پایگاه ایران دوستان مازندران
696 subscribers
10.2K photos
4.88K videos
140 files
2.4K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
Forwarded from در جستجوی حقیقت (دکتر محمد باقر تاج الدین)
☸️جامعۀ سنتی و اخلاق فردی؛ جامعۀ مدرن و اخلاق اجتماعی

✍️محمدباقر تاج الدین

جامعۀ اخلاقی را نمی توان لزوماً حاصل جمعِ انسان های اخلاقی دانست، بلکه جامعه ای است با دارا بودن ساختارهای اخلاقی و عادلانه. در این زمینه چندین فرض پایه ای وجود دارد که ضرورت پرداختن به آن ها احساس می شود:

1.تمام انسان ها بنا به میزان آگاهی، توان و فرصت های گوناگونی که از آن ها برخورداراَند در ساختن جامعۀ خودشان نقش دارند به گونه ای که هرگز نمی توان نقش و عاملیت انسانی شان را نادیده گرفت. هر انسانی از میزانی اراده، خلاقیت، تفسیرگری و معنابخشی به جهان فردی و اجتماعی خودش برخوردار است.
2. انسان ها بیرون از جامعه و فرهنگ و در واقع برکنار از ساختارهای جامعه زندگی نمی کنند به این معنا که پس از ساختن جامعه و شکل دهی الگوها و ساختارهای آن چه بخواهند و چه نخواهند از همین الگوها و نهادهایی که خودشان ساخته و پرداخته اند، تأثیر می پذیرند.
3.در جامعۀ سنتی که جامعه ای بسیار ساده و ابتدایی بود آن چه که بیش از همه جاری و ساری و در واقع سبب ساز روندها و رویه های جمعی هم محسوب می شد، اخلاق فردی بود به این صورت که الگوهای فردیِ اخلاقی تأثیرات بسزایی در ایجاد اخلاق اجتماعی هم داشتند. ضمن این که اخلاق فردی اصل بود و نه اخلاق اجتماعی. به دیگر سخن در جامعۀ سنتی هیچ نیازی به وجود ساختارها و الگوهای خاصی برای ساختن جامعه ای اخلاقی نبود و همین که چندین الگوی فردی اخلاقی در جامعه حضور و فعالیت می داشتند برای اخلاقی کردن جامعه کفایت می کرد.
4.جامعۀ مدرن که جامعه ای بسیار پیچیده، تودرتو و دارای ابعاد و اضلاع گوناگونی است و نهادهای فراوان اجتماعی جدیدی هم در آن پایه ریزی و بنا نهاده شده اند بسی بیش از جامعۀ سنتی وابسته به نهادها و ساختارهای جدیدِ ایجاد شده بوده و بدون آن ها امکان سامان دادن زیست فردی شهروندان تا حد زیادی غیر ممکن است. نهادهای فراوان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، صنعتی، قضایی، قانونی، مدنی، نظامی و ده ها و بلکه صدها نهاد جدید دیگر که هیچ کدام شان در جامعۀ سنتی وجود خارجی هم نداشتند.
5.بنابر فرض های پیشین می توان به این اصل مسلّم و اساسی رسید که در جامعۀ مدرن هرچقدر ساختارها و نهادها اخلاقی، آزادانه و عادلانه باشند آن گاه می توان انتظار داشت که شهروندان جامعه به مثابه کنش گران اجتماعی نیز اخلاقی عمل کنند. به عبارت دیگر، در جهان مدرن این اخلاق اجتماعی است که بسی مهم تر از اخلاق فردی عمل می کند و نقش و تأثیر بسزایی در ایجاد جامعۀ اخلاقی و به تبعِ آن انسان های اخلاقی دارد.
6.سخن اصلی در این زمینه این است که ویژگی و صفت بارز و ممتاز جامعۀ مدرن در پی ریزی ساختارها و نهادهای اخلاقی، آزادانه و برابر است و هر جامعه ای که در این زمینه موفق تر عمل کند بدون تردید به نتایج بسیار درخشانی نیز دست خواهد یافت. چرا که بدون در اختیار داشتن چنین ساختارها و نهادهایی امکان تربیت شهروندانی اخلاقی و بهنجار بسیار دور از انتظار خواهد بود.
7.شوربختانه این که برخی دوستان جامعه شناسی خواندۀ ما گویی که درک درستی از جامعۀ مدرن نداشته و هنوز هم گمان می کنند که با توصیه های دینی و اخلاقی در مقیاس فردی می توانند جامعه ای اخلاقی داشته باشند. ضمن این که این دوستان درنیافته اند که جامعۀ ایرانی تا حدی زیادی به سمت و سوی سکولار شدن پیش رفته و مبتنی بر معیارهای جهان مدرن زیست خود را تنظیم می کنند و سامان می بخشند و لذا از چنین جامعه ای و شهروندان اَش نمی توان انتظار داشت مبتنی بر معیارهای جامعۀ سنتی عمل کنند!!
8.نتیجه این که تمام کوشش های جامعه شناسان به لحاظ مفهومی و نظری باید در راستای پی افکندن اخلاق اجتماعی باشد تا از پسِ چنین اقدام مهمی ساختارها و نهادهای اجتماعی اخلاقی، عادلانه و آزادانه ای شکل گیرد و زمینه ها و فرصت های ضروری و مطلوب برای اخلاقی شدن شهروندان هم فراهم شود. جامعۀ مدرن را براساس ساختارها و نهادهای اخلاقی، عادلانه و آزادانۀ آن می شناسند و ارزیابی می کنند و نه صرفاً انسان های اخلاقی. نهایت سخن این که در جامعۀ مدرن انسان های اخلاقی و عادل در سطح فردی و خُرد ممکن است به توفیقاتی کوچک مقیاس دست یابند اما بدون وجود ساختارهای اخلاقی، عادلانه و آزادانه راه به جایی نخواهند برد.
#جامعۀ_سنتی
#اخلاق_فردی
#جامعۀ_مدرن
#اخلاق_اجتماعی

@tajeddin_mohammadbagher