر با بیستوپنجمین سال سلطنت ناصرالدینشاه) در توکیو آناتومی تدریس میکرد و کتاب آناتومی او در ژاپن چاپ شد. او پزشکی قانونی ژاپن را پایهگذاری کرد.
ــ یاکوب مِکِل (Jacob Meckel)، افسر پروسی (آلمانی) در سال ۱۸۸۵ به توکیو رفت، ابتدا تاکتیکهای نظامی تدریس کرد و بعد کمک کرد تا ارتش ژاپن بر اساس الگوی آلمان بازسازی شود. وقتی مِکِل به آلمان بازمیگشت ژنرال کاتسورا، فرمانده ژاپنی، شمشیر خود را که در جنگهای زیادی با آن جنگیده بود به او هدیه داد.
ــ ادموند مورل (Edmund Morel)، مهندس بریتانیایی در ۱۸۷۰ به ژاپن رفت و بر ساخت نخستین خطآهن ژاپن نظارت کرد و همۀ فوت و فن ساخت راهآهن را به ژاپنیها یاد داد (قبر او در یوکوهاماست).
ــ اما این مستشاران بیشمارند و هر یک داستانی شگفتانگیز دارد. حتا در موسیقی! فرانتس اِکِرت (Franz Eckert)، آهنگساز آلمانی، در سال 1880 به ژاپن رفت، برای نخستین بار سازهای غربی به ژاپن برد و ژاپنیها را با موسیقی غربی آشنا کرد و حتا از او خواسته شد در ساخت سرود ملی ژاپن کمک کند! (دقت کنید: سرود ملی!)
این هزاران مستشار فناوری غربی را به ژاپن انتقال دادند، نهادهای علمی، آموزشی، صنعتی و زیربنایی ژاپن را ساختند و شاگرد تربیت کردند، ژاپنیها فروتنانه آموختند و کسی هم از «خیانت» و «استعمار» و «غربزدگی» سخن نگفت. نتیجه این شد که ژاپن در سال ۱۹۰۵ روسیه را درهمکوبید!
این بحث را ادامه میدهیم. برای خواندن نوشتار اصلی در این باره بنگرید به این پست:
https://t.me/tarikhandishi/595
مهدی تدینی
#ژاپن، #توسعه، #میجی
@tarikhandishi