Forwarded from عاشقان ایران
👈بنیانگذاری نخستین دانشگاه مدرن ایران
بنای #دانشگاه_تهران در ۱۸ آبان ۱۳۷۸ با شمارهٔ ۲۴۴۵ در فهرست #آثار_ملی ایران #ثبت شد.
درباره تاریخ بنیانگذاری دانشگاه_تهران نظرهای گوناگونی گفته شدهاست و گویا از سوی خود دانشگاه تهران نظر رسمی منتشر نشده.
یکی از روایات در اینباره این است؛
فکر تأسیس دانشگاه تهران را در سال ۱۳۰۵ ه.خ #اسماعیل_سنگ نمایندهٔ مجلس نخستین بار گفت، در نامهای به وزیر معارف دربارهٔ اقدام به تأسیس دانشگاه؛ و #محمد_تدین پاسخ داد:
راجع به اونیورسیته(دانشگاه) که آن را میتوانیم دارالعلوم بگوییم، کمال علاقه را دارم و مشغول تهیه لوازم مقدمات آن هستم. نظر من این است که در یک فضای وسیعی که شاید ۸۰ تا ۱۰۰ هزار ذرع مربع وسعت داشته باشد، بنایی ساخته شود که شعب علوم و فنون در آنجا تأسیس گردد.
وزیر دَربار وقت، عبدالحسین #تیمورتاش، از طرف #رضا_شاه، #عیسی_صدیق (صدیق اعلم) را مأمور کرد تا در ۱۳۱۰ به #آمریکا سفر کند و پس از مطالعه در «تأسیسات علمی دنیای جدید»، طرحی برای بنای دانشگاه به دولت تقدیم کند. طرح صدیق مورد قبول کفالت وزارت معارف وقت، علی اصغر #حکمت، قرار گرفت و با پیگیری #علیاصغر_حکمت سرانجام دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ به تصویب #مجلس_شورای_ملی رسید.
در بهمنماه ۱۳۱۲، در جلسه هیئت دولت وقت درباره آبادی تهران و زیبایی و شکوه ابنیه و کاخهای زیبای آن سخن به میان آمد. #محمدعلی_فروغی که در آن روز، ریاست وزراء را برعهده داشت، از یک سو و دیگر وزیران از سوی دیگر زبان به تحسین گشودند و برخی برای جلب رضایت شاه در این مقال، عنان از کف دادند؛ اما در این میان علی اصغر حکمت، کفیل #وزارت_معارف، بیآنکه پیشرفتهای پایتخت را نادیده انگارد، با لحنی محتاطانه گفت: «البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست» ولی تنها نقص آشکار آن اینست که «انیورسته» ندارد و حیف است که در این شهر نوین از این حیث از دیگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند».
این سخنان ارزشمند تأثیر خود را نهاد و مقبول همگان افتاد. از این رو #علیاکبر_داور با تخصیص بودجه اولیه ۲۵۰٬۰۰۰ تومان به وزارت معارف باعث شد تا زمین مناسبی برای تأسیس دانشگاه یافت شود و ساختمان آن را در اسرع وقت پدید آید. علی اصغر حکمت بیدرنگ دست به کار شد و جستجو برای مکانیابی مناسب دانشگاه را باکمک ومشاوره #آندره_گدار، معمار چیرهدست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغازکرد. آنان پس از جستجوی بسیار #باغ_جلالیه را برگزیدند.
برخلاف امروز که یافتن زمین مناسب در #تهران برای دانشگاهی عظیم تقریباً ناممکن است، در آن روزها زمینهای فراوانی وجود داشت که صاحبان آنها برای واگذاری به چنین مؤسساتی سر و دست میشکستند. از همین رو بود که گروهی از مالکین اراضی #بهجت_آباد با سوءاستفادههایی نظر وزیر مالیه وقت را جلب کردند که زمینهای آنها برای دانشگاه خریداری شود. اما به نظر موسیو گدار عرصه آن زمینها تنگ و موقعیت آنها سیل گیر بود و برای تأسیس دانشگاه به هیچ روی مناسب نبود. در پایان با نظر قاطع رضاشاه، زمین های جلالیه انتخاب شد.
باادغام #دارالفنون، #مدرسه_علوم_سیاسی، #مدرسه_طب، مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی، مدرسه فلاحت مظفر (اولین مدرسه کشاورزی در ایران)، مدرسه صنایع و هنر (تأسیس توسط #کمال_الملک)، مدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق، و چند مرکز آموزش عالی دیگر دانشگاه تهران دایرشد.
در ۱۵ بهمن آن سال کلنگ تأسیس آن به دست رضاشاه در زمینهای پردیس جلالیه تهران (جنوب پارک لاله کنونی) به زمین زده شد و جمعه ۲۴ اسفند رسماً دانشگاه تهران تأسیس شد.
■ سردر دانشگاه تهران؛
این دانشگاه بر اساس موسسات آموزش عالی #فرانسه الگوبرداری شد و حتی طراحان ساختمانهای دانشگاه تهران، مهندسین #فرانسوی بودند و دروس و برنامههای هنرکده (دانشکده هنرهای زیبا) دقیقاً بر اساس الگوی دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس طراحی گردید. پردیس و بناهای این دانشگاه را این معماران #رولاند_دوبرول #ماکسیم_سیرو #مارکوف #آلکساندر_موزر #آندره_گدارد #محسن_فروغی طراحی کردند
در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی ساختار درسی و پژوهشی دانشگاه تهران به سمت سیستم دانشگاههای آمریکایی رفت:
دانشکده کشاورزی به کمک دانشگاه یوتا پاگرفت/ در ۱۹۵۴مؤسسه علوم اداری دانشگاه (دانشکده #مدیریت کنونی) به کمک دانشگاه کالیفرنیا جنوبی/ در ۱۹۵۸ مؤسسه روزنامهنگاری به کمک دانشگاه ویرجینیا و جیمز ولارد/
به کمک دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا در ۱۹۶۵ رشته دکترای بیماریهای سلولی راهاندازی شد/دانشگاههای دیگر آمریکایی که مستقیم ناظر فعالیتهای علمی دانشگاه تهران بودند: دانشگاه ایندیانا، دانشگاه ایلینوی در اوربانا، دانشگاه کلرادو در بولدر، دانشگاه آلاباما، دانشگاه ایالتی کلرادو
/منابع گفتگوها در ویکی پدیای دانشگاه تهران، بخش منابع، موجود است/
@LoversofIRAN
بنای #دانشگاه_تهران در ۱۸ آبان ۱۳۷۸ با شمارهٔ ۲۴۴۵ در فهرست #آثار_ملی ایران #ثبت شد.
درباره تاریخ بنیانگذاری دانشگاه_تهران نظرهای گوناگونی گفته شدهاست و گویا از سوی خود دانشگاه تهران نظر رسمی منتشر نشده.
یکی از روایات در اینباره این است؛
فکر تأسیس دانشگاه تهران را در سال ۱۳۰۵ ه.خ #اسماعیل_سنگ نمایندهٔ مجلس نخستین بار گفت، در نامهای به وزیر معارف دربارهٔ اقدام به تأسیس دانشگاه؛ و #محمد_تدین پاسخ داد:
راجع به اونیورسیته(دانشگاه) که آن را میتوانیم دارالعلوم بگوییم، کمال علاقه را دارم و مشغول تهیه لوازم مقدمات آن هستم. نظر من این است که در یک فضای وسیعی که شاید ۸۰ تا ۱۰۰ هزار ذرع مربع وسعت داشته باشد، بنایی ساخته شود که شعب علوم و فنون در آنجا تأسیس گردد.
وزیر دَربار وقت، عبدالحسین #تیمورتاش، از طرف #رضا_شاه، #عیسی_صدیق (صدیق اعلم) را مأمور کرد تا در ۱۳۱۰ به #آمریکا سفر کند و پس از مطالعه در «تأسیسات علمی دنیای جدید»، طرحی برای بنای دانشگاه به دولت تقدیم کند. طرح صدیق مورد قبول کفالت وزارت معارف وقت، علی اصغر #حکمت، قرار گرفت و با پیگیری #علیاصغر_حکمت سرانجام دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ به تصویب #مجلس_شورای_ملی رسید.
در بهمنماه ۱۳۱۲، در جلسه هیئت دولت وقت درباره آبادی تهران و زیبایی و شکوه ابنیه و کاخهای زیبای آن سخن به میان آمد. #محمدعلی_فروغی که در آن روز، ریاست وزراء را برعهده داشت، از یک سو و دیگر وزیران از سوی دیگر زبان به تحسین گشودند و برخی برای جلب رضایت شاه در این مقال، عنان از کف دادند؛ اما در این میان علی اصغر حکمت، کفیل #وزارت_معارف، بیآنکه پیشرفتهای پایتخت را نادیده انگارد، با لحنی محتاطانه گفت: «البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست» ولی تنها نقص آشکار آن اینست که «انیورسته» ندارد و حیف است که در این شهر نوین از این حیث از دیگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند».
این سخنان ارزشمند تأثیر خود را نهاد و مقبول همگان افتاد. از این رو #علیاکبر_داور با تخصیص بودجه اولیه ۲۵۰٬۰۰۰ تومان به وزارت معارف باعث شد تا زمین مناسبی برای تأسیس دانشگاه یافت شود و ساختمان آن را در اسرع وقت پدید آید. علی اصغر حکمت بیدرنگ دست به کار شد و جستجو برای مکانیابی مناسب دانشگاه را باکمک ومشاوره #آندره_گدار، معمار چیرهدست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغازکرد. آنان پس از جستجوی بسیار #باغ_جلالیه را برگزیدند.
برخلاف امروز که یافتن زمین مناسب در #تهران برای دانشگاهی عظیم تقریباً ناممکن است، در آن روزها زمینهای فراوانی وجود داشت که صاحبان آنها برای واگذاری به چنین مؤسساتی سر و دست میشکستند. از همین رو بود که گروهی از مالکین اراضی #بهجت_آباد با سوءاستفادههایی نظر وزیر مالیه وقت را جلب کردند که زمینهای آنها برای دانشگاه خریداری شود. اما به نظر موسیو گدار عرصه آن زمینها تنگ و موقعیت آنها سیل گیر بود و برای تأسیس دانشگاه به هیچ روی مناسب نبود. در پایان با نظر قاطع رضاشاه، زمین های جلالیه انتخاب شد.
باادغام #دارالفنون، #مدرسه_علوم_سیاسی، #مدرسه_طب، مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی، مدرسه فلاحت مظفر (اولین مدرسه کشاورزی در ایران)، مدرسه صنایع و هنر (تأسیس توسط #کمال_الملک)، مدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق، و چند مرکز آموزش عالی دیگر دانشگاه تهران دایرشد.
در ۱۵ بهمن آن سال کلنگ تأسیس آن به دست رضاشاه در زمینهای پردیس جلالیه تهران (جنوب پارک لاله کنونی) به زمین زده شد و جمعه ۲۴ اسفند رسماً دانشگاه تهران تأسیس شد.
■ سردر دانشگاه تهران؛
این دانشگاه بر اساس موسسات آموزش عالی #فرانسه الگوبرداری شد و حتی طراحان ساختمانهای دانشگاه تهران، مهندسین #فرانسوی بودند و دروس و برنامههای هنرکده (دانشکده هنرهای زیبا) دقیقاً بر اساس الگوی دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس طراحی گردید. پردیس و بناهای این دانشگاه را این معماران #رولاند_دوبرول #ماکسیم_سیرو #مارکوف #آلکساندر_موزر #آندره_گدارد #محسن_فروغی طراحی کردند
در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی ساختار درسی و پژوهشی دانشگاه تهران به سمت سیستم دانشگاههای آمریکایی رفت:
دانشکده کشاورزی به کمک دانشگاه یوتا پاگرفت/ در ۱۹۵۴مؤسسه علوم اداری دانشگاه (دانشکده #مدیریت کنونی) به کمک دانشگاه کالیفرنیا جنوبی/ در ۱۹۵۸ مؤسسه روزنامهنگاری به کمک دانشگاه ویرجینیا و جیمز ولارد/
به کمک دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا در ۱۹۶۵ رشته دکترای بیماریهای سلولی راهاندازی شد/دانشگاههای دیگر آمریکایی که مستقیم ناظر فعالیتهای علمی دانشگاه تهران بودند: دانشگاه ایندیانا، دانشگاه ایلینوی در اوربانا، دانشگاه کلرادو در بولدر، دانشگاه آلاباما، دانشگاه ایالتی کلرادو
/منابع گفتگوها در ویکی پدیای دانشگاه تهران، بخش منابع، موجود است/
@LoversofIRAN
Forwarded from اشتادان Eshtadan
اهمیّت زبان فارسی
زبان فارسی برای ما ایرانیان از جهات مختلف اهمیت و شاخصیت دارد. نخستین شاخصیت زبان فارسی در حال حاضر این است که وسیلۀ تفاهم و گفتوگو بین اقوام مختلف ایرانی است. چنانکه همگی میدانید، ایرانیان دارای قومیتهای مختلف هستند و هر کدام از این قومیتها برای خودشان زبان خاص دارند. گیلک، لر و بلوچ هر یک برای خود زبان خاص دارد، ولی وسیلۀ تفاهم بین این اقوام زبان فارسی است. یک گیلک با یک کرد به زبان فارسی صحبت میکند. یک آذربایجانی با یک بلوچ به زبان فارسی سخن میگوید. از این نظر زبان فارسی درواقع جزوی از هویت ماست. اگر اغراق نکنم، جزو بسیار مهمی از هویت ماست. در نظر بگیرید اگر زبان فارسی نبود هویت ایرانی چه حالی داشت؛ بنابراین باید زبان فارسی را از این جهت پاس بداریم.
دومین اهمیت زبان فارسی در این است که در این زبان آثار بسیار مهمی به وجود آمده است. دانشمندان زبانشناس میگویند در جهان شش هزار زبان وجود دارد. بین این شش هزار زبان شما چند زبان میشناسید که در آن اثری مثل شاهنامه مثل غزلیات مولوی و سعدی و حافظ، مثل رباعیات خیام به وجود آمده باشد. درواقع تعداد این زبانها بسیار اندک است، حتی میگویند که به سی تا هم نمیرسد که بسیار اندک است. از این نظر زبان فارسی اهمیت خاص خود را دارد. در صدر این آثار که به زبان فارسی اهمیت و شکوه میدهد شاهنامه قرار دارد. شاهنامه بزرگترین یادگار ادبی ماست.
مرحوم #محمدعلی_فروغی مینویسد که اگر به من ایراد نمیگرفتند، میگفتم که شاهنامه بزرگترین یادگار ادبی نوع بشر است؛ ولی یک دانشمند اروپایی به نام ویسلل که در حماسههای قدیم پژوهش کرده، دربارۀ شاهنامه میگوید: شاهنامه را باید در کنار کمدی الهی دانته، ایلیاد هومر و در کنار آثار شکسپیر قرار داد و این چهار تا را یادگار شکوهمند نبوغ بشری دانست.
دکتر حسن انوری
@kheradsarayeferdowsi
زبان فارسی برای ما ایرانیان از جهات مختلف اهمیت و شاخصیت دارد. نخستین شاخصیت زبان فارسی در حال حاضر این است که وسیلۀ تفاهم و گفتوگو بین اقوام مختلف ایرانی است. چنانکه همگی میدانید، ایرانیان دارای قومیتهای مختلف هستند و هر کدام از این قومیتها برای خودشان زبان خاص دارند. گیلک، لر و بلوچ هر یک برای خود زبان خاص دارد، ولی وسیلۀ تفاهم بین این اقوام زبان فارسی است. یک گیلک با یک کرد به زبان فارسی صحبت میکند. یک آذربایجانی با یک بلوچ به زبان فارسی سخن میگوید. از این نظر زبان فارسی درواقع جزوی از هویت ماست. اگر اغراق نکنم، جزو بسیار مهمی از هویت ماست. در نظر بگیرید اگر زبان فارسی نبود هویت ایرانی چه حالی داشت؛ بنابراین باید زبان فارسی را از این جهت پاس بداریم.
دومین اهمیت زبان فارسی در این است که در این زبان آثار بسیار مهمی به وجود آمده است. دانشمندان زبانشناس میگویند در جهان شش هزار زبان وجود دارد. بین این شش هزار زبان شما چند زبان میشناسید که در آن اثری مثل شاهنامه مثل غزلیات مولوی و سعدی و حافظ، مثل رباعیات خیام به وجود آمده باشد. درواقع تعداد این زبانها بسیار اندک است، حتی میگویند که به سی تا هم نمیرسد که بسیار اندک است. از این نظر زبان فارسی اهمیت خاص خود را دارد. در صدر این آثار که به زبان فارسی اهمیت و شکوه میدهد شاهنامه قرار دارد. شاهنامه بزرگترین یادگار ادبی ماست.
مرحوم #محمدعلی_فروغی مینویسد که اگر به من ایراد نمیگرفتند، میگفتم که شاهنامه بزرگترین یادگار ادبی نوع بشر است؛ ولی یک دانشمند اروپایی به نام ویسلل که در حماسههای قدیم پژوهش کرده، دربارۀ شاهنامه میگوید: شاهنامه را باید در کنار کمدی الهی دانته، ایلیاد هومر و در کنار آثار شکسپیر قرار داد و این چهار تا را یادگار شکوهمند نبوغ بشری دانست.
دکتر حسن انوری
@kheradsarayeferdowsi