🔴ابتهاج در سایهٔ سیاست خارجی!
✍ حسن قریبی
🔸 سال ۱۳۹۴ بود که دولت تاجیکستان تصمیم داشت تا همایش بینالمللی نوروز را با حضور شاعران پارسیگوی جهان در #دوشنبه برگزار کند.
در آستانهٔ نوروز ۱۳۹۵ #اتفاق_نویسندگان_تاجیکستان سخت در تلاش بود تا بهترینهای هر کشور را انتخاب و دعوت کند.
یک روز شاعر خلقی تاجیکستان، بانو #گلرخسار_صفیاوا به دفترم در #پژوهشگاه_فرهنگ_فارسی_تاجیکی آمد و اشتیاق برگزارکنندگان این جشنواره برای حضور استاد #هوشنگ_ابتهاج را اعلام کرد و درخواست داشت تا وظیفهٔ دعوت از استاد را من به عهده بگیرم.
در پاسخ گفتم که اگرچه بین من و حضرت ایشان شناخت و ارتباطی از پیش نبوده است و نیست، ولی نهایت تلاشم را برای تحقق این امر خواهم کرد.
شمارهٔ منزل استاد را در آلمان از یکی از دوستان به دست آوردم و تماس گرفتم. احوالپرسی گرمی داشتیم و خودم را معرفی کردم و تقاضای تاجیکان را گفتم.
استاد با قلندری و زبانی که از گشادهرویی او خبر میداد، دعوت همزبانان تاجیک را پذیرفت و فقط یادآور شد که در نظر داشته باشید که من باید از آلمان به دوشنبه بیایم.
هنوز چندی تا نوروز مانده بود که بین ایران و تاجیکستان کدورتی سیاسی پیش آمد و طبق روال ممالک شرقی این لکهٔ دنبالهدار سیاسی به سایر حوزهها از جمله فرهنگی نیز سرایت کرد. نتیجه اینکه کلاً نام مهمانان ایرانی از این همایش قلم خورد و فرصت حضور شاعران ایرانی، از جمله #سایهٔ عزیز، از جامعهٔ فرهنگی کشورهای منطقه گرفته شد.
اما چون از پیش اعلام شده بود که این همایش شامل شاعران پارسیگوی جهان است، همان روزها شنیدم که دکتر #محمدکاظم_کاظمی عزیز، شاعر شناختهشدهٔ #افغانستانی که ساکن مشهد بود به عنوان نمایندهٔ شاعران ایران در آن محفل، معرفی و شعرخوانی کرده است.
این نیز به تلخی گذشت یا خواهد گذشت ولی هنوز طعم شیرین همسخنی کوتاه با روانشاد هوشنگ ابتهاج برایم ماندگار است.
جایش جنّت.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
✍ حسن قریبی
🔸 سال ۱۳۹۴ بود که دولت تاجیکستان تصمیم داشت تا همایش بینالمللی نوروز را با حضور شاعران پارسیگوی جهان در #دوشنبه برگزار کند.
در آستانهٔ نوروز ۱۳۹۵ #اتفاق_نویسندگان_تاجیکستان سخت در تلاش بود تا بهترینهای هر کشور را انتخاب و دعوت کند.
یک روز شاعر خلقی تاجیکستان، بانو #گلرخسار_صفیاوا به دفترم در #پژوهشگاه_فرهنگ_فارسی_تاجیکی آمد و اشتیاق برگزارکنندگان این جشنواره برای حضور استاد #هوشنگ_ابتهاج را اعلام کرد و درخواست داشت تا وظیفهٔ دعوت از استاد را من به عهده بگیرم.
در پاسخ گفتم که اگرچه بین من و حضرت ایشان شناخت و ارتباطی از پیش نبوده است و نیست، ولی نهایت تلاشم را برای تحقق این امر خواهم کرد.
شمارهٔ منزل استاد را در آلمان از یکی از دوستان به دست آوردم و تماس گرفتم. احوالپرسی گرمی داشتیم و خودم را معرفی کردم و تقاضای تاجیکان را گفتم.
استاد با قلندری و زبانی که از گشادهرویی او خبر میداد، دعوت همزبانان تاجیک را پذیرفت و فقط یادآور شد که در نظر داشته باشید که من باید از آلمان به دوشنبه بیایم.
هنوز چندی تا نوروز مانده بود که بین ایران و تاجیکستان کدورتی سیاسی پیش آمد و طبق روال ممالک شرقی این لکهٔ دنبالهدار سیاسی به سایر حوزهها از جمله فرهنگی نیز سرایت کرد. نتیجه اینکه کلاً نام مهمانان ایرانی از این همایش قلم خورد و فرصت حضور شاعران ایرانی، از جمله #سایهٔ عزیز، از جامعهٔ فرهنگی کشورهای منطقه گرفته شد.
اما چون از پیش اعلام شده بود که این همایش شامل شاعران پارسیگوی جهان است، همان روزها شنیدم که دکتر #محمدکاظم_کاظمی عزیز، شاعر شناختهشدهٔ #افغانستانی که ساکن مشهد بود به عنوان نمایندهٔ شاعران ایران در آن محفل، معرفی و شعرخوانی کرده است.
این نیز به تلخی گذشت یا خواهد گذشت ولی هنوز طعم شیرین همسخنی کوتاه با روانشاد هوشنگ ابتهاج برایم ماندگار است.
جایش جنّت.
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali