پایگاه ایران دوستان مازندران
697 subscribers
10.3K photos
4.93K videos
140 files
2.42K links
هر آنچه که درباره ی ایران ،شکوه تمدن و فرهنگ ایران و ایرانی است در این کانال ببینید.
Download Telegram
🔴شاعر #ایرانشهری_افغانستان باانتشاراین پست درتاربرگ اینستاگرامی خودازپیوندتاریخی ایرانشهرنوشت

🔶تاجیکستان پایگاه مقاومت ضدطالبان شده است.

نجیب بارورشاعر ایرانشهری

🔸آمریکائی ها سیاست گران مارا از ایران ترساندند،می دیدم یک عده حتی از داشتن ویزای ایران درپاسپورت خودمی ترسیدنداماپس از فرار امریکا از منطقه تازه می فهمند که چه اشتباه خیره سرانه کردندمشتی فرهنگی هم از کولایی بودن‌ ترسیدندوتاتوانستندمحافظه کاری کردند.اماامروزدست ایران درسیاست گذاری افغانستان ودست تاجیکستان در دفاع از مقاومت چنان بلند است که حتی هویت فروشان و(افغان توپ)های ما نیز به دامن این کشورها پناه برده اند.
امابگذاریدبگویم من از گذشته نیز این هویت جعلی افغان را قبول نداشتم چون برآیند این(افغانیت و اسلامیت) چیزی جز پشتون نیست.باردیگرفریادمیکنم #طالب_با_پاکستان_همدست است.شما چرا از برادران،همزبانان وجغرافیای شاهنامه میترسیدید؟ #هوشیار_شوید_سیاستگران_بی_خرد


من از ایرانم ولی در شهرتهران نیستم
از دوشنبه هستم و در تاجیکستان نیستم

زخم های کابلم درپیکرزخمی تان
لعل خونین دارم اما در بدخشان نیستم.

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🔴 شعر زیبای #نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان


"من از ایرانم ولی در شهر تهران نیستم
از دوشنبه هستم و در تاجیکستان نیستم

زخم های کابلم در پیکر زخمی تان
لعل خونین دارم اما در بدخشان نیستم

آبشاران خجندم در سرود رودکی
راه می پیمایم و مرداب لرزان نیستم

از شجاعت، رستم و از سربلندی، هندوکُش
وارث کاخ بلندم خانه ویران نیستم

دستهایم را بده یار سمرقندی من
سخت می مانم کنارت سست پیمان نیستم

نازپرورد بخارائی کنار من بمان
از چه می پنداریم بیگانه؟ مهمان نیستم

جان خود را در ازای خال هندویت دهم
ترک شیرازی ! من از ارزان فروشان نیستم

آشکارا از خراسان باز می گویم سخت
همچوخفاشان گَهی پیدا و پنهان نیستم

خانه ام گسترده و هویتم شهنامه است
من دلیل اینچنین دارم که افغان نیستم".

#نجیب_بارور


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🔴 شعری از #نجیب_بارور

"لعل ما مشترک‌ است و دو #بدخشان داریم
چند جسم‌ایم جدا مانده که یک جان داریم

دور کردند مرا از تو که دشمن باشیم
بعد دیدند به‌هم عشق دوچندان داریم

نه به خط‌های سیاسی و سیاست‌بازی‌ست
در دل #کابل اگر مهر به #تهران داریم

دخت #شیراز گلِ تازه به گیسو زده است
با وجودی که خزان است، بهاران داریم

چشم‌هایش دو #بخارا دو #سمرقند من اند
از لبانش چقدر قند فراوان داریم

رستم از #زابل اگر بار دگر می‌آید
هر کجا پا نهد از شوق #سمنگان داریم

در ادب‌گاه سخن با دل ویرانه بیا
تا ببینی که در این سینه چه پنهان داریم

هان مگو خواب و خیال است که من می‌گویم
تا که یادی ز قدیم است، #خراسان داریم

عاقبت از "من" و "او" ما به میان می‌آید
روی این امر نه تاکید، که ایمان داریم".

#نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان_زیبا و دربند


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
نجیب بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان
#فردوسی_زمان


"از اعماق سیاه روزهامان ماه می‌فهمد
هجوم تیرگی را در شب، آذرماه می‌فهمد

چنان بیگانگی افتاده در روی زبان‌هامان
که نطق درد من را سینه‌ی آگاه می‌فهمد

چنان برگیم و در دامان توفان‌ها، خیابان‌ها
مسیر روح سرگردان ما را راه می‌فهمد

دگر آیینه هم از دیدنِ ما شرم می‌دارد
کجا شد چهره‌ی ما در لبانم آه می‌فهمد

الا مادروطن، جز نابرادرها نمی‌بینم
دلیل حفره‌ی پنهان ما را، چاه می‌فهمد

صدایم در گلو مانده‌ست منصوری نمی‌بینم
در این ماتم‌سرای تیرگی شوری نمی‌بینم

اگر ضحاک را خواندی تو در شهنامه، من دیدم
اگر اهریمنی را می‌شناسی، من پرستیدم

به جز جهل مقدس، شاهد نوری نبودم من
خدای تیرگی را با دلِ شیطان ستودم من

اگرچه از تبار بوعلی و مولوی بودم
اگرچه رستم شهنامه‌ی بازوقوی بودم

چنان در تیرگی‌ام که اهورا را نمی‌دانم
چنان خوکرده خاموشم که هورا را نمی‌دانم

نه از بنیاد چیزی مانده در یادم نه از اکنون
سراسر زندگی را زیستم در بستری از خون

فضای خانه‌ی کوروش را بی‌ماد کردم من
غزل را با لبان زخمی‌ام فریاد کردم من

من از شاهنشهی پارس در بابل نمی‌دانم
به‌جز شغادها از مردم کابل نمی‌دانم

من آن سنگم که بالاهای کوهم را نمی‌بینم
من آن پستم که پهنای شکوهم را نمی‌بینم

ندارد خاطرم از دوره‌ی ساسانیان چیزی
نمانده در دلم از شوکت سامانیان چیزی

کنون لعلم ولی تقسیم در کوه بدخشان‌ها
کنون آواره‌ام در کابل و کولاب و تهران‌ها

مرا بشناس، گرچه مدرکی با خود نیاوردم
مرا بشناس من شهنامه‌ام، شهنامه‌ی دردم

کنون هویتم را پاره کرده جهل می‌دانم
کنون بیگانه می‌خوانی مرا هرچند، می‌مانم

منم، جغرافیای غزنه و درواز شهنامه
منم، جان‌وخرد در صفحه‌ی آغاز شهنامه

هرات و کابل و بلخ و سمنگان داشتم روزی
مبین تاریکی‌‌ام را، من خراسان داشتم روزی

اساس فطرت پیدایشم نور است، می‌دانی؟
شعورم رشته‌های تاک انگور است، می‌دانی؟

من از بنیاد جدِ‌ّ مشترک، از پشت می‌آیم
منم آن جان آرش، کز سرِ انگشت می‌آیم

مرا بشناس، گرچه در غبارِ جهل پنهانم
مرا دریاب، گرچه در خبر با کُشت می‌آیم

هنوز از کوره‌ی آهنگران امید می‌آرم
که بر دهان این ضحاک‌ها با مشت می‌آیم

منم آن آذر روشن میان اوج تاریکی
من از ایران شرقی، -خانه‌ی زردشت می‌آیم".


#نجیب_بارور_فردوسی_زمان

لقب #فردوسی_زمان برای نجیب بارور پیشنهاد یکی از هموندان کانال می باشد.🌹

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🔴 شعر "جهان ایرانی" از #نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان

نجیب بارور

"چون سراسر نور می‌بارد خراسان‌خواهی‌ام
خوف دارد در دل اهریمن از ایران‌خواهی‌ام

بوی جوی رودکی دارد فراوان مولیان
بستر جغرافیای تاجیکستان‌خواهی‌ام

پاره‌های دور از هم، پاره‌های جسم ماست
از همین‌رو در تلاش پیکرِ جان‌خواهی‌ام

جان ما، جانان ما را از چه می‌خواهی جدا
دورمان کردی، نرفت از سر دوچندان‌خواهی‌ام

سرزمینِ پارسی بی‌کینه‌ی دیوار باد!
مرز را نشناسد احساسات انسان‌خواهی‌ام

لعلِ معنی دارم از کانِ لبان سرخ تو
اصلِ معشوق است در یاد بدخشان‌خواهی‌ام

رستم و سهراب دارد قصه‌ی شهنامه‌ام
عشق صد تهمینه دارم در سمنگان‌خواهی‌ام

تا نفس دارم ز درد مشترک خواهم سرود
کابل و کولاب در تکرار تهران‌خواهی‌ام

چون سمرقند و بخارا یوسفان دارد وطن!
ای گهرنشناس، می‌دانم که ارزان، خواهی‌ام!".


پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali
🌷🌷 دوستان و همراهان گرامی 🌷🌷

🔴 سرانجام پیگیریهای ما برای تأسیس سازمانی مردم نهاد با محوریت #تمدن_ایرانی، از شهریور سال 1396 تاکنون به نتیجه رسید.

و #انجمن_همتا،
(همگرایی کشورهای وارث تمدن ایرانی) از وزارت کشور مجوز فعالیت رسمی گرفت.
🌹🌷🌹

بدین بهانه جشن اعلام موجودیت این انجمن #ایرانشهری و #ایران_فرهنگی با حضور اساتید بزرگ تاریخ،
ناصر تکمیل همایون، فریدون جنیدی، جلال الدین کزازی، پروفسور فرهود، و نجیب بارور، شاعر #ایرانشهری افغانستان برگزار می شود.

از شما دوست داران فرهنگ و تمدن کهن ایرانی دعوت می شود تا با حضور ارزشمند خود موجب رونق هرچه بیشتر این جشن و خوشحالی ما شوید.

زمان:
سه شنبه ۲۸ دی ماه _ ساعت ۱۶ تا ۱۹


محل برگزاری:
تهران_ استاد نجات الهی_ بوستان ورشو (ویلا)_ خانه اندیشمندان علوم انسانی_ سالن فردوسی

کانال
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@ekotaa
instagram.com/ekvta
🔴 شعری از #نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان(ایران شرقی)

در سر سودای من ایمانِ شرقی مرده است
در تن جغرافیایم، جانِ شرقی مرده است

سجده بر ابلیس زد فرزند آدم آه، آه!
از الست زندگی، بنیانِ شرقی مرده است

قول ما با دشمنان ‌و کینه‌مان با دوستان
اعتبار عهد از پیمانِ شرقی مرده است

سرزمین‌های تمدن‌ساز تاریخ بشر
با روایت‌های یخ‌بندانِ شرقی مرده است

خاک بودا، خانه‌ی #کوروش، سقف #بوعلی
زیر پای کینه‌ی دیوانِ شرقی مرده است

از نوای #مولوی چیزی نمی‌آید به گوش
با سماع ناکسان عرفانِ شرقی مرده است

روی لب دارد حسین و زیر دل دارد یزید
کربلاتر خانه‌ام! وجدانِ شرقی مرده است

ای‌که معنای برادر را ندانی سال‌هاست
خانه‌ی زردشت ما، #ایرانشرقی مرده است



پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🇮🇷🇦🇫 🔴 دستور وزیر کشور برای تمدید ویزای #نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان

🔸به دنبال درد دل شاعر و نویسنده #افغانستانی و درخواست وی برای تمدید ویزای اقامتی در #ایران، وزیر کشور #ایران دستور داد که این مسئله مورد بررسی قرار گیرد.

🔸به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور، احمد وحیدی از مدیرکل امور اتباع و مهاجرین خارجی خواست به فوریت موضوع تمدید ویزای "نجیب بارور"، این شاعر جوان افغانستانی را بررسی و نتیجه را اعلام کند.

🔖 پ ن: به دنبال پیامی که این شاعر معاصر افغانستانی در فضای مجازی منتشر کرد، بعضی از اهالی فرهنگ از مسوولان خواستند که مسئله تمدید ویزای بارور را پیگیری و مساعدت کنند تا امکان تمدید اقامت وی فراهم شود.

پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔴 پست جدید اینستاگرامی #نجیب_بارور شاعر #ایرانشهری_افغانستان پس از دستور وزیر کشور برای تمدید اقامتشان در #ایران

از گذشته،ای دو شنبه،تاجیکستانی ترم
عشق تهران در رگم جاریست،ایرانی ترم


مرزهای کشورم در شاهنامه روشن است
کابل و بلخ و هراتم من ،خراسانی ترم

لعل پنهان در دل هندوکش مغرور من
سرخ تر از تو زبان دارم بدخشانی ترم.


پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
🔴شاعر #ایرانشهری_افغانستان

نجیب بارور

"هی گرفتم نقشه را طرحی دگر انداختم!
مرز را برداشتم؛ زیر و زبر انداختم


دور سه کشور کشیدم حلقه و شیراز را-
پهلوی کولاب و کابل بر‌به‌بر انداختم

تا لبی ترسیم کردم؛ گفت #ایران_بزرگ
صور اسرافیل را در گوش کر انداختیم

نام این جغرافیا را پارسی بگذاشتم
در دهان خامه‌ها شیر و شکر انداختم

لااقل در نقشه‌ها گفتم خراسانی‌ستم
گرچه دردم بیش؛ امّا مختصر انداختم".

پایگاه ایران دوستان مازندران

@jolgeshomali