پایگاه ایران دوستان مازندران
698 subscribers
10.3K photos
4.93K videos
140 files
2.42K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
#قیصر داداش #فرمونت رفت...
پیام تسلیت #پرویز_پرستویی به مناسبت در گذشت شادروان #ناصر_ملک_مطیعی و تسلیت ویژه به #بهروز_وثوقی

کانال جلگه_شمالی(تیکاوتیرنگ)

@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام تلفنی #بهروز_وثوقی در تشییع پیکر #ناصر_ملک‌مطیعی:

بعد از #چهل سال دوری، صدایم

درخاک #وطنم پخش می‌شود
عشق به مردم ومیهنش #ایران درحرفهای #بهروز_وثوقی موج میزند.

#سلام به #ایران

@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز بزرگ مرد و افتخار سینمای #ایران


#بهروز_وثوقی ۸۲ ساله شد
#بهروز_وثوقی هنرپیشه فراموش نشدنی سینمای #ایران هشتاد و دو ساله شد.
زادروز۲۰ اسفند ۱۳۱۶
پیش از بازیگری در سینما، کارمند اداره دارایی و سپس دوبلور و گوینده رادیو تلویزیون بود. #بهروز_وثوقی محبوبیتی افسانه‌ای میان مردم و سینما دوستان #ایران دارد، و یکی از محبوب‌ترین و دوست داشتنی ترین چهره‌های سینمای #ایران بوده است و هنوز هم در بین جوانان دوستداران بیشماری دارد.

آرزوی تندرستی برای بازیگربزرگ، پرهوادار و افتخار سینمای #ایران که۴۰ سال را ناخواسته وادار به دوری از میهن شد. او عاشق و شیفته #ایران است.


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برای زادروز اسطوره سینما ی #ایران #بهروز_وثوقی

توژکی (موزیک ویدیو) بسیار زیبا و خاطره انگیز

آهنگ #قیصر

از : #داریوش_اقبالی

بهمراه صحنه هایی از فیلم های #بهروز_وثوقی


پایگاه ایران دوستان مازندران


@jolgeshomali
🔴 آخرین و بزرگترین آرزوی #بهروز_وثوقی

میلاد عظیمی استاد دانشگاه ادبیات تهران و ایرانشناس اهل #بابل

🔸الآن از خواندن مصاحبۀ بهروز وثوقی با شمارۀ نوروزی هفته‌نامۀ چلچراغ فارغ شدم. مصاحبه به مناسبت ورود وثوقی به هشتاد و سه‌سالگی است. وثوقی قدری از خاطراتش گفته است. از اینکه بازنشسته نیست و اگر فیلمنامۀ خوبی باشد، همچنان کار می‌کند. می‌گوید: به مردم بدهکار است. بدهکار کار درست و باید کارش را درست انجام دهد.
اما شیرین نیست این گفت‌وگو. مزۀ زهر دارد. یا شاید مزۀ اشک.

🔸بخوانید این سخن بازیگر بزرگ را:
«وقتی خسرو شکیبایی آمد به سانفرانسیسکو من بردمش به زندان آلکاتراس. برای اینکه درحقیقت من هم در زندانم حالا زندان وسیع‌تر. وقتی که آدم در مملکت خودش نیست و آن کاری را که دوست دارد، در مملکتش نمی‌تواند انجام بدهد، می‌شود زندان دیگر...واقعا خیلی سخت است خیلی سخت است آدم از ملتش از ملتی که عاشقانه دوستش داشتند؛ ملتی که همیشه احترام گذاشتند بهش، دور باشد... این برای من از زندان هم بدتر است...خیلی خیلی به من سخت می‌گذرد ولی چاره‌ای ندارم».

ببینید تهِ آرزوهای هنرمند سال‌دیده را:
«آرزویم بود که فرصتی به من داده می‌شد تا در ایران بتوانم حدود پنجاه نفر را خودم انتخاب بکنم از جوان‌ها و تمام تجربیاتی که در این سال‌ها داشتم به‌طور مجانی در اختیارشان بگذارم. متأسفانه نشده...».

آخر امیدهایش را:
-«همیشه به امید این هستم که حالا یک روزی عمرم اجازه بدهد و برگردم به وطن، می‌روم تمام آنجاهایی که بودم، سری می‌زنم. برای من همین کافی است و در آرزوی این هستم همیشه. حالا دیگر به فکر اینکه کار بکنم یا نکنم نیستم».
می‌گوید:«برای من همین کافی ا‌ست»... هیهات!

و این ... چه بگویم؟ هیچ!...
«من اگر بتوانم ایران بیایم و عمرم این‌قدر باشد که بتوانم برگردم آنجا، اول می‌روم سر قبر مادرم. برای اینکه مادرم را خیلی دوست داشتم و متأسفانه وقتی که من نبودم فوت کردند».

این هم آخرین حرف او. آخرین آواز قو:
«آخرین حرفی که می‌توانم بزنم این است که من عاشق وطنم هستم. عاشق مردم وطنم هستم. آرزویم این است که قبل از اینکه عمرم تمام بشود، این باقی‌ماندۀ عمرم را در مملکتم باشم و مردم را لمس بکنم و ببینمشان و باهاشان صحبت بکنم. من آرزو دارم به‌هرحال برگردم به وطنم. حتی اگر شده در آخرین لحظات زندگی‌ام برگردم و آن مملکت را دوباره ببینم و آن مردم را دوباره لمس بکنم. این بزرگترین آرزوی من است. بعد از آن دیگر راحت سرم را می‌گذارم زمین و می‌روم».

کاش نخوانده بودم این حرف‌های وثوقی را. پیرانه‌سر اصلاً چه کارم به چلچراغ‌ خواندن؟ تاریک شدم. غصۀ عالم به دلم نشست. خواب از چشمم گرفته شد. زندگی واقعاً چقدر بی‌رحم است. سیاست چه بی‌مروت است. آسمان کشتی ارباب هنر می‌شکست و می‌شکند.

به عکس نگاه کنید. عجب غم غریبی در چشمان این دو رفیق هم‌سرنوشت نشسته است. نگاه آدم مظلوم است؛ آدم مظلوم نجیب.

بهروز وثوقی به بلندترین بانگی آرزویش را فریاد کرد؛ که دوست دارد به ایران برگردد. کاش در تاریخ ننویسند که بهروز وثوقی، بازیگر بزرگ، مرد و حسرت دیدن ایران و مردمش را به خاک برد. کاش در تاریخ ننویسند که قیصر تا زنده بود نتوانست سنگ مزار مادرش را ببوسد. کاش رحم داشته باشیم تا خدا هم به ما رحم کند.


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍀 توژک (ویدیو) زیبائی از موسیقی ایرانی

🍀 اجرای گروهی سرود #ای_ایران

🍀 با حضور : #بهروز_وثوقی بازیگر بی مانند پیش از انقلاب
🍀 #داریوش
🍀 #لیلافروهر
🍀 #اندی
🍀 #بیژن_مرتضوی و......


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali