Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غبطه همراه با عناد نسبت به جامعهشناسی در تلویزیون؛
پارسال هم در شرافت جامعهشناسان تردید کردند.
لابد اگر جامعهشناسی هم مانند جریان مطبوع تابع در روانشناسی، منقاد قدرت شده بود و بجای نقد ساختار، مردم را مقصر تلقی میکرد، بر صدر مینشست و تجلیل میشد.
پینوشت: جامعهشناسان، منتقد دیدگاههای فروپاشی و گسیختگی اجتماعی هستند.
پارسال هم در شرافت جامعهشناسان تردید کردند.
لابد اگر جامعهشناسی هم مانند جریان مطبوع تابع در روانشناسی، منقاد قدرت شده بود و بجای نقد ساختار، مردم را مقصر تلقی میکرد، بر صدر مینشست و تجلیل میشد.
پینوشت: جامعهشناسان، منتقد دیدگاههای فروپاشی و گسیختگی اجتماعی هستند.
👍12
مشروطه تجربه درخشان جامعه ایران در چارچوب بضاعت نظری و عملی دوره قاجار بود. بازخوانی مشروطه بیتوجه به شرایط شبهاستعماری آن زمان، چهار کودتا (که سه مورد آن کودتای شاه علیه نظام مشروطه بود)، چندین جنبش، و انقلاب اسلامی، واپسروانه است. باید به آرمان مشروطه برگشت نه به مشروطه.
👍13
Forwarded from روزنامه ایران
ا📰
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ امروز در روزنامه ایران با نگاهی به دو کتاب مشروطه همگان و تهی شدن از مشروطه نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب نوشت:
ادامه یادداشت او را اینجا بخوانید.
📰 سی سال است که با شما هستیم
💻 سایت |📱 تلگرام | 📲 بله | 📱 ایکس | 🌐 اینستاگرام | 📱 واتساپ | 📰 روزنامه ایران
جنبش پرسوءتفاهم
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ امروز در روزنامه ایران با نگاهی به دو کتاب مشروطه همگان و تهی شدن از مشروطه نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب نوشت:
مشروطه ناکام، مشروطه نابهنگام، مشروطه ناتمام، مشروطه معطل، مشروطه بیفرجام، مشروطه مسروقه و... نامهایی از این دست همواره به فراخور عقیده و نگاه افراد، به یکی از مهمترین جنبشهای سیاسی، اجتماعی و فکری ایرانیان داده شده است؛ جنبشی که گاه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک موجب شده دچار تحریف و وارونهنویسی شود. مشروطه جنبشی بود که از وفاق نیروهای مؤثر اجتماع حاصل شد. در سالهای اخیر دو نگاه متضاد اما در یک جهت، حضور طیفها و طبقات مختلف اجتماع در این جنبش را نفی کرده و در نگاهی تقلیلگرایانه آن را به بابیان ازلی یا بهائیان نسبت دادهاند. اگر چه پیش از این، برخی از فعالان مشروطهخواه به ازلی بودن متهم بودند، اما در فضای غبارآلود آن سالها، بیشتر یک اتهام سیاسی بود و برای از میدان به در کردن رقبا یا مشروطهخواهان تلقی میشد.
ادامه یادداشت او را اینجا بخوانید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
روزنامه ایران
ا📰 جنبش پرسوءتفاهم رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ امروز در روزنامه ایران با نگاهی به دو کتاب مشروطه همگان و تهی شدن از مشروطه نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب نوشت: مشروطه ناکام، مشروطه نابهنگام، مشروطه ناتمام، مشروطه معطل، مشروطه بیفرجام، مشروطه…
نگاهی به کتاب مشروطه همگان
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ
مشروطه جنبشی بود که از وفاق نیروهای مؤثر اجتماع حاصل شد. در سالهای اخیر دو نگاه متضاد اما در یک جهت، حضور طیفها و طبقات مختلف اجتماع در این جنبش را نفی کرده و در نگاهی تقلیلگرایانه آن را به بابیان ازلی یا بهائیان نسبت دادهاند. اگر چه پیش از این، برخی از فعالان مشروطهخواه به ازلی بودن متهم بودند، اما در فضای غبارآلود آن سالها، بیشتر یک اتهام سیاسی بود و برای از میدان به در کردن رقبا یا مشروطهخواهان تلقی میشد. بعضی از افراد متهم هم فقط از لحاظ پیشینه خانوادگی در این رده محسوب میشدند و از لحاظ عقیدتی به چنین وجهی شناخته نمیشدند. این اتهام حال در زمانه ما در لفافهای تحقیقی اما با نگاهی سیاسی، بار دیگر مطرح شده است؛ اتهامی که میراثی ملی را به اقلیتی نسبت میدهد. محمدرضا جوادییگانه و علی راغب در کتاب «مشروطه همگان» درصدد پاسخ به این نسبت برآمدهاند.
در بخش اول کتاب با عنوان «راهنمای تاریخی» به طور گذرا وقایع منجر به مشروطه، بابیه و اشخاص در مظان اتهام بابیگری بررسی شدهاند. فصل اول که به «طرح بحث» اختصاص دارد، یکی از مهمترین کسانی را که اتهام بابیگری به مشروطه و مشروطهخواهان زد، محمدعلی شاه معرفی میکند؛ شاهی که به کمک قزاقان روس بساط مجلس مشروطه را برچید. او در نامهای به فقیهان و مراجع مقیم نجف، در توجیه اقدام خود از «تشکیل انجمن بابیه» توسط مشروطهخواهان و سوءاستفاده آنان از آزادی نوشت. آنچه محمدعلی شاه و مخالفان مشروطه بنیان گذاشتند، بعدها توسط سه گروه از محققان با انتساب مشروطه به بابیت یا بهائیت دنبال شد:«الف) گروهی از مورخان و نویسندگان مؤمن بدین آیینها. ب) مورخان و نویسندگان طرفدار و همدل با آنها. ج) مورخان و نویسندگان مسلمان یا منسوب به گروههای مذهبی و حکومتی که اغلب داخل ایران هستند.» جالب اینکه دو دسته اول و سوم با وجود تضاد و تقابل با هم، «به شدت از یکدیگر متأثر هستند و اغلب بدون ارجاع یا ذکر نام، به تکرار گفتههای یکدیگر پرداختهاند.»
نویسندگان سعی کردهاند با معرفی این دو دسته، به نقد آثارشان بپردازند. در این میان، اثر دو نویسنده، تورج امینی و سید مقداد نبویرضوی، بیشتر موضوع نقد آنان قرار گرفته است؛ دو نویسنده در دو جبهه متضاد. گاه این دو نویسنده با دو بیان مختلف، مقصودی مشترک را مراد کرده و حتی در فقدان نظریه و روش علمی در اثرشان، بسیار شبیه یکدیگرند. آنچه اما بابینمایان انقلاب مشروطه از یاد بردهاند، حضور «اقشار مختلف و متنوعی چون روشنفکران، علمای شیعه، تجار، زنان، ارمنیها، قفقازیها، ازلیان و عامه مردم» در این جنبش فکری و سیاسی است. همین ویژگی است که این انقلاب را شایسته صفت «همگان» ساخته است.
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ
مشروطه جنبشی بود که از وفاق نیروهای مؤثر اجتماع حاصل شد. در سالهای اخیر دو نگاه متضاد اما در یک جهت، حضور طیفها و طبقات مختلف اجتماع در این جنبش را نفی کرده و در نگاهی تقلیلگرایانه آن را به بابیان ازلی یا بهائیان نسبت دادهاند. اگر چه پیش از این، برخی از فعالان مشروطهخواه به ازلی بودن متهم بودند، اما در فضای غبارآلود آن سالها، بیشتر یک اتهام سیاسی بود و برای از میدان به در کردن رقبا یا مشروطهخواهان تلقی میشد. بعضی از افراد متهم هم فقط از لحاظ پیشینه خانوادگی در این رده محسوب میشدند و از لحاظ عقیدتی به چنین وجهی شناخته نمیشدند. این اتهام حال در زمانه ما در لفافهای تحقیقی اما با نگاهی سیاسی، بار دیگر مطرح شده است؛ اتهامی که میراثی ملی را به اقلیتی نسبت میدهد. محمدرضا جوادییگانه و علی راغب در کتاب «مشروطه همگان» درصدد پاسخ به این نسبت برآمدهاند.
در بخش اول کتاب با عنوان «راهنمای تاریخی» به طور گذرا وقایع منجر به مشروطه، بابیه و اشخاص در مظان اتهام بابیگری بررسی شدهاند. فصل اول که به «طرح بحث» اختصاص دارد، یکی از مهمترین کسانی را که اتهام بابیگری به مشروطه و مشروطهخواهان زد، محمدعلی شاه معرفی میکند؛ شاهی که به کمک قزاقان روس بساط مجلس مشروطه را برچید. او در نامهای به فقیهان و مراجع مقیم نجف، در توجیه اقدام خود از «تشکیل انجمن بابیه» توسط مشروطهخواهان و سوءاستفاده آنان از آزادی نوشت. آنچه محمدعلی شاه و مخالفان مشروطه بنیان گذاشتند، بعدها توسط سه گروه از محققان با انتساب مشروطه به بابیت یا بهائیت دنبال شد:«الف) گروهی از مورخان و نویسندگان مؤمن بدین آیینها. ب) مورخان و نویسندگان طرفدار و همدل با آنها. ج) مورخان و نویسندگان مسلمان یا منسوب به گروههای مذهبی و حکومتی که اغلب داخل ایران هستند.» جالب اینکه دو دسته اول و سوم با وجود تضاد و تقابل با هم، «به شدت از یکدیگر متأثر هستند و اغلب بدون ارجاع یا ذکر نام، به تکرار گفتههای یکدیگر پرداختهاند.»
نویسندگان سعی کردهاند با معرفی این دو دسته، به نقد آثارشان بپردازند. در این میان، اثر دو نویسنده، تورج امینی و سید مقداد نبویرضوی، بیشتر موضوع نقد آنان قرار گرفته است؛ دو نویسنده در دو جبهه متضاد. گاه این دو نویسنده با دو بیان مختلف، مقصودی مشترک را مراد کرده و حتی در فقدان نظریه و روش علمی در اثرشان، بسیار شبیه یکدیگرند. آنچه اما بابینمایان انقلاب مشروطه از یاد بردهاند، حضور «اقشار مختلف و متنوعی چون روشنفکران، علمای شیعه، تجار، زنان، ارمنیها، قفقازیها، ازلیان و عامه مردم» در این جنبش فکری و سیاسی است. همین ویژگی است که این انقلاب را شایسته صفت «همگان» ساخته است.
👍2
روزنامه ایران
ا📰 جنبش پرسوءتفاهم رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ امروز در روزنامه ایران با نگاهی به دو کتاب مشروطه همگان و تهی شدن از مشروطه نوشته محمدرضا جوادییگانه و علی راغب نوشت: مشروطه ناکام، مشروطه نابهنگام، مشروطه ناتمام، مشروطه معطل، مشروطه بیفرجام، مشروطه…
نگاهی به کتاب تهی شدن از مشروطه
نسبت انقلاب اسلامی با مشروطه
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ
جوادییگانه و راغب، کتاب دوم خود را درباره انقلاب مشروطه و نسبت انقلاب اسلامی با آن انقلاب، اختصاص دادهاند. نسبت انقلاب اسلامی با مشروطه از مباحثی است که در دوره اصلاحات محل بحث واقع شد. اگرچه ابتدا در دوره تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در سال 1376، از انحراف مشروطه گفته شد، اما بعد از انتخاب سید محمد خاتمی، ادامه مشروطه و نسبت آن با انقلاب 57 موضوع بحث بود. شاید نویسندگان بر آن بودهاند به این روایت پسینی پاسخ دهند. از همین رو پژوهش خود را بر پایه «جامعهشناسی تاریخ» و «تاریخ روحیات» قرار دادهاند. بدین معنا که موضوع را در ظرف زمان نگریسته و ذهنیت و تلقی جامعه ایران بویژه رهبران انقلاب از مشروطه و نسبت آن با آرمانهای خود را در سالهای منتهی به انقلاب 57 واکاوی کردهاند. تغییر ذهنیت ایرانیها نسبت به مشروطه، از همان سالهای ناکامی مشروطه آغاز شد.
این تغییر ذهنیت را میتوان در گسست یا پشیمانی از مشروطه نزد فعالان مشروطهخواهی دید. حاصل این گسست و پشیمانی، به سلطنت رضاشاه منجر شد؛ شاهی که همراهان و همکارانش نخبگان و کارگزاران مشروطه بودند. در این دوره مشروطه به محاق فراموشی رفت و حتی در خطابه تاجگذاری رضاشاه که توسط محمدعلی فروغی نوشته و خوانده شد، نشانی از مشروطه نبود. فروغی که رساله حقوق اساسی را نوشته بود، رضاشاه را نه در کسوت احیاگر مشروطه که تجسم نادرشاه افشار میدید. بدین ترتیب از آغاز سلطنت پهلوی، بخشی از نخبگان ایرانی از مشروطه گسستند و به قول مصدق، مشروطه «معطل» شد.
بخشی دیگر با نگاه عبرت بدان نگریستند و آن را قابل تکرار دانستند؛ تکراری که بیشتر جنبه پیروزی آن را در نظر داشت، نه تحقق آن. رهبران جمهوری اسلامی، چنین نگاهی به مشروطه دارند. ... مشروطه به معنای آنچه در اندیشه سیاسی علامه محمدحسین نائینی وجود داشت، در نگاه و اندیشه رهبر فقید انقلاب چندان قابل ردیابی نیست...
مهمترین بحث کتاب اما درباره رد پای مشروطه در قانون اساسی جمهوری اسلامی است. این نسبت، روایتی درازدامن از پیشنویس قانون اساسی، نحوه بررسی آن، مجلس و بررسی نهایی قانون اساسی (خبرگان)، بعضی از مذاکرات مربوط به مفاهیم حریت و مساوات در این مجلس و شورای بازنگری قانون اساسی دارد. به باور نویسندگان، روند تهی شدن از مشروطه روندی تدریجی بود که به مرور رخ داد. کتاب «تهی شدن از مشروطه» را شاید بتوان روایتی از بیعقبه شدن جنبشی دانست که با آرمان حریت و مساوات شکل گرفت اما با ناکامی مواجه شد. این ناکامی بعدها توسط فرزندان مشروطه نیز امتداد یافت تا آنجا که آرمانها و مفاهیمش یا تحریف شدند یا به محاق رفتند. اگر توسعه را اصلیترین هدف مشروطه بدانیم، فرزندان مشروطه در سیر حوادث یا در سلطنت پهلوی به دنبالش رفتند یا در انقلاب علیه آن و پایان مشروطیت. با چنین تعریفی، مشروطه نه موضوعی تاریخی که موضوع و مسألهای برای امروز و فردای ایران است.
نسبت انقلاب اسلامی با مشروطه
رضا مختاری اصفهانی - پژوهشگر تاریخ
جوادییگانه و راغب، کتاب دوم خود را درباره انقلاب مشروطه و نسبت انقلاب اسلامی با آن انقلاب، اختصاص دادهاند. نسبت انقلاب اسلامی با مشروطه از مباحثی است که در دوره اصلاحات محل بحث واقع شد. اگرچه ابتدا در دوره تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در سال 1376، از انحراف مشروطه گفته شد، اما بعد از انتخاب سید محمد خاتمی، ادامه مشروطه و نسبت آن با انقلاب 57 موضوع بحث بود. شاید نویسندگان بر آن بودهاند به این روایت پسینی پاسخ دهند. از همین رو پژوهش خود را بر پایه «جامعهشناسی تاریخ» و «تاریخ روحیات» قرار دادهاند. بدین معنا که موضوع را در ظرف زمان نگریسته و ذهنیت و تلقی جامعه ایران بویژه رهبران انقلاب از مشروطه و نسبت آن با آرمانهای خود را در سالهای منتهی به انقلاب 57 واکاوی کردهاند. تغییر ذهنیت ایرانیها نسبت به مشروطه، از همان سالهای ناکامی مشروطه آغاز شد.
این تغییر ذهنیت را میتوان در گسست یا پشیمانی از مشروطه نزد فعالان مشروطهخواهی دید. حاصل این گسست و پشیمانی، به سلطنت رضاشاه منجر شد؛ شاهی که همراهان و همکارانش نخبگان و کارگزاران مشروطه بودند. در این دوره مشروطه به محاق فراموشی رفت و حتی در خطابه تاجگذاری رضاشاه که توسط محمدعلی فروغی نوشته و خوانده شد، نشانی از مشروطه نبود. فروغی که رساله حقوق اساسی را نوشته بود، رضاشاه را نه در کسوت احیاگر مشروطه که تجسم نادرشاه افشار میدید. بدین ترتیب از آغاز سلطنت پهلوی، بخشی از نخبگان ایرانی از مشروطه گسستند و به قول مصدق، مشروطه «معطل» شد.
بخشی دیگر با نگاه عبرت بدان نگریستند و آن را قابل تکرار دانستند؛ تکراری که بیشتر جنبه پیروزی آن را در نظر داشت، نه تحقق آن. رهبران جمهوری اسلامی، چنین نگاهی به مشروطه دارند. ... مشروطه به معنای آنچه در اندیشه سیاسی علامه محمدحسین نائینی وجود داشت، در نگاه و اندیشه رهبر فقید انقلاب چندان قابل ردیابی نیست...
مهمترین بحث کتاب اما درباره رد پای مشروطه در قانون اساسی جمهوری اسلامی است. این نسبت، روایتی درازدامن از پیشنویس قانون اساسی، نحوه بررسی آن، مجلس و بررسی نهایی قانون اساسی (خبرگان)، بعضی از مذاکرات مربوط به مفاهیم حریت و مساوات در این مجلس و شورای بازنگری قانون اساسی دارد. به باور نویسندگان، روند تهی شدن از مشروطه روندی تدریجی بود که به مرور رخ داد. کتاب «تهی شدن از مشروطه» را شاید بتوان روایتی از بیعقبه شدن جنبشی دانست که با آرمان حریت و مساوات شکل گرفت اما با ناکامی مواجه شد. این ناکامی بعدها توسط فرزندان مشروطه نیز امتداد یافت تا آنجا که آرمانها و مفاهیمش یا تحریف شدند یا به محاق رفتند. اگر توسعه را اصلیترین هدف مشروطه بدانیم، فرزندان مشروطه در سیر حوادث یا در سلطنت پهلوی به دنبالش رفتند یا در انقلاب علیه آن و پایان مشروطیت. با چنین تعریفی، مشروطه نه موضوعی تاریخی که موضوع و مسألهای برای امروز و فردای ایران است.
👍3