Forwarded from انجمن ایرانبان
❇️پشت پرده جریان زبان مادری
بخش نخست
مهمترین عامل #تمایز مردم ایران، زبان های ایشان از یکدیگر است.
عموما زبان های موجود در ایران هم خانواده و بسیار نزدیک به یکدیگر هستند و فقط تعدادی زبان با ریشه غیر ایرانی وجود دارند مانند عربی و ماندایی و عبری که از خانواده زبان های سامی و آذربایجانی و قشقایی و ترکمنی و... که از خانواده زبان های ترکی هستند.
طبعا مردمی که به این زبان های مختلف و متراکم صحبت میکنند به یک #زبان_مشترک برای ارتباط جمعی نیاز دارند که از گذشته های دور زبان #نوای_میهن فارسی که بزرگترین و غنی ترین و قدرتمندترین زبان ایرانی است به دوش کشیده است. از سویی بیشینه زبان های ایرانی از زبان های ایرانی نوین هستند و هم این زبان ها و هم خانواده زبان های ترکی ادبیات ضعیفی دارند و علتش هم زندگی کوچرو و قبیله ای یا کوه نشینی گویشوران این زبان ها می باشد. حال آنکه زبان فارسی در شهرها رواج کامل داشت و توان آفرینش ادبیات را داشت. تنها زبانی که توان رقابت با فارسی را دارد زبان عربی است که آن هم عربی معیار است که در علوم حوزوی استفاده می شود و نه در میان عرب های ایران که به زبان عربی خلیجی و عراقی صحبت میکنند.
زبان فارسی پیوند دهنده همه ایرانیان و نماینده زبان های ایرانی در جهان است و رسانه فرهنگ ایرانی می باشد.
کمااینکه تا قرن ها زبان یونانی و سپس لاتین و سپس فرانسه نماینده فرهنگ غرب محسوب میشدند و حالا زبان انگلیسی این وظیفه را دارد. و یا زبان روسی که پیوند دهنده نه تنها اسلاو ها بلکه مردمانی است که تمدن جهانی را با روایت روسی آن پذیرفته اند. یعنی ازبک ها و قزاق ها و... که هنوز هم زبان روسیه را زبان علمی می دانند و در جامعه و دانشگاه های خود از این زبان استفاده میکنند.
اما بحران زبان مادری دقیقا از همان سرزمین روس ها آغاز شد. هیولایی بنام #شوروی به رهبری مردی بنام #لنین ظهور کرد. روسیه تزاری از قبل درصدد #حذف زبان فارسی در اراضی متصرفی خود بود. کمااینکه مردم این سرزمین ها را در قفقاز به ترکی نویسی و در آسیای میانه به ازبکی نویسی تشویق می کرد. زمانی که بالشویک ها به رهبری لنین در روسیه قدرت گرفتند! لنین برای سلطه آسان تر بر مردمان تحت استیلای خرس سرخ به آن ها بصورت تلویحی هویت ملی و خودمختاری اعطا کرد. حال آنکه این مردمان هنوز خود را #امت می دانستند و نه ملت. لنین حتی قبایل بدوی ترک و مغول را #ملت نامید برای نمونه در مغولستان قلمرو شوروی جمهوری تووا شکل گرفت یا به کالموک ها جمهوری اعطا کرد. یا برای مهاجران آلمانی جمهوری آلمانی ولگا را تأسیس کرد که خود دارای هویت ملی مشخص بودند.
یا در قفقاز برای مهاجران کرد کشوری خودمختار تاسیس کرد بنام کردستان سرخ، حال آنکه کردها هنوز درگیر هویت قبیله ای بودند.
این اقدامات #غیر_علمی و #کارشناسی_نشده لنین و استالین که منجر به تشکیل هویت های جدید و مجعول شد بعدها گریبان خود شوروی را گرفته و طی سیاست های گلاسنوست و پروسترویکای گورباچوف آن را از هم پاشید.(بلایی که امت گرایان دارند بر سر ایران ما می اورند)
به هر روی شوروی و ایادی آن در خاورمیانه این سیاست را به این سرزمین آورده و تبلیغ کردند و همچنین با قدرت گرفتن احزاب چپ در غرب، برخی از همین سیاست ها توسط سازمان های حقوق بشری به کار گرفته شد.
چپ ها در ایران نیز اقوام ایران را ملت خواندند و ایران را کشوری کثیرالمله معرفی کردند. حال اینکه دو سوم جامعه ایران هنوز مرحله شهرنشینی را هم تجربه نکرده بودند و درگیر تنش های قبیله ای بودند اما بزرگان و دانشمندان وقت جامعه ایران از هر قومی خود. را ایرانی میدانستند.
چپ ها برای اقوام ایران هویت های نوین تراشیدند و توهم نابودی زبان را به ایشان تلقین کردند حال آنکه همیشه در همه نقاط ایران مردم در زندگی روزمره از زبان محلی و در امور علمی و نوشتاری از زبان ملی که فارسی بود استفاده می کردند.
اما تخم لقی که چپ ها در ایران کاشتند روییدن گرفت و قوم گرایانی از نقاط مختلف با پایه و اساس عقاید چپ شکل گرفتند بسیار راسیست و #نژادپرست هستند و علنا سخن از #نسلکشی یکدیگر می گویند. آن ها برای مظلوم نمایی و چنگ زدن به قطع نامه های حقوق بشری مدعی شدند که چون فارسی زبان رسمی است زبان ما را نابود میکند و ما خواهان حفظ زبان خود هستیم و این درحالی بود که هیچ تغییری صورت نگرفته بود و زبان های محلی مانند گذشته ادبیات شفاهی و موسیقی و اشعار و داستان های خود را نه تنها حفظ کرده بودند بلکه حتی کتاب های خودآموز نیز برای این زبان ها نوشته شده بود.
@anjoman_iranban
@Panturkzionist
بخش نخست
مهمترین عامل #تمایز مردم ایران، زبان های ایشان از یکدیگر است.
عموما زبان های موجود در ایران هم خانواده و بسیار نزدیک به یکدیگر هستند و فقط تعدادی زبان با ریشه غیر ایرانی وجود دارند مانند عربی و ماندایی و عبری که از خانواده زبان های سامی و آذربایجانی و قشقایی و ترکمنی و... که از خانواده زبان های ترکی هستند.
طبعا مردمی که به این زبان های مختلف و متراکم صحبت میکنند به یک #زبان_مشترک برای ارتباط جمعی نیاز دارند که از گذشته های دور زبان #نوای_میهن فارسی که بزرگترین و غنی ترین و قدرتمندترین زبان ایرانی است به دوش کشیده است. از سویی بیشینه زبان های ایرانی از زبان های ایرانی نوین هستند و هم این زبان ها و هم خانواده زبان های ترکی ادبیات ضعیفی دارند و علتش هم زندگی کوچرو و قبیله ای یا کوه نشینی گویشوران این زبان ها می باشد. حال آنکه زبان فارسی در شهرها رواج کامل داشت و توان آفرینش ادبیات را داشت. تنها زبانی که توان رقابت با فارسی را دارد زبان عربی است که آن هم عربی معیار است که در علوم حوزوی استفاده می شود و نه در میان عرب های ایران که به زبان عربی خلیجی و عراقی صحبت میکنند.
زبان فارسی پیوند دهنده همه ایرانیان و نماینده زبان های ایرانی در جهان است و رسانه فرهنگ ایرانی می باشد.
کمااینکه تا قرن ها زبان یونانی و سپس لاتین و سپس فرانسه نماینده فرهنگ غرب محسوب میشدند و حالا زبان انگلیسی این وظیفه را دارد. و یا زبان روسی که پیوند دهنده نه تنها اسلاو ها بلکه مردمانی است که تمدن جهانی را با روایت روسی آن پذیرفته اند. یعنی ازبک ها و قزاق ها و... که هنوز هم زبان روسیه را زبان علمی می دانند و در جامعه و دانشگاه های خود از این زبان استفاده میکنند.
اما بحران زبان مادری دقیقا از همان سرزمین روس ها آغاز شد. هیولایی بنام #شوروی به رهبری مردی بنام #لنین ظهور کرد. روسیه تزاری از قبل درصدد #حذف زبان فارسی در اراضی متصرفی خود بود. کمااینکه مردم این سرزمین ها را در قفقاز به ترکی نویسی و در آسیای میانه به ازبکی نویسی تشویق می کرد. زمانی که بالشویک ها به رهبری لنین در روسیه قدرت گرفتند! لنین برای سلطه آسان تر بر مردمان تحت استیلای خرس سرخ به آن ها بصورت تلویحی هویت ملی و خودمختاری اعطا کرد. حال آنکه این مردمان هنوز خود را #امت می دانستند و نه ملت. لنین حتی قبایل بدوی ترک و مغول را #ملت نامید برای نمونه در مغولستان قلمرو شوروی جمهوری تووا شکل گرفت یا به کالموک ها جمهوری اعطا کرد. یا برای مهاجران آلمانی جمهوری آلمانی ولگا را تأسیس کرد که خود دارای هویت ملی مشخص بودند.
یا در قفقاز برای مهاجران کرد کشوری خودمختار تاسیس کرد بنام کردستان سرخ، حال آنکه کردها هنوز درگیر هویت قبیله ای بودند.
این اقدامات #غیر_علمی و #کارشناسی_نشده لنین و استالین که منجر به تشکیل هویت های جدید و مجعول شد بعدها گریبان خود شوروی را گرفته و طی سیاست های گلاسنوست و پروسترویکای گورباچوف آن را از هم پاشید.(بلایی که امت گرایان دارند بر سر ایران ما می اورند)
به هر روی شوروی و ایادی آن در خاورمیانه این سیاست را به این سرزمین آورده و تبلیغ کردند و همچنین با قدرت گرفتن احزاب چپ در غرب، برخی از همین سیاست ها توسط سازمان های حقوق بشری به کار گرفته شد.
چپ ها در ایران نیز اقوام ایران را ملت خواندند و ایران را کشوری کثیرالمله معرفی کردند. حال اینکه دو سوم جامعه ایران هنوز مرحله شهرنشینی را هم تجربه نکرده بودند و درگیر تنش های قبیله ای بودند اما بزرگان و دانشمندان وقت جامعه ایران از هر قومی خود. را ایرانی میدانستند.
چپ ها برای اقوام ایران هویت های نوین تراشیدند و توهم نابودی زبان را به ایشان تلقین کردند حال آنکه همیشه در همه نقاط ایران مردم در زندگی روزمره از زبان محلی و در امور علمی و نوشتاری از زبان ملی که فارسی بود استفاده می کردند.
اما تخم لقی که چپ ها در ایران کاشتند روییدن گرفت و قوم گرایانی از نقاط مختلف با پایه و اساس عقاید چپ شکل گرفتند بسیار راسیست و #نژادپرست هستند و علنا سخن از #نسلکشی یکدیگر می گویند. آن ها برای مظلوم نمایی و چنگ زدن به قطع نامه های حقوق بشری مدعی شدند که چون فارسی زبان رسمی است زبان ما را نابود میکند و ما خواهان حفظ زبان خود هستیم و این درحالی بود که هیچ تغییری صورت نگرفته بود و زبان های محلی مانند گذشته ادبیات شفاهی و موسیقی و اشعار و داستان های خود را نه تنها حفظ کرده بودند بلکه حتی کتاب های خودآموز نیز برای این زبان ها نوشته شده بود.
@anjoman_iranban
@Panturkzionist
Forwarded from عاشقان ایران
👈دوم اسفند، روز جهانی زبان مادری👉
زبان مادری؛ زبانهای محلی در ایران
@LoversofIRAN
#زبان_ملی #فارسی #زبان_مادری #زبان_محلی #قومگرا #قومگرایی #تجزیه #نژادپرست #نژادپرستانه
✍ #احسان_هوشمند؛ پژوهشگر مطالعات #قومی
⬅️در ایران امروز در کنار زبان فارسی که زبان ملی، تاریخی،فرهنگی و تمدنی همه ایرانیان است شاهد حضورتنوعی از زبانها و گویشها در گوشه و کنار کشور هستیم. به سخن دیگر زبان فارسی برآمده از تعامل همدلانه تاریخی و فرهنگی و علمی ایرانیانی است که همه به نوعی سهمی در تکوین و بالندگی آن ایفا کرده و کمتر نقطهای از پهنه گسترده ایران را میتوان یافت که سخنوران و شاعران و نویسندگان و ادبا آن حوزه سهمی در شکوفایی و غنای زبان فارسی بر دوش نگرفته باشند. در کنار زبان فارسی البته در بخشی از این گستره فرهنگی و تمدنی نیز گروهی از ایرانیان دارای زبانهای محلی خود بوده و این زبانهای محلی نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده و بدین ترتیب در تاریخ دیرین ایران زبانهای محلی در مناطقی از ایران عموماً به عنوان زبان شفاهی و زبان فارسی به عنوان زبان تمدنی و فرهنگی و علمی ایفاگر نقش تمدنسازی بودهاند.
در کنار توجه به زبانهای محلی باید هوشیار بود، چراکه گروه های افراطی و نیز برخی رقبای منطقهای ایران یا دشمنان کشور، در تلاش هستند مبحث زبانهای محلی را با ایدئولوژی قومگرایانه و نژادپرستانه پیوند زده و بدین ترتیب از طریق زبانهای محلی زمینه تشدید قومگرایی را فراهم سازند. حفظ زبانهای محلی نشانهای از استمرار تمدن و فرهنگ ایرانی است اما سیاسی شدن مبحث زبانهای محلی، منفذی مخاطره انگیز برای افراطیهای تجزیه طلب است و باید مراقب این تحرکات بود.
کامل این یادداشت را در پیوند زیر بخوانید:👇
yon.ir/0sDu4
زبان مادری؛ زبانهای محلی در ایران
@LoversofIRAN
#زبان_ملی #فارسی #زبان_مادری #زبان_محلی #قومگرا #قومگرایی #تجزیه #نژادپرست #نژادپرستانه
✍ #احسان_هوشمند؛ پژوهشگر مطالعات #قومی
⬅️در ایران امروز در کنار زبان فارسی که زبان ملی، تاریخی،فرهنگی و تمدنی همه ایرانیان است شاهد حضورتنوعی از زبانها و گویشها در گوشه و کنار کشور هستیم. به سخن دیگر زبان فارسی برآمده از تعامل همدلانه تاریخی و فرهنگی و علمی ایرانیانی است که همه به نوعی سهمی در تکوین و بالندگی آن ایفا کرده و کمتر نقطهای از پهنه گسترده ایران را میتوان یافت که سخنوران و شاعران و نویسندگان و ادبا آن حوزه سهمی در شکوفایی و غنای زبان فارسی بر دوش نگرفته باشند. در کنار زبان فارسی البته در بخشی از این گستره فرهنگی و تمدنی نیز گروهی از ایرانیان دارای زبانهای محلی خود بوده و این زبانهای محلی نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده و بدین ترتیب در تاریخ دیرین ایران زبانهای محلی در مناطقی از ایران عموماً به عنوان زبان شفاهی و زبان فارسی به عنوان زبان تمدنی و فرهنگی و علمی ایفاگر نقش تمدنسازی بودهاند.
در کنار توجه به زبانهای محلی باید هوشیار بود، چراکه گروه های افراطی و نیز برخی رقبای منطقهای ایران یا دشمنان کشور، در تلاش هستند مبحث زبانهای محلی را با ایدئولوژی قومگرایانه و نژادپرستانه پیوند زده و بدین ترتیب از طریق زبانهای محلی زمینه تشدید قومگرایی را فراهم سازند. حفظ زبانهای محلی نشانهای از استمرار تمدن و فرهنگ ایرانی است اما سیاسی شدن مبحث زبانهای محلی، منفذی مخاطره انگیز برای افراطیهای تجزیه طلب است و باید مراقب این تحرکات بود.
کامل این یادداشت را در پیوند زیر بخوانید:👇
yon.ir/0sDu4
🔴 رویای ایرانی
✍ناصر کرمی اقلیم شناس و استاد دانشگاه در نروژ
🔸چرا تلاش مبتذلان شریر، دست نشاندگان فرنگی کار رسانه ای و سایبری، برای بدنام ساختن #ملت_ایران و ارائه تصویر مردمانی #دیگرستیز و #نژادپرست از ایرانیان راه به جایی نمیبرد؟ چونکه اتفاقا دیگرپذیری وجه غالب و بزرگترین امتیاز ملت ایران در طول تاریخ بوده و هر پیرایه یی چسبیدنی باشد بر مردم ایران، این یکی نیست.
🔸اینکه چرا ایران سرزمین دیگرپذیری و مدارا است بحثی است درازدامن و پرمسئله. اما در اینجا به دو دلیل مشخص جغرافیایی و اقلیمی اشاره میشود: ایران در ملتقای سه قاره و در قلب اصطلاحا "نیمکره خشکی" قراردارد. کره جغرافیایی را طوری بچرخانید که عمده آنچه که پیش روی شماست خشکی باشد. جغرافیدانها به این وجه از زمین نیمکره خشکی میگویند. نقطه مقابل عمدتا آب دیده میشود که "نیمکره آبی" است. درست در مرکز نیمکره خشکی، یعنی به واقع در "مرکز سکونتگاههای کره زمین" کشور ایران واقع است. آنچه که ایران را به چهارراه تاریخ تبدیل کرده است. نقطه اتصال تمدنها و اقوام از تاریخ باستان تاکنون. و نتیجه تبعی ارتباط، شکیبایی و مدارا است. نکته دیگر اقلیمی است. در این عرض از جغرافیا منابع زیستی به شدت تابع دوره های اقلیمی هستند. به خصوص خشکسالیهای بلندمدت مردم منطقه را وامیداشته جابجایی موقت را به عنوان راهی برای انطباق با این وجه اقلیمی بپذیرند. آنچه که در وهله اول مدارا با همسایگان، به عنوان ذخیره روزهای مبادای سختارهای اقلیمی را اجتناب ناپذیر میکند.
🔸به هر رو نگاهی به چشم انداز مردم شناختی ایران نیز نشان دهنده دیگرپذیری تاریخی این سرزمین است. سرزمین موعود چندین دین و سکونت تیره های مختلف اقوام: از سیاهان در جنوب غرب تا زردها در شمال شرق.
دیگرپذیری سرمایه و هویت تاریخی ایران است. به واقع این همان #ایرانیت_خالص است که اگرچه در طول زمان لطمه دیده و مخدوش شده اما همچنان چشمه زایایی است که می توان از آن بهره گرفت و بر آن به عنوان "روح ایران" تکیه کرد. اگر وزش زهربادهای این چند دهه نبود میشد تصور کرد همچنانکه نروژ نماد صلح است و نوبل صلح میبخشد و دانمارک نماد محیط زیستگرایی است و بیرق انطباق اقلیمی به دست گرفته ایران هم مدعی دیگرپذیری باشد و بر این مدعا در جهان پا بفشارد. چه رویاهایی که میتوانسته ایم داشته باشیم/ میآیند.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ناصر کرمی اقلیم شناس و استاد دانشگاه در نروژ
🔸چرا تلاش مبتذلان شریر، دست نشاندگان فرنگی کار رسانه ای و سایبری، برای بدنام ساختن #ملت_ایران و ارائه تصویر مردمانی #دیگرستیز و #نژادپرست از ایرانیان راه به جایی نمیبرد؟ چونکه اتفاقا دیگرپذیری وجه غالب و بزرگترین امتیاز ملت ایران در طول تاریخ بوده و هر پیرایه یی چسبیدنی باشد بر مردم ایران، این یکی نیست.
🔸اینکه چرا ایران سرزمین دیگرپذیری و مدارا است بحثی است درازدامن و پرمسئله. اما در اینجا به دو دلیل مشخص جغرافیایی و اقلیمی اشاره میشود: ایران در ملتقای سه قاره و در قلب اصطلاحا "نیمکره خشکی" قراردارد. کره جغرافیایی را طوری بچرخانید که عمده آنچه که پیش روی شماست خشکی باشد. جغرافیدانها به این وجه از زمین نیمکره خشکی میگویند. نقطه مقابل عمدتا آب دیده میشود که "نیمکره آبی" است. درست در مرکز نیمکره خشکی، یعنی به واقع در "مرکز سکونتگاههای کره زمین" کشور ایران واقع است. آنچه که ایران را به چهارراه تاریخ تبدیل کرده است. نقطه اتصال تمدنها و اقوام از تاریخ باستان تاکنون. و نتیجه تبعی ارتباط، شکیبایی و مدارا است. نکته دیگر اقلیمی است. در این عرض از جغرافیا منابع زیستی به شدت تابع دوره های اقلیمی هستند. به خصوص خشکسالیهای بلندمدت مردم منطقه را وامیداشته جابجایی موقت را به عنوان راهی برای انطباق با این وجه اقلیمی بپذیرند. آنچه که در وهله اول مدارا با همسایگان، به عنوان ذخیره روزهای مبادای سختارهای اقلیمی را اجتناب ناپذیر میکند.
🔸به هر رو نگاهی به چشم انداز مردم شناختی ایران نیز نشان دهنده دیگرپذیری تاریخی این سرزمین است. سرزمین موعود چندین دین و سکونت تیره های مختلف اقوام: از سیاهان در جنوب غرب تا زردها در شمال شرق.
دیگرپذیری سرمایه و هویت تاریخی ایران است. به واقع این همان #ایرانیت_خالص است که اگرچه در طول زمان لطمه دیده و مخدوش شده اما همچنان چشمه زایایی است که می توان از آن بهره گرفت و بر آن به عنوان "روح ایران" تکیه کرد. اگر وزش زهربادهای این چند دهه نبود میشد تصور کرد همچنانکه نروژ نماد صلح است و نوبل صلح میبخشد و دانمارک نماد محیط زیستگرایی است و بیرق انطباق اقلیمی به دست گرفته ایران هم مدعی دیگرپذیری باشد و بر این مدعا در جهان پا بفشارد. چه رویاهایی که میتوانسته ایم داشته باشیم/ میآیند.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
Forwarded from ایران زمین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌ اگر واقعا یلدا و نوروز نشانه نژادپرستی ایرانی ها است ؛ پس من رو یک #نژادپرست بدون !
🆔 @iranzamin777
🆔 @iranzamin777