Holm (Soltane Ghalbha)
Emel Mathlouthi
#شعر_سیاسی
#ترانه_عربی
باز خوانی ترانه زیبای فارسی
#سلطان قلبها این بار از سوی بانوی خواننده #تونسی
#اِمال_مطلوطی
"این ترانه را پیش از انقلاب خواننده ی بنام ایران #عارف اجرا کرده است."
بازخوانی سلطان قلبها توسط هنرمند تونسی که در بحبوبهی انقلاب تونس ترانهای اعتراضی از او منتشر شد و بسیاری از او به عنوان صدای انقلاب تونس یاد میکنند.
بخشی از ترجمهی ترانهای که با آهنگ سلطان قلبها خوانده شده:
《دنیایی که مردمان امروز را در آن میبینیم،
سیمایی انباشته از ظلم، بدبختی و رنج دارد.
همراه با واقعیتی تلخ که همۀ خواستههایمان را درو میکند.
دنیایی که دیوارههای استبداد بالاتر میرود
و همۀ خیالات و رویاهایمان را خرد میکند
و سیاهی و خودخواهی را در قلبها مینشاند.》
ترجمه از فرزاد قبادی نژاد (از کانال موسیقی اورسی)
از کانال مطالعات عمان با کمی ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#ترانه_عربی
باز خوانی ترانه زیبای فارسی
#سلطان قلبها این بار از سوی بانوی خواننده #تونسی
#اِمال_مطلوطی
"این ترانه را پیش از انقلاب خواننده ی بنام ایران #عارف اجرا کرده است."
بازخوانی سلطان قلبها توسط هنرمند تونسی که در بحبوبهی انقلاب تونس ترانهای اعتراضی از او منتشر شد و بسیاری از او به عنوان صدای انقلاب تونس یاد میکنند.
بخشی از ترجمهی ترانهای که با آهنگ سلطان قلبها خوانده شده:
《دنیایی که مردمان امروز را در آن میبینیم،
سیمایی انباشته از ظلم، بدبختی و رنج دارد.
همراه با واقعیتی تلخ که همۀ خواستههایمان را درو میکند.
دنیایی که دیوارههای استبداد بالاتر میرود
و همۀ خیالات و رویاهایمان را خرد میکند
و سیاهی و خودخواهی را در قلبها مینشاند.》
ترجمه از فرزاد قبادی نژاد (از کانال موسیقی اورسی)
از کانال مطالعات عمان با کمی ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شعر_سیاسی
#ترانه_عربی
باز خوانی ترانه زیبای فارسی
#سلطان قلبها این بار از سوی بانوی خواننده #تونسی
#اِمال_مطلوطی
"این ترانه را پیش از انقلاب خواننده ی بنام ایران #عارف اجرا کرده است."
بازخوانی سلطان قلبها توسط هنرمند تونسی که در بحبوبهی انقلاب تونس ترانهای اعتراضی از او منتشر شد و بسیاری از او به عنوان صدای انقلاب تونس یاد میکنند.
بخشی از ترجمهی ترانهای که با آهنگ سلطان قلبها خوانده شده:
《دنیایی که مردمان امروز را در آن میبینیم،
سیمایی انباشته از ظلم، بدبختی و رنج دارد.
همراه با واقعیتی تلخ که همۀ خواستههایمان را درو میکند.
دنیایی که دیوارههای استبداد بالاتر میرود
و همۀ خیالات و رویاهایمان را خرد میکند
و سیاهی و خودخواهی را در قلبها مینشاند.》
ترجمه از فرزاد قبادی نژاد (از کانال موسیقی اورسی)
از کانال مطالعات عمان با کمی ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#ترانه_عربی
باز خوانی ترانه زیبای فارسی
#سلطان قلبها این بار از سوی بانوی خواننده #تونسی
#اِمال_مطلوطی
"این ترانه را پیش از انقلاب خواننده ی بنام ایران #عارف اجرا کرده است."
بازخوانی سلطان قلبها توسط هنرمند تونسی که در بحبوبهی انقلاب تونس ترانهای اعتراضی از او منتشر شد و بسیاری از او به عنوان صدای انقلاب تونس یاد میکنند.
بخشی از ترجمهی ترانهای که با آهنگ سلطان قلبها خوانده شده:
《دنیایی که مردمان امروز را در آن میبینیم،
سیمایی انباشته از ظلم، بدبختی و رنج دارد.
همراه با واقعیتی تلخ که همۀ خواستههایمان را درو میکند.
دنیایی که دیوارههای استبداد بالاتر میرود
و همۀ خیالات و رویاهایمان را خرد میکند
و سیاهی و خودخواهی را در قلبها مینشاند.》
ترجمه از فرزاد قبادی نژاد (از کانال موسیقی اورسی)
از کانال مطالعات عمان با کمی ویرایش
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#پیر_و_مرید
به فراخور ۲۰ می #روز_شعر در تاجیکستان
✍ فردوس اعظم شاعر معاصر تاجیکستان
پگاه (20.05.2020 میلادی) زادروز دو اسطوره ی ادبیات معاصر تاجیکستان، پیر و مرید، استاد و شاگرد، دو ابرمرد بیهمتا، دو شاعر دردآشنا، دو پایههای استوار شعر تاجیک، استادان روانشاد #مؤمن_قناعت و #لایق_شیرعلی است.
هر دو در یک روز و یک ماه به دنیا سلام گفتند-استاد مؤمن قناعت 20 می سال 1932 و استاد لایق شیرعلی 20 می سال 1941. امّا پروازشان فرق میکرد. لایق در سن 59 سالگی چشم از جهان بربست و اگر عمر وفا میکرد، استاد مؤمن قناعت امروز در حلقه ی پیوندان 88-سالگیش را جشن میگرفت، که شوربختانه زادمرگش را به سوگ مینشینیم.
استاد قناعت از شاعران غیرتمند و جسور، آزاداندیش، دانشمند، سیاستمدار و یکی از پاسداران شعر و ادب تاجیک بود و خواهد ماند. اسطورههایی چون #لایق و #بازار و #گلرخسار شاگردان وفادار اویند.
آثار ارزشمند او به عنوان سرمایههای فناناپذیر ادبیات ما ماندگار خواهند بود. داستانهای حماسی او زمینة مکتب جدیدی را در ادبیات ما شکل دادهاند.
شعر لایق مانند شعر بازار و مؤمن قناعت شعر #محتواگرا و لبریز از عشق به وطن و دردهای تاریخی ملّت است. شعرش خالی از اندیشههای فلسفی، فرهنگ و تاریخ و هویّت نیست. شعرهایی سرود، که نمونهاش در ادبیات ما بدون شک نظیر ندارد.
تاریخ گواه است، که لایق در غزل و دیگر انواع شعر چیرهدست و زبردست است، طوری که شاعران همقرنش به اندازة او موفق نبودهاند. لایق مثل استادش قناعت در زنده نگه داشتن فرهنگ و زبان پارسی تلاشهای خستگیناپذیر کرد و موفق هم شد.
استاد قناعت همزاد آیینه بود. یکرو! پاک. روشن. اهل تعریف و تمجید بیپایه نبود. واژه ی تملّق و چاپلوسی در فرهنگش وجود نداشت. شاعر اندیشهمند بود. درست مثل لایق. یا به عباره ی دیگر لایق این خصلتها را از استادش به ارث برده بود. با سوء استفاده از شعر کسی را تحقیر نکرد. کاری که بعضیها میکنند. جسارت کرد و شعر انقلابی و بیداری سرود. چیزی که دیگرها نمیگویند. صاحبنظر بود. دیدگاهش را بدون ترس و فشار و دور از چهارچوبه و تنگناها مردانه و شاعرانه میگفت. مرد بود! نظام معارف و حکومت را تنقید میکرد، ایرادها و کمبودیها را یادرس میشد. چون دوستدار وطن بود. تاجیکستان-اسمش بود.اسم استاد قناعت و آینده ی این اسم برایش مهم بود.
همین رسالت را لایق با اشعار شورانگیز و کوبندهاش پیش برد.
هر دو شعر تاجیک را وارد قالب و مرحله و دنیای جدید کردند.
هر دو از گفتن سخن پراکنده پرهیزیدند و دقیقگو بودند.
هر دو برگ تازهای از ادبیات را ورق زدند.
هر دو با زبان زنده ی ملّت برای ملّت نوشتند.
هر دو از چهرههای برجسته ی ادبیات ما هستند و در رشد و تکامل ادبیات نوین نقش بسبار بارز دارند.
هر دو نظربلند بودند و دریادل و مثل هر خس و خاشاکی که امروز فتوای ادبی میدهند و به جای وحدت آفرینی و اتّحاد دلها تخم نفاق بر زمین کشور میکارد، نبودند، بلکه سربلند و یکرو و یکمرام و یکسو زیستند و دار فانی را وداع گفتند. هر دو قلّههای آسمانبوس کوه ادبیات ما بودند و از ان بالاها بر بالا مینگریستند، نه بر قعر دره! نگاهشان جهانی بود و جهان آنان را میشناخت. امروز واقعاً جای تأسّف است که کسی در جایگاه آنها نیست و ان بار و رسالت را نمیتواند بر دوش بگیرد. هیچ گوسفندی جای شیر را نگیرد!
امروز جسم هر دو شاعر نامدار تاجیک، در گورستان #لوچاب - مقبره ی شاعران و فرهنگیان نامور تاجیک زیر سقف خاک به خواب ابد رفته، ولی یاد و روح شعر عالمگیر این دو ابرشاعر همیشه با ماست.
#مؤمن_قناعت:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر از شیراز میآید چو سیم فارسی
دُر از این دریا نمیجویم چو دور افتاده است
از تگ دریا ته چشم یتیم پارسی
می رسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با بند قدیم پارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
#لایق_شیرعلی:
کُشید این زمانه را که می کُشد ترانه را
درون چشم میکُشد نگاه شاعرانه را
زمانه ی هرینه ای چو کفش سیر پینه ای
به پینه ای نمیخرد نبوغ جاودانه را
#فردوس_اعظم
#مؤمن_قناعت
#لایق_شیرعلی
#تاجیکستان
#لوچاب
#شعر_امروز_تاجیکستان
@firdavsiazamازکانال
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
به فراخور ۲۰ می #روز_شعر در تاجیکستان
✍ فردوس اعظم شاعر معاصر تاجیکستان
پگاه (20.05.2020 میلادی) زادروز دو اسطوره ی ادبیات معاصر تاجیکستان، پیر و مرید، استاد و شاگرد، دو ابرمرد بیهمتا، دو شاعر دردآشنا، دو پایههای استوار شعر تاجیک، استادان روانشاد #مؤمن_قناعت و #لایق_شیرعلی است.
هر دو در یک روز و یک ماه به دنیا سلام گفتند-استاد مؤمن قناعت 20 می سال 1932 و استاد لایق شیرعلی 20 می سال 1941. امّا پروازشان فرق میکرد. لایق در سن 59 سالگی چشم از جهان بربست و اگر عمر وفا میکرد، استاد مؤمن قناعت امروز در حلقه ی پیوندان 88-سالگیش را جشن میگرفت، که شوربختانه زادمرگش را به سوگ مینشینیم.
استاد قناعت از شاعران غیرتمند و جسور، آزاداندیش، دانشمند، سیاستمدار و یکی از پاسداران شعر و ادب تاجیک بود و خواهد ماند. اسطورههایی چون #لایق و #بازار و #گلرخسار شاگردان وفادار اویند.
آثار ارزشمند او به عنوان سرمایههای فناناپذیر ادبیات ما ماندگار خواهند بود. داستانهای حماسی او زمینة مکتب جدیدی را در ادبیات ما شکل دادهاند.
شعر لایق مانند شعر بازار و مؤمن قناعت شعر #محتواگرا و لبریز از عشق به وطن و دردهای تاریخی ملّت است. شعرش خالی از اندیشههای فلسفی، فرهنگ و تاریخ و هویّت نیست. شعرهایی سرود، که نمونهاش در ادبیات ما بدون شک نظیر ندارد.
تاریخ گواه است، که لایق در غزل و دیگر انواع شعر چیرهدست و زبردست است، طوری که شاعران همقرنش به اندازة او موفق نبودهاند. لایق مثل استادش قناعت در زنده نگه داشتن فرهنگ و زبان پارسی تلاشهای خستگیناپذیر کرد و موفق هم شد.
استاد قناعت همزاد آیینه بود. یکرو! پاک. روشن. اهل تعریف و تمجید بیپایه نبود. واژه ی تملّق و چاپلوسی در فرهنگش وجود نداشت. شاعر اندیشهمند بود. درست مثل لایق. یا به عباره ی دیگر لایق این خصلتها را از استادش به ارث برده بود. با سوء استفاده از شعر کسی را تحقیر نکرد. کاری که بعضیها میکنند. جسارت کرد و شعر انقلابی و بیداری سرود. چیزی که دیگرها نمیگویند. صاحبنظر بود. دیدگاهش را بدون ترس و فشار و دور از چهارچوبه و تنگناها مردانه و شاعرانه میگفت. مرد بود! نظام معارف و حکومت را تنقید میکرد، ایرادها و کمبودیها را یادرس میشد. چون دوستدار وطن بود. تاجیکستان-اسمش بود.اسم استاد قناعت و آینده ی این اسم برایش مهم بود.
همین رسالت را لایق با اشعار شورانگیز و کوبندهاش پیش برد.
هر دو شعر تاجیک را وارد قالب و مرحله و دنیای جدید کردند.
هر دو از گفتن سخن پراکنده پرهیزیدند و دقیقگو بودند.
هر دو برگ تازهای از ادبیات را ورق زدند.
هر دو با زبان زنده ی ملّت برای ملّت نوشتند.
هر دو از چهرههای برجسته ی ادبیات ما هستند و در رشد و تکامل ادبیات نوین نقش بسبار بارز دارند.
هر دو نظربلند بودند و دریادل و مثل هر خس و خاشاکی که امروز فتوای ادبی میدهند و به جای وحدت آفرینی و اتّحاد دلها تخم نفاق بر زمین کشور میکارد، نبودند، بلکه سربلند و یکرو و یکمرام و یکسو زیستند و دار فانی را وداع گفتند. هر دو قلّههای آسمانبوس کوه ادبیات ما بودند و از ان بالاها بر بالا مینگریستند، نه بر قعر دره! نگاهشان جهانی بود و جهان آنان را میشناخت. امروز واقعاً جای تأسّف است که کسی در جایگاه آنها نیست و ان بار و رسالت را نمیتواند بر دوش بگیرد. هیچ گوسفندی جای شیر را نگیرد!
امروز جسم هر دو شاعر نامدار تاجیک، در گورستان #لوچاب - مقبره ی شاعران و فرهنگیان نامور تاجیک زیر سقف خاک به خواب ابد رفته، ولی یاد و روح شعر عالمگیر این دو ابرشاعر همیشه با ماست.
#مؤمن_قناعت:
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر از شیراز میآید چو سیم فارسی
دُر از این دریا نمیجویم چو دور افتاده است
از تگ دریا ته چشم یتیم پارسی
می رسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست
شعر هم بشکست با بند قدیم پارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
#لایق_شیرعلی:
کُشید این زمانه را که می کُشد ترانه را
درون چشم میکُشد نگاه شاعرانه را
زمانه ی هرینه ای چو کفش سیر پینه ای
به پینه ای نمیخرد نبوغ جاودانه را
#فردوس_اعظم
#مؤمن_قناعت
#لایق_شیرعلی
#تاجیکستان
#لوچاب
#شعر_امروز_تاجیکستان
@firdavsiazamازکانال
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
#شعر_تبری_وطن_به_لهجه_ی_نوری
✍ محمدرضا_کوزه_گر_کالجی از هموندان کانال ایران دوستان مازندران:
وَطِن تِسِه آرش هِلا ویشاره
اَمِه ایرونِسِه وِ غِصِه دارِه
هلا اِسا دِماوَنِ کویِ سَر
دِشمِن دلِ خاینِه تیر دِکاره
اَی شِه وطنِ سِ دل پِیی دارنِه
خاینِه جان بر سر ایرون بلاره
#محمدرضا_کوزه_گر_کالجی
برگردان به پارسی:
برای تو میهنم ایران، هنوز آرش بیدار است و غصه دار توست.هنوز آرش تیر و کمان به دست بالای کوه دماوند ایستاده و می خواهد تیرش را در دل دشمن تو بکارد.همچنان نگران وطنش است و می خواهد یک بار دیگر جان بسپارد برای ایران.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ محمدرضا_کوزه_گر_کالجی از هموندان کانال ایران دوستان مازندران:
وَطِن تِسِه آرش هِلا ویشاره
اَمِه ایرونِسِه وِ غِصِه دارِه
هلا اِسا دِماوَنِ کویِ سَر
دِشمِن دلِ خاینِه تیر دِکاره
اَی شِه وطنِ سِ دل پِیی دارنِه
خاینِه جان بر سر ایرون بلاره
#محمدرضا_کوزه_گر_کالجی
برگردان به پارسی:
برای تو میهنم ایران، هنوز آرش بیدار است و غصه دار توست.هنوز آرش تیر و کمان به دست بالای کوه دماوند ایستاده و می خواهد تیرش را در دل دشمن تو بکارد.همچنان نگران وطنش است و می خواهد یک بار دیگر جان بسپارد برای ایران.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from عاشقان ایران
کهن ترین نگاره "رستم و رخش" در نقاشی های #پنجکنت؛ پنج قرن پیش از سرایش #شاهنامه فردوسی!
/عکس از@dr_khatibi_abolfazl/
پَنجَکِنت(Panjakent)پنجکند یا پنجهکند، نام اصلی آن «پنج کند» به معنای پنج شهر است که پیش از آن «پنجده» بود.
بخشی است در ولایت #سغد، باختر جمهوری #تاجیکستان.
پدر #شعر_پارسی، #رودکی از آنجا بود.
بیشتر مردم پنجهکند تاجیکاند، و شماری ازبک هستند.
ویژگی بارز این شهر، آثار هنری یافتشده در آن است؛ نقاشیهای دیواری، چوبهای کندهکاری و مجسمههای گِلی از دل تاریخ
در آثار هنری کشفشده در پنجکنت، نقاشی در جایگاه نخست است. در این شهر بیش از پنجاه مکان از زیر خاک بیرون آمده که دیوارهایشان انباشته از نقاشیهایی گوناگون بودهاست در چهار گروه«مذهبی»،«حماسی»،«عامیانه»،«زندگی روزمره». نقاشیهای حماسی، نگاره قهرمانان شاهنامه مانند #رستم، #سیاوش، #گردآفرید و... بود
این نقاشیها در ساختمان پرستشگاهها و خانه های مردم یافت شدند ک با رنگ های گیاهی کشیده شده بودند؛ رنگ قرمز از مواد آهنی، زرد از اُخرا، آبی از لاجورد، سفید از گچ و خاک رس، سیاه از زغال، فسفری از زرنیخ و شنگرف
عاشقان ایران❤️
@LoversofIRAN
/عکس از@dr_khatibi_abolfazl/
پَنجَکِنت(Panjakent)پنجکند یا پنجهکند، نام اصلی آن «پنج کند» به معنای پنج شهر است که پیش از آن «پنجده» بود.
بخشی است در ولایت #سغد، باختر جمهوری #تاجیکستان.
پدر #شعر_پارسی، #رودکی از آنجا بود.
بیشتر مردم پنجهکند تاجیکاند، و شماری ازبک هستند.
ویژگی بارز این شهر، آثار هنری یافتشده در آن است؛ نقاشیهای دیواری، چوبهای کندهکاری و مجسمههای گِلی از دل تاریخ
در آثار هنری کشفشده در پنجکنت، نقاشی در جایگاه نخست است. در این شهر بیش از پنجاه مکان از زیر خاک بیرون آمده که دیوارهایشان انباشته از نقاشیهایی گوناگون بودهاست در چهار گروه«مذهبی»،«حماسی»،«عامیانه»،«زندگی روزمره». نقاشیهای حماسی، نگاره قهرمانان شاهنامه مانند #رستم، #سیاوش، #گردآفرید و... بود
این نقاشیها در ساختمان پرستشگاهها و خانه های مردم یافت شدند ک با رنگ های گیاهی کشیده شده بودند؛ رنگ قرمز از مواد آهنی، زرد از اُخرا، آبی از لاجورد، سفید از گچ و خاک رس، سیاه از زغال، فسفری از زرنیخ و شنگرف
عاشقان ایران❤️
@LoversofIRAN
Forwarded from ایران زمین
🔴 دروغی که سالهاست بر زبانها میچرخد : « فارسی فقط زبان #شعر و ادب بوده »! فارسی هم زبان #دانش بوده، هم زبان دربار پادشاهان، هم زبان نامهها و دیوان، هم زبان مدرسههای دینی و علمی، هم زبان جامعه ایرانی برای ارتباط باهم!
🔷 ابوریحان بیرونی ۱۰۰۰سال پیش، یکی از مهمترین کتابهای علمی خود را به زبان « #فارسی » نوشته است ؛ کتاب التفهیم در دانش ستارهشناسی
🆔 @iranzamin777
🔷 ابوریحان بیرونی ۱۰۰۰سال پیش، یکی از مهمترین کتابهای علمی خود را به زبان « #فارسی » نوشته است ؛ کتاب التفهیم در دانش ستارهشناسی
🆔 @iranzamin777
🔴 چرا [زیست بوممان،شهر،روستاوکوچه، خیابان را] پاکسازی می کنیم؟
✍️ مهدی نصرتی با اندکی ویرایش
🔸شاید اگر تازه با کنش #پاکسازی آشنا شدهاید و یا اگر تا کنون پاکسازی نکرده اید، به نظرتان کار بی اهمیت و سادهانگارانهای به نظر آید؛ آن هم در برابر بحران بزرگی مانند بحران جمعآوری و سازماندهی #زباله ! اما اگر عمیق تر در این باره فکر کنید و یا در چند برنامه ی پاکسازی شرکت کنید، به مرور متوجه قدرت پنهان و شگفتانگیز این کار خواهید شد. یک برنامهی پاکسازی دهها جنبهی مختلف دارد که میتوان مفصل و با دید کارشناسانه در موردش نوشت و صحبت کرد ولی در این مطلب، فهرستوار و طور خلاصه به فواید این کار میپردازیم تا هم برای مخاطب عام قابل فهم باشد و هم زمینه را برای تحقیق بیشتر در این حوزه مهیا کند.
🔸 پاکسازی پتانسیل بسیار بالایی برای جذب و سازماندهی نیروهای مردمی دارد. این کار مانند کلاس #مسئولیت_پذیری است و فرصتی برای تمرین و تقویت #کار_گروهی فراهم میآورد.
- پاکسازی میتواند مانند یک سلاح ویرانگر در یک آن، نظام فکری بیننده را فرو بریزد.
🔸پاکسازی مانند یک موج رادیویی است که در فضا پخش میشود اما هیچ وقت نمیتوان فهمید که این موج تا کجا میرود و چه کسانی آن را دریافت میکنند.
🔸 پاکسازی مانند هر اتفاق عجیب دیگری واکنش برانگیز است و هیچ کس نمیتواند از کنارش بیتفاوت عبور کند. حتی شاید این واکنش مسخره کردن یا عصبانیت باشد ولی در هر صورت عقل و منطق و احساسات بیننده را به چالش میکشد.
🔸 پاکسازی نوعی #اعتراض است. اعتراض به #بی_مسئولیتی و بیبرنامگی. اعتراض به فساد دولتی و به هر چیزی که سر جای خودش نیست.
🔸 پاکسازی پادزهر #بی_تفاوتی اجتماعی است و میتواند نیروی بالقوهی عظیمی را در جهت #اصلاح_فرهنگ جامعه فعال کند.
🔸پاکسازی ترویج #کار_داوطلبانه است و در نقطهی مقابل #کار_مزدی و فرهنگ رایج #پول_پرستی ایستاده است.
🔸 پاکسازی پستترین و در عین حال متعالیترین #کنش_اجتماعی است. آیینی سبز که #انسانیت را ترویج و مکانیزم بازدارندهی #شرم را در #جامعه تقویت میکند.
🔸 پاکسازی به انسان احساسی معنوی میدهد؛ احساس #مفید_بودن و ارزش داشتن.
🔸پاکسازی نوعی #مراقبه است؛ راهی ست به سوی #رهایی، عبور از خود، کنار گذاشتن غرور، غلبه بر ترس و فرصتی برای با هم بودن در جهت #خیر_عمومی
🔸 پاکسازی مانند #شعر_هایکو است. ساده اما بسیار عمیق.
#با_پاکسازی_زیست_بوممان_شهرمان_را_زیباتر_کنیم.
@pars_behshahr
@jolgeshomali
✍️ مهدی نصرتی با اندکی ویرایش
🔸شاید اگر تازه با کنش #پاکسازی آشنا شدهاید و یا اگر تا کنون پاکسازی نکرده اید، به نظرتان کار بی اهمیت و سادهانگارانهای به نظر آید؛ آن هم در برابر بحران بزرگی مانند بحران جمعآوری و سازماندهی #زباله ! اما اگر عمیق تر در این باره فکر کنید و یا در چند برنامه ی پاکسازی شرکت کنید، به مرور متوجه قدرت پنهان و شگفتانگیز این کار خواهید شد. یک برنامهی پاکسازی دهها جنبهی مختلف دارد که میتوان مفصل و با دید کارشناسانه در موردش نوشت و صحبت کرد ولی در این مطلب، فهرستوار و طور خلاصه به فواید این کار میپردازیم تا هم برای مخاطب عام قابل فهم باشد و هم زمینه را برای تحقیق بیشتر در این حوزه مهیا کند.
🔸 پاکسازی پتانسیل بسیار بالایی برای جذب و سازماندهی نیروهای مردمی دارد. این کار مانند کلاس #مسئولیت_پذیری است و فرصتی برای تمرین و تقویت #کار_گروهی فراهم میآورد.
- پاکسازی میتواند مانند یک سلاح ویرانگر در یک آن، نظام فکری بیننده را فرو بریزد.
🔸پاکسازی مانند یک موج رادیویی است که در فضا پخش میشود اما هیچ وقت نمیتوان فهمید که این موج تا کجا میرود و چه کسانی آن را دریافت میکنند.
🔸 پاکسازی مانند هر اتفاق عجیب دیگری واکنش برانگیز است و هیچ کس نمیتواند از کنارش بیتفاوت عبور کند. حتی شاید این واکنش مسخره کردن یا عصبانیت باشد ولی در هر صورت عقل و منطق و احساسات بیننده را به چالش میکشد.
🔸 پاکسازی نوعی #اعتراض است. اعتراض به #بی_مسئولیتی و بیبرنامگی. اعتراض به فساد دولتی و به هر چیزی که سر جای خودش نیست.
🔸 پاکسازی پادزهر #بی_تفاوتی اجتماعی است و میتواند نیروی بالقوهی عظیمی را در جهت #اصلاح_فرهنگ جامعه فعال کند.
🔸پاکسازی ترویج #کار_داوطلبانه است و در نقطهی مقابل #کار_مزدی و فرهنگ رایج #پول_پرستی ایستاده است.
🔸 پاکسازی پستترین و در عین حال متعالیترین #کنش_اجتماعی است. آیینی سبز که #انسانیت را ترویج و مکانیزم بازدارندهی #شرم را در #جامعه تقویت میکند.
🔸 پاکسازی به انسان احساسی معنوی میدهد؛ احساس #مفید_بودن و ارزش داشتن.
🔸پاکسازی نوعی #مراقبه است؛ راهی ست به سوی #رهایی، عبور از خود، کنار گذاشتن غرور، غلبه بر ترس و فرصتی برای با هم بودن در جهت #خیر_عمومی
🔸 پاکسازی مانند #شعر_هایکو است. ساده اما بسیار عمیق.
#با_پاکسازی_زیست_بوممان_شهرمان_را_زیباتر_کنیم.
@pars_behshahr
@jolgeshomali
Forwarded from مجله و انتشارات هنر موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت ۳۱ اردیبهشت زادروز همایون #شجریان
آهنگ: محمدجواد #ضرابیان
آواز: #همایون_شجریان
شعر: هوشنگ #ابتهاج (#سایه)
🍃
یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود
جهان لانۀ او نیست، پی لانه بگردید
نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست
همینجاست، همینجاست، همه خانه بگردید
🍃
#سایهوموسیقی
#موسیقی_ایرانی_در_شعر_سایه
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
#انتشارات_هنر_موسیقی
@honaremusighimag
آهنگ: محمدجواد #ضرابیان
آواز: #همایون_شجریان
شعر: هوشنگ #ابتهاج (#سایه)
🍃
یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود
جهان لانۀ او نیست، پی لانه بگردید
نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست
همینجاست، همینجاست، همه خانه بگردید
🍃
#سایهوموسیقی
#موسیقی_ایرانی_در_شعر_سایه
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
#انتشارات_هنر_موسیقی
@honaremusighimag
Forwarded from زهردارو| رضا شیبانی
شب جنگ و کمین برگشتنت را منتظر بودم
تو ای پابوس مین برگشتنت را منتظر بودم
تمام شهرها میدان مین شد من ولی هر شب
به دستت سیم چین برگشتنت را منتظر بودم
تو ای پایان خوب سال های کهنه ی زخمی
به پای هفت سین برگستنت را منتظر بودم
به جایت کوله ای از استخوام تحویلمان دادند
گلوگیر زمین ! برگشتنت را منتظر بودم
#رضا_ش
توضیح عکس : آخرین تصویر از ماموریت بی بازگشت ۵ رزمنده ایرانی ، ساعاتی قبل از سقوط کامل خرمشهر؛ آن ها داوطلبانه رفتند تا لشکر زرهی عراق را چند ساعتی معطل کنند ؛ تا فرصت بیشتری برای تخلیه زخمی ها و غیرنظامیان باشد.
#خرمشهر#ایران#ایرانشهر#برق_نداریم #برق
#برق_غیرت
#شعر#شعر_فارسی
#غزل_فارسی
@zahrdaroo
تو ای پابوس مین برگشتنت را منتظر بودم
تمام شهرها میدان مین شد من ولی هر شب
به دستت سیم چین برگشتنت را منتظر بودم
تو ای پایان خوب سال های کهنه ی زخمی
به پای هفت سین برگستنت را منتظر بودم
به جایت کوله ای از استخوام تحویلمان دادند
گلوگیر زمین ! برگشتنت را منتظر بودم
#رضا_ش
توضیح عکس : آخرین تصویر از ماموریت بی بازگشت ۵ رزمنده ایرانی ، ساعاتی قبل از سقوط کامل خرمشهر؛ آن ها داوطلبانه رفتند تا لشکر زرهی عراق را چند ساعتی معطل کنند ؛ تا فرصت بیشتری برای تخلیه زخمی ها و غیرنظامیان باشد.
#خرمشهر#ایران#ایرانشهر#برق_نداریم #برق
#برق_غیرت
#شعر#شعر_فارسی
#غزل_فارسی
@zahrdaroo
🔴 سروده استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، مرداد ۱۴۰۰ در باره رخدادهای این روزهای افغانستان
(کدکنی ۸۱ ساله، متولد نیشابور است)
«هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین
در خون و اشک غوطهور،
ای مامِ رنجها!
ای میهنی که در تو به خواری
مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم
زین گونه زیستیم و هِقهِق گریستیم.»
#شعر #وطن
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
(کدکنی ۸۱ ساله، متولد نیشابور است)
«هرگز ندیده بودم چشم تو را چنین
در خون و اشک غوطهور،
ای مامِ رنجها!
ای میهنی که در تو به خواری
مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم
زین گونه زیستیم و هِقهِق گریستیم.»
#شعر #وطن
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from 🇮🇷🔺 ایرانسرا 🔺🇮🇷
💠
بهار است و شعر ناب می چسبد! غزلی ناب از شهریار شعر فارسی، شاعر ایرانشهر، شهریار
👇
خراب از باد ِ پائیز خمارانگیز ِ تهرانم
خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم
خدایا! خاطراتِ سرکش ِ یک عمر ، شیدایی
گرفته در دِماغی خسته چون خوابی پریشانم
خیال رفتگان شب تا سحر در جانم آویزد
خدایا این شبآویزان چه میخواهند از جانم؟
سه تارِمطرب ِشوقم،گسسته سیم جانسوزم
شبان ِ وادی عشقم، شکسته نای نالانم
سرود آبشار دلکش پس قلعه ام در گوش
شب ِ پائیزِ تبریز است در باغِ گلستانم
گروه کودکان سرگشته ی چرخ و فلک بازی
من از بازیِ این چرخِ فلک سر در گریبانم
به اشک من گل و گلزار ِ شعر ِفارسی، خندان
من ِشوریده بخت از چشم ِگریان، ابرِ نیسانم
فلک! گو با من این نامردی ونامردمی بس کن
که من سلطان ِعشق و شهریار ِ شعرِ ایرانم
#شهریار #شعرتر #شعر _فارسی
💠 ایرانسرا، کانالی برای مرزبانی فرهنگ ایران. به #ایرانسرا بپیوندید👇
@IRANSARA_IR
بهار است و شعر ناب می چسبد! غزلی ناب از شهریار شعر فارسی، شاعر ایرانشهر، شهریار
👇
خراب از باد ِ پائیز خمارانگیز ِ تهرانم
خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم
خدایا! خاطراتِ سرکش ِ یک عمر ، شیدایی
گرفته در دِماغی خسته چون خوابی پریشانم
خیال رفتگان شب تا سحر در جانم آویزد
خدایا این شبآویزان چه میخواهند از جانم؟
سه تارِمطرب ِشوقم،گسسته سیم جانسوزم
شبان ِ وادی عشقم، شکسته نای نالانم
سرود آبشار دلکش پس قلعه ام در گوش
شب ِ پائیزِ تبریز است در باغِ گلستانم
گروه کودکان سرگشته ی چرخ و فلک بازی
من از بازیِ این چرخِ فلک سر در گریبانم
به اشک من گل و گلزار ِ شعر ِفارسی، خندان
من ِشوریده بخت از چشم ِگریان، ابرِ نیسانم
فلک! گو با من این نامردی ونامردمی بس کن
که من سلطان ِعشق و شهریار ِ شعرِ ایرانم
#شهریار #شعرتر #شعر _فارسی
💠 ایرانسرا، کانالی برای مرزبانی فرهنگ ایران. به #ایرانسرا بپیوندید👇
@IRANSARA_IR
Forwarded from اتچ بات
دار قد کَشید...
دیدی به جای پنجره، دیوار قد کشید
شادی غریب ماند و غم انگار قد کشید
تیغِ تبر به پای درختان رسید و بعد
کرسی نشین زیاد شد و دار قد کشید
وقتی که آفتاب صداقت غروب کرد
رویید بذر کینه و بسیار قد کشید!
روزی که روی شمع خرد آب ریختیم
جهل از درون کوچه و بازار قد کشید
جنگ آمد و صحیفه دنیا سیاه شد
هی کُشته پشت کُشته و آمار قد کشید!
وقتی که شعر از رهِ تزویر میگذشت
چیزی به نام شاعر دربار قد کشید
میخواستم که پُل بشوم تا که بگذرید
از روی من، که تیغه ی انکار قد کشید
میخواستم که روزنه باشم نخواستید
این گونه شد که این همه دیوار قد کشید!
گیتار : #سیامک_اولادی
شاعر : #فردوس_اعظم
#شعر_امروز_تاجیکستان
@firdavsiazam
دکلمه : #قاسم_ساروی
@ghasemmollaei
دیدی به جای پنجره، دیوار قد کشید
شادی غریب ماند و غم انگار قد کشید
تیغِ تبر به پای درختان رسید و بعد
کرسی نشین زیاد شد و دار قد کشید
وقتی که آفتاب صداقت غروب کرد
رویید بذر کینه و بسیار قد کشید!
روزی که روی شمع خرد آب ریختیم
جهل از درون کوچه و بازار قد کشید
جنگ آمد و صحیفه دنیا سیاه شد
هی کُشته پشت کُشته و آمار قد کشید!
وقتی که شعر از رهِ تزویر میگذشت
چیزی به نام شاعر دربار قد کشید
میخواستم که پُل بشوم تا که بگذرید
از روی من، که تیغه ی انکار قد کشید
میخواستم که روزنه باشم نخواستید
این گونه شد که این همه دیوار قد کشید!
گیتار : #سیامک_اولادی
شاعر : #فردوس_اعظم
#شعر_امروز_تاجیکستان
@firdavsiazam
دکلمه : #قاسم_ساروی
@ghasemmollaei
Telegram
attach 📎
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️چراییِ نیازِ انسان به موسیقی، شعر، ترانه، آواز، رقص و اموری از این دست
[بخش دوم و پایانی]
✍️محمدباقر تاج الدین
✅لذا هنگامی که نیازهای انسانی را به خوبی و مبتنی بر دیدگاه های فلسفی، روان شناختی، انسان شناختی و جامعه شناختی می کاویم با طیف به نسبت وسیع و عمیقی از نیازها روبرو می شویم که هر کدام در جای خود قابل تأمّل و توجه بوده و مهم تر این که هر کدام از نیازهای مورد نظر با راه رو روش های خاصی برآمدنی اَند. همۀ ما می دانیم که علومی چون فیزیک یا زیست شناسی و یا پزشکی کارکرد خاص خودشان را دارند و بخشی از نیازهای انسانی را برآورده می کنند و نه تمام آن ها را. ضمن این که این علوم به هیچ وجه کارکردهای علومی چون روان شناسی یا جامعه شناسی را ندارند و تمامی این ها نیز هیچ گاه نمی توانند کارکرد هنر و ادبیات و عرفان را داشته باشند.
✳️نتیجه این که انسان ها بنابر ویژگی ها و صفات انسانی ای که دارند نیازمند شعر و ترانه و موسیقی و آواز و رقص هستند تا از این طریق شادی و نشاط و در نهایت زندگی با کیفیت نصیب شان شود و هرگونه غفلت از این نیازهای اساسی انسان ها بدون تردید پیامدهای ناگوار فردی و اجتماعی فراوانی برای جامعه خواهد داشت. انسان های شاد جامعه ای شاد خواهند ساخت و بالعکس جامعۀ شاد نیز می تواند زمینه ساز شاد بودن انسان ها را فراهم سازد و رابطه ای کاملاً دوجانبه بین این دو برقرار است. در نوشته ای که در دست تدوین دارم به این موضوع تر خواهم پرداخت چرا که بخشی از فرهنگ و جامعۀ ایرانی شادی و رقص و آواز را مذموم دانسته و موانعی را ایجاد کرده است و ضرورت دارد برخی روشنگری های دقیق در این زمینه صورت گیرد. با تأسف این که برخی برداشت ها و قرائت های نادرست از دین نیز در این زمینه مشکلاتی را ایجاد کرده است که نیازمند نقد و بررسی هر چه بیش تر است.
❇️سخن را با این قطعه شعر از فریدون مشیری به پایان می برم که چنین سروده است:
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
#موسیقی
#آواز
#شعر
#ترانه
#رقص
#شادی
@tajeddin_mohammadbagher
[بخش دوم و پایانی]
✍️محمدباقر تاج الدین
✅لذا هنگامی که نیازهای انسانی را به خوبی و مبتنی بر دیدگاه های فلسفی، روان شناختی، انسان شناختی و جامعه شناختی می کاویم با طیف به نسبت وسیع و عمیقی از نیازها روبرو می شویم که هر کدام در جای خود قابل تأمّل و توجه بوده و مهم تر این که هر کدام از نیازهای مورد نظر با راه رو روش های خاصی برآمدنی اَند. همۀ ما می دانیم که علومی چون فیزیک یا زیست شناسی و یا پزشکی کارکرد خاص خودشان را دارند و بخشی از نیازهای انسانی را برآورده می کنند و نه تمام آن ها را. ضمن این که این علوم به هیچ وجه کارکردهای علومی چون روان شناسی یا جامعه شناسی را ندارند و تمامی این ها نیز هیچ گاه نمی توانند کارکرد هنر و ادبیات و عرفان را داشته باشند.
✳️نتیجه این که انسان ها بنابر ویژگی ها و صفات انسانی ای که دارند نیازمند شعر و ترانه و موسیقی و آواز و رقص هستند تا از این طریق شادی و نشاط و در نهایت زندگی با کیفیت نصیب شان شود و هرگونه غفلت از این نیازهای اساسی انسان ها بدون تردید پیامدهای ناگوار فردی و اجتماعی فراوانی برای جامعه خواهد داشت. انسان های شاد جامعه ای شاد خواهند ساخت و بالعکس جامعۀ شاد نیز می تواند زمینه ساز شاد بودن انسان ها را فراهم سازد و رابطه ای کاملاً دوجانبه بین این دو برقرار است. در نوشته ای که در دست تدوین دارم به این موضوع تر خواهم پرداخت چرا که بخشی از فرهنگ و جامعۀ ایرانی شادی و رقص و آواز را مذموم دانسته و موانعی را ایجاد کرده است و ضرورت دارد برخی روشنگری های دقیق در این زمینه صورت گیرد. با تأسف این که برخی برداشت ها و قرائت های نادرست از دین نیز در این زمینه مشکلاتی را ایجاد کرده است که نیازمند نقد و بررسی هر چه بیش تر است.
❇️سخن را با این قطعه شعر از فریدون مشیری به پایان می برم که چنین سروده است:
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
#موسیقی
#آواز
#شعر
#ترانه
#رقص
#شادی
@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
انگشتهایت خسته است
از خیمهشببازی
چند طناب دیگر جا داری
برای گردنهایمان؟
ما که تاب خوردیم و نمردیم
تو کمی خستگی در کن
پایین بیاور ما را
نفسی تازه کنیم
.
.
.
#شعر
#اشکان_دانشمند✍🏻
#اشکان_غفاریان_دانشمند
@ashkandaneshmand
از خیمهشببازی
چند طناب دیگر جا داری
برای گردنهایمان؟
ما که تاب خوردیم و نمردیم
تو کمی خستگی در کن
پایین بیاور ما را
نفسی تازه کنیم
.
.
.
#شعر
#اشکان_دانشمند✍🏻
#اشکان_غفاریان_دانشمند
@ashkandaneshmand
Ghesseye Del - @Khosousi
Emad Ram
🍃 موسیقی
🍃 نام ترانه قصهٔ دل
🍃 آهنگساز و خواننده: #عماد_رام
🍃شاعر: #محمدعلی_بهمنی
(۲۷ فروردین ۱۳۲۱، دزفول – ۹ شهریور ۱۴۰۳، تهران)
"دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهٔ کفش فرار و ور کشید
آستینِ همّت و بالا زد و رفت
حیوونی، تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوّا زد و رفت"
#موسیقی #شعر
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🍃 نام ترانه قصهٔ دل
🍃 آهنگساز و خواننده: #عماد_رام
🍃شاعر: #محمدعلی_بهمنی
(۲۷ فروردین ۱۳۲۱، دزفول – ۹ شهریور ۱۴۰۳، تهران)
"دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهٔ کفش فرار و ور کشید
آستینِ همّت و بالا زد و رفت
حیوونی، تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوّا زد و رفت"
#موسیقی #شعر
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali